🔻 محمد علی فروغی و برساخت هویت در ایران |
بخش دوم
✍ یحیی حمدی
▫️ب) فرهنگستان زبان
پهلوی؛ دولت-ملتی مبتنی بر معاهده وستفالی که تعریفی یوروسنتریک داشت و همسانی فرهنگی از اصول آن بود، بنا نهاد. در این تعریف از دولت-ملت؛ زبان کشور همسان و یکسان پنداشته و دیگر زبان ها نه تنها نادیده بلکه انکار می شد و گاه نیز ممنوع!
در ادامه این سیاست گذاری فرهنگستان زبان بر مبنای مدل آکادمی فرانسه ، در سال 1314 تاسیس شد که تلاش داشت زبان فارسی را خالص کند و لغات عربی و دیگر زبانها را از آن بزدایند و اگر معادلی بر آن نیافتند از کلمات باستانی بهره برند. غیر از این؛ فرهنگستان بر اساس اساس نامه اش موظف بود برای هدایت افکار جامعه به #ادبیات و #فرهنگ_ملی ، اقدامات لازم را انجام دهد.
این موضوع دو پیامد عمده به همراه داشت: ابتدا تهاجم به میراث غنی ایران اسلامی، از طریق جایگزین کردن واژه های نو به جای واژه های عربی و دیگری نادیده و #بیگانه انگاشتن ( غیر ملی) زبان های دیگر رایج در ایران ( اقوام ایرانی)
محمد علی فروغی بنیانگذار و نخستین رئیس فرهنگستان زبان بود. رساله پیام به فرهنگستان او؛ نشان دهنده ی دیدگاه وی درباره فرهنگ، ملیت و زبان است: از نظر او ملیت و فرهنگ ایرانی مبتنی بر زبان فارسی است و بر همین مبنا فرهنگستان نیز باید حافظ قومیت ایرانی باشد:
"زبان آئینه فرهنگ یک قوم است و فرهنگ مایه ارجمندی و یکی از عامل های نیرومند ملیت است. هر قومی که فرهنگی شایسته اعتنا و توجه داشته باشد زنده و باقی است و اگر نداشته باشد نه سزاوار زندگانی و بقاست و نه می تواند باقی بماند... من #ملیت_ایرانی را مبنی بر #فرهنگ_ایرانی می دانم و نمایش فرهنگ ایرانی به #زبان_فارسی است... به عقیده من فرهنگستان هیئتی است که باید نگهدار زبان فارسی و فرهنگ ایرانی باشد که در نتیجه حافظ قومیت ایرانی است." (فروغی،1384: 101) بنابراین ملیت و فرهنگ ایرانی را با زبان فارسی یکی قلمداد می کند.
از نظر او دو مسئله عمده در ارتباط با زبان فارسی وجود دارد :
عیب زبان فارسی آمیختگی با #زبان_عربی است و نقص آن این است که از جهت اصطلاحات فقیر است ... به سبب ترقیاتی که در چهار پنج قرن اخیر در علم و حکمت و صنعت روی داده فاقد بسیاری از اصطلاحات هستیم که به آن سبب زبان ما همه مرادف های امروزی ما را به درستی نمی تواند ادا کند.(همان:104)
فروغی در این نامه با وجود باور عمیق به تجدد خطرهای آینده برای زبان فارسی را نیز متذکر می شود: اگر در گذشته این عیب در زبان ما پیدا شده که آمیخه با عربی گردیده است در آینده این خطر در پیش است که عیبش بیش شود به اینکه آمیخته به زبان های بیگانه دیگر گردد(همان:105)
اما او باید می دانست وقتی سازه هویت ایرانی را مبتنی بر باستان و تجدد بنا می کند بدیهی است بیشتر از زبان فارسی، عربی زدایی می شود تا زبان های دیگر مثل زبانهای اروپایی؛ چنان که شد .
خوانش فرهنگستان از ایران (آن چنان که از اساسنامه اش پیداست) و نیز خوانشی که فروغی از ایران ارائه می دهد ( فرهنگ ایران را به ادبیات و سپس به زبان فارسی تقلیل می دهد) فرهنگستان را به یک نهاد #ایدئولوژیک و فروغی ( به قول سید جواد میری در جایی نسبت به جواد طباطبایی مطرح کرده است) حداقل در این مقوله تنها به یک #ایدئولوگ بدل می کند و نمی توان وی را اندیشمند نامید.
با این برساخت ناقص از هویت ( باستان گرایی و حذف اسلام و انکار هویت اقوام ایرانی) به میراث غنی ایران اسلامی تهاجمی عمیق صورت گرفت و نیز از ادبیات غنی سایر زبان ها در ایران محروم شدیم ( اینکه زبان مشترک ایرانیان فارسی تقویت شود بحثی نیست که لازم نیز هست اما این به معنای نادیده انگاشتن و انکار سایر زبان ها در ایران نیست اما این رخ داد)
ناکارآمدی این پروژه نیز خود را در پهلوی دوم( در سال ۱۳۲۵ در جریانات آذربایجان و مهاباد) و بعدها در بروز انقلاب اسلامی نشان داد ( واکنش به تقلیل هویتی) و با انقلاب اسلامی متوقف شد اما هنوز هم ایران، درگیر این برساخت ناقص هویتی است و روشنفکران دیگری راه فروغی را ادامه می دهند.
#جامعه_شناسی_تاریخی
#دولت_ملت
#محمد_علی_فروغی
#هویت_ایرانی
#پهلوی
📖 جامعه شناسی مردم
✅ @Popular_Sociology