💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸
💢 «۱۸ شعبانالمعظم» ... 💢
🔸ولادت حضرت امکلثوم سلامالله علیها
🔸ولادت حضرت رقیه سلامالله علیها [از ۱۶ تا ۲۷ شعبان]
🔸وفات جناب حسین بن روح، از نواب خاص امام زمان ارواحنافداه «۳۲۶ق»
🔸وفات ملا مهدی نراقی «۱۲۰۹ق»
#تقویم_شیعه
#ولادت_حضرت_رقیه_سلام_الله
#ولادت_حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله
#حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله
@paygahsher
💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸
💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸
💢 مقتل ورود اهل بیت علیهم السلام به شام 💢
به هرحال اهل بیت رسول اکرم (ص) را همراه سرهای نورانی و پاک به طرف «دمشق» آوردند، چون نزدیک دروازه دمشق رسیدند، ام کلثوم علیها السلام، شمر لعنه الله علیه را صدا زد و فرمود:
ما را از دروازهای وارد دمشق کنید که مردم کمتر اجتماع کرده باشند و سرها را از میان محملها دور کنید تا نظر مردم به آنان جلب شده به نوامیس رسول خدا (ص) نگاه نکنند.
شمر ملعون کاملا” بر خلاف خواست ام کلثوم علیها السلام عمل کرد و کاروان اهل بیت را در روز اول ماه صفر(۵۹) از دروازه ساعات(۶۰) – که برای ورود کاروان تزیین شده بود و مردم زیادی در آنجا اجتماع کرده بودند – وارد شهر دمشق کرد، و اهل بیت عصمت علیهم السلام و سرهای مقدس را در این دروازه نگاه داشت تا در معرض تماشای مردم قرار گیرند، سپس آنان را در نزدیکی درب مسجد جامع دمشق، در جایگاهی که اسیران را نگاه میدارند، نگاه داشت!!(۶۱)
در بعضی از نقلها آمده است که:
اهل بیت را سه روز در این دروازه نگاه داشتند.
۱- مشهور بر سر زبانها، زجر بن قیس(با جیم) است ولی صحیح، زحر بن قیس میباشد.
۲- بعید نیست همانگونه که عمر بن سعد سر امام حسین علیهالسلام را زودتر از اهل بیت و در همان روز عاشورا به کوفه فرستاد، عبیدالله نیز قبل از اعزام اهل بیت به شام، ابتدا سر، مقدس امام حسین علیهالسلام را به نزد یزید فرستاده و بعد از آن اهل بیت را با سایر سرها روانه شام کرده باشد، همانگونه که از نقل شیخ مفید استفاده میشود و زندانی کردن اهل بیت که طبری و دیگران نقل آن را تأیید کردهاند، صحت این مطلب را تأیید میکند.
۳- تاریخ طبری ۵/۲۳۲ ؛ ارشاد شیخ مفید ۲/۱۱۸٫ همچنین نقل شده است که: عبیدالله بن زیاد پس از آنکه سر مبارک امام را برای یزید فرستاد دستور داد تا بانوان و کودکان آن حضرت برای سفر به شام آماده شوند و فرمان داد تا بر گردن علی بن الحسین علیهالسلام زنجیر نهادند و مجفر بن ثعلبه و شمر بن ذی الجوشن را به دنبال آنان روانه کرد، تا رفتند و به آن گروهی که سر امام را برده بودند رسیدند و علی بن الحسین علیهالسلام با کسی سخن نگفت تا به دمشق رسید.
(ارشاد شیخ مفید ۲/۱۱۹).
و در ضبط ارشاد مجفر بن ثعلبه (با جیم) آمده و در بعضی نقلها مخفر (با خاء) و در بعضی محفر (با حاء) ذکر شده است. و از این نقل چنین استفاده میشود که سر مقدس امام را عبیدالله قبل از اهل بیت به شام فرستاده است و این همان چیزی است که قبلا نیز بدان اشاره کردیم.
✅منابع:
🔹۵۹- صاحب کتاب کامل بهائی و ابوریحان بیرونی در الاثار الباقیه و کفعمی در مصباح، تاریخ ورود اهل بیت را به شام در روز اول ماه صفر نوشتهاند. (مقتل الحسین مقرم ۳۴۸).
🔹۶۰- وجه تسمیه این دروازه به «باب الساعات» این بوده است که در آنجا صورت حیواناتی را از نحاس درست کرده بودند و نطمی در آن ایجاد شده بود که ساعات روز را تعیین میکرد. و در مقتل خوارزمی آمده است که: اهل البیت را از باب توما وارد دمشق کردهاند و آثار دروازه توما هم اکنون در دمشق موجود است. (مقتل الحسین مقرم ۳۴۸).
🔹۶۱- الملهوف ۷۳.
#مقتل_مصایب_کوفه_و_شام
#مصایب_کوفه_و_شام
#کاروان_اسرا
#حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله
#مقتل
#روایت
انتشار =صدقه جاریه
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸
💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸
💢 مقتل ورود به شام -خواسته حضرت ام کلثوم ازشمر 💢
الملهوف: سارَ القَومُ بِرَأسِ الحُسَینِ علیه السلام ونِسائِهِ وَالأَسرى مِن رِجالِهِ، فَلَمّا قَرُبوا مِن دِمَشقَ دَنَت امُّ کُلثومٍ مِنَ الشِّمرِ وکانَ مِن جُملَتِهِم فَقالَت: لی إلَیکَ حاجَةٌ. فَقالَ: وما حاجَتُکِ؟
قالَت: إذا دَخَلتَ بِنَا البَلَدَ فَاحمِلنا فی دَربٍ قَلیلِ النَّظّارَةِ، وتَقَدَّم إلَیهِم أن یُخرِجوا هذِهِ الرُّؤوسَ مِن بَینِ المَحامِلِ ویُنَحّونا عَنها، فَقَد خُزینا مِن کَثرَةِ النَّظَرِ إلَینا ونَحنُ فی هذِهِ الحالِ.
فَأَمَرَ فی جَوابِ سُؤالِها أن تُجعَلَ الرُّؤوسُ عَلَى الرِّماحِ فی أوساطِ المَحامِلِ بَغیا مِنهُ وکُفرا وسَلَکَ بِهِم بَینَ النَّظّارَةِ عَلى تِلکَ الصِّفَةِ، حَتّى أتى بِهِم إلى بابِ دِمَشقَ، فَوَقَفوا عَلى دَرَجِ بابِ المَسجِدِ الجامِعِ حَیثُ یُقامُ السَّبیُ.
الملهوف: سر حسین علیه السلام و نیز زنانش و مردان اسیر خاندان را حرکت دادند و چون به دمشق رسیدند، امّکلثوم به شمر که از افراد آن گروه بود نزدیک شد و به او گفت: درخواستى از تو دارم.
گفت: درخواستت چیست؟
گفت: هنگامى که ما را به شهر در آوردى، ما را از دروازهاى ببر که تماشاگر کمترى دارد و به آنها بگو که این سرها را از میان ما بیرون ببرند و دور کنند که از کثرتِ نگاههایشان به ما، در این حال، خوار شدهایم.
شمر، از سرِ سرکشى و ناسپاسى، در پاسخ درخواست او فرمان داد که سرها را بر سر نیزه و در وسط کاروان، حرکت دهند و به همان حال، آنها را از میان تماشاگران عبور دادند تا آنها را به دروازه دمشق رساند و بر راهپلّه مسجد جامع، آن جا که اسیران را نگاه مىدارند، ایستادند.
✅ الملهوف: ص ۲۱۰، مثیر الأحزان: ص ۹
#مقتل_مصایب_کوفه_و_شام
#مصایب_کوفه_و_شام
#حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله
#کاروان_اسرا
t.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸
💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸
💢 مقتل - بازگشت به مدینه ... 💢
ام کلثوم علیهاالسلام در حالى که همراه کاروان کربلا عازم شهر مدینه گردید مى گریست و این اشعار را مى خواند: (۴)
مدینه جدنا لا تقبلینا فبالحسرات و الاحزان جینا
خرجنا منک بالاهلین جمعا رجعنا لا رجال و لا بنینا
و کنا فی الخروج بجمع شمل رجعنا حاسرین مسلبینا
و کنا فى امان الله جهرا رجعنا بالقطیعه خائفینا
و مولانا الحسین لنا انیس رجعنا و الحسین به رهینا
فنحن الضائعات بلا کفیل و نحن النائحات على اخینا
و نحن السائرات على المطایا نشال على الجمال المبغضینا؟
و نحن بنات یس و طه و نحن الباکیات على ابینا
و نحن الطاهرات بلا خفاء و نحن المخلصون المصطفونا
و نحن، الصابرات على البلایا و نحن الصادقون الناصحونا
الا یا جدنا بلغت عدانا مناها و اشتفى الاعداء فینا
لقد هتکوا النساء و حملوها على الاقتاب قهرا اجمعینا (۵)
🔸🔸🔸
مدینه! کاروانى سوى تو با شیون آوردم ره آوردم بود اشکى که، دامن دامن آوردم
مدینه! در به رویم وا مکن! چون یک جهان ماتم ولى اکنون گلاب حسرت از آن گلشن آوردم!
اگر موى سیاهم شد سپید از غم، ولى شادم که مظلومیت خود را گواهى روشن اسیرم کرد
اگر دشمن، بجان دوست خرسندم
به پایان خدمت خود را به نحو احسن آوردم
مدینه! یوسف آل على را بردم، و اکنون اگر او را نیاوردم، از و پیراهن آوردم!
مدینه! از بنى هاشم نگردد با خبر یک تن؟ ! که من از کوفه، پیغام سر دور از تن آوردم!
مدینه! اگر به سویت زنده برگشتم، مکن منعم که من این نیمه جان را هم به صد جان کندن آوردم!
مدینه! این اسیریها نشد سد رهم، بنگر! چها با خطبههاى خود به روز دشمن آوردم؟ ! (۶)
✅منابع:
🔹۴- الدمعه الساکبه ۵/ ۱۶۳٫۵
🔹۵- قمقام زخار،ص ۵۸۳٫
این اشعار را صاحب قمقام نقل کرده است و مى گوید: نسبت دادن این اشعار به آن حضرت با روایت کامل بهائى که گفته ام کلثوم در دمشق وفات یافت خالى از اشکال نیست.ولى ما در همین کتاب از مسعودى ـ مؤلف مروج الذهب ـ نقل کردیم که امام على بن ابى طالب دو فرزند به نام ام کلثوم داشته و کنیه زینب عقیله نیز ام کلثوم بوده است؛ بنابراین ممکن است مراد از ام کلثوم بر فرض صحت نقل کامل بهائى، زینب علیهاالسلام باشد، بعلاوه ممکن است که مراد همان ام کلثوم باشد که همراه اهل بیت به مدینه آمده و سپس به شام مراجعت کرده و در آنجا وفات یافته است. و بعضى بر این عقیده اند.
🔸ترجمه:«اى مدینه جد ما! نپذیر ما را، که ما با حسرت و اندوهها بازگشتیم؛ از تو با همه خویشان بیرون رفته، و چون بازگشتیم نه مردان و نه کودکانى با ماست؛ در هنگام خروج جمع ما کامل بود و اکنون در بازگشت برهنه و غارت شده ایم؛ در ظاهر در امان خدا بودیم و اکنون که بازگشتیم هنوز بر ستم ظالمان و بریدن پیمانشان بیمناک هستیم؛ انیس ما مولایمان حسین بود، و چون آمدیم حسین را در کربلا گرو گذاردیم؛ مائیم که سرگردان و بدون کفیل شدیم، مائیم که بر برادر خود نوحه کردیم؛ و مائیم که بر شتران حمل شدیم، و ما را بر شتران درشت خوى سوار کردند؛ ما دختران یاسین و طاهائیم، و مائیم که در سوگ پدر خود گریستیم؛ پاکان بدون خفاء مائیم، و مخلصان و برگزیدگان مائیم؛ ما بردباران بر بلا هستیم، و ما راستگویان ناصحیم؛ اى جد ما! دشمنان ما به آرزویشان رسیدند، و تشفى یافتند به سبب قتل ما؛ حرمت زنان را هتک نمودند و تمام آنها را بر جهاز شتران به قهر حمل کردند.»
🔹۶- مرحوم مجلسى این اشعار را زیاده بر آنچه ما آوردیم، ذکر کرده است؛ به بحارالانوار ۴۵/۱۹۷ مراجعه شود.
#مقتل_بازگشت_کاروان_به_مدینه
#حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله
#بازگشت_کاروان_به_مدینه
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸
💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸
💢 مقتل ورود اهل بیت علیهم السلام به شام 💢
به هرحال اهل بیت رسول اکرم (ص) را همراه سرهای نورانی و پاک به طرف «دمشق» آوردند، چون نزدیک دروازه دمشق رسیدند، ام کلثوم علیها السلام، شمر لعنه الله علیه را صدا زد و فرمود:
ما را از دروازهای وارد دمشق کنید که مردم کمتر اجتماع کرده باشند و سرها را از میان محملها دور کنید تا نظر مردم به آنان جلب شده به نوامیس رسول خدا (ص) نگاه نکنند.
شمر ملعون کاملا” بر خلاف خواست ام کلثوم علیها السلام عمل کرد و کاروان اهل بیت را در روز اول ماه صفر(۵۹) از دروازه ساعات(۶۰) – که برای ورود کاروان تزیین شده بود و مردم زیادی در آنجا اجتماع کرده بودند – وارد شهر دمشق کرد، و اهل بیت عصمت علیهم السلام و سرهای مقدس را در این دروازه نگاه داشت تا در معرض تماشای مردم قرار گیرند، سپس آنان را در نزدیکی درب مسجد جامع دمشق، در جایگاهی که اسیران را نگاه میدارند، نگاه داشت!!(۶۱)
در بعضی از نقلها آمده است که:
اهل بیت را سه روز در این دروازه نگاه داشتند.
۱- مشهور بر سر زبانها، زجر بن قیس(با جیم) است ولی صحیح، زحر بن قیس میباشد.
۲- بعید نیست همانگونه که عمر بن سعد سر امام حسین علیهالسلام را زودتر از اهل بیت و در همان روز عاشورا به کوفه فرستاد، عبیدالله نیز قبل از اعزام اهل بیت به شام، ابتدا سر، مقدس امام حسین علیهالسلام را به نزد یزید فرستاده و بعد از آن اهل بیت را با سایر سرها روانه شام کرده باشد، همانگونه که از نقل شیخ مفید استفاده میشود و زندانی کردن اهل بیت که طبری و دیگران نقل آن را تأیید کردهاند، صحت این مطلب را تأیید میکند.
۳- تاریخ طبری ۵/۲۳۲ ؛ ارشاد شیخ مفید ۲/۱۱۸٫ همچنین نقل شده است که: عبیدالله بن زیاد پس از آنکه سر مبارک امام را برای یزید فرستاد دستور داد تا بانوان و کودکان آن حضرت برای سفر به شام آماده شوند و فرمان داد تا بر گردن علی بن الحسین علیهالسلام زنجیر نهادند و مجفر بن ثعلبه و شمر بن ذی الجوشن را به دنبال آنان روانه کرد، تا رفتند و به آن گروهی که سر امام را برده بودند رسیدند و علی بن الحسین علیهالسلام با کسی سخن نگفت تا به دمشق رسید.
(ارشاد شیخ مفید ۲/۱۱۹).
و در ضبط ارشاد مجفر بن ثعلبه (با جیم) آمده و در بعضی نقلها مخفر (با خاء) و در بعضی محفر (با حاء) ذکر شده است. و از این نقل چنین استفاده میشود که سر مقدس امام را عبیدالله قبل از اهل بیت به شام فرستاده است و این همان چیزی است که قبلا نیز بدان اشاره کردیم.
✅منابع:
🔹۵۹- صاحب کتاب کامل بهائی و ابوریحان بیرونی در الاثار الباقیه و کفعمی در مصباح، تاریخ ورود اهل بیت را به شام در روز اول ماه صفر نوشتهاند. (مقتل الحسین مقرم ۳۴۸).
🔹۶۰- وجه تسمیه این دروازه به «باب الساعات» این بوده است که در آنجا صورت حیواناتی را از نحاس درست کرده بودند و نطمی در آن ایجاد شده بود که ساعات روز را تعیین میکرد. و در مقتل خوارزمی آمده است که: اهل البیت را از باب توما وارد دمشق کردهاند و آثار دروازه توما هم اکنون در دمشق موجود است. (مقتل الحسین مقرم ۳۴۸).
🔹۶۱- الملهوف ۷۳.
#مقتل_مصایب_کوفه_و_شام
#مصایب_کوفه_و_شام
#کاروان_اسرا
#حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله
#مقتل
#روایت
انتشار =صدقه جاریه
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸
💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸
💢 مقتل ورود به شام -خواسته حضرت ام کلثوم ازشمر 💢
الملهوف: سارَ القَومُ بِرَأسِ الحُسَینِ علیه السلام ونِسائِهِ وَالأَسرى مِن رِجالِهِ، فَلَمّا قَرُبوا مِن دِمَشقَ دَنَت امُّ کُلثومٍ مِنَ الشِّمرِ وکانَ مِن جُملَتِهِم فَقالَت: لی إلَیکَ حاجَةٌ. فَقالَ: وما حاجَتُکِ؟
قالَت: إذا دَخَلتَ بِنَا البَلَدَ فَاحمِلنا فی دَربٍ قَلیلِ النَّظّارَةِ، وتَقَدَّم إلَیهِم أن یُخرِجوا هذِهِ الرُّؤوسَ مِن بَینِ المَحامِلِ ویُنَحّونا عَنها، فَقَد خُزینا مِن کَثرَةِ النَّظَرِ إلَینا ونَحنُ فی هذِهِ الحالِ.
فَأَمَرَ فی جَوابِ سُؤالِها أن تُجعَلَ الرُّؤوسُ عَلَى الرِّماحِ فی أوساطِ المَحامِلِ بَغیا مِنهُ وکُفرا وسَلَکَ بِهِم بَینَ النَّظّارَةِ عَلى تِلکَ الصِّفَةِ، حَتّى أتى بِهِم إلى بابِ دِمَشقَ، فَوَقَفوا عَلى دَرَجِ بابِ المَسجِدِ الجامِعِ حَیثُ یُقامُ السَّبیُ.
الملهوف: سر حسین علیه السلام و نیز زنانش و مردان اسیر خاندان را حرکت دادند و چون به دمشق رسیدند، امّکلثوم به شمر که از افراد آن گروه بود نزدیک شد و به او گفت: درخواستى از تو دارم.
گفت: درخواستت چیست؟
گفت: هنگامى که ما را به شهر در آوردى، ما را از دروازهاى ببر که تماشاگر کمترى دارد و به آنها بگو که این سرها را از میان ما بیرون ببرند و دور کنند که از کثرتِ نگاههایشان به ما، در این حال، خوار شدهایم.
شمر، از سرِ سرکشى و ناسپاسى، در پاسخ درخواست او فرمان داد که سرها را بر سر نیزه و در وسط کاروان، حرکت دهند و به همان حال، آنها را از میان تماشاگران عبور دادند تا آنها را به دروازه دمشق رساند و بر راهپلّه مسجد جامع، آن جا که اسیران را نگاه مىدارند، ایستادند.
✅ الملهوف: ص ۲۱۰، مثیر الأحزان: ص ۹
#مقتل_مصایب_کوفه_و_شام
#مصایب_کوفه_و_شام
#حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله
#کاروان_اسرا
t.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸
💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸
💢 مقتل -ورود اهل بیت علیهم السلام به شام 💢
به هرحال اهل بیت رسول اکرم (ص) را همراه سرهای نورانی و پاک به طرف «دمشق» آوردند، چون نزدیک دروازه دمشق رسیدند، ام کلثوم علیها السلام، شمر لعنه الله علیه را صدا زد و فرمود:
ما را از دروازهای وارد دمشق کنید که مردم کمتر اجتماع کرده باشند و سرها را از میان محملها دور کنید تا نظر مردم به آنان جلب شده به نوامیس رسول خدا (ص) نگاه نکنند.
شمر ملعون کاملا” بر خلاف خواست ام کلثوم علیها السلام عمل کرد و کاروان اهل بیت را در روز اول ماه صفر(۵۹) از دروازه ساعات(۶۰) – که برای ورود کاروان تزیین شده بود و مردم زیادی در آنجا اجتماع کرده بودند – وارد شهر دمشق کرد، و اهل بیت عصمت علیهم السلام و سرهای مقدس را در این دروازه نگاه داشت تا در معرض تماشای مردم قرار گیرند، سپس آنان را در نزدیکی درب مسجد جامع دمشق، در جایگاهی که اسیران را نگاه میدارند، نگاه داشت!!(۶۱)
در بعضی از نقلها آمده است که:
اهل بیت را سه روز در این دروازه نگاه داشتند.
۱- مشهور بر سر زبانها، زجر بن قیس(با جیم) است ولی صحیح، زحر بن قیس میباشد.
۲- بعید نیست همانگونه که عمر بن سعد سر امام حسین علیهالسلام را زودتر از اهل بیت و در همان روز عاشورا به کوفه فرستاد، عبیدالله نیز قبل از اعزام اهل بیت به شام، ابتدا سر، مقدس امام حسین علیهالسلام را به نزد یزید فرستاده و بعد از آن اهل بیت را با سایر سرها روانه شام کرده باشد، همانگونه که از نقل شیخ مفید استفاده میشود و زندانی کردن اهل بیت که طبری و دیگران نقل آن را تأیید کردهاند، صحت این مطلب را تأیید میکند.
۳- تاریخ طبری ۵/۲۳۲ ؛ ارشاد شیخ مفید ۲/۱۱۸٫ همچنین نقل شده است که: عبیدالله بن زیاد پس از آنکه سر مبارک امام را برای یزید فرستاد دستور داد تا بانوان و کودکان آن حضرت برای سفر به شام آماده شوند و فرمان داد تا بر گردن علی بن الحسین علیهالسلام زنجیر نهادند و مجفر بن ثعلبه و شمر بن ذی الجوشن را به دنبال آنان روانه کرد، تا رفتند و به آن گروهی که سر امام را برده بودند رسیدند و علی بن الحسین علیهالسلام با کسی سخن نگفت تا به دمشق رسید.
(ارشاد شیخ مفید ۲/۱۱۹).
و در ضبط ارشاد مجفر بن ثعلبه (با جیم) آمده و در بعضی نقلها مخفر (با خاء) و در بعضی محفر (با حاء) ذکر شده است. و از این نقل چنین استفاده میشود که سر مقدس امام را عبیدالله قبل از اهل بیت به شام فرستاده است و این همان چیزی است که قبلا نیز بدان اشاره کردیم.
✅منابع:
🔹۵۹- صاحب کتاب کامل بهائی و ابوریحان بیرونی در الاثار الباقیه و کفعمی در مصباح، تاریخ ورود اهل بیت را به شام در روز اول ماه صفر نوشتهاند. (مقتل الحسین مقرم ۳۴۸).
🔹۶۰- وجه تسمیه این دروازه به «باب الساعات» این بوده است که در آنجا صورت حیواناتی را از نحاس درست کرده بودند و نطمی در آن ایجاد شده بود که ساعات روز را تعیین میکرد. و در مقتل خوارزمی آمده است که: اهل البیت را از باب توما وارد دمشق کردهاند و آثار دروازه توما هم اکنون در دمشق موجود است. (مقتل الحسین مقرم ۳۴۸).
🔹۶۱- الملهوف ۷۳.
#مقتل_مصایب_کوفه_و_شام
#مصایب_کوفه_و_شام
#کاروان_اسرا
#حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله
#مقتل
#روایت
انتشار =صدقه جاریه
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸
💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸
💢 مقتل ورود به شام -خواسته حضرت ام کلثوم ازشمر 💢
الملهوف: سارَ القَومُ بِرَأسِ الحُسَینِ علیه السلام ونِسائِهِ وَالأَسرى مِن رِجالِهِ، فَلَمّا قَرُبوا مِن دِمَشقَ دَنَت امُّ کُلثومٍ مِنَ الشِّمرِ وکانَ مِن جُملَتِهِم فَقالَت: لی إلَیکَ حاجَةٌ. فَقالَ: وما حاجَتُکِ؟
قالَت: إذا دَخَلتَ بِنَا البَلَدَ فَاحمِلنا فی دَربٍ قَلیلِ النَّظّارَةِ، وتَقَدَّم إلَیهِم أن یُخرِجوا هذِهِ الرُّؤوسَ مِن بَینِ المَحامِلِ ویُنَحّونا عَنها، فَقَد خُزینا مِن کَثرَةِ النَّظَرِ إلَینا ونَحنُ فی هذِهِ الحالِ.
فَأَمَرَ فی جَوابِ سُؤالِها أن تُجعَلَ الرُّؤوسُ عَلَى الرِّماحِ فی أوساطِ المَحامِلِ بَغیا مِنهُ وکُفرا وسَلَکَ بِهِم بَینَ النَّظّارَةِ عَلى تِلکَ الصِّفَةِ، حَتّى أتى بِهِم إلى بابِ دِمَشقَ، فَوَقَفوا عَلى دَرَجِ بابِ المَسجِدِ الجامِعِ حَیثُ یُقامُ السَّبیُ.
الملهوف: سر حسین علیه السلام و نیز زنانش و مردان اسیر خاندان را حرکت دادند و چون به دمشق رسیدند، امّکلثوم به شمر که از افراد آن گروه بود نزدیک شد و به او گفت: درخواستى از تو دارم.
گفت: درخواستت چیست؟
گفت: هنگامى که ما را به شهر در آوردى، ما را از دروازهاى ببر که تماشاگر کمترى دارد و به آنها بگو که این سرها را از میان ما بیرون ببرند و دور کنند که از کثرتِ نگاههایشان به ما، در این حال، خوار شدهایم.
شمر، از سرِ سرکشى و ناسپاسى، در پاسخ درخواست او فرمان داد که سرها را بر سر نیزه و در وسط کاروان، حرکت دهند و به همان حال، آنها را از میان تماشاگران عبور دادند تا آنها را به دروازه دمشق رساند و بر راهپلّه مسجد جامع، آن جا که اسیران را نگاه مىدارند، ایستادند.
✅ الملهوف: ص ۲۱۰، مثیر الأحزان: ص ۹
#مقتل_مصایب_کوفه_و_شام
#مصایب_کوفه_و_شام
#حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله
#کاروان_اسرا
t.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher
💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸