15.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 #فتح_المبین
💠 قسمت سوم
📽 فیلمی بسیار دیدنی و خاطره برانگیز از شب آغازین عملیات پیروزمندانه #فتح_المبین و خطوط درگیری رزمندگان اسلام با متجاوزین بعثی عراق در این عملیات شکوهمند
🌸 یاد باد یاد مردان مرد...
🇮🇷 #عملیات_فتحالمبین ، دوم فروردین ماه ۱۳۶۱ در منطقه عملیاتی جنوب کشور #شوش انجام گردید که منجر به آزادسازی ٢٥٠٠ کیلومتر مربع از خاک کشورمان شده و تلفات سنگینی به نیروهای متجاوز عراق وارد نمود.
🌺 یاد باد آن روزگاران یاد باد
#دفاع_مقدس
#رزمندگان_اسلام
#شهدا_راهتان_ادامه_دارد
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
22.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 #صیاد_دلها
📽 مصاحبه زیبا و شنیدنی فرمانده خاکی و بی ادعای جبهه ها ، سردار سرلشگر #شهید_صیاد_شیرازی بعد از #عملیات_فتحالمبین
🇮🇷 فرمانده وقت نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران در عملیات پیروزمندانه #فتحالمبین
🌺 یاد باد آن روزگاران یاد باد
🇮🇷 افتخار ایران اسلامی ، سردار سرلشگر #شهید_صیاد_شیرازی از رزمندگان سلحشور و فرماندهان حماسه ساز دوران دفاع مقدس بود که ۲۱ فروردین ماه سال ۱۳۷۸ به دست منافقین بزدل و وطن فروش ، مقابل منزل مسکونی اش ، ترور شده و سبکبال و خونین پیکر تا محضر دوست پرواز کرد.
🌸 روحش شاد و یادش گرامی
#دفاع_مقدس
#رزمندگان_اسلام
#سرداران_شهید
#شهدا_راهتان_ادامه_دارد
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
9.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 #خط_خون
📽 #استوری / وصیتنامه بسیار زیبا و خواندنی فرمانده خاکی و بی ادعای جبهه ها ، سردار دلاور #شهید_اصغر_محمدیان که دقایقی قبل از شهادت شأن نگارش شده است :
✍ این وصیت را در حالى مى نویسم که پاى راستم تیر خورده و شکسته است.
... خدا این قربانى حقیر را قبول کند .
دیگر حال نوشتن ندارم ولى برادران را تشویق به پیشروى مى کنم تا دشمن را شکست دهند .
خدایا ! چقدر خوشحالم که من نیز در راه انقلاب پایم را دادم و این امانت را خوب نگهدارى کردم .
... خدایا ! این خون را از من حقیر قبول کن .
🌸 یاد باد یاد مردان مرد...
🇮🇷 شیرمرد زنجانی ، فرمانده مخلص و دلاور جبهه ها ، سردار #شهید_اصغر_محمدیان از رزمندگان سلحشور و فرماندهان حماسه ساز #استان_زنجان در دوران دفاع مقدس بود که فروردین ماه ۱۳۶۱ در عملیات پیروزمندانه #فتحالمبین ، منطقه عملیاتی #شوش در کسوت فرمانده #گروهان_شهدا به آرزوی دیرینه خود رسیده و سبکبال و خونین پیکر تا محضر دوست پرواز کرد.
🌺 روحش شاد و یادش گرامی
#دفاع_مقدس
#رزمندگان_زنجان
#فرماندهان_شهید_زنجان
#شهدا_راهتان_ادامه_دارد
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
💢 #نبرد_پایانی
✍ خاطراتی از آخرین روز #عملیات_بدر و لحظه شهادت فرمانده دلاور لشگر۳۱ عاشورا #شهید_مهدی_باکری
💠 قسمت پانزدهم _ مجروحیت فرمانده لشگر
🖌... کماندوهای بالا آمده از دیواره سیل بند با دیدن رگبار گلوله های سردار باکری و یاران دلاورش و شنیدن فریادهای بلند و دشمن شکن الله اکبر آنان ، برای لحظه ای هم جرات و تاب مقاومت نیاورده و سراسیمه از تاج سیل بند پایین پریده و افتان و خیزان شروع به فرار کردند. آقا مهدی و همراهانش هم پشت سیل بند موضع گرفته و مشغول تیراندازی و نبرد با کماندوهای پنهان شده در گوشه و کنار نخلستان و ساحل رودخانه شدند.
حرکت شجاعانه و نبرد بی باکانه آقا مهدی و همراهان دلاورشأن و فرار بزدلانه کماندوهای عراقی بقدری زیبا و روحیه بخش بود که رزمندگان را به شدت سر شوق و شور آورده و همگی دلاورانه برخاسته و بی پروا از باران تیر و ترکش ها ، با قامتی استوار و الله اکبر گویان شروع به شلیک موشک و تیراندازی به سمت تانکها و نیروهای عراقی در سمت مقابل سیل بند کردیم.
در سمت بالا و حوالی ورودی سیل بند مشغول شلیک آخرین موشک های آر پی جی بودم که یکدفعه دیدم قشون تانکها و نیروهای عراقی دوباره از سمت چپ منطقه دارند به سمت سیل بند می آیند. نمی دانم چه بلایی بر سر فرمانده دلاور تیپ اول لشگر برادر میرزاعلی رستم خانی و یاران پاکبازش آمده بود ! اما هر اتفاقی برایشان افتاده بود ، اینک قشون دشمن از خط دفاعی آنان گذشته و با سرعت در حال پیشروی به سمت سیل بند بود. در صورت دستیابی نیروهای عراقی به ساحل رودخانه و نخلستان قسمت کیسه ای ، تنها مسیر رفت و آمد به پل شناور هم قطع می شد و دیگر راهی برای فرار و عقب نشینی جز آب خروشان دجله برایمان باقی نمی ماند.
وضعیت بسیار حساس و خطرناکی بود و باید هر چه سریعتر از پیشروی قشون دشمن جلوگیری و مانع تصرف ساحل رودخانه در سمت چپ منطقه می شدیم. اما افسوس که نه دیگر نیروی برای اینکار باقی مانده بود و نه مهماتی برای پیکار ، در مجموع با برادر باکری و یارانش فقط ۱۴ یا ۱۵ نفری سالم و سرپا پشت سیل بند باقی مانده بودیم که اکثریت هم مهمات مان ته کشیده و دیگر چیزی برای ادامه نبرد نداشتیم. خلاصه با توجه به اوضاع و احوال موجود و شرایط حاکم بر میدان نبرد ، سقوط خط و اشغال سیل بند امری بسیار حتمی و قطعی می نمود و برای همین هم نم نم سایه شوم وحشت بر وجودم مستولی شده و دچار چنان اضطراب و دلهره ای شدم که ذهنم دیگر فقط درگیر اتفاقات آینده و مرور حوادث تلخ و ناگوار بعد از شکست شد. غرق افکار پریشان و مضطرب بودم و عرض رودخانه را برای فرار احتمالی بررسی می کردم که به ناگهان فریاد های بلند یا حسین (ع) و یا ابوالفضل (س) در پشت سیل بند طنین انداز شده و خبر تأسف بار مجروحیت آقا مهدی باکری همچون پتکی سنگین بر روح و جان خسته و از نفس افتاده رزمندگان فرود آمد.
اشک ریزان و سراسیمه خود را به انتهای سیل بند رسانیده و دیدم که جسم نحیف و نیمه جان فرمانده محبوب لشگر در دست یاران گریان و حسین گویانش در حال انتقال به سمت قایق است. تیر مستقیم عراقیها درست به پیشانی بلندش اصابت و باعث آسیب جدی به سر و جمجمه اش شده بود. شدت جراحت بحدی بود که کاملاً از هوش رفته و سر و صورت زیبا و خاک گرفته اش غرق در سرخی خون بود. در میان دیدگان اشکبار یاران و بهت عظیم رزمندگان ، پیکر زخم خورده برادر باکری و بقیه مجروحان به داخل قایق منتقل و سکاندار شتابان و با سرعت تمام به سمت ورودی جزیره مجنون حرکت کرد.
مجروحیت سردار باکری فرمانده مخلص و دلاور لشگر همچون بمبی قوی پشت سیل بند را به هم ریخته و اراده و روحیه رزمندگان را طوری در هم شکسته و نابود کرد که دیگر دل و دماغ جنگیدن برای کسی باقی نماند و همه سردرگم و بلاتکلیف منتظر شنیدن دستورات بعدی فرماندهان شدیم. وضعیتی بسیار بد و خوف ناک و دلهره آوری بود. نیروهای پیاده و کماندوهای عراقی از هر سمت و سوی به طرف سیل بند می آمدند و بقدری هم تانک و نفربر در حال نزدیک شدن به سیل بند بودند که واقعاً به شمارش نمی آمدند . هنوز هم خبری از یگانهای پشتیبان و مهمات و نیروهای تازه نفس نبود و فاصله آنچنانی هم با سقوط خط و ورود نیروهای دشمن به سیل بند نداشتیم. باید سریعاً چاره ای اندیشیده و از آن اوضاع وخیم و وحشتناک خود را نجات می دادیم...
🌀 #ادامه_دارد
🖍 خاطره از بسیجی جانباز #عباس_لشگری
#دفاع_مقدس
#رزمندگان_زنجان
#شهدا_راهتان_ادامه_دارد
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
21.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 #شرق_دجله
💠 قسمت دوم
📽 فیلمی جانسوز و غمبار از منطقه عملیاتی #عملیات_بدر / تصاویری از شهدای والامقام و آزادگان سرافراز که بعد از عقب نشینی رزمندگان اسلام توسط خبرنگار یکی از شبکه های خارجی فیلم برداری شده است.
... بارها داغ برادر ديدهایم
داغ گل ، داغ صنوبر ديدهايم
زخمها از تير و خنجر خوردهايم
دل به دست عافيت نسپردهايم
بارها ما مرگ خود را ديدهايم
در هواى مرگ خود رقصيدهايم...
🇮🇷 #عملیات_بدر ، اسفند ماه ۱۳۶۳ در منطقه عملیاتی #شرق_دجله_عراق انجام شد. رزمندگان اسلام در اولین روزهای عملیات موفق به شکست دشمن و تصرف مناطق زیادی شدند ، اما متاسفانه بعداً به دلیل برخی ناهماهنگی ها و سست کاریها ، مهمات و نیروهای پشتیبانی به خطوط نبرد نرسیده و باعث پیشروی عراقیها و شکست عملیات گردید و رزمندگان بعد از هفت روز نبرد سنگین و نزدیک و تن به تن مجبور به عقب نشینی و ترک منطقه عملیاتی شدند .
🌸 یاد باد آن روزگاران یاد باد...
#دفاع_مقدس
#رزمندگان_اسلام
#شهدا_راهتان_ادامه_دارد
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
10.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 دعای روز سیزدهم
📽 دعای روز سیزدهم ماه مبارک رمضان با تصاویری بسیار زیبا و دیدنی از یادمان شهدای #شرهانی در مناطق جنگی جنوب کشور
🎙بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمٰنِ ٱلرَّحِيمِ
اللَّهُمَّ طَهِّرْنِي فِيْهِ مِنَ الدَّنَسِ وَالاَقْذارِ ، وَصَبِّرْنِي فِيْهِ عَلى كائِناتِ الاَقْدارِ ، وَوَفِّقْنِي فِيْهِ لِلتُّقى وَصُحْبَةِ الاَبْرارِ ، بِعَوْنِكَ يا قُرَّةَ عَيْنِ المَساكِينِ
ترجمه : ای خدا در این روز مرا از پلیدی و کثافات پاک ساز ، و بر حوادث خیر و شر قضا و قدرت صبر و تحمل عطا کن ، بر تقوی و پرهیزکاری و مصاحبت نیکوکاران موفق دار و به یاری خود ، ای مایه شادی و اطمینان خاطر مسکینان...
🙏 التماس دعا
#رمضان
#ماه_خدا
#بهار_معنویت
#شهدا_راهتان_ادامه_دارد
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
6.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 #یک_آیه_یک_شهید
📽 هر روز ماه مبارک رمضان یک آیه شریفه و یک شهید والامقام #استان_زنجان
📖 آیات مبارک روز سیزدهم ، آیات سوره مبارکه حمد با نوای دلنشین مقام معظم رهبری :
... ستایش مخصوص خداوندى است که پروردگار جهانیان است.
بخشنده و بخشایشگر است.
(خداوندى که) صاحب روز جزا است.
(پروردگارا) تنها تو را مى پرستیم و تنها از تو یارى مى جوییم.
ما را به راه راست هدایت فرما.
راه کسانى که آنان را مشمول نعمت خود ساختى ، نه راه کسانى که بر آنان غضب کردى و نه گمراهان...
🌸 وَأَنَّ اللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُؤْمِنِينَ
🇮🇷 شهید والامقام امروز : شیر مرد زنجانی ، فرمانده خاکی و بی ادعای جبهه ها ، سردار سرتیپ #شهید_محمدناصر_اشتری از رزمندگان سلحشور و فرماندهان حماسه ساز #استان_زنجان در دوران دفاع مقدس بود که اسفندماه ۱۳۶۳ در عملیات عاشورایی #بدر منطقه عملیاتی #شرق_دجله عراق در کسوت فرمانده تیپ دوم #لشگر_۳۱_عاشورا مجروح و پنجم فروردین ماه ۱۳۶۴ بدلیل شدت جراحات به درجه والای شهادت نائل آمده و بعد از سالها انتظار و زحمات شبانه روزی عاقبت به آرزوی دیرینه خود رسیده و سبکبال و خونین پیکر تا محضر دوست پرواز کرد .
🌺 روحش شاد و یادش گرامی
#دفاع_مقدس
#ماه_رمضان
#بهار_معنویت
#فرماندهان_شهید_زنجان
#شهدا_راهتان_ادامه_دارد
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 #یاد_یاران
📽 آلبوم تصویری از عکس های زیبا و خاطره برانگیز فرمانده خاکی و بی ادعای جبهه ها ، سردار سرتیپ #شهید_محمدناصر_اشتری با نوحه ای شنیدنی از مداح باصفای جبهه ها #حاج_صادق_آهنگران
🎙 سرداران در خون غلتیدن
با عشق و ایمان یا زهرا (س)
🌸 یاد باد یاد مردان مرد ...
🇮🇷 شیر مرد زنجانی ، فرمانده خاکی و بی ادعای جبهه ها ، سردار سرتیپ #شهید_محمدناصر_اشتری از رزمندگان سلحشور و فرماندهان حماسه ساز استان زنجان در دوران دفاع مقدس بود که اسفندماه ۱۳۶۳ در #عملیات_بدر منطقه عملیاتی #شرق_دجله عراق در کسوت فرمانده تیپ دوم #لشگر_۳۱_عاشورا مجروح و پنجم فروردین ماه ۱۳۶۴ بدلیل شدت جراحات به درجه والای شهادت نائل آمده و بعد از سالها انتظار و زحمات شبانه روزی سبکبال و خونین پیکر تا محضر دوست پرواز کرد .
🌺 روحش شاد و یادش گرامی
💔 پنجم فروردین سالروز شهادت سردار #شهید_محمدناصر_اشتری گرامی باد .
#دفاع_مقدس
#رزمندگان_زنجان
#فرماندهان_شهید_زنجان
#شهدا_راهتان_ادامه_دارد
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
7.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 #پروانگان_بیپروای_عشق
📽 تصاویری بسیار دیدنی و خاطره برانگیز از دوران دفاع مقدس با گفتاری زیبا و شنیدنی از سید اهل قلم #شهید_مرتضی_آوینی
🎙 #شهید_آوینی : عقل گفت : اکنون زمان مبارزه و جنگ و جهاد است و در جنین عرصه ای سخن از عشق و محبت گفتن خطاست...!
عشق پرسید : چیست که تو را از دیار مألوف و خانه امن بیرون کشانده و در کوه و بیابان در زیر تازیانه سرما و گرما ، در دامن رنج و خطر افکنده است ، درنگ نکردم و برخاستم و در هیاهوی نبرد و در میان غرش سلاح ها به دامن عشق در آویختم و فرشتگان که تاب تماشای نور عشق نداشتند ، در پس حجاب عقل پنهان شدند....
سوخته دلی و سوخته جانی را جز از بازار پر آتش عشق نمیتوان خرید...
چرا که جز پروانگان بیپروای عشق ، کسی جرات بال سپردن به شعله این شمع را ندارد....
🌸 یاد باد آن روزگاران یاد باد...
#دفاع_مقدس
#روایت_فتح
#رزمندگان_اسلام
#شهدا_راهتان_ادامه_دارد
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
22.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 #فتح_المبین
💠 قسمت چهارم
📽 فیلمی بسیار دیدنی و خاطره برانگیز از شب آغازین عملیات پیروزمندانه #فتح_المبین و خطوط درگیری رزمندگان اسلام با متجاوزین بعثی عراق در این عملیات شکوهمند
♦️ لازم به ذکر است که رزمندگان دلاور #استان_زنجان نیز در این فیلم حضور دارند.
🌸 یاد باد یاد مردان مرد...
🇮🇷 #عملیات_فتحالمبین ، دوم فروردین ماه ۱۳۶۱ در منطقه عملیاتی جنوب کشور #شوش انجام گردید که منجر به آزادسازی ٢٥٠٠ کیلومتر مربع از خاک کشورمان شده و تلفات سنگینی به نیروهای متجاوز عراق وارد نمود.
🌺 یاد باد آن روزگاران یاد باد
#دفاع_مقدس
#رزمندگان_اسلام
#شهدا_راهتان_ادامه_دارد
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
26.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 #یاد_ایام
📽 خاطراتی بسیار زیبا و شنیدنی از #عملیات_فتحالمبین از زبان فرمانده خاکی و بی ادعای جبهه ها ، سردار سرلشگر #شهید_صیاد_شیرازی
🇮🇷 فرمانده وقت نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران در عملیات پیروزمندانه #فتحالمبین
🌺 یاد باد آن روزگاران یاد باد
🇮🇷 افتخار ایران اسلامی ، سردار سرلشگر #شهید_صیاد_شیرازی از رزمندگان سلحشور و فرماندهان حماسه ساز دوران دفاع مقدس بود که ۲۱ فروردین ماه سال ۱۳۷۸ به دست منافقین بزدل و وطن فروش ، مقابل منزل مسکونی اش ، ترور شده و سبکبال و خونین پیکر تا محضر دوست پرواز کرد.
🌸 روحش شاد و یادش گرامی
#دفاع_مقدس
#رزمندگان_اسلام
#سرداران_شهید
#شهدا_راهتان_ادامه_دارد
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
💢 #نبرد_پایانی
✍ خاطراتی از آخرین روز #عملیات_بدر و لحظه شهادت فرمانده دلاور لشگر۳۱ عاشورا #شهید_مهدی_باکری
💠 قسمت شانزدهم ( پایانی ) _ شهادت فرمانده لشگر ، عقب نشینی
🖌... فرماندهان و همراهان سردار باکری هم عیناً وضعیت اسفبار و نابرابر میدان نبرد را می دیدند و وخیمت اوضاع سیل بند را خوب درک می کردند و برای همین هم مدام با بیسیم ها صحبت و از فرماندهان قرارگاه کسب تکلیف می نمودند. با ترس و نگرانی و کلی استرس مشغول تماشای مکالمات فرماندهان بودم که یکدفعه یکی از یاران آقا مهدی شروع به یا حسین (ع) گفتن کرد و دو دستی برسر کوبیده و خیلی مضطرب و گریه کنان ، فریاد زد که قایق آقا مهدی را زدند. طبق گفته ها کمی جلوتر ، حوالی پل الصخره ، قایق را زده بودند و نیمی از آن کاملاً متلاشی و نیمی دیگر هم آتش گرفته و سوخته بود.
شهادت ناباورانه و مظلومانه برادر باکری و همراهان پاکبازش ، تمام خط را به ماتم سرایی پر غصه و سوزناک مبدل کرده و صدای گریه و زاری و آه و واویلای رزمندگان و یاران و همراهان آقا مهدی از گوشه گوشه سیل بند به آسمان بلند شد. آنقدر هم طول نکشید که فرمان عقب نشینی از سوی قرارگاه فرماندهی صادر و توسط یکی از فرماندهان لشگر ابلاغ و بنا به دستور برای حساس نشدن عراقی ها رزمندگان چندنفر چندنفر با فاصله زمانی چند دقیقه ایی از داخل سیل بند خارج و شتابان و با احتیاط به سمت قسمت کیسه ای و پل شناور حرکت کردند.
طبق صحبت های فرماندهان میدان ، خط پدافندی صفین ۳ در جناح چپ منطقه در اولین تک دشمن سقوط و تعداد کثیری تانک و نفربر زرهی وارد منطقه عملیاتی شده و هم اکنون هم مشغول پیشروی و انهدام و پاکسازی مواضع رزمندگان حاضر در منطقه بودند. خط صفین همان خط پرحادثه و خونباری بود که رزمندگان دلاور گردان حضرت حر (ره) استان زنجان چندین شبانه روز متوالی مقابل صدها دستگاه تانک و هزاران نیروی پیاده و کماندوی دشمن با کمترین امکانات و تجهیزات و بدون کوچکترین آتش پشتیبانی هوایی و زمینی ایستاده و دلاورانه حسرت یک قدم عقب نشینی و داغ شکست را بر دل سیاه و زنگار گرفته دشمن بعثی نشانده بودند.
آری ! حقیقت آن روزها چیز دیگری بود ! در میدان نبرد حرف اول را کثرت نیرو و امکانات و تجهیزات نظامی نمی زد. این ایمان استوار و اراده راسخ سربازان صادق و پاکباز پیرجماران بود که با عنایات و امدادهای خداوند متعال قوی ترین و مجهزترین یگان های عراقی را به زانو درآورده و در هم می شکست.
با اعلام دستور فرماندهان میدانی لشگر ۳۱ عاشورا مبنی بر عقب نشینی ، به همراه برادران دلاور مهدی حیدری و اصغر کاظمی از سیل بند خارج و با شتاب و احتیاط کامل به سوی قسمت کیسه ای راه افتادیم. همه جا مملو از تانک و نفربر و نفرات پياده و کماندوهای عراقی بود و از آسمان هم یکسره آتش و تیر و ترکش بود که به سرمان می بارید. تعداد زیادی تانک و نیروی عراقی از سمت اتوبان به سرعت در حال نزدیک شدن به ساحل رودخانه و منطقه کیسه ای بودند. فاصله آنچنانی مابین مان نبود و مسیرمان هم درست از مقابل دشت صافی می گذشت که کاملاً در دید عراقیها بود و آنان هم با رگبارهای بی وقفه و شلیک پی در پی موشک آر پی جی مانع از حرکت سریع مان می شدند اما با این وجود خیز زنان و با سرعت به سمت پل شناور می دویدم.
🌀 #پایان
🖍 خاطره از بسیجی جانباز #عباس_لشگری
#دفاع_مقدس
#رزمندگان_زنجان
#شهدا_راهتان_ادامه_دارد
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab