eitaa logo
بیت الحسن(پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل )
569 دنبال‌کننده
21 عکس
7 ویدیو
15 فایل
❌ انتشار مطالب همراه با نام شاعر و ذکر صلوات جهت تعجیل فرج و سلامتی آقا امام زمان (عج)❌ 🔷وقف زهراست همه گریه ما حَسنیه است حُسینیه ما 🔷
مشاهده در ایتا
دانلود
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 تیرها و نیزه‌ها باهم تو را بد دوختند 💢 باز کن بر شانه‌ات موی بهم پیچیده را با تبسم وا کن اَبروی بهم پیچیده را با ادب پا را بکش بر خاک، کمتر شرم کن باز کن اینبار زانوی بهم پیچیده را این یکی بر مَشک و آن یک بر علم چسبیده است با خود آوردم دو بازوی بهم پیچیده را تیرها و نیزه‌ها باهم تو را بد دوختند می‌کَنم از خاک، پهلویِ بهم پیچیده را تیر چرخی زد میان چشم  و  بعدش هم علم وای می‌بینم اگر روی  بهم پیچیده را قبل از آنی که تو را تا پیش طفلانم کشم می‌کشند از دست النگوی بهم پیچیده را این سرِ کج  زود می‌اُفتد زمین پیش حرم وا مکن از نیزه گیسوی بهم پیچیده را ✅حسن لطفی ۱۴۰۴/۰۴/۱۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔷🔶
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 به شأن او شهدا رشک بی حساب برند💢 شده است سهم فرات از خجالت آب شدن عطش چشیدن و از تشنگی عذاب شدن ابوالفضائل این خانواده شرمنده است شده است سهم جگرها فقط کباب شدن عجب مقام رفیعی، که منحصر در اوست شهید العطش کودک رباب شدن به شأن او شهدا رشک بی حساب برند به رتبه ی "پسر فاطمه" خطاب شدن امان اهل زمین را امان نیازی نیست خوشا برای علمداری انتخاب شدن محال باشد از این آستانه نومیدی محال باشد از این آستان، جواب شدن برای روضه ی در سوخته که این شرط است برای صحن و سرای حسین باب شدن کفیل حوریه ها بوده است یعنی که برای فاطمیات حرم حجاب شدن دعا کند که شود پیش مرگ زینب ها دو دست، فدیه کند وقت مستجاب شدن خبر برای رقیه رسیده از چشمش رواق آینه در معرض خراب شدن گمان که عاقبت روی ماه او این است عمود خوردن و در صحنِ عرش، قاب شدن نجف برای عزا آمده کنار تنش برای زائر دستان آن جناب شدن ... ✅حجت الاسلام محسن حنیفی محرم۱۴۰۴ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 جانِ حسین، پیکرِ من‌را حرم مبر 💢 با صورت آمدم به زمین، تا وفا کنم حقِ ترا، به پیکرِ بی جان اَدا کنم این مردم احترام ترا، ترک گفته اند من با ادب بپای تو، جان را فدا کنم ای خاکِ پای تو شده، سُرمه به چشمِ من پا بر سرم گذار، که خود را فنا کنم جانی نمانده در بدنم، نیمه جانِ خویش اهدا به خیرِ مقدمت، ای مقتدا کنم گر بازوی بریده‌ی خود را تکان دهم خواهم سلامِ آخرِ خود را اَدا کنم از جا اگر نخیرم و بر پا نمی‌شوم اما ادب، ز پیکرِ بی دست و پا کنم حالا تویی که، بر سرِ بالینم آمدی خاکم بسر، اگر تو بیافتی چه‌ها کنم آب از سرم گذشت، که رفت آبروی من با مشکِ پاره، حاجتِ طفلان روا کنم؟ لب تشنگانِ خیمه، ز من آب خواستند شرم از صدای العطشِ بچه‌ها کنم جانِ حسین، پیکرِ من‌را حرم مبر بگذار پیشِ علقمه، یک گوشه جا کنم رویی نمانده، تا به حرم رو کنم اَخا آخر ز روی اهلِ خیامت حیا کنم چشمِ سکینه، قلبِ رقیه، دلِ رباب شد آب و از خجالتشان، گریه‌ها کنم دریای اشک و جاریِ خونم گواهِ من زهرا مگر، بیاید و گوید عطا کنم آری بجای مادرِ من، مادرت رسید فرمود: بی تو اهلِ حرم را دعا کنم ✅محمود ژولیده محرم۱۴۰۴ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 دست خالی آمدم تشییع تو شرمنده ام 💢 جمع کن طوری بساط منبری افتاده را اینقدر برهم نزن پلکِ تری افتاده را با تکان های سرت اوضاع، بدتر میشود روزی صحرا نکن فرقِ سری افتاده را مجلس ترحیم من برپا شد و هُو می کنند چون کنارم دیده لشکر، لشکری افتاده را دل به دست آوردی عباسم ولی رسمش نبود دست بر پهلو کشاندی مادری افتاده را از کمر افتاده ام با صورت افتادی زمین؟ نیزه ها پُر کرده زیرِ پیکری افتاده را مشک تو پاره تر از این می شود بردارمش ساختی کار رباب و اصغری افتاده را دست.خالی آمدم تشییع تو شرمنده ام برده ام بین عبا پیغمبری افتاده را ما که دست یاعلی دادیم... پاشو یاعلی! تا نبرده ساربان انگشتری افتاده را چشم هایت تیر خورده تا به روی نیزه ها زیر دست و پا نبیند دختری افتاده را از تو پنهان نیست پیدا می کند زینب، دگر در حراجی های کوفه معجری افتاده را ✅رضا دین پرور محرم۱۴۰۴ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 سایه ات تا که از حرم کم شد 💢 ای وجودت قرار ثارالله ابرویت ذوالفقار ثارالله قامتت افتخار ثارالله همه دار و ندار ثارالله مهربان قبیله ی احساس السلام و علیک یا عباس ریسمان الهی محکم صاحب اقتدار و هم پرچم مات چشمان تو همه عالم با وجود تو دل ندارد غم کاشف الکرب سیدالشهدا ای به قربان تو همه دنیا ما حسینی شدیم فقط با تو مونسی هم نداریم الا تو ما همه قطره ایم و دریا تو ما همه تشنه ایم و سقا تو تشنه ی لطف و جود و احسانت تشنه ی دیدن دو چشمانت خوش قد و قامتی و رعنایی فوق العاده ترین و زیبایی باب حاجات خلق دنیایی عشق ما ها و ارمنی هایی غیرت از ازل گرفتارت تا قیامت کرم بدهکارت چه بگویم ز بس که غوغایی نوکری کرده ای در آقایی در خصائص مثال مولایی سومین بچه شیر زهرایی داده مادر ز کودکی ام یاد وقت مشکل تو را زنم فریاد روز میلاد تو امامانت با ملائک شدن ثناخوانت بعد بوسه به رو و چشمانت همه بوسیده اند دستانت در دوعالم زبان زدی ساقی عالمی فانی و تویی باقی همه مبهوت احتشام تو اند کل ایران همه غلام تو اند کفتر جلد روی بام تو اند آذری ها مرید نام تو اند اینچنین میکنند از تو یاد یابن ام البنین اوین آباد بس که بر عهد خود عمل کردی پرم از عشق و از غزل کردی رخنه در قلبم از ازل کردی مشکل آوردم و تو حل کردی چاره ساز مسائل مشکل نظری کن به ما ابوفاضل ساقی خانواده ی خورشید ساغر چشم های پر امید هر که آمد زما ، نسب پرسید گفته ایم حرف حقِ بی تردید ما همه نوکریم نسب به نسب خاک پای تو ایم خدای ادب شعله ی سوز آه ثارالله لشگر و هم سپاه ثارالله ای به دستت نگاه ثارالله حضرت مهر و ماه ثارالله بر دلم مهرت از ازل افتاد شیر ام البنین حلالت باد مدح تو بیش از آنچه گفتم بود گفتم اما ببخش کم هم بود تا تو بودی حسین بی غم بود دست تو تا همین که پرچم بود سمت خیمه غمی نمی تابید فارغ از غم رقیه میخوابید بس که برتو حسین باور داشت با تو انگار که دو لشگر داشت لشگری مثل تو برادر داشت تا تو بودی علیِ اصغر داشت بین آن و دشت و قوم درنده شد حسین هم به تو پناهنده رفتنت از حرم مسلم شد نگرانت دم مخیّم شد تا که رفتی دلش پر از غم شد سایه ات تا که از حرم کم شد نگران حرم شد و معجر لرزش دست هاش شد بدتر وای از آن لحظه ای که غوغا شد حرمله با کمان محیا شد غرق تیر عدو سراپا شد در میان خیام بلوا شد خیمه ها غرق ترس شد کم کم شد گره های روسری محکم ✅رامین برومند -محرم۱۴۰۴ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 همه ی سال مسیحی است ولی تاسوعا... 💢 ماه در جزر و مد آب چه حیران شده است رفته بر ساحل دریا و پریشان شده است کفی از آب قرار است چه با او بکند که غمش در وسط دست نمایان شده است چارده قرن پس از مشک به دوشی را دید که غمش ابرترین چشمه ی باران شده است دید این نقطه چه بین الحرمینی برپاست که بیابان همه یک دست خیابان شده است دید امروز اگر آب شد از بی آبی قرنها آب رسانده است و غمش نان شده است دید در خیمه جوانها همه شب می بینند یا ابالفضل ، دم پیرغلامان شده است همه ی سال مسیحی است ولی تاسوعا ارمنی آمده ، یک روز مسلمان شده است همه را دید و کفی آب به دریا پاشید روضه خوان حرف نزد، خیره به لیوان شده است. ✅محسن ناصحی محرم۱۴۰۴ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 یقیناً کاشف الکربی برای وجه مولایت 💢 خدا باید خودش اقا کُنَد هر لحظه انشایت قمر هر شب کُنَد سجده به خاک جای پاهایت اگر قد قامت خود را موذن میکشد مست است موذن در اذان دیده شکوه قد و بالایت کلاه عقل می افتد اگر قد تو را بیند درخت سرو وا مانده دهانش از تماشایت شبی در زلف تو پیچید و مجنون شد به شیدایی چنین حیران شده  باد سحرگاهی به سودایت تمام درد و غم ها را نهادی بر دل تنگت یقیناً کاشف الکربی برای وجه مولایت تو کی در حسرت آبی جفا باشد چنین حرفی که دریا مثل مخموران بُوَد عطشان لب هایت به حسرت لب گزد دریا که لبهای تو را نوشد به دستت بوسه زد دریا و شد مدیون صهبایت لبت  عطشان و دستت در دل دریا عجب صبری کسی جز دیده ی دریا نبرده پی به غم هایت ترک  افتاده  در   بین  دو  ابروی  بلند  تو دوباره غرق خون افتاد ، در محراب بابایت دو دستت بر زمین و تیر در چشمت ؛ مگر زهرا سه شعبه را کِشد بیرون از آن چشمان زیبایت حرامی ها ز بعد تو به سوی خیمه ها رفتند چه کس پُر میکند در کاروان کربلا جایت ز هول مردن و محشر کجا هول و هراسم هست اگر در صحنه ی محشر کُنم یک لحظه پیدایت ✅سجاد احمدیان _محرم۱۴۰۴ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 تو ستون لشکر منی بمون 💢 دنیا و زیر پرت می‌گردونم دشمنو دور سرت می‌گردونم حتی با این کمر شکسته هم اجازه بدی برت می‌گردونم تو امید آخر منی بمون تکیه‌گاه خواهر منی بمون نزا دنیا رو سرم خراب بشه تو ستون لشکر منی بمون تو باشی حرمله جرأت نداره که بخواد تیر سپر در بیاره پاشو کارشو تموم کن و نزار پاره پاره شه گلوی شیرخواره تو بری خون به دل ما میکنن مارو با خنده تماشا میکنن پاشو و ببین که از حالا دارن قتلگاهمو مهیا میکنن تو بری خیلی حسین تنها میشه چشمای خواهرمون دریا میشه سر اینکه سرمو کی ببره میون شمر و سنان دعوا میشه خزون زندگیمو بهاری کن یه‌بار دیگه حسین و یاری کن لرزه افتاده به جون بچه ها رسیدن حرم، پاشو یه کاری کن ✅علی ذوالقدر محرم۱۴۰۴ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 مناجات محرمی با امام زمان عج در شب تاسوعا 💢 شدی مرهم برای هر گرفتاری که شد بیتاب به رویَش باز کردی "در" هر آنکس کرده دقّ الباب تویی در امتدادِ غربتِ "وَالوِترِ وَالمَوتور"... شبیه جدّ خود از غفلتِ مردم شدی بیتاب غم ِ تزویر شد خاری به چشمت! روز و شب داری- گلایه از نفاق و فتنهٔ تعدادی از اصحاب شبیه جدّ خود از جهلِ مردم ضربه ها خوردی تو را آواره کرده ادّعایِ عدّه ای ناباب به یادِ ظلم هایِ مستمر بر ساحتِ شیعه نداری لحظه ای آرامش و افتاده ای از خواب صدایت میزَند مظلوم! میخوانَد تو را عالَم فراهم میشود محض ِ ظهورت عاقبت اسباب تو را حس میکنم در جمکران و مسجد سهله همینکه میگذارم صورتم را خسته بر محراب رساندی در میانِ گریه ها رزقِ محرّم را شدی بانیِ هر بزم عزا با احترامی ناب تک و تنها نشستی گوشه ای و روضه میخوانی شبانگاهان به یادِ علقمه در گوشهٔ سرداب * امیدش ریخت قطره‌ قطره؛ جرعه جرعه رویِ خاک همینکه تیر؛ سمتِ مشک شد با هلهله پرتاب عطش؛ آتش به جانش زد لبِ دریا و...لب-تشنه- بخوان سقّایِ دشت کربلا محروم شد از آب عمودِ آهنین شقّ القمر کرد و خسوف آمد لبالب شد تنش از نیزه ها امّا نشد سیراب غم ِ "أدرِک أخا" خیلی در آورده ست اشکَت را غم ِ آن ساعتی که مُنکسر شد حضرتِ ارباب کنارِ من شبی در روضه-خوانیِ عمو عباس(ع) عزیزم کاش بشینی و باشم از غمت بیتاب! ✅مرضیه عاطفی محرم۱۴۰۴ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 وقتی که اُفتادی  زمین اُفتاد زینب 💢 ای فاتحِ تاریخ عاشورا ابالفضل ای صاحب سرخی تاسوعا ابالفضل ای بیرقت بالاتر از بالا ابالفضل دریاتر از دریاتر از دریا ابالفضل بی تو علَم  بی تو قدم  بی تو نفَس نه جز تو سرِ ما خم شود در پیشِ کس؟ نه غیرِ از تو کس داریم نه، فریادرس نه تنها تویی  تنها تویی  تنها ابالفضل آه ای ضریحت بهترین بوسیدنی‌ها زوارِ تو با ما برادرها تنی‌ها حاجت گرفتیم از شما با ارمنی‌ها معراج‌ها داریم شبها تا ابالفضل ما با تو بی‌مرزیم در دنیا  نه با غیر هربار سر را پیشت آوردیم تا غیر یک عمر تکیه بر تو کردیم و ولاغیر صد هیچ هِی بردیم دنیا را ابالفضل گیرم گره داریم و در آماجِ دردیم یک تخته‌پاره در تبِ امواج دردیم گیرم شبیخون خورده در تاراج دردیم با تو چه غم داریم در غمها ابالفضل ایران علَم را بر زمین بگذارد اصلاً برگردد از راهی که دارد از تو حاشا یک لحظه کم بگذارد از این عشق کلاً پا بر سر افعی بکوبد با ابالفضل سر بر ضریح تو که بگذاریم کافی است تنها بگو که بد بدهکاریم کافی است باب‌الحوائج را اگر داریم کافی است مَشتی ندیدم در جهان   الا ابالفضل اُم‌البنین داریم اگر داریم عباس این سایه را بر روی سر داریم عباس ما را رها سازد مگر داریم عباس با تو گره خورده است خاکِ ما ابالفضل ایرانَ باخ  ایرانَ باخ  ایرانَ عباس دُنیا یالان دُنیادی باخ ویرانَ عباس شیعه دِدی توشدی اگه طوفانَ عباس سیز هامّی بیز دونیادَ اما با ابالفضل هرچند نامت آمد و غم گریه کردیم ما را ببخش آقا  تو را کم گریه کردیم باید که می‌مُردیم باهم گریه کردیم ای تکیه‌گاه زینب کبریٰ ابالفضل وقتی که اُفتادی  زمین اُفتاد زینب ای‌داد از حال رُباب ای‌داد زینب دنبال تو خون‌ناله سر می‌داد زینب وای از حرم وای از حرامی‌ها ابالفضل از مَشک پاره آب نه  که جان تو ریخت این‌دفعه تیر حرمله  مژگان تو ریخت مَشکت به دندان بود که  دندان تو ریخت طفلی به عمه گفت کو... بابا... ابالفضل یک دست دارد بر کمر  یک دست بر سر آقای ما حیران شده  حیران نه  بدتر باید برَد تا خیمه‌اش خواهر نه  مادر اُفتاده‌ای بر چادر زهرا ابالفضل دیگر عبایی نیست تا که جمع گردی با من که نایی نیست تا که جمع گردی در خیمه جایی نیست تا که جمع گردی اکبر پُرش کرده است آنجا را ابالفضل... ✅حسن لطفی ۱۴۰۴/۰۴/۱۳ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 در شب عباس من بهر مداوا آمدم 💢 بی سر و پا در میان بزم سقا آمدم التفاتی کن به اذن تو در اینجا آمدم ای امام آخرین قربان الطافت شوم قطره‌ای هستم به سویت شور دریا آمدم زخمی دردم ندارم چاره‌ای غیر از طبیب در شب عباس من بهر مداوا آمدم میدهم سوگند بر جان عمویت رحم کن رو سیاه عالمم، غمگین و رسوا آمدم دستگیری کن به حق آن دو دستان قلم دستگیری کن در این وادی که تنها آمدم آن کسی که مایه ای از خود ندارد چون کند مثل رعیت پیشه‌ای در پیش مولا آمدم حضرت صاحب زمان الغوث امدادی نما از سر ناچاری ست فرزند زهرا آمدم ✅محسن راحت حق- محرم۱۴۰۴ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔷🔶🔷
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔶🔷🔶🔷🔶 💢 زبانحال حضرت سکینه با قمربنی هاشم علیهم السلام 💢 می رسم از سفرشام ؛ عمویم برخیز درد دل های خودم با تو بگویم برخیز بسته غم ها به خدا راه گلویم برخیز اثر ضربه ببین بر سر و رویم برخیز رفته غارت همهٔ قافله چشمت روشن من کتک خورده ام از حرمله چشمت روشن  تا که پیوند دو‌ ابروی تو وا شد از هم پدر از علقمه برگشت ولی قامت خم آمد ای  وای به نزدیک حرم نامَحرَم گره روسری خویش نمودم محکم با زمین خوردن تو حرمله رویش وا شد بین لشگر سرِ خلخال عجب دعوا شد رفتی و بی سروپاها همگی شیر شدند با من و عمه سرِ پوشیه درگیر شدند فاطمیات حرم یک شبه تحقیر شدند دختران پایِ سرِ تو همگی پیر شدند نیزه از حنجرِ آشفته تو کار کشید رفتی و کارِ عقیله سرِ بازار کشید رفتی و خون به دل دخترِ زهرا کردند گره روسری ِ دخترکان وا کردند دمِ دروازه عجب هلهله بر پا کردند محمل عمه سادات تماشا کردند نوه فاطمه دنبال جواب است عمو جای زینب وسط بزم شراب است عمو؟؟؟؟ ✅قاسم نعمتی T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷