eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4.5هزار دنبال‌کننده
33.8هزار عکس
15.6هزار ویدیو
131 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
دیشب کربلا 😍🖤😍 یکی از دوستانم واسم فرستاده بود گفتم شما رو هم هوایی کربلا کنم 😍😍😍 السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین علیه السلام 🖤🖤🖤🖤🖤 😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭 https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•|میگفت: اگه میخواید هر دو دنیاتون آباد بشه🍃 تا میتونید خودتونو بچسبونید به سیدالشهدا(ع)💔 یه ثانیه هم دامانشو رها نڪنید •|تا مسیرم به درِخانه ات افتادحسین💚 •|خانه آبادشدم،خانه‌ات آبادحسین💚 🏴 https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#حےعلےالصلاه اذان بسیار زیبا با صدای ملکوتی #شهیدحامدبافنده 🏴 #افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از 
💠 سخنگوی قوه قضاییه: ادعای محکومیت برخی افراد به مجازات‌های ۱۷ یا ۱۸ سال حبس صحت ندارد 🔸پرونده ای که بابت شرکت جمعی از کارگران در تجمع غیر قانونی و اخلال در نظم عمومی در استان خوزستان تشکیل شده بود 41 نفر متهم داشته که در مورد تمامی آن ها قرار منع تعقیب صادر شده است. 🔸پرونده هفت نفر از متهمان دیگر که پرونده آن‌ها در سال 1397 از استان خوزستان جهت رسیدگی به استان تهران ارسال شد که اولا به محض صدور رای، ریاست محترم قوه قضاییه دستور داده اند در مرحله تجدید نظر در اسرع وقت رسیدگی عادلانه و منصفانه صورت پذیرد. 🔸ثانیا رای صادره همانگونه که از دستور ریاست محترم قوه قضاییه استنباط میگردد غیر قطعی بوده و اظهار نظر و داوری باید پس از صدور حکم قطعی انجام شود. 🔸ادعای محکومیت برخی افراد به مجازات های هفده یا هجده سال حبس صحت نداشته و حداکثر مجازات متهمان اصلی پرونده هفت سال و برای برخی دیگر پنج سال است. 🔸رابعا، اقدامات مندرج در دادنامه در زمره اتهامات امنیتی است. #تحول_درقوه_قضائیه #برخوردقاطع_بامفاسد 🆔 @seyed_ebrahim_raisi 💯 🆔 @seyed_ebrahim_raisi 💯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂 🔻 💢قسمت شصت و یکم: صلیب سرخ میاد بالاخره نگهبانا و نیروهای بعثی رفتن و درها رو قفل کردن و ما موندیم و غریبی و دردی که از همه جای بدنمون احساس میشد. بچه ها به هم دلداری میدادن و به صبر دعوت می کردن. همه زیر لب ذکر و دعا می گفتن. بعضیا می گفتن بچه ها نگران نباشید و دیگه تموم شد و اینم فقط به خاطر زهر چشم گرفتن اولیه از ما بود. اینجا اردوگاهه. صلیب سرخ میاد و ثبت نامِمون می کنن و میتونیم برای خونواده هامون نامه بنویسیم و دیگه خبری از کتک و شکنجه نیست. هر چه بود این حرفا بد نبود. برای حفظ روحیه و اینکه بتونیم این وضعیت رو تحمل کنیم لازم بود. حالا بمونه که هیچکدوم از این حرفو حدیثای اون شب محقق نشد و بعثیا برای ما خوابی دیگه دیده بودن. هیچ چیزی تو اون شرایط بدتر از مایوس شدن و خودمون رو باختن نبود. هر چه فشار دشمن بیشتر میشد و سختیا مثل سیل و طوفان از همه جهت ما رو احاطه میکرد، همدلی و صمیمیت و از خود گذشتگی و دلداری دادن به یکدیگه هم بیشتر میشد. اون شب استثنائی رو با دلخوشی دادن به هم پشت سر گذاشتیم، غافل از اینکه روزایی سخت تر در پیشه و سرنوشتی به مراتب مخوف تر و هولناک تر در انتظارمونه. هیچوقت فِک نمی کردیم که اولین گروه از اسرایی باشیم که قراره بصورت مفقودالاثر نگهداری بشیم. زمانی که ایران بودیم شنیده بودیم اسرا برای خونواده شون نامه می نویسن و حتی بعضی وقتا عکس می فرستادن. پسر عمه و خود من بنام عباس قادری همون روزای اول جنگ تو قصرشیرین اسیر شده بود و زن و بچه داشت. بعد از مدتی نامه اش اومد و هر چن ماه یه بار از طریق هلال احمر نامه رو به همسرش میدادن و جواب نامه رو براش می فرستادن. ولی وضعیت ما به گونه ای دیگه رقم خورده بود. نه تنها چن هفته و چن ماه بعد ، بلکه هیچگاه تا روز آخر پای صلیب سرخ به اردوگاه نرسید و ما تا آخر مفقود الاثر باقی موندیم. ادامه دارد ⏪ 🏴 https://eitaa.com/piyroo
🍂 🔻 💢قسمت شصت و دوم: گذر از تونل وحشت به آمارِ مرگ دست بعثیا تا روزای آخر اسارت برای شکنجه و به شهادت رساندن بچه باز بود. بارها به ما می گفتن شما برای ایران مُردید. هر وقت بخوایم شما رو میکشیم و همینجا دفنتون می کنیم. البته این فقط یه تهدید نبود ،بلکه واقعیت بود. بسیاری از ما بعنوان شهید اعلام شده بودیم .خونواده خیلی از همین بچه هایی که داشتن اینگونه اذیت و شکنجه میشدن با تصور اینکه تو عملیات شهید شدن و جنازه شون جا مونده براشون مراسم ختم گرفته بودن. اصلا مسئولین جمهوری اسلامی فِک نمی کردن صدام و رژیم بعثی همچین تصمیمی بگیره که دیگه تمامی اسرا رو تا پایان جنگ بصورت مفقودالاثر نگهداری کنه و به صلیب سرخ معرفی نکنه. این تصمیمی غیر انسانی بود که صدام بر ای اِعمال فشار بیشتر به نظام جمهوری اسلامی و مردمِ ایران گرفته بود تا بتونه از اون بعنوان برگ برنده ای استفاده کنه. بالاخره اون شبِ بیاد موندنی و تونل وحشتش تموم شد بدون اینکه حتی جرعه ای آب به بچه ها بِدن، از شدتِ سرما به هم چسبیده بودیم و مثل یه عده بچه یتیم روی کف سرد و سیمانی آسایشگاه سرمونو زمین گذاشتیم و از فرط خستگی خواب رفتیم. خوابی توام با بیدار شدنای مکرر و دردای شدید و سرمای فلج کننده. نه خبری از پتو بود ونه از لباس گرم. تا صبح همچنان آه و ناله خفیف مجروحا بگوش میرسید و از سرما می لرزیدیم. هیچ فریادرسی جز خدا نبود. یاد خرابه های شام و غریبی و غربت اهل بیت میفتادیم و صحنه های دردناک اذیت و آزار قافله اهل بیت و خوابیدن اونا تو خرابه ها برامون مجسم میشد . حالا می فهمیدم اون بزرگواران تو اون سفر پر بلا چی کشیدن. به بی بی زینب متوسل میشدیم و گاهی با همنوایی با قافله اهل بیت خومونو تسکین می دادیم. نمی دونستیم برای فردا چه خواب و خیالی برامون دارن. شرایط عوض میشه یا بدتر میشه. همه چی مبهم بود. افکار متضاد و گوناگون به مغزمون فشار میاورد. نفس ها به سختی بیرون می اومد و گلومون از تشنگی و اضطراب و تعقیب و گریز تونل وحشت خشک شده بود. سرمای کشنده اسفند ماه هم قوز بالا قوز شده بود. پاها و زیر تنه مون که روی کف سیمانی آسایشگاه قرار داشت بی حس و کبود شده بود. ادامه دارد ⏪ 🏴 https://eitaa.com/piyroo
ســنگر، نہ فقط گونےهای شن؛ کہ ایمانِ تو در حراست از قلب‌ات است بس مهم! زیرا آن قلب کہ حرمُ اللہ باشد، باید کہ در امان‌اش بداری؛ مباد داخل گردد در آن، بجز از 🏴 https://eitaa.com/piyroo
🏴 لوح | صدها جوان ما 🌷 فدای علی اکبر حسین علیه‌السلام ▪️ رهبرانقلاب: جوانان شهيد ما در راه آرمانها جان خودشان را فدا كردند... صدها جوان ما ارزش على اكبر حسين را ندارند. هزاران و ميليونها انسان ارزش سيد الشهدا را ندارند اگر امام حسين آن روز فدا نمى‌شد اسلام در اين چهارده قرن نمى‌ماند 🏴 https://eitaa.com/piyroo
خیلی جالبه.... شب عاشورا امام حسین به یارانش فرمود:هرکس از شما حق الناسی به گردن دارد برود .... او به جهان فهماند که حتی کشته شدن در کربلا هم از بین برنده حق الناس نیست.... درعجبم از کسانی که هزاران گناه و حق الناس میکنند ولی معتقدند یک قطره اشک بر حسین ضامن بهشت انهاست....! (شهید دکتر چمران) 🏴 https://eitaa.com/piyroo
(ع) گدای حسین(ع) او نه تنها مداحی خوب، بلکه قاری خیلی خوب هم بود. یک روز در جلسهای که وی هم حضور داشت چراغها خاموش بود و بنده مشغول ذکر مصیبت بودم و از کوفه میخواندم، حال خوبی بود تا رسیدم به اینجا که گفتم: سر بریده امام حسین(ع) بالای نیزه قرآن میخواند. یک دفعه دیدم صدای شهید ترابی از گوشه مجلس به خواندن قرآن بلند شد و همان آیهای را که سر بریده امام حسین (ع) خوانده بودند، با صوت خوبی تلاوت کرد و صدای گریه شدید جمعیت بلند شد.😭😭😭  خاطره سید محمد رستگار از شهید غلامعلی ترابی همتآبادی🌷 https://eitaa.com/piyroo
🕊🍃🕊🍃🕊 🌷صبح روز هفدهم شهریور بود. رفتم دنبال ابراهیم. با موتور به همان جلسه مذهبی رفتیم. اطراف ژاله (شهدا) جلسه تمام شد. سرو صدای زیادی از بیرون می آمد. نیمه های شب حکومت نظامی اعلام شده بود. بسیاری از مردم هیچ خبری نداشتند . سربازان وماموران زیادی در اطراف میدان مستقر بودند. جمیعت زیادی هم به سمت میدان در حرکت بود. مأمورها با بلندگو اعلام می کردند که متفرق شوید. ابراهیم سریع از جلسه خارج شد. بلافاصله برگشت و گفت امیر بیا ببین چه خبره؟ آمدم بیرون تا چشم کار می کرد ازهمه طرف جمیعت به سمت میدان می آمد. شعارها از درود بر خمینی به سمت شاه رفته بود. فریاد مرگ بر شاه طنین اندازشده بود جمیعت به سمت میدان هجوم می آورد بعضی ها می گفتند ساواکی هاازچهار طرف میدان را محاصره کرده اند و... لحظاتی بعداتفاقی افتاد که کمتر کسی باور می کرداز همه طرف صدای تیر اندازی می آمد. حتی از هلی کوپتری که در آسمان بود ودورتر از میدان قرار داشت. سریع رفتم وموتوررا آوردم از یک کوچه راه خروجی پیدا کردم. مأموری در آنجا نبود. ابراهیم سریع یکی از مجروح ها را آورد.. باهم رفتیم سمت بیمارستان سوم شعبان وسریع برگشتیم. تا نزدیک ظهر حدود هشت بار رفتیم بیمارستان. مجروح ها را می رساندیم و بر می گشتیم. تقریبا تمام بدن ابراهیم غرق خون شده بود. یکی از مجروحین نزدیک پمپ بنزین افتاده بود. مأمورها از دور نگاه می کردند. هیچکس جرأت برداشتن مجروح را نداشت. ابراهیم می خواست به سمت مجروح حرکت کند. جلویش را گرفتم. گفتم: آن ها مجروح را تله کرده بودند. اگه حرکت کنی با تیر می زنند. ابراهیم نگاهی به من کرد وگفت اگه برادر خودت بود همین رو می گفتی!؟ نمی دانستم چه بگویم فقط گفتم خیلی مواظب باش. صدای تیراندازی کمترشده بود. مأمورها کمی عقب تر رفته بودند. ابراهیم خیلی سریع به حالت سینه خیز رفت داخل خیابان خوابید کنار مجروح بعد هم دست مجروح را گرفت وآن جوان را انداخت روی کمرش. بعدهم به حالت سینه خیز برگشت. ابراهیم شجاعت عجیبی از خودش نشان داد. بعد هم آن مجروح را به همراه یک نفر دیگر سوار موتور من کرد وحرکت کردم در راه برگشت مأمورها کوچه را بستند. حکومت نظامی شدیدتر شد. من هم ابراهیم را گم کردم! هرطوری بود برگشتم به خانه. عصر رفتم منزل ابراهیم. مادرش نگران بود. هیچکس خبری از او نداشت. خیلی ناراحت بودیم. اخر شب خبر دادند ابراهیم برگشته. خیلی خوشحال شدم. با آن بدن قوی توانسته بود از دست مأمورها فرار کند... راوی: امیرمنجر 🕊 https://eitaa.com/piyroo
🍃🕊🍃 🕊🌷یاد و خاطره شهدای #هفدهم_شهریور گرامی باد🌷🕊 شادی روح شهدا صلوات ┄┅┅✿❀اللهم صلعلی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ❀✿┅┅┄ https://eitaa.com/piyroo
(ع)📜 💕 💛 💛 حر بن یزید ریاحی از همراهان حسین بن علی در واقعه کربلا بود. حر از خاندان معروف بنی تمیم عراق و از رؤسای قبایل کوفیان بود. به‌درخواست ابن زیاد، برای مبارزه با حسین فراخوانده شد.او به سرکردگی هزار سوار برگزیده گشت. گفته‌اند وقتی از دارالاماره کوفه، با مأموریت بستن راه بر حسین بیرون آمد، ندایی شنید که: «ای حر!مژده باد تو را بهشت ...» 🐎 حر با سپاهش در منزل «قصر بنی مقاتل» یا «شراف»، راه را بر حسین بست و مانع از حرکت او به سوی کوفه شد. کاروان حسین را همراهی کرد تا به کربلا رسیدند و حسین در آنجا فرود آمد. حر وقتی فهمید کار جنگ با حسین بن علی جدی است، صبح عاشورا به بهانه آب دادن اسب خویش، از اردوگاه عمر سعد جدا شد و به کاروان حسین پیوست. توبه کنان کنار خیمه‌های حسین آمد و اظهار پشیمانی کرد، سپس اذن میدان طلبید. ظاهراً حر با اذن امام حسین اولین فردی است که به میدان رفت و درخطابهای مؤثر، سپاه کوفه را به خاطر جنگیدن با حسین توبیخ کرد. چیزی نمانده بود که سخنان او، گروهی از سربازان عمر سعد را تحت تأثیر قرار داده از جنگ با حسین منصرف سازد، که سپاه عمر سعد، او را هدف تیرها قرار داد. نزد حسین بازگشت و پس از لحظاتی دوباره به میدان رفت و با رجزخوانی، به مبارزه پرداخت و کشته شد. رجزاو چنین بود: انی انا الحر و ماوی الضیفاضرب فی اعناقکم بالسیفعن خیر من حل بارض الخیفاضربکم و لا اری من حیف همانا من حر هستم که میزبان میهمانانم، شمشیرم را بر شما فرود می‌آورم و حمایت از بهترین کسی که ساکن بلاد خیف شده می نمایم و می زنم شما را و باکی از شما ندارم. ‌ در زمان شاه عباس صفوی مرقد حر ساخته شد. .... 📗ابصار العین، ص ۱۱۵ و ۱۱۶ 🏴 https://eitaa.com/piyroo
💠تفسیر زیارت عاشورا ⬅️قسمت دوم 📖ما با خواندن زیارت عاشورا اظهار نظر زبانی خودمان را نسبت به محبت امام حسین (ع) می گوییم. حالا سوال؟ از کجا بفهمیم پیش امام حسین چه جایگاهی داریم و دیدگاه امام حسین و یا دیدگاه امام زمان (عج) نسبت به ما چگونه است؟ 📔در کتاب ″اصول کافی- ج۲، ص۶۵۲″ امام صادق (ع) در روایتی یک معیار خیلی عالی می دهد، اگر می خواهید بفهمید چه جایگاهی پیش امام حسین (ع) و بقیه اهل بیت و خدا دارید قلبتان را آزمایش کنید ببینید آن فرد پیش شما چه جایگاهی دارد. 📌و مثل همین حدیث را از امام رضا (ع) داریم که؛ طرف به امام رضا می گوید برای من دعا کن! امام می گوید فکر می کنید برای شما دعا نمی کنیم همواره داریم برای شما دعا می کنیم، بعد گفت آقا من را دوست دارید و چقدر برای من دعا می کنید؟ امام رضا گفت ببین من پیش تو چه جایگاهی دارم به همان میزان پیش من جایگاه دارید. ⚠️حالا اگر ما می خواهیم بدانیم در دید امام حسین (ع) و یا امام زمان (عج) چه جایگاهی داریم و امام زمان ما را چطور نگاه می کنند باید به قلب خودمان رجوع کنیم و ببینیم امام زمان در قلب ما چطوری است! آیا وقتی اسم حضرت می آید احترام می کنیم. 👤آیت الله صافی گلپایگانی مسن ترین مرجع تقلید است ایشان در عرصه مهدویت خیلی کار کردند و کتاب منتخب الاثر را نوشتند که همه احادیث مهدویت را در آن جمع کرده اند. ایشان در این سن و سال هر موقع هر کدام از اسامی امام زمان (عج) نه فقط قائم بلکه هر کدام از اسامی امام زمان می آید بلند می شود و احترام می کند. فردی با آن سن و کمر درد و پا درد وقتی این همه به حضرت احترام می کند شما ببینید حضرت چقدر این فرد را دوست دارد و به آن فرد لطف و محبت می کند. ⁉️اگر می خواهید ببینید جایگاه ما نسبت به امام زمان چطور است؟ باید ببینیم به امام زمان (عج) چه محبتی داریم. اگر امام زمان را ناظر بر اعمال می دانیم و به راحتی غیبت و.. گناه می کنیم پس نباید انتظار داشته باشیم که ما پیش امام زمان خیلی مقام بالایی داریم و مثل مالک اشتر هستیم برای حضرت علی و.. نه، نمی توانیم! چون ما آن حد محبت را کامل نکردیم‌. 📚کلمه ی زیارت در فرهنگ عربی از ریشه زَور می آید زور یعنی عدول کردن از همه چیز و میل کردن به یک چیزی، میل و رغبت پیدا کردن به سمت چیزی. یعنی ای انسان وقتی به زیارت امام رضا (ع) و اهل بیت می روی از همه چیز خودت، از مادیات دست بکش و میل و رغبت پیدا کن به سمت آن امامی که داری می روی. (عدول کردن یعنی دست کشیدن از همه چیز). 🔹 ادامه دارد ... 🎤استاد احسان عبادی https://eitaa.com/piyroo
🔆 امشب هم، عاشقانه و با شوق، زمزمه کن صلوات خاصه امام رضا (ع) رو: اللهّـــمَ صَلّ عَلي عَلي بنْ موسَي الرّضـا المرتَضی، الامــام التّقي النّقي و حُجَّّتكَ عَلي مَنْ فَــوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثري الصّدّيق‌ الشَّهيد صَلَوةً كثيرَةً تامَة زاكيَةً مُتَواصِلــةً مُتَواتِـــرَةً مُتَرادِفَـــه كافْضَل ماصَلّيَتَ عَلي اَحَدٍ مِنْ اوْليائِكَ 🍀 🏴 https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#حےعلےالصلاه اذان بسیار زیبا با صدای ملکوتی #شهیدحامدبافنده 🏴 #افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo
#پدرانه #جوان #شهید دل کندن سخت است اما خونِ تـو رنگین ‌تر از « علی اکبر حسین » نیست دلم را از تـو ، برایِ حسیـن و آقـازاده ی حسیـن ڪَنـدم ... #علی_اکبرهای_خمینی https://eitaa.com/piyroo
🌹🕊🌹🕊🌹 یاد و خاطره #شهدای #یوم_الله_هفده_شهریور ، سال 1357 و دانش آموز #شهیده ، شاخص سال ۱۳۹۳ #محبوبه_دانش_آشتیانی گرامی باد . #روحشان_شاد #یادشان_گرامی #راهشان_پر_رهرو https://eitaa.com/piyroo
گذری کوتاه بر زندگی در غروب يكي از روزهاي سرد بهمن سال ۱۳۴۰ به دنيا آمد. سال‌هاي ابتدايي را در مدرسه رفاه كه كانون فرزندان مبارزان سياسي بود، با جديت و كوشش تمام گذراند و در سايه توجهات پدري روحاني و روشنفكر و نيز محيط مساعد خانه و نيز مدرسه، شالوده ايماني عميق در قلبش نهاده شد. در دوره راهنمايي تحصيل مي‌كرد كه مزدوران رژيم، مدرسه رفاه را بستند و به ناچار به دبيرستان هشترودي رفت. محيط دبيرستان براي فعاليت‌هاي ديني و سياسي، مساعد نبود. با اين همه محبوبه و دوستانش، از هر وسيله و امكاني براي فعاليت‌ سود مي‌جستند. در دو سال آخر دبيرستان، همزمان با اوج‌گيري مبارزات در سطح جامعه، درس براي تبديل به مسئله‌اي فرعي شد، هر چند پيوسته شاگرد ممتازي بود. به مرور زمان و با افزوده شدن آگاهي‌هاي نسبت به مسائل محيط و رشد فكري و پختگي بيشتر، با عزم يك مسلمان رشيد، به شكلي جدي وارد عرصه مبارزات شد. فردي بسيار منظم، جدي و دلسوز بود كه احساس مسئوليت، با مهرباني و شور در وجودش آميخته بود و مي‌توانست مسائل را با دقت تحليل كند. فرياد مردمان مظلوم و بي‌پناه را مي‌شنيد و ناله آنان، همچون گلوله‌اي سربي كه سرانجام قلب او را شكافت، تا عمق جانش نفوذ مي‌كرد. چشمان تيزبين ستم‌ها را خوب مي‌ديد و گوش‌هايش ناله‌ها را مي‌شنيد و دلش تنها براي ايمانش مي‌تپيد و چنين ويژگي‌هايي، طبيعتاً چنان فرجام غبطه برانگيزي در پي دارد و بدين گونه بود كه در و در روز به خود در تا حضورش مطلع صادقي بر حضور ايراني در عرصه‌هاي نبرد حق و باطل باشد. https://eitaa.com/piyroo