eitaa logo
.《 پُرسان‌پُرسان 》.الکوثر. 🇮🇷.🇵🇸.🇾🇪
32 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
813 ویدیو
19 فایل
اللهم‌صلی‌علی‌محمدوآل‌محمدوعجل‌فرجهم #الکوثر بسم‌الله الرحمن‌الرحیم انا اعطیناک الکوثر فصل لربک وانحر ان شانئک هو الابتر قرآن،حدیث،دعا،احکام،متن،شعر،و... (جهان اسلام، انقلاب ایران، ولایت فقیه) استفاده از مطالب‌کانال به‌هرشکل بلامانع‌است
مشاهده در ایتا
دانلود
به نام خدا گزیده‌ای از خطبه سلام الله علیها خطاب به یزیدابن‌معاویه‌ابن‌ابوسفیان لعنت الله علیهما ای یزید آیا گمان می‌بری این که اطراف زمین و ‌آفاق آسمان را بر ما تنگ گرفتی و راه چاره را بر ما بستی که ما را به مانند کنیزان به اسیری برند، ما نزد خدا خوار و تو سربلند گشته و دارای مقام و منزلت شده ای؛ پس خود را بزرگ پنداشته به خود بالیدی؛ شادمان و مسرور گشتی که دیدی دنیا چند روزی به کام تو شده و کارها بر وفق مراد تو می‌چرخد؛ و حکومتی که حق ما بود در اختیار تو قرار گرفته است آرام باش، آهسته تر... آیا فراموش کرده ای قول خداوند متعال را...!!! بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ ﺑﻪ ﻧﺎم ﺧﺪﺍی ﺧﻮﺏِ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ وَلَا يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّمَا نُمْلِي لَهُمْ خَيْرٌ لِّأَنفُسِهِمْ إِنَّمَا نُمْلِي لَهُمْ لِيَزْدَادُوا إِثْمًا وَلَهُمْ عَذَابٌ مُّهِينٌ و کسانی که شدند، گمان نکنند مهلتی که به آنان می‌دهیم به سودشان خواهد بود؛ جز این نیست که مهلت‌شان می‌دهیم تا بر گناه خود بیفزایند، و برای آنان عذابی خوار کننده است آیه ۱۷۸ - ابومخنف ترجمه سیدعلی‌محمدموسوی‌جزایری
🚩 به نام الله علیه‌السلام هنگام ، فرزندانش را به سپرد و به ايشان وصيت كرد تا نسبت به آن‌ها پدری كند بنابراین ، پسری كه هنوز به سن بلوغ نرسيده بود، پيوسته در كنار ابی‌عبدالله بود از علیه‌السلام نقل است، پس از خطبه امام و اظهار وفاداری اصحاب و بنی‌هاشم، قاسم بن الحسن از امام علیه‌السلام پرسيد: عموجان! آيا من هم به شهادت می‌رسم؟ حضرت فرمود: پسرجانم! مرگ نزد تو چگونه است؟ عرض كرد: شيرين‌تر از عسل فرمود: آری به خدا، عمويت به قربانت! تو هم با من كشته می‌شوی؛ بعد از آن كه به بلای عظيمی دچار شوی حضرت قاسم (ع) به محضر عمو آمد و اجازه ميدان گرفت حضرت اجازه نداد و او را در آغوش كشيد هر دو گريستند سرانجام آنقدر دست و پای عمو را بوسه زد و اصرار كرد تا اجازه گرفت در حالی كه اشك بر گونه‌اش جاری بود، عازم ميدان شد و لباس معمولی بر تن داشت و زره و خود و ساز و برگی نداشت و تنها يك شمشير برداشت و چنين رجز خواند: ان تنكرونی فانا فرع‌الحسن سبط‌النبی المصطفی والموتمن هذاحسين كالأسير المرتهن بين اناس لاسقوا صوب المزن راوی می‌گوید: نوجوانی از خیمه‌گاه خارج شد که صورتش، همچون ماه تابان درخشان بود او مشغول جنگیدن با لشگر عمر سعد ملعون شد در حالی که لشكر محاصره‌اش كرده بود، ابن‌نفیل‌ازدی، با شمشیر بر سر مبارکش زد سر شکافته شد و آن نوجوان با صورت روی زمین افتاد فریادی از ته دل کشید و عموجانش را خطاب قرار داد امام حسین علیه‌السلام همانند باز شکاری وارد میدان شد و همانند شیر خشمگینی به سوی سپاه عمر سعد ملعون حمله کرد حضرت با شمشیر به ابن فضیل ضربه‌ای زد و چون او دست خود را سپر قرار داد، دستش جدا شد نعره‌ای زد و صدایش را لشکریانش شنیدند و برای نجات او آمدند، اما بدنش زیر سم اسبان قرار گرفت و به هلاکت رسید راوی می‌گوید: وقتی گرد و خاک میدان فرو نشست، مشاهده کردم که امام حسین علیه‌السلام بر بالین حضرت قاسم ایستاده و قاسم از شدت درد، پاهایش را روی زمین می‌کشد امام حسین علیه‌السلام فرمودند: دور باشند از رحمت خداوند آن گروهی که تو را کشتند و آن کسی که در روز قیامت با آنها مخامصه می‌کند، جد و پدر توست سپس فرمودند: به خداوند قسم بر عمویت سخت است که او را بخوانی، اما پاسخ‌ات را ندهد یا بدهد، اما پاسخ او برای تو سودی نداشته باشد به خدا قسم امروز، روزی است که دشمنان عموی تو بسیار و یارانش اندکند امام علیه‌السلام بدن پاک و خونین حضرت قاسم را در آغوش کشید وقتی سينه به سينه‌اش نهاده بود، پاهای آن نوجوان به زمين كشيده می‌شد امام، او را به سوی خیمه‌گاه آورد و در کنار شهیدان اهل بیت (ع) قرار داد - سید بن طاووس - شيخ عباس قمی ج ٢ - خوارزمی ⚑ ⚑ ⚑