eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4.3هزار دنبال‌کننده
35هزار عکس
16.3هزار ویدیو
133 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید همت .flv
1.23M
کلیپ #شهیدهمت_بسیجی #روحش_شاد #یادش_گرامی #راهش_پر_رهرو #افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo
🌴🌹🥀🕊🥀🌹🌴 فرازی از وصیت نامه (حسن باقری) فعلاً انقلاب ما همچون برای همه در آمده است و یاوری برای همه جهان ... ما با هیچ دولت و کشوری نداریم و با تمام جهان هم سر جنگ داریم و در رابطه با این هدف جنگ با یزید است ... در این موقعیت زمانی و مکانی ، جنگ ما جنگ و است و هر لحظه مسامحه و غفلت ، خیانت به و و پشت پا زدن به و ملت ما باید خود را آماده هرگونه بکند ... در چنین میدان وسیع و این هدف رفیع و ، دادن و دادن و ، امری بسیار و پیش پا افتاده است و کند که ما توفیق متعالی در راه با را پیدا کنیم ... https://eitaa.com/piyroo
🕊🌹🥀🌴🥀🌹🕊 ماه های آخر می گفت : از خودم بدم می آید . خسته شدم از بس برای مجلس شهدا سخنرانی کرده ام . از وقتی آمده ام جبهه ، ماه ها را می شمرم که سر سی ماه جواب و مزد کارهایم را از خدابگیرم . قبل از عملیات ،خانم و بچه هایش از اصفهان آمدند اهواز دیدنش . هادی کوچولو تا او را دید ، پرید بغلش و گفت : "بابا! چراصدام هنوز شما را نکشته ؟" حاجی غش رفت برای هادی . قبل از رفتن ، زیارت حضرت زهرا (س) خواند . ایام فاطمیه بود . رمز عملیات هم یا زهرا (س) ! عملیات که شروع شد، حاجی گفت : فلانی! من در اين عمليات اجر خودم را از خدا مي‌گيرم . شب دوم عملیات بود . حاجی از سنگر رفت بیرون وضو بگیرد،اما دیگر بر نگشت . تركش خورده بود به سرش . بردنش بیمارستان . چند روز بعد 12 بهمن 65، شهید شد . آن روز، روز شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) بود https://eitaa.com/piyroo
🌷یوسف_فدایی‌_نژاد یه هزارتایی داشت و هرشب ذکر می گفت، به دلیل زیادی که ایشون تو یک روز می فرستاد به معروف شده بود و نام شده بود . بعضی دوستان به ایشون میگفتن که دلیلش ارادت خیلی زیاد آقا به مادرمون خانم (سلام الله علیها) بود... نوای ملکوتی در تلاوت کریم داشت و هرکسی رو باصداش تحت تاثیر قرار میداد. آقا از بسیار خوبی برخوردار بود و همیشه لبخند به لبش بود و خاصی تو وجودش دیده می شد که با اولین برخورد، طرف رو مجذوب خودش میکرد. بمب روحیه بود. همیشه وقتی بیسیم لازم نبود پشت بیسیم نوحه می خوند و رفقا رو به فیض میرسوند. می گفت با سن کمش به ما درس های بزرگ می داد. می گفت بابا اول وقت رو نباید فراموش کنیم. یادمه بعد افرادی اومده بودن که نمی شناختیم و میگفتن ما کسی رو نداشتیم که کمکمون باشه اما آقا مخفیانه به ما کمک می کرد و ما مثل بچه خودمون دوسش داشتیم. همیشه دست بوس و بود و به خانواده می گفت : چطوری ! چطوری ! ناراحت می شد و میگفت من می خوام ببینم . می گفت نه مامان حالا زوده. https://eitaa.com/piyroo
🌷 خدایا مرا به خاطر گناهانی که در طول روز با هزاران قدرت عقل توجیهشان می‌کنم ببخش . آنان که به من بدی کردند، مرا هشیار کردند آنان که از من انتقاد کردند، به من راه و رسم زندگی آموختند آنان که به من بی اعتنایی کردند ، به من صبر وتحمل آموختند آنان که به من خوبی کردند ، به من مهر و وفا ودوستی آموختند پس خدایا: به همه ی آنانی که باعث تعالی دنیوی واخروی من شدند ، خیر ونیکی دنیا وآخرت عطا بفرما . ‍‌ https://eitaa.com/piyroo
قبل از یه شب اومد خونه گفت خیلی دلم واسه میسوزه، اگه من اتفاقی واسم بیوفته، تو مدرسه همه بچه ها میدون طرف باباشون، دختر من بابا نداره دو ماه قبل از ریش گذاشته بود، هرچقدر بهش اصرار می کردم ریشاشو بزنه می‌گفت مگه ندیدی همشون ریش دارن، منم می‌خوام بشم، بعدا با شما مصاحبه میکنن شما باید بگین اینجوری می‌گفت اونجوری می‌گفت.... راوی: https://eitaa.com/piyroo
پروردگارا؛ رفتن در دست تو است، من نمی‌دانم چه موقع خواهم رفت، ولی می‌دانم که از تو باید بخواهم مرا در رکاب امام زمانم قراردهی و آنقدر با دشمنان قسم خورده‌ات بجنگم تا به فیض شهادت برسم. 🌷 ‍‌ https://eitaa.com/piyroo