🔻ضربه از خودی داستانی دیرین در سرزمین ما !
✍ علیرضا زادبر
▫️آقای بیرانوند داستان، داستانِ دیروز و امروز نیست. این چهره مغموم و مستاصل پس از ضربه خوردن ناخواسته از "خودی ها" داستان همیشگی ما در تاریخ این مملکت است. حالا تازه اصابت شما ناخواسته و در اثر اتفاق بود. ما در تاریخ این مملکت لحظات و شخصیت هایی داشته و داریم که آگاهانه و به عمد به ایران آسیب زدند...
ادامه در 👇👇👇
📖 جامعهشناسی مردم
✅ @Popular_Sociology
🔻ضربه از خودی داستانی دیرین در سرزمین ما
✍ علیرضا زادبر
▫️آقای بیرانوند داستان، داستانِ دیروز و امروز نیست. این چهره مغموم و مستاصل پس از ضربه خوردن ناخواسته از "خودی ها" داستان همیشگی ما در تاریخ این مملکت است. حالا تازه اصابت شما ناخواسته و در اثر اتفاق بود. ما در تاریخ این مملکت لحظات و شخصیت هایی داشته و داریم که آگاهانه و به عمد به ایران آسیب زدند.
وقتی امیرکبیر برای مذاکره بازپس گیری بخشی از خاک ایران برای مذاکره با عثمانی رفت، خودی ها پیغام دادند "امیر بی جهت پافشاری می کند! عزلش کنید و به ایران بازگردد" اما پافشاری امیرکبیر بر سر این بود که "محمره" خاک ایران است! ایستاد، بیمار شد به دفتر کارش حمله بردند، مدارک را سوزاندن اما امیرکبیر بازنگشت تا حق ایران را اثبات کند. وقتی همین امیر کبیر به مقام صدرات رسید؛ خودی ها از درون دربار توطئه کردند، سفارت انگلستان میدان داری کرد و ما باختیم.
وقتی در ملی شدن صنعت نفت مقابل انگلستان ایستادیم، "خودی ها" اختلاف ایجاد کردند، مصدق شکست خورد و به انگلستان باختیم! نفتمان را بردند!
زمان جنگ با صدام، ما مظلومانه مشغول دفاع بودیم! رجویِ فارسی زبان به صدام حسین بعثی پیوست و شد ستون پنجم دشمن! همان ها بعدها به اجنبی اطلاعات دروغ داد که این ایران مخفیانه مشغول ساخت بمب اتم است و کارزار تحریم آغاز شد.
اصلا آقای بیرانوند؛ ما هر چه میکشیم از خودی هاست. خودی های آگاه و خودی های نادان!
این بُهت و غم در صورت دروازبان ایران، آدم را می برد در تاریخ، هربار ما خواستیم با یکپارچکی و امنیت کشور را پیش ببریم داستانی برای ما ساختند.
در تاریخ دویست سال اخیر ما دو چیز نبود:
۱. ثبات سیاسی ۲. امنیت
لازمه و مقدمه ترقی، پیشرفت و توسعه هر مملکتی ضمن وجود سایر عوامل، همین ثبات و امنیت است! هر بار که این دو زیر سوال بروند دیگر امکان سخن گفتن از پیشرقت میسر نخواهد بود. شما ایران پس از صفوی، ایران شاه عباس، ایران ناصرالدین شاه، ایران پهلوی را بررسی کنید. ببینید همین بهت در چهره را!
📖 جامعهشناسی مردم
✅ @Popular_Sociology
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻خاطره زنده یاد مهرداد میناوند از جنگ روانی خودفروختهها در ورزشگاه ( بازی ایران - آمریکا ) در جامجهانی ۹۸
امسال در جام جهانی ۲۰۲۲ جنگ روانی - رسانه ای سرویس های بیگانه و رسانه های تبهکار لندنی علیه تیم ملی شدت بی سابقه ای به خود گرفته است
#زنده_باد_ایران🇮🇷
#تا_پای_جان_برای_ایران🇮🇷
📖 جامعهشناسی مردم
✅ @Popular_Sociology
🔻شگفتی فوتبال؛ شاخص ایران خواهی و وطن دوستی
✍ پرویز امینی
فوتبال فراتر از ورزش یک پدیده اجتماعی و از اختراعات شگفت بشر است. می تواند برای جوامع غم و شادی بیافریند. روح جمعی آنان را متجلی و متبلور کند و داشته های ولو پنهان یک ملت را آشکار کند و لحظات تعیین کننده و خطیر زندگی جمعی ملت ها را، تدبیر کند.
شاید کسی فکر نمی کرد فوتبال با همه شگفتی هایش برای ملتی مانند ملت ایران به شاخص و به مرز و خط کشی تبدبل شود که وطن دوستان را از خصم وطن، ایران گرایان را از ویرانی خواهان ایران جدا و تفکیک کند. اما فوتبال برای ملت ایران در سال ۲۰۲۲ و در صحنه جهانی این کار را کرد. فوتبال به شاقولی تبدیل شد که ویرانی طلبان و ایران گرایان را از هم تفکیک کرد. ویرانی طلبان همه کار کردند که ایران و ایرانی در همه صحنه ها از جمله فوتبال بازنده باشد و همه صحنه های زندگی اش را با شکست روبرو کنند. همه کار کردند تا تیم فوتبال ایران را تحریم کنند و راه ورودش به جام جهانی ببندند یا در این روزها حضورش را منتفی کنند و در جریان بازی ها به نماینده تحقیر ملت ایران تبدیل کنند تا جاییکه شکست تیم ملی را جشن بگیرند و احساس افتخار کنند.
اما فوتبال نشان داد که فراتر از سیاسی بودن با نبودن، سیاست ساز و تدبیر کننده است و در یک لحظه خطیر می تواند همه تیرهای بلا و دشمنی را از ملتی دفع و بر سر دشمنانش بکوبد. این جدیدترین معجزه و شگفتی فوتبال است که برای ملت ایران اتفاق افتاد. در جایی که سیاست متعارف و شناخته شده از رمق افتاده است، فوتبال اژدهای چند سر دشمنی و دیو ایران ستیز را به زانو درآورد.
📖 جامعهشناسی مردم
✅ @Popular_Sociology
🔻شادی شما دفاع از مرزهای ایران است!
✍ علی علیزاده
▫️در خیابانهای شهرهای ایران شادی کنید، جشن بگیرید، فریاد بزنید، برقصید، که رقص و شادی امروز، پس از هفتاد روز غم واقعی و غم مهندسی شده تزریق شده هم خود خود زندگی است و هم دفاع از مرزهای ایران است. شکست دادن دشمن خارجی مهاجمی است که میخواهد با ناامیدی و خشم ما را صد پاره کند و مقابل یکدیگر بگذارد. دشمنی که میخواهد آنقدر ناامیدمان کند که تن به «خودکشی ملی» و «خودزنی ملی» دهیم.
.
و البته شادی خودتان را هم رسانهای کنید. میدانم در «دیکتاتوری جو» ساخته شده توسط این رسانههای تبهکار بسیاری از اقوام و عزیزان ما هم قطبنمای ملی شان گیج شده و مثل ادمهای هیپنوتیزم شده مسخ شده و دچار خودزنی شدهاند و ممکن است بهخاطر انتشار همین شادی ساده هم ما را سرزنش و شماتت کنند. اما این هجمه هفتاد روزه دشمن باید شکسته شود. و ما مردم عادی باید این خط دشمن را بشکنیم. در غیاب رسانه ملی و در غیاب ارتش رسمی رسانهای ایرانی، ما شهروندان ساده با دست های خالی باید شجاعت اخلاقی به خرج دهیم و از مرزهای روانی ایران پاسداری کنیم و میتوانیم.
موساد، سیا، بیبیسی و اینترنشنال با حربههای جادویی رسانهای-روانی، ممکن است شناخت ما را برای مدتی محدود مخدوش کنند، اما این کشور ریشهاش بسیار عمیقتر از آن است که شکست بخورد. برمیگردد، خودش را، وطنش را پیدا میکند و در دقیقه نود و هشت پیروز میشود
📖 جامعهشناسی مردم
✅ @Popular_Sociology
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 ببینید: کامبَک یوزهای ایرانی به قلب مردم
🔹گزارشی از حضور ایران در جام جهانی و عملکرد رسانه های تروریستی
📖جامعهشناسی مردم
✅ @Popular_Sociology
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻خوب و بد باید پای تیمِ وطن ایستاد، تفاوت با بی وطنان در همین است. خداقوت به همه، به بازیکنان به ایرانیان، به دوستداران ایران! بعدها که ما نیستیم در تاریخ از این روزها و جدال نابرابر خواهند گفت.
.
#زنده_باد_ایران🇮🇷
#تا_پای_جان_برای_ایران🇮🇷
📖#جامعهشناسی مردم
✅ @Popular_Sociology
🔻روح انگلیسی، دست ایرانی!
✍ علیرضا زادبر
.
▫️این چند روز دیدن خوشحالی و پایکوبی[ هر چند اقلیت کوچک] برای بُرد انگلستان و آمریکا دل بسیاری از ایراندوستان را آزرد. کوروش هم در آرامگاه ابدی آسوده نبود و تنش از این شدت وطن دوستی آریایی لرزید. اما باید پرسشی مطرح نمود و تاریخ این مملکت را مرور کرد. داد و فغان که از تاریخ دوریم. بیگانه با تاریخ بودن ما را به این روزها می کشاند. اگر تاریخ بخوانیم در صحنه های متعدد، در بزنگاه های مهم ایران با روحیه و جماعت "اجنبی پرست" مواجهه خواهیم بود. اجنبی پرستی چیزی فراتر و جلوتر از غرب زدگی است، یعنی غرب زدگی صد شرف دارد به اجنبی پرستی... در تاریخ ما، اجنبی پرست کم داشته ایم که امروز از برخی رفتارها متعجب شده ایم!؟
.
آنچه باید توجه داشت این مطلب است: در دویست سال اخیر رجال بزرگ و شریف تاریخ مان از جناب امیرکبیر تا رئیسعلی دلواری، میرزاکوچک خان جنگلی و مصدق، اگر ترور، حذف یا سرنگون شده اند، با برنامه ریزی، توطئه و سازمان دهی انگلستان بوده است اما مجری این اوامر یک سری ایرانی بوده اند!
یعنی روح انگلیسی با دست ایرانیان به ایران خیانت کرد. امیرکبیر را چگونه عزل و قربانی کردند؟ با دست کدام ایرانی؟ در نهضت جنگل، نفوذی ها چگونه به جان میرزا افتادند، برای سر او جایزه گذاشتند، با دست کدام ایرانی؟ مصدق و ملی شدن نفت با دست کدام ایرانی به شکست رسید؟
دست، دستِ ایرانی بود
مجری، مجریِ ایرانی بود
نوکر، نوکرِ ایرانی بود
قاتل، قاتلِ ایرانی بود
اما روح، روح انگلیسی بود
برنامه و توطئه، برنامه دولت انگلستان بود. حالا گروهی رشوه می گرفتند، گروهی پست مقام می گرفتند، گروهی هم نزده برای انگلستان می رقصیدند.
از نصرت الدوله، صارم الدوله بگیرید تا خائنان به ملی شدن نفت، همگی فارسی سخن می گفتند، رگ و ریشه ایرانی داشتند تازه اینان از رجال اشراف و بزرگان کشور بودند نه مردم عادی ...
هیچ جای تعجب ندارد
تاریخ ایران هر چه نداشته باشد
تا دلتان بخواهد پر از روح انگلیسی و دست ایرانی است! فقط رنگ و لعاب و ظاهرشان تغییر پیدا کرده است
📖 #جامعهشناسی مردم
✅ @Popular_Sociology
.
🔻آن سه دانشجو!
✍ علیرضا زادبر
.
▫️مرداد سال ۱۳۳۲، دولت مصدق با کودتای آمریکایی سرنگون و شاه به قدرت بازگشت. در آذر همان سال، نیکسون معاون رئیس جمهور آمریکا برای دیدار با شاه وارد ایران شد. این سفر با اعتراض دانشجویان به حمله و کشتار در دانشکده فنی تهران ختم و امروز بعنوان روز دانشجو مشهور و ثبت است.
.
اما...
۱. این واقعه ده سال قبل از ظهور فردی بنام آیت الله خمینی در سپهر سیاسی ایران رخ داد.
۲. ده سال پیش از شروع انقلاب امام در سال چهل و دو، اولین اعتراض بزرگ و شعار مرگ بر آمریکا توسط دانشجویان غیرمذهبی و غیر انقلابی طرح و عنوان شد.
۳. سه دانشجوی کشته شده، عضو حزب توده و جبهه ملی بودند:
احمد قندچی: از هواداران جبهه ملی و دکتر مصدق.
مصطفی بزرگنیا: عضو کمیته مرکزی سازمان جوانان حزب توده.
مهدی شریعت رضوی: از کادر جوانان حزب توده
۵. مسئولیت حمله به دانشکده فنی تهران و کشتار دانشجویان با ارتش بود و در این دوره هنوز ساواک شکل نگرفته است.
.
دانشجو امروزی باید از خود بپرسد: چرا دانشجویان دهه سی ضد آمریکایی بودند؟ چرا زمانیکه هنوز فردی به نام امام خمینی حرکتی آغاز نکرده، شعار مرگ و مخالفت با آمریکا سر داده میشود؟ محوریت آن اعتراضات هم جریان مذهبی نبود.
نقطه آغاز دشمنی آمریکا با ایران، جمهوری اسلامی یا انقلاب اسلامی نیست، آغاز کننده این دشمنی نیز از سال ۱۳۵۷ جمهوری اسلامی نبود، باید تاریخ را درست مرور و روایت کرد. اصلی ترین مساله مخالفت آمریکا با دولت ملی و مستقل مصدق بود که قصد داشت نفت ایران را ملی کند. آمریکا با هر کشوری که بخواهد مستقل و خارج از اراده او رفتار کند اینگونه برخورد می کند. به دروغ به شما می گویند: دشمنی ایران و آمریکا بعد از انقلاب شروع شد!
.
.
متاسفانه بسیاری از دانشجویان ما که این روز را جشن و یا بعنوان نماد اعتراض از آن یاد می کنند علت این نامگذاری و ماهیت این واقعه را نمی دانند.
.
📖 #جامعهشناسی مردم
✅ @Popular_Sociology
🔻 تاملی در مفهوم NEET ؛ این بمب ساعتی!
✍ یحیی حمدی
▫️این مفهوم اولین بار سال 2000 در انگلیس مطرح شد و به تدریج در دیگر کشورها نیز مورد توجه قرار گرفت و اکنون به عنوان یک شاخص جمعیتی در تحلیل های جامعه شناختی بکار گرفته می شود.
این واژه مخفف؛
Not in Employment, Education or Training
است و وضعیت گروه سنی 15 تا 24 سال ( در برخی کشورها مثل ژاپن تا 30 سال را نیز شامل می شود) را توصیف می کند که نه اشتغال به کاری دارند و نه در حال تحصیل یا مهارت آموزی هستند.
برای ترجمه NEET از واژه عَلاّف بهره برده اند اما به نظر می رسد این واژه توانایی توصیف آن را به صورت کامل ندارد.
این گروه سنی، دارای بیشترین وقت خالی هستند و برای پر کردن آن در خیابان ، کافه ها و یا در خانه مشغول بازی ویدیویی هستند و یا در حال پرسه در فضای مجازی! بنابراین زمان آنها در این سه محل یا شبیه آنها سپری می شود.
گسترش کافه ها، گیم نت ها در سالهای اخیر اعم از سنتی (سفره خانه) و مدرن (غیر از تغییر سبک زندگی و نفوذ شبه مدرنیته)، از نشانه های افزایش این گروه است.
بر اساس مطالعات در کشورهای مختلف، این جوانان علاوه بر از دست دادن آینده زندگی خود، سربار خانواده خود نیز هستند و بیشتر از سایر گروههای سنی در معرض آسیب های اجتماعی مثل اعمال مجرمانه، اعتیاد به مواد مخدر و... هستند.
از نظر شخصیتی نیز دارای تیپ متهور و با جسارت بالا هستند و کمترین وابستگی و تعلق نسبت به جامعه را دارند؛ زیرا هیچ تعلقی که آنها را محدود کند یا احساس تعهد در آنها ایجاد کند وجود ندارد بنابراین در هیجانات جمعی دارای قدرت تخریب بالایی هستند.
بر همین اساس نظام سیاستگذاری و برنامه ریزی در کشورهای مختلف، بیشترین کوشش را در فراهم آوری امکان اشتغال، آموزش و مهارت آموزی این گروه سنی دارند تا فراوانی NEET ها را کاهش دهند.
بدین ترتیب در هر جامعه ای فراوانی این گروه بیشتر باشد بیشتر در معرض آسیب های اجتماعی است تا جایی که برخی صاحبنظران از آن به عنوان بمب ساعتی و زلزله اجتماعی تعبیر می کنند که ممکن است حیات سیاسی اجتماعی جوامع را با مخاطره جدی مواجه کنند.
حال که تا حدودی منظور از این مفهوم روشن شد به وضعیت آن در جامعه ایران می پردازیم؛ در ایران، هر ساله مرکز آمار ایران و مرکز آمار و اطلاعات راهبردی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی آمار آنها را ارائه می کنند که متاسفانه آمار آنها باهم نمی خواند و دارای تناقض است که به نظر می رسد به دلیل تفاوت شاخص و تعریف آنها از این گروه سنی و بیکاری باشد.
براساس گزارش مرکز آمار و اطلاعات راهبردی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، در سال 1399؛ این گروه سهم بیش از 77 درصدی از کل جوانان در این سن را دارند. یعنی 8.1 میلیون نفر این میزان برای مردان 64 درصد و در بین زنان 92 درصد بوده است.
اگر این داده های مرکز آمار و اطلاعات راهبردی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی صحت داشته باشد، این جمعیت هم اکنون یک مخاطره بزرگ برای کشور و خانوارها محسوب میشود.
اما در سوی دیگر، مرکز آمار ایران نیز طی سالهای 1399 و 1400 نرخ NEETها در کشور را 27.4درصد برای سال 1400 و 29.4 درصد برای سال 1399 ذکر کرده است. مرکز آمار این رقم را برای مردان 18.2 درصد و برای زنان 39 درصد ذکر میکند.
در گزارش مرکز آمار تعداد جوانان در شرایط NEETها طی سال گذشته نزدیک به سهمیلیون نفر ذکر شده که 941 هزار نفر از آنان را مردان و یکمیلیون و 985 نفر از آن را نیز زنان تشکیل میدهند.
تفاوت آمارها در این دو مرکز نشان می دهد ما نه تنها در سیاستگذاری و برنامه ریزی برای این گروه دچار مشکل هستیم که از فقر و تناقض در داده ها و اطلاعات در مورد NEET ها نیز رنج می بریم.
این آمارها درباره جمعیت NEET ها در جامعه ایران بسیار تکان دهنده است و نشان از اینکه این بمب ساعتی را باید خنثی کرد که در غیر این صورت حیات اجتماعی و سیاسی جامعه را دچار مخاطره جدی خواهد کرد.
در هیجانات و وقایع پائیز1401 در جامعه ما که از آن با توجه به ویژگی های جامعه شناختی اش می توان به شورش تعبیر کرد و درصد خشونت و تخریب بالای آن، ردپای NEET ها به صورت عيان دیده شد و یک هشداری است که باید آن را در سیاست گذاری ها و برنامه ریزی اجتماعی به صورت جدی و حتی در قالب مهمترین مساله اجتماعی مطمح نظر قرار داد و برای کاهش آن چاره جویی کرد.
#جامعه_شناسی
#آسیب_های_اجتماعی
#جامعه_شناسی_انحرافات
📖 جامعهشناسی مردم
✅ @Popular_Sociology
🔻چین-ایران؛ تبیین یا تفسیر؟
✍ پرويز امینی
▫️بیانیه مشترک چین و برخی کشورهای عربی را به دو صورت می توان طرح کرد یکی تبیین و علت یابی است و به دنبال چرایی این کنش چین بودن است که غالبا در چارچوب نظریه های رئالیستی در روابط بین الملل قابل طرح است که خلاصه اش می شود که در روابط بین الملل دوستی و دشمنی دائمی وجود ندارد بلکه "منافع دائمی" قطب نمای حرکت دولت هاست. در این نگاه چین منافع خود را در نزدیکی بیشتر به این کشورها و فاصله گذاری با ایران ادراک کرده است و این بیانیه مشترک نماد آن است.
اما در تفسیر، پرسش از چرایی نیست بلکه از معنای این کنش است. پرسش از علت نیست بلکه پرسش از دلایل این کنش است. در این نوع پرسش ها، رویکردهای سازه انگاری بر رویکردهای رئالیستی که هستی شناسی مادی و عینی دارند ارجح است.
خصوصا وقتی توجه کنیم که آنچه در بیانیه مشترک چین با این کشورها موردچالش قرار گرفته است، منافع اقتصادی یا تجاری نیست بلکه ارزش های حیاتی ایران یعنی "تمامیت سرزمینی" مورد تعرض و چالش واقع شده است.
بعلاوه این که این ارزش حیاتی از سوی یکی از دولت ها که دارای بیشترین حسن روابط در بین قدرت های بزرگ با ایران است و همواره از موضع عملگرایی و نه ایدیولوژیک روابط خارجی خود را تنظیم کرده ، انجام شده است. و درست در مقطعی که ایران چالشی اقتدارشکن و امنیت زدا را در سطح داخلی تجربه کرده است و عربستان در آن نقش ایفا کرده است.
بنابراین رویکردهای تبیینی و علت گرا برای ادراک کنش خصمانه چین نابسنده است و حالا باید از خود پرسید که چین چه تلقی و معنایی درباره ایران ۲۰۲۲ دارد که به این کنش مبادرت کرده است؟ احتمالا پاسخ تا حد زیادی تامل برانگیز است.
📖 #جامعهشناسی مردم
✅ @Popular_Sociology
1_2449201288.opus
1.03M
🔻گفتگو با "هایون ما" تحليلگر چینی درباره سفر رئیس جمهور چین به عربستان و رابطه با ایران
✍ سیدجواد میری
گفتگویی با یکی از دوستان چینی داشتم که از کارشناسان حوزه روابط بینالملل است و از مسلمانان چین. از او درباره اظهارات شی جین پینگ در باب جزایر ایرانی پرسیدم و گفتم که در ایران این را نشانه دور شدن چین از ایران تفسیر کردهاند و اینکه در رسانهها میگویند فرستاده چینیها هم فرد حاشیهای بوده است. اما گفتار پروفسور "هایون ما" جالب است.
او میگوید رئیس جمهور چین یک سیاستمدار طراز اول نیست و با منش دیکتاتورمابانه خود در حال نابودی چین است و این اولین خبط او در روابط بینالملل نیست و حرکت او در عربستان علیه ایران مبتنی بر هوشمندی نبود بل جهل او و مشاوران کمتجربهاش این فضاحت را به باور آورده است.
در پاسخ به من که استدلال میکردم در ایران میگویند چینیها فردی حاشیهای را برای عذرخواهی به ایران فرستادهاند پروفسور ما میگوید اینطور نیست بل او مرد شماره دو بعد از شی جین پینگ رئیس جمهور چین میباشد. خلاصه اینکه به نظرم برای فهم حرکت چینیها شاید بهتر باشد به منابع چینی -نه تفاسیر غربی یا عربی و یا رسانههای فارسی زبان در اروپا و آمریکا- رجوع کنیم.
📖 #جامعهشناسی مردم
✅ @Popular_Sociology
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻تشییع شهید سلیمانی؛ جامعهشناسی ظهور حقیقت (بخش اول)
گفتگو با پرویز امینی درباره ابعاد شخصیتی سردار شهید حاج قاسم سلیمانی
#جان_فدا
#سردار_دلها
#جامعه_شناسی
📖 جامعهشناسی مردم
✅ @Popular_Sociology
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻تشییع شهید سلیمانی؛ جامعهشناسی ظهور حقیقت (بخش دوم)
گفتگو با پرویز امینی درباره ابعاد شخصیتی سردار شهید حاج قاسم سلیمانی
#جان_فدا
#سردار_دلها
#جامعه_شناسی
📖 جامعهشناسی مردم
✅ @Popular_Sociology
🔻 نیمی از مشترکین پر مصرف گاز تهران، در منطقه یک ساکن هستند؛ منطقه ای که طبقات مرفه در خانه هایی بزرگ و با امکانات رفاهی مثل استخر و جکوزی زندگی می کنند.
ثروتمندان پرهیاهو و پر مصرف که سبک زندگی متفاوت با مردم ایران دارند و در این شب ها در خانه های اعیانی شان نشسته در توئیتر ... به بهانه افت فشار گاز در بخشی از کشور با طعنه مشغول تحقیر جامعه ایران هستند.
🔸 قریب هشتاد درصد مشترکین پر مصرف گاز تهران در سه منطقه ۱، ۲ و ۳ ساکن هستند که بسیار معنادار است
📖 جامعهشناسی مردم
✅ @Popular_Sociology
درباره یک دروغ؛
🔻آمریکایی ها #شاه را سرنگون کردند؟!
✍ علیرضا زادبر
▫️شاید اولین بار شخص #محمدرضا_پهلوی این ادعا را مطرح کرد که سرنگونی او توطئه دستگاهای امنیتی خارجی بوده است و او در یکی از مصاحبه های خود پس از انقلاب می گوید: "مُلاها توان بسیج مردم را نداشتند!"
او در دیدار با "سالیوان" آخرین سفیر آمریکا در ایران پیش از خروج از کشور با حالت استیصال می پرسد: " اگر چیزی میخواستید با خودم مطرح می کردید چرا مردم را به #خیابان کشاندید؟"
اما چرا آمریکایی ها باید گاو شیرده آن دوران خود را #سرنگون کنند؟
برای تقریب به ذهن شما عرض میکنم نقش امروز عربستان سعودی چهل سال پیش برعهده ما بود.
از پرداخت #وام به کشورهای دیگر در دهه پنجاه، تا انعقاد بزرگترین قراردادهای نظامی و خرید ادوات، حمایت مالی و سیاسی از اسرائیل، شرکت در جنگهای نیابتی(جنگ ظفار عمان) و پیمانهای سیاسی.
حال چرا باید #آمریکا چنین دولت تابع و فرمانبرداری را سرنگون کند؟
در پاسخ به این سوال به ماجرای افزایش قیمت نفت اشاره میشود. اینکه شاه با بالا بردن قیمت نفت در دنیا غرب را به دشمن خود تبدیل کرد.
حتی "شاه" نیز پس از فرار از کشور خود را قربانی شرکتهای انگلیسی نفت میداند و از آنها بعنوان #خواهران_نفتی یاد میکند.
آیا این #ادعا درست است که شاهِ ایران قیمت نفت را در دنیا افزایش داد و این منجر به بالا رفتن تورم جهانی و در نهایت سرنگونی او شد؟
برای پاسخ به این توهم تاریخی کافیست بطور دقیق میزان افزایش قیمت نفت براساس اسناد اوپک مورد بررسی قرار گیرد.
به جدول شماره دو قیمت نفت در کتاب نبرد قدرت در ایران صفحه ۵۲۴ مراجعه کنید همچنین همین اسناد را از منابع خارجی پیگیری نمایید.
از سال ۱۳۳۰ تا ۱۳۳۲ قیمت نفت نوسان زیادی نداشته و ۲/۷۷ دلار فروخته می شد.
در اواخرا سال ۱۳۳۲ قیمت نفت تنها ۵ درصد افزایش می باید و در کمال تعجب تا سال ۱۳۵۱ یعنی قریب به ۲۰ سال قیمت نفتِ ایران ۳/۶۰ دلار بوده است.
اوج افزایش بی سابقه #قیمت نفت از سال ۱۳۵۲ آغاز میشود و به عدد نجومی و بی سابقه ۱۴/۹۵ دلار میرسد.
اما چرا؟ نقش شاه در این افزایش قیمت چه بود؟ چرا در آن ۲۰ سال نتواست قیمت نفت را افزایش دهد؟
پاسخ در تاریخ مشهود و مبرهن است، گوش شنوایی وجود ندارد.
از ۱۴ مهر سال ۱۳۵۲ جنگ معروف اعراب و اسرائیل آغاز شد.
جنگ معروف "یوم کیپور" باعث اتحاد اعراب و افزایش دو مرحله ای قیمت نفت در ماه دسامبر شد. #شاه نیز دنبال کننده بازار نفت بود و نه سیاست گذار اصلی افزایش قیمت نفت.
از سوی دیگر بالا و پایین شدن قیمت نفت به ده ها عامل سیاسی، اقتصادی و نظامی بستگی دارد و جالبتر اینکه کماکان بعد از سرنگونی شاه افزایش قیمت نفت ادامه دارد و در سال ۱۳۵۹ یعنی دو سال پس از شاه قیمت نفت به رقم ۳۷/۴۲ دلار میرسد.
محاسبه این ارقام بدون در نظر گرفتن تورم جهانی است.
تاریخ بخوانیم تا براحتی دروغ های زیبای دنیای مجازی را باور نکنیم.
📖 جامعهشناسی مردم
✅ @Popular_Sociology
🔻 فضای مجازی چگونه احمق میکند؟
✍ پرویز امینی
▫️ کتاب «فقر احمق میکند» زوایه جالبی را برای تبیین مسئله فقر طرح میکند. این کتاب که به قلم یک روانشناس و یک اقتصاددان نوشته شده، بر این فرض استوار است که فقر با ایجاد اشتغالات ذهنی فراوان ذیل نیازهای روزمره و ضروری مثل تأمین خوراک، پوشاک، مسکن، بهداشت و درمان، تحصیل فرزندان و...، پهنای باند ذهن افراد فقیر را اشغال کرده و این اشغال شدن، موجب ایجاد اختلال در قوای شناختی افراد فقیر میشود. این اختلال شناختی باعث اتخاذ تصمیمات بد در آنها شده و اساساً احمق بودن درواقع همین تصمیمات بدی است که مثلاً موجب ترجیح نفع کوتاهمدت بر نفع درازمدت شده یا نوعی از ناتوانی را در پی دارد که برآمده از تحلیل پیامدهای تصمیم و تصمیم بدی است که حالا پایه تصمیمات بد دیگر میشود. درواقع این تصمیمات بد نیست که افراد را فقیر میکند بلکه این فقر است که موجب تصمیمات بد در افراد شده است. بنابراین سیاستهای رفع فقر از این جهت توجیه میشوند که تلاش دارند تا پهنای باند ذهنی افراد را باز کرده و به تبع آن، افراد شرایط اتخاذ تصمیمات بهتری برای خود و جامعه داشته باشند.
مشابه همین منطق، میتوان ادعا کرد؛ فضای مجازی نیز بهخصوص به شیوهای که غالباً در ایران استفاده میشود؛ مانند فقر میتواند تولیدکننده نادانی باشد. درواقع شاید بتوان گفت: فضای مجازی، احمق میکند!
مصداق بارز این احمق شدن را اما میتوان در بسیاری از چهرههای ورزشی، هنری و موسیقیایی دید که تحت عنوان سلبریتی شناخته میشوند. برخی حرفها و گزارههایی که از سوی این افراد طرح و بیان میشود، چنان عجیبوغریب و بیحسابوکتاب است که انسان را در وضعیت «ما هیچ؛ ما نگاه» قرار میدهد.
حال میتوان پرسید چرا و چگونه فضای مجازی احمق یا نادان میکند؟ فضای حاکم بر شبکههای اجتماعی مثل توئیتر و اینستاگرام متکی بر کنشها و شاخصهایی نظیر آمار لایک، فالوئر، ریپلای، ریتوئیت و میزان ایمپرشن و... است. این یعنی شاخصهای کمّی فوق، سنجه وزنکشی حرفها و مواضع و دیدگاههاست. این وضعیتِ ساختاری اما به تدریج در قوای شناختی افراد دائمالمصرف که مدام در معرض آن هستند، ایجاد اختلال میکند. اختلالی که باعث میشود جدیترین معیار و دغدغه در تولید پیام، چه از منظر محتوایی و چه به جهت فرمی، ناظر به همین جلب توجه آماری باشد. به بیان دیگر اینکه «چه بگویم و چگونه بگویم» تا بیشترین بازخورد و توجه اجتماعی را جلب کنم، به مهمترین دغدغه کاربران شبکههای اجتماعی تبدیل میشود. در واقع در این ساختار، کسب کف و هورا، جایگزین واقعیت و استدلال میشود تا در فضایی که واقعیت و استدلال کمارزش است، به ناچار، نادانی تولید و توسعه یابد.
طبیعتاً پیامد طرح پرسش بالا و انتقال آن از حاشیه به متنِ فعالیتِ یک فرد در شبکههای اجتماعی، این است که پرسشهای عقلانیتسازِ حرف و سخن، به حاشیه میرود. مثلا این پرسشها که آیا این موضع بر واقعیت متکی است؟ آیا اخباری که مبنای اعلام مواضعاند، از فیلتر راستیآزمایی عبور کردهاند؟ آیا این مواضع با باورها و عقاید من سازگار است؟ آیا احساسات عمومی و منافع هموطنان من در این موضع لحاظ شده است؟ آیا این میزان و به این شکل حرف زدن به حل مسئله کمک میکند؟ و سئوالاتی از این دست که به مواضع ما عقلانیت میبخشد، از دستور بحث خارج میشود. و اینچنین، فضای شبکه اجتماعی که میتواند موجد آگاهی و خردورزی باشد، به مهلکه ترویج و گسترش نادانی میافتد.
آنچه مایه تأسف است، این است که کژکارکردهای رسانههای اجتماعی در سطح عموم مردم منحصر نبوده و به سطح نخبگان سیاسی و فکری و فرهنگی و حتی تصمیمگیران و تصمیمسازان کشور نیز تعمیم یافته است. آنجا که این افراد نیز در رقابت بیانتهای دیدهشدن، خود را تابع قواعد مبتذل این فضا کرده یا حداقل این فضا را مرجع تحلیل یا مبنای فهم فضای اجتماعی قرار میدهند. اینک تعداد زیادی از افراد را میشناسم که بعد از فعال شدن در بستر شبکههای اجتماعی، به جهت سطح دغدغه و مواضعشان، نسبت به پیش از فعالیت در این فضا، افت قابلتوجهی داشتهاند. تلختر آنکه اگرچه پیامدهای نادانی و گسترش آن همیشه خطرناک و پرهزینه است اما هزینه توسعه نادانی در میان تصمیمسازان، تصمیمگیران و سیاستمداران با هزینه نادانی سلبریتیها هم قابلمقایسه نیست چراکه اگر تبعات نادانی گروه دوم تنها به بخشی از هوادارانشان بازمیگردد، هزینههای نادانی اینها، بهناچار به میلیونها شهروند ایرانی تحمیل خواهد شد.
#فضای_مجازی
#شبکه_های_اجتماعی
📖 جامعه شناسی مردم
✅ @Popular_Sociology
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻جلالِ دوست داشتنی
.
آیت الله طالقانی نسبتی با جلال داشت، وقتی از ایشان درباره جلال پرسیدند پاسخ قابل تاملی در باب شخصیت و مسیر زندگی جلال داد: او از نفی به اثبات رسید!
ادامه مطلب 👇
📖جامعهشناسی مردم
✅ @Popular_Sociology
🔻جلالِ دوست داشتنی
✍ علیرضا زادبر
.
▫️آیت الله طالقانی نسبتی با جلال داشت، وقتی از ایشان درباره جلال پرسیدند پاسخ قابل تاملی در باب شخصیت و مسیر زندگی جلال داد: او از نفی به اثبات رسید! مقصود آیت الله طالقانی چه بود؟
.
جلال آلاحمد در خانواده مذهبی بدنیا آمده و
پدرش روحانی مطرح، محبوب و وارسته ای بود
قرار بر طلبگی و روحانی شدن جلال بود اما جلالِ جوان جذب تفکرات چپ و حزب توده شد، روشنفکرِ حزب توده، در ماجرایی جدایی آذربایجان و کردستان از ایران که حزب توده از فرقه دمکرات و شوروی حمایت کرد، او به همراه دوست صمیمی اش خلیل ملکی منتقد حزب توده شدند و نیروی سوم را تشکیل دادند، در ایام چپ بودن(نفی بقول آیت الله طالقانی) جلال از دین و دیانت فاصله گرفت و بقول خودش حتی دیگر نماز هم نمیخواند، با تحولات سیاسی دچار سرخوردگی شد، از عالم سیاست فاصله گرفت و به سفر مهمی رفت. سفر حج، حج جلال را متحول ساخت تا جایی که کتاب مهم "خسی در میقات" را نوشت. سخن از اسلام سیاسی در خسی در میقات بازگشت جلال به دیانت بود. آیت الله طالقانی مقصودش این بود که جلال دورهایش را زده، دیده بود در مکاتب دیگر خبری نیست او حتی به نفی دین رسید اما به اصل خود بازگشت. برای مبارزه با دو عنصر استبداد و استعمار، اسلام سیاسی را پاسخ و راه حل میدانست، بعدتر شریعتی هم به این نتیجه رسید.
شصت سال از انتشار کتاب غربزدگی جلال گذشت شاید اگر او امروز در قید حیات مادی بود و سطح غرب پرستی را حس میکرد دیگر از مفهوم "غربزدگی" استفاده نمیکرد! واژه ای که بتواند غرب پرستی را نشان دهد پیدا کردنش سخت است. دقت کنید، غرب زدگی جلال، به معنای غرب ستیزی نیست. منطق نقد او این است که چرا در نسبت و مواجهه با غرب هر چه داشته و داریم را کنار گذاشته و تهی شده ایم. جای جلال و جلال ها در دهه حاضر را سلبریتی های بی مایه پر کرده اند. فوتبالیست و بازیگر و رقاصه و خواننده نظریه پرداز و جامعه شناس شده اند! ابتذالی که دنیای مدرنیته برای رسیدن به اهدافش به آنها نیاز دارد. اختصاص به ایران هم ندارد.
.
این تنها دیدار جلال با امام است
پس از آن او نامه ای برای امام نوشت که وعده انتشار کتاب در خدمت و خیانت روشنفکران را به امام داد. نامه جلال به امام را بخوانید.
📖 جامعهشناسی مردم
✅ @Popular_Sociology
🔻روایت استاد فقید دانشگاه تهران از روزگار رضا خان پهلوی؛ مادر، در چنگال پاسبان سرخ مو!
✍ دکتر #مظاهر_مصفا ( ۱۳۱۱ - ۱۳۹۸ ) از شاعران برجسته روزگار ما خاصه در قصیده بود_ تا جایی که او در این عرصه با ملک الشعرای بهار قابل مقایسه است_ و استاد ادبیات دانشگاه تهران؛ که اهالی ادبیات با آثار او اعم از تصحیح و مجموعه اشعار آشنایی دارند.
کتاب خاطرات او با عنوان : «شاعر مشتعل؛ خاطرات مظاهر مصفا» در 232 صفحه و در 200 نسخه توسط کتابخانه ملی منتشر شده است. آنچه که در پی می آید از این کتاب است :
▫️وقتی خردسال بودم، بیحجابی شده بود و مادرم هنوز چادر سیاه به سر میکرد. مادرم از این چادرهایی که کمربند داشت، سر میکرد و بسیار هم قوی بود و سرپنجههای بسیار قدرتمندی داشت. تفرش که میرفتیم، مادرم شاخ گاو را میگرفت و روی گرده گاو میپرید! الان که من این گاوبازها را میبینم، میگویم که مادرم گاوبازی بلد بود. وی این قدر قوی بود که فرش را با یک دست میگرفت و تکان میداد! وقتی مادرم دستم را میگرفت تا مرا به مدرسه ببرد، هیچ قدرتی نمیتوانست از دستش فرار کند.
روزی داشتیم با مادرم از گذرخان [ محله ای در قم] به طرف خانهمان در کوچه حرم میرفتیم و اداره پدرم هم برِ خیابان ارم، نزدیکیهای کوچه ارگ بود. عزیزالله بیک که پاسبان محله بود، آمد که چادر مادرم را بردارد، هرچه کرد بکشد، نتوانست چون گرفته بود. من هم همراهش بودم و آن زمان خیلی خُرد بودم. در طول خیابان، جدال این زن غریبه چادرسیاه با این پاسبان سرخموی وحشتناک، تا آنجا که اداره پدرم بود، جریان داشت. کاسب، رهگذر و ... هم بودند، ولی جوانمردی نبود که بیاید مادرم را از دست این غول بیابانی نجات دهد! من هم پیوسته یک طرف چادر مادرم را گرفته بودم و مثلاً میخواستم کمک کنم که پاسبان نتواند بکشد.
خلاصه به کوچه ارگ رسیدیم و کسی به پدرم خبر داد. آنجا بود که چادر را از سر مادرم کشیده بود و پنجههای مادرم توی چادر بود و آن هم پاره شد! همینطور قسمت زیادی از چادر لوله شده بود و نمیتوانست آن را بکشد.
در همین حال پدرم رسید و به طرف عزیزالله بیک حمله کرد. او به پدرم گفت: «آقا، من را از نان خوردن میاندازند، چه خاکی به سرم بکنم؟» مادرم را از چنگ او درآورد و به خانه برد. پدرم میگفت که ممکن است به رئیس شهربانی گزارش داده باشند و مرا از کار بیکار کنند.
من این صحنه را در چندین منظومهام توصیف کردهام و غربت مادرم در آن لحظه، هرگز از خاطرم محو نمیشود. آن زمان مسیر جدال مادرم با پاسبان، برایم بسیار طولانی بود ولی حالا که از همان مسیر رد میشوم، میبینم یک راه چند دقیقهای است! این مسیر برای من در عالم خردسالی، یک سال طول کشید تا سایه حمایت پدرم آمد و ما را از دست این غول بیابانی نجات داد. دهها خاطره اینجوری در خاطرم مانده است و به همین دلیل مجموعهای از اضطرابها شدهام.
من این قصه را در کنگره بازار که در تبریز برگزار شد، تعریف کردم. کنگرهای تشکیل داده بودند (خارجیها هم بودند و ترجمه میکردند) که من در آنجا دو قصه از زمان رضا شاه نقل کردم که بعضیها دوست نداشتند بشنوند. یکی از آن قصهها، همین موردی بود که عرض کردم.
گفتم: «من نمیدانم این مسلمانها در شهر قم کجا بودند و چه میکردند؟ مادرم فریاد میکشید و جدال میکرد و مثل یک ببر سوزنخورده میغرید، ولی هیچ کس از دکانش بیرون نیامد!» در ضمن طبقات دیگری هم (نمیخواهم اسم آنها را بگویم) در حال عبور بودند ولی کاری نکردند.
#پهلوی
📖 جامعهشناسی مردم
✅ @Popular_Sociology
🔻چرا؟
چگونه بفهم: چرا؟
✍ علیرضا زادبر
▫️بعنوان یک پژوهشگر تاریخ سیاسی که در این حوزه می خوانم و می نویسم در مجازی یا سرکلاس، بارها با این سوال کوتاه مواجه شده ام: "چرا مردم در سال ۵۷ انقلاب کردن!؟ "چه چیزشان کم بود؟" نانشان کم بود؟ آب شان کم بود؟ که ریختند در خیابانها و حکومت قَدر قدرت پهلوی را ساقط کردند!
من یک پاسخ بیشتر ندارم. هرکس بدون قضاوت و پیش داوری حکومت پهلوی را مطالعه و محققانه رصد کند و خود را بعنوان یک شهروند ایرانی در آن دهه ها قرار دهد یعنی بشود دانشجو، بقال، راننده، روشنفکر، معلم، کارگر دهه چهل و پنجاه، در آن فضا زیست کند.
خود به خود متوجه علت انقلاب خواهد شد. انقلاب ها حرکت های مردمی هستند که بدون اقناع و حضور مردم ممکن نخواهند بود. مردم تا قانع نشوند هزینه انقلاب را قبول نمی کنند. جامعه ایرانی پس از چند دهه به این نتیجه رسیده بود که راهی جز انقلاب وجود ندارد.
اگر این انقلاب در سال ۳۲ یا ۴۲ به پیروزی می رسید ناقص بود، نارس بود. پس از مدت کوتاهی شکست می خورد. چرا؟ چون در سال ۳۲ یا ۴۲ هنوز کل جامعه به این نتیجه و درجه از اقناع نرسیده بود که پهلوی باید برود. هنوز پهلوی مرتکب اعمال دهه چهل و پنجاه نشده بود. هنوز خیلی ها امید داشتند. هنوز عده ای از احزاب سیاسی، حکومت پهلوی را قابل اصلاح میدانستند. از طرف دیگر با اوج گرفتن قدرت حکومت و حمایت های خارجی کسی در ذهنش تصور نمیکرد بتوان این حکومت را با وجود تسلط ارتش و ساواک ساقط کرد.
.
پس من راه حل را یکبار دیگر تکرار میکنم. بعنوان یک شهروند ایرانی دهه سی، چهل، پنجاه با مطالعه دقیق و بی طرف و همه جانبه(حتی خواندن کتاب هایی که طرفداران پهلوی نوشته اند) آن فضا را درک کنید. آن زمان خودتان علیه آن حکومت در ذهن و تاریخ قیام خواهید کرد
📖 جامعه شناسی مردم
✅ @Poular_Sociology
فوکو پاسخ می دهد؛
🔻 ایرانی ها چه رویایی در سر داشتند؟
✍ یحیی حمدی
▫️#میشل_فوکو جامعه شناس فرانسوی از معدود جامعه شناسان اروپایی است که در ماههای منتهی به انقلاب دو بار در ماههای شهریور و آبان به ایران سفر می کند و به صورت مستقیم شاهد آن بوده او در این سفرها با گروههای مختلف که در انقلاب نقش داشتند ملاقات کرد. فوکو حاصل این مشاهدات خود را در سلسله مقالاتی در روزنامه ایتالیایی کوریه ره دلا سرا ( Corriere della sera) منتشر کرد. متن فرانسه این مقالات در جلد سوم از مجموعه نوشته های پراکنده فوکو چاپ شده است.
فوکو در یکی از مقالات خود با عنوان " ایرانی ها چه رویایی در سر دارند؟" تلاش می کند به این سوال پاسخ دهد. در آن دوره در محافل آکادمیک غربی این گزاره در باره ایران مطرح می شده که " خوب می دانیم که چه چیزی را نمی خواهند ( یعنی سلطنت)، اما خودشان هم نمی دانند که چه می خواهند" این گزاره حتی امروز هم گاه شنیده می شود!
او در تظاهرات های متعدد در تهران و قم شرکت کرده و در گفتگو با شرکت کنندگان ( دانشجویان، روشنفکران، علما و...) مطرح می کند که "شما چه می خواهید؟" پاسخ اکثریت به او این عبارت کوتاه است؛ "حکومت اسلامی"
سپس او تلاش می کند تحلیلی از اسلام شیعی ارائه دهد که متفاوت از کشورهای عربی است. او اسلام شیعی را واجد خصوصیاتی می داند که می تواند به خواست حکومت اسلامی رنگ ویژه ای بدهد از جمله به انتظار و مشروعیت حکومت در شیعه می پردازد و از قول یک مرجع دینی می نویسد: "ما منتظر [امام] مهدی هستیم، اما هر روز برای استقرار حکومت خوب مبارزه می کنیم" او در عین حال به برخی ابهامات نیز می پردازد و از زبان مردمی که با آنها مصاحبه کرده به آنها پاسخ می دهد.
او در این گفتگوها به اسلام سیاسی پی می برد و جنبشی که در ایران جریان دارد را از نگرش مردم این گونه روایت می کند:
" جنبشی که از راه آن بتوان عنصری معنوی را داخل زندگی سیاسی کرد. کاری کرد که این زندگی سیاسی مثل همیشه سد راه معنویت نباشد بلکه به پرورشگاه و جلوه گاه و خمیرمایه آن تبدیل شود"
فوکو ادامه می دهد: " من دوست ندارم حکومت اسلامی [ مدنظر مردم ایران] را ایده یا حتی آرمان بنامم اما به عنوان خواست سیاسی مرا تحت تاثیر قرار داده چون کوششی است برای اینکه، برای پاسخگویی به پاره ای مسايل امروزی، برخی از ساختارهای جدایی ناپذیر اجتماعی و دینی سیاسی شود؛ مرا تحت تاثیر قرار داده است چون از این جهت کوششی است برای اینکه سیاست یک بعد معنوی پیدا کند."
فوکو در مقاله دیگری تحت عنوان "تهران؛ دین بر ضد شاه" به اقدامات اجتماعی و اقتصادی پهلوی در برساخت هویت اجتماعی جدید برای ایرانیان می پردازد و حاصل آن اقدامات را به احساس "از ریشه کنده شدن" ایرانیان تعبیر می کند.
از نظر فوکو این مردمی که این احساس را دارند در مقابل کنش تهاجمی پهلوی، در پی هویت واقعی خود هستند:
" کجا باید در پی تامین گشت و هویت واقعی خود را کجا باید سراغ گرفت؟ جز در این اسلامی که از قرن ها پیش زندگی روزانه، پیوندهای خانوادگی، و روابط اجتماعی را با مراقبت تمام سامان داده است؟"
او در این مقاله به ویژگی اسلام شیعی و نقش شهادت در آن می پردازد که: "[مردم] به [شهیدان]می اندیشند زیرا به زندگی پیوندشان می دهد دست به سوی آنها دراز می کنند تا به وظیفه همیشگی عدالت پیوندشان دهند. [شهیدان] با آنها از وظیفه و پیکاری که اسباب پیروزی را فراهم می آورد سخن می گویند"
فوکو یکی از مشاهدات خود را این گونه روایت می کند:
"... هزاران تظاهر کننده، دست خالی، جلوی سربازان مسلح، در خیابانهای تهران رژه می رفتند و فریاد می زدند: 《اسلام، اسلام》، 《خمینی، خمینی، تو وارث حسینی》، 《برادر ارتشی، چرا برادر کشی؟ برای حفظ قرآن، ارتش به ما بپیوند》. و من چندین دانشجو را در میان جمعیت شناختم که با معیارهای ما 《چپی》محسوب می شدند، اما روی تابلویی که خواستههایشان را نوشته بودند و به هوا بلند کرده بودند، با حروف درشت نوشته شده بود: 《حکومت اسلامی》
بنابراین میشل فوکو که به صورت مستقیم در ماههای منتهی به #انقلاب_اسلامی در ایران حضور داشته با تحلیل جامعه شناختی نشان می دهد که ایرانیان در انقلاب اسلامی چه رویایی در سر داشتند و نه تنها می دانستند چه نمی خواهند (سلطنت) که حتی می دانستند چه می خواهند (حکومت اسلامی)
پ.ن: حاصل مشاهدات میشل فوکو از انقلاب ایران در قالب کتاب " ایرانی ها چه رویایی در سر دارند " با ترجمه حسین معصومی همدانی توسط انتشارات هرمس منتشر شده است
📖 جامعهشناسی مردم
✅ @Popular_Sociology
🔻آیشمن پهلویها پیدا شد!
✍ داریوش سجادی
پرویز ثابتی بعد از ۴۴ سال زندگی در خفا بالاخره روز گذشته در میتینگ رضا پهلوی فرزند دیکتاتور ایران در لوسآنجلس مشاهده شد.
این جلاد رژیم پهلوی قرینه «آیشمن» جلاد هیتلر است که نقش محوری در قتل و شکنجه جوانان ایرانی در دهه پنجاه را بر عهده داشت.
آیا افکار عمومی محاکمه این هیولای خونآشام رژیم را بر اساس اصل «صلاحیت قضایی جهانی» در دادگاههای مدعی حقوق بشر میتواند چشمانتظاری کند؟
📖 جامعهشناسی مردم
✅ @Popular_Sociology
🔻درباره یک جلاد خون آشام که بعد از سالها از لانه بیرون خزیده است!
✍ محمدرضا کائینی
▫️موجودی که در میانه تصویر می بینید، شاید برای جوانانِ امروز ناشناخته باشد، اما برای نسل انقلاب یا تاریخ پژوهان معاصر، پدیده ای آشناست.
او از تیره بهائیان سنگسرِ سمنان است، چون هژبر یزدانی. خودش می گوید بی دین است، بعید هم نیست، چه منحنی حیات او با این مدعا مماس می نماید.
او در دوره مسئولیت خود در ساواک و به ویژه اداره سوم، معتقد بود که مردم ایران لایق دموکراسی نیستند و برقرار شدن آن تنها دست ما را می بندد، هم از این روی، هر کس از "بودنِ" خود سخن می کرد، به دستور او به آپولو و داغ و درفش رهنمون می شد! زخمِ اوامر او، هنوز بر تن و روح مبارزان انقلاب هست.
او در کمیته مشترک، از شنیدن صدای ناله و فریاد شکنجه شوندگان لذت می بُرد و سرِحال می آمد! این را شلاق به دستانش می گفتند. از همین طریق هم چنان قاپ شاه را دزدید، که به او اختیار داده بود که تلفنِ هر کَس، از جمله مافوق خود نعمت الله نصیری را کنترل کند.
او هر از گاه نویسندگانی چون جلال آل احمد را می خواست و به آنها می گفت: "اگر در جاده، یک مرتبه احساس کردید که ترمز ماشین تان کار نمی کند، یاد قلمفرسایی های خود بیفتید! تازه در آن زمان هم خودمان یک دسته گل روی قبرتان می گذاریم و اجازه شهیدنمایی نمی دهیم!..."(اینها در یادداشت های جلال هست).
او حتی در روزهای اوج گیری انقلاب هم، "مشت آهنین" را چاره کار می دانست و در پاسخ به نگرانی از نهادهای حقوق بشری دنیا می گفت: "به جهنم، هر چه می خواهند بگویند!".
او هنگامی که دریافت دیگر تاریخ مصرف ندارد، خانه مجلل خود در شهرک غرب را به یکی از سفرای خارجی فروخت و خانه مجلل تری در سانفرانسیسکوی آمریکا خرید و از ایران گریخت.
او از آن تاریخ، به تجارت ساختمانی مشغول است و بعید است که داد و ستد اطلاعاتی و حتی عملی خود را، با سرویس های آمریکا، انگلیس و اسرائیل وانهاده باشد.
او "پرویز ثابتی" است که دیروز پس از چهل و چهار سال و به گمان آفتابی شدن هوا و البته از سر نابخردی، از لانه خود بیرون زده است! بیش از این کلمات را خرج او کردن، توهین به زبان فاخر فارسی است!
📖 جامعهشناسی مردم
✅ @Popular_Sociology