eitaa logo
اشعار مارال افشون
259 دنبال‌کننده
66 عکس
38 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
بر روی بوم فاصله ها درد می کشیم یک انتظار یخ زده و سرد می کشیم پاییز نه،همیشه جهان را از این به بعد تا رویش ظهور شما زرد می کشیم @poem12
ابرِ پر از بغضی نشسته در نگاهم با ریتم باران شعر می گویم همیشه با هر چه فکرش را کنی یادت میفتم حتی بخار روز پاییزی به شیشه @poem12
تاریخ لب گشوده و صاحب قلم شده تنها مدینه نیست، جهان محتشم شده پهلوی شعر ناب ولایت شکسته شد دیوان آل فاطمه نا منتظَم شده تنها نه شعر محسن(ع)و زهرای مرضیه(س) یک سوم از چکامه ی سادات کم شده لولاک...آفرینش هستی برای چیست؟! ام المدار عالم و افلاک خم شده! "هر جا نگاه می کنم آنجا مزار اوست" این بیت های خسته ی ما هم حرم شده! السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ خَيْرِ خَلْقِ اللَّهِ‏ @poem12
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
این بغض را هرآینه پرپر نمی کنم غم را درونِ سینه مکدّر نمی کنم باید بُرید گیسِ بلندِ خیال را مِن بعد روسریِ غزل سر نمی کنم پاشویه می کنند مضامینِ تَر مرا جز با لهیبِ عشق گلو تر نمی کنم آه ای لحد بیا به دلم ضربه ای بزن در گورِ شعر مُردم و باور نمی کنم https://eitaa.com/joinchat/1968177341C2c40328284
خوب میدانم که از خود هجرتی باید کنم با رسول عشق از نو بیعتی باید کنم پایه های اعتقادم اندکی لق میزند در حرای خویش با خود صحبتی باید کنم @poem12
باید به شعرهای خود ایمان بیاورم دل را برای بندگی الان بیاورم باید از آسمان حرای تغزلم با وحی عشق ،آیه ی باران بیاورم باید برای شان نزول ترانه ام آیات محکم از دل قرآن بیاورم باید برای رد شدن از نیل زندگی آخر عصای معجزه گردان بیاورم باید برای سنگ بنای رسالتم از بی کرانِ عاشقی انسان بیاورم یا ایها الحبیب!من آماده ام فقط با یک اشاره، محضرتان جان بیاورم @Poem12
مثل غنچه روز و شب در اضطراب افتاده ام باز یادِ دیگِ بی رحم گلاب افتاده ام تا نگاهم میکنی انگار در منظومه ی چشم هایت زیرِ بارانِ شهاب افتاده ام لا به لای سطرهای بی سروته مانده ام قصه ای تکراری ام ،کنج کتاب افتاده ام با مرور خاطرات دور هر شب تا سحر ساکت و بیدار در آغوش خواب افتاده ام گندمم، ناچار از جبر و فشار زندگی با دلِ خون زیرِ سنگِ آسیاب افتاده ام مادرم میگفت از عاشق شدن پرهیز کن بعد عمری یاد این حرف حساب افتاده ام نیمه شب در کوچه های ظلم و استبداد دل فکر راه اندازی یک انقلاب افتاده ام https://eitaa.com/joinchat/1968177341C2c40328284
همین که چشم های تو پر استعاره می شود چهار پاره ی دلم،هزار پاره می شود صدا که میزنی مرا سیاهچاله ی دلم زمینِ بازیِ هزار و یک ستاره می شود برای لحظه ای سکوت میکنی و ناگهان ترانه های عاشقانه نیمه کاره می شود سکوت می کنی...سکوت می کنی و بعد از آن زبان رسمی جهان فقط اشاره می شود سکوت میکنی و واژه واژه بغض می کنم نهاد عشق تا همیشه بی گزاره می شود ببخش اگر گلوی دفترم که خشک می شود نتیجه اش دوخط خیالِ بدقواره می شود @poem12
زندگی با تپش قلب تو جریان دارد قلم از گرمی دستت نفس و جان دارد عشق میباری و از یمن وجودِ ماهت بیت بیت غزلم نغمه ی باران دارد شعرمعنی شده در موی سفیدت مادر دل به اشعار سپیدِ سرت ایمان دارد در تو ای آینه ی مهر ،خدا را دیدم چشمت انگار هدایتگرِ عرفان دارد غزل از شرحِ کراماتِ تو درمانده شده وصف چشمان تو صد دفتر و دیوان دارد روزت مبارک بهترینم،مادرم❤️ @poem12
چند وقتی هست دریا عاشق ساحل شده ساحل از یمن وجود عشق دریا دل شده بارش احساس بر انبوه سبز زندگی... خانه سمت استوای دست تو مایل شده @poem12
چشم شیطان کور احوالم کمی بهتر شده از صدای خنده هایم گوش دنیا کر شده چشمه چشمه واژه می جوشد درون دفترم دشت سرسبز خیالاتم غزل پرور شده باز بر خاک دلم باران مضمون می چکد طبع شعرم چند روزی می شود خودسر شده لقمه ی احساس می گیرم برای عاشقان در وجودم دست های عشق نان آور شده من همان جام بلور کوره ی خوشبختی ام یا همان بانو که بعد از سال ها مادر شده
باران مرا به یادِ تو آیا می‌آوَرَد؟ باران‌ تو را به یادِ من اما می‌آوَرَد
1_1060287746.mp3
7.56M
یا صاحب الزمان ...
خوب میدانم که از خود هجرتی باید کنم با رسول عشق از نو بیعتی باید کنم پایه های اعتقادم اندکی لق میزند در حرای خویش با خود صحبتی باید کنم @poem12 بعثت پیامبر اکرم(ص) مبارک باد🌹
بذر عشقم را به روی سنگ اگر می کاشتم بعد عمری لااقل یک خوشه گندم داشتم... @poem12
دم عیدی دوباره دفتر دل را تکان دادم نشستم پشت میز و کار دست آسمان دادم به هر شب زنده دار عاشقی دیوان پروین را به جای مهر و تسبیح و مفاتیح الجنان دادم نشستم پشت میز ماه با پروین غزل خواندم به این منظومه ی دیوانه با هر بیت جان دادم به هر کس کهکشان خاطراتم را رصد می کرد مدار چشم های کهربایت را نشان دادم به عمق چاله های سرد و تاریک خیالاتم مضامین سپید و واژه های بیکران دادم @poem12
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مثل دریایی که موجش عاشق ساحل شده من همان لیلام،مجنونم ولی عاقل شده
تمامِ آرزوها را شبی بر باد خواهم داد خبر از نیمه ی غمگینِ یک خرداد خواهم داد نمی بینی مگر گوشی بدهکارِ عدالت نیست؟ پس از این بی صدا در گوشه ای فریاد خواهم داد تملق،چاپلوسی،دسته ای گل های مصنوعی به جای تیشه اکنون خدمتِ فرهاد خواهم داد به قلبِ ساده و یک رنگِ خود در اولین فرصت کمی تزویر و نیرنگ و دورویی یاد خواهم داد
عشق را ناخوانده از بر می کنم عقل را آهسته پر پر می کنم گفته بودی دوستم داری؟درست! ساده هستم، زود باور می کنم
گاهی شبیه ناله های گنگ کودک گم میشوم ما بین آدمهای کوچک من عشق میخواهم از این دنیا و اهلش نادان به دستم میدهد مشتی عروسک با هر غزل غم ها سرم آوار گشته بوده قدوم شعر هایم نا مبارک اینجا کسی حتی زبانم را نفهمید باید ببندم بار و بندیل اندک اندک
آرام آمد،با متانت،سر به زیری شد شانه اش تنها پناه فصل پیری طوفان شد و قلبی شکسته لنگر انداخت در ساحل امنِ دلِ دریاضمیری با رقص امواج نگاهش بی هوا برد این مرغ تنهای مهاجر را اسیری چه فایده طبعت دوباره پا بگیرد وقتی که روی واژه ی تقدیر گیری آن شب که گرمای حضورش را نداری باید در آغوش غزل هایت بمیری
گرفته قلبِ بهار از سکوتِ دلگیرم ببار ابر ترانه ،شکوفه ای پیرم غریب،مثل حروف مقطعه هستم میانِ این همه آیه بدونِ تفسیرم
در سایه ی درخت نادانی خواب بودیم، که سیبِ تفکر با جاذبه ی کلامِ ارزشمندِ شما بر دفتر وجودمان افتاد و کودکِ عقلمان را بیدار کرد.🍎 ✨ای پیامبر مهر✨ ای که تنها مزد رسالتت را روشنایی اندیشه ی ما قرار دادی! ای که در حرای دلمان عشق را نازل کردی! مابه نور قلمتان ایمان آورده ایم ! آری... شما تفسیر آیه های از خودگذشتی و محبت هستید. هزاران معجزه از نفستان میبارد. و در مکتبتان هر روز قبایلی را از اعماق درّه ی ظلمت و جهل، به سوی قلّه ی تفکر وانسانیت هدایت میکنید. کلاسِ شما حرم امن الهیست! و طلوعِ امید هر روز در آستانِ علمِ شما رقم میخورد. ❣استاد عزیز؛❣ ما به آیات مهر شما مومنیم! به رقص قلمتان بر لوح هستی! به نجابت و قداست واژه هایتان! به راستی شما از کدامین آسمان نازل شده اید؟!!! 🌸روزتان مبارک🌸 ✍مارال افشون
گودال دلتنگی،هزاران واژه ی بی سر یک دشت بیت زخم خورده،لکنت دفتر با کاروان شعر ها تا کربلا رفتم من رو به راهم،زنده ام،اما نکن باور صل الله علیک یا اباعبدلله الحسین علیه السلام
بیزارم از سیاهی تنپوش خاطرات از عطر تلخ و کهنه ی آغوش خاطرات تابوت لحظه های مرا برده با خودش، تقویم بی ملاحظه بر دوش خاطرات https://eitaa.com/poem12
ای ناب ترین سوژه ی نقاشی دنیا طعنه زده چشمان تو بر آبی دریا بر بوم دلم طرح نگاهت شده تکمیل احسنت عزیزم به تو معشوق توانا https://eitaa.com/poem12