حاج میرزا اسماعیل دولابی(ره)
یکی از تجار بازار ورشکسته شد
و چکهایش برگشت
و طلبکارها زیر فشارش گذاشتند
و درمانده شد
یکی از دوستانش که از ماجرا مطّلع شد به او گفت من مشکلت را حل میکنم؛
از فردا هر یک از طلبکارها که به سراغت آمد، هر چه گفت بگو:
#شما_درست_میفرمایید
فردا طلبکارها که آمدند و به او گفتند:
تو به ما بدهکاری
گفت: شما درست میفرمایید
گفتند: این چکهای تو است که برگشت خورده است
گفت: شما درست میفرمایید
گفتند: باید بدهیهایت را به ما بپردازی
گفت: شما درست میفرمایید
خلاصه هر چه به او گفتند، او همین جمله را تکرار کرد
آخرالامر طلبکارها به هم گفتند:
این بندهی خدا از شدت فشار دیوانه شده است و چیزی هم که ندارد که بابت طلبهایمان از او بگیریم، پس بهتر است از طلبهایمان صرف نظر کنیم، بلکه لااقل حالش خوب شود و بتواند زن و بچهاش را سرپرستی کند
همه با هم توافق کردند و به او گفتند: ببین، این بدهیهای تو به ماست
گفت: شما درست میفرمایید
گفتند: ببین روی همهی آنها قلم کشیدیم و دیگر به ما بدهکار نیستی
گفت: شما درست میفرمایید
گفتند: این هم چکهای تو است که همه را پاره کردیم
گفت: شما درست میفرمایید
به این ترتیب تاجر ورشکسته از دست بدهیها و طلبکارها خلاص شد
عصر آنروز همان رفیقش که این کار را به او یاد داده بود به سراغش آمد و از او پرسید:
چه کردی؟
او هم ماجرا را تعریف کرد
همان رفیق مبلغ کمی از این تاجر طلب داشت
به او گفت: از دست طلبکارها که نجات پیدا کردی
اما حتما میدانی که فلان مبلغ به من بدهکاری
گفت: شما درست میفرمایید
گفت: باید این بدهیات را به من بپردازی
گفت: شما درست میفرمایید
رفیق گفت: شما درست میفرمایید که برای من پول نمیشود
گفت: شما درست میفرمایید
رفیق گفت: این شما درست میفرمایید را خودم به تو یاد دادم
گفت: #شما_درست_میفرمایید
[ در #دستگاه_خدا هم خوب است #انسان اینگونه باشد ]
و هر چه خدا و خوبان خدا به او میگویند و با او میکنند، بگوید شما درست میفرمایید و تصدیق کند و پذیرا باشد
البته خود این را، هم خدا و خوبان به او یاد دادهاند
#مصباح_الهدی - صفحه ۷۳