💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸
💢 خاکسپاری قمر بنی هاشم علیه السلام 💢
امام سجاد بعد از دفن پدر به طرف جنازه مطهر عمویش عباس(ع)رفت،دید او چنان وضعیت رقّت باری دارد که فرشتگان آسمان و حوریان بهشت به گریه افتادند و شیون می کنند.
خود را روی جنازه عمو انداخت و گلوی مقدسش را بوسید.فرمود:
"[علی الدنیا بعدک العفا یا قمر بنی هاشم،و علیک منی السلام من شهید محتسب و رحمةاللّه و برکاته]".
قبری برای او آماده کرد و او را به تنهایی درون قبر خوابانید،باز به بنی اسد اجازه کمک کردن نداد و فرمود:
"همراه من کسی هست که به من کمک می کند".
حضرت،تنها برای دفن کردن شهدای بنی اسد به آنها اجازه همکاری داد.ایشان در همان نزدیکی دو جا را مشخص کرد و فرمود در هر کدام گودال بزرگی حفر کنند. در گودال اول شهدای بنی هاشم را دفن کرد و در گودال دوم اصحاب شهید را به خاک سپرد.
جنازه حرّ را نیز پیش از این اقوامش آمدند و با خود برده و دفن کردند.گفته می شود جنازه حرّ را مادرش از میدان جنگ خارج می کرد.چون شاهد بی احترامی لشکر عمرسعد به جنازه شهدا بود او را منتقل کرد و در مکانی که اکنون قبر اوست دفن کرد.
✅منابع:
🔸مقتل مقرم،ص۳۸۶_۳۸۷
🔸کبریت احمر،ص۳۴۴
#مقتل_دفن_شهدای_کربلا
#دفن_شهدا
#مقتل_حضرت_عباس_علیه_السلام
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸
💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸
در روز ۱۳ محرم،امام سجاد(ع) برای دفن کردن شهدا به کربلا آمد،چرا که نماز و مراسم تدفین امام را تنها امامِ بعد از او باید انجام دهد.
یکی از دلایل این سخن،گفت و گوی امام رضا(ع) با علی بن حمزه است.حضرت به او فرمود:"بگو ببینم،آیا حسین بن علی امام بود یا نه؟!".
عرض کرد:آری.
حضرت فرمود:"پس چه کسی مراسم تدفین او را به جا آورد؟".
عرض کرد:حضرت سجاد فرزند امام حسین.
امام فرمود:"امام سجاد آن موقع در کجا حضور داشت؟".
ابن حمزه عرض کرد: در کوفه و زندان ابن زیاد بود بدون این که کسی بفهمد از زندان خارج شد،مراسم تدفین پدر گرامی اش را انجام داد و دوباره به زندان بازگشت.
امام رضا(ع)فرمود:
"کسی که توانست،امام سجاد را با وجود این که در زندان بود به کربلا آورد،می تواند امامِ بعد از من را نیز از بغداد برای انجام تشریفات دفن پدرش بیاورد،با این که او نه در زندان خواهد بود و نه در اسارت".
✅منابع:
🔸مقتل مقرم،ص۳۸۴_۳۸۵
🔸اثبات الوصیه مسعودی،ص۱۷۳
🔸مرآةالعقول مجلسی،ج۱،ص۳۷۳
#مقتل_دفن_شهدای_کربلا
#دفن_شهدا
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
💢 من بمیرم پای زین العابدین تاول زده 💢
بین هیئت چونکه تقدیر مرا هم بسته اند
طالع بخت سیاهم را محرم بسته اند
گرچه من اسباب زحمت بوده ام اما بیا
روی گلبرگ دو پلکم باز، شبنم بسته اند
کار من با گریه کردن راه می افتد فقط
چشم خشکم را به آب چاه زمزم بسته اند
روضه ها که جای خود، انگار حاجت می دهند
خانه هایی که سر دیوار، پرچم بسته اند
من به هر در می زنم، درها به رویم بسته است
آی مردم! کربلا را هم به رویم بسته اند
خوش بحال زائرانی که برای اربعین
کارشان را با امیر هر دو عالم بسته اند
هم امیر کاروان کربلا بر نیزه هاست
هم اسیران را بهم با قامت خم بسته اند
من بمیرم پای زین العابدین تاول زده
آتش و زخم سرش را باچه مرهم بسته اند
استخوان گردنش در بین راه آسیب دید
وای از آن زنجیرها که سفت و محکم بسته اند
✅ رضا دین پرور محرم۱۴۰۳
#مناجات_امام_حسین_علیه_السلام
#مرثیه_امام_سجاد_علیه_السلام
#مصایب_کوفه_و_شام
#کاروان_اسرا
#اشعار_محرم
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
💢 تا آب دیدم قاتلت را لعن کردم 💢
من عشق و حالم را درِ این خانه کردم
من زندگی را پیش تو شاهانه کردم
جرمِ کبیره رفتنِ ازخانهٔ توست
چون یا کریمی کنج هیئت لانه کردم
ای خوش به آنکه گریه کرد اینجا زنانه
یا گفت خرج روضه را مردانه کردم
این دل حسینیه ست سیار ست آقا
دل را به یادت روضهٔ روزانه کردم
تا آب دیدم قاتلت را لعن کردم
با لعن خولی هم خمیری چانه کردم
دیدم که رفتی نیمه شب کنج خرابه
دنیای خود را در غمت ویرانه کردم
ای جمله دختردارها دیوانه ی تو
با دختر خود گریه بر دردانه کردم
✅حامد آقایی-محرم ۱۴۰۳
#مناجات_امام_حسین_علیه_السلام
#شب_زیارتی_اباعبدالله
#اشعار_محرم
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
💢 گلویم با نوایت انس دارد 💢
دلم با روضه هایت انس دارد
چو نی با نینوایت انس دارد
صدایت می کنم هر روز در خود
گلویم با نوایت انس دارد
نفس هایم برای زنده ماندن
به این آب و هوایت انس دارد
میان دلخوشی ها قلب نوکر
فقط با کربلایت انس دارد
خدا را شکر روحم مثل طفلی
به آغوش عزایت انس دارد
دلم در این جهان با هر کسی که
عرق ریزد برایت انس دارد
به عشق تربت دارالشفایت
سرم با خاک پایت انس دارد
تن مجروحم از درد غریبی
به دارو و دوایت انس دارد
✅حسن کردی
کربلای معلا نائب الزیاره دوستان هستم یا علی 1403/5/3
#مناجات_امام_حسین_علیه_السلام
#شب_زیارتی_اباعبدالله
#اشعار_محرم
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
💢 خواهر نشان دادی که دخت مرتضایی 💢
کنجِ تنورم، خواهرم زینب کجایی؟
قطعا تو هم بر رنج و سختی مبتلایی
دیدی دوتایی بوی خاکستر گرفتیم
دیدی دوتایی سوختیم از این جدایی
کرده رخت را ارغوانی، تازیانه
کرده رخم را رنگ خون، ضرب عصایی
دیدم زمان غارت افتادی به زحمت
از کربلا دیدی چه کربی چه بلایی
الحق که زین العابدین را حفظ کردی
خواهر نشان دادی که دخت مرتضایی
در وجه مادر بودی اما با قد خم...
بیش از گذشته جلوه ی خیرالنسایی
خیرش دهد حق همسر خولی رسیده
تا که سرم را بخشد از گرما رهایی
خواهر ندیدی مادر آمد، با حضورش
پر شد کنارم عطر یاسِ جان فزایی
روضه به پا کرده برایم کنج حجره
اشکش شده بر زخم لب هایم دوایی
مریم، خدیجه، آسیه جمعند این جا
خالی است جایت بین این محفل، کجایی؟!
غصه نخور جسمم اگر که بی کفن ماند
شاید مهیا شد برایم بوریایی
دلتنگ صوتم هستی و از روی نیزه
می خوانم از قرآن برایت آیه هایی
باید بسوزیم و بسازیم از غم هجر
تا اربعینی که به دیدارم می آیی
✅محمد جواد شیرازی-محرم ۱۴۰۳
#مرثیه_امام_حسین_علیه_السلام
#تنور_خولی
#مصایب_کوفه_و_شام
#اشعار_محرم
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
💢 بزم شراب و قافله ! باور نداشتم 💢
گر چه حسین سایه ی بر سر نداشتم
یک ساعتی نبود که معجر نداشتم
انگار باز مادرم از بین خاک رفت
عصری که در خیام برادر نداشتم
گفتند که به ناقه ی عریان سوار شو
اما رکابِ زانوی اکبر نداشتم
یک قطره خون میان گلوی تو بود ؟ نه
من هم ز ناله ، آه به حنجر نداشتم
قاری به روی نی شدنت بود باورم
بزم شراب و قافله ! باور نداشتم
این آخری به غارت اگر که نیامدند
از رحمشان نبود که زیور نداشتم
من زخمی ام شبیه تو از هر که بیشتر
بودم سپر به قافله ، سنگر نداشتم
لشکر شدم به لشکریان تاختم حسین
زن بودم و اگر چه که خنجر نداشتم
چشم من ست مقتل کامل ترین کتاب
جز اشک درعزای تو جوهر نداشتم
✅حامد آقایی-محرم۱۴۰۳
#مرثیه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#مصایب_کوفه_و_شام
#کاروان_اسرا
#اشعار_محرم
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
💢 در آزمون بلا با خدا معامله کرد 💢
عقیله بود که با دشمنان مقابله کرد
سلاح خطبه ی او نیت مقاتله کرد
جهاد زینب کبری جهاد تبیین بود
بنازم " اسکتوا " یش را که ختم غائله کرد
کلید هر فرجی صبر بود و در همه حال *
تحملش همه جا حل هر معادله کرد
چنان زمین و زمان ؛ پشت شمر می لرزید
شکوه لحن علی گونه خلق زلزله کرد
حماسه ساز پس از کربلا ببین امروز
عمارت اموی را شبیه مزبله کرد
کبود شد بدنش در مسیر عشق ولی
به وقت عاشقی از تازیانه کی گله کرد ؟
تمام همت خود را بلا به کار گرفت
مگر که عمه ی سادات ترک نافله کرد
نشسته نافله می خواند شام عاشورا
میان خیمه و گودال بسکه هروله کرد
چقدر زجر در اطراف خیمه ها پیچید
چقدر خون به دل عمه جان قافله کرد
کسی که بست به دستش طناب غافل بود
به دست خویش خودش را اسیر سلسله کرد
سرش شکست و نیاورد خم به ابرویش
در آزمون بلا با خدا معامله کرد
شکسته باد دهانش کسی که در بازار
به دور ناقه ی زینب مدام هلهله کرد
رباب را نتوانست منع گریه کند
میان همهمه نفرین به جان حرمله کرد
گرفت در عوض گوشواره معجر را
برای حفظ حجابش چنین مبادله کرد
* الصبر مفتاح الفرج
✅علیرضا خاکساری - محرم۱۴۰۳
#مدح_و_مناجات_با_حضرت_زینب_سلام_الله
#مرثیه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#مصایب_کوفه_و_شام
#کاروان_اسرا
#اشعار_محرم
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
💢 تو بر نیزه، به محمل خواهرت سوخت 💢
دلم در کوفه چون موی سرت سوخت
تو بر نیزه، به محمل خواهرت سوخت
حرارت بود و آتش بود و گرما
ولی از هرم طعنه دخترت سوخت
نگو نیزه بگو مسمار وحشی
که اینگونه تمام حنجرت سوخت
ز پنجه صورت طفلان سیاه و...
به نیزه غیرت آب آورتر سوخت
رباب است و به هر لالای تلخش
دوباره حلق خشک اصغرت سوخت
سکینه خون جگر با کام عطشان
به یاد آب آب آخرت سوخت
تمام عمر چون قلب خیامت
به روضه زخم قلب نوکرت سوخت
✅حسن کردی-محرم ۱۴۰۳
#مرثیه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#مصایب_کوفه_و_شام
#کاروان_اسرا
#اشعار_محرم
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
💢 زبانحال امام رضا علیه السلام 💢
کشته ما را کشتهٔ دور از وطن یابن الشبیب
روضه خوانی کن برای جدّ من یابن الشبیب
اشک میریزم برای لحظه ای که مانده بود
سر به روی نیزه، رویِ خاک؛ تن یابن الشبیب
تا که غارت شد عقیقش، شک ندارم میرسید-
ناله هایِ "وا حسینا" از یمن یابن الشبیب
با خبر بود از چنین داغی که وقتِ احتضار
گفت: "لا یومَ کیومکْ" را حسن(ع) یابن الشبیب
ضربهٔ شمشیر می آمد پس از زخم ِ زبان
بعد از آن دشنام و حرف بد زدن یابن الشبیب
ابتدا "خدّ التریب" و انتها "شیبُ الخضیب"
دُور تا دُورش ملائک لطمه-زن یابن الشبیب
تار و پودش سخت نیزه خورد و در گودال شد-
وقتِ غارت؛ پاره پاره پیرهن یابن الشبیب
نعلِ تازه پایِ مرکَب را قویتر میکند
نامرتّب شد سراپایِ بدن یابن الشبیب
مهربان بود و پذیرایِ هزاران زخم شد
پیکرش شد عاقبت با خون کفن یابن الشبیب
عمه جانم رفت و از داغ اسارت سالهاست
کاملا سربسته میگویم سخن یابن الشبیب
بی برادر، بی پسرها، بی برادرزاده ها
پیر شد از یک شبه تنها شدن...یابن الشبیب
رفت با داغِ عزیزانش پس از کوفه به شام
سخت بود اینگونه ماندن در وطن یابن الشبیب!
✅مرضیه عاطفی محرم ۱۴۰۳
#مرثیه_امام_رضا_علیه_السلام
#مرثیه_امام_حسین_علیه_السلام
#شب_زیارتی_اباعبدالله
#گودال_قتلگاه
#زبانحال
#اشعار_محرم
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
💢بیستم محرم - حضرت جُون بن حوی- گریز به قتلگاه و روز ظهور 💢
جُون عرض کرد: ای پسر رسول خدا صلی الله علیه وآله: هنگامی که شما در راحتی و آسایش بودید من کاسه لیس شما بودم، حالا که به بلا گرفتار هستید شما را رها کنم؟
من جُون توأم، روی سیاه آوردم
یک قلب پر از غصّه و آه آوردم
ناقابلم امّا به امیدی ارباب
بر جنّت خیمه ات پناه آوردم
عمریست که کاسه لیس تو هستم من
بر نوکری ات همیشه دل بستم من
بگذار که هست من فدایت گردد
حالا که به لشکر تو پیوستم من
نگذار که ناامید گردم آقا
اذنم بده روسفید گردم آقا
مانند زهیر و حرّ و عابس من هم
در محضر تو شهید گردم آقا
صدشکر، محبّتت امانم داده
حق را همه ی عمر نشانم داده
فرتوت شدم ولی زمان پیری
حبّ تو توان ِصد جوانم داده
ارباب بیا و اذن میدانم ده
آماده شدم فقط تو فرمانم ده
زنده ست شهید ِراه تو تا موعود
با کشته شدن به راه خود، جانم ده
با گوشه نگاه لطف و احسان خود
من را بنویس جزء یاران خود
شد حاجت آخرم، زمان مرگم
بگذار سر مرا به دامان خود
ده روز تنم، رها شود در صحرا
دشمن شود از کرامت من رسوا
مشمول دعای خیر تو گردیدم
با بوی خوش و روی سفیدم آقا
سر بر روی دامنت گذاری اینجا
از دیده ی خود سخت بباری اینجا
اما پسر فاطمه مضطر گردی
وقتی که دگر یار نداری اینجا
ای وای که بر خاک گذاری سر را
هی می شنوی شکایت خواهر را
آن لحظه که روی تل بگوید ای شمر
با چکمه نزن لگد گل حیدر را
یک خنجر کُند و حنجرت، واویلا
ده مرکب و جسم اطهرت، واویلا
بر نیزه رود سرت عزیز زهرا
در پیش نگاه خواهرت، واویلا
از غربت تو اگر سراسر دردم
در سینه اگر نشسته آه سردم
رجعت کنم و مثل تمام اصحاب
بر یاری مهدی تو برمی گردم
آن دم که رود به روی تخت شاهی
با منتقم تو می کنم همراهی
آتش بزنم به قاتلینت؛ ارباب
من هم بشوم شریک در خوانخواهی
✅علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)۱۴۰۳/۰۵/۰۴
هنگامی که جنگ، در روز عاشورا شدّت گرفت جُون بن حوی، غلام سیاه امام حسین علیه السلام آمد و برای میدان رفتن و دفاع از حریم ولایت و امامت اجازه خواست.
حضرت علیه السلام فرمودند :
《اَنْتَ فِی اذْن مِنّی!
فَاِنَّما تَبِعْتَنا طَلَباً لِلْعافِیَهِ فَلا تَبْتُلْ بِطَریقِنا》
♦️تو از طرف من اجازه رفتن به مدینه را داری، در این سفر به امید عافیت و سلامتی همراه ما بودی!
اکنون خویشتن را به خاطر ما مبتلا مساز.
جون خود را به قدم های مبارک امام حسین علیه السلام انداخت و بوسید و گفت :
《یَابْنَ رَسُولِ الله(صلوات الله علیه وآله)!
اَنَا فِی الرَّخاءِ اَلْحَسُ قِصاعَکُمْ وَفِی الشِّدَّهِ اخْذُلُکُمْ؟
وَ اللهِ اِنَّ ریحِی لَمُنْتِنٌ وَ اِنَّ حَسَبی لَلَئیمٌ وَ اِنَّ لَوْنِی لاََسْوَدٌ فَتَنَفَّسْ عَلَیَّ بِالْجَنَّهِ لَیَطیبَ ریحِی وَ یَشْرُفَ حَسَبِی وَ یَبْیَضَّ لَوْنی لا وَ اللهِ لا اُفارِقُکُمْ حَتّى یَخْتَلِطَ هَذَا الدَّمُّ الاَْسْوَدُ مَعَ دِمائِکُمْ》
♦️ای پسر رسول خدا صلی الله علیه وآله
هنگامی که شما در راحتی و آسایش بودید من کاسه لیس شما بودم، حالا که به بلا گرفتار هستید شما را رها کنم؟
جُون با خود فکر کرد :
من کجا و این خاندان کجا؟!
لذا عرضه داشت :
آقای من! بوی من بد است و شرافت خانوادگی هم ندارم و نیز رنگ من سیاه است.
یا ابا عبدالله(علیه السلام)!
لطف فرموده مرا بهشتی نمایید تا بویم خوش گردد و شرافت خانوادگی به دست آورم و رو سفید شوم.
نه آقای من! از شما جدا نمی شوم تا خون سیاه من با خون شما خانواده مخلوط گردد.(۲)
جون می گفت و گریه می کرد به حدّی که امام حسین(علیه السلام) نیز گریستند و اجازه دادند.
با آنکه جُون پیرمردی شده بود، ولی بچّه ها در حرم با او انس فراوانی داشتند.
او به کنار خیمه ها برای خداحافظی و طلب حلالیّت آمد، که صدای گریه اطفال بلند شد و اطراف او را گرفتند.
هر یک را به زبانی ساکت و به خیمه ها فرستاد و مانند شیری غضبناک روی به آن قوم ناپاک کرد.
او جنگ نمایانی کرد، تا آنکه اطراف او را گرفتند و زخم های فراوانی به او وارد کردند.
هنگامی که روی زمین افتاد، امام حسین(علیه السلام) سر او را به دامن گرفت و بلند بلند گریست، و دست مبارک بر سر و صورت جون کشید و فرمود :
《اَللّهُمَّ بَیِّضْ وَجْهَهُ، وطَیِّبْ ریحَهُ، وَاحْشُرْهُ مَعَ الاَْبْرارِ، وَعَرِّفْ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ مُحَمَّد(ص) وَ آلِ مُحَمَّد(ص)》
♦️خدایا! رویش را سفید و بویش را خوش گردان و با نیکان محشور کن و با محمدو آل محمد(علیهم السلام) آشنا ساز.(۳)
از برکت دعای حضرت(علیه السلام) روی غلام مانند ماه تمام درخشیدن گرفت و بوی عطر از وی به مشام رسید.
بعد از ده روز از واقعه عاشورا جمعی از بنی اسد بدن شریف جُوْن، غلام ابی ذر غفاری را پیدا کردند، در حالی که صورتش نورانی و بدنش معطّر بود و سپس او را دفن کردند.
#اصحاب_الحسین
#جناب_جون
#بیستم_محرم
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
💢 « بُغْضاً لاَبِیکَ» 💢
میگفت بسوز پایِ « بُغْضاً لاَبِیکَ»
در آتش کربلایِ « بُغْضاً لاَبِیکَ»
میگفت : حسین یادت آمد صفین؟!؟!
این ضرب لگد برای « بُغْضاً لاَبِیکَ»
✅ایمان دهقانیا -محرم۱۴۰۳
#مرثیه_امام_حسین_علیه_السلام
#گودال_قتلگاه
#شب_زیارتی_اباعبدالله
#اشعار_محرم
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶