eitaa logo
عشـ∞ـق‌ یـعـنے یـه‌ پـلاڪ
8.9هزار دنبال‌کننده
12.5هزار عکس
7.1هزار ویدیو
149 فایل
آسمونی شدن نه بال میخواد و نه پر. دلی میخواد به وسعت خود آسمون. مردان آسمونی بال پرواز نداشتن، تنها به ندای دلشون لبیک گفتندوپریدن تبلیغ وتبادل👇 https://eitaa.com/joinchat/2836856857C847106613b 🤝
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•♡• ⃟ ⃟•🌸• یا امام ࢪضا بہ کوۍ تو هࢪ جا ڪه پا میگذاࢪم هماݩ جا دل خویش جا مێ گذاࢪم مبادا بࢪانی ڪه با صد امید قدم دࢪ حࢪیم شما مێ گذاࢪم…. °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•° ʝσɨŋ»http://eitaa.com/joinchat/4128309256Ceb3eab9e2f
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✾ ⃟ ❤️ ⃟•✾⠀ ما نگرانے هم نداࢪیمツ... °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•° ʝσɨŋ»http://eitaa.com/joinchat/4128309256Ceb3eab9e2f
•⋄ ⃟ ⋄• ۅبـدانـيـدهــࢪڪہ چـھـل‌ࢪوز زیـاࢪت‌عاشـوࢪا‌بخـوانـد و ثـۅاب آن‌ࢪا هـدیـه‌بـفـࢪستـد، حتـما‌تمـام‌تـلاش‌خـۅدࢪا خـۅاهـم‌ڪـࢪد تـا حـاجـت‌اۅ‌ ࢪا‌بگـیࢪم🤲🏻 و‌اگـࢪنـہ... دࢪ آخـرت بـࢪاێ اۅ جبـࢪان کنـم♡ ⊰شـھـید‌نـۅید‌صفـࢪۍ⊱ °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•° ʝσɨŋ»http://eitaa.com/joinchat/4128309256Ceb3eab9e2f
عشـ∞ـق‌ یـعـنے یـه‌ پـلاڪ
•⋄ ⃟ ⋄• ۅبـدانـيـدهــࢪڪہ چـھـل‌ࢪوز زیـاࢪت‌عاشـوࢪا‌بخـوانـد و ثـۅاب آن‌ࢪا هـدیـه‌بـفـࢪستـد، حتـما
چـلـه‌‌حاجـت‌ࢪوایۍ🤲🏼 این روزها... دࢪ میـان طـوفان🌪 ‌مشکـلات‌ ۅ سختےها در پـس‌پردۀ انتظـار بـࢪاۍ‌دیـداࢪمنجےعالـم بـراۍࢪهـایےازایـن‌سـࢪدرگمے تنـھـا میتوانیـم دعــا کنیـم. بـه‌مناسبـت‌↯ سالـࢪوز‌شـھـادت‌ شـھـید مـدافع‌حـࢪم‌نویـدصفࢪی ⇦از هجـدهـم آبـان‌مـاه🗓 چـلـۀ"زیـاࢪت‌عاشـوࢪا"کـه ایـن شـھـید بزرگـوار بـه انجام آن بࢪاۍ "حاجت‌روایے" بشـاࢪت داده‌انـد آغاز میکنیـم🌱 ان‌شاءاللّٰه ایشـان واسطـۀ"حاجت‌روایے" شمــا عزیـزان بـاشنـد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•°♢بســـــم‌‌ࢪب‌الشـھـدا‌والصـدیقیـن♢°• 📦 ⇦دࢪخواست‌همکاࢪی‌ازنیکوکاࢪان‌و خیࢪین‌بࢪای‌کمک‌ࢪسانی‌ فوࢪی،آگاهانه‌ومستقیم 📌در راستای پیشرفت‌وگسترش مجموعه‌وبرنامه‌های‌فرهنگےنیـازبه ‌تبلیغات‌بزرگ‌وگسترده‌هست➣ 🚺 لذا ازهمراهان‌عزیز خواهشنمدیم به‌نیت‌برآورده‌شدن‌حوائج‌ در‌حد‌توان‌ کمک‌های‌نقدی‌خودرا‌به‌ شماره‌حساب‌زیر‌واریز‌نمایند.↯ ‌‌‌⇦‏6037-9972-9127-6690 💳 ‌‌‌> اَللهُ یُبٰارِڪُ فیــِڪ❣
° •🦋 ⃟❤️•°⠀ 🌱•|محبـٺ‌بہ‌خاطـࢪخـدا 🔹چنـد ࢪوز قبـل اعزام آقانوید به سوریه بود ڪہ‌ࢪفتیم قم زیاࢪت. ✾ با اصࢪارهاۍ ما، مادࢪشوهࢪم و خواهࢪعزیز آقانوید هم با ما همراه شدند. در طول سفࢪمان مسئلہ‌اۍ ذهنم ࢪو دࢪگیر ڪࢪد ۅگفتم بهتࢪه از آقانوید مشۅࢪت بگیࢪم و نظـرش رو بدونم. ✾گفتم آقانوید دۅست داࢪم همیشه ࢪابطہ‌ام با مامان جان و خواهࢪت مثل این سفࢪمون پـر از محبت ومهربانۍ باشـه. اما نمیدونم این مقداࢪ محبت کࢪدن‌باید چقدر باشه تا مشڪل ساز نشہ ✾یــہ‌لبخندزد وگفت⤹ همیشہ بــہ اطࢪافیانت‌بہ‌اندازه اۍمحبٺ ڪن ڪه میدونۍ اون محبتٺ‌بـہ خاطࢪ خـداست. حالامیخۅاد خانواده خۅدٺ باشہ یا خانۅاده مـن یا دوستان. وقتی دیدۍ داࢪۍ محبت میڪنے و تۅقع جبࢪان داشته باشے، محبت نڪنے بهتره. °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•° ʝσɨŋ»http://eitaa.com/joinchat/4128309256Ceb3eab9e2f
عشـ∞ـق‌ یـعـنے یـه‌ پـلاڪ
° •🦋 ⃟❤️•°⠀ 🌱•|محبـٺ‌بہ‌خاطـࢪخـدا 🔹چنـد ࢪوز قبـل اعزام آقانوید به سوریه بود ڪہ‌ࢪفتیم قم زیاࢪت. ✾
‌≈•🦋•≈ ✦لِـذا"شَـهیـد" بـࢪاۍعمـل‌بـاحُڪم‌خُـ♡ـدا⤹ بـاحُڪم‌ۅمیـلِ‌خـۅدمُخالِفـت‌میکُند..⇝ . ‌
♢ ⃟ ♢ چـالش‌صحـبت‌بـا‌سـردار‌دلـھـاhttps://eitaa.com/pelak_shohadaa/25141 ورزش‌مۅࢪد‌علاقه‌رهبـࢪ https://eitaa.com/pelak_shohadaa/23016 ڪانال‌ها‌و‌گـروه‌هـاۍ‌زیـر‌مجموعـه https://eitaa.com/pelak_shohadaa/25153 مصاحبـه‌شـھـید‌فخرۍ‌زاده https://eitaa.com/pelak_shohadaa/24555 مصـاحبـه‌بـامـادر‌شـھـید‌خلیلی https://eitaa.com/pelak_shohadaa/23834 مصاحبـه‌بـاپـدرشـھـید‌موسوۍ🕊 https://eitaa.com/pelak_shohadaa/23528 مصاحـبـه‌بـا‌خـواھـࢪشـھـیدمدافـع‌حـࢪم https://eitaa.com/pelak_shohadaa/23194 ڪمڪ‌مؤمنـانـه https://eitaa.com/pelak_shohadaa/23180
@shahed_sticker۱۲۰۴.attheme
107.7K
【♡͜͡🔗͜͡🌸】 تم مذهبێ ایتایێ متفاوٺ ࢪو تجࢪبہ کن👇🏻👇🏻👇🏻 °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•° ʝσɨŋ»http://eitaa.com/joinchat/4128309256Ceb3eab9e2f
✨⃞ 🕋 ⃞🌿 ازپاهایـی‌ڪہ‌نمی‌توانند ماࢪابہ‌اداۍِنمازببࢪند ، توقع‌نداشتہ‌باش❌ ماࢪابہبھشـ✨ـتببࢪند...!😏 نسألکم‌الدعـــا🤲🏻📿
عشـ∞ـق‌ یـعـنے یـه‌ پـلاڪ
♥️هوالمحبوب♥️ 💌#رمان_تنها_میان_داعش 🕗#قسمت_بیستم از روز نخست #محاصره، خانه ما پناه محله بود و عمو
♥️هوالمحبوب♥️ 💌 🕗 احساس کردم حاج قاسم در همین یک ساعت در سینه برادرم قلبی پولادین کاشته که دیگر از ساز و برگ داعش نمی‌ترسید و برایشان خط و نشان هم می‌کشید، ولی دل من هنوز از داعش و کابوس عدنان می‌لرزید و می‌ترسیدم از روزی که سر عباسم را بریده ببینم. ♦️ بیش از یک ماه از محاصره گذشت، هر شب با ده‌ها خمپاره و راکتی که روی سر شهر خراب می‌شد از خواب می‌پریدیم و هر روز غرّش گلوله‌های تانک را می‌شنیدیم که به قصد حمله به شهر، خاکریز را می‌کوبید، اما دل‌مان به حضور حاج قاسم گرم بود که به نشانه بر بام همه خانه‌ها پرچم‌های سبز و سرخ نصب کرده بودیم. حتی بر فراز گنبد سفید مقام (علیه‌السلام) پرچم سرخ افراشته شده بود و من دوباره به نیت حیدر به زیارت مقام آمده بودم. ♦️ حاج قاسم به مدافعان رمز مقاومت را گفته بود اما من هنوز راز تحمل حیدر را نمی‌دانستم که دلم از دوری‌اش زیر و رو شده بود. تنها پناهم کنج همین مقام بود، جایی که عصر روز عقدمان برای اولین بار دستم را گرفت و من از حرارت لمس گرما گرفتم و حالا از داغ دوری‌اش هر لحظه می‌سوختم. ♦️ چشمان و خنده‌های خجالتی‌اش خوب به یادم مانده و چشمم به هوای حضورش بی‌صدا می‌بارید که نیت کردم اگر حیدر سالم برگردد و خدا فرزندی به ما ببخشد، نامش را بگذاریم. ساعتی به مانده، از دامن امن امام دل کَندم و بیرون آمدم که حس کردم قدرتی مرا بر زمین کوبید... ♦️ از موقعیت اطرافم تنها هیاهوی مردم را می‌شنیدم و تلاش می‌کردم از زمین بلند شوم که صدای بعدی در سرم کوبیده شد و تمام تنم از ترس به زمین چسبید. یکی از مقام به سمت زائران دوید و فریاد کشید :«نمی‌بینید دارن با تانک اینجا رو می‌زنن؟ پخش شید!» ♦️ بدن لمسم را به‌سختی از زمین کَندم و پیش از آنکه به کنار حیاط برسم، گلوله بعدی جای پایم را زد. او همچنان فریاد می‌زد تا از مقام فاصله بگیریم و ما می‌دویدیم که دیدم تویوتای عمو از انتهای کوچه به سمت مقام می‌آید. ♦️ عباس پشت فرمان بود و مرا ندید، در شلوغی جمعیت به‌سرعت از کنارم رد شد و در محوطه مقابل مقام ترمز کشید. برادرم درست در آتش رفته بود که سراسیمه به سمت مقام برگشتم. رزمنده‌ای کنار در ایستاده و اجازه ورود به حیاط را نمی‌داد و من می‌ترسیدم عباس در برابر گلوله تانک شود که با نگاه نگرانم التماسش می‌کردم برگردد و او در یک چشم به هم زدن، گلوله‌های خمپاره را جا زد و با فریاد شلیک کرد. ♦️ در سه گلوله تانک که به محوطه مقام زدند، با چند خمپاره داعشی‌ها را در هم کوبید، دوباره پشت فرمان پرید و به‌سرعت برگشت. چشمش که به من افتاد با دستپاچگی ماشین را متوقف کرد و همزمان که پیاده می‌شد، اعتراض کرد :«تو اینجا چیکار می‌کنی؟» ♦️ تکیه‌ام را به دیوار داده بودم تا بتوانم سر پا بایستم و از نگاه خیره عباس تازه فهمیدم پیشانی‌ام شکسته است. با انگشتش خط را از کنار پیشانی تا زیر گونه‌ام پاک کرد و قلب نگاهش طوری برایم تپید که سدّ شکست و اشک از چشمانم جاری شد. ♦️ فهمید چقدر ترسیده‌ام، به رزمنده‌ای که پشت بار تویوتا بود اشاره کرد ماشین را به خط مقدم ببرد و خودش مرا به خانه رساند. نمی‌خواستم بقیه با دیدن صورت خونی‌ام وحشت کنند که همانجا کنار حیاط صورتم را شستم و شنیدم عمو به عباس می‌گوید :«داعشی‌ها پیغام دادن اگه اسلحه‌ها رو تحویل بدیم، کاری بهمون ندارن.» ♦️ خون در صورت عباس پاشید و با عصبانیت صدا بلند کرد :«واسه همین امروز مقام رو به توپ بستن؟» عمو صدای انفجارها را شنیده بود ولی نمی‌دانست مقام حضرت مورد حمله قرار گرفته و عباس بی‌توجه به نگرانی عمو، با صدایی که از غیرت و غضب می‌لرزید، ادامه داد :«خبر دارین با روستای بشیر چیکار کردن؟ داعش به اونا هم داده بود، اما وقتی تسلیم شدن ۷۰۰ نفر رو قتل عام کرد!» ♦️ روستای بشیر فاصله زیادی با آمرلی نداشت و از بلایی که سرشان آمده بود، نفسم بند آمد و عباس حرفی زد که دنیا روی سرم خراب شد :«می‌دونین با دخترای بشیر چیکار کردن؟ تو بازار حراج‌شون کردن!» دیگر رمقی به قدم‌هایم نمانده بود که همانجا پای دیوار زانو زدم، کابوس آن شب دوباره بر سرم خراب شد و همه تنم را تکان داد. ♦️ اگر دست داعش به می‌رسید، با عدنان یا بی عدنان، سرنوشت ما هم همین بود، فروش در بازار موصل! ✍نویسنده: فاطمه ولی نژاد °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• ʝσɨŋ»http://eitaa.com/joinchat/4128309256Ceb3eab9e2f.👆
*⟹✨🗝⟸ این همہ پیام خواندۍ کہ کدام بزرگ چه حرفۍ زد ؛ گفت و گفت و گفت... حالا اینبار تو بگــ🗣ـو چقد کار برای خدا کردۍ بدون ریا؟! چند بار نماز و بہ خواب فروختۍ؟! یا اصلا چقدر دست نیازمند ها را گرفتۍ؟!!! بیخیاݪ اینها👋🏻 بگو ببینم آخرین گناهت کِۍ بود؟(:
"💚 ͜͡͡ 🕊 ͜͡ 🌿"⛗ •"حاج‌حســـین‌یڪتا𓇬 بچہ‌ها‌بہ‌خـــــدا‌ازشھدا‌جلـو‌میزنین‌ اگࢪ‌ڪوفتتون‌بشہ‌لذّت‌گنـــاه‌ڪࢪدن🤐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
• ⃟ ⃟•🌸 میگہ↯ قراࢪه یہ جایێ بلا نازل ڪنم تۆ هێ ناسزا بشنوێ تۆ ثوابشۆ میبرێ اما باید کاࢪی ڪنم خۆبہ از بده جدا بشہ!!! استاد ࢪائفے پۆࢪ🎙 °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•° ʝσɨŋ»http://eitaa.com/joinchat/4128309256Ceb3eab9e2f
عشـ∞ـق‌ یـعـنے یـه‌ پـلاڪ
• ⃟ ⃟•🌸 میگہ↯ قراࢪه یہ جایێ بلا نازل ڪنم تۆ هێ ناسزا بشنوێ تۆ ثوابشۆ میبرێ اما باید کاࢪی ڪنم خۆب
〖↬❥(:🥀✨ ‌بیماࢪ ۆصل تۆام ... شب‌ ها دࢪ پریشانێ ثانیہ ها، ࢪوزها دࢪ اضطࢪاب فاصلہ ها؛ تمام جهانم بێ تۆ تب داࢪد ... ‌طبیب قلب‌ هاێ هجراݩ زده کجایێ!؟💔
عشـ∞ـق‌ یـعـنے یـه‌ پـلاڪ
چـلـه‌‌حاجـت‌ࢪوایۍ🤲🏼 این روزها... دࢪ میـان طـوفان🌪 ‌مشکـلات‌ ۅ سختےها در پـس‌پردۀ انتظـار بـࢪاۍ‌دی
❀〇 ⃟🌸❀ امـࢪوز‌صبـح🍃 ‌ قاصـدڪے‌ࢪا‌دیـدم👀 آࢪزویے‌ڪࢪدم🤲🏻 و "تـــــو" شـدۍ... زیـبـاتـࢪیـن‌تحقـق‌آࢪزۅێ‌مـــــن💫 °•سـه‌ࢪوز‌تـا‌شـࢪوع‌چلـه‌حـاجـت‌ࢪوایے•°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
@shahed_sticker۹۲۳.attheme
123.3K
{•°↬❥‌°•} °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• ʝσɨŋ»http://eitaa.com/joinchat/4128309256Ceb3eab9e2f
۞بســـــم‌اللّٰه‌الـرحمـٰـن‌الرحیــم۞ 📣 ⇦ گࢪوه‌ختم‌قࢪآن‌وذڪࢪ 💠جهت‌حاجت‌ࢪوایےخۅد دࢪگࢪوه‌"ختم‌قࢪآن" و"ختم‌ذکࢪ" نام‌خودࢪابه‌آیدی‌خادمین‌مابفࢪستید. 💫خادم‌گࢪوه‌"ختم‌قࢪآن"👇 🆔 @Khademalali 💫خادم‌گࢪوه"‌ختم‌ذکࢪ"👇 🆔 @Zahrayyy ⇦همچنین‌هࢪشـب‌جمعـه‌ "هیئت‌مجـازی" دࢪکانال‌های‌مجمۅعه بࢪگزاࢪخواهیم‌کࢪد... منتظࢪهمراهےو حضــوࢪگـࢪمتـان‌هستیـمツ _باابࢪاهیم‌ونوید‌دلها‌تاظھور↯ ʝσɨŋ»http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f _عشق‌یعنی‌یه‌پلاک↯ ʝσɨŋ»http://eitaa.com/joinchat/4128309256Ceb3eab9e2f
°•❥ ⃟ ⃟❥• ⸙ࢪسول‌از نظࢪ روحیےخیلےبهم میریخت! ✦تقریبایڪ ماه‌حالـش خـۅب بــۅدیڪ ماه‌بـہ‌هم ࢪیخته!!میࢪفت‌تۅ‌خـودش... ✦وقتهایےڪہ‌میۅمـدخـۅنہ‌بیشتࢪ تـواتاق خـودش بـۅد... حتےگـاهےجلـۅاشتهـاش‌هم‌گࢪفتہ‌میشد! نمیتونست غـذا بخوࢪه⤹ ۅ این‌ها بیشتࢪ‌مۅقعےپیش‌میۅمـدڪہ بࢪاۍیڪےاز دۅستاش‌اتفاق یامشڪلے پیش‌اۅمده بـاشہ⇝ ✦هࢪڪاࢪۍمیڪـردتـامشڪلش‌ ࢪوحل‌کنہ همیـشہ‌بهـش میگفتم: ⤹ "تۅنمیتونےتۅایـن دنیـازنـدگےڪنی..." 🌱‌•|راوۍ: مادࢪبزرگوار °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•° ʝσɨŋ»http://eitaa.com/joinchat/4128309256Ceb3eab9e2f