🍃✨🍃✨
فقط انبیاء مرسل و ملائکهی مقرّب و دوستان اهل بیت علیهم السّلام که به کمال رسیدهاند و قلبهایشان با ایمان امتحان شده است،
علی علیه السّلام را شناختهاند.
دیگران از علی علیه السّلام بهره میبرند،
ولی او را نمیشناسند.
اینها در راهند...!!!
عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی
#مصباح_الهدی
تألیف استاد مهدی طیّب
🍃✨✨🍃
حاج میرزا اسماعیل دولابی(ره)
خانوادهات هر چند نفر که هستند
به آنها نگاه نکن و به نیت همان تعداد از ائمه علیهم السلام از آنها پذیرایی کن
چند وقت که این کار را ادامه دادی، ببین چه میشود
#با_نیت_کار_کن
مثلاً در حمام خودت را به این نیت بشوی که داری نفست را از صفات رذیله و از هوی و هوس و آرزوهای دور و دراز میشویی
سرت را به این نیت اصلاح کن که داری گناهان و خیالات باطل را از وجودت قیچی میکنی
سرت را به نیت شانه کردن سر یک یتیم شانه کن
خانه را که جارو میزنی و لباسها را که میشویی، به نیت بیرون ریختن دشمنان اهل بیت علیهم السلام از زندگی و وجودت انجام بده
چند وقت که با نیت کار کردی، آن وقت ببین که نور همۀ فضای زندگیات را پر میکند و راه سیرت باز میشود
#مصباح_الهدی - ص ۲۱۴
حاج میرزا اسماعیل دولابی(ره)
ما مثل بچّهای هستيم که پدرش دست او را گرفته است تا به جايی ببرد و در طول مسير از بازاری عبور میکنند
بچّه جلب ويترين مغازهها میشود و دست پدر را رها میکند و در بازار گم میشود
و وقتی متوجّه میشود که ديگر پدر را نمیبيند، گمان میکند پدرش گم شدهاست
در حالی که در واقع خودش گم شده است
انبياء و اولياء پدران خلقاند و دست خلايق را میگيرند تا آنها را به سلامت از بازار دنيا عبور دهند
غالب خلايق جلب متاعهای دنيا شدهاند و دست پدر را رها کرده و در بازار دنيا گم شده اند
#امام_زمان علیه السلام گم و غائب نشده است
#ما_گم_و_محجوب گشتهايم
#مصباح_الهدی - ص ۳۱۹
حاج میرزا اسماعيل دولابی(ره):
اوّلین بارقهی نهضت #آقای_خمینی روزی بود که اتفاقاً به پیشنهاد یکی از رفقا به جلسهی درس ایشان در مسجد اعظم قم رفته بودم که در شبستان جنب قبر مرحوم آقای بروجردی تشکیل میشد
و از دور این سیّد بزرگوار را در حالی که به چند صد نفر طلبه درس میداد، تماشا میکردم
آن روز کسبهی قم به خاطر اینکه حکومتشاه پاسخ تلگراف #آقای_خمينی را نداده بود، تعطیل کرده بودند
و در میانهی درس، جمع زیادی از مردم قم وارد شبستان شدند و پشت سر طلبهها نشستند
آقای خمینی بعد از چند دقیقه فرمود: کسانی که آمدهاند، بلند شوند تا آنها را ببینم
جمعیت بلند شدند و #آقای_خمینی نگاهی به آنها انداخت و سپس فرمود: حالا بنشینید
(بار اوّل بیاجازه نشسته بودند، این بود که برای حفظ عزّت، آنها را بلند کرد و با اجازه نشاند)
بعد فرمود:
یک نفر بلند شود بگوید چرا تعطیل کردهاید و اینجا آمدهاید
یکی از حضّار بلند شد و عرض کرد:
آقا بعد از این که حکومت پاسخ تلگراف شما را نداد، دیگر کسب و کار برای ما گوارا نیست و بیمعناست
فرد دومی بیاجازه بلند شد و فضولی کرد و گفت:
البته این درس و بحث حوزه هم بیمعناست
آقای خمینی نگذاشت او حرفش را ادامه دهد و فرمود:
خُب
بعد خطاب به طلبهها و مردم فرمود:
در این حرکتی که امروز شروع شده و در آینده در همهی #قم هم نمیگنجد و در همهی کشور هم شاید نگنجد، فکر نکنید ما میخواهیم #اسلام و #قرآن را حفظ کنیم؛
بلکه قصد ما این است که دست ما از قرآن و اسلام کوتاه نشود
یعنی #حافظ_قرآن_و_اسلام_خداست اَلاِسلامُ یَعلُو وَ لا یُعلیٰ عَلَیهِ:
اسلام برتر و بالاتر است و چیزی بالاتر از اسلام نمیتواند قرار بگیرد
اسلام و قرآن محتاج نیستند که ما حفظشان کنیم
#ما_محتاج_قرآن_و_اسلام_هستیم
#مصباح_الهدی ص ۴۹۰
حاج میرزا اسماعیل دولابی(ره)
وقتی حضرت #امام_رضا علیهالسلام وارد نیشابور شدند؛
هر یک از علما و شخصیتهای سرشناس از حضرت تقاضا کردند مهمان آنها شوند و به خانهی آنها تشریف ببرند
حضرت فرمودند:
من افسار شتر را رها میکنم، درِ هر منزلی که شتر زانو زد و نشست، من به آنجا میروم
یک پیرزن فقیر وقتی این را شنید، به خود گفت #شاید شتر حضرت جلوی خانهی من زانو بزند و حضرت به خانهی من تشریف بیاورند
لذا خانهاش را آب و جارو کرد و سماورش را آتش کرد و به انتظار نشست
شتر حضرت علیهالسلام جلوی خانهی همین پیرزن زانو زد و امام رضا مهمان او شدند
قربان این شاید که از هزارها #یقین بهتر است
این شاید مال #محبّت است
محبّت چیست که شایدش از یقین بهتر است؟
#مصباح_الهدی - صفحه ۱۱۳
═ ══ ═༻♥️༺═ ══ ═
حاج میرزا اسماعیل دولابی(ره)
یکی از تجار بازار ورشکسته شد
و چکهایش برگشت
و طلبکارها زیر فشارش گذاشتند
و درمانده شد
یکی از دوستانش که از ماجرا مطّلع شد به او گفت من مشکلت را حل میکنم؛
از فردا هر یک از طلبکارها که به سراغت آمد، هر چه گفت بگو:
#شما_درست_میفرمایید
فردا طلبکارها که آمدند و به او گفتند:
تو به ما بدهکاری
گفت: شما درست میفرمایید
گفتند: این چکهای تو است که برگشت خورده است
گفت: شما درست میفرمایید
گفتند: باید بدهیهایت را به ما بپردازی
گفت: شما درست میفرمایید
خلاصه هر چه به او گفتند، او همین جمله را تکرار کرد
آخرالامر طلبکارها به هم گفتند:
این بندهی خدا از شدت فشار دیوانه شده است و چیزی هم که ندارد که بابت طلبهایمان از او بگیریم، پس بهتر است از طلبهایمان صرف نظر کنیم، بلکه لااقل حالش خوب شود و بتواند زن و بچهاش را سرپرستی کند
همه با هم توافق کردند و به او گفتند: ببین، این بدهیهای تو به ماست
گفت: شما درست میفرمایید
گفتند: ببین روی همهی آنها قلم کشیدیم و دیگر به ما بدهکار نیستی
گفت: شما درست میفرمایید
گفتند: این هم چکهای تو است که همه را پاره کردیم
گفت: شما درست میفرمایید
به این ترتیب تاجر ورشکسته از دست بدهیها و طلبکارها خلاص شد
عصر آنروز همان رفیقش که این کار را به او یاد داده بود به سراغش آمد و از او پرسید:
چه کردی؟
او هم ماجرا را تعریف کرد
همان رفیق مبلغ کمی از این تاجر طلب داشت
به او گفت: از دست طلبکارها که نجات پیدا کردی
اما حتما میدانی که فلان مبلغ به من بدهکاری
گفت: شما درست میفرمایید
گفت: باید این بدهیات را به من بپردازی
گفت: شما درست میفرمایید
رفیق گفت: شما درست میفرمایید که برای من پول نمیشود
گفت: شما درست میفرمایید
رفیق گفت: این شما درست میفرمایید را خودم به تو یاد دادم
گفت: #شما_درست_میفرمایید
[ در #دستگاه_خدا هم خوب است #انسان اینگونه باشد ]
و هر چه خدا و خوبان خدا به او میگویند و با او میکنند، بگوید شما درست میفرمایید و تصدیق کند و پذیرا باشد
البته خود این را، هم خدا و خوبان به او یاد دادهاند
#مصباح_الهدی - صفحه ۷۳
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
ﺑﻪ ﻧﺎم ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﺨﺸﻨﺪﻩی ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا قِيلَ لَكُمْ تَفَسَّحُوا فِي الْمَجَالِسِ فَافْسَحُوا يَفْسَحِ اللَّهُ لَكُمْ وَإِذَا قِيلَ انشُزُوا فَانشُزُوا يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَالَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ
ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ!
ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﮔﻔﺘﻪ ﺷﻮﺩ:
«ﺩﺭ ﻣﺠﺎﻟﺲ، ﺟﺎ ﺑﺎﺯ ﻛﻨﻴﺪ ﺗﺎﺯﻩﻭﺍﺭﺩﻫﺎ ﺑﻨﺸﻴﻨﻨﺪ»، ﺟﺎ ﺑﺎﺯ ﻛﻨﻴﺪ ﺗﺎ ﺧﺪﺍ ﻫﻢ ﮔﺮﻩﻫﺎی ﺯﻧﺪگیﺗﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻛﻨﺪ.
ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﻫﻢ ﮔﻔﺘﻪ ﺷﻮﺩ: «ﺑﻠﻨﺪ ﺷﻮﻳﺪ ﺁﻥﻫﺎ ﺑﻨﺸﻴﻨﻨﺪ»، ﺑﻠﻨﺪ ﺷﻮﻳﺪ ﺗﺎ ﺧﺪﺍ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﻣﻌﻤﻮلیِ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﻳﮏ ﺩﺭﺟﻪ ﺑﺎﻟﺎﺗﺮ ﺑﺒﺮﺩ ﻭ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺑﺎﻣﻌﺮﻓﺖ ﺭﺍ ﭼﻨﺪﻳﻦ ﺩﺭﺟﻪ
ﺧﺪﺍ ﺍﺯ ﻛﺎﺭﻫﺎﻳﺘﺎﻥ ﺁﮔﺎﻩ ﺍﺳﺖ
#قرآن #سوره_مجادله آیه - ١١
اگر کسی در مَشاهد مشرّفه غافل باشد
و غافلانه رفتار کند، خیلی بدتر و ناپسندتر از غفلت در جاهای دیگر است
لذا فرمودند:
زُر فَانصَرِف = زیارت کن و بازگرد
هر وقت یک ولیخدا را ملاقات کردی،
او را ببین و زود برگرد
برای اینکه ممکن است بمانی و غافل شوی و طوری عمل کنی که اهانتآمیز باشد
عارفبالله مرحوم حاجاسماعیلدولابی
#مصباح_الهدی
تٱلیف مهدی طیّب
#توجه
آیا این آیه و این گفته در مورد،
[ زُر فَانصَرِف = زیارت کن و زود برگرد ]
میتواند مصداق این روزهای زیارت اربعین در عتبات، عراق باشد
آیا بخاطر دلِ خودمون، مانع زیارت سایر زوّار شویم خداپسندانه است؟
خیلی از جا ماندههای زیارت عتبات؛
فقط بخاطر اینکه عدهای بیش از حد معمول و صرورت در حرمها ماندند از زیارت اربعین امسال محروم شدند
...⚑...⚑...⚑...⚑...⚑...⚑