هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
🌛برای #ماه_رمضان و #عید_فطر🌜
در ۲۳ بیت به یاد #شب_قدر🤦🏻😭
روسپید
.................
قلبِ شب، ماه است و از شب های قَدرت روسپید
بود این دل با یزید و حال گشته بایزید ۱
جزءخوانی های هر روزه، نشانم داد که
سخت... غافل بودم از آیات قرآن مجید
با تأنی «زُلزِلَت» خواندم، دلم شد زیرورو
از «قیامت»، حال... می لرزد وجودم مثل بید
در طریقت، شک... شروع شرک و بن بست دل است
بهره ای از خود نبرد آنکه از او شد ناامید
ناکثین و قاسطین و مارقین، ماییم ما ۲
در پی جاه و مقام و... سرخوش از چندین مرید
سرنوشت آدمی گاهی به حرفی بسته است
دال دنیا را بیا بردار از پشتِ ولید
شیخ، چندی پیش می گفت از کلیدِ بخت ما
بی خبر بود از بهشت! این که نماز است آن کلید ۳
بر خلاف آنچه می گویند از زهدش به شعر
آرزو کردم که باشم شیخ، یک شیخ مفید!
در گلستانِ رسیدن، باید از دست خدا
شهد معنا را چشید و از شهودش شد شهید
مادرم دیشب به باغ بی قرارم پا گذاشت
خوشه خوشه از نگاهم، قطره های اشک چید
با ابوحمزه، دلم سجاده شد در صحنِ روح
با مناجات امیرالمومنین، از خود برید
احسن الحال است حالم با تو و... شب های من
رنگ و بوی دیگری دارد در این سال جدید
روزهای اول این ماه، گفتم با خودم
می شود راحت شوم از شر این نفْس پلید!؟
روز هشتم با رضا از روزه ام راضی شدم
سایه ام شد یک کبوتر، بر سر گنبد پرید
آسمان آمد به استقبالم از روز دهم
سینه ام ساحل شد و دریا به سوی من دوید
نیمه ی ماه خدا با حُسن لبخند حَسن -
دست و پا گم کرد ماه، از دید ما شد ناپدید
من کجا و گفتن از آقای خوبان جهان
مجتبی را باید از لب های پیغمبر شنید
با علی رفتم به مسجد در شب قدرِ نخست
تیغِ زهرآلود اما زودتر از من رسید
قدر دوم آمد و بر سینه نه، بر سر زدم
تا بفهمم در دل محراب، مولا چی کشید!
قدر سوم، گوشه ای کز کرده بودم چون یتیم
تا که انگشتانِ مردی بین موهایم وزید
سبزپوشی، کاسه ی شیری به دستم داد و رفت
گرم قرآن بودم و «بالحُجَّةِ»...! من را خرید
ای پدر، غزه به آغوش تو دل خوش کرده است
چتر واکن تا نمیرد زیر باران شدید
مسجدالاقصی به امّید تو می گیرد قنوت
تا ببیند روی ماهت را در این عید سعید
#محمد_عابدی
قم المقدسه
................................................
۱. بایزید بسطامی ملقب به سلطان‌العارفین از عرفای قرن سوم هجری و از بزرگان اهل تصوف و عرفان اسلامی در خراسان
۲. اولین بیعت كنندگان با امام علی(ع)، یعنی طلحه و زبیر، نخستین عهد‌شكنان (ناكثین) او بودند. این دو نفر كه عمری در ركاب پیامبر خدا و به نام دفاع از اسلام شمشیر زده بودند، سرانجام از روی جاه‌طلبی و قدرت‌دوستی و زیاده‌خواهی، پس از آنكه با درخواست آنان در زمینة حكومت بر بصره و كوفه مخالفت شد، بیعت خود را با امام شكستند و با هم‌دستی عایشه، اولین جنگ خونین را در زمان حكومت امیر‌المؤمنین(ع) و بر ضد ایشان بر پا كردند.
پس از شكست سنگین و سریع این گروه، معاویه به بهانة خون‌خواهی عثمان پرچم سركشی برافراشت، و جنگ صفین درگرفت.
زد و خوردهای فراوانی میان دو لشكر پیش آمد و سپاه امام علی(ع) تا آستانة پیروزی بر قاسطین پیش رفت. اما با خدعة عمروبن عاص، و ماجرای معروف قرآن‌هایِ بر نیزه و پیشنهاد حَكَمیت، در سپاه امام علی(ع) اختلاف افتاد.
جمع كثیری از مقدس مآبانِ ساده‌اندیش، با تحریك منافقان فریب خوردند و امام را كه مصمم به ادامة نبرد بود و قصد داشت ریشة فتنه را بخشكاند، تهدید به مرگ كردند. سپس به كوشش برخی منافقان سپاه عراق، ماجرای حكمیت شكل گرفت و ابوموسی اشعری فریب عمروعاص را خورد، و جنگ، به نتیجة مطلوب نرسید.
جنگ نهروان نیز درست پس از نبرد صفین رخ داد. همانان كه با تهدید و اجبار، امام را به قبول حكمیت واداشته بودند (مارقین) بر امام خروج كردند كه چرا تن به حكمیت داده است و با معاویه نمی‌جنگد! احتجاج‌های محكمِ امام و فرستادگان وی، بسیاری خوارج را از جنگ با امیر مؤمنان منصرف ساخت اما ۴ هزار نفر آنان پس از جنایت‌های وحشتناكی كه مرتكب شدند، سرانجام برای نبرد، در برابر سپاه امام صف كشیدند. در این جنگ خونبار نیز جز ۹ تَن، بقیه ۴ هزار نفرِ سپاه خوارج كشته شدند و پیامد‌های دردناك آن تا مدت‌ها گریبان امّت اسلام را رها نكرد.
۳. پیامبر (ص) فرمود: «مِفْتَاحُ الْجَنَّةِ الصَّلَاة؛ کلید بهشت، نماز است.»
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15