💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸
💢 مقتل امام رضا علیه السلام- پرواز تابوت به سوی آسمان 💢
هنوز نمازش تمام نشده بود که ناگهان دیدم سقف شکافته شد و تابوت از آن شکاف به طرف آسمان رفت. گفتم:« یا ابن رسول الله! الان مأمون می آید و می گوید بدن مبارک حضرت رضا چه شد؟»
فرمود:« آرام باش! آن بدن مطهّر به زودی برمی گردد. ای اباصلت! هیچ پیامبری در شرق عالم نمی میرد، مگر آنکه خداوند ارواح و اجساد او و وصیاش را به هم ملحق فرماید، حتی اگر وصیّ اش در غرب عالم بمیرد.»
در این هنگام دوباره سقف شکافته شد و تابوت به زمین نشست.
سپس حضرت جواد، بدن مبارک پدرش را از تابوت خارج کرد و به وضعیت اولیّه خود در بستر قرار داد. گویی نه غسل داده و نه کفن شده بود. بعد فرمود:« ای اباصلت! برخیز و در را برای مأمون باز کن.»
✅منابع:
📚 بحار الانوار، ج ۴۹، ص ۳۰۰
📚 عیون اخبار الرضا، ج ۲، ص ۲۴۲٫
#مقتل_امام_رضا_علیه_السلام
#مرثیه_امام_رضا_علیه_السلام
#مقتل
#روایت
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸
💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸
💢مقتل امام رضا علیه السلام- مأمون در کنار پیکر مطهر امام 💢
ناگهان مأمون به همراه غلامانش با چشمی گریان و گریبانی چاک کرده داخل شد. همان طور که بر سر خود می زد، کنار سر مطهّر حضرت رضا علیه السلام نشست و دستور تجهیز و دفن امام را صادر کرد.
تمام آنچه را که امام رضا به من فرموده بود، به وقوع پیوست. مأمون می گفت:« ما همیشه از حضرت رضا در زنده بودنش کرامات زیادی می دیدیم. حالا بعد از وفاتش هم از آن کرامات به ما نشان میدهد.»
وزیر مأمون به او گفت:« فهمیدید حضرت رضا به شما چه نشان داد؟»
مأمون گفت:« نه.»
گفت:« او با نشان دادن این ماهیهای کوچک و آن ماهی بزرگ می خواهد بگوید سلطنت شما بنی عباس با تمام کثرت و درازیِ مدت، مانند این ماهی های کوچک است که وقتی اجل شما رسید، خداوند مردی از ما اهل بیت را به شما مسلّط خواهد کرد و همه شما را از بین خواهد برد.»
مأمون گفت:« راست گفتی.»
بعد مأمون به من گفت:« آن چه دعایی بود که خواندی؟»
گفتم:« به خدا قسم، همان ساعت فراموش کردم.» واقعاً هم فراموش کرده بودم.
✅منابع:
📚 بحار الانوار، ج ۴۹، ص ۳۰۰
📚 عیون اخبار الرضا، ج ۲، ص ۲۴۲٫
#مقتل_امام_رضا_علیه_السلام
#مرثیه_امام_رضا_علیه_السلام
#مقتل
#روایت
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
💢 مسافر به سفر رفته بر نمیگردد 💢
چرا شب غم و ماتم سحر نمیگردد
چرا زمین و زمان نوحه گر نمیگردد
وداعِ قبر نبی بود و پاره تن او
غم فراق از این سخت تر نمیگردد
بگو به اهل و عیالش رواست گریه کنند
مسافر به سفر رفته بر نمیگردد
پدر پدر بکند دخترش ولی افسوس
که آه و ناله برایش پدر نمیگردد
به غیر خون جگر در عزای آن مسموم
نصیب خواهر خونین جگر نمیگردد
شبیه جد خودش از مدینه رفت ولی
سفر به مرگ که دیگر سفر نمیگردد
خبر رسید که شد زخم پلک چشم ترش
کسی ز زخم دلش با خبر نمیگردد
چنان گریست برای ذبیحِ در گودال
که مثل دیده ی او دیده تر نمیگردد
به گریه گفت که مردم عزیز پرده نشین
به چشم مردم کوی و گذر نمیگردد
✅میثم مؤمن نژاد شهریور ۱۴۰۲
#مرثیه_امام_رضا_علیه_السلام
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
💢 امشب بدون ذکر رضا جان نمیشود 💢
ابری بدون اذن تو باران نمیشود
شمعی بدون نور تو تابان نمیشود
ای مهر تو دلیل همه امتیازها
بی تو بشر که لایق غفران نمیشود
بی حب تو عصای نبی غیرِ چوب نیست
حتی که نار بی تو گلستان نمیشود
ای تربتت شفای همه دردهای خلق
دردی بدون مهر تو درمان نمیشود
چشمی که تر شود به عزایت ، به روز حشر
دارم یقین که ابری و گریان نمیشود
ما داغدار پیرهن پارهء توایم
داغت به هیچ پرده که پنهان نمیشود
ای ماتم عظیم جهان ، تا فدای جان
درد و غم محبِّ تو درمان نمیشود
برگ برات شاه خراسان تویی حسین
بی اذن تو زیارت جانان ، نمیشود
این آخرین شب است که مهمان جنتیم
امشب بدون ذکر رضا جان نمیشود
✅داریوش جعفری ۱۴۰۲
#مناجات_با_امام_رضا
#مرثیه_امام_رضا_علیه_السلام
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
💢 به وقت مرگ می آید به بالینم یقین دارم 💢
خدای مهربانی هاست سلطانی که من دارم
فدای مهر بسیارش دل و جانی که من دارم
کنارش ذره ناچیز چون خورشید می تابد
ندارد هیچ موری این سلیمانی که من دارم
نمک پرورده ی دریای جودش بوده ام عمری
پر است از شور احسانش نمکدانی که من دارم
همیشه رو به گنبد با خدای خود سخن گفتم
همیشه در حرم محکم شد ایمانی که من دارم
نسیم رحمتش، بار گناه از دوش بردارد
به آهی کاه گردد کوه عصیانی که من دارم
به لطف گندمی که داده ام دست کبوترها
دگر خالی نماند سفره ی نانی که من دارم
چه فرقی می کند آهو، کبوتر یا که سگ باشم
که او بی اعتنا باشد به عنوانی که من دارم
به وقت مرگ می آید به بالینم یقین دارم
شروع وعده های اوست پایانی که من دارم
✅علی ذوالقدر ۱۴۰۲
#مناجات_با_امام_رضا
#مرثیه_امام_رضا_علیه_السلام
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
💢 چه کسی غیر دلت سوخت به حال دل من 💢
در همه عمر به لطف و کرمت محتاجیم
مثل یک ذره به نور حرمت محتاجیم
پای دل لنگ زند صبحِ به دور از کرمت
شب ندارد دل همسایه به نور حرمت
سایه ات بر سر این شهر حیات آورده ست
بر عجم ها قدمت راه نجات آورده ست
می ستایند تو را اهل خراسان با عشق
سایه انداخته ای بر سر ایران با عشق
آمدم خسته و بیتاب و ز غم فرسوده
از دل شهر پر از هیچِ گناه آلوده
می نشینی به تماشای سؤال دل من
چه کسی غیر دلت سوخت به حال دل من
باز کن پنجره ای رو به امیدی تازه
غم ندیدیم همه عمر به این اندازه
✅حسن کردی - شهریورماه ۱۴۰۲
#مناجات_با_امام_رضا
#مرثیه_امام_رضا_علیه_السلام
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔶🔷🔶
💢 نمی روم بجز این خانه، خانه ی احدی 💢
اگرچه دیده ای از من هزار شرّ و بدی
نمی روم بجز این خانه، خانه ی احدی
مرا دوباره بغل کن بگو سلامُُ علیک
سلام حضرت سلطان! علیک معتمدی
از اینکه کاسه ی من خالیَ است خوشحالم
رسیده باز به این در، گدای نابلدی
منم کسی که فقط زیر قول خود زده ام
تویی که قید مرا مثل دیگران نزدی
هزار و یک گره خوردند دست زائرها
ولی ندیده کسی از ضریح، دست ردی
ز خاکبوسی این در، رسیده ام همه جا
بدون جلوه ی هشت تو نیستم عددی
تجلیات سریع الرضا، امام رضاست
کسی قبول ندارد ... بیاورد سندی!
غبار جان مرا می بَرد غبار نجف
مرا ببر به نجف باز، یاعلی مددی
من آمدم بگذاری قدم به چشمانم
زمان بی کسی ام بین خانه ی ابدی
مرا دوباره رضاجان به اربعین برسان
اگر بناست بیاید به پیکرم لحدی
رضا تو گرچه غریبی، غریب تر نشدی
نخورده جسم جوادت، بجای تو لگدی
ندیده ای جلوی چشم مادرت زهرا
شکاف نیزه روی پهلوی بلند قدی
حسین با سر زانو کنار اکبر گفت؛
هزار تکه شده پیکرت... عجب جسدی!
میان جمعیتی، جمع کردنت سخت است
چقدر پیکر تو ریخت از عبا ولدی
✅رضا دین پرور ۱۴۰۲
#مناجات_با_امام_رضا
#مرثیه_امام_رضا_علیه_السلام
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
💢 مثل یک مار گزیده به خودش میپیچید 💢
چه غریبانه غریب الغربا را کشتند
با دل زار، معین الضعفا را کشتند
آه ای اهل خراسان! همه خون گریه کنید
که ولی نعمت و مهمان شما را کشتند
این خبر را به مدینه ببر ای باد صبا
هشتمین بضعهی پیغمبر ما را کشتند
خواهرش زنده اگر بود، از این غم میمرد
بین یک حجرهی در بسته رضا را کشتند
از عبایی که سرش بود، غلامش فهمید_
آخر آن نورِ دلِ آلِ عبا را کشتند
مثل یک مار گزیده به خودش میپیچید
با چه زهری مگر آن نور هدا را کشتند؟!
صورتش را به روی خاک نهاد و میگفت:
چه غریبانه شه کرببلا را کشتند
جگر سوختهاش روضه برایش میخواند
با لب تشنه چرا خون خدا را کشتند؟!
ته گودال که با نیزه به پهلوش زدند
روی تل، عمهی مظلومهی مارا کشتند
پای رأس شهدا، بسکه کف و سوت زدند
سرِ بازارچهی شامْ اُسرا را کشتند
✅عبدالحسین میرزایی ۱۴۰۲
#مرثیه_امام_رضا_علیه_السلام
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔶🔷🔶🔷🔷🔶🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
💢 ریخت از زیر عبایش همه ی بال و پرش💢
از اباصلت بپرسید چه آمد به سرش
که چرا تیره شده صبح سپید سحرش
برده از مادر مظلومه ی خود ارثیه ای
خم شده مثل قد و قامت مادر کمرش
بس که در کوچه زمین خورد و دوباره برخاست
ریخت از زیر عبایش همه ی بال و پرش
آن چنان در دل حجره به خودش می پیچد
پر شده در همه ی عالم بالا خبرش
تا به یاد جگر پاره ی جدش افتاد
یا حسن گفت و سپس سوخت تمام جگرش
منتظر بود جوادش برسد از یثرب
لحظه ی آخر عمر خیره به در شد نظرش
کربلا شاه کنار پسرش رفت ، اینجا
شاه بر نقش زمین بود که آمد پسرش
این مصیبت به خدا بانگ عزا می خواهد
دعبل مرثیه خوان کو که شود نوحه گرش
گریه کن ابن شبیب ، سید ما را کشتند
تشنه بود و دو جهان سوخت ز سوز شررش
✅یدالله شهریاری
#مرثیه_امام_رضا_علیه_السلام
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
💢 روضه از زبان علی بن موسی الرضا علیه السلام 💢
جگرم یاد حسین ریخت بهم یا بن شبیب
زخم شد ؛از غم او پلکِ ترم یا بن شبیب
تهِ گودال که جای پسرِ زهرا نیست
جای قرآن که به زیر سم ِ مرکب ها نیست
پیرُهن از تن ِ بیسر شده در آوردند
بی کفن در وسط دشت رهایش کردند
حرمت مهریه مادر ِ سادات شکست
آب می خواست ولی نیزه دهانش را بست
جد مظلوم مرا با لب عطشان کشتند
مادرش دید و به گیسوی پریشان کشتند
ناله زد مادر ما دست به مویش نزنید
با تَهِ خنجر خود ضربه به رویش نزنید
خبر از حرمت بوسیدن مادر دارید؟؟
پای خود را زلبان پسرم بر دارید
✅قاسم نعمتی
#مرثیه_امام_رضا_علیه_السلام
#گودال_قتلگاه
#زبانحال
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
💢 زبانحال، نذر شهادت ولی نعمت مان آقا علی بن موسی الرضا علیه السلام 💢
خیلی دلم گرفته از این غربتِ زمان
انگار بغض کرده و تب دارد آسمان
گفتم برایت از غم ِ «إن کنتَ باکیا...»
وقتش رسید و شعله گرفته ست استخوان
یابن الشّبیب داغِ دلم تازه شد بیا...
نوحوا علی الحسین(ع) بگو! روضه ای بخوان
از آن وداعِ سخت بگو! از رقیه(س) که-
با گریه گفت یکسره بابا، نرو! بمان
رفت و زدند سنگ به پیشانی اش چرا؟!
میرفت پشتِ هم چقدَر تیر در کمان
لعنت بر آن سه شعبه که در دست حرمله(لع)
فوراً گرفت سینۂ جدّ مرا نشان
گریه کن و بگو که زمین خورد بیهوا
پیش ِ فرات؛ خسته و لب تشنه جدّمان
از آن تنی که مقصدِ سرنیزه شد بگو
از آن عقیقِ خونیِ در دستِ ساربان
لعنت بر آن که با طرَب و هلهله دوید
تا که سرِ به نیزه به زینب(س) دهد نشان
والله عمّه جانِ مرا پیر کرده بود
زخم زبان و طعنۂ یک عدّه بد دهان
یابن الشبیب از سرِ بازارِ شام نه!
چیزی نگو که قاتل من میشود، بدان!
✅مرضیه عاطفی
#مرثیه_امام_رضا_علیه_السلام
#زبانحال
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
💢 یابنالشبیب عمهی ما احترام داشت... 💢
یابنالشبیب عمهی ما راه دور رفت
میخواست قتلگاه بماند به زور رفت
آتش گرفت چادرش اما کسی ندید
پنجاه و پنج سال قدش را کسی ندید
پنجاه و پنج سال بدون غمی نبود
تا آن زمان مقابل نامحرمی نبود
پنجاه و پنج سال پرش را گرفتهاند
مردانِ خانه دور و برش را گرفتهاند
یابنالشبیب عمهی ما احترام داشت
چندین امام زاده و چندین امام داشت
پیش بزرگ قافله فریاد میزدند
یابنالشبیب بر سرِ او داد میزدند
داغی کمر شکن کمرش را شکسته بود
یک نیزهی بلند سرش را شکسته بود
یابنالشبیب بسکه زمین خورد جان نداشت
میخواست راه علقمه گیرد توان نداشت
یابنالشبیب دختر دلگیر را زدند
پنجاه و پنج ساله زنی پیر را ...
اما رُباب زخم پَرَش را گرفته بود
از بسکه درد داشت سرش را گرفته بود
یابنالشبیب آتش خیمه امان نداد
فرصت به موی زخمی دختران نداد
از پیش نیزههای شکسته عبور کرد
او را به دستهای خودش جمع و جور کرد
او را به ریگهای پریشان سپرد و رفت
او را به آفتاب بیابان سپرد و رفت
او را به مردمان دهاتی سپرد و رفت....
✅حسن لطفی
#مرثیه_امام_رضا_علیه_السلام
#مرثیه_حضرت_زینب_سلام_الله
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
💢 آمد تقی تا که پدر تنها نباشد... 💢
خاکم به سر آقا عبا بر سر گرفته
انگار در دل روضه ی مادر گرفته
روی زمین می افتد و با یاد مادر
ماتم برای ضربه ی آن در گرفته
آتش گرفته قلب او از زهر کینه
در سینه داغ مجتبی از سر گرفته
چشم انتظار نور چشمانش تقی بود
در حجره بزم دیدن دلبر گرفته
آمد تقی تا که پدر تنها نباشد
در لحظه ی آخر سرش در بر گرفته
اما بمیرم کربلا مولای مظلوم
در دامنش راس علی اکبر گرفته
✅وحید زحمت کش شهری
#مرثیه_امام_رضا_علیه_السلام
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
💢 این سفره را امام رضا جمع میکند... 💢
نام حسین سینه زنان را یکی یکی
با گریه گرد کرببلا جمع میکند
نزدیک شصت روز خودش سفره پهن کرد
این سفره را امام رضا جمع میکند
باور کنید امام رضا هم در این دو ماه
لحظه به لحظه روضه گرفته ست در حرم
گاهی میان سینه زنان دم گرفته و
گاهی میان گریه کنان میزند قدم
از بعد اربعین که برای یکی دو روز
کرببلا و مشهدمان جا بجا شده ست
جامانده های قافله ی روز اربعین
مشهد برای چند شبی کربلا شده ست
آنقدر این امام رئوف ست در سفر
یک ذکر یا حسین فقط توشه میشود
این چند روزه از سر مهمان نوازی اش
حتی ضریح هم خود ِ شش گوشه میشود
در گوشه گوشه ی حرمش کربلا بپاست
باب الجواد سینه زنان یاد اکبرند
شش ماهه ای فلج که دخیل ضریح اوست
یک خانواده دست به دامان اصغرند
حالا خود ِ امام رضا روضه خوان شده
میخواند از تنی که پر از رد پا شده
یابن شبیب هم دو سه خط گریه میکند
صحن عتیق صحنه ی کرببلا شده
یک لحظه دید امام رضا دسته دسته اسب
با نعل تازه وارد گودال میشود
می دید پیش چشم پر از اشک بچه ها
بابای پاره پاره تنی چال میشود
حالا رسیده بود به خنجر به حنجری
با ضربه های آخر او استخوان شکست
وقتی رسید صحنه به سرهای روی نی
دیدند زائران سر سلطانشان شکست
✅امیرحسین آکار
#مناجات_با_امام_رضا
#مرثیه_امام_رضا_علیه_السلام
#گودال_قتلگاه
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔷🔶🔷
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
💢 خواهر ندارد اینکه چنین میزند نفَس 💢
از بس به خاکِ بی کسیاش پا کشیدهاست
سر را به رویِ دامن زهرا کشیدهاست
در را ببند اباصلت ، نشنوند
دادی که مادر از غم آقا کشیدهاست
انگورِ زهردار چه کرده است ، واضح است
آتش تمامیِ جگرش را کشیدهاست
آه ای جوادِ شهر کمی زودتر بیا
کارش خدای من به تقلا کشیدهاست
خواهر ندارد اینکه چنین میزند نفَس
خود را به حُجرهاش تک و تنها کشیدهاست
معصومه خوب شد که ندیدهاست حالِ او
این دست و پا زدن به درازا کشیدهاست
این گوشه قتلگاه حسین است ، نه رضا
از سینه بسکه وای حُسینا کشیدهاست
زینب اگرچه بود ولی کاشکی نبود
گودال هست و کار به دعوا کشیدهاست
سهمش میانِ اینهمه غم ، تازیانه است
سهمش میان غارت و بلوا کشیدهاست
نگذاشت تا حسین بگوید برو حرم...
بی غیرتی که روی لبش پا کشیدهاست
دَرهَم شدهاست خونِ دو دستش به خونِ او
از بسکه تیغ از تَنِ آقا کشیده است....
✅حسن لطفی ۴۰۲/۰۶/۲۵
#مرثیه_امام_رضا_علیه_السلام
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
💢 تو را به حقِّ رضا یا رضای ما..،برگرد 💢
نشسته ام وسط روضه ، چشم تر برسد
برای رفتنِ تا عرش ، بال و پر برسد
عروجِ روح به معراجِ عشق ممکن نیست
مگر دو قطرهی اشکی دمِ سحر برسد
من از فراق تو دلسرد می شوم گاهی
از اینکه قبلِ وصالِ تو مرگ ، سر برسد
عزیز فاطمه! از دوریات مریض شدم
خدا کند که دوایَت به محتضر برسد
دو ماه گریه برای ظهور تو کم بود...
وگرنه یارِ سفر کرده این صَفَر برسد
چِقَدر ضَجّه زدی پای بی کسیِ خودت
ندیده ایم به داد تو..،یکنفر برسد!
گدایِ خانهٔ تو بودن آرزوی من است
فقط اجازه بده سائلت به در برسد
چه می شود که مرا هم بغل کنی یکبار...
پسر به لذّتِ بوسیدنِ پدر برسد
تو را به حقِّ رضا یا رضای ما..،برگرد
بیا که زود به سلطان هم این خبر برسد
▪️
نفس کشیدنِ آسان چِقَدر سخت شود
اگر که قطره ای از زهر تا جگر برسد
غریبِ مشهدِ ما روی خاکها جان داد
بدون آنکه به جسمش کمی ضرر برسد
فدای خون گلویی که مثل جو شده بود
حسین ، زیر سم اسب زیر و رو شده بود
✅بردیا محمدی -شهریور ۱۴۰۲
#مناجات_با_امام_زمان_عج
#مرثیه_امام_رضا_علیه_السلام
#وداع_با_محرم_و_صفر
#الهم_عجل_لولیک_الفرج
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
💢 یابن الشبیب، مهدی ِمن می شود شَرید 💢
یابن الشبیب، مهدی ِمن می شود شَرید
از دست شیعیان ِخودش می شود طَرید
یابن الشبیب، بر پسرم می شود جفا
او هم شود شبیه من از شهر خود جدا
یابن الشبیب، داغ دلش آتشین شود
بیش از هزار سال، بیابان نشین شود
یابن الشبیب، می شود از غصه خون جگر
هستم غریب و او شود از من غریب تر
یابن الشبیب صبح و مساء گریه می کند
در روز عید و روز عزا گریه می کند
شیعه دعا برای ظهورش نمی کند
کاری برای قلب صبورش نمی کند
در مجلسی که خوانده شود روضه های مشک
جاری شود ز دیده ی او خون به جای اشک
یابن الشبیب، دل نگرانی ولی بدان
رجعت کنیم با فرج صاحب الزّمان
آید ندا که مهدی آل عبا رسید
هنگام انتقام ز مأمون فرا رسید
✅علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) ۱۴۰۲
#مرثیه_امام_رضا_علیه_السلام
#مناجات_با_امام_زمان_عج
#الهم_عجل_لولیک_الفرج
#زبانحال
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
💢 روضه از زبان علی بن موسی الرضا علیه السلام 💢
جگرم یاد حسین ریخت بهم یا بن شبیب
زخم شد ؛از غم او پلکِ ترم یا بن شبیب
تهِ گودال که جای پسرِ زهرا نیست
جای قرآن که به زیر سم ِ مرکب ها نیست
پیرُهن از تن ِ بیسر شده در آوردند
بی کفن در وسط دشت رهایش کردند
حرمت مهریه مادر ِ سادات شکست
آب می خواست ولی نیزه دهانش را بست
جد مظلوم مرا با لب عطشان کشتند
مادرش دید و به گیسوی پریشان کشتند
ناله زد مادر ما دست به مویش نزنید
با تَهِ خنجر خود ضربه به رویش نزنید
خبر از حرمت بوسیدن مادر دارید؟؟
پای خود را زلبان پسرم بر دارید
✅قاسم نعمتی
#مرثیه_امام_رضا_علیه_السلام
#زیارت_مخصوص
#گودال_قتلگاه
#شب_زیارتی_اباعبدالله
#زبانحال
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
💢 زبانحال امام رضا علیه السلام 💢
کشته ما را کشتهٔ دور از وطن یابن الشبیب
روضه خوانی کن برای جدّ من یابن الشبیب
اشک میریزم برای لحظه ای که مانده بود
سر به روی نیزه، رویِ خاک؛ تن یابن الشبیب
تا که غارت شد عقیقش، شک ندارم میرسید-
ناله هایِ "وا حسینا" از یمن یابن الشبیب
با خبر بود از چنین داغی که وقتِ احتضار
گفت: "لا یومَ کیومکْ" را حسن(ع) یابن الشبیب
ضربهٔ شمشیر می آمد پس از زخم ِ زبان
بعد از آن دشنام و حرف بد زدن یابن الشبیب
ابتدا "خدّ التریب" و انتها "شیبُ الخضیب"
دُور تا دُورش ملائک لطمه-زن یابن الشبیب
تار و پودش سخت نیزه خورد و در گودال شد-
وقتِ غارت؛ پاره پاره پیرهن یابن الشبیب
نعلِ تازه پایِ مرکَب را قویتر میکند
نامرتّب شد سراپایِ بدن یابن الشبیب
مهربان بود و پذیرایِ هزاران زخم شد
پیکرش شد عاقبت با خون کفن یابن الشبیب
عمه جانم رفت و از داغ اسارت سالهاست
کاملا سربسته میگویم سخن یابن الشبیب
بی برادر، بی پسرها، بی برادرزاده ها
پیر شد از یک شبه تنها شدن...یابن الشبیب
رفت با داغِ عزیزانش پس از کوفه به شام
سخت بود اینگونه ماندن در وطن یابن الشبیب!
✅مرضیه عاطفی محرم ۱۴۰۳
#مرثیه_امام_رضا_علیه_السلام
#مرثیه_امام_حسین_علیه_السلام
#شب_زیارتی_اباعبدالله
#گودال_قتلگاه
#زبانحال
#اشعار_محرم
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
💢فهرست مناسبت های آخر صفر💢
برای دسترسی به فهرست محرم ۱۴۰۳ روی لینک زیر کلیک نمایید:
⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️
https://t.me/paygahsher/20553
♦️♦️
👈برای دسترسی به مقتل و زندگینامه آقا رسول الله صلی الله علیه و آله روی لینک زیر کلیک نمایید:
⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️
https://t.me/paygahsher/16687
♦️♦️
👈برای دسترسی به گریز روضه آقا رسول الله صلی الله علیه و آله روی لینک زیر کلیک نمایید:
⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️
https://t.me/paygahsher/16696
♦️♦️
👈برای دسترسی به مقتل آقا امام حسن مجتبی علیه السلام روی لینک زیر کلیک نمایید:
⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️
https://t.me/paygahsher/16583
♦️♦️
👈برای دسترسی به مقتل و زندگینامه آقا امام رضا علیه السلام روی لینک زیر کلیک نمایید:
⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️
https://t.me/paygahsher/9894
♦️♦️
👈و برای دسترسی به مطالب مناسبت های پیش رو روی لینک زیر کلیک نمایید:
⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️
#مدح_و_مناجات_با_پیغمبر_رحمت_ص
#مرثیه_حضرت_محمد_صلی_الله_علیه
#حضرت_محمد_صل_الله_علیه_وآله
#بیست_و_هشت_صفر
#مقتل_حضرت_محمد_صل_الله_علیه
#زندگینامه_حضرت_محمد_صل_الله_علیه
#گریز_روضه_پیغمبر_رحمت_ص
♦️♦️
#مدح_و_مناجات_با_امام_حسن_مجتبی
#مرثیه_امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
#فضایل_امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
#سبک_مرثیه_امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
#زندگینامه_امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
#مقتل_امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
#بیست_و_هشت_صفر
#هفت_صفر
#مرثیه_فاطمی_امام_حسن_علیه_السلام
#مرثیه_کوچه_بنی_هاشم
#دوشنبه_های_حسنی
#بقیع
#تخریب_بقیع
♦️♦️
#مناجات_با_امام_رضا
#مرثیه_امام_رضا_علیه_السلام
#زیارت_مخصوص
#فضایل_امام_رضا_علیه_السلام
#مقتل_امام_رضا_علیه_السلام
#زندگینامه_امام_رضا_علیه_السلام
#سبک_شهادت_امام_رضا_علیه_السلام
#سبک_زیارت_مخصوص_امام_رضا_ع
#دلتنگ_زیارت
#وداع
#وداع_با_محرم_و_صفر
#سبک_وداع_با_محرم_و_صفر
t.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
💢 انگشتر رضا به جواد جوان رسید 💢
وقتی نفس به سرفه و خون لخته بند شد
اشک زیاد چارهی آن دردمند شد
هر یک قدم براش برابر به چند شد
پنجاه بار خورد زمین و بلند شد
هر سرفه ای که زد به نفسهای خسته اش
افتاد یاد مادر پهلو شکسته اش
روی سرش عبای غریبی نشانده بود
یعنی برای حرف زدن نا نمانده بود
یعنی که زهر جان به لبانش رسانده بود
خود را به زور تا در حجره کشانده بود
آن زهر ، تکه تکه جگر را برید و رفت
مانند تیغ کند که سر را برید و رفت
از افعی حسادت مامون که خورد نیش
افتاد بین حجره و پیچید دور خویش
چون گیسوی حسین دلش بود ریش ریش
اما نداشت خواهر گریان دلپریش
تا بوسه گیرد از گلوی نامرتبش
تا ضربهی دوازدهم مرد زینبش
وقتش که شد لباس شهادت کند به تن
آمد پسر که جسم پدر را کند کفن
اینجا زیاد سخت نشد غسل این بدن
نیزه شکسته شد کفن شاه بی کفن
قدر نگین نداشت تنش جای سالمی
آخر حصیر شد کفن شاه هاشمی
هنگام غسل دادن جان جهان رسید
پس نالهی جواد به افلاکیان رسید
انگشتر رضا به جواد جوان رسید
انگشتر حسین ... ولی ساربان رسید
مانند شمر رفت و روی سینه اش نشست
انگشت را برید و دل مادرش شکست
✅وحید عظیم پور ۱۴۰۳
#مرثیه_امام_رضا_علیه_السلام
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
💢 تا زمین خورد گفت: وا اُمّاه! 💢
ساحتِ عرش ، غرق غم ها بود
جگری در حصار سَمها بود
ناله ی او به آه بند شده
دادِ انگورها بلند شده
هرچه را خورده بود ، پس می زد
من بمیرم! نفسنفس می زد
هی نشست و بلند شد در راه
تا زمین خورد گفت: وا اُمّاه!
آه! با مادرش چه بد کردند
چادرش را همه لگد کردند
خاتمِ عشق بی نگین افتاد
با سر و صورتش ، زمین افتاد
در دل شیعه ها شرر انداخت
با عبایی که روی سر انداخت
سینه ی او مسیر سوختن است
اثر زهر ، تشنهلب شدن است
لااقل داده اند تسکینش
پسرش آمده به بالینش
این غریبی که سخت ، بیحال است
کُنج حجره به یاد گودال است
یاد آن تشنهای که عریان شد
بدنش پایمال اسبان شد
باز هم شکر پا نخورده تنش
نوک نیزه نرفته در دهنش
قدرِ یک نصفه روز پیر نشد
شیرخوارش ذبیحِ تیر نشد
پای قاتل در آستانش نیست
زجر دنبال دخترانش نیست
همسرش این همه عذاب نداشت
خواهرش غصه ی حجاب نداشت
اهل بیتش ندیده بددهنی
وسط بزم مِی نرفته زنی
✅بردیا محمدی ۱۴۰۳
#مرثیه_امام_رضا_علیه_السلام
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
💢 در چنگ شمری نانجیب افتاده در طوس 💢
زخمی که دارد بر جگر را مرهمی نیست
احضار اجباری شدن درد کمی نیست
با پاره ی جان رسول الله بد کرد
مامون رضا را باطنا نفی بلد کرد
بابا ندارد طاقت دوری فرزند
آقایمان را از جوادش دور کردند
قسمت نشد با چشم سر بابا ببیند
در رخت دامادی جوادش را ببیند
دور از وطن حالا غریب افتاده در طوس
در چنگ شمری نانجیب افتاده در طوس
چشمی به در دارد نگاهی سمت جاده
دلواپس و دلتنگ روی خانواده
جز روضه ی گودال روی لب ندارد
این هم حسینی که دگر زینب ندارد
از بی کسی او دل زهرا بگیرد
باید غلامی دست آقا را بگیرد
از بین حجره جمع کرده فرش ها را
دارد به خاطر ماجرای کربلا را
با نام و یاد کربلا بر خود بپیچد
از درد روی خاک ها بر خود بپیچد
با ناله مادر را صدا زد مثل جدش
در بین حجره دست و پا زد مثل جدش
وقتی شبیه جد خود خدالتریب است
یعنی غریب بن غریب بن غریب است
از مرو تا مروه برایش گریه کردند
مردم برای روضه هایش گریه کردند
از بخت بد حالی شبیه محتضر داشت
اما سر او را جواد از خاک برداشت
سم را نمی دانم چه ها با آن بدن کرد
اما جواد اهل بیت او را کفن کرد
اهل سناباد آب غسلش را می آورد
محض رضای حضرت زهرا می آورد
مهریه ی زن های نوغان خرج او شد
تابوتش از باران گل خوش عطر و بو شد
جدش ولی با ضربه ی پا پشت و رو شد
سرنیزه ای بر پهلوی جدش فرو شد
ای وای از جدش که زیر دست و پا رفت
تا کوفه خون تازه ای با نعل ها رفت
✅علیرضا خاکساری ۱۴۰۳
#مرثیه_امام_رضا_علیه_السلام
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
💢 عبا بر سر کشیدم، تا نبیند هیچکس رویم 💢
درونِ سینه اَم، از داغ مادر بسکه غوغا بود
دل آشوبم از غصه، پیِ دیدارِ زهرا بود
زبانم روزهای آخرم میگفت یازهرا
دلم پیوسته یاد روزهای سخت مولا بود
نمی شد باورم، که مادرم در کوچه سیلی خورد
حقیقت داشت واللهِ که زیر دست اعدا بود
ز کوچه تا به مسجد را، خمیده مادرم طی کرد
خدا را شکر، آقایم حسن آنروز آنجا بود
به روی پوشیه پوشاند مادر، چادرِ خاکی
چرا که جای دستِ دشمنش از دور پیدا بود
چه شبها خواستم، رویم شبیهِ مادرم گردد
چه شبها خونِ دل جاری ز دیده، زین تمنا بود
مرا امروز زهر کین کبودم کرد، چون مادر
به سرعت چهره اَم تغییر کرد، از بس خطر زا بود
عبا بر سر کشیدم، تا نبیند هیچکس رویم
که از رنگ پریده، چهره ام را مرگ پیدا بود
قدمهایم به سختی، نیمه جان میرفت تا حجره
اجل تا خانه چندین بار با این درد همپا بود
زمین افتادنم هم شد، شبیهِ مادرم زهرا
به زانویم دگر قوت نبود، این قامتم تا بود
درونِ حجره افتادم زمین، گودال را دیدم
که زیرِ نیزه ها جدم، در آن گودال تنها بود
عطش آتش بجانم زد، درونم تا جگر میسوخت
چنان جدّ غریبم تشنه جان دادم، چه زیبا بود
✅محمود ژولیده شهريورماه ۱۴۰۳
#مرثیه_امام_رضا_علیه_السلام
#زبانحال
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
💢 بلند شد که بگوید جواد، جانش رفت 💢
نشست روی زمین و بلند شد شاید
که مرهمی به جگر پارهها زند که نشد
کنار فاطمه پنجاه مرتبه اُفتاد
نشست نالهی یا مرتضی زند که نشد
بلند شد که بگوید جواد، جانش رفت
نشست مادرِ خود را صدا زند که نشد
حرارت جگرش دادِ او درآورده
چقدر خواست که داد از جفا زند که نشد
به حجره بود نبیند جواد حالت او
که آخرین نفسش را رضا زند که نشد
گرفته بود اباصلت شانهاش، میخواست
نفس نفس به غم کربلا زند که نشد
به گریه گفت که یابنشبیب، عمهی ما
دوید جد مرا تا صدا زند که نشد
شلوغ بود و حرامی و چکمه یابن شبیب
حسین خواست که حرف از خدا زند که نشد
شلوغ بود و حرامی و عمهام آمد
که ناله بر بدنی نخنما زند که نشد
همینکه دید گلو را نمیبرد، آن تیغ
دوید بوسه به او از قفا زند که نشد
در ازدحامِ قبائل به گِرد او ، پیری
رسید تا که به نذرش عصا زند که نشد
سنان دوباره به دنبال جای سالم بود
که نیزه را به تنِ جد ما زند که نشد
حسین خواست کمی هم نفس کشد، نگذاشت
حسین خواست کمی دست و پا زند که نشد...
✅حسن لطفی ۱۴۰۳
#مرثیه_امام_رضا_علیه_السلام
#گودال_قتلگاه
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
💢 هلاهل سخت برده از تنش تاب و توانش 💢
کمک می گیرد از دیوار با قد کمانش
هلاهل سخت برده از تنش تاب و توانش
چنان نیلوفری بر خاک سرد حجره پیچد
ز بس می سوزد از این زهر مغز استخوانش
مسیر تا به حجره گر چه کوتاه است اما
گمانم نیم روزی را گرفته از زمانش
کشیده پنجه بر دیوار یاد یاس نیلی
نمی افتاد یک دم آه مادر از زبانش
عبا وقتی به سر افکند یاد آن عبا بود
که حیدر پشت در انداخت بر روی جوانش
تمام انتظارش را به در می دوخت تا که
بیاد زودتر از راه عمرش، نو جوانش
✅حسن کردی ۱۴۰۳
#مرثیه_امام_رضا_علیه_السلام
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
💢 میرود حجره دست وپا بزند 💢
در سماوات بانگ غم دادند
بی کسی را دوباره سم دادند
چه غریبی که دور از وطن است
پاره قلب جمع پنج تن است
زهر را خورده است پا شده است
چقدر شکل مجتبی شده است
مثل زهرای خورده بر مسمار
دست خود را گرفته بر دیوار
وسط راه میخورد به زمین
گاه و بیگاه میخورد به زمین
میرود حجره دست وپا بزند
صورتش را به خاکها بزند
وقت آن است آب آب کند
مثل جدش به خون خضاب کند
گرچه در بی کسی نفس زده است
پسرش آخرِسر آمده است
بازهم شکر پیرهن دارد
چندتا چندتا کفن دارد
نیزه ای نیست داخل دهنش
سایبان مانده است بر بدنش
دخترش در حصار آتش نیست
نظری سمت خواهرانش نیست
خاتمش دست ساربانی نیست
دست مامون که خیزرانی نیست
پسرش را ندیده روی عبا
قطعه قطعه نچیده روی عبا
خنجری زیر حنجرش نرسید
ته گودال پیکرش نرسید
حجره اش را گرفته سوز حسین
نیست روزی شبیه روز حسین
✅سید پوریا هاشمی
#مرثیه_امام_رضا_علیه_السلام
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
💢 مثل یک مار گزیده به خودش میپیچید 💢
چه غریبانه غریب الغربا را کشتند
با دل زار، معین الضعفا را کشتند
آه ای اهل خراسان! همه خون گریه کنید
که ولی نعمت و مهمان شما را کشتند
این خبر را به مدینه ببر ای باد صبا
هشتمین بضعهی پیغمبر ما را کشتند
خواهرش زنده اگر بود، از این غم میمرد
بین یک حجرهی در بسته رضا را کشتند
از عبایی که سرش بود، غلامش فهمید_
آخر آن نورِ دلِ آلِ عبا را کشتند
مثل یک مار گزیده به خودش میپیچید
با چه زهری مگر آن نور هدا را کشتند؟!
صورتش را به روی خاک نهاد و میگفت:
چه غریبانه شه کرببلا را کشتند
جگر سوختهاش روضه برایش میخواند
با لب تشنه چرا خون خدا را کشتند؟!
ته گودال که با نیزه به پهلوش زدند
روی تل، عمهی مظلومهی مارا کشتند
پای رأس شهدا، بسکه کف و سوت زدند
سرِ بازارچهی شامْ اُسرا را کشتند
✅عبدالحسین میرزایی
#مرثیه_امام_رضا_علیه_السلام
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
💢 آمد تقی تا که پدر تنها نباشد... 💢
خاکم به سر آقا عبا بر سر گرفته
انگار در دل روضه ی مادر گرفته
روی زمین می افتد و با یاد مادر
ماتم برای ضربه ی آن در گرفته
آتش گرفته قلب او از زهر کینه
در سینه داغ مجتبی از سر گرفته
چشم انتظار نور چشمانش تقی بود
در حجره بزم دیدن دلبر گرفته
آمد تقی تا که پدر تنها نباشد
در لحظه ی آخر سرش در بر گرفته
اما بمیرم کربلا مولای مظلوم
در دامنش راس علی اکبر گرفته
✅وحید زحمت کش شهری
#مرثیه_امام_رضا_علیه_السلام
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
💢 این چه زهری است بی صدا شدهای 💢
زهر اُفتاده است بر جانت
تب و آتش شده است مهمانت
میفشاری زِ درد دندان را
میکِشی زانوان بیجان را
شعلهها سرکش است میدانم
جگرت آتش است میدانم
شده وقت غروب بین مسیر
به زمین پا مکوب بین مسیر
به سر خود عبا کشیدهای و
سر خود را کجا کشیدهای و
پیش زهرا زمین مخور اینقدر
تک و تنها زمین مخور اینقدر
آه با چشم تار اُفتادی
وای پنجاه بار اُفتادی
این چه زهری است بی صدا شدهای
چقدر مثل مجتبی شدهای
به اباصلت ناله زن شاید
جای تو درب حجره بگشاید
حیف دور و برت برادر نیست
غیر آن چند تا کبوتر نیست
به سر تو برادری که نبود
خوش بحال تو خواهری که نبود
خواهری نیست بی نفس بدود
سمت تو روی خار و خس بدود
خواهری نیست بین نامحرم
گاه پیش تو گاه پیش حرم
پُر خون است روی پیرهنت
به در حجره میکشی بدنت
سر تو دور از همه اُفتاد
روی دامان فاطمه اُفتاد
ای اباصلت خاطر زهرا
زودتر ببند درها را
از زمین این حصیر را بردار
صورتم را به خاکها بگذار
درد حرف تو را برید ای داد
پسرت نالهات شنید ای داد
سرفهها آمد و امانت برد
آتش زهر استخوانت برد
به زمین چنگ میزنی شاید
لحظهای این نفس به لب آید
بین حجره کمی تقلا کن
راه مسدودِ سینه را وا کن
لب تو خون شده است صبری کن
پسرت آمده است صبری کن
لب گزیدی که ناله تا نزنی
پیش این طفل دست و پا نزنی
ریخت مژگانت از عزای حسین
گریه کردی ولی برای حسین
آه ما را عزیز زهرا کشت
آه ریاّن حسین ما را کشت
بین گودال بود و گیرافتاد
آی پامال بود و گیرافتاد
تکیه بر نیزه داد نیزه شکست
شمر آمد به روی سینه نشست
همگی آمدند یابن الشبیب
عمهام را زدند یابن الشبیب
✅حسن لطفی ۱۴۰۳/۰۶/۱۴
#مرثیه_امام_رضا_علیه_السلام
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶