eitaa logo
بیت الحسن(پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل )
572 دنبال‌کننده
21 عکس
7 ویدیو
15 فایل
❌ انتشار مطالب همراه با نام شاعر و ذکر صلوات جهت تعجیل فرج و سلامتی آقا امام زمان (عج)❌ 🔷وقف زهراست همه گریه ما حَسنیه است حُسینیه ما 🔷
مشاهده در ایتا
دانلود
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 تنها امیر و شاه خداحافظت حسین!💢 با صد هزار آه خداحافظت حسین! تنها امیر و شاه خداحافظت حسین! خورشید من که روی زمین غرق خون شدی در این شب سیاه، خداحافظت حسین! کانون اتصال مدار ستاره ها! ای پاره پاره ماه خداحافظت حسین! جان در تنش نبود و به خطی ز خون نوشت بر خاک قتلگاه، خداحافظت حسین! بعد از تو من پناه ندارم؛ برادرم! تنها پناهگاه خداحافظت حسین! در راه شام و کوفه علمدار تو منم ای شاه بی سپاه خداحافظت حسین! از پا فتاد زینب و از حال رفت و گفت با آخرین نگاه: خداحافظت حسین! " چون چاره نیست می روم و میگذارمت " تنهای بی پناه خداحافظت حسین! شرمنده ایم از اینکه جسورانه گفته ایم با فعل هر گناه: خداحافظت حسین! ✅سید مهدی وزیری T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔷🔶🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 سلامٌ علی قلب‌زینب‌الصبور 💢 با احترام آمد و بی‌احترام رفت با صدسلام آمد و با والسلام رفت آتش دوباره پا روی کاشانه‌اش گذاشت با روضه‌ی شکستنِ در از خیام رفت بعد از عطش فرات به پابوسی‌اش رسید در اشکِ شرم، غرق شد و تشنه‌کام رفت خلوت‌نشینِ پرده‌ی ناموسِ کبریا همراه شمر و حرمله در ازدحام رفت دَه روز پیش کعبه‌ی در انحصار بود با آن مقام آمد و با این مقام رفت مبعوث شد به گریه برای برادرش پیغمبری که با سرِ سرخِ امام رفت پایش رمق نداشت، نمازش نشسته بود در حالت رکوع، به قصدِ قیام رفت داغ حسین، روضه‌ی یک خانواده بود این داغدار، با تبِ چند انتقام رفت زینب عقیلة‌العرب آمد به کربلا آیینه‌دار فاطمه، حیدر به شام رفت خون‌گریه‌های ناحیه از این مصیبت است سرچشمه‌ی حلال، به بزم حرام رفت ✅رضا قاسمی -محرم۱۴۰۲ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 زینب عزیز آمد و با حال زار رفت 💢 در کربلا صبور رسید و دچار رفت زینب عزیز آمد و با حال زار رفت آنکس که روزگار به گردش نمیرسید.. آخر به سایه ستم روزگار رفت روزی کنار اکبر و روزی کنار شمر آن سان سوار آمد و این سان سوار رفت! بانوی باحیای حرم بعد نیم قرن.. بین غریبه آمد و با نیزه دار رفت زینب اگر چه وقت بلا پس نمیکشید هرجا صدای حرمله آمد کنار رفت! میخواست تا وداع کند با تن حسین اورا چنان زدند ز قلبش قرار رفت خلخال دختران همه سوغات کوفه شد از آن به بعد پای همه روی خار رفت وقتی کسی به صورت زینب کشیده زد تا عرش کردگار ز طفلان هوار رفت عباس گریه گرد همان دم که خواهرش با مست های بی سروپا همجوار رفت احمد عمامه را به زمین زد میان عرش وقتی بروی معجر زینب غبار رفت ✅سید پوریا هاشمی-محرم۱۴۰۲ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔶🔷 💢 مناجات محرمی با امام زمان (عج)گریز به روضه ی کاروان اسرا 💢 آمدی در بین ما ، امّا تو را نشناختم هی زدی من را صدا امّا تو را نشناختم ای غریب فاطمه دائم کنارم بوده ای موقع درد و بلا امّا تو را نشناختم گر سراغم آمده ،بیماری صعب العلاج داده ای من را شفا امّا تو را نشناختم آمدم با صد امید و آرزوی وصل تو زیر خیمه ی عزا اما تو را نشناختم گاه بین گریه کن ها گاه با هر سینه زن خواندمت با هر نوا اما تو را نشناختم در شب جمعه برای دیدنت یابن الحسن آمدم کرب وبلا اما تو را نشناختم تا بیایی بزم ما خواندم کنار علقمه روضه ی دست جدا اما تو را نشناختم ..... گفت زینب: ای حسینم، آمدم در قتلگاه در میان‌ کشته ها امّا تو را نشناختم آمدم با آه بین لاله های پرپرت پرپر از دست جفا ،امّا تو را نشناختم دفن بودی زیر سنگ و خنجر و سرنیزه ها بود جسمت آشنا اما تو را نشناختم رأس تو بر نیزه ها رفت و تن صد چاک تو بین مقتل شد رها اما تو را نشناختم ✅علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 باید چه کرد در وسط این حرامیان 💢 از بچه هات هیچ کسی کم نمی‌ شود باشد بخواب، بدتر از این غم نمی‌ شود باید چه کرد در وسط این حرامیان با دست بسته مقنعه محکم نمی‌ شود پیشانی ام که بوسه زدی را شکسته اند مرهم حریف شدت دردم نمی‌ شود هر کار می‌کنم بروند آن طرف، ولی اوباش مانده دور و برم کم نمی‌ شود دنبال چادرم که سر دخترت کنم تقصیر من که نیست، فراهم نمی‌ شود ✅سید پوریا هاشمی-محرم۱۴۰۲ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
سی که با لب تشنه شهید شد، پدرم فدای آن کسی که ریشش خون آلود است و خون از او می چکد، پدرم فدای آن کسی که جدّش محمد مصطفی صلی الله علیه و آله است، پدرم فدای آن کسی که به سفری نرفت که امیدش برگشتنش باشد و مجروحی نیست که جراحتش معالجه شود. حضرت زینب سلام الله علیها از این نوع جملات را برای برادر، ناله کنان بیان می کرد، تا آن که دوست و دشمن از ناله ی او نالیدند، و سکینه بدن پاره پاره ی پدر را در آغوش گرفت و شیون و ناله ای کرد که در دل سنگ سخت را پاره می کرد. می گریست و ناله می کرد.روایت شده است که آن زن پاک دامن بدن پدر را رها نمی کرد، تا آنکه جماعتی از اعراب جمع شدند و او را از بدن پدر جدا کردند. در مصباح کفعمی آمده است، که سکینه گفت: «که چون پدرم کشته شد آن بدن نازنین را در آغوش گرفتم. حالت اغماء و بیهوشی برای من روی داد، در آن حال شنیدم پدرم می فرمود: شیعیان من! اگر آب گوارا نوشیدید، پس مرا یاد کنید و زمانی که از غریبی یا شهیدی شنیدید، برای من گریه کنید.»سپس اهل بیت علیهم السلام را از قتلگاه دور کردند و آنها را بر شتران برهنه به تفصیلی که گذشت سوار کردند و به طرف کوفه روانه کردند.(۸) ✅منابع: ۵- مشابه مطلب در کتاب لهوف صفحه ۱۹۵آمده ، ترجمه کامل نفس المهموم صفحه ۱۸۰، مقتل الحسین(المقرّم) صفحه ۳۹۱ ۶- مقتل الحسین(المقرّم) صفحه ۳۹۸- ۳۹۹ ۷- در کتاب اولین تاریخ کربلا صفحه ۳۹۷- ۳۹۸ مطالب با کمی تغییر آمده است. ۸- منتهی الآمال با کمی ویرایش، صفحات ۷۳۸- ۷۴۵ ، مقتل الحسین (المقرّم) صفحه ۳۹۶ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸
💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸 💢مقتل -به سوی کوفه ... 💢 فرمانده ی سپاه اموی، روز عاشورا و فردای آن روز را در کربلا ماند و دستور داد سر های دیگر شهیدان راه حق را مانند سالارشان حسین علیه السلام از پیکر ها جدا کردند. آنگاه هفتاد و دو سر را ]در لهوف هفتاد و هشت سر نقل شده[ به وسیله فرمانده های سپاه همچون: شمر، قیس ابن اشعث، عمر ابن حجاج، عزره ابن قیس به سوی کوفه روانه کرد و آنان، آن سر ها را نزد ابن زیاد بردند. آنگاه به حمید احمری دستور داد: ندای کوچ سر دهد و دختران و خواهران حسین علیه السلام و کودکانی را که به همراه آنان بودند، همه را به همراه سید الساجدین علیه السلام که در بستر بیماری بود، با خود به سوی کوفه حرکت دهند.قره ابن قیس تمیمی می گوید: من هرگز لحظات عبور زینب سلام الله علیها از کنار قتلگاه را فراموش نخواهم کرد، به ویژه آن موقعی که دختر فرزانه ی فاطمه سلام الله علیها بر پیکر به خون خفته برادرش حسین علیه السلام عبور کرد.(۹) ✅ ۹- اولین تاریخ کربلا با ویرایش صفحه ۳۹۷ – ۳۹۸   T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸
💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠 💢 سبک زمزمه حضرت زینب سلام الله علیها - یازدهم محرم- کاروان اسرا 💢 ای یار من خدانگهدارت سالار من خدانگهدارت منی که از اول عمر بی تو سفر نکرده بودم پاشو ببین دارم میرم از اینجا با تن کبودم میرم ولی تو قتلگاه می مونه هستی و وجودم جانم حسین 3 جانم حسین جان   🔹🔹 داغ تو میشه قاتل زینب قرآن بخون برا دل زینب ای قاری نیزه نشین بیچاره کردی خواهرت رو خواهر بمیره نبینه رو نیزه ها چشم ترت رو کاشکی میذاشتن بگیرم میون آغوشم سرت رو حسین من 3 سالار زینب  🔹🔹 خدا میدونه دخترت جون داد وقتی سرت از نیزه ها افتاد چیکار کنم تا نخوره سنگی به اون لبت برادر بالای نیزه میگذره هر روز و هر شبت برادر کنج تنور سوخته موهات بمیره زینبت برادر حسین من 3 سالار زینب  🔹🔹 وای از دل و از طعنه و دشنام دروازه ی ساعات و شهر شام با رفتنت برادرم تموم هستیم شده غارت وای از دلم وای از دلم وای از غم و درد اسارت وای از سر و طشت زر و از چوب و از لب و جسارت حسین من 3 سالار زینب ✅بهمن عظیمی T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 نگاه کن... منم سکینه دخترت... شناختی؟ 💢 نه از لباس کهنه‌ات نه از سرت شناختم تو را به بوی آشنای مادرت شناختم تو را نه از صدای دلنشین روزهای قبل که از سکوت غصه‌دار حنجرت شناختم تو شعر عاشقانه بودی و من این قصیده را میان پاره‌پاره‌های دفترت شناختم قیام در قعود را، رکوع در سجود را من از نماز لحظه‌های آخرت شناختم غروب بود و تازه من طلوع آفتاب را به روی نیزه، از سر منوّرت شناختم شکست عهد کوفه... این گناه بی‌شمار را به زخم‌های بی‌شمار پیکرت شناختم تو را به حس بی‌بدیل خواهر و برادری به چشم‌های بی‌قرار خواهرت شناختم اگرچه روی نیزه‌ای ولی نگاه کن مرا نگاه کن... منم سکینه دخترت... شناختی؟ ✅رضا حاج‌حسینی ۱۴۰۲ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 دردت به جانم! ای تنِ بی "سر" خداحافظ! 💢 ای سرزمینِ داغِ دل پرور خداحافظ آب فراتِ بی وفا دیگر خداحافظ سقّایِ لب تشنه، برادر جان! أباالفضلم(ع) ای دستهایت شافع ِ محشر خداحافظ ای مشکِ پاره...چشمهایِ تیر خورده و... ای قامتِ زخمی ِ سرتاسر خداحافظ مانندِ بابا از نگاهم غصّه را خواندی غمخوارِ عمّه! یا علی اکبر(ع) خداحافظ لعنت بر آن تیرِ سه پر! بر حرمله لعنت... آلالهٔ پرپر؛ علی اصغر(ع) خداحافظ ای یادگارانِ حسن(ع) بستند دستم را خیلی جسارت شد به ما آخر...خداحافظ آه ای عصایِ پیریِ بر خاک افتاده ای دو عقیقِ سرخ! ای مادر...خداحافظ سالار زینب(س)! رفتنت بیطاقتم کرده رفتم عزیزم با دلِ مضطر...خداحافظ ای ردّ خون بر رویِ لبهایِ ترک خورده‌ ای تشنگی و خشکیِ حنجر خداحافظ ای پیکرِ سیراب از شمشیر و سرنیزه آه ای قفایِ خونی از خنجر خداحافظ شد وقتِ رفتن آه قلبم مانده در گودال بیتابم ای جانِ دلِ خواهر خداحافظ افتاده ای بر خاک! زیرِ آفتابِ داغ... دردت به جانم! ای تنِ بی "سر" خداحافظ! ✅مرضیه عاطفی- محرم۱۴۰۴ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔶🔷🔶
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 تنها امیر و شاه خداحافظت حسین!💢 با صد هزار آه خداحافظت حسین! تنها امیر و شاه خداحافظت حسین! خورشید من که روی زمین غرق خون شدی در این شب سیاه، خداحافظت حسین! کانون اتصال مدار ستاره ها! ای پاره پاره ماه خداحافظت حسین! جان در تنش نبود و به خطی ز خون نوشت بر خاک قتلگاه، خداحافظت حسین! بعد از تو من پناه ندارم؛ برادرم! تنها پناهگاه خداحافظت حسین! در راه شام و کوفه علمدار تو منم ای شاه بی سپاه خداحافظت حسین! از پا فتاد زینب و از حال رفت و گفت با آخرین نگاه: خداحافظت حسین! " چون چاره نیست می روم و میگذارمت " تنهای بی پناه خداحافظت حسین! شرمنده ایم از اینکه جسورانه گفته ایم با فعل هر گناه: خداحافظت حسین! ✅سید مهدی وزیری T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔷🔶🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 💢 حالا که میروم، تو دعا کن برای من 💢 ناباورانه میروم و میگذارمت با تازیانه میروم و میگذارمت با صد نشانه میروم و میگذارمت اشکی روانه میروم و میگذارمت چون چاره نیست، زخمِ تنت را رها کنم این جسمِ بی‌سر و کفنت را رها ‌کنم شد زخم‌های بر بدنت، خارِ چشم من این تیرِ خورده در دهنت، خارِ چشم من غارتگرانِ پیرهنت، خارِ چشم من نیزه شکسته‌های تنت خارِ چشم من ای نازنین برادر من، الوداع حسین ای سایه‌ی روی سر من، الوداع حسین هرگز نگویمت، که رها کرده‌ای مرا کیِ از نگاهِ خویش، جدا کرده‌ای مرا از زیر نیزه‌ها، تو صدا کرده‌ای مرا از حنجرِ بریده، دعا کرده‌ای مرا حالا که میروم، تو دعا کن برای من این ناقه را، خمیده بنا کن برای من اینجا هنوز، قدرتِ تو یاری ام دهد در این غبار، غیرتِ تو یاری ام دهد در بینِ لشکر، عزتِ تو یاری ام دهد غصه مخور، که مِحنتِ تو یاری ام دهد آری، میانِ این‌همه نامحرم ای شهید با لطفِ تو، دلم بشود محکم ای شهید کاری کنم حسین، که این چشم‌های هیز هرگز به عترتَت، نرساند نگاهِ تیز لازم به تیغ نیست، تو از جای برنخیز نفرینِ من کند سرِ بدخواه، ریز ریز مادر کنارِ ما، ز رَهی دور آمده بهرِ کمک، به هاله‌ای از نور آمده تنها غمی که بر دلِ ما شعله می‌زند دشمن بما ز حرفِ بدَش زخمه می‌زند آنکه به مویِ صورتِ تو پنجه می‌زند دارد به شَانِ آل علی خدشه می‌زند زخمِ زبان، ز نیزه و شمشیر بدتر است این ناسزا، ز بارشی از تیر بدتر است کوفی هنوز هم، سرِ جنگ است یاحسین بعد از تو، سهمِ قافله سنگ است یاحسین حالا که با تو، وقتِ درنگ یاحسین خیلی دلم برای تو تنگ است یاحسین لشکر هجوم بر سرِ ما می‌کند اَخا ما را به تازیانه، جدا می‌کند اَخا این پاره معجران، که روند از کنار تو تا شام بانوان، همه هستند یار تو بنگر که دختران، همگی بی‌قرار تو گِریند خواهران، به تنِ بی‌مزار تو قاتل به طعنه‌های خودش، می‌کُشد مرا با دفنِ کشته‌های خودش، می‌کُشد مرا ✅محمود ژولیده محرم۱۴۰۴ T.me/paygahsher Eitaa.com/paygahsher 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷