تاملات فلسفی و کلامی
📌 هویت فلسفه اسلامی (بخش اول) 🔹در باب هویت مستقل فلسفه ی اسلامی از یونان تلاشهای زیادی صورت گرفته و
📌 هویت فلسفه اسلامی(بخش دوم)
🔹 از نگاه علامه طباطبایی دانش و نگاه فلسفی، معرفتی است که از وجدان آدمی برمی خیزد و شکوفا می شود.
از نگاه ایشان معارف فلسفی بر رشته ای از گزاره های وجدانی در وجود آدمی استوار است که عبارتند از:
-اصل وجود واقعیت بیرون از وجود آدمی
- امکان شناخت واقعیت
-امکان انتقال شناخت
-خطاپذیری شناخت آدمی از واقعیت
-و....
این معرفت های وجدانی است که توجه آدمی را به شناخت حقیقی و یقینی واقعیت سوق می دهد و به نقطه ی آغاز سایر معرفت ها و شکل گیری سایر علوم منتهی می شود.
از اینرو معرفت فلسفی را نمی توان به زمان و مکان محدود کرد، فلسفه هیچ موطنی ندارد جز وجدان آدمی.
انسان ها همین که فکر می کنند و از مفاهیم ذهنی (برگرفته از خارج یا غیر آن) موضوع و محمول انتخاب می کنند و "قضیه" می سازند، به حریم فکر فلسفی و دانش فلسفه وارد شده اند؛ چه بخواهند و چه نخواهند؛ چه بفهمند و چه نفهمند.
شرحی از جایگاه فلسفه در ذهن و زندگی آدمی را در کتاب "علی ع و فلسفه الهی" تالیف علامه طباطبایی ره ببینید. هنیئا لکم.
#فلسفه_اسلامی
#علامه_طباطبایی
@philosoficalthouth
📌هویت فلسفه اسلامی (بخش سوم)
🔹استاد شهید مرتضی مطهری، در دفاع از استقلال فلسفه در جهان اسلام و وابسته نبودن آن به فلسفه ی یونان، علاوه بر پذیرش کلام علامه طباطبایی بیان دیگری نیز دارد.
از نگاه ایشان فلسفه در جهان اسلام، برخاسته از یک "حیات تعقلی" است که اتفاقا این حیات تعقلی قبل از ورود فلسفه یونان به جهان اسلام، توسط قرآن کریم و رسول بزرگوار اسلام پایه گذاری شده است.
از نگاه ایشان، عقلانیت برآمده از قرآن و تعالیم دین رفته رفته علوم اسلامی مانند فقه، کلام و... را جهت داد و هنگامی که فلسفه ی یونان وارد جهان اسلام شد، شکل جدیدی از حیات تعقلی به حریم اندیشه اسلامی راه یافت.
علاوه بر کلام که در جهان اسلام، اساسا بر مبنای عقل ایجاد شد، عقل بر مناهج فقهی نیز اثرگذار و تا سالها محل بحث و مناقشه بود.
عقل فقهی، هم در میان برخی فرق اهل سنت و هم در میان قاطبه ی امامیه مورد پذیرش بود. با این تفاوت که عقل در اهل سنت برابر با همان قیاس بود و در امامیه کشف مصالح و مفاسد واقعی.
این دو گونه نگاه (خصوصا نگاه امامیه) به عقل بر خاسته از یک دغدغه فکری بنیانی بود که از همان ابتدا در ذهن علمای مسلمان خلجان می کرد، و همین مسائل بود که سالها بعد، با شکل و قیافه ای دیگر و با نام "فلسفه" به دامن جهان افتاد، در حالیکه این مناقشات در جهان اسلام، از دهه ها قبل به مکتب سازی منجر شده بود.
خلاصه آنکه جهان اسلام پیش از ورود فلسفه یونانی نیز دارای چنین حیات پرباری بود و پیوند آن با فلسفه ی یونان هم خود او و هم فلسفه ی یونان را توانمندتر کرد.
#فلسفه_اسلامی
#شهید_مطهری
@philosoficalthouth
📌خود ذهن
🔹یکی دیگر از مباحث باقیمانده در باب وجود ذهنی، خود مسئله ی "ذهن" است.
مرحوم علامه به تبعیت از حکمای سلف، سه مسئله ی قضایای کلی، قضایای پیرامون معدومات مطلق و صرف الحقیقه را دلیل بر وجود ذهنی معرفی می کند.
بیان ایشان این است که وعاء این قضایا عالم خارج نیست، در حالیکه یقین به صدقشان داریم.
پس اینها در وعاء دیگری ثبوت دارند که "نسمیه الذهن"
اما دیگر درباره خود ذهن و اینکه یک مفهوم واحد چگونه در ذهن های متعدد بصورت یکسان تصویر می شود چیزی افاده نفرموده اند.
سایر کتابها نیز به قدر جست و جوی بنده چیزی در این باره نداشتند.
فلذا این سوالات در باب ذهن همچنان باقیست که :
-این ذهن کجاست و ماهیت خودش چیست؟
- بر فرض پیوند ذهن ها با نفس انسانی، یکسانی صورت های ذهنی در اذهان متکثر چگونه توجیه می شود؟
-آیا هر نفس انسانی یک ذهن مستقل دارد یا اینکه همه ی ذهن ها رقیقه و بارقه ای از یک ذهن کلی هستند؛ فلذا ساختار همگی یکی است.
این سوالات هنوز باقی است.
#وجود_ذهنی
#ذهن
#فلسفه_اسلامی
@philosoficalthouth