eitaa logo
دل باخته
1.4هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
2.5هزار ویدیو
1 فایل
این کانال در راستای ترویج فرهنگ ایثار و شهادت و پیشبرد اهداف و آرمان های والای انقلاب اسلامی و پاسداری از حریم ولایت و رهبری فعالیت می کند. بسیجی دل باخته حق و اهل ولایت است . از وبلاگ دل باخته دیدن فرمائید 🅱 Pcdr.parsiblog.com
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 📽 فیلمی دیدنی و خاطره برانگیز از منطقه عملیاتی / تصاویری از آبراه های جزایر مجنون و موانع در هم پیچیده عراقی ها و دژ خاکی خندق 🌺 یاد باد آن روزگاران یاد باد 🔸 ، اسفند ماه ۱۳۶۳ در منطقه عملیاتی انجام شد. رزمندگان اسلام در اولین روزهای عملیات موفق به شکست دشمن و تصرف مناطق زیادی شدند ، اما متاسفانه بعداً به دلیل برخی ناهماهنگی ها و سست کاری‌ها ، مهمات و نیروهای پشتیبانی به خطوط نبرد نرسیده و باعث پیشروی عراقیها و شکست عملیات گردید و رزمندگان بعد از هفت روز نبرد سنگین و نزدیک و تن به تن مجبور به عقب نشینی و ترک منطقه عملیاتی شدند . ✅ کانال 🇮🇷 @pcdrab
💢 🇮🇷 بنیانگذار فقید انقلاب اسلامی حضرت : ... به جمهوری اسلامی ، تا پای جان وفادار بمانید ؛ و با آمادگی خود و صدور انقلاب و ابلاغ پیام خون شهیدان ، زمینه را برای قیام منجی عالم و خاتم الاوصیا و الاولیا ، حضرت بقیه الله(روحی فداه) فراهم سازید. 📚صحیفه نور ،جلد ١٩ ،صفحه ٢٩٧ 🌸 روحشان شاد و یادشان گرامی 💐 دهه فجر انقلاب اسلامی بر دل دادگان طریق پیر جماران مبارک باد. ✅ کانال 🇮🇷 @pcdrab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 🌀 قسمت نوزدهم 📽 فیلمی زیبا و خاطره برانگیز از سرزمین خونرنگ و حال و هوای رزمندگان اسلام در عملیات عاشورایی ♦️  در دیماه ۱۳۶۵ با رمز مبارک یا زهرا (س) در منطقه عمومی انجام گردید. ایثار و فداکاری رزمندگان اسلام در این عملیات بحدی بود که عراقیها و کشورهای حامی صدام را به ترس و وحشت انداخت . 🌺 یاد باد آن روزگاران یاد باد ✅ کانال 🇮🇷 @pcdrab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 روز رفتن به میدان جنگ است 📽 فیلمی دیدنی و خاطره برانگیز از جبهه های حق علیه باطل در دوران دفاع مقدس با نوحه ای زیبا و شنیدنی از مداح باصفای جبهه ها 🎙...روز رفتن به میدان جنگ است ای دلیران نه گاه درنگ است یکه تازان به میدان بتازید پرچم دین حق برفرازید مسلمین را سرافراز سازید گر به راه خدا سر ببازید افتخار از رخ لاله رنگ است ای دلیران نه گاه درنگ است راه خصم ای دلیران بگیرید انتقام شهیدان بگیرید جان اعدای قرآن بگیرید سنگر از جیش شیطان بگیرید.... 🌺 یاد باد آن روزگاران یاد باد 👌 بسیار عالی و دیدنی ، تماشای این فیلم زیبا را از دست ندهید ✅ کانال 🇮🇷 @pcdrab
💢 ✍ خاطراتی مستند و میدانی از رزمندگان زنجانی در عملیات عاشورایی 📌 💠 / روز اول _ پاتک دوم 🖌... دشمن زبون که از استقامت دليرانه همرزمان و ناتوانی نيروهایش در شکستن خط و تصرف کانال شدیداً به خشم آمده بود. اينبار با تمام قدرت و توان خود به ميدان آمده بود ‌تا به خیال خام خود کار را یکسره کند. تعداد تانکها و نیروهای پیاده و کماندویی که درحال نزديک شدن به کانال بودند چند برابر تک قبلی بودند و بقدری هم زیاد بودند که سرتاسر دشت مقابل را پوشانده بودند. ثـانـيه ها با نگرانی و دلهره فراوان گذشت تا اینکه تانک‌های عراقی به تیررس آر پی جی زنها رسیدند. بچه ها با نام خدا و با توکل بر نصرت خداوندی به پاخاسته و از هر سمت و سوی کانال شروع به تیراندازی و شلیک موشک کردند. درگيری آغاز و ثانیه به ثانیه هم شدید و شدیدتر شد و میدان نبرد در ابری از دود و خاکستر و تیر و ترکش فرو رفت. در کانالی ناشناس و در دشتی غریب حماسه ای دیگر از بچه‌های غیرتمند زنجان در حال رقم خوردن بود. دوباره رزمندگان دلاور زنجانی در مأموریتی سخت و سرنوشت ساز با کمترین امکانات و تجهیزات و بدون کوچکترین پشتیبانی زمینی و هوایی در مقابل صدها دستگاه تانک و هزاران نیروی دشمن بی باک و شجاعانه سینه سپر کرده و جانانه مشغول نـبرد با قشون عظیم دشمن بودند. بچه ها مردانه و جسورانه می جنگیدند و هرازگاهی هم دلاوری از پای می افتاد و با پیکری چاک چاک و غرقه در خون جهت انتقال به کنار جاده خاکی منتقل می شد‌. قبضه آر پی جی در دستم یک لحظه هم خالی نمی ماند و با تغییر جا یکسره در حال شلیک موشک بودم. تانک های پیشرو ‌خیلی به خط نزدیک شده و در تلاش بودند تا از نقطه کوری استفاده کرده و وارد کانال شوند. در این گیر و دار ، یکدفعه نگاهم سمت حوضچه ها افتاد و دیدم که عراقی ها تا حوضچه آخری پیش آمده و فقط یک یا دو حوضچه با کانال فاصله دارند . از آن نقطه کانال فقط قادر به دیدن حوضچه سوم به بعد بودم که پر از نیروهای پیاده و کماندوی عراقی بود. به حوضچه اول و دوم هم اصلأ دیدی نداشتم و برای بررسی داخل آنها حتما باید به آنسوی پل لوله ای می رفتم. نفوذ نیروهای دشمن به کانال مساوی با غافلگیری بچه‌ها و سقوط خط پدافندی بود. باید سریعاً کاری میکردم . وقت بسیار تنگ بود و عراقی ها هم در چند قدمی ورود به داخل کانال بودند . درگیریها در مقابل کانال بقدری شدید و نزدیک بود که همه مشغول نبرد سنگین با تانک ها و نیروهای عراقی بودند و هیچکس حواسش به حوضچه ها نبود. چندتا عراقی خاکی پوش و کماندو پوش داشتند از لبه حوضچه سوم با دوربین کانال را دید می زدند. شتابان آن نقطه را نشانه رفته و خواستم با موشک بزنم که ‌یکدفعه به ذهنم رسید که اگر نیروهای دشمن داخل حوضچه اول و دوم باشند با آغاز درگیری راحت وارد کانال می شوند. قبضه آر پی جی را کناری گذاشته ، تعداد زیادی نارنجک دستی برداشته و سراسیمه و سینه خیز از داخل پل لوله ای عبور کرده و درست مقابل حوضچه ها ، بالای سر عراقی ها مستقر شدم. با احتياط از لبه کانال،نظری داخل حوضچه ها انداختم و دیدم فقط چند نفری کماندو از دو طرف وارد حوضچه آخری شدند و بقیه در لبه حوضچه سوم موضع گرفته و چشم انتظار نفوذ آنان به کانال هستند. می دانستم با انداختن نارنجک آنها نیز متقابلاً نارنجک پرتاب خواهند کرد و برای در امان ماندن از ترکش ها ، با سرعت فوق العاده گونی های پر از خاک را از اطراف آورده و با چیدن به دور خود ، جان پناهی مناسب درست کرده و بدون تلف کردن وقت، ضامن اولين نارنجک را کشیده و با ذکر مبارک سبحان الله داخل حوضچه پرت کردم،صدای انفجار نارنجک توأم با فرياد های نيروهای عراقی فضا را پرکرده و خبر از کاری بودن نارنجک داد. چندتا نارنجک دیگر را هم یکی پس دیگری داخل حوضچه انداختم. همهمه و فریاد عراقی ها فضا را پر کرده و سیلی از گلوله و نارنجک و موشک روانه محل استقرارم شد. طول حوضچه ها بقدری بود که نارنجک ها به دیواره کانال نمی رسیدند. اما رگبار سلاحهای سبک و موشک آر پی جی ها امانم را بریده بود و اجازه جنب خوردن و سر بلند کردن بهم نمی دادند . گلوله ها یکسره به لبه کانال و گونی های سنگر می خوردند و موشک ها هم یکی پس دیگری اینطرف و آنطرف تاج خاکریز منفجر می شدند . بین گونی های پر از خاک پنهان شده و هر چند دقیقه یک نارنجک داخل حوضچه پرت میکردم ، نارنجک هائی که آورده بودم ، داشت به پایان می رسید ، از بچه‌های گردان هنوز کسی متوجه اوضاع وخیم و خطرناک حوضچه ها نشده بود و آنطرف هم در چند قدمی خط ‌، تعداد کثیری از نیروهای پیاده و کماندو عراقی همچون کفتار کمین کرده و منتظر ورود به کانال بودند... 🌀 🖍 خاطره از بسیجی جانباز ✅ کانال 🇮🇷 @pcdrab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 💠 قسمت اول 📽 فیلمی جانسوز و غمبار از منطقه عملیاتی / تصاویری از شهدای والامقام و آزادگان سرافراز که بعد از عقب نشینی رزمندگان اسلام توسط خبرنگار یکی از شبکه های خارجی فیلم برداری شده است. 🇮🇷 ما برای آن که ایران خانه ی خوبان شود رنج دوران برده ایم... 🔸 ، اسفند ماه ۱۳۶۳ در منطقه عملیاتی انجام شد. رزمندگان اسلام در اولین روزهای عملیات موفق به شکست دشمن و تصرف مناطق زیادی شدند ، اما متاسفانه بعداً به دلیل برخی ناهماهنگی ها و سست کاری‌ها ، مهمات و نیروهای پشتیبانی به خطوط نبرد نرسیده و باعث پیشروی عراقیها و شکست عملیات گردید و رزمندگان بعد از هفت روز نبرد سنگین و نزدیک و تن به تن مجبور به عقب نشینی و ترک منطقه عملیاتی شدند . ✅ کانال 🇮🇷 @pcdrab
💢 🇮🇷 بنیانگذار فقید انقلاب اسلامی حضرت : ... مسئولان ما باید بدانند که انقلاب ما محدود به ایران نیست ، انقلاب مردم ایران نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمداری حضرت حجت (ارواحنا فداه) است که خداوند بر همه مسلمانان و جهانیان منت نهاد و ظهور و فرجش را در عصر حاضر قرار داد... 📚صحیفه نور ، ج 21 ، ص 107- 108، چاپ اول 🌸 روحشان شاد و یادشان گرامی 💐 دهه فجر انقلاب اسلامی بر دل باختگان طریق پیر جماران مبارک باد. ✅ کانال 🇮🇷 @pcdrab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 💠 قسمت اول 📽 فیلمی بسیار زیبا و دیده نشده از مراحل سخت و طاقت فرسای آموزش غواصان خط شکن عملیات غرورآفرین ♦️  در بهمن‌ماه ۱۳۶۴ با رمز مبارک فاطمه‌الزهرا(س) در منطقه اروندرود انجام گردید و رزمندگان اسلام با عبور شگفت انگیز از رودخانه وحشی اروندرود موفق به آزاد سازی شهر بندری فاو عراق و منطقه وسیعی از خاک کشور عراق شدند. 🌸 یاد باد آن روزگاران یاد باد ... سرمای بهمن ماه گرمائی گرفته با لاله های سرخ زیبائی گرفته تا صحبت از دریادلان گویم ، دل من در ساحل اروند مأوائی گرفته یاد بدن هائی که بی سر بین دشت است یا در دل اروند رفته برنگشته است با رمز یا زهرا دلم مهمان فاو است این روزها یادآور والفجر هشت است فریادهای بی صدا یادم نرفته جان دادنِ غواص ها یادم نرفته زیر دکل بین موانع گیر افتاد آهسته می زد دست و پا یادم نرفته.... ✅ کانال 🇮🇷 @pcdrab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 ای جان نثاران حسین یارتان 📽 فیلمی دیدنی و خاطره برانگیز از جبهه های حق علیه باطل در دوران دفاع مقدس با نوحه ای زیبا و شنیدنی از مداح باصفای جبهه ها 🎙... ای جان نثاران حسین یارتان باشد خداوند نگهدارتان این جبهه چون جبهه ی کربلاست دلها ز عشق حسین با صفاست در دشت و صحرا به پا خیمه هاست دشمن هراسان ز پیکارتان باشد خداوند نگهدارتان آماده باشید به گاه نبرد صاحب زمان هست جلودارتان ای جان نثاران حسین یارتان باشد خداوند نگهدارتان.... 🌺 یاد باد آن روزگاران یاد باد 👌 بسیار عالی و دیدنی ، تماشای این فیلم زیبا را از دست ندهید ✅ کانال 🇮🇷 @pcdrab
💢 ⭕️ حضرت امام خمینی (ره) در تاریخ ۲۴ دی ۱۳۵۹ به صورت داوطلبانه ، اولین مقام رسمی کشور بودند که فهرست دارایی و اموال خویش را به موجب اصل ۱۴۲ قانون اساسی به دیوان عالی کشور اعلام کردند : 🔸نام : روح الله 🔸نام خانوادگی : مصطفوی معروف به خمینی 🔸شماره شناسنامه ۲۷۴۴ 🔸محل صدور: خمین 🔸سِمَت : روحانی 🔴 ۱- دارایی غیر منقول (با ذکر مشخصات) : ۱_ یک باب منزل مشتمل بر بیرونی و اندرونی در قم ، محله باغ قلعه که معروف است. ۲_ قطعه زمینی است ارث پدری است و به حسب اطلاع حضرت آقای پسندیده مشاع است بین این جانب و معظمٌ له و ورثه مرحوم اخوی ( آقای هندی ) که اجاره سهمیه این جانب از قرار اطلاع آقای اخوی ، سالی چهار هزار ریال است که داده نمی‌شود. ( به موجب حکم مورخ ۶۲/۱۲/۲۶ ، امام سهم موروثی خویش در خمین را به فقرای این شهر بخشیده و واگذار نمود ) 🔴 ۲- دارایی منقول اعم از نقدی ، موجودی یا سپرده بانکی ، سهام و اموال غیر منقول دیگر با ذکر قیمت تقریبی : ۱_ وجه مختصری است در تهران که نذورات و هدایای شخصی است . ۲_ اثاث منزل ندارم ، مختصر اثاثی است در قم و تهران، مِلک همسرم می‌باشد . دو قطعه قالی در منزل است ، داده‌اند که اگر خواستم بابت خمس حساب کنم ، و مال این جانب و ورثه نیست باید به سادات فقیر بدهند. چند جلد کتاب ، بقیه کتبی است که در زمان شاه مخلوع به غارت رفت و نمی‌دانم چقدر است و چند جلد کتاب که در مدتی که در تهران هستم از طرف مولفین هدیه شده است که قیمت تقریبی آن را نمی‌دانم ، ولی قدر قابلی نیست ، اثاثی که در منزل مسکونی فعلی در تهران است مِلک صاحبان منزل است ، احمد اطلاع دارد. ۳_ کلیه وجوهی که در بانکها یا در منزل یا نزد اشخاص است که آقای پسندیده مطلع هستند ، به استثنای وجه مختصری که اشاره شد ، وجوه شرعیه می‌باشد و مِلک این جانب نیست ، و ورثه این جانب در آنها حقی ندارند و تکلیف آنها را به حسب وصیت تعیین نموده‌ام. تاریخ ۲۴ دی ماه ۱۳۵۹ ۷ ربیع الاول ۱۴۰۱ 🌸 روحش شاد و یادش گرامی ❤️... امام خمینی (ره) شبنم پاکی بود که پاکیش همیشه به یاد گلبرگها خواهد ماند. سلام بر پیرجماران ، بت شکن دوران ، امام خوبی ها ، مظهر پاکی و صداقت ، خمینی کبیر.. ✅ کانال 🇮🇷 @pcdrab
💢 ✍ خاطراتی مستند و میدانی از رزمندگان زنجانی در عملیات عاشورایی 📌 💠 / روز اول _ شب اول 🖌... سلاحی جز یک سرنیزه کلاش نداشتم و بخوبی می دانستم با قطع شدن پرتاب نارنجک ، عراقی ها متوجه اتمام مهماتم شده و دیر یا زود با عبور از حوضچه آخری وارد کانال خواهند شد . فکر و تصور نفوذ عراقیها به خط پدافندی و غافلگيری همرزمان واقعاً داشت روی اعصابم رژه می رفت و هر لحظه مضطرب تر و هراسان ترم می کرد. خلاصه بعد از دقایقی درگیری ، نارنجک ها به انتها رسید و در کمال نااميدی و هراس ضامن آخرين نارنجک را کشیده و در دست نگاه داشته و با وحشت و نگرانی ، چشم انتظار ورود عراقی ها به کانال شدم . با قطع شدن نارنجک ها ، مزدوران بعثی هم دست از تیراندازی و موشک پرانی برداشته و سکوت بسیار عجیب و غریبی محیط را فرا گرفت . تمام وجود گوش شده و منتظر شنیدن صدای پای عراقی ها بودم که ناگهان صدای فریادهای سردار رضا زلفخانی معاونت دلاور گردان را از داخل لوله پل شنیدم که داد میزد : ماشاءالله دلاور ! نترس ! رسیدیم. با شنیدن صدای زیبای سردار ، جان تازه ای به کالبد نیمه جانم دمیده شد و احساس کردم که دنیا را بهم دادند . از شدت خوشحالی جیغ زدم و اشک مثل باران از چشمانم روان شد . شتابان نارنجک آخری را هم به داخل حوضچه انداخته و سردار زلفخانی هم با خروج از لوله پل ، الله اکبر گویان شروع به تیراندازی و پرتاب نارنجک کرد . بعد ایشان هم هم‌رزمان دلاور احد اسکندری و سعید تقیلو و چندنفر دیگر پشت سر هم از لوله پل در آمده و هر کدام از گوشه ای داخل حوضچه ها را زیر آتش گرفتند . عراقی ها بزدل که تعدادشان چندین برابر ما می شد . با دیدن شجاعت و دلاوری رزمندگان ، سریع صحنه نبرد را ترک کرده و فرار را بر قرار ترجیح دادند . با عقب کشیدن نیروهای عراقی از داخل حوضچه ها ، تانک های مهاجم دشمن نیز بلافاصله عقب گرد کرده و شتابان صحنه نبرد را ترک نمودند. ناباورانه بار دیگر با کمک امدادهای غيبی خداوند متعال و پایداری و فداکاری نیروهای جان برکف گردان ، فتح و پيروزی نصيب جبهه توحید گردیده و صدای تکبیر و صلوات و شادی و خنده رزمندگان فضای کانال را در برگرفت .   عراقی ها تا نفر آخر از داخل حوضچه ها خارج و به سمت کانال بدبو رفتند و سردار زلفخانی هم دستور بازگشت داد و یک به یک ‌از داخل لوله پل رد شده و به جشن پیروزی هم‌رزمان در آنسوی پیوستیم . بنا به دستور برادر زلفخانی دو تن از رزمندگان برای حفاظت از انتهای کانال کنارم مانده و بقیه هم به همراه سردار روانه بالای کانال شدند. آفتاب سوزان و زيبای جنوب آرام و آرام داشت می رفت تا غروب سرخ فام خود را آغاز کند و اين غروب با تمامی غروب هایی که در طول حياتم ديده بودم فرق داشت . خورشيد کاملاً سرخ سرخ شده و کل زمین و آسمان را به رنگ قرمز مبدل کرده بود. انگاری زمین و آسمان از خجلت آلاله‌های پرپر همچون شقايقی داغدار شده بودند. رنگ سرخ آسمان با سرخی خاک منطقه درآميخته و ترکيبی کاملآ خونرنگ به همه جا بخشيده بود و هر طرفی را که نگاه می کردی بطور شگفت انگیزی سرخ و سرخ بود . همانطور مبهوت تماشای سرخی زمین و آسمان ‌بودم‌ که خورشيد اندک اندک از نظرها پنهان و نوای دلنشين اذان مغرب در فضای خسته کانال پیچید و آرامش دلپذيری را به خط بخشید. همسنگران یک به یک تیمم کرده و بصورت نشسته در داخل سنگرها به نماز عشق ايستاده و صدای راز و نياز عاشقانه شأن از هر گوشه ای از کانال به آسمان برخاست . بعد از اقامه نماز اندکی نان خشک و کنسرو خورده و با آماده کردن تجهیزات آماده تحویل خط و برگشت به عقبه شدیم . چند ساعتی چشم انتظار آمدن گردان های جایگزین ماندیم اما هیچ خبری نشد. حوالی ساعت ۹ شب بود که پیک دلاور گردان برادر احد اسکندری به تک به تک سنگرها اعلام کرد که گردان در خط ماندنی است و دستور تنظیم برنامه نگهبانی شبانه را به فرماندهان ابلاغ نمود . رزمندگان گردان از لحظه ورود به منطقه یکسره و یک نفس در حال حرکت و نبرد بودند و هیچکدام کوچکترین استراحت و خواب راحتی نداشتند و حالا بعد از یک شب پر حادثه و سراسر خون و خطر و یک عملیات ناموفق و پر شهید که شیرازه و چارچوب گردان را کاملاً به هم ریخته بود و یک روز تماماً درگیری و دفع چند تک بسیار سنگین دشمن ، به گونه ای خسته و بی رمق و بی‌خواب بودند که بی هوا سرپا خوابشان می برد و باتوجه به کمی نفرات اکثراً توقع تحویل خط و برگشت به عقبه را داشتند و با شنیدن خبر ماندگاری ‌گردان چند دقیقه ایی همهمه به پا کرده و صدای اعتراض بعضی ها بلند شد . اما بعد کم کم همه جا را سکوت در برگرفت و داخل کانال کاملاً سوت و کور شد... 🌀 🖍 خاطره از بسیجی جانباز ✅ کانال 🇮🇷 @pcdrab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 💠 قسمت دوم 📽 فیلمی جانسوز و غمبار از منطقه عملیاتی / تصاویری از شهدای والامقام و آزادگان سرافراز که بعد از عقب نشینی رزمندگان اسلام توسط خبرنگار یکی از شبکه های خارجی فیلم برداری شده است. 🇮🇷 ما برای آن که ایران خانه ی خوبان شود رنج دوران برده ایم... 🔸 ، اسفند ماه ۱۳۶۳ در منطقه عملیاتی انجام شد. رزمندگان اسلام در اولین روزهای عملیات موفق به شکست دشمن و تصرف مناطق زیادی شدند ، اما متاسفانه بعداً به دلیل برخی ناهماهنگی ها و سست کاری‌ها ، مهمات و نیروهای پشتیبانی به خطوط نبرد نرسیده و باعث پیشروی عراقیها و شکست عملیات گردید و رزمندگان بعد از هفت روز نبرد سنگین و نزدیک و تن به تن مجبور به عقب نشینی و ترک منطقه عملیاتی شدند . ✅ کانال 🇮🇷 @pcdrab
💢 🇮🇷 بنیانگذار فقید انقلاب اسلامی حضرت : ... (سیزدهم رجب) روز عید مبارکی است که عدالت در عالم متولد شده است ، روزی است که امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) به دنیا آمدند که مظهر همه‏ عدالت ها و اعجوبه عالم هستند و از صدر عالم تا ابد به جز رسول اکرم (ص) کسی به فضیلت او نیست. 📚صحیفه امام ، ج ‏12 ، ص : 343 – 344 🌸 میلاد امام علی (ع) آغازگر اشاعه عدالت و مردانگی و معرف والاترین الگوی شهامت و شهادت ، بر عاشقانش مبارک باد.. ✅ کانال 🇮🇷 @pcdrab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 💠 قسمت دوم 📽 فیلمی بسیار زیبا و دیده نشده از مراحل سخت و طاقت فرسای آموزش غواصان خط شکن عملیات غرورآفرین ♦️  در بهمن‌ماه ۱۳۶۴ با رمز مبارک فاطمه‌الزهرا(س) در منطقه اروندرود انجام گردید و رزمندگان اسلام با عبور شگفت انگیز از رودخانه وحشی اروندرود موفق به آزاد سازی شهر بندری فاو عراق و منطقه وسیعی از خاک کشور عراق شدند. 🌸 یاد باد آن روزگاران یاد باد ... الهی به آنان که پرپر شدند پر از زخم های مکرر شدند به آنان که چون پرده بالا زدند قدم در حریم تماشا زدند کجایند مردان والفجر هشت که از خونشان رود گلپوش گشت کجایند آنان که بالی رها داشتند گذرنامه کربلا داشتند کجایند آنان که فردایی اند همانان که فردا تماشایی اند... ✅ کانال 🇮🇷 @pcdrab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 یا علی، یا علی، یا مولا 📽 در شب فرخنده میلاد امیرالمومنین علی (ع) نماهنگی زیبا و دیدنی از مداح باصفای جبهه ها تقدیم حضورتان می شود . 🎙... یا علی، یا علی، یا مولا ما همه صف به صف آماده صف شکن عاشق و آزاده سر به سر جان به کف بنهاده همچو سروی به پا افتاده از می کربلایی مستم من که عهدی خدایی بستم عهد خود با ولی نشکستم بر سر پیمانم هستم.... 🌺 میلاد با سعادت مولود کعبه مولی الموحدین ، امیرالمومنین ، امام علی (ع) محضر امام عصر و الزمان ، امام الانس و الجان حجت ابن الحسن العسکری حضرت مهدی عجل الله تعالی فرج و تمام عاشقان حضرت تبریک و تهنیت باد. ✅ کانال 🇮🇷 @pcdrab
💢 ✍ خاطراتی مستند و میدانی از رزمندگان زنجانی در عملیات عاشورایی 📌 💠 / شب اول 🖌... با ساکت شدن کانال ، بچه هایی که هنوز توانی در بدن داشتند به نگهبانی پرداخته و بقیه هم خیلی سریع بصورت نشسته و مچاله در داخل سنگرهای کوچک و روباز به خواب شیرینی فرو رفتند. با برادران دلاور رضا رسولی و محمد عابدینی در سنگری به ابعاد حدود یک متر در یک متر مستقر بودیم. آقا رضا و آقا محمد کف سنگر خوابیده و پاهایشان را به سمت ‌بالا بلند و به گونی های لبه سنگر تکیه داده بودند و من هم روی یک گونی پر از خاک کنار لبه کانال نشسته و در حال نگهبانی بودم. شب از نيمه گذشته بود و کانال و اطراف آن بطرز عجیبی خلوت و ساکت بود. منطقه در آرامشی خوف ناک و بی سر و صدا فرو رفته و هیچ تبادل آتشی در خطوط نبرد دیده نمی شد و فقط گهگاه چند گلوله منور در آسمان منطقه روشن و با صدای دلخراش جيرجير سوخته و خاموش می شدند. اتفاقات ناگواری که بعدازظهر در مقابل حوضچه ها داشتم . تاثیر بسیار بدی روی ذهن و روانم گذاشته بود‌. یکسره به نفوذ کماندوهای عراقی با چاقوی سربری و سیم اسرائیلی به داخل کانال فکر کرده و از ترس و دلهره و نگرانی فقط و فقط به سمت حوضچه ها و پل بتنی نگاه می کردم. مدت زمان نگهبانیم تموم شده و باید طبق برنامه یکی از همسنگران را برای تحویل پست بیدار می کردم . اما راستش بقدری نگران نفوذ عراقی ها از داخل حوضچه ها بودم که اصلاً دلم نمی خواست در خواب غافلگیر و اسیر دشمن شوم و برای همین هم با تمام خستگی و بیخوابی که واقعاً آزارم می داد. هوشیار نشسته و چنان گوش هایم را تیز کرده بودم که با کوچکترین صدایی سریع واکنش نشان داده ‌و آماده درگیری و تیراندازی می شدم. خلاصه شبی بسیار وحشتناک و سراسر ترس و دلهره‌ بود و برای همین هم به نگهبانی خود ‌ادامه داده و از بیدار کردن رفقا صرف نظر کردم ‌. در سکوت و تاریکی وهم انگیز شب، مشغول بازنگری اتفاقات تلخ و شيرين ديشب و امروز گردان و نیروهای جانبرکف و عاشقش بودم. به حوضچه ها خیره بودم و به شهدا و زخمی های لشگر ۸ نجف فکر می کردم که هنگام عقب نشینی با ما نیامده و در داخل حوضچه پنجم جاماندند. مقابلم صحرائی پر از ستاره های درخشان و نورانی بود که از گوشه به گوشه اش بوی عطر دلنشين عشق و وفا می آمد. آنطرف خاکریز پيکرهای قطعه قطعه شده ياران بود. بدنهای له شده در زیر شنی تانک ها، آن سو مکانی پاک و مقدس بود که يادآور واقعه روز عاشورا و بيانگر مظلوميت سيد و سالار شهيدان و جانبازی هفتاد و دو يار وفادار ايشان بود. آسمان داشت کم کم تغییر رنگ میداد و به نیلی می زد که نم نم نسیم سرد و استخوان سوز جنوب شروع به وزیدن کرد. یکدفعه چنان سردم شد که سریع مشغول پوشیدن بادگیر شدم. در این حین صدای مشکوکی از داخل حوضچه ها به گوشم رسید. شتابان چندتا خشاب کلاش کمرم گذاشته و چندتا نارنجک هم به فانوسقه انداخته و با احتیاط از لبه کانال بصورت سینه خیز سمت حوضچه ها رفتم. چون شب و تاریکی بود و دشمن دیدی روی کانال و خاکریز نداشت. دیگه از داخل پل بتنی رد نشده و از بالای آن گذاشته و خود را به سنگری رسانیدم که بعدازظهر ساخته بودم. سنگر درست مقابل حوضچه ها بود و دید خوبی هم بر روی تمامی حوضچه ها و اطراف شأن داشت. نیمی از حوضچه ها و دور و برشأن قشنگ دیده می شد. اما بقیه به دلیل تاریکی شب قابل رویت نبودند. چند دقیقه ای با دقت مشغول وارسی حوضچه‌ها شده و در زیر نور منورهایی که در آسمان روشن می شدند. گوشه و کنار و اطراف شأن را بخوبی دید زدم. اما چیز مشکوکی به چشمم نخورد. برای اطمینان خاطر چندتا نارنجک داخل حوضچه اول و دوم پرتاب ‌کرده ‌و چند دقیقه ایی هم صبر کرده و اوضاع حوضچه ها را زیر نظر گرفتم و وقتی دیدم خبری از واکنش و عکس العمل عراقی ها نیست. خیالم آسوده شد و به سمت سنگرم در آنطرف پل راه افتادم. صدای انفجار نارنجک ها موجب بیداری برادران رسولی و عابدینی شده و هر دو از خواب پریده و به دنبال علت حادثه بودند. ماجرا را شرح دادم و بعد هم برادر رسولی پست نگهبانی را تحویل گرفت و ماهم کف سنگر دراز کشیدیم که بخوابیم. فضای داخلی سنگر بسیار تنگ و کوچک بود و یا باید بصورت نشسته میخوابیدی و یا پشت را کف سنگر گذاشته و پاها را بلند کرده و بالا نگه می داشتی ، خلاصه اصلأ جای راحتی نبود و هر چه هم تلاش کردم خوابم نبرد تا اینکه سحر دمید و صدای دلنشین اذان صبح فضای کانال را عطرآگین کرد. سریع برخاسته و تیمم کرده و نماز را بصورت نشسته در بیرون سنگر خواندم و بعد هم به سنگر برگشته و نشسته و پشتم را به گونی های سنگر تکیه داده و زانوهایم را بغل کرده و به همان صورت خوابم برد... 🌀 🖍 خاطره از بسیجی جانباز ✅ کانال 🇮🇷 @pcdrab
29.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 💠 قسمت سوم 📽 فیلمی جانسوز و غمبار از منطقه عملیاتی / تصاویری از شهدای والامقام و آزادگان سرافراز که بعد از عقب نشینی رزمندگان اسلام توسط خبرنگار یکی از شبکه های خارجی فیلم برداری شده است. 🇮🇷 ما برای آن که ایران خانه ی خوبان شود رنج دوران برده ایم... 🔸 ، اسفند ماه ۱۳۶۳ در منطقه عملیاتی انجام شد. رزمندگان اسلام در اولین روزهای عملیات موفق به شکست دشمن و تصرف مناطق زیادی شدند ، اما متاسفانه بعداً به دلیل برخی ناهماهنگی ها و سست کاری‌ها ، مهمات و نیروهای پشتیبانی به خطوط نبرد نرسیده و باعث پیشروی عراقیها و شکست عملیات گردید و رزمندگان بعد از هفت روز نبرد سنگین و نزدیک و تن به تن مجبور به عقب نشینی و ترک منطقه عملیاتی شدند . ✅ کانال 🇮🇷 @pcdrab