✅نقد استاد رسول جعفریان به برگزاری همایش تصوف
عطف به صحبت های دوست ما آقای واعظی در دفتر تبلیغات قم که شرحی از همایش تصوف در قم به یکی از علما داده بودند، عرض می کنم. دوستان عزیز! این که پژوهشی در باره تصوف یا هر مسأله دیگری بشود، تحقیقاتی صورت گیرد، آثاری از میراث آن، موافق و مخالف منتشر شود، مطلبی از جدای از این است که یک نهاد تبلیغی که کارش نهادینه کردن اخلاق دینی در جامعه است، به موضوعی بپردازد که بوی تفرقه و تشتت می دهد. سالهاست که این بنده خدا در باره منازعات صوفیه و فرق دیگر تحقیق می کنم و آخرین نمونه هم انتشار کتاب علم الهدی فرزند فیض کاشانی بود که دیدگاه های مهمی در باره صوفیه دارد، اما یادمان باشد که در اواخر دولت صفویه، با احساس تکلیف شماری از علما برای استوار کردن حق! دامنه منازعات مذهبی بالا گرفت و کار دست این دولت داد. در اوج فضاحت اقتصادی که دولت صفوی داشت، و هیچ طلا و نقره ای در کار نبود تا حقوقها پرداخت شود، و آنچه بود با عیار پایین و قلابی بود، علما ـ که هیچ وقت تشویق به کار اقتصادی نمی کنند و فقط به فکر ساختن تمدنی برای پایه احادیث بودند ـ به بهانه تصوف و فلسفه و... به جان یکدیگر افتادند، و دعوای شیعه و سنی، و صوفی و غیر صوفی، و فیلسوف و اخباری ها را جدی گرفتند و کردند آنچه کردند. این را بدانیم که ادبیات عرفانی و تصوف دست کم در زبان فارسی و در عمق جان ایرانی فراگیر بوده و هست، و وقتی شما به جان آن می افتید و با یک نهاد تبلیغی علم مخالفت با آن بر افراشته و علیه آن مقاومت می کنید، شمار زیادی را از خود می رانید. در اواخر صفوی، با آن هم ضعف اقتصادی، و آن هم دشمن، این منازعات همگرایی جامعه را سست کرد، و همه را تحریک به در پیش گرفتن روشی کرد که به واگرایی و تفرقه می رسید. ما امروز شرایط مشابهی از نظر اقتصادی و بی اعتمادی مردم داریم، و در چنین شرایطی نیازمند آن هستیم که همه انرژی مان را گرد هم جمع کنیم نه آن که در اوج بی اعتمادی ها در جامعه، ما هم بر طبل تفرقه بکوبیم. این توجیه از مدیر نخبه و فهمیده دفتر تبلیغات پسندیده نیست که تحت تأثیر برخی از جریانها تفرقه افکن، به اسم کار علمی، بر دامنه این اختلافات بیفزاید، و تازه با این قبیل مطالب توجیه هم بکند. اگر کسی دنبال تمدن اسلامی است، آن هم در دفتری که میز تمدن اسلامی درست شده [!] بهتر است از همه نیروها و توان ها و انرژیها استفاده کند، نه آن که در کشوری که صدها هزار نفر با تفکر عرفانی و ادبیات معطوف به آن نفس می کشند، در مرکز تبلیغات اسلامی در قم، مثلا به تشریح ابعاد انحرافی این قبیل جریانها بپردازد. این را بدانیم که با این قبیل کارها، تعصبات و اختلافات درون جامعه بیشتر شده (و لو یک گام] و تحریکات ناشی از آن هم بیشتر خواهد شد. تجربه نشان داده است که اگر آدم چیزی را باطل هم می داند، باید کم یادش کند تا از بین برود، نه آن که با طرح آن، دیگران را هم تحریک به مقابله کند، و آن وقت این ته بَساط حُسن را هم یک جا قپان کرده و دست دشمن دهد و از پس پانزده هزار قندهاری برنیامده اصفهان با این عظمت، کلا محو شود، بلایی که سر صفویه آمد. شکر خدا، با قدرتی که مجتهدین و مراجع در این زمان و دولت دارند، چه نیازی به این سر و صداها هست!
@jafarian1964
#همایش_تصوف |#پژوهشکده_فلسفه_وکلام
#محمد_تقی_سبحانی|#رسول_جعفریان
https://eitaa.com/philtheo
1:
می گذارم و دست کم بنابه همین قاعده خودتان، دو توصیه به شما می کنم:
۱) ای کاش دست کم این تجربه را در حق این همایش که باطل می دانید، اجرا می کردید و یادش نمی کردید تا از بین برود. البته چون این برنامه همچنان ادامه دارد، در مورد برنامه های بعدی نقد تصوف، این تجربه در ذهن شریفتان باشد
۲) بنابر همین تجربه، زین پس به جای این که شبانه روز به فکر نقد اباطیل عالم و عامی باشید، لطفا در برابر آنها سکوت کنید تا یادشان به کلی از میان برود؛ طرفه آن که شما از باطل های زنده و تازه هم فراتر می روید و از حاشیه نسخهها و گورنوشتهها باطل هائی را نبش قبر می کنید که بشر قرنهاست آنها را به فراموشی سپرده است!
#همایش_تصوف |#پژوهشکده_فلسفه_وکلام
#محمد_تقی_سبحانی|#رسول_جعفریان
https://eitaa.com/philtheo
پژوهشکده فلسفه و کلام
🔺پاسخ استاد سبحانی به استاد جعفریان قبل از هرچیز باید به جناب جعفریان یادآور شوم که شما با ارجاع
✅واکنش استاد رسول جعفریان به پاسخ استاد سبحانی
جناب سبحانی عزیز
اولا از این بابت متاسفم که کسی مانند شما که مدعی تخصص در عالم و آدم است، نمی تواند حتی در یک سطر، از بکار بردن کلمات کینه توزانه و نیش دار خودداری کند. اگر اندکی از ادب و اخلاق عرفانی در زبان فارسی و ایرنی، بویی برده بودیم، بسیار ملایم تر و مهربانانه تر برخورد می کردیم. سابقه این امر را از شما دارم و این نوشته هم نمونه ای از همانهاست.
ثانیا، اگر متن بنده را درست خوانده بودید، می دیدید که اولین سخن این بود که کار علمی امری روا و لابد است، و خود بنده هم به قول شما از بسیاری از اندیشه های کهن انتقاد می کنم، و در همین زمینه تصوف، بارها و بارها، از حوالی سال 1369 تاکنون، دهها متن موافق و مخالف منتشر کرده ام تا فضای بحث بهتر شود. بنابر این، برخلاف گفته شما، فرق میان بحث علمی را با روش های مبارزه جویانه و تحریک آمیز شبیه آنچه در این برنامه مد نظر دارید و در همه جای نوشته تان بر ملاست، می گذارم. اما نوشته شما، و اصولا نفس برگزاری چنین کنگره ای از طرف یک نهاد رسمی حوزوی، نشان می دهد، آنچه در نظر دارید چیزی فراتر از نقد علمی و بیشتر ایجاد موج های اجتماعی و سیاسی علیه این و آن و در این مسیر است. حتی اگر در نیت شما و دوستان چنین نباشد، بنده حق دارم به عنوان یک عضو این جامعه، بگویم که ممکن است این رویه، مشکلاتی را در پی داشته باشد.
ثالثا، مهم ترین نکته بنده این بود که یک مرکزی که میز تمدن سازی دارد، نمی تواند خود را درگیر کار فرقه بازی کند. این کاری که شما می کنید، کاری به ظاهر علمی اما در واقع، زخمی تازه بر زخم های قدیمی و کهنه است. شما برگی از مجادلات بیش از هزار ساله در تمدن اسلامی را دوباره رو می کنید، و بدانید که در عمق جامعه ایران، این جدال، در این سطح و با این روش، راه به جایی نخواهد برد، و زخم ها را نه التیام که مجادلات را بیشتر و عمیق تر خواهد کرد.
توصیه بنده به عنوان یک برادر، به آقای واعظی این بود که نمی شود هم مدعی تمدن بود و هم فرقه بازی به راه انداخت. این کاری که شما می کنید، به راه انداختن جنگ مذهبی است که اروپا را هم در یک دوره طولانی عقب انداخت و امروز به هر زبانی تلاش می کند تا از این موارد فاصله گرفته و همه نیروها را در راه پیشرفت بسیج کند. معلوم است که آنها هم موفقیت کاملی نداشته اند، اما همین که آنجا تلاش می شود تا جلوی این قبیل اختلافات گرفته شود و اینجا همایش برای این قبیل امور برگزار می شود، نشان از تفاوت دو مسیر است. متاسفانه همان طور که زمانی دیگر هم اشاره کردم، ما همچنان در قرن پانزدهم شانزدهم میلادی و درگیر مجادلات مذهبی و دینی هستیم و همه چیز را سعی می کنم از این چشم ببینیم.
اما این که اشاره کرده اید که در گذشته هم این امور بوده، نکته ای است که موید توصیه بنده است. ما عمری را به این جدالها و اختلافات در سطوح اجتماعی بسر برده ایم، و در مواقع، حساس، بیشترین آسیب را از این ناحیه دیده ایم. نمونه صفوی را به عنوان عبرت تاریخ گفتم، نه از بابت استنتاج فقهی، که فرق آن را متوجه نشده اید.
در اینجا باز هم تأکید می کنم، بنده در مقام داوری در باره این قبیل اندیشه ها با آن هم اختلاف نظر و فرقه گرایی ها نیستم که می دانم چه قدر فراز و نشیب دارد. شما خودتان تجربه دارید که یک عمری فلسفی می اندیشیدید و می نوشتید و حالا ساز دیگری سر داده اید. بحثم این است که شرایط حساس کشور ما، با همه مشکلاتی که دارد، و بی اعتمادی وسیعی که جامعه را فراگرفته و مردم را از روحانیون جدا کرده، ما را از این که کاری کنیم تا مشکلات بیشتری داشته باشیم، باز می دارد. در همین قم، موسسات فراوانی هستند که می توانند مباحث علمی خوبی در همین زمینه یا مشابه آن داشته باشند، اما نکته این بود، تأکید می کنم، نکته این بود که ایجاد همایش و کنگره، آن هم از طرف دفتر تبلیغات، با وضعی که می بینیم، بیش از آن که دنبال کار علمی باشد، می تواند منشأ بی اعتمادی بخش هایی از جامعه باشد. اگر به توصیه آن آقا عمل کرده و قم را یک کشور مستقل کرده بودیم و مشغول خود بودیم، دشوار نبود، اما چه کنیم که مدعی جهانداری هستیم و می خواهیم تمام عالم را اصلاح کنیم. یا دست از این ادعا برداریم، یا راهی برویم که بتوانیم قوای خود را برای نجات باقی مانده این قوم صرف کنیم.
#همایش_تصوف |#پژوهشکده_فلسفه_وکلام
#محمد_تقی_سبحانی|#رسول_جعفریان
https://eitaa.com/philtheo
خدمت دوستان عرض می کنم، همه کسانی که این قبیل آتش بازی های فرقه ای را می کنند، به بهانه، حفظ اصول و یکپارچگی است. من هم از جریانهای کاملا متفاوت در میان صوفیه خبر دارم، جمع بسیار قلیلی که هیچ اهمیت و خطری ندارند، اما نگران آن هستم که این قبیل رفتارها، دامنه اختلافات کلی را در جامعه را بیشتر و حس اعتماد را در جامعه ما، در این شرایط حساس، از بین ببرد. فکر نمی کنم، با توجه به نوشته هایی که بنده دارم، کسی تصور کند، قصد دفاع از این گروه یا آن گروه را دارم، عمده یادآوری و آن مثال تاریخی این بود که ما در اوج فش
سی و اقتصادی و اجتماعی و اخلاقی، نباید بیش از این روی اختلافات و تمایزات در این سطح آن هم از طرف نهادهای رسمی، پافشاری کنیم.
#همایش_تصوف |#پژوهشکده_فلسفه_وکلام
#محمد_تقی_سبحانی|#رسول_جعفریان
https://eitaa.com/philtheo
پژوهشکده فلسفه و کلام
✅واکنش استاد رسول جعفریان به پاسخ استاد سبحانی جناب سبحانی عزیز اولا از این بابت متاسفم که کسی مان
✅پاسخ استاد سبحانی به پاسخ استاد رسول جعفری
جناب جعفریان عزیز!
۱.بنده برخلاف جنابعالی که گمان می کنید با تخصص در تاریخ حق دارید در مورد همه امور عالم و آدم اظهار نظر کنید، تنها در حوزه دانشی خود که علوم عقلی و تاریخ این دانشهاست، اظهار نظر می کنم و به لطف الهی در هر جا هم چیزی گفتهام، بلافاصله آمادگی خود را برای شنیدن سخن دیگران در هر جا و از هر کس اعلام کرده ام.
۲.ای کاش شما به متنهای خود در باره دیگران یک بار مراجعه می کردید تا معلوم شود که از«ادب و اخلاق عرفانی» چه بوئی به مشام می رسد؟
۳. به جای پاسخ به پرسشهای بنده، سخن را چنان که شیوه شما در بحثهای گذشته بود، به حاشیه راندید و سیاست و اقتصاد را با فلسفه و اخلاق درهم آمیختید تا به این سوال پاسخ ندهید که آیا علمای حوزه حق ندارند که در جواب موج انحرافاتی که از در و دیوار این مملکت فرو می ریزد، یک همایش علمی برگزار کنند؟! و چرا فکر می کنید که در مورد مصالح دین و دولت، شما بهتر از مدیران یک نهاد نخبه و تخصصی تشخیص می دهید؟!
۴. مگر خدا خطکش کار علمی را به دست شما داده که به خود حق می دهید که در مورد تلاش علمی دیگران هر طور می خواهید، قضاوت کنید و فعالیت خود را عالمانه و کار دیگران را «فرقهبازی» قلمداد کنید و برگزار کنندگان را به « ایجاد موجهای اجتماعی و سیاسی علیه این و آن» متهم کنید! شما چندین سال است که قلم به دست گرفته اید و بر فرهنگ و هویت این مملکت و مذهب چوب حراج میزنید و ما نگفته ایم که این سخنان، چه خطراتی برای جامعهای که از هر سو مورد تهاجم است، به دنبال دارد. اما شما بدون اطلاع از زوایای این موضوع و کارهای انجام گرفته در پشت صحنه، خود را بر کرسی قضاوت قرار دادهاید و قاطعانه بر اصل و فرع یک کار تخصصی و جمعی، حکم می رانید.
۵. اگر کاری که مراجع شیعه آن را پشتیبانی می کنند و علمای شیعه در طول تاریخ صدها کتاب و رساله در باب آن نوشته اند و حتی برای یک همایش کوچک ۳۰۰ مقاله از سوی اساتید و نویسندگان حوزه و دانشگاه ارسال می شود، از نظر شما «فرقه بازی» یا «آتشبازی فرقه ای» است اجازه بدهید که بنده هم افکار شما را «گروهکی» و «روشنفکربازی» بدانم. و بدانید که اتهام زنی سادهترین کاری است که می توان کرد.
۴. بر این باوریم که فرهنگ و تمدن شیعی همواره با آسیبها و آفتهای فراوانی مواجه بوده است که با همت بزرگان مذهب و با تلاش علمی و انتقادی، این مخاطرات تا اندازه بسیار از کیان تشیع دفع شده و راه مکتب درخشانتر از گذشته به پیش رفته است. خدا می داند که اگر مجاهدتهای فقیهان و متکلمان شیعه در طول تاریخ نبود، امروز شیعه با چه اندیشههای پستمایه و آداب دونپایهای دست به گریبان بود! این درگیری فکری و معرفتی، بخشی از هویت و تمدن شیعی بوده و همچنان خواهد بود و آینده تاریخ در مورد صفبندیهای موجود داوری خواهد کرد، چنان که ما در مورد فرقههای انحرافی در تا یخ گذشته داوری می کنیم: و قل اعملوا فسیری الله عملکم و رسوله و المومنین.
#همایش_تصوف |#پژوهشکده_فلسفه_وکلام
#محمد_تقی_سبحانی|#رسول_جعفریان
https://eitaa.com/philtheo