🍀🍀🍀
#پرسش_پاسخ
⁉️انقلاب ایران را شوروی برپا کرد و بعد هم سرویس اطلاعاتی ش خامنهای را به قدرت رساند!!!
✅ پاسخ
✍ حجتالاسلام دکتر قربانی مقدم
🔹 پیش از هرچیز باید دانست که جریانی در فضای مجازی فعال است تا ذهن ملت را از دشمنی های آمریکا و انگلیس منحرف کنند. برای این منظور لازم است یک دشمن بدلی مطرح کنند و چه گزینه ای بهتر از روسیه برای این هدف!
هرچند شبهه فوق چنان رسوا است که نیازی به پاسخ ندارد، اما با این حال ذکر چند نکته بیراه نیست.
1⃣ اگر شوروی چنین قدرتی داشت که در ایران انقلابی برپا کند و رژیم مستقر را ساقط کند، طبیعی آن است که نزدیکترین تفکر فعال در ایران یعنی حزب توده یا لااقل گروهی مسلمان با تفکرات مارکسیستی یعنی مجاهدین خلق (سازمان منافقین) را به قدرت برساند، در حالیکه پس از انقلاب، این تفکرات هیچ سهمی از قدرت بدست نیاوردند.
2⃣ همچنین به قول معروف که میگوید: «اگر موز قوت داشت کمر خود را راست میکرد»، سرویس اطلاعاتی شوروی اگر توانی داشت، به جای به قدرت رساندن مقام معظم رهبری، مانع از فروپاشی این کشور در حدود یک سال پس از رهبری حضرت آیت الله خامنه ای میشد.
3⃣ اگر سازمان اطلاعاتی شوروی در رهبری جریان انقلاب دخالت داشت، یا آنطور که ادعا میشود مقام معظم رهبری در دانشگاههای شوروی تعلیم دیده، در اسناد ساواک منعکس میشد. درحالیکه در این خصوص حتی یک برگ سند هم وجود دارند. همچنین در سایتهای افشاگری همچون «ویکی لیکس» مطالبی قابل ردیابی بود.
4⃣ از مسلمات تاریخی کمکهای فراوان شوروی به رژیم بعث عراق در طول جنگ تحمیلی است به نحوی که حدود ۸۵٪ تجهیزات مورد استفاده عراق در جنگ ایران و عراق ساخت کشور شوروی بود. این درحالی است که ایران در جنگ، حتی یک متر سیم خاردار نمیتوانست تهیه کند!
آیا معقول است کشوری در کشور دیگر انقلاب برپا کند و ده سال پس از انقلاب هم رهبر آن را تعیین کند اما با کمک به همسایه آن، به دنبال ساقط کردن حکومت انقلابی آن باشد؟
🔹 پینوشت
برای مطالعه بیشتر به کتاب «شوروی و جنگ ایران و عراق» به قلم دکتر جهانگیر کرمی، دانشیار دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران مراجعه کنید.
🆔 @porseman_andisheh
🍀🍀🍀
#پرسش_پاسخ
⁉️نام گذاری سه تن از فرزندان امام علی(ع)را که به نامهای ابوبکر، عمر وعثمان بودند را نشان دهنده محبت اهل بیت(ع) نسبت به خلفا می دانند، و می گویند اگر امام علی(ع) به خلفا محبت نداشت پس چرا نام فرزندانشان را به نام آنها گذاشت؟
✅پاسخ:
⏪ اولا اسم های «عمر»، «ابوبکر» و «عثمان» و ...، اسامی خاص و اختصاصی خلفا نبوده است که این گونه نامگذاری ها نشانه ی ارادت به شخص خاصی محسوب شود، بلکه این نام ها در آن زمان بین عرب بسیار رایج بوده است به نحوی که ابن اثیر در کتاب «اسدالغابه فى معرفه الصحابه»، بیش از60 نفر از اصحاب پیامبر(ص) را نام مىبرد که نام آنها،«عمر» و«عثمان» بوده است.
❇️ ثانیا سخنان صریح حضرت علی مبنی بر نارضایتی از عملکرد خلفا را نباید رها کرد و به موضوعی مانند نام گذاری استناد کرد. در معتبرترین کتاب اهل سنت یعنی «بخاری» جملات متعددی از حضرت مبنی بر نارضایتی از عملکرد خلفا وجود دارد.
❇️ امیرالمومنین دوستی قدیمی به نام عثمان بن مظعون داشتند که گفته شده علت نام گذاری یکی از فرزندان به نام عثمان، به یاد او بوده است.
🆔 @porseman_andisheh
🍀🍀🍀
#پرسش_پاسخ
⁉️شیعه برای خلافت بلافصل حضرت علی به حدیث منزلت تمسک میکنند (با علی انت منی بمنزلة هارون من موسی الا انه لا نبیّ بعدی) در حالی که حضرت موسی برادرش هارون را زمان مرگش انتخاب نڪرد ڪه جانشینش باشد بلڪه درمدتی ڪه موسی درڪوه طور بود این ڪار راانجام داد.
پیامبر هم درسفر تبوڪ ڪه قرار بود از سفر برگردد حضرت علی رابه جایشان گذاشتند.نه این که برای بعد از رحلتشان...
✅ پاسخ
🔹اولا حدیث منزلت تنها یکی از صدها دلیل جانشینی حضرت علی علیه السلام است
ثانیاً حدیث منزلت مخصوص غزوه تبوک نیست بلکه به دفعات متعدد و دست کم در سیزده جریان مختلف از پیامبر گزارش شده است، و به هیچ وجه به جریان و سبب خاصی اختصاص ندارد. (برخی از آن جریانات در کتاب المراجعات گردآوری شده است)
ثالثا آنچه از حدیث منزلت فهمیده میشود، شأنیت حضرت امیر برای خلافتِ پیامبر است. یعنی همانطور که در شأنیت هارون برای خلافت موسی، تردیدی وجود ندارد، همین نسبت و منزلت برای حضرت امیر نیز وجود دارد.
در واقع حدیث منزلت از تحققِ خلافت حضرت امیر در نبود پیامبر، به طور مطلق و بدون هیچ قیدی سخن میگوید. یعنی هر گاه پیامبر نباشد، و علی باشد، علی جانشین اوست. به عبارت رساتر، شأن و شایستگی خلافت در حضرت هارون و حضرت امیر متحقق است، و این شأن با دو شرط بالفعل خواهد شد :
با نبود موسی یا پیامبر
با وجود هارون یا علی
مخصوصا اینکه خود پیامبر عزیز، با بیان عبارت (الا انه لا نبیّ بعدی) با صراحت اعلام میکنند که این جانشینی بیشتر ناظر به بعد از رحلت ایشان است، و الا اگر این جانشینی مخصوص زمان حیات ایشان بود، نیاز نبود تا به بود و نبود پیامبر پس از خود تصریح کنند. پس معلوم میشود که جانشینی حضرت امیر المومنین اگر چه در هنگام غزوه تبوک و مواقع دیگر گفته شده، اما ناشی از همان شأن و منزلت خلافت ایشان است که پس از رحلت پیامبر بروز اصلی آن خواهد بود.
🔹 پینوشتها
۱. استثنای بعد از اطلاق (یعنی عبارت: الا انه لا نبیّ بعدی)، دلالت بر عموم منزلت میکند. به عبارت دیگر اگر عبارت «إلّا انه لا نبی بعدی» نبود، ممکن بود تصور شود، که تنها یکی از خصلت های هارون نسبت به موسی را حضرت امیر نسبت به پیامبر دارد. اما استثنای موجود در حدیث ثابت میکند که تمام خصلت های هاروننسبت به موسی، در حضرت امیر نسبت به پیامبر متحقق است، مگر نبوت. »
در نتیجه منزلتهای «اخوت »، «وزارت»، «شراکت در امر»، «شدت ازر »، «اصلاحِ قوم »، و «خلافت» از جمله منزلتهای مذکور هارون نسبت به موسی است که آیات قرآن صراحتاً بدان اشاره فرموده است، و تمامی این منزلتها در حضرت امیر نسبت به پیامبر متحقق است.
۲. هارون در نبود موسی خلیفه شد، ولی مردم فریب سامری را خورده و گوساله پرست شدند. کسی به یاری هارون آنگونه که باید نشتافت و هارون در میان قوم ضعیف ماند. و هارون به ناچار مصلحت را در صبر کردن دید. حال حدیث منزلت همهی این وقایع را برای علی بیان پیشبینی میکند. یعنی امام علی در نبود پیامبر خلیفه است، اما سامریِ امت اسلام مردم را فریب داده و ایشان را از راه حق گمراه میکند. علی علیهالسلام را کسی آن چنان که باید، حمایت نمیکند و علی در حال استضعاف مأمور به صبر میشود.
🆔 @porseman_andisheh
🍀🍀🍀
#پرسش_پاسخ
⁉️اهل .سنت، اشکال میکنند که پیامبر در روز #غدیر مردم را دعوت به دوستی با علی(ع) نمود، یعنی هرکس مرا دوست دارد، علی را نیز دوست بدارد!
منظور #پیامبر خلافت و جانشینی نبود
✅پاسخ
1⃣ما اگر مقصود پیامبر فقط ابراز دوستی بود، پس چرا از همه زنان و مردان، برای علی(ع) بیعت گرفتند.
🔮اما در این پیام به #استنا منابع اهل سنت:
علمای اهل سنت از #علی علیه السلام نقل می کند که فرمود ؛
« در روز غدیر خم رسول خدا #عمامه ای بر سرم پیچید که قسمتی از آن بر پشت سرم آویخته بود ، خداوند در جنگ بدر و حنین فرشتگانی را برای کمک به من گسیل داشت که همگی آنها همین گونه #عمامه به سر گذاشته بودند »
📚مسند ابو داود طیالسی ج1 ص23
📚سنن بیهقی ج10 ص14
کنزالعمال ج8 ص60
اسد الغابه ج3 ص114
الریاض النضره ج2 ص217
2⃣این مراسم #تاج گذاری و #عمامه به سر پیچیدن که توسط پیامبر گرامی صورت گرفت ، روشن ترین گواه بر آن است که علی علیه السلام در روز غدیر خم به عنوان امام و سرپرست و راهنمای مردم معین و معرفی شد.
چه لزومی دارد برای اثبات محبت به کسی، علاوه بر بیعت گرفتن، عمامه خود را بر سر او بگذارند؟
🆔 @porseman_andisheh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍀🍀🍀
#پرسش_پاسخ
⁉️چرا #غدیر مهم است!
آیا امام را صرفا بعنوان یک حاکم بر جامعه میخواهیم؟
✅پاسخ حجت الاسلام محمد رضا هاشمی مدرس رسمی سطح عالی کلام حوزه علمیه
🆔 @porseman_andisheh
☘️☘️☘️
#پرسش_پاسخ
⁉️مراد از سخن امیرالمومنین علی علیه السلام در نهج البلاغه (نزلت انفسهم فی البلاء کاللتی نزلت فی الرخاء) چیست؟
✅ سکون و آرامش پارسایان در سختی ها
✔️نزلت انفسهم فی البلاء کاللتی نزلت فی الرخاء
پارسایان در هنگام بلا و سختی چنانند که دیگران در هنگام آسودگیها
( بخشی از خطبه همام ، نهج البلاغه)
✅ همچنان که انسانهای عادی در رخاء آسایش دارند، در هنگام سختی آرامش دارند. برای ما آرامش در گرو آسایش ما است؛ اگر آسوده باشیم، آرام میگیریم اما متقین چه در بلاء باشند و چه در رخاء طمانینه و وقار را از دست نمیدهند.
گرچه در بیرون دچار ناآرامی باشند، شغلشان را از دست داده باشند، دچار گرفتاری شده باشند و ... اما سکون و آرامش قلب را از دست نمیدهند. از مهمترین عناصر اخلاقی رواقی همین است که توصیه میشود کاری کنید که آرامش شما با آسایش شما در پیوند نباشد. این رشته ارتباطی را ببرید. یعنی آنچه در دل شما میگذرد، در گرو آنچه بر بدن شما میگذرد، نباشد.
یکی از علمای بسیار بسیار قویالنظر و از جهت عرفان پیشرفته، مرحوم شیخ محمد حسین غروی اصفهانی (استاد علامه طباطبایی در فلسفه و اصول) است. کمتر کسی به این درجه از کمال از جهت نظر و عمل رسیده است. پدر ایشان از تجّار به یک معنا بینالمللی بودند و بسیار ثروتمند بودند. بعد از مرگ پدر تمام ثروت به ایشان رسید، ایشان تمام آن را در راه کسب علم خود و طلاب خرج کرد وتمام آن را به دیگران دادند. دو صحنه را از ایشان نقل کردهاند: یکی اینکه روزی در راه که میرفتند تسبیح گرانبهایی که در دستشان بود، از دستشان رها شد و افتاد.
میگویند اصلاً ایشان برنگشت که حتی نگاه کند. گویا ننگشان آمد که خم شوند و آنها را از زمین بردارند. صحنه دیگر وقتی بود که پیاز خریده بودند و به خانه میبردند، ناگهان دستمالی که پیازها را در آن بسته بودند، باز شد و پیازها ریخت. ایشان خم شدند و پیازها را جمع کردند! کسی که هر دو صحنه را دیده بود، از ایشان پرسید: که در آن وقت و این وقت چه حالی داشتی؟ ایشان به حضرت علی بن ابیطالب(ع) قسم خوردند که حال من در آن وقت والآن ذرهای فرق نکرده است. یعنی من آرامش درون را در گرو آسایش بیرون قرار ندادهام. به دست آوردن این حالت که جداً قابل توصیه است، بسیار دشوار است.
اگر به این نکته برسید که فقط و فقط آنچه باید برای شما آرامش بیاورد یا آن را بگیرد، انجام وظفه و عدم انجام وظیفه باشد. اگر عمل کردهاید، آرام آرامید ولو «ز منجنیق فلک سنگ فتنه میبارد». بیرون به من نه آرامش میدهد و نه آرامش میستاند. اوضاع و احوال بیرونی حلاوت و شعف درونی نمیآورد. این را بدانید که هرکس نعمت دنیوی دارد، دیگران از آن بیشتر لذت میبرند؛ درست برخلاف نعمات معنوی که خود شخص از آن بهره میبرد. این نکته خیلی خیلی مطلب پر اهمیتی است که توجه کنید که کدام به خود شما لذت میدهد و کدام به دیگران لذت میدهد. اگر دنیوی است، شما از آن لذتی که دیگران میبرند، نمیبرید و اگر معنوی است، دیگران لذتی که شما از آن میبرید، نمیبرید. باید روزی به اینجا برسیم که ارتباطمان را با واقع ببریم و این به این معناست که از واقع تاثیر نپذیریم. اما چون در پی انجام وظیفهایم بر واقع تاثیر میگذاریم.
✅ پس آرامش ما در گرو امر بیرونی نباید باشد، باید در گرو انجام وظیفه باشد.
🆔 @porseman_andisheh
☘️☘️☘️
#پرسش_پاسخ
⁉️آیا اعتقاد به #رجعت ریشه قرآنی دارد؟
✅اعتقاد به رجعت، از جمله معتقدات مذهب اهل البیت است و مستند به آیات و روایات متعدد است که بعضی از این آیات و روایات را برای توضیح مطلب بیان می کنیم:
از تدبر در آیات قرآن می توان نتیجه گرفت که قرآن کریم به دو گونه به مسأله رجعت اشاره نموده است:
1️⃣ آیاتی که به #وقوع رجعت در آینده اشاره دارد مانند، آیه شریفه 82 از سوره #نمل که خداوند در این آیه می فرماید: « (به خاطر آور) روزى را که ما از هر امّتى، گروهى را از کسانى که آیات ما را تکذیب مى کردند محشور مى کنیم و آنها را نگه مى داریم تا به یکدیگر ملحق شوند!».
بسیارى از بزرگان این آیه را اشاره به مسأله رجعت و بازگشت گروهى از بدکاران و نیکوکاران به همین دنیا در آستانه ی رستاخیز مى دانند، چرا که اگر اشاره به خود رستاخیز و قیامت باشد ، تعبیر به من کل امة فوجا ( از هر جمعیتى، گروهى ) صحیح نیست، زیرا در قیامت ، همه محشور مى شوند ، چنان که قرآن در آیه 47 سوره ی کهف مى فرماید: « ما آنها را محشور مى کنیم و احدى را ترک نخواهم گفت »
2️⃣ آیاتی که به #وقوع حوادثی در امت هاى پیشین اشاره می فرماید که در واقع نوعی رجعت محسوب می شود، مانند:
آیه 259 سوره ی #بقره. در باره ی پیامبرى است که از کنار یک آبادى عبور کرد در حالى که دیوارهاى آن فرو ریخته بود و اجساد و استخوانهاى اهل آن در هر سو پراکنده شده بود، و از خود پرسید چگونه خداوند این ها را پس از مرگ زنده مى کند ، اما خدا او را یکصد سال میراند و سپس زنده کرد و به او گفت چقدر درنگ کردى ؟ عرض کرد یک روز یا قسمتى از آن ، فرمود نه بلکه یکصد سال بر تو گذشت. این پیامبر ، عزیر باشد یا پیامبر دیگرى تفاوت نمى کند ، مهم صراحت قرآن در زندگى پس از مرگ در همین دنیا است.
آیه 243 سوره ی #بقره سخن از جمعیت دیگرى به میان میآورد که از ترس مرگ (و طبق گفته مفسران به بهانه بیمارى طاعون از شرکت در میدان جهاد خوددارى کردند و) از خانههاى خود بیرون رفتند. خداوند فرمان مرگ به آنها داد و سپس آنها را زنده کرد.
آیه 55 و 56 سوره #بقره درباره ی بنیاسرائیل میخوانیم که گروهى از آنها بعد از تقاضاى مشاهده ی خداوند، گرفتار صاعقه ی مرگبارى شدند و مردند، سپس خداوند آنها را به زندگى بازگرداند تا شکر نعمت او را بجا آورند.
آیه 110 سوره #مائده ضمن بر شمردن معجزات عیسى(علیه السلام) میفرماید: «تو مردگان را به فرمان من زنده میکردى» این تعبیر نشان میدهد که مسیح(علیه السلام) از این معجزه خود (زنده کردن مردگان) استفاده کرد، بلکه تعبیر به فعل مضارع (تخرج) دلیل بر تکرار آن است و این خود یک نوع رجعت براى بعضى محسوب میشود.
آیه 73 سوره #بقره در مورد کشتهاى است که در بنیاسرائیل براى پیدا کردن قاتلش نزاع و جدال برخاسته بود. قرآن اینگونه میگوید: «دستور داده شد گاوى را با ویژگیهایى سر ببرند و بخشى از آنرا بر بدن مرده زنند تا به حیات بازگردد و قاتل خود را معرفى کند و نزاع خاتمه یابد.
علاوه بر این پنج مورد، موارد دیگرى در قرآن مجید دیده میشود. همچون داستان اصحاب کهف که آن نیز چیزى شبیه به رجعت بود و داستان مرغهاى چهار گانه ابراهیم(علیه السلام) که بعد از ذبح بار دیگر به زندگى بازگشتند تا امکان معاد را در مورد انسانها، براى او مجسم سازند که در مسئله رجعت نیز قابل توجه است.
🆔 @porseman_andisheh
🍀🍀🍀
#پرسش_پاسخ ☺️☺️
⁉️شما رمان گوژ پشت نتردام را خوانده اید!؟
✅سید عطاءالله مهاجرانی، وزير اسبق فرهنگ و ارشاد اسلامي در كانالش نوشت:
طارق متری وزیر فرهنگ لبنان ( ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۸)، دقیق و خوش سخن ودانشمند و بسیار خوان بوده و هست. دیدار با او همیشه غنیمت است! چای نعناع و دردشه! دردشه همان گفتگو ست، صمیمی و پایان ناپذیر. طنجه بودیم ، گفت داستان ملاقات با آیة الله خامنه ای را برایت بگویم. حتما تازه است.
همراه سعد حریری به تهران سفر کردیم. قرار ملاقات با آیه الله خامنه ای بود. -این دیدار در آذرماه ۱۳۸۹ انجام شده است- قبل از دیدار قرار شد، جلسه ای با سعد حریری به عنوان نخست وزیر داشته باشیم. شش وزیر هم همراه بودیم. جلسه در محل اقامت حریری در کاخ سعد آباد برگزار شد. سعد حریری گفت: باید مساله سلاح حزب الله را به عنوان مساله اصلی لبنان مطرح کنیم. من سخنی نگفتم، اما همه تایید کردند.
وقتی وارد دفتر آیه الله خامنه ای شدیم، ایشان بسیارگرم و صمیمانه سعد حریری را در آغوش گرفت. جوانی و هوشمندی اش را تحسین کرد. از مرحوم رفیق حریری ذکر خیری به میان آورد. از لبنان بسیار تعریف کردند.
نا گاه از سعد حریری پرسیدند، آقای نخست وزیر شما رمان گوژ پشت نتردام را خوانده اید!؟ خب پیداست که نخوانده بود! سری تکان داد که معلوم نبود خوانده یا نه. آیه الله خامنه ای گفت. در این رمان یک زن بسیار زیبایی تصویر شده است. او زیباترین زن پاریس است. طبیعی است که قدرتمندان در صدد دستیابی به این زن هستند.
لات های پاریس، قداره کشان، با نفوذ ها. اما همه می دانند که آن زن زیبا، اسمش چی بود!؟ طارق گفت، من گفتم ازمیریلدا! آیه الله خامنه ای با تمام چشمانش خندید و گفت احسنت! شما وزیر فرهنگ بودید!
همه می دانستند که ازمیریلدا یک دشنه ظریف دسته صدف سپید بسیار تیز و کارا به همراه دارد. هر کس به او سوء نظری داشته باشد، ازمیریلدا از استفاده از آن دشنه تردید نمی کند.
اقای نخست وزیر! لبنان مثل همان زن زیباست. لبنان عروس خاورمیانه است. خیلی ها به کشور شما نظر دارند. اسرايیل خطری است که شما را تهدید می کند. مگر تا خیایان های بیروت نیامدند؟ مگر مردم را نکشتند؟ ویران نکردند؟ سلاح مقاومت مثل همان دشنه ازمیریلداست. دشمن را نومید می کند و امکان عمل را از او می گیرد.
گفتگو ها ادامه پیدا کرد. اما سعد حریری کلمه ای در باره سلاح حزب الله سخنی نگفت. بعد از جلسه پرسیدم: نگفتی؟
گفت: دیدی جلسه را چگونه اداره کرد و بحث را پیش برد. می شد مطرح کرد؟
منبع عصر ایران
آذر ۹۶
🆔 @porseman_andisheh
☘️☘️☘️
#شبهه
🔴 متن شبهه :
عبدالعلی بازرگان: پیامبر از نقل احادیث خود منع می کردند چون ممکن بود دکان دیگری در برابر قرآن باز بشه، امامان شیعه هم هیچ کتاب تفسیر و حدیثی نوشته و نه کسی را به این کار تشویق کردند، اولین کتاب حدیثی سنی ها سال ۲۲۰ و اولین کتاب شیعه یعنی کافی هم سال ۳۳۰ نوشته شده است، یعنی چند قرن بعد از پیامبر، چطور میشه به این کتاب ها اعتماد کرد؟ (شبهه خلاصه شده است)
✅ پاسخ شبهه:
1️⃣ اینکه در شبهه می گوید پیامبر فرموده است: «احادیث من را نقل نکنید» یک تناقض آشکار است! زیرا همین سخنی را که به پیامبر نسبت می دهید هم پس علی القاعده نباید نقل شده و به دست شما رسیده باشد.
2️⃣ در سال ۹۹ هجری عمربن عبدالعزیز، نقل حدیث را آزاد کرد، به چه مجوزی بود؟ یعنی وی برخلاف فرمایش پیامبر چنین دستوری را صادر کرده است؟ هرگز! بلکه خلیفه دوم بنابر نظر شخصی خود، چنین دستوری داده بود و عمربن عبدالعزیز با تمام احترامی که برای خلیفه دوم قائل بود آن را خلاف قرآن و فرمایشات پیامبر دانست و نقل حدیث را آزاد کرد.
3️⃣ نکته دیگر اینکه هم از نظر قرآن و هم از نظر خود پیامبر صلی الله علیه و آله، نقل احادیث ایشان لازم است و اساساً قرآن بدون سنت پیامبر بی معناست. مثلا در آیه ۴۴ نجم می فرماید:
وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ؛ قرآن را به تو نازل کردیم تا برای مردم آن را تبیین کنی
واضح است که تبیین قرآن توسط پیامبر مخصوص مردم آن زمان نبوده و لازم است به مردم همه ی دورانها برسد. همچنین در آیات دیگر مانند آیه ۳ سوره نجم و ۸ سوره حشر و .... به این نکته تصریح شده )
4️⃣ همچنین خود پیامبر هم فرموده است:
نَضَّرَ اللَّهُ عَبْداً سَمِعَ مَقَالَتِي فَوَعَاهَا ثُمَّ بَلَّغَهَا مَنْ لَمْ يَسْمَعْهَا ؛ خدا شاد و خرم كند بندهاي را كه سخن مرا بشنود و حفظ كند و به كساني كه نشنيدهاند برساند(الكافي، ج۱، ص: ۴۰۳) و درباره نوشتن حديث نيز ميفرمايد: « قَيِّدُوا الْعِلْمَ بِالْكِتَاب» (بحار الانوار، ج ۷۴، ص ۱۴۱)
5️⃣ بنابراین منع کتابت حدیث (و نه منع نقل حدیث) یک دستور تاکتیکی از سوی خلیفه دوم بوده تا برخی دستورات پیامبر درباره تبعیت از اهل بیت مکتوم بماند، وگرنه خود وی نیز احادیثی از پیامبر نقل کرده و در کتب اهل سنت موجود است.
6️⃣ اما اینکه ادعا می کند اولین کتاب اهل سنت یا شیعه چند قرن پس از پیامبر نوشته شده، نشانگر اطلاعات سطحی گوینده است. ظاهرا علت اشتباه ایشان این بوده که صرفاً در مورد مهمترین و معروف ترین کتب حدیث اطلاعاتی داشته آن هم ناقص، مثلا اینکه می گوید اولین کتاب حدیث شیعه در سال ۳۳۰ نوشته شده کاملاً غلط است. چون نویسنده ی همین کتابی که نام می برد یعنی کتاب کافی، سال ۳۲۹ یعنی یکسال قبل از تاریخ ادعایی از دنیا رفته است. مضافا اینکه مرحوم کلینی برای تدوین کتاب کافی از منابع متعددی که در زمان ائمه اطهار نگاشته شده (مانند اصول اربعمئه، محاسن برقی، تفسیر قمی و ...) استفاده کرده است. در میان اهل سنت هم ابن مالک (یکی از امامان چهارگانه اهل سنت) کتابی پیش از سال ۱۷۹ (سال فوت ایشان) نوشته است. همچنین مسند احمد حنبل از دیگر پیشوایان اهل سنت نیز قبل از کتاب ادعایی جناب گوینده نگاشته شده است.
امامان ما هم کتابهای متعددی داشته اند مانند (صحیفه علی، صحیفة الفرائض) که بعضاً به اصحاب خود نشان هم داده و برخی از آنها مانند تفسیر امام حسن عسکری علیه السلام هم اکنون موجود و در دسترس نیز می باشد
7️⃣ بنابراین گوینده که کاملاً روشن است اطلاعات سطحی و بعضاً غلطی دارد، صلاحیت اظهار نظر در اینگونه موارد را ندارد، اما همانطور که در برخی نقدهای پیشین نوشته ام، وی ناچار است که با پیروی از روش خلیفه دوم، ثقلین را از یکدیگر جدا کرده و با دور انداختن سنت، آزادانه! قرآن را تفسیر به رای کند.
✍️ حجتالاسلام دکتر قربانی مقدم
🆔 @porseman_andisheh
☘️☘️☘️
#شبهه
✅چالشهای پیش روی دین و مدرنیته در مواجهه با کرونا
✅پاسخ دکتر محمد محمد رضایی (استاد تمام فلسفه دین دانشگاه تهران و محقق حوزه علمیه ) به نظرات جناب حجت الاسلام آقای سید کمال حیدری (استاد و مدرس علوم حوزوی) در باب "چالش های پیش روی دین و مدرنیته در مواجهه با کرونا"
مدعای اول جناب آقای سید کمال حیدری را میتوان به صورت ذیل دسته بندی کرد:
1️⃣ کرونا کارآمدی قرائت رسمی حوزه های علمیه از اسلام وتشیع را با چالش مواجه کرده است.
2️⃣مدعیان اسلام در برابر کرونا چه چیزی برای گفتن دارند و اثر دعاء توسل واعتقاد به مهدویت و...کجاست؟
3️⃣ امتیاز مکتب اهل بیت در مواجهه با سایر مکاتب در مواجه با کرونا چیست؟
4️⃣ تفکر وایدئو لوژی کشور چین وکره جنوبی نسبت به اسلام وتشیع کارآمدتر است ، زیرا آنها در مبارزه با ویروس کرونا موفق تر عمل کردند.
✅نقد: نقد مدعای اول را درسه بند مطرح می نماییم:
۱. جناب آقای حیدری نیک می دانید که در پس چنین سخنانی ، یک نوع دیدگاه پراگماتیستی و عمل گرایانه درباب داوری ادیان ومذاهب وایدئولوژی ها وجود دارد . شما ادعا می کنید که ای مسلمانان و ای شیعیان در برابر چین وکره جنوبی در مبارزه با کرونا چه چیزی برای گفتن دارید! بنابراین، دین وآیین خود را در دنیای امروزتبلیغ نکنید که نتوانسته به درستی با کرونا مبارزه نماید.
ادامه مطلب...
👇🏻👇🏻👇🏻
yun.ir/5xqn58
🆔 @porseman_andisheh
🍀🍀🍀
#پرسش_پاسخ
⁉️آیا انسان در عالم برزخ همسر و خانواده خود را می شناسد؟
از نظر عقلی به نظر نمی رسد که مانعی برای امکان این امر وجود داشته باشد،به علاوه که از نظر نقل روایات متعددی ذکر شده که دلالت دارد که مؤمنان در برزخ و قیامت یکدیگر را میبینند و میشناسند که به چند روایت اشاره میکنیم.
علامه طباطبائی در کتاب حیات پس از مرگ از قول شیخ مفید در کتاب امالی حدیثی از امام صادق (علیه السلام) نقل فرموده:
هنگامی که خدا روحی را قبض میکند ، روح را به شکلی همانند آنچه در دنیا داشته ،به بهشت میفرستد. این ارواح در آن جا میخورند و مینوشند. هنگامی که شخصی بر آنان وارد میگردد، آنها را به همان شکلی که در دنیا داشته اند میشناسند.
آیت الله دستغیب در کتاب معاد، ص ۶۰ در حدیث دیگری از امام صادق (علیه السلام) نقل میکند که ارواح با صفات اجساد در بستانی از بهشت قرار دارند. یکدیگر را میشناسند و از یکدیگر سؤال میکنند . هنگامی که روح تازه ای بر آن ها وارد میشود میگویند: او را رها کنید زیرا از هول عظیمی به طرف ما میآید (یعنی از وحشت مرگ) سپس از وی میپرسند: فلان کس چه شد؟ اگر بگوید : زنده بود، اظهار امیدواری میکنند (که نزد آن ها بیاید) ولی اگر بگوید: از دنیا رفته بود، میگویند :سقوط کرد (اشاره به اینکه به دوزخ رفته است)
البته این روابط بسته به میزان آزادی عملی است که در برزخ به اموات داده می شود که آن هم رابطه مستقیمی با اعمال و رفتارهای انسان در دنیا دارد. اگر دو نفر هر دو در دنیا از جمله نیکوکاران و مومنان باشند ، در برزخ (قبر) امکان ملاقات آن ها بسیار است .در هر حال باید گفت امکان این امر با توجه به برخی شرایط و ویژگی ها وجود دارد .
🔺منبع: حیات پس از مرگ، ص ۴۴
🆔 @porseman_andisheh
🍀🍀🍀
#پرسش_پاسخ
⁉️آیا مردگان درک وفهم دارند؟
✅ ۱ ) از آنجا که ما در مواجهه با اموات ، بی حرکتی و بی درکی آنان را میبینیم ، گمان میکنیم همه چیزازاین شخص ازبین رفت!
در حالیکه همه مکاتب خداباور براین باورند که مرگ نمیتواند روح را ازبین ببرد ؛ "ان الروح باقیه لاتنعدم بالموت.. والموت تغیر حال فقط".
✅ ۲ ) مرگ ازدیدگاه "قرآن و عرفان و برهان" ؛ فقط "تغیّر حال" است یعنی از یک حالی به حالی دیگر منتقل شدن است.
به تعبیر بلند رسول رحمت الهی ؛ انتقال از یک خانه به خانه دیگراست.
پیامبر اصراربه صحابه داشت؛ "ولی کسی از شما میمیرد ، کنار قبرش بایستید و با او حرف بزنید چراکه او میشنودگرچه پاسخ نمیدهد."
ونیزفرمود:"وقتی هم از قبر او دور میشوید درباره او سخن ناروا مگویید"(ر.ک:المحجه ج ۸ ص ۲۹۲)
✅ ۳ ) بعد از نزول عذاب بر قوم ثمود حضرت صالح رو به اجساد بیجانِ آنان کرد و گفت :
که ای قوم! خیرخواه شما بودم ولی شما به خیرخواهی من روی خوش نشان ندادید.( اعراف/79)
✅ ۴ ) پیغمبر اعظم نیز پس از جنگ بدر، با کشتگان کفار، سخن گفتند. پس عدهای رو به پیامبر عرض کردند که یا رسول الله! با عدهای مُرده سخن میگویید که نمیشنوند! پس پیامبر هم پاسخ دادند: «آنان از شما شنواتر هستند. ولی نمیتوانند (به زبان ما) پاسخ دهند.»(تفسیرابن کثیر، ج۳ص۳۷۵)
✅ ۵ ) امام علی بعد از جمل بدن مرده کعب - قاضی بصره- و طلحه را نشاند و فرمود:
"ای کعب آیا انچه خدا وعده فرموده بود را دیدی؟برخی از حاضرین گفتند: اینها چیزی نمیشنوند ! امام فرمود : به خدا قسم که سخن مرا شنیدند همانطوریکه سخن پیامبر را مشرکانی که در چاه بدر دفن شدند شنیدند. یا رجل فوالله لقد سمعا کلامی کما سمع اهل القلیب کلام رسول الله." (بحار،ج۲۵۶/۶)
✅ ۶ ) در این درک ، دیگر اموات هم سهیم هستند.
چقدر عالمان و مومنان بوده اند که افرادی در دنیا بوده اند را از اموری مطلع نموده اند.
مرحوم شیخ عباس قمی دو شب بعداز رحلتش در خواب به فرزندش میگوید : فلان کتاب از آنِ فلانی است و به او این امانت را برگردان.. فرزندش این کار را انجام میدهد ولی در مسیر کتاب از دستش روی زمین می افتد وکمی جلداو خراشیده میشود! شب بعدبازشیخ عباس قمی به خواب فرزندش می آید که چرا به صاحبش نگفتی کتاب روی زمین افتاد!
✅ ۷ ) این مهم که "روح" بعد موت بدن، دارای درک و فهم است در استدلال های بزرگان فلسفه رخ نمایی سزاواری دارد؛
شیخ بوعلی سینا در نمط هشتم کتاب الاشارات گوید:
"بدن حجاب روح است وقتی این حجاب کنار رود درک روح نسبت به پیرامون خویش از نظر درك لذات و یاآلام روحی و عقلی ، بدون مانع خواهد بود."
آنچه باید در بحث های فلسفی به کلام ابن سینا اضافه نمود این است که ؛ "انسان برای درک تا وقتی در دنیاست نیاز به ابزاری مانند لمس و بصر و حس و ذائقه و سمع دارد تا بتواند بفهمد و بداند، اما وقتی از این بدن خلاصی یافت ، علم و آگاهی او بدون نیاز به این ابزار و آلات و حواس پنج گانه است درنتیجه آگاهی به مراتب شفاف تر و جامع تر نصیب روح میشود."
فیض کاشانی در این رابطه مثالی دارد ؛ "روح بعد از مفارقت از بدن مانند زندانی محصوری هست که اطلاعاتش در حد زندان بود ووقتی از این دنیا میرود مانند همان زندانیِ آزاد شده ای است که در بلندای بیابانی قرار گیرد و به همه اطراف خود اشراف پیدامیکند."
✅ ۸ )استاد شهید مطهری مطلب را به شکل زیبایی طرح میکند که ؛
"درجه حیات" آدمی بعد از مردن ، از حیات پیش از مردن ،کاملتر و بالاتر است. همان طور که انسان در حال خواب از درجه درک واحساس ضعیفی برخوردار است حالتی نیمه زنده و نیمه مرده دارد و هنگام بیداری آن حیات کاملترمیشود همچنین حالت حیات انسان دردنیا نسبت به حیات برزخی درجهای ضعیفتر است وبا انتقال انسان به عالم برزخ کاملتر میشود.
✅ ۹ )امروز می گویند:
"ضمیر آگاه انسان،حجابی است بر روی ضمیر ناآگاه.چه بسا دردهای عمیق در ضمیر ناآگاه وجود داشته باشد كه پرده ای برآن کشیده شده وآن پرده ضرورت های زندگی دنیایی انسان است ووقتی آن نیازهای دنیوی برداشته میشود، ضمیر ناآگاه خودرا عیان میکند."
✅ ۱۰ ) برای این "درک شفاف" که برای روح حاصل شده، دیگر مرگی وجود ندارد .
روح آدمی است وهمه اش؛ حیات و مشاهده.
استادبزرگوارآقای جوادی آملی؛ براساس آیه؛ "کیف تکفرون بالله وکنتم امواتا فاحیاکم.(بقره /۲۸) براین باور است که بعد ازمرگ وانتقال به برزخ برای آدمی، مرگی دیگر نخواهد بود و انسان مرگ را مذوق میکند ؛ "ذائقه الموت" میشود و مرگی نمیماند تا به سراغ انسان آید.
گرچه علامه طباطبایی براساس آیه؛ربناامتناواحییتنا اثنین"(غافر /۱۱)
یک مرگ دیگربرای ارواح ازبرزخ به آخرت رامتصور است.
🆔 @porseman_andisheh
🍀🍀🍀
#پرسش_پاسخ
💠انفسنا در آیه مباهله💠
⁉️ پرسش: آیه مباهله چگونه بر خلافت بلافصل امام علی (علیهالسّلام) دلالت دارد؟
💬 برخی از مفسّران اهل سنّت، گرفتار تعصّب و پیش داوری گردیده، در تفسیر آیه، مطالب تعجّب برانگیزی گفتهاند. بر اساس گفتار آنان، کلمه «انفسنا» بر علی (ع) دلالت نمیکند؛ بلکه مراد از آن، خود پیامبر (ص) است و علی (ع) جزء کلمه «ابناءنا» به حساب آمده و به مباهله فرا خوانده شده است.‼️
✍ آلوسی با این ادّعای عجیب مینویسد: در عرف عرب، داماد، پسر شمرده میشود. از اینرو، استعمال نوه دختری و داماد در «ابناء» یا مجاز است یا عموم المجاز.... پس (ندعوا انفسنا)، یعنی احضار خود.
✅ در پاسخ باید گفت که بر اساس آیه، پیامبر (ص) مأمور شد که عدّهای را برای مباهله فرا بخواند و با خود، همراه سازد. دعوت کردن انسان از خودش چه مفهومی دارد و چگونه میتواند سخنی فصیح و ادیبانه باشد؟
📌 آیا در کتابی که سراسر فصاحت و بلاغت است، چنین سخن غیر فصیحی جای دارد؟
✅ در کتاب حقائق التأویل، شاهد ارائه این جواب از سوی امام رضا (ع) به مأمون هستیم. گفتنی است آلوسی در جواب گفته است: در عرب به فراوانی این تعبیر وجود دارد که «دعَته نفسُه الی کذا، و دعوتُ نفسی الی کذا، نفسش او را به امری فرا خواند و خود را به فلان کار دعوت کردم». این، در حالی است که دعوت در تمام این استعمالات، مجازی است و قرینهاش این است که در چنین دعوتی هیچ ندایی وجود ندارد و داعی و مدعو، یک نفر است. به همین جهت نیز دعوت در این نمونهها به معنای ترغیب کردن یا وادار کردن است، امّا در آیه به سبب وحدت سیاق باید به معنای حقیقی اکتفا کرد، چرا که دو متعلّق ابتدایی دعوت (ابناء و نساء) غیر از داعی است.
♻️ گفتنی است که این اشکال به استدلال شیعه قبل از آلوسی توسّط ابوبکر رازی معروف به جصّاص (صاحب احکام القرآن) مطرح شده است.
❇️ ضمن آنکه اگر قرار به انضمام بود، سزاوارتر بود که فاطمه زهرا ضمن «ابناء» ذکر گردد؛ چرا که او فرزند رسول خدا بود و در ادبیّات عرب، زنان را در ضمن مردان بهطور یکجا با لفظ مذکّر میآورند و از «ابناء»، هم پسران و هم مجموع پسران و دختران را اراده میکنند؛ ولی پیامبر اکرم (ص) چنین نکرده و نشان داده است که قصدش تفکیک شئون مختلف بوده است، وگرنه بهطور یکجا میفرمود: شما و ما خانوادگی برای مباهله بیاییم.
✅ علاوه بر این، پیامبر خدا (ص) میبایست از تعابیری استفاده مینمود که شامل زنان، فرزندان و خودیها و افراد بسیار نزدیک نجرانیان نیز میگردید. بر این اساس، پیامبر (ص) تا ابد به همه جهانیان نشان داد که: من یک خودی (که چون جان من است) بیشتر ندارم. پس به جای «انفسنا»، یک نفْس را به میدان میآورم و یا خواست بفرماید: از میان همه خودیها، یعنی سلمان و ابوذر و مقداد و عمّار و اصحاب برجسته، بهترین و بافضیلتترین آنان را همراه میآورم تا بر مردم، اتمام حجّت گردد که پس از من، چه کسی نزدیکترین شخصیت به من است و در این مسئله سنّ بیشتر و سایر ملاکهای فرعی مطرح نیست.
#پاسخ_به_شبهات
#آیه_مباهله
#پیامبر
#خلافت
#امام_علی
🍀مطالعه کامل مقاله...
👇👇👇
http://wikiporsesh.ir/انفسنا_در_آیه_مباهله
🆔 @porseman_andisheh
☘️☘️☘️
#پرسش_پاسخ
⁉️چرا بعضی آیات قرآن دنیا را خوب و بعضی بد توصیف میکنند؟
این زندگانی دنیا که ما با آن طرف هستیم، یک امر ارزشی است یا یک امر غیر ارزشی؟
✅در پاسخ باید بگوییم دنیا خودش خنثی است. اگر به عنوان ابزار حرکت به طرف آخرت استفاده شود، یک امر ارزشی می شود. «مَتْجَرُ أَوْلِيَاءِ اللَهِ» می شود. اما خودش به شکل مستقل یک امر ضد ارزشی است. یعنی موجب غفلت و خرابی است. در آیات و روایات هر جا از دنیا بد می گویند منظور دل بستگی به دنیا و غفلت از ما وراء اوست. هر جا که از دنیا مدح می کنند یعنی استفادۀ از دنیا برای حرکت به طرف آخرت و خداوند.
✅دنیا در قرآن
تعابیری که در قرآن در مورد دنیا آمده است به چهار دستۀ کلی تقسیم می شود که برای هر کدام آیه یا آیاتی را به عنوان شاهد و نمونه می آوریم
تفصیل مطلب...
👇🏻👇🏻👇🏻
yun.ir/221ls5
🆔 @porseman_andisheh
☘️☘️☘️
#پرسش_پاسخ
⁉️حکم مصافحه، معانقه و روبوسي در شرايط بیماریهای مسري ازنظر اخلاقي چگونه است؟ آيا در اين شرايط هم بايد دعوت مؤمن را اجابت کرد؟ غذا خوردن در مهمانیها چه حکمي دارد؟
✅پاسخ اجمالی:
عقل در شرایط بحرانی بهترین راهنمای انسان است و ميگويد که دفع ضرر محتمل قابلاعتنا، واجب است و قطعاً مصلحت حفظ سلامت مهمتر است؛ چراکه اصولاً حفظ جان و سلامت آن در رأس مصالح است لذا اينگونه کارها اگر به تشخيص کارشناسان باعث شيوع شود و خطر جاني در پي داشته باشد ممنوع است و بايد فعلاً کارهاي مستحبي را کنار گذاشت و به فکر سلامتي بود.
پاسخ تفصیلی:
اگرچه در آموزهاي ديني ما ارزش و اهميت بالايي براي مواردي که شما مکتوب کرديد وجود دارد، اما در تشخيص راه صحيح در اين شرايط توجه به چند نکته ضروري است تا انسان بتواند به نتيجهاي اخلاقي و عقلاني دست يابد
ادامه مطلب...
👇🏻👇🏻👇🏻
yun.ir/2s9ce2
🆔 @porseman_andisheh
☘️☘️☘️
#پرسش_پاسخ
⁉️اگر در بیماریهای مسري و فراگير مانند کرونا جان پزشک درخطر باشد بازهم لازم است خدمت کنند؟
✅پاسخ اجمالی
در زندگي همه انسانها در بعضیاوقات، در انجام دو يا چند فعل، تضادي به وجود میآید و نمیتواند دو عمل را باهم انجام داد. (در علم اخلاق به آن تزاحم اخلاقی میگویند.) سؤال شما هم در این محور است. در اين شرايط، اخلاقاً و بهحکم عقل و بر اساس اولويتبندي اگر جمع آن دو امکان دارد باید هر دو عمل را باهم انجام داد، مثلاً پزشک با حفظ جان (مراعات مسائل بهداشتی)، به وظیفه خود هم عمل کند و اگر جمع این دو امکان نداشت باید انتخاب اهمّ بر مهم پرداخت؛ بهعبارتدیگر بر اساس ملاک و معيار، يکي را بر ديگري مقدم دارد. در این مورد مصلحت عام جامعه و یا تعهدی که پزشک به بیمارستان و یا جامعه داده بر مصلحت فردي اولويت پیدا میکند.
پاسخ تفصیلی:
مقدمه:
ازآنجاکه زندگي فردي و اجتماعي انسان، رو به گسترش و پيشرفت است و از سوي ديگر، قدرت و اختيار انسان نسبتاً محدود است، در انجام دو يا چند فعل و عمل، تضادی پیش میآید و نمیتوان هر دو عمل را باهم انجام داد.
بيترديد انسان در این شرایط باید بهحکم شرع و عقل، بهگزینش و اولويتبندي و انتخاب اهمّ بر مهم بپردازد و بر اساس ملاک و معياري (شرعی، اخلاقی و عقلی)، يکي را بر ديگري مقدم دارد، اگر اینگونه عمل نکند و ملاک و معیاری براي ترجيح يک عمل نداشته باشد، صدمات جبرانناپذيري به جامعه و یا حتی به فرد میرسد و درنهایت، شخص به وظیفه دینی و اخلاقي خود عملنکرده است. يکي از آن تعارضها که در سؤال شما هم مطرحشده، در انجاموظیفه پزشکي و يا پرستاري با احتمال خرجانی است؛ در اين موقعیت آيا پزشک و یا پرستار به خاطر احتمال ابتلا به يک بيماري مسري و واگیردار (وجوب حفظ جان)، بايد از وظيفه خود دست بکشد و بيماران را رها کند يا مثل يک سرباز دست از انجاموظیفه برندارد و تا آخر ایستادگی کند. برای رسیدن به پاسخ لازم است نکاتی را بیان کنیم.
ادامه مطلب...
👇🏻👇🏻👇🏻
yun.ir/vqqkx3
🆔 @porseman_andisheh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍀🍀🍀
🎬 وقتی خورشید در ۲۸ مرداد ۳۲ طلوع کرد، چه بر ایران گذشت؟
مستندی کوتاه از مصدق و شعبانبیمخ و محمدرضا پهلوی و خیابانهای شلوغ تهران
🆔 @porseman_andisheh
☘️☘️☘️
#پرسش_پاسخ
⁉️آیاتعطیلی تجمعات یعنی تعطیلی شریعت؟
کرونا و نگاهی اخلاقی به تجمعات
✅دغدغه این روزهای متدینین
این روزها و در آستانه ماه محرم، به دلیل افزایش آمار مبتلایان به ویروس کرونا، دغدغه بسیاری از مذهبیها و متدیّنین، چگونگی برگزاری مراسم عزاداری أبیعبدالله(ع) است. این دغدغهها تاکنون واکنشهای مختلفی را از سوی مخالفین و موافقینِ برگزاری مراسم عزاداری أبیعبدالله(ع) برانگیخته است. در این میان، آنچه که مسلّم است، نظر فعالان حوزه سلامت است، که با توجه به شرایط کنونی، با برگزاری هرگونه مراسم و تجمع، حتی با وجودِ تعهدِ تجمعکنندگان نسبت به رعایت پروتکلهای بهداشتی، مخالف برگزاری این مراسمها هستند.
✅تعطیلی تجمعات یعنی تعطیلی شریعت؟
در این میان، متدیّنین و متشرّعینی که به برگزاریِ مراسم عزاداری اصرار و تأکید دارند، برآورده شدن آرزوی معاندین اسلام و نیز تعطیلی شریعت را به عنوان پیامدهای منفی تحریم مراسم عنوان میکنند و این در حالی است که در روزهای اخیر، شیوع و میزان مرگومیر در اثر ویروس کرونا به بیشترین حد خودش در شش ماه گذشته رسیده است. آماری که به شدت جای تأمل و نگرانی دارد.
آشکار است که با توجه به وضعیتی که کشور اکنون به آن دچار است و در شرایطی که بسیاری از شهرهای ایران در وضعیت قرمز هستند، اقدام به برگزاری مراسم میتواند بسیار خطرآفرین و فاجعهآمیز باشد.
اما اینکه چرا در شرایطی که فریضه «حج» ممنوع شده است، همچنان از سمت عدهای، بر برگزاری مراسم عزاداریِ محرم اصرار و پافشاری میشود جای توجه و بررسی دارد.
✅حقیقت، ورای اخلاق نیست:
دلایل اعتقادی (نظری)، عملی و تاریخی، از جمله دلایلی هستند که موافقین برگزاری مراسم، برای اثبات صحت گفتههای خودشان برمیشمرند. اینکه عزاداری، تجلیِ علاقه و باور به امامت است، زیر مجموعه تولی و تبری است و از این رو، حتی مهمتر از حفظ جان است، از دلایلی است که موافقین برگزاری مراسم، برای وجوب برگزاری عزاداری، آن هم در هر شرایطی، به آنها اشاره میکنند. اما با همه این تفاسیر، باید با دید عقلایی و خارج از هر گونه تعصب، توجه کرد که حقیقت چیست. مسلماً آنچه که نباید از نظر دور داشت این است که حقیقت نباید چیزی ورای اخلاق باشد.
✅ما باید اهمّ و مهم کنیم:
روضه أبیعبدالله(ع) یکی از سنتهای دیرینه شرعی و ملّی ماست. مردم کشور ما سالهاست که به مفاهیم و ارزشهایی که در این دوره کوتاهِ ده روزه و در قالب مجالس عزاداری ارائه میشوند به چشم یک کلاسِ درس فشرده معرفتی نگاه میکنند. بسیاری از این مجالس، بستر ظهور اندیشههای روحافزا و جانپرور هستند. از این رو، این تجمعات و مراسمها جزء جدانشدنی اعتقادات مردماند و به اعتباری، اعتقاد عموم مردم بر این است که آنچه از دین به ما رسیده، همه در سایه مجالس اباعبدالله(ع) و نهضت او بوده است.
عزت و حرمتی که شیعیان برای ماه محرم و عزاداری عمومی برای أبی عبدالله(ع) قائلند بسیار بالاست، به قدری که بسیاری، روضه را از اقرب اقربات میدانند و آن را از کوتاهترین راهها برای نزدیکی به خدای متعال برمیشمارند، اما آیا با این همه، برگزاری چنین تجمعات عمومیِ عظیمی، در شرایط کنونی واجب است؟ به این معنا که حتی «به خطر انداختن جانِ خود و سایرین»، در مرتبه بعد از آن قرار بگیرد؟ شاید مرور کوتاهی بر چند حکم شرعیِ قابل تعمیم به مورد کنونی، بتواند در این زمینه کمککننده و راهگشا باشد:
1️⃣ انجام و یا ترک اموری که مقدمه حفظ نفس است، واجب است.
2️⃣ شکستن نماز واجب براى حفظ مال، و جلوگیرى از ضرر مالى یا بدنى مانعى ندارد، بلکه براى هر غرضى، دینى یا دنیوى که مورد اهتمام نمازگزار است، مانعى ندارد.
3️⃣ تقیّه به منظور ترس از جان یا آبروی خود یا بستگان و اطرافیانِ نزدیک واجب است.
4️⃣ حقالناس، به معنای حقوق مردم بر ذمه انسان است که از جملهی آن، رعایت جان و مال مردم است.
5️⃣ وضو و یا روزه اگر برای بدن ضرر داشته باشند باید ترک شوند.
و… .
✅تعطیلی احکام، گاهی واجب است:
تفصیل مطالب....
👇🏻👇🏻👇🏻
yun.ir/unzaxa
🆔 @porseman_andisheh