یک نکته و اصلاح: دکارت با دوگانه کردن نفس و بدن، در تفسیر این ارتباط، دچار مشکل شد، و هرچند نظام مفصلی برای حل این معضل ارائه نداد، اما شخصا به تاثیر ذهن بر بدن، معتقد بود، و مباحثی هم در این زمینه تدوین کرد؛ اما بعضی پیروان دکارت، از تاثیر متقابل نفس و بدن، انصراف دادند، و به همزمانی اتفاقات نفسانی و بدن، قائل شدند.

آشنایی با #تاریخ_فلسفه_غرب جلسه ۹: - #کانت

ایمانوئل کانت ۱۷۲۴ _ ۱۸۰۴

به علت کرونا، مدرسه تعطیل شده! هفته‌ی بعد هم که دوستان می‌خواهند برای امتحانات آماده بشند! بعدشم که عید است! پس تا مدتی کلاس نیست!!! یا علی... 👋

کرونا و توسل پیام‌هایی این روزها دست به دست می‌شود، توسط بعضی دوستان، به این مضمون که بیاید در حرم! بیاید و توسل کنیم! و هر کسی که توسل کند بیمار نمی‌شود! و اصلاً نیازی به رعایت این مسائل #بهداشتی ( مثلاً اجتماعی نکردن) نیست ! هیچ اشکالی ندارد اگر در حرم حضرت معصومه جمعیت زیاری به صورت فشرده جمع شود و توسل کنند به حضرت معصومه! این افراد کرونا نخواهند گرفت! برای تحلیل این صحبت ها ، باید از مباحث جدی توحیدی آغاز کرد ؛ ما چه نسبتی بین عالم ماده و خداوند قائل هستیم؟ آیا جهان مادی، چیزی افتاده در گوشه ای از عالم است، و خداوند با قدرت علی الاطلاق‌اش، برای مومنین آن را به هر نحو که بخواهد، رقم می‌زند؟ به عبارت دیگر #قوانین جاری و متداول در عالم ماده، قوانینی پیش پا افتاده هستند که در برابر قدرت الهی چیزی نیستند! و خدا هر گاه اراده کند، این قوانین را تغییر می‌دهد. مگر ممکن است که این قوانین از قدرت الهی، قوی‌تر باشند؟ هرگز! اما مسئله ای بسیار #ریز و #حساس در پس این رویکردِ تا حد قابل توجهی توحیدی، وجود دارد! باید دقت کرد، اینکه ایشان معتقدند «قوانین عالم ماده در برابر قدرت الهی چیزی نیستند!» نکته‌ای توحیدی است! اما نکته #دیگری نیز در پس ذهن شان به صورت #مخفی قرار گرفته است، که از آن غافل اند! و آن نکته توحیدی #نیست! بلکه #مشرکانه است! نکته اساسی در نسبت بین #اراده_الهی و #قوانین_عالم_ماده است! با دقت در آن سخنان درباره‌ی کرونا، متوجه می شویم که گویا قوانین عالم ماده در نظر بعضی از ما، چیزی غیر از اراده الهی است! به عبارت دیگر، خداوند تعیین نکرده است که ویروس کرونا به چه نحوه منتشر شود ! بلکه عالم ماده خودش قوانینی دارد! این قوانین برای خودش کار می‌کند ! خداوند اراده نکرده است که ویروس کرونا به چه نحو منتشر شود! بلکه این، ویژگی عالم ماده است! که مبتنی بر قوانینی پیش پا افتاده و سطحی است! به عبارت دیگر ، گویا قرار دهنده و #خالق قوانین عالم ماده، کسی غیر از خدای متعال است! بر اساس غفلت از این نکته که «قوانین عالم ماده نیز به اراده و خواست تکوینی خداوند است» ما دیگر احساس نمی کنیم باید #احترامی به قوانین عالم ماده بگذاریم! چرا که این قوانین، منشا الهی ندارند!!!! و هر وقت خواستیم، به خدا می‌گیم و خدا هم، اراده‌اش را عوض می‌کند! گویا اصلا از ابتدا، #حکمتی در پس این اراده‌ی تکوینی نبوده است!! و ما اگر #میلمان کشید، خدا اراده‌اش را تغییر می‌دهد!! در طرف مقابل، اگر دید توحیدی داشته باشیم، و بدانیم که این قوانین نیز، قوانین الهی است، به تک تک این قوانین احترام می گذاریم! قوانین تکوینی عالم، همچون قوانین تشریعی خداوند، از طرف خداوند آمده است! و احترام به قوانین تکوینی، احترام به اراده الهی است! ✅ پس اگر ما احساس می کنیم که میتوانیم به قوانین عالم ماده، بی‌توجهی کنیم، مبتنی بر این رویکرد است که «این قوانین را حاصل اراده الهی نمی دانیم!» ◀️ پس بیاییم به اراده الهی، احترام بگذاریم! آن هم #تمام اراده‌های الهی. #هم #بهداشت را رعایت کنیم، و #هم #دعا و #توسل داشته باشیم؛ چراکه در روایات آمده است، بعضی مشکلات، رفع نمی‌شوند، #مگر با دعا! دردم از یار است و درمان نیز هم برای توضیحات بیشتر، رجوع کنید به کتاب مختصر «جهان بینی توحیدی» از شهید مطهری، ص۶۹ به بعد، #مرز_توحید_و_شرک

آشنایی با #تاریخ_فلسفه_غرب جلسه ۱۰: - #رومانتیک‌ها - #هرمنوتیک

آشنایی با #تاریخ_فلسفه_غرب جلسه ۱۱: - #هگل (جهان‌بینی، دیالکتیک، شناخت‌شناسی)

ویلهلم فریدریش هگل ۱۷۷۰ _ ۱۸۳۱

آشنایی با #تاریخ_فلسفه_غرب جلسه ۱۲: - #هگل (آزادی، قانون، تاریخ، زیبایی‌شناسی) و کمی بعد از هگل

خداوند به هر يک از شما عطای خاصی بخشيده است؛ اين عطايا را برای كمک به هم به کار گيريد و به اين وسيله، يكديگر را از بركات و مواهب پرتنوع خدا بهره‌مند سازيد. اول پطرس ۴:۱۰ PCB #استعداد، همان هویت فرد است و #استفاده از استعداد، یعنی به فعلیت رساندن #من و #پیشبرد_من؛ استفاده از استعداد، یعنی خودهایمان را در پرتو کمک به دیگران به فعلیت برسانیم؛ و اگر به این کمک تن ندهیم، استعداد ما، مسکوت می‌ماند! و این یعنی سد راه خود، خواهیم بود؛ نکته‌ی جالب این‌جاست، که #خود بودن، موجب ارتباط تنگاتنگ بین ما انسان‌هاست! خود بودنِ ما، در فرض وحدت، محقق می‌شود؛ کسی که از وحدت دوری کند، خودش را متوقف کرده است. #کثرت استعداد، موجب #وحدت انسان‌هاست.

#فلسفه_تاریخ و #تفکر_تاریخی، هرچند بی‌سابقه نبود، اما بعد از هگل، بسیار جدی‌تر شد؛ به خصوص از جهت اهمیت این علم، در ایجاد یک جامعه، و بررسی روندهای تحول در جامعه، و #تمدن‌سازی، که همگی باید مبتنی بر فهم تاریخ، و روندهای تاریخی، و نحوه‌ی تحول اطوار تاریخی باشد. شهید مطهری، در سال ۵۶ و ۵۷، در جلسه با فضلای حوزه‌ی علمیه قم، می‌فرمایند: «ما فکر کردیم که مسائل را به مناسبتِ ألأهمُّ فالأهم از نظر #احتیاجات_روز، مقدم بداریم نه از نظر اهمیت خود مسئله. اگر از نظر اهمیت خود موضوع بخواهد باشد، بحث «خدا در قرآن» مقدم بر بحثهاى دیگر است، بحث «معاد در قرآن» بحث فوق‌‌العاده مهمى است که بعد از آن باید مطرح شود، بحث «نبوت و نبى در قرآن» باز از مسائل خیلى مهم است، و مسائل دیگر. ولى از نظر اهمیت به معناى آنچه که بیشتر مورد #نیاز است، فکر کردیم که مسئله «جامعه و تاریخ در قرآن» را مقدم بداریم چون #الآن [یعنی حدود ۴۲ سال پیش! 😱 ]خیلى مورد احتیاج است. بنابراین بحث آینده ما این بحث خواهد بود: «جامعه در قرآن» و «تاریخ در قرآن» که دو بحث است، هر دو را هم تحت یک عنوان مى‌‌توانیم بیان کنیم: جامعه و تاریخ در قرآن. » (جامعه و تاریخ در قرآن، شهید مطهری، چاپ #اول سال #۹۶!!! ص۱۵) البته بحث فلسفه تاریخ بر اساس مبانی مختلف هستی‌شناسانه صورت‌های مختلفی به خود می گیرد و طرح هگل تنها یکی از انواع ممکنِ طرح مسئله است! شهید مطهری در همین کتاب از ص۲۲۱ به بعد، چند کتاب مختلف را در زمینه جامعه و تاریخ معرفی می کند؛ اما بعد از ایشان در بین فلاسفه شیعه این بحث پیگیری نشد! خود ایشان علاوه بر کتاب مذکور (که نا تمام ماند، و بحثی ناقص را به نمایش می‌گذارد!) کتابی چهار جلدی به نام فلسفه تاریخ دارند که البته آن هم به سبک گفتگو، و در حال تولید است، و نظریه منسجمی ندارد! شاید خلاصه‌ترین و منظم‌ترین کتاب ایشان، جلد ۵ مقدمه‌ای بر جهان‌بینی اسلامی با نام «جامعه و تاریخ» باشد. آقای دکتر نجفی نیز، کتابی با نام «فلسفه تحول تاریخ» دارند که به نظرات شهید مطهری و ابن خلدون، هم پرداخته‌اند. بعد از ایشان متفکر شیعی، با فکر فلسفی، که به مباحث #تفکر_تاریخی و #فلسفه_تاریخ توجه ویژه کرده باشد، استاد #طاهرزاده است! البته متأسفانه ایشان روحیه تدوین مدون همچون شهید مطهری ندارد! و تفکر تاریخی، روحی است که در در کتب مختلف ایشان در زمینه مباحث اجتماعی، منتشر است! برای آشنایی با نظر ایشان من چند جمله‌ای را که توسط یکی از کاربران سایت ایشان نوشته شده و مورد تایید ایشان است، به عنوان خلاصه مباحث ایشان، اما صرفاً به عنوان #آشنایی، خدمت دوستان عرضه می‌کنم. 👇

...شما متذکر حقیقت واحدی هستید که این حقیقت واحد در هر زمان و تاریخی به شکل و صورت همان تاریخ در می آید و در ظرف آن تاریخ، صورت مخصوص خود را پیدا می کند، و انسان هر زمان باید با طهارت و سلوکی که دارد ابتدا آن حقیقت را ملاقات کند و سپس با زیرکی و بصیرت، تصویر آن حقیقت را در تاریخ خود بیابد، و انقلاب اسلامی امام خمینی رحمه الله، تصویر حقیقت در تاریخ امروز است. سنتی هم که شما متذکر می شوید همان روح حقیقت توحیدی و محمدی صلوات الله علیه و آله است، نه صورت حقیقت در گذشته و نه صورت حقیقت در زمان حاضر. پس عمده وظیفه انسان مسلمان انقلابی، درک حقیقت در پرتو انقلاب و امام و شهدا و درک زمانش در مواجهه با حقیقت غرب است و سپس حل مسائل این زمانش است. پس قرار هم نیست که از سنت خارج شویم بلکه آن را در زمان خود به ظهور می رسانیم. مدرنیته هم یعنی دوری از حقیقت که در هر تاریخ، به شکل خودش در می آید و «مدرنیته» شکل امروزی آن است، پس به یک معنا در هر تاریخی یک سنت و یک مدرنیته وجود دارد و سلوک هر انسان در هر زمان، در این نسبت مشخص می شود... http://lobolmizan.ir/quest/23726

🔴 نشر حداکثری به حوزویان علامه #جوادی_آملی: "عالم زمان شناس" ، به شبهه عبائیه نائینی نمی پردازد. به شبهه #کانت و #هگل می پردازد که دانشجویان ما را بی نماز می کند. ♦️ حوزه و فلسفه: ✅ @feghheakbar

آشنایی با #تاریخ_فلسفه_غرب جلسه ۱۳: - فلسفه #قاره‌ای قرن نوزدهم (کیرکگور، نیچه)

فریدریش ویلهِلم نیچه ۱۸۴۴ _ ۱۹۰۰

آشنایی با #تاریخ_فلسفه_غرب جلسه ۱۴: - فلسفه #تحلیلی (فرگه، راسل)

آشنایی با #تاریخ_فلسفه_غرب جلسه ۱۵: - #ویتگنشتاین

لودویگ ویتگنشتاین ۱۸۸۹ _ ۱۹۵۱

آشنایی با #تاریخ_فلسفه_غرب جلسه ۱۶: - کمی مقدمه - #هایدگر

مارتین هایدگر ۱۸۸۹ _ ۱۹۷۶

شعبان مبارک... http://lobolmizan.ir/sound/1124

نگاه الهیاتی استاد طاهرزاده به مسأله کرونا

آشنایی با #تاریخ_فلسفه_غرب جلسه ۱۷ (جلسه پایانی): - دوران #پست‌مدرن

پست‌مدرن در اوایل قرن بیستم، مارسل دوشان، شاشگاهی را به عنوان یک مجسمه به نمایش گذاشت. نظر او این بود که مردم را ترغیب کند تا توالت سرپایی را یک اثر هنری ببینند. چرا که او می‌گفت: آن یک اثر هنری است. این اثر یکی از آثاری است که دوشان آن‌ها را حاضرآماده‌ها (Readymades) می‌نامید. چشمه (دوشان)، شاشگاهی امضا شده با نام مستعار R.Mutt بود که در سال ۱۹۱۷ دنیای هنر را شوکه کرده بود. این اثر در هنر قرن بیستم یک نقطه عطف محسوب می‌گردد و یکی از آثار شاخص هنر مفهومی شناخته می‌شود. ویکیپدیا

نگاهی به «فلسفه غرب»، «اکنون» و «ما» استاد طاهرزاده (۸ ، آذر ، ۹۸) منبع