eitaa logo
بیت الحسن(پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل )
409 دنبال‌کننده
18 عکس
6 ویدیو
15 فایل
❌ انتشار مطالب همراه با نام شاعر و ذکر صلوات جهت تعجیل فرج و سلامتی آقا امام زمان (عج)❌ 🔷وقف زهراست همه گریه ما حَسنیه است حُسینیه ما 🔷
مشاهده در ایتا
دانلود
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 در، در آتش سوخت؛ مسمارش نمیدانم چه شد💢 ضربه سنگین بود؛ آثارش نمیدانم چه شد غنچه رفت از دست؛ گلزارش نمیدانم چه شد در میان شعله قطعاً میخ، سوزان میشود در، در آتش سوخت؛ مسمارش نمیدانم چه شد حرف آتش شد، میان شعله مادر گیر کرد دست و بازو سوخت؛ رخسارش نمیدانم چه شد شاخه وقتی خم شود یعنی که وقت چیدن است قد او خم شد ولی بارش نمیدانم چه شد تا نفس برگشت، پیراهن پر از خونابه شد رفت علی از حال؛ بیمارش نمیدانم چه شد در دم و در بازدم، خس خس علی را پیر کرد وضع او در غسلِ دلدارش نمیدانم چه شد ✅علی اکبر نازک کار- فاطمیه۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 قول دادی میای و باید دم مرگ... 💢 برای کارگر روضه هات شدن میشه لطفا منم انتخاب کنی دست و بالم خالیه اما علی میشه روی گریه هام حساب کنی؟ یادگرفتم از مرام فاطمه جون بدم ولی دل از تو نکنم تا فقط یه بار به چشم تو بیام خیلی به این در و اون در می زنم توی تاریخ اومده  ، اهل زمین قدر تو نمی دونستن ، آسمون! یه روز از قدرت شمشیر دو دم یه روز از صبر تو بند اومد زبون هر جوری شده اذیتت کنن بنا رو بر این گذاشتن آقا این که وقت دیدنت سلام کنن لیاقت می خواست ، نداشتن آقا یه نفر تا تو رو دید توی مسیر روشُ چرخوند و راهش رو جدا کرد هر کسی پشت سر غیر تو رفت توی هر دو دنیا پشت به خدا کرد تو صف نماز بهت جا ندادن تا شاید وقت دعاتو بگیرن ولی بی خبر از اینکه نمیشه جلوی دید خدا رو بگیرن دوست دارم یه بار ببینمت تا که قبل هر کسی بهت سلام کنم قول دادی میای و باید دم مرگ برای عرض ادب قیام کنم ✅شهریار سنجری فاطمیه۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 ما از اول شغلمان بوده گدایی درت 💢 ای همیشه سایه ات روی سر ما فاطمه ما نبودیم و تو بودی مادر ما فاطمه بعد بسم الله تنها بوده اسم اعظمت صفحه صفحه زینت هر دفتر ما فاطمه جان مولا لحظه ای هم چشم از ما برندار تو فقط هستی در عالم یاور ما فاطمه زندگی ما پر از بنده نوازی های توست ای دوای درد اول آخر ما فاطمه ترس از روز قیامت با تو بی معنا بُوَد ای تمامی دلخوشی محشر ما فاطمه ما از اول شغلمان بوده گدایی درت تو بیا در لحظه های آخر ما فاطمه ما کجا خدمت به آقازاده های تو کجا نوکران خانه ی تو سرور ما فاطمه بر رضای دیگران اصلا نداریم احتیاج تا رضای توست شاه کشور ما فاطمه ما کجا و وصف تو وقتی که پیش حضرتت تا کمر خم می شده پیغمبر ما فاطمه شیعه خیلی زیر دین بازوی مجروح توست ای دلیل ذکر حیدر ، حیدر ما فاطمه ✅محمد حسین رحیمیان فاطمیه۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 زهرا فقط برای علی یار می شود 💢 دنیا به چشم گریه کنان تار می شود تا روضه، روضه ی در و دیوار می شود زخم هزار ساله ی مان تیر می کشد تا صحبت از حرارت مسمار می شود بی اختیار یاد غم محسنت کنیم تا یک گلی به شعله گرفتار می شود "دیوار می کند کمکش راه می رود" وقتی جوان ز حادثه ای زار می شود با بغض و درد یاد مغیره کند دلم تا بین خلق، صحبت کفتار می شود زخمی که تیغ خنده ی کفتار می زند بد تر ز هر چه زخم شرر بار می شود یثرب چه شهری است که بعد از پیمبرش زهرا فقط برای علی یار می شود ✅حسن کردی -فاطمیه ۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 قل چماقان میزدند و مرتضی کت بسته بود 💢 حال مرد داغ همسر دیده را کمتر بپرس دیدن داغ جوان سخت است ، از حیدر بپرس پهلوانان را غم ناموس میکوبد به خاک باورش سخت است اما از یل خیبر بپرس معذرت میخواهم از سادات ، روضه باز شد زود بار انداختن سخت است از مادر بپرس معنی لاغر شدن از درد پهلو را فقط از همان مادر که شد هم سطح با بستر بپرس ظاهرا اسمش مسلمان بود اما پشت در با لگد طوری به آن در زد که از کافر بپرس قل چماقان میزدند و مرتضی کت بسته بود بعد از آن دیگر نمیدانم چه شد از در بپرس بین یک لشکر زمین خوردن دوباره پا شدن کار مردان است این را از علی اکبر بپرس *** دیدن داغ جوان سخت است آه از کربلا حال بابای مصیبت دیده را کمتر بپرس تکه هایش را اگر پیدا نکردی روی خاک جایشان را از نوک سر نیزه‌ی لشکر بپرس ✅وحید عظیم پور- فاطمیه۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 خانم خانه، به حیدر خنده ای تقدیم کن 💢 رزق عالم را به سر انگشت خود تقسیم کن نور جنت را به برق خنده ات تنظیم کن آسمان را با قنوت اشک هایت جان بده چشم بی باران ما را با غمت ترمیم کن ای که دنیا مستمند گوشه ی چشمان توست با نگاه روشنت آینده را تسلیم کن تا نلرزد خانه ی دل از هجوم درد ها باب میلت زندگانی مرا ترسیم کن دل چرا تاریک باشد، نور قبل از نورها؟ با ولایت هر سیاهی را به من تحریم کن قصد دارم جان دهم در وقت گریه بر شما مادرانه جان من را وقف این تصمیم کن تا دوباره جان بگیرد چشم های مرتضی خانم خانه، به حیدر خنده ای تقدیم کن ✅حسن کردی فاطمیه۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 غلام فاطمه در حشر غصّه ای به سینه ندارد 💢 قیام سرخی اگر هست از قیام فاطمه داریم که ما هرآنچه که داریم از مرام فاطمه داریم نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق، هان چه نشستید؟ مگر نه زندگی خویش از دوام فاطمه داریم نه، انقلاب نکردیم تا درون کوفه بپوسیم که هست کرببلایی اگر، به نام فاطمه داریم به فکر خانه ی همسایه ایم، نان‌ و‌ مختصری عشق اگر به سفره ی ما هست از کلام فاطمه داریم یقین که صبح ازل ما سلام داده ایم به نورش که شام روز ابد چشم بر سلام فاطمه داریم غلام فاطمه در حشر غصّه ای به سینه ندارد که ما امید شفاعت هم از غلام فاطمه داریم ✅محسن ناصحی- فاطمیه۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 همه دیدند علمدار فقط فاطمه است 💢 می زنم جار که غمخوار فقط فاطمه است تا ابد ماه شب تار فقط فاطمه است دشمن ما همه دنیا بشود یا نشود غم نداریم اگر یار فقط فاطمه است بانویی که نظرش علت آرامش ما شده در لحظه ی دشوار فقط فاطمه است آن که وقتی ز کسی کار نیاید اصلا وا نماید گره از کار فقط فاطمه است آن که بر مردم عالم ، همه دم خیر رساند چه به خلوت چه به انظار فقط فاطمه است دست پرورده ی زهراست اباعبدالله تا ابد مادر احرار فقط فاطمه است محرم و مادر و عمخوار حسن نصرالله قبله ی قاسم ِ سردار فقط فاطمه است عشق حیدر نشود قسمت هر بی سر و پا عاشق حیدر کرار فقط فاطمه است همه دیدند که او یک تنه شد لشکر حق همه دیدند علمدار فقط فاطمه است ✅محمد حسین رحیمیان -فاطمیه۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 چه حواسی از علی پرت است بعد از فاطمه 💢 . خانه ای که سوخته همراه با تولـیَّـتـش هتک حرمت شد ز صاحب خانه و از ساحتش . خانه را گم می‌کند هر روز بعد از آن علی مرد میمیرد اگر بر هم بریزد غیرتش . چه حواسی از علی پرت است بعد از فاطمه حرف ها از خاطرش می رفت بین صحبتش . راه مسجد را برای مرتضایش باز کرد فاطمه شد در مدینه حافظ امنیتش . صورت مردانه ی مقداد ثابت کرد که صورت زهرا پس از سیلی عوض شد حالتش . فاطمه روزی هزاران بار مُرد و زنده شد  درد میدادش شکنجه ، مرگ کرده راحتش . تن اگر آتش بگیرد جمع میگردد بدن پس مقصر شعله بوده خم اگر شد قامتش . من اگر با هوشیاری بین شعله سوختم بی هوا میسوخت در خیمه رقیه صورتش . ✅علیرضا وفایی(خیال)-فاطمیه۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 .
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 داره زهرا ذره ذره آب میشه... 💢 . بخدا بده برا یه پهلوون حرف خونش افتاده سر زبون این علی ، علیِ سابق نمیشه داره میمیره زنش جوون جوون . حال و حوصله نداره پا بشه بره انگشت نمای کیا بشه ؟ جوری چشمشون زدن فک نکنم دیگه این زندگی رو به را بشه . بمونه خونه ، خدا خدا کنه ؟ بره مسجد قنفذ و نگا کنه ؟ مردی که زنش تو کوچه خورد زمین کجا سفره ی دلش رو وا کنه ؟ . آره ! مردی که زنش جواب میشه سقف خونش رو سرش خراب میشه یه لباس نمونده اندازه اش باشه داره زهرا ذره ذره آب میشه . گریه نه ! دلش بگیره را میره توی کوچه بی سر و صدا میره راه خونرم دیگه گم میکنه خودشم نمیدونه کجا میره . بین روضه ، روضه اومد به سرم بالای سر علیِ اکبرم یه بابا با گریه گفت به خواهرش راه خیمه گم شده ، کجا برم ؟ . چجوری اکبرم و بلند کنم ؟ پسر پرپرم و بلند کنم ؟ پای زینبم به میدون وا شده روم نمیشه سرم و بلند کنم . ✅علیرضا وفایی(خیال) فاطمیه۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 نگران دل خون حسنم بعد از اين ...💢 آنكه خسته شده از درد منم بعد از اين نيست اميد به بهتر شدنم بعد از اين بسكه لاغر شده ام سايه اي از من مانده ست طلب مرگ فقط شد سخنم بعد از اين ديگر از گريه ي من خسته شده همسايه بنوسيد غريب وطنم بعد از اين قبل از اين چهره ي زيباي حسن خندان بود نگران دل خون حسنم بعد از اين با همين دست كه سخت است از آن كار كشم دلخوش از بافتن پيرهنم بعد از اين تا به امروز كه گريان علي بودم و بس سخت گريان شه بي كفنم بعد از اين... . ✅محسن صرامی -فاطمیه۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 برای ماتم تو گریه کار هر کس نیست 💢 دلت ز پهلوی تو بیشتر ترک دارد به زخم خویش از این غربتم نمک دارد سقیفه باغ تو را غصب کرد و تا محشر همیشه آرزویت را به دل ، فدک دارد به من نگفت تو هم که نگفته ای ، اما حسن به خواب ، نوای کمک کمک دارد نگفت حتی یک زن میان شهر نبی مگر خلیفه ! زن حامله کتک دارد؟ بنای نیتشان نیست بر ملاقاتی هنوز دشمنمان حیله و کلک دارد به یادگار برای حسین می ماند لباس دوخته از خون دست ، حک دارد حسین از پهلو ضربه می‌خورد بسیار به شام هم زینب ، ارث مشترک دارد برای ماتم تو گریه کار هر کس نیست که دستهای علی در غمت الک دارد ✅حامد آقایی فاطمیه۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 رو به قبله مشو ای قبله ی بی سوی علی 💢 ای که با دست ورم کرده ی خود پای منی با نفس های کمت نیز مسیحای منی ماه ماه است عزیزم چه گرفته چه هلال ... رو بگیری ز علی ، باز تو زهرای منی ماندنت درد من  و رفتن تو زجر من است غم امروز منی ،  حسرت فردای منی آه زانو به بغل کردن من دیدنی است؟! از پس پوشیه سرگرم تماشای منی همه ی زندگی ام ،مرگ تمنا نکنی ... خسته ای ، بی رمقی؟! باز تمنای منی خواست  دنیای مرا تیره کند ، سیلی زد دشمنم نیز  خبر داشت تو  دنیای منی رو به قبله مشو ای قبله ی بی سوی علی یار بی صحبت من ، همدم شبهای منی ✅ناصر دودانگه فاطمیه۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 هِق هِقَت، این آخرین ساعات زجرم می‌دهد 💢 باز دل‌های پریشان را پریشان‌تر مکن با وصایایت، علی را این‌همه مضطر مکن حرف از رفتن مزن، آتش به قلبِ من مزن نا امیدم از خودت ای روحِ پیغمبر مکن آتشِ دیوار و در، یک‌بار ما را سوخته بارِ دیگر، شعله بر جان و دل حیدر مکن حرفی ای بانوی اطهر، از حلالیَّت مگو با علی، صحبت از این شرمندگی دیگر مکن اشک می‌ریزی برایم، باز هم یارم شوی این‌همه خود را فنای غربتِ رهبر مکن لابد از غسلِ شبانه، هست منظوری ترا صورت و بازوی خود را، مخفی از همسر مکن عاقبت با من نگفتی از شکستِ بازویت وقتِ غسلت، مبتلا بر ناله‌اَم آخر مکن آیت‌اللهِ علی، آیاتِ تو از هم گسست بیش از این، محروممان از سوره‌ی کوثر مکن تو فقط، یکبار کردی از برای خود دعا این‌همه عجل وفاتی زیر لب یکسر مکن یک دعا بهر علی کن، تا خدا صبرم دهد مرتضی را با عروجِ خویش، بی یاور مکن مجتبای خویش را دریاب، جان فاطمه محرمِ سِرّ خودت را زود، بی مادر مکن هِق هِقَت، این آخرین ساعات زجرم می‌دهد با صدای گریه‌ی خود، با خبر دختر مکن هر سفارش‌ را که از بهر حسینت می‌کنی از عطش حرفی به پیش دیده‌ی خواهر   مکن ✅محمود ژولیده فاطمیه۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 بعد تو زندگی من مرگ است 💢 دارم از هوش می‌روم دیگر همسرت را صدا بزن زهرا چقدر می‌روی به این خلوت؟ خب سری هم به ما بزن زهرا خلوت تو شبیه معراج است پله پله به سمتت آمده‌ام فکر اینکه نباشی آزار است قید دنیای بی تو را زده‌ام حال تو خوب نیست، می‌دانم اینقدَر بغض را به سینه نریز اینقدر فکر دلخوشیم نباش اینقدر گریه را نخند عزیز بال تو زخم خورده بود اما پا شدی پر زدی برای علی من بمیرم برای تو که چقدر این در، آن در زدی برای علی کاش می‌شد که زودتر جان را برساند به لب همین آهم بعد تو زندگی من مرگ است بعد تو زندگی نمی‌خواهم* دوست دارم دوباره برخیزی تا که با شور و شین گریه کنیم پس بیا و بلند شو خانم تا برای حسین گریه کنیم خواهرش می‌رسد لب گودال ما بقی را خودت که می‌دانی او اُخیَّ اِلیَّ می‌گوید تو بنیّ بنیّ می‌خوانی ✅حسن معارف وند- فاطمیه۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 با گریه گفت این تن درهم نماندنی است 💢 با تو برای من غم عالم نماندنی است با من بمان که با من و تو  غم نماندنی است این غم کجا برم که برایم میان شهر یک یار مانده است که آن هم نماندنی است گفتم طبیب آمد و تا دید وضعِ در برگشت و رفت و گفت مریضم نماندنی است پهلو و سینه، صورت و بازو، عزیز من با این همه جراحت مبهم نماندنی است مرهم گذاشت زینب و دادت بلند شد با گریه گفت این تن درهم نماندنی است مثل خیال گشته‌ای و گفت بسترت بیهوده است افاقه‌ی مرهم..‌. نماندنی است سهمِ حسین بی کفنی شد، کفن چه سود ؟ وقتی کفن نه پیرهنی هم نماندنی است تا فرصت است بوسه بگیر از حسین که.. از زخمِ نیزه‌های دمادم نماندنی است بوسه بگیر از بدنش که همین بدن  زیر هزار ضربه‌ی محکم نماندنی است ✅حسن لطفی ۱۴۰۳/۰۹/۱۴ *می‌سوزم از غمی كه ميان هزار خصم يک يار مانده بهر تو ، آن هم نماندی‌است (استاد حاج علی انسانی) T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 یار علی جان دادی و کشتی علی را 💢 افتاده از پا از غم  افتادنش بود جان داد آنکه شاهد جان دادنش بود آتش زده بر هستی اش داغ جوانی فریاد زد اسماء بریز آب روانی شرمندگی را در نگاه حیدر آورد ... این غسل ، یک فتاح را از پا در آورد دست علی باز است، این اوج محن بود حالا به دست فاطمه بند کفن بود گفت ای سفرکرده ، ببین اشک یلی را یار علی جان دادی و کشتی علی را امشب شکسته دیدمت نخل امیدم غسلت نفسگیر است ای گیسو سپیدم درد و دل من مختصر باشد عزیزم غسال دیدی محتضر باشد عزیزم ... دیدی رسید از غصه ات دستم به زانو .... در کندم اما دل نکندم از تو بانو .... محروم کردی مرتضی را از وجودت ... دق دادی ام امروز با روی کبودت ... امشب کسی مانند من بی بال و پر نیست مستأصلم من، دفن کار یک نفر نیست ✅ناصر دودانگه فاطمیه۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 غسل تن حوریه ی زخمی چه سخت است💢 دیدی غمش آخر علی را خون جگر کرد قرآن بخوان اسما که قرآنم سفر کرد هرچند ساکت بود دلگرمی من بود با رفتنش دیگر مرا بی بال و پر کرد یادم نرفته بین محراب عبادت.. با آرزوی مرگ شب ها را سحر کرد خون مردگی چشمهایش را ندیدم از بس که پیش محرمش چادر به سر کرد بیدار بود از درد اما دم نمیزد با دردهای پیکرش مردانه سر کرد غسل تن حوریه ی زخمی چه سخت است از شرم آبم کرد من را محتضر کرد مسماررا کج کرد تا که من بمانم در پشت در پای علی سینه سپر کرد دلشوره و دلواپسی آمد سراغش هروقت که به معجر زینب نظر کرد.. ✅سید پوریا هاشمی فاطمیه۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 تلخ‌تر از تلخی امروز فردای من است 💢 این غریبی که ز دنیا رفته دنیای من است اینکه خوابیده است زیر خاک زهرای من است درب خانه سوخت و با بخت من همرنگ شد بعد از او تنها سیاهی رنگ دنیای من است بعد از این راحت بخوابید آی مردم ،پر کشید اینکه خاموش است دیگر شمع شب‌های من است رفت جانم، مانده‌ام!جسمم چگونه مانده است زنده ماندن بعد زهرایم معمای من است آرزویم خاک شد با او در این غربت فقط رفتن از دنیای بی زهرا تمنای من است جای من در کوچه رفت و جای من دستش شکست خانه تاریک قبر همسرم جای من است پیش چشمم ضربه ها چشمان او را تار کرد روضه خوان این مصیبت چشم بینای من است غربت من با جراحات تنش همدست شد نیمی از قد کمان فاطمه پای من است بعد از این من ماندم و یک خانه بی فاطمه تلخ‌تر از تلخی امروز فردای من است ✅علی اکبر نازک کار- فاطمیه۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 امروز اما غم گرفته خانه ام‌ را 💢 دیروز بود انگار عشقت در گلم رفت‌ گفتی علی!غم‌های عالم از دلم رفت.. دیروز بود انگار با تو پا گرفتم خندیدی و آرام دستت را گرفتم دیروز بود انگار شب را کور کردیم یک خانه کوچک به زحمت جور کردیم دیروز بود انگار رونق داشت باغم با بودن تو غم نمیامد سراغم دیروز بود انگار گل با شمع بودیم شب‌ها سر یک سفره باهم جمع بودیم دیروز بود انگار دنیا کام من بود در شهر عنوانم علی صف شکن بود دیروز بود انگار دادم این خبر را گفتم که زهرا هست بفروشم سپر را دیروز بود انگار فکرم ماندنت بود زیباترین اوقات من نان پختنت بود دیروز بود انگار با شور جوانی می ایستادی تا نماز شب بخوانی امروز اما غم گرفته خانه ام‌ را سر درد اذیت میکند ریحانه ام را امروز اما هر نمازش بی قنوت است هرچیز میگویم جواب او سکوت است امروز اما راه من بن بست خورده بانوی من سیلی ز مردی پست خورده امروز اما بخت حیدر واژگون است هرجای بستر را که میبینیم خون است امروز اما سوخت مغز استخوانم با من وصیت کرد بانوی جوانم امروز اما غم دلم را زیرو رو کرد از حال زهرایم مغیره پرس و جو کرد امروز اما کوثر من در مدینه زخم عمیق میخ در دارد به سینه امروز اما خاک شسته جامه ام را گم کرده ام در کوچه ها عمامه ام را.. امروز اما سر به زیر شهر هستم دنیا بدان من با تو دیگر قهر هستم امروز اما داغ زد بر روی داغم فرمود وای از کشته ی خاک عراقم.. گفتم حسین دیدم دو چشمان ترش را فرمود میبرند لب تشنه سرش را ✅شید پوریا هاشمی فاطمیه۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 کننده ی در خیبر به هق هق افتاده 💢 نشسته بود سر خاک و در بغل زانو خجل ز چشم کبود و کبودیِ بازو خودش به دست خودش گل به خاک می کرد و درون خلوت خود سینه چاک می کرد و علی که صبر جمیلش مثال عالم شد ببین چه بود که دیگر تحملش کم شد نه اینکه گریه کند..نه…ناله سر داده کننده ی در خیبر به هق هق افتاده به یاد کوچه و میخ و هجوم نامردان به یاد غربت زهرا و گریه ی طفلان به یاد سیلی و چشم کبود زهرایش برای اینکه شده شام تار دنیایش کنار مضجع او داد از جگر می زد گهی به صورت و گاهی به روی سر می زد دلیل اینکه ندارد قرار در سینه مقابل نگه او شکست آئینه چه استعاره ی خوبی چه وجه تشبیهی شکست آینه و دانه های تسبیحی رسید روضه به اینجا…علی پراکنده حسین آمده تا قتله گاه پر کنده صدای هلهله آمد..بیا..بیا..کشتیم زدیم اکبر اورا..حسین را کشتیم چگونه جمع کند او علیِ اکبر را که گم نموده به این دشت پاره پیکر را علی اکبر ارباب اربااربا شد خداست شاهد من سخت در عبا جا شد همین که خورد زمین لشکری تبسم کرد عقاب در وسط معرکه تلاطم کرد حسین دید علی را و دست و پا گم کرد رسید در بر او ناله زد..تکلم کرد علیِ اکبر من شد علیِ اکبر ها و بعد کشتن تو خاک بر سر دنیا… ✅آرمان صائمی ۱۴۰۳/۰۹/۱۴ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 زهرا به زیر قبه پریشان شده بیا 💢 چشمم شبیه ابر بهاران شده بیا آقا دوباره شام غریبان شده بیا بی تو برای مادرتان گریه می کنیم این نوکر تو خسته ز هجران شده بیا این گریه ها بهانه ی تطهیر من شده قلبم به لطف روضه پشیمان شده بیا یک سو غم فراق تو، یک سو غم علی امشب غمم به سینه دوچندان شده بیا حال و هوای ما همه چون خانه ی علیست بنگر که نوکر تو پریشان شده بیا از داغ زخم سینه فقط سینه می زنیم سینه زن تو بی سر و سامان شده بیا ای کاش در بقیع روضه بخوانی برایمان آقا به حق مرقد ویران شده بیا آقا بنای مرقد زهرا به دست توست بنگر که خون شیعه خروشان شده بیا امشب شب زیارتی شاه کربلاست زهرا به زیر قبه پریشان شده بیا برپا شده کنار حرم روضه ی حسین ای وای! چشم فاطمه گریان شده بیا یک پیرهن برای حسینت نمانده است آقا به حق پیکر عریان شده بیا ✅ رضا تاجیک فاطمیه۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 تنها خیالی را میانِ خانه می‌شست 💢 شب بود و از خون‌گریه‌هایش ماه می‌سوخت عکس علی در چاه بود و  چاه می‌سوخت تنهاست...، دارد می‌کشد آب، آب نه اشک تا پیش زهرا آب هم در راه می‌سوخت از بس‌که آتش داشت در سینه عرق داشت می‌خواست تا آهی کشد که آه می‌سوخت تنها خیالی را میانِ خانه می‌شست طوری که پیش او رسول‌الله می‌سوخت اسما بریز آب روان باید بشوید آن خانمی را که در آن درگاه می‌سوخت عمداً فرستاده حسن را سوی سلمان از بسکه با  اُماه یا اُماه  می‌سوخت در بینِ دندان  آستین را داشت زینب خود را حسینش گاه می‌زد گاه می‌سوخت دستش به پهلو زد ،سرش را زد به دیوار از زخمهای همسری همراه می‌سوخت دستش به بازو خورد ای لعنت به قنفذ... می‌زد نفُس می‌گفت: یافتاح  می‌سوخت خون می‌چکد از سنگِ غسل، از شانه، تابوت در زیر کوهِ داغ گویا کاه می‌سوخت * * از علقمه هم آب را می‌بُرد عباس در بین گهواره لبی جانکاه می‌سوخت با مَشک، سقا در میان راه می‌ریخت بی آب سقا  در میان راه می‌سوخت با سر عمو اُفتاد زهرا بود و می‌دید در شعله  زُلفِ خیمه‌های شاه می‌سوخت آتش، حرامی، تازیانه، چنگ، سیلی گیسوی طفلی رو به قربانگاه می‌سوخت وقتی سرش را دید کج خورده به نیزه زینب تمام راه  با این ماه می‌سوخت ✅حسن لطفی فاطمیه۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 محاوره در شرح حالِ خانهٔ مولانا علی(ع)، در عزای سومین روز شهادت مادرسادات 💢 ندیده خیری از شهر مدینه اگر از خیرِ این دنیا گذشته گذشته واسه حیدر قدرِ صد سال سه روز از رفتنِ زهرا(س) گذشته بیادش ختم قرآن داره هر شب بهارش رفته و حالش خزونه صداش میگیره و میلرزه از بغض علی(ع) تا سوره کوثر میخونه شده با هر بهونه تازه؛..داغش نبودِ فاطمه(س) واسش عذابه پُر از زخمای ِ بستر رفت، یارش روو دستاش جایِ زخمایِ طنابه غریبونه، یه گوشه مثّ بابا شده خونه نشین! داره دلیلی... حسن(ع) تا میگذره از کوچه هربار می پیچه تویِ گوشِش ضربِ سیلی پریشونه همش! یادش نِمیره- میونِ شعله ها افتادنِ "در" با گریه تویِ خلوت میزنه حرف همش با چادرِ خاکیِ مادر تنورِ خونه سرده چند وقته حسین(ع) از داغ ِ مادر بیقراره دلش تنگه! شده خیره به دستاس هوایِ گرمیِ دستاش و داره توو چشماش اشکه هر چی میخوره آب غم ِ مادر چی به روزش آوُرده براش زَهره! گوارا نیست! چونکه- فقط از دستِ مادر آب خورده نوازش هایِ بابا هست امّا- از عشقِ مادرونه هست محروم توو چشماش داره حرفای نگفته چه سنگینه سکوتِ أمّ کلثوم(س) اذون میگن! عجب دلتنگه زینب(س) گلِ قلبش داره از غم میپوسه تویِ سجّادهٔ مادر میشینه همش تسبیح و مُهرش رو میبوسه پریده زینب(س) از خوابش پریشون نشسته؛ خیره به هر دو برادر شبونه اشک میریزه کنارِ کفن هایی که دستش داده مادر! ✅مرضیه عاطفی آذر ماه ۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 گره افتاده به کارم ، نگران حرمم 💢 اضطرابِ دل زارم ، نگران حرمم غزلی بر سَرِ دارم  ، نگران حرمم خبر آشفته رسیده به غزلهای دلم خسته از شعر و شعارم ، نگران حرمم گرچه خشکیده به لبها رجز غیرتها من که لبریز هوارم ، نگران حرمم چشم ما بر لب مولای زمانه باشد شیعه ی صبرِ نگارم  ، نگران حرمم درد مردم همه نان و پی آسایش خود ... منکه فکر غم یارم ،   نگران حرمم ای زبانم بشود لال  بقیعش کافیست آه بر غصه دچارم ، نگران حرمم نه مرا رخصت رفتن نه مرا طاقت غم گره افتاده به کارم ، نگران حرمم یادم از بیتِ حزن آمدو از ویرانی... روضه ها را بِشُمارم ، نگران حرمم ✅حسین رحمانی - آذر ماه ۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 کور خواندند ، حرم جای حرامی ها نیست 💢 من سه ساله سند ظلم به آل اللهم آسمان علی و آل علی را ماهم بی سبب نیست اگر راه به دلها بردم عشق را ارثیه از حضرت زهرا بردم نوهء حیدرم و در رگ من خون علیست این بزرگی و شجاعت همه مرهون علیست من همانم که ز اشکم به فلک ولوله بود پای من بسته به زنجیر غم و سلسله بود من همانم که زدم ناله و کردم فریاد آبروی اموی پیش همه رفت به باد عشق را با هنر گریه ام آمیخته ام شام را بر سر کفّار فرو ریخته ام باب حاجات شدم جود و کرم کار من است عمویم حضرت عباس نگهدار من است شیعیان در تب و تابند علی جان مددی غیرت شیعه شده غیرت حجربن عدی سخن از نسل یزید بن معاویه شده پای یک عدهء کم ، باز به سوریه شده یادشان رفته که کاخ اموی گشت خراب یادشان رفته شکست علوی بود سراب شام ، امروز اگر صحنۀ درگیری هاست مُنجر ، این قصّه به سر کوبیِ تکفیری هاست وای اگر باز ، رگ حیدریم برخیزد باز ، شامات به یک لحظه بهم می ریزد برسانید به گوش سلفی ها سخنم که علمدار دفاع از حرم عمه منم عمه خود فاتح میدان عراق و شام است فکر فتح حرمش فکر و خیالی خام است عمویم حضرت عباس به ما حساس است چارهء کار به دست قلم عباس است شیعه تا هست کسی قصد تقابل نکند ایستادیم ، بگو  فکر چپاول نکند پرچم گنبد عمه همۀ عزت ماست نام عباس که آید سند قدرت ماست کور خواندند ، حرم جای حرامی ها نیست یک اشاره که کند حضرت سقّا کافیست ✅مهدی مقیمی T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 ▪️دوباره شام!▪️ 💢 دوباره شام عزاداری رقیه رسید شب غریبی و بیداری رقیه رسید دوباره شام به آل علی شبیخون زد دوباره وقت گرفتاری رقیه رسید نداشت لشکر اندوه چون سپه‌سالار دوباره قرعه به سالاری رقیه رسید گشود دایه‌ی گیتی ز خار تیز آغوش کنون که وقت نگه‌داری رقیه رسید بیاورید قرار از حلب که جان بر لب دمشق را ز غم زاری رقیه رسید ز تار سنگ و ز پود کلوخ، ملحفه‌ای برای بستر بیماری رقیه رسید ز قحط مرد میان خرابه‌ بار دگر سر حسین به دلداری رقیه رسید به زیر بار گران‌، نیزه‌ها دوباره روان دوباره وقت سبکباری رقیه رسید سپاه شام و مراعات حال اهل خیام؟ چه خارها که به غم‌خواری رقیه رسید! ز خیمه، زینب قامت‌خمیده! بیرون آی که باز وقت پرستاری رقیه رسید... ✅ افشین علا - آذر ۱۴۰۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
♦️ اشعار و مطالب وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها ♦️ ⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢  امشب برای خرجی ام البنین بیا 💢 روزی بدون گریه ی من سر نمیشود چشمی شبیه چشم ترم ، تر نمیشود من تشنه ی محبتم و زر نخواستم من را ببین ، ببین همه چی زر نمیشود من اشک میخورم که نمک گیرتان شوم از این شراب ، با برکت تر نمیشود من هم تنم سیاه و عرق کرده است، حیف من را بغل کنید معطر نمیشود !؟ یک بوسه ام بده که بمیرم پس از همان چون لذتی چو بوسه ی آخر نمیشود شرحی گزیده از قصص الانبیاست این _ گریه نکرده بر تو پیمبر نمیشود امشب برای خرجی ام البنین بیا ترحیم اوست ... بی پسر آخر نمیشود بچه برای نوکری تو بزرگ کرد نامادری که این همه مادر نمیشود عباس را همیشه غلام حسین خواند بچه‌کنیز ، حکم برادر نمیشود کلثوم را بگو ، که به قربانیش پذیر ... این اندک است اگر که مکدر نمیشود ام البنین ! شفای همه دردهای ما امری بجز رضات مقرر نمیشود زاویه ی بقیع ، بود قبله ی جهان هر کس که سجده کرد ، که کافر نمیشود غیر از نبی و فاطمه و چندتا امام قطعاً مدینه بی تو منور نمیشود ✅علیرضا وفایی (خیال) T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 مناجات با امام  زمان (عج) در  شب وفات حضرت ام البنین (س)💢 قربان تو و محکمه ی عذر پذیرت قربان تو و لطف و مَبرات کثیرت ای حجت حق، درگذر از بنده ی زارت حالا که پشیمان شده این عبد حقیرت خالی شده پیمانه ی ما "أوْفِ لَنَا الْکَیْل" ای یوسف زهرا نظری کن به فقیرت هر لحظه ی ما پر شده از عطر دعایت الحق که تو هستی همه دَم، فاطمه سیرت هر جا که رسیدیم فقط مدح تو گفتیم بگذار بمانیم همان معرکه گیرت "هر کس به کسی نازد و ما هم به تو نازیم" دلخوش به توایم و همه هستیم اسیرت گفتیم بیا روضه ی عباس گرفتیم شاید که سوی خیمه ی ما خورد مسیرت ای مادر عباس اجازه بده یک بیت ما روضه بخوانیم از آن کوه بصیرت بی دست و پُر از تیر ز بالای بلندی افتاد زمین ام بنین، ماه منیرت ✅محمد جواد شیرازی T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶