eitaa logo
پرسمان اندیشه
132 دنبال‌کننده
168 عکس
51 ویدیو
20 فایل
معاونت پژوهش حوزه علمیه البرز ، در مصاف با پرسش هایی بعضا ویرانگر خود را متعهد به غبار روبی از چهره زیبای دین می داند. گرد آوری پاسخ های مطمئن از سیاست ها و اولویت های پایدار کانال پرسمان اندیشه است. ارتباط با ادمین... https://eitaa.com/mo_kh110
مشاهده در ایتا
دانلود
🍀🍀🍀 ⁉️آیا انسان در عالم برزخ همسر و خانواده خود را می شناسد؟ از نظر عقلی به نظر نمی رسد که مانعی برای امکان این امر وجود داشته باشد،به علاوه که از نظر نقل روایات متعددی ذکر شده که دلالت دارد که مؤمنان در برزخ و قیامت یکدیگر را می‌بینند و می‌شناسند که به چند روایت اشاره می‌کنیم. علامه طباطبائی در کتاب حیات پس از مرگ از قول شیخ مفید در کتاب امالی حدیثی از امام صادق (علیه السلام) نقل فرموده: هنگامی که خدا روحی را قبض می‌کند ، روح را به شکلی همانند آنچه در دنیا داشته ،به بهشت می‌فرستد. این ارواح در آن جا می‌خورند و می‌نوشند. هنگامی که شخصی بر آنان وارد می‌گردد، آنها را به همان شکلی که در دنیا داشته اند می‌شناسند. آیت الله دستغیب در کتاب معاد، ص ۶۰ در حدیث دیگری از امام صادق (علیه السلام) نقل می‌کند که ارواح با صفات اجساد در بستانی از بهشت قرار دارند. یکدیگر را می‌شناسند و از یکدیگر سؤال می‌کنند . هنگامی که روح تازه ای بر آن ها وارد می‌شود می‌گویند: او را رها کنید زیرا از هول عظیمی به طرف ما می‌آید (یعنی از وحشت مرگ) سپس از وی می‌پرسند: فلان کس چه شد؟ اگر بگوید : زنده بود، اظهار امیدواری می‌کنند (که نزد آن ها بیاید) ولی اگر بگوید: از دنیا رفته بود، می‌گویند :سقوط کرد (اشاره به اینکه به دوزخ رفته است) البته این روابط بسته به میزان آزادی عملی است که در برزخ به اموات داده می شود که آن هم رابطه مستقیمی با اعمال و رفتارهای انسان در دنیا دارد. اگر دو نفر هر دو در دنیا از جمله نیکوکاران و مومنان باشند ، در برزخ (قبر) امکان ملاقات آن ها بسیار است .در هر حال باید گفت امکان این امر با توجه به برخی شرایط و ویژگی ها وجود دارد . 🔺منبع: حیات پس از مرگ، ص ۴۴ 🆔 @porseman_andisheh
🍀🍀🍀 ⁉️آیا مردگان درک وفهم دارند؟ ✅ ۱ ) از آنجا که ما در مواجهه با اموات ، بی حرکتی و بی درکی آنان را میبینیم ، گمان میکنیم همه چیزازاین شخص ازبین رفت! در حالیکه همه مکاتب خداباور براین باورند که مرگ نمیتواند روح را ازبین ببرد ؛ "ان الروح باقیه لاتنعدم بالموت.. والموت تغیر حال فقط". ✅ ۲ ) مرگ ازدیدگاه "قرآن و عرفان و برهان" ؛ فقط "تغیّر حال" است یعنی از یک حالی به حالی دیگر منتقل شدن است. به تعبیر بلند رسول رحمت الهی ؛ انتقال از یک خانه به خانه دیگراست. پیامبر اصراربه صحابه داشت؛ "ولی کسی از شما میمیرد ، کنار قبرش بایستید و با او حرف بزنید چراکه او میشنودگرچه پاسخ نمیدهد." ونیزفرمود:"وقتی هم از قبر او دور میشوید درباره او سخن ناروا مگویید"(ر.ک:المحجه ج ۸ ص ۲۹۲) ✅ ۳ ) بعد از نزول عذاب بر قوم ثمود حضرت صالح رو به اجساد بی‌جانِ آنان کرد و گفت : که ای قوم! خیرخواه شما بودم ولی شما به خیرخواهی من روی خوش نشان ندادید.( اعراف/79) ✅ ۴ ) پیغمبر اعظم نیز پس از جنگ بدر، با کشتگان کفار، سخن گفتند. پس عده‌ای رو به پیامبر عرض کردند که یا رسول الله! با عده‌ای مُرده سخن می‌گویید که نمی‌شنوند! پس پیامبر هم پاسخ دادند: «آنان از شما شنواتر هستند. ولی نمی‌توانند (به زبان ما) پاسخ دهند.»(تفسیرابن کثیر، ج۳ص۳۷۵) ✅ ۵ ) امام علی بعد از جمل بدن مرده کعب - قاضی بصره- و طلحه را نشاند و فرمود: "ای کعب آیا انچه خدا وعده فرموده بود را دیدی؟برخی از حاضرین گفتند: اینها چیزی نمیشنوند ! امام فرمود : به خدا قسم که سخن مرا شنیدند همانطوریکه سخن پیامبر را مشرکانی که در چاه بدر دفن شدند شنیدند. یا رجل فوالله لقد سمعا کلامی کما سمع اهل القلیب کلام رسول الله." (بحار،ج۲۵۶/۶) ✅ ۶ ) در این درک ، دیگر اموات هم سهیم هستند. چقدر عالمان و مومنان بوده اند که افرادی در دنیا بوده اند را از اموری مطلع نموده اند. مرحوم شیخ عباس قمی دو شب بعداز رحلتش در خواب به فرزندش میگوید : فلان کتاب از آنِ فلانی است و به او این امانت را برگردان.. فرزندش این کار را انجام میدهد ولی در مسیر کتاب از دستش روی زمین می افتد وکمی جلداو خراشیده میشود! شب بعدبازشیخ عباس قمی به خواب فرزندش می آید که چرا به صاحبش نگفتی کتاب روی زمین افتاد! ✅ ۷ ) این مهم که "روح" بعد موت بدن، دارای درک و فهم است در استدلال های بزرگان فلسفه رخ نمایی سزاواری دارد؛ شیخ بوعلی سینا در نمط هشتم کتاب الاشارات گوید: "بدن حجاب روح است وقتی این حجاب کنار رود درک روح نسبت به پیرامون خویش از نظر درك لذات و یاآلام روحی و عقلی ، بدون مانع خواهد بود." آنچه باید در بحث های فلسفی به کلام ابن سینا اضافه نمود این است که ؛ "انسان برای درک تا وقتی در دنیاست نیاز به ابزاری مانند لمس و بصر و حس و ذائقه و سمع دارد تا بتواند بفهمد و بداند، اما وقتی از این بدن خلاصی یافت ، علم و آگاهی او بدون نیاز به این ابزار و آلات و حواس پنج گانه است درنتیجه آگاهی به مراتب شفاف تر و جامع تر نصیب روح میشود." فیض کاشانی در این رابطه مثالی دارد ؛ "روح بعد از مفارقت از بدن مانند زندانی محصوری هست که اطلاعاتش در حد زندان بود ووقتی از این دنیا میرود مانند همان زندانیِ آزاد شده ای است که در بلندای بیابانی قرار گیرد و به همه اطراف خود اشراف پیدامیکند." ✅ ۸ )استاد شهید مطهری مطلب را به شکل زیبایی طرح میکند که ؛ "درجه حیات" آدمی بعد از مردن ، از حیات پیش از مردن ،کامل‌تر و بالاتر است. همان طور که انسان در حال خواب از درجه درک واحساس ضعیفی برخوردار است حالتی نیمه زنده و نیمه مرده دارد و هنگام بیداری آن حیات کاملترمی‌شود همچنین حالت حیات انسان دردنیا نسبت به حیات برزخی درجه‌ای ضعیف‌تر است وبا انتقال انسان به عالم برزخ کاملتر می‌شود. ✅ ۹ )امروز می گویند: "ضمیر آگاه انسان،حجابی است بر روی ضمیر ناآگاه.چه بسا دردهای عمیق در ضمیر ناآگاه وجود داشته باشد كه پرده ای برآن کشیده شده وآن پرده ضرورت های زندگی دنیایی انسان است ووقتی آن نیازهای دنیوی برداشته میشود، ضمیر ناآگاه خودرا عیان میکند." ✅ ۱۰ ) برای این "درک شفاف" که برای روح حاصل شده، دیگر مرگی وجود ندارد . روح آدمی است وهمه اش؛ حیات و مشاهده. استادبزرگوارآقای جوادی آملی؛ براساس آیه؛ "کیف تکفرون بالله وکنتم امواتا فاحیاکم.(بقره /۲۸) براین باور است که بعد ازمرگ وانتقال به برزخ برای آدمی، مرگی دیگر نخواهد بود و انسان مرگ را مذوق میکند ؛ "ذائقه الموت" میشود و مرگی نمیماند تا به سراغ انسان آید. گرچه علامه طباطبایی براساس آیه؛ربناامتناواحییتنا اثنین"(غافر /۱۱) یک مرگ دیگربرای ارواح ازبرزخ به آخرت رامتصور است. 🆔 @porseman_andisheh
🍀🍀🍀 💠انفسنا در آیه مباهله💠 ⁉️ پرسش: آیه مباهله چگونه بر خلافت بلافصل امام علی (علیه‌السّلام) دلالت دارد؟ 💬 برخی از مفسّران اهل سنّت، گرفتار تعصّب و پیش داوری گردیده، در تفسیر آیه، مطالب تعجّب برانگیزی گفته‌اند. بر اساس گفتار آنان، کلمه «انفسنا» بر علی (ع) دلالت نمی‌کند؛ بلکه مراد از آن، خود پیامبر (ص) است و علی (ع) جزء کلمه «ابناءنا» به حساب آمده و به مباهله فرا خوانده شده است.‼️ ✍ آلوسی با این ادّعای عجیب می‌نویسد: در عرف عرب، داماد، پسر شمرده می‌شود. از این‌رو، استعمال نوه دختری و داماد در «ابناء» یا مجاز است یا عموم المجاز.... پس (ندعوا انفسنا)، یعنی احضار خود. ✅ در پاسخ باید گفت که بر اساس آیه، پیامبر (ص) مأمور شد که عدّه‌ای را برای مباهله فرا بخواند و با خود، همراه سازد. دعوت کردن انسان از خودش چه مفهومی دارد و چگونه می‌تواند سخنی فصیح و ادیبانه باشد؟ 📌 آیا در کتابی که سراسر فصاحت و بلاغت است، چنین سخن غیر فصیحی جای دارد؟ ✅ در کتاب حقائق التأویل، شاهد ارائه این جواب از سوی امام رضا (ع) به مأمون هستیم. گفتنی است آلوسی در جواب گفته است: در عرب به فراوانی این تعبیر وجود دارد که «دعَته نفسُه الی کذا، و دعوتُ نفسی الی کذا، نفسش او را به امری فرا خواند و خود را به فلان کار دعوت کردم». این، در حالی است که دعوت در تمام این استعمالات، مجازی است و قرینه‌اش این است که در چنین دعوتی هیچ ندایی وجود ندارد و داعی و مدعو، یک نفر است. به همین جهت نیز دعوت در این نمونه‌ها به معنای ترغیب کردن یا وادار کردن است، امّا در آیه به سبب وحدت سیاق باید به معنای حقیقی اکتفا کرد، چرا که دو متعلّق ابتدایی دعوت (ابناء و نساء) غیر از داعی است. ♻️ گفتنی است که این اشکال به استدلال شیعه قبل از آلوسی توسّط ابو‌بکر رازی معروف به جصّاص (صاحب احکام القرآن) مطرح شده است. ❇️ ضمن آن‌که اگر قرار به انضمام بود، سزاوارتر بود که فاطمه زهرا ضمن «ابناء» ذکر گردد؛ چرا که او فرزند رسول خدا بود و در ادبیّات عرب، زنان را در ضمن مردان به‌طور یک‌جا با لفظ مذکّر می‌آورند و از «ابناء»، هم پسران و هم مجموع پسران و دختران را اراده می‌کنند؛ ولی پیامبر اکرم (ص) چنین نکرده و نشان داده است که قصدش تفکیک شئون مختلف بوده است، وگر‌نه به‌طور یک‌جا می‌فرمود: شما و ما خانوادگی برای مباهله بیاییم. ✅ علاوه بر این، پیامبر خدا (ص) می‌بایست از تعابیری استفاده می‌نمود که شامل زنان، فرزندان و خودی‌ها و افراد بسیار نزدیک نجرانیان نیز می‌گردید. بر این اساس، پیامبر (ص) تا ابد به همه جهانیان نشان داد که: من یک خودی (که چون جان من است) بیشتر ندارم. پس به جای «انفسنا»، یک نفْس را به میدان می‌آورم و یا خواست بفرماید: از میان همه خودی‌ها، یعنی سلمان و ابو‌ذر و مقداد و عمّار و اصحاب برجسته، بهترین و بافضیلت‌ترین آنان را همراه می‌آورم تا بر مردم، اتمام حجّت گردد که پس از من، چه کسی نزدیک‌ترین شخصیت به من است و در این مسئله سنّ بیشتر و سایر ملاک‌های فرعی مطرح نیست. 🍀مطالعه کامل مقاله‌‌... 👇👇👇 http://wikiporsesh.ir/انفسنا_در_آیه_مباهله 🆔 @porseman_andisheh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☘️☘️☘️ ⁉️چرا بعضی آیات قرآن دنیا را خوب و بعضی بد توصیف میکنند؟ این زندگانی دنیا که ما با آن طرف هستیم، یک امر ارزشی است یا یک امر غیر ارزشی؟ ✅در پاسخ باید بگوییم دنیا خودش خنثی است. اگر به عنوان ابزار حرکت به طرف آخرت استفاده شود، یک امر ارزشی می شود. «مَتْجَرُ أَوْلِيَاءِ اللَهِ» می شود. اما خودش به شکل مستقل یک امر ضد ارزشی است. یعنی موجب غفلت و خرابی است. در آیات و روایات هر جا از دنیا بد می گویند منظور دل بستگی به دنیا و غفلت از ما وراء اوست. هر جا که از دنیا مدح می کنند یعنی استفادۀ از دنیا برای حرکت به طرف آخرت و خداوند. ✅دنیا در قرآن تعابیری که در قرآن در مورد دنیا آمده است به چهار دستۀ کلی تقسیم می شود که برای هر کدام آیه یا آیاتی را به عنوان شاهد و نمونه می آوریم تفصیل مطلب... 👇🏻👇🏻👇🏻 yun.ir/221ls5 🆔 @porseman_andisheh
☘️☘️☘️ ⁉️حکم مصافحه، معانقه و روبوسي در شرايط بیماری‌های مسري ازنظر اخلاقي چگونه است؟ آيا در اين شرايط هم بايد دعوت مؤمن را اجابت کرد؟ غذا خوردن در مهمانی‌ها چه حکمي دارد؟ ✅پاسخ اجمالی: عقل در شرایط بحرانی بهترین راهنمای انسان است و مي‌گويد که دفع ضرر محتمل قابل‌اعتنا، واجب است و قطعاً مصلحت حفظ سلامت مهم‌تر است؛ چراکه اصولاً حفظ جان و سلامت آن در رأس مصالح است لذا اين‌گونه کارها اگر به تشخيص کارشناسان باعث شيوع شود و خطر جاني در پي داشته باشد ممنوع است و بايد فعلاً کارهاي مستحبي را کنار گذاشت و به فکر سلامتي بود. پاسخ تفصیلی: اگرچه در آموزه‌اي ديني ما ارزش و اهميت بالايي براي مواردي که شما مکتوب کرديد وجود دارد، اما در تشخيص راه صحيح در اين شرايط توجه به چند نکته ضروري است تا انسان بتواند به نتيجه‌اي اخلاقي و عقلاني دست يابد ادامه مطلب... 👇🏻👇🏻👇🏻 yun.ir/2s9ce2 🆔 @porseman_andisheh
☘️☘️☘️ ⁉️اگر در بیماری‌های مسري و فراگير مانند کرونا جان پزشک درخطر باشد بازهم لازم است خدمت کنند؟ ✅پاسخ اجمالی در زندگي همه انسان‌ها در بعضی‌اوقات، در انجام دو يا چند فعل، تضادي به وجود می‌آید و نمی‌تواند دو عمل را باهم انجام داد. (در علم اخلاق به آن تزاحم اخلاقی می‌گویند.) سؤال شما هم در این محور است. در اين شرايط، اخلاقاً و به‌حکم عقل و بر اساس اولويت‌بندي اگر جمع آن دو امکان دارد باید هر دو عمل را باهم انجام داد، مثلاً پزشک با حفظ جان (مراعات مسائل بهداشتی)، به وظیفه خود هم عمل کند و اگر جمع این دو امکان نداشت باید انتخاب اهمّ بر مهم پرداخت؛ به‌عبارت‌دیگر بر اساس ملاک و معيار، يکي را بر ديگري مقدم دارد. در این مورد مصلحت عام جامعه و یا تعهدی که پزشک به بیمارستان و یا جامعه داده بر مصلحت فردي اولويت پیدا می‌کند. پاسخ تفصیلی: مقدمه: ازآنجاکه زندگي فردي و اجتماعي انسان، رو به گسترش و پيشرفت است و از سوي ديگر، قدرت و اختيار انسان نسبتاً محدود است، در انجام دو يا چند فعل و عمل، تضادی پیش می‌آید و نمی‌توان هر دو عمل را باهم انجام داد. بي‌ترديد انسان در این شرایط باید به‌حکم شرع و عقل، به‌گزینش و اولويت‌بندي و انتخاب اهمّ بر مهم بپردازد و بر اساس ملاک و معياري (شرعی، اخلاقی و عقلی)، يکي را بر ديگري مقدم دارد، اگر این‌گونه عمل نکند و ملاک و معیاری براي ترجيح يک عمل نداشته باشد، صدمات جبران‌ناپذيري به جامعه و یا حتی به فرد می‌رسد و درنهایت، شخص به وظیفه دینی و اخلاقي خود عمل‌نکرده است. يکي از آن تعارض‌ها که در سؤال شما هم مطرح‌شده، در انجام‌وظیفه پزشکي و يا پرستاري با احتمال خرجانی است؛ در اين موقعیت آيا پزشک و یا پرستار به خاطر احتمال ابتلا به يک بيماري مسري و واگیردار (وجوب حفظ جان)، بايد از وظيفه خود دست بکشد و بيماران را رها کند يا مثل يک سرباز دست از انجام‌وظیفه برندارد و تا آخر ایستادگی کند. برای رسیدن به پاسخ لازم است نکاتی را بیان کنیم. ادامه مطلب... 👇🏻👇🏻👇🏻 yun.ir/vqqkx3 🆔 @porseman_andisheh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍀🍀🍀 🎬 وقتی خورشید در ۲۸ مرداد ۳۲ طلوع کرد، چه بر ایران گذشت؟ مستندی کوتاه از مصدق و شعبان‌بی‌مخ و محمدرضا پهلوی و خیابان‌های شلوغ تهران 🆔 @porseman_andisheh
☘️☘️☘️ ⁉️آیاتعطیلی تجمعات یعنی تعطیلی شریعت؟ کرونا و نگاهی اخلاقی به تجمعات ✅دغدغه این روزهای متدینین این روزها و در آستانه ماه محرم، به دلیل افزایش آمار مبتلایان به ویروس کرونا، دغدغه بسیاری از مذهبی‌ها و متدیّنین، چگونگی برگزاری مراسم عزاداری أبی‌عبدالله(ع) است. این دغدغه‌ها تاکنون واکنش‌های مختلفی را از سوی مخالفین و موافقینِ برگزاری مراسم عزاداری أبی‌عبدالله(ع) برانگیخته است. در این میان، آن‌چه که مسلّم است، نظر فعالان حوزه سلامت است، که با توجه به شرایط کنونی، با برگزاری هرگونه مراسم و تجمع، حتی با وجودِ تعهدِ تجمع‌کنندگان نسبت به رعایت پروتکل‌های بهداشتی، مخالف برگزاری این مراسم‌ها هستند. ✅تعطیلی تجمعات یعنی تعطیلی شریعت؟ در این میان، متدیّنین و متشرّعینی که به برگزاریِ مراسم عزاداری اصرار و تأکید دارند، برآورده شدن آرزوی معاندین اسلام و نیز تعطیلی شریعت را به عنوان پیامدهای منفی تحریم مراسم عنوان می‌کنند و این در حالی است که در روزهای اخیر، شیوع و میزان مرگ‌و‌میر در اثر ویروس کرونا به بیشترین حد خودش در شش ماه گذشته رسیده است. آماری که به شدت جای تأمل و نگرانی دارد. آشکار است که با توجه به وضعیتی که کشور اکنون به آن دچار است و در شرایطی که بسیاری از شهرهای ایران در وضعیت قرمز هستند، اقدام به برگزاری مراسم می‌تواند بسیار خطرآفرین و فاجعه‌آمیز باشد. اما این‌که چرا در شرایطی که فریضه «حج» ممنوع شده است، هم‌چنان از سمت عده‌ای، بر برگزاری مراسم عزاداریِ محرم اصرار و پافشاری می‌شود جای توجه و بررسی دارد. ✅حقیقت، ورای اخلاق نیست: دلایل اعتقادی (نظری)، عملی و تاریخی، از جمله دلایلی هستند که موافقین برگزاری مراسم، برای اثبات صحت گفته‌های خودشان برمی‌شمرند. این‌که عزاداری، تجلیِ علاقه و باور به امامت است، زیر مجموعه تولی و تبری است و از این رو، حتی مهم‌تر از حفظ جان است، از دلایلی است که موافقین برگزاری مراسم، برای وجوب برگزاری عزاداری، آن هم در هر شرایطی، به آن‌ها اشاره می‌کنند. اما با همه این تفاسیر، باید با دید عقلایی و خارج از هر گونه تعصب، توجه کرد که حقیقت چیست. مسلماً آن‌چه که نباید از نظر دور داشت این است که حقیقت نباید چیزی ورای اخلاق باشد. ✅ما باید اهمّ و مهم کنیم: روضه أبی‌عبدالله(ع) یکی از سنت‌های دیرینه شرعی و ملّی ماست. مردم کشور ما سال‌هاست که به مفاهیم و ارزش‌هایی که در این دوره کوتاهِ ده روزه و در قالب مجالس عزاداری ارائه می‌شوند به چشم یک کلاسِ درس فشرده معرفتی نگاه می‌کنند. بسیاری از این مجالس، بستر ظهور اندیشه‌های روح‌افزا و جان‌پرور هستند. از این رو، این تجمعات و مراسم‌ها جزء جدانشدنی اعتقادات مردم‌اند و به اعتباری، اعتقاد عموم مردم بر این است که آن‌چه از دین به ما رسیده، همه در سایه مجالس اباعبدالله(ع) و نهضت او بوده است. عزت و حرمتی که شیعیان برای ماه محرم و عزاداری عمومی برای أبی‌ عبدالله(ع) قائلند بسیار بالاست، به قدری که بسیاری، روضه را از اقرب اقربات می‌دانند و آن را از کوتاه‌ترین راه‌ها برای نزدیکی به خدای متعال برمی‌شمارند، اما آیا با این همه، برگزاری چنین تجمعات عمومیِ‌ عظیمی، در شرایط کنونی واجب است؟ به این معنا که حتی «به خطر انداختن جانِ خود و سایرین»، در مرتبه بعد از آن قرار بگیرد؟ شاید مرور کوتاهی بر چند حکم شرعیِ قابل تعمیم به مورد کنونی، بتواند در این زمینه کمک‌کننده و راهگشا باشد: 1️⃣ انجام و یا ترک اموری که مقدمه حفظ نفس است، واجب است. 2️⃣ شکستن نماز واجب براى حفظ مال، و جلوگیرى از ضرر مالى یا بدنى مانعى ندارد، بلکه براى هر غرضى، دینى یا دنیوى که مورد اهتمام نمازگزار است، مانعى ندارد. 3️⃣ تقیّه به منظور ترس از جان یا آبروی خود یا بستگان و اطرافیانِ نزدیک واجب است. 4️⃣ حق‌الناس، به معنای حقوق مردم بر ذمه انسان است که از جمله‌ی آن، رعایت جان و مال مردم است. 5️⃣ وضو و یا روزه اگر برای بدن ضرر داشته باشند باید ترک شوند. و… . ✅تعطیلی احکام، گاهی واجب است: تفصیل مطالب.... 👇🏻👇🏻👇🏻 yun.ir/unzaxa 🆔 @porseman_andisheh
☘️☘️☘️ ⁉️عوامل اصلی «کودتای ۲۸ مرداد سال ۳۲» چه کسانی بودند؟ ✅کیانوری در خاطراتش بازگو می‌کند: «حوالی ظهر به ما خبر رسید که کودتا توسط اوباش شدیدا در حال اجراست. از پادگان‌ها خبر رسید که مستشاران آمریکایی دستور حرکت داده‌اند و اوباش تنها نیستند و به طور مسلم گروهبان‌های ارتش در لباس شخصی در میان آنها هستند... ما در دوره مصدق نمی‌توانستیم اسلحه جمع کنیم؛ چون اگر اتفاق لو می‌رفت، جنجال عجیبی به پا می‌شد که گویا ما می‌خواهیم علیه مصدق کودتا کنیم.» ✅هیچ نیروی مدافع واقعی مصدق و دشمن شاه در خیابان‌ها وجود نداشت، جز توده‌ای‌ها که آنها هم با چنین شدتی کوبیده شدند و اعلامیه فرمانداری نظامی مصدق علیه آنها صادر شد که حق تظاهرات ندارند. خود دکتر مصدق می‌گوید: «مسلط شدن افراد چپ هم بر اوضاع حرفی بود بی اساس، چون که احزاب چپ اسلحه نداشتند که اگر داشتند چه وقت مقتضی و شایسته بود که بعد از کشف اسرار دستجات چپ آن را به کار برند و خود را از خطری که متوجه آنها شده بود حفظ کنند.» [۲۳] ✅هواداران شاه از ساعت ۹ صبح ۲۸ مرداد شعار «زنده باد شاه» را با «مرگ بر حزب توده» درآمیختند تا به این ترتیب آن بخش از هواداران مصدق را که کینه ضد تود‌ه‌ای آنان به مراتب بیش از اختلافشان با شاه بود، با خود همراه کرده یا حداقل بی طرف کنند. ساعت ۲ بعد از ظهر شهربانی و ستاد ارتش با شش تانک و چند کامیون حامل سرباز محاصره شد. ✅کودتاچیان گام به گام جلو می‌رفتند. آنها ابتدا خانه مصدق را محاصره و از شهر جدا کردند، رادیو را گرفتند، حکومت خود را به سرتاسر کشور اعلام کردند، سپس به خانه مجزای مصدق یورش بردند. سرهنگ «غلامرضا نجاتی» از افسران هوادار مصدق می‌نویسد: ظهر ۲۸ مرداد چند تن از افراد سازمان افسران ناسیونالیست متوجه توطئه می‌شوند و در صدد بر می‌آیند که دیگران را جمع کنند و در نهایت سرهنگ طاهر قنبریک گروه پنج نفره‌ای تشکیل می‌دهد که تنها سلاحشان اسلحه کمری بود. آنها به خانه مصدق می‌روند و ازدحام جمعیت کودتاچی را مشاهده می‌کنند و با سرشکستگی محل را ترک می‌کنند. [۲۶] بالاخره در اثر فزونی تانک‌ها و خراب شدن خانه دکتر مصدق، کودتاچیان پیشروی کردند، با شلیک توپ و مسلسل سقف خانه و دیوار‌ها فرو ریخت و ویران شد و ساکنین مجبور به فرار شدند. بدین ترتیب کودتا پیروز شد و سرلشکر زاهدی برنامه خود را چنین اعلام کرد... تفصیل مطلب... 👇🏻👇🏻👇🏻 yun.ir/oqsd03 yun.ir/f87pq3 🆔 @porseman_andisheh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☘️☘️☘️ 🎥پاسخ به یک تحریف تاریخی در کودتای ۲۸مرداد۱۳۳۲ "دکتر موسی حقانی" 🆔 @porseman_andisheh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍀🍀🍀 ⁉️آیا سوال در شب اول قبر از بدیهیات است؟ 🍀حضرت آیت الله جوادی آملی ❓سؤال قبر مهمترین کنکور ماست از ما چیزهای مهمی سؤال میکنند ما باید پاسخ بدهیم 🔸 🔹هیچ فکر کردید که چرا در جریان سؤال قبر و جواب قبر الفبای دین را از ما سؤال میکنند بدیهیات دین را از ما سؤال میکنند و در تلقین قبر آن کسی که مرده را تلقین میکند میگوید اگر سؤال کردند خدای تو کیست بگو «الله جلّ و جلاله ربی» دین تو چیست بگو اسلام است اگر سؤال کردند کتاب تو چیست بگو قرآن است و اگر سؤال کردند پیامبر تو کیست نام مبارک حضرت  رسول را ببر  خب اینها الفبای دین است دیگر همه ما اینها را میدانیم چه صالح چه طالح چه فاسق چه عادل چه اهل نماز چه بینماز بالأخره اینها که اسلام شناسنامهای دارند میدانند دینشان اسلام است کتابشان قرآن 🔸 🔹اگر ما با اخلاق، بدن ستبر مستحکمی نساختیم این فشار مرگ آن چنان روی اعصاب و مغز تحمیل میکند و فشار میآورد که همه این حرفها یادمان میرود خیلیها یادشان نیست که دینشان چیست خیلیها یادشان نیست که کتابشان چیست خیلیها نام مبارک علی بن ابیطالب، حسین بن علی اصلاً یادشان نیست سؤال میکنند امام تو چه کسی است حرفی برای گفتن ندارند خب ما یک حصبه میگیریم یا بیماری شبیه حصبه مبتلا میشویم بسیاری از خاطرات و درسها از یادمان میرود با اینکه بیماری حصبه و مانند آن هرگز مثل مرگ نیست آن طامه مرگ توان فرساست خب باید در کشاکش این طامه توان فرسا تمام ذرات بدن انسان را در حال حیات بی روح کنند مسئله مرگ کار آسانی نیست 🔸 🔹چرا دندان ما را میکشند درد میآید چرا اگر بخواهیم انگشت را جراحی کنند تا بی حسی موضعی نشود درد میآید برای اینکه میخواهند زنده ای را بکشند دیگر چرا درد احساس میکنیم برای اینکه حیات دارد دیگر لذا این را بی حس میکنند آن حیات را آن احساس را از او میگیرند دندان را میکشند و دست را جراحی میکنند مرگ یعنی در حالی که ما حساس هستیم و درک میکنیم این روح را از تک تک این بدن میکشند می آورند بیرون مگر این کار آسانی است ما که نمیدانیم به این بیچاره چه میگذرد ما نه مردیم نه از او باخبریم فقط برای یک عده راحت است مؤمنین راحت اند [مرگ برای آنها] مثل بو کردن گل یاس [است] وگرنه برای دیگران آن قدر سخت است که در تمام مدت عمر هیچ حادثه مثل آن نیست برای اینکه روح میخواهد از ذرات بدن جدا بشود در حال حس، درد دارد دیگر یک گوشه اش را که ما می خواهیم احساس بکنیم میبینیم قابل تحمل نیست این پوست میخواهد بمیرد یا این گوشت میخواهد بمیرد یا دندان میخواهد بمیرد تا بی حس نکنند ما تحمل نمیکنیم حالا تمام اعضای بدن میخواهد بمیرد 🔸 🔹 مرگ کار آسانی نیست شما در فرمایشات وجود مبارک پیغمبر و ائمه (علیهم السلام) نگاه کنید مرتب سفارش میکنند مرگ را فراموش نکنید... ما چنین روزی را در پیش داریم باید بدنی بسازیم که بتواند تحمل بکند دیگر آن بدن با طب روحانی ساخته میشود یعنی با اخلاق نه با تقویتهای مادی پس ما باید طبیب باشیم که سلامت روح را تأمین کنیم مهندس و معمار باشیم که این بدن را محکم بپرورانیم که بتواند در رویارویی با آن حادثه تحمل بکند. 🆔 @porseman_andisheh
🍀🍀🍀 ⁉️آیا مردگان نیز در حق خود دعا می‌کنند ؟ ✅ از روایات استفاده می‌شود که مردگان با زندگان ارتباط دارند و از رفتن افراد بر سر مزار آنان آگاهی می‌یابند و با آنان انس می‌گیرند و در مواردی به زندگان سفارش کرده‌اند که از آنان عبرت گرفته و تا توانایی هایشان از بین نرفته، گذشته خود را جبران نمایند؛ اما نیاز مردگان به زندگان بیشتر است؛ زیرا دست آنان از انجام کارهای خیر کوتاه است و این زندگان هستند که می‌توانند با انجام برخی کارهای خیر سبب آمرزش آنان و یا بالا رفتن درجه آنان شود. در ذیل، روایاتی در این زمینه بیان می‌شود: 1⃣ رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فرمود: «سوگند به خدایى که جانم در قبضه قدرت او است؛ اگر آنان(بستگان میّت)، حال و روز شخصی را که از دنیا رفته است، می‌دانستند و سخنان او را می‏ شنیدند، او را رها کرده و به حال خود گریه می‏ کردند. تا این‌که جنازه ی مرده را حمل می‌کنند، روحش بر بالاى آن قرار گرفته و فریاد می‏زند! اى فرزندان و کسان من! دنیا شما را چون من به بازیچه نگیرد و من مالى را از حلال و حرام جمع کردم و براى شما نهادم و بدون زحمت به شما رسید و سختى و وزر و وبالش براى من مانده و شما از همین بلایى که گریبان مرا گرفته، دوری کنید که شما نیز چون من گرفتار خواهید گشت. 2⃣ امام صادق(علیه السلام) فرمود: «هر کس از مسلمانان براى مرده ای عمل صالح و نیکویى انجام دهد پاداش او دو چندان شود و خداوند متعال آن مرده را از آن عمل خیر و ثوابش بهره‏ مند گرداند و «نماز، روزه، حجّ، صدقه، اعمال خیر و دعا که برای مرده انجام می‌دهند در قبرش بر او وارد می‌شود و به او می‌رسد و ثوابش را براى کسى که آن‌را انجام داده و نیز براى مرده می‌نویسند. 3⃣ اسحاق بن عمّار ‏می‌گوید به امام (علیه السلام) گفتم: آیا مؤمن آگاه است از کسى که قبر او را زیارت می‌کند؟ آن‌حضرت فرمود: «بلى، پیوسته تا مادامى که زائر بر سر قبرش هست با او مأنوس است و وقتى زائر بلند شده تا از سر قبر او بر‏گردد از برگشتن وى وحشتى در مؤمن مرده پیدا مى‏ شود. از برخی روایات استفاده می‌شود که دعای فرزند بر سر مزار پدر و مادر مستجاب است و سفارش شده است که افراد بر سر مزار آنان رفته و از خداوند حاجت خود را بخواهند؛ صادق(علیه السلام) به نقل از امام (علیه السلام) فرمود: «مردگانتان را زیارت نمایید، پس همانا ایشان به دیدار شما خوشحال شوند و هرگاه شخصی از شما درخواستی دارد، پس نزد قبر پدر و مادر رود و برای آنان دعا کند و حاجت خود را از خدا بخواهد. همچنین در دسته‌ای دیگر از روایات اشاره شده است که خیرات در حق پدر و مادر بعد از مردن آنان، برای فرزندانی که اسباب ناراحتی آنان را فراهم کرده و عاق آنان شده‌اند، سبب رهایی آنان از عاق شدن می‌شود. امام صادق(علیه السلام) می‌فرماید: «گاهى والدین کسى از دنیا می‌رود و حال این‌که فرزند خود را عاق کرده‏ اند، ولى او بر ایشان دعا می‏ کند و خیرات بر ایشان می‏ دهد، لذا از نیکوکاران نوشته می‏ شود. جامع الأخبار، ص 170، من لا یحضره الفقیه، ج 1، ص 185، کافی، ج 3، ص 228، إرشاد القلوب ج 1، ص 195 🆔 @porseman_andisheh
🍀🍀🍀 ⁉️حکم شرعی نذری‌های محرم با وجود کرونا* ✅برخی این روزها باتوجه به دستورالعمل‌های ستاد ملی مبارزه با کرونا مبنی بر توصیه به تغییر نذری‌های محرم به بسته های ارزاق و یا شیوه‌های دیگر این سوال را مطرح می‌کنند که از لحاظ شرعی امکان تغییر نذر وجود دارد؟ برخی این روزها باتوجه به دستورالعمل‌های ستاد ملی مبارزه با کرونا مبنی بر توصیه به تغییر نذری‌های محرم به بسته های ارزاق و یا شیوه‌های دیگر این سوال را مطرح می‌کنند که ما نذر کردیم که ماه محرم غذا یا خوراکی توزیع کنیم. امسال با وجود کرونا از لحاظ شرعی می‌توانیم نذر خود را به چیز دیگری از قبیل مواد خام غذایی و یا لوازم بهداشتی تبدیل کنیم؟ 🔵 پاسخ مراجع به این سوال را بخوانید: *مقام معظم رهبری:* اگر به درستی صیغه نذر و شرایط نذر رعایت شده باشد، قابل تغییر نیست. ولی باتوجه به شرایط کنونی می‌توان حتی به تعداد کم، نذر را ادا کرد و یا غذای نذری خود را به مراکز نیازمند و آسایشگاه‌ها فرستاد. *آیت‌الله سیستانی:* فرد می‌تواند مواد خام نذر خود را از قبیل برنج و گوشت به مستمندان داده و نذر خود را ادا کند. *آیت‌الله وحید خراسانی:* نذری که صیغه نذر برایش جاری شده، قابل تغییر نیست. ولی فرد می‌تواند مقدار کمی از نذر خود را پخته ولو شده به خانواده خود به عنوان نذر ادا کند. *آیت‌الله مکارم شیرازی:* در صورتی که صیغه نذر خوانده باشد، تغییر نذر جایز نیست و می‌تواند با رعایت ضوابط غذا را پخته و در ظروف یکبار مصرف بین مردم تقسیم کنند و یا هزینه آن را در اختیاز نهادهای حمایتی قرار دهند تا به وکالت از طرف آن‌ها طبق نذر عمل نمایند. *آیت‌الله نوری همدانی:* اگر نذر محدود به زمان خاص نیست. می‌توان به تاخیر انداخت و اگر صیغه نذر خوانده و محدودیت زمانی هم دارد مثلا نذر کرده روز عاشورا این نذر اجرا گردد و تمام شرایط هم فراهم است باید نذر اجرا گردد و قابل تغییر نیست ولو به شکل محدود و با رعایت مسائل بهداشتی صورت گیرد. اما در صورتی که شرایط فراهم نباشد اجرا نذر به تاخیر خواهد افتاد تا در اولین زمان ممکن که شرایط فراهم شد، نذر را اجرا می‌کند. 🆔 @porseman_andisheh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شب اول محرم.mp3
8.46M
🍀🍀🍀 # پرسش_پاسخ ⁉️چرا عزاداری بر امام حسین علیه‌السلام را قبل از شهادت ایشان آغاز می‌کنیم؟ ✅🎙حجت‌الاسلام دکتر 🆔 @porseman_andisheh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☘️☘️☘️ ⁉️منظور از این عبارت امام حسین(ع) که می فرمایند: « أنا قتیل العبرات» چیست؟ یعنی کدام اشکها را می فرمایند؟ ✅عبارت هاى : اَنَا قتیل العَبَرة و السّلام على قتیل العبرات مربوط به اهمیت و نقش اشک ریختن بر امام حسین(ع) است و در جاهاى مختلفى ذکر گشته که از آن جمله مى توان به زیارت اربعین امام حسین(ع) اشاره کرد. یکی از معانی عبارتی مثل «انا قتیل العبره»این است که من کشته رحمت هستم یعنی به شهادت رسیدم تا جامعه اسلامی با اشک ریختن بر من لبریز از رحمت گردد و دل ها نرم و با یکدیگر مهربان گردد. (ر.ک: فروغ شهادت، استاد علی سعادت پرور، ص ۳۰۰، منابع در انجا بیان شده است) مرحوم مجلسى در معناى این جمله مى فرماید: منظور این است که «هیچ مؤمنى به یاد من نمى افتد مگر این که گریه مى کند یا بغض، گلوى وى را مى گیرد»، (بحارالانوار، ج ۱۱۰، ص ۳۵۶) توضیح تفصیلی... 👇🏻👇🏻👇🏻 yun.ir/w3c1x 🆔 @porseman_andisheh
☘️☘️☘️ ⁉️چرا امام حسین علیه السلام، نوجوان نا بالغی مثل حضرت قاسم علیه السلام را به میدان می‌فرستند؟ ✅پرسش، برای دانستنِ آن چه که دانستنش ضروری و مفید می‌باشد، همیشه خوب است، بالاخره تا پرسش نباشد، پاسخی هم در کار نخواهد بود. البته پرسش همیشه از دیگران نیست، شاید پرسشی در ذهن ایجاد شود و با مطالعه‌ی کتابی و یا حتی مدتی تفکر، پاسخ به دست آید. اما، گاه همین پرسش، با آهنگ القای شبهه، و یا حتی تخطئه، تخریب ... و بالاخره ضد تبلیغ مطرح می‌گردد، یعنی دیگر سؤال نیست، بلکه زیر سؤال بردن است. لذا باید بسیار دقت نمود. در این موضوع، ضمن تحریک احساسات (با تأکید بر نوجوان نابالغ)، چنان پرسیده شده که «چرا امام حسین علیه السلام، وی را به میدان فرستاد؟» که گویی ایشان حضرت قاسم علیه السلام را صدا زده و گفته‌اند: این شمشیر و این سپر و ...، بردار و به میدان برو(؟!) در حالی که ماجرا چنین نبوده است. ●- در شب عاشورا، امام حسین علیه السلام به خویشان و یاران خبر می‌دهند که «فردا، تمامی شما کشته (شهید) خواهید شد». بدیهی است که در آن شرایط، چنین خبری، یک خبر تلخ و ناخوشایندی نبوده است، بلکه خبر از سرنوشتی نیکو و مژده به شهادت و رسیدن به والاترین مقامات و لقاء الله می‌باشد. در این میان، حضرت قاسم علیه السلام به پا خاسته و می‌پرسند: «آیا من نیز کشته خواهم شد» یعنی: من نیز به این فیض و مقام خواهم رسید و با شما محشور خواهم گشت»؟! نکته‌ی بسیار مهم اینجاست که حضرت امام، به ایشان پاسخ بله، یا خیر نمی‌دهند، بلکه می‌پرسند: «مرگ در نزد تو چگونه است»؟! ●- این یک پرسش، کاملاً عقلی، فلسفی، عرفانی و اعتقادی و حتی در چنان شرایطی، سیاسی است، و پاسخش یقیناً مبتنی بر شناخت، ایمان، تقوا، بصیرت و معادگرایی در هر کسی می‌باشد (حتی من و شما – هر کسی در خودش به این پرسش پاسخ دهد). بنابراین، چگونگی شناخت، نگاه و پاسخ ایشان است که مبین چگونگی رشد و کمال‌شان خواهد بود. پاسخ حضرت قاسم علیه السلام،... ادامه مظلب ... 👇🏻👇🏻👇🏻 yun.ir/5bm675 🆔 @porseman_andisheh
☘️☘️☘️ ⁉️امام حسین (ع) که در زمان حیات نتونستن بلا را از خودش دور کنند؛ پس چطور الان و بعد از شهادت می‌توانند بلا را از ما دور کنند؟! ✅به آهنگ، سیاق و لحن این جمله (که البته اصلاح شده) دقت کنید که چقدر مغرضانه و کینه‌ورزانه است؟! در حالی که می‌توانست سؤالش را با لحنی مؤدبانه و دانش‌پژوهانه مطرح نماید! «وَلَوْ نَشَاءُ لَأَرَيْنَاكَهُمْ فَلَعَرَفْتَهُمْ بِسِيمَاهُمْ وَلَتَعْرِفَنَّهُمْ فِي لَحْنِ الْقَوْلِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ أَعْمَالَكُمْ» (محمد صلوات الله علیه و آله، 30) ترجمه: و اگر ما بخواهیم آنها را به تو نشان می‌دهیم تا آنان را با قیافه‌هایشان بشناسی، هر چند که می‌توانی آنها را از طرز سخنانشان بشناسی؛ و خداوند اعمال شما را می‌داند! پس، شما ای گرامی و گرامیان! به این ضدتبلیغ‌ها در فضای مجازی کاری نداشته باشید که نه تنها از "جهل" سرچشمه می‌گیرد، بلکه با "بغض و کینه" آبیاری می‌شوند. اینها خریداران و فروشندگان "حرف مفت" در بازار مکاره‌ی فضای مجازی هستند و جالب آن که در عین جهالت و نادانی، بسیار هم رو دارند و با ژستی روشنفکرانه، مدعی نیز هستند! «وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْتَرِي لَهْوَ الْحَدِيثِ لِيُضِلَّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَيَتَّخِذَهَا هُزُوًا أُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ مُهِينٌ» (لقمان، 6) ترجمه: و بعضی از مردم سخنان بیهوده (حرف مفت) را می‌خرند تا مردم را از روی نادانی، از راه خدا گمراه سازند و آیات الهی را به استهزا گیرند؛ برای آنان عذابی خوارکننده است! ●●- ما باید اهل تفکر، تأمل، تعمق، بصیرت، تعقل و معرفت باشیم. به همین جمله دقت کنید و از خود بپرسید: «اصلاً "بلا" یعنی چه و چیست که امام حسین علیه السلام خواسته باشند آن را از خود دور کنند و نتوانسته باشند»؟! مگر نه این که گاه و برای برخی، بلا برای ولایت و نزدیکی است؟ «البَلاءُ لِلوِلاء»، تا امتحان ندهی و قبول نشوی، بالاتر نمی‌روی. تا نیست نگردی، ره هستت ندهند این مرتبه با همت پستت ندهند چون شمع قرار سوختن گر ندهی سر رشته‌ی روشنی به دستت ندهند (شیخ بهایی، رحمة الله علیه) شاید یک عده از دنیاگرایانِ تن‌پرور، که تعریف زندگی برای آنها فقط در خوب خوردن، خوب آشامیدن، خوب خوابیدن و فربه شدن خلاصه می‌گردد؛ گرسنگی و تشنگی را "بلای عظما" بدانند، چه رسد به مورد ترور واقع شدن، یا جنگ، جهادت و شهادت! آیا اینان در حالی که غرق در بلایای مُهلک هستند، از "بلا" چیزی می‌فهمند که حال از سیدالشهداء علیه السلام، نهضت و شهادت ایشان و آثارش بفهمند؟! "بلا"، هر نوع امتحانی است که انسان و جامعه با آن آزمایش می‌شوند و در نتیجه یا سقوط می‌کنند و یا به رشد و تعالی می‌رسند. و البته در محاوره، بیشتر به امتحاناتی گفته می‌شود که همراه با سختی و مشقت می‌باشد؛ چرا که هیچ امتحانی آسان نیست و هر چه مراتب بالاتر رود، امتحان سخت‌تر است. نه امتحان دکتری مانند امتحان دانش‌آموز کلاس اول است و نه برعکس! ادامه مطلب... 👇🏻👇🏻👇🏻 yun.ir/s5zsda 🆔 @porseman_andisheh
☘️☘️☘️ ⁉️ شهادت امام حسین(ع) عمل اختیاری بود یا مقدّر شده بود؟ ✅ ... تقدیر خداوندی این است که بشر افعال خود را از روی اختیار انجام دهد، نه این که تقدیر او را مجبور سازد. انسان فقط یک سرنوشت حتمی ندارد، بلکه سرنوشت های گوناگونی در پیش دارد که ممکن است هر کدام از آن‌ها جانشین دیگری گردد. در تعیین و حتمی شدن یکی از آنها، ارادة شخص تأثیر جدی دارد، مثلاً اگر بیمار شود، سرنوشت او بستگی به درمان دارد. اگر اقدام کند، ممکن است معالجه شود و اگر اقدام نکند، از بین می‌رود. حتمی شدن یکی از آن دو، به اختیار خودش می‌باشد. امام علی(ع) از پای دیوار کجی برخاست و کنار دیوار دیگری نشست. گفتند: آیا از قضای الهی فرار می کنی؟ پاسخ داد: "از قضای خدا به قَدَر وی و قضای دیگری فرار می کنم".(2) یعنی قضا و قدر معیّن کرده که هر چیزی اثر خود را داشته باشد و من با آگاهی که دارم، راهی را انتخاب می کنم که اثر خوب داشته باشد. اما امام حسین(ع)، با علم و آگاهی و به خاطر رسوا کردن بنی‌امیه و عمل به دستور جدّ بزرگوارش (که سکوت در مقابل حاکم ستمگرِ بدعت‌گذار را جایز ندانسته بود) حاضر نشد با یزید بیعت کند و به جوار خانة خدا پناهنده شد. در آن جا نامه‌های بی‌شمار کوفیان را دریافت کرد و وقتی مکه را نا امن دید، در جواب دعوت مردم کوفه، به سوی آن شهر رهسپار شد، ولی سپاه «عبیدالله» مانع ورود ایشان به کوفه گشت و به اجبار ایشان را به کربلا برد. در آن جا امام را بین دو راه آزاد گذاشت: بیعت ذلیلانه با یزید، یا رو به رو شدن با شمشیرهای سپاه عبیداالله. امام راه دوم را انتخاب کرد. بنابراین راهی که امام برمی‌گزیند، هم اختیاری است و هم تقدیر الهی است و میان تقدیر الهی و انتخاب او نه تنها تضادی نیست، بلکه همخوانی دارند. حضرت می‌فرماید: «قد شاءالله أن یرانی مقتولاً مذبوحاً ظلماً و عدواناً؛ خداوند می‌خواهد مرا کشتة‌سربریده، بناحق و ستمدیده ببیند».(5) کلام حضرت بیانگر اراده و مشیت خداوند در مورد بندگان اوست. خداوند می‌خواهد همه بندگان رهرو صراط مستقیم باشند. خدا آنان را به پیمودن این راه امر کرده، از آنها پیمان گرفته که رهرو این راه باشید،(6) ولی انسان‌ها را آزاد گذارده که به خواست خدا عمل کنند یا عصیان کرده و راه دیگری در پیش گیرند. در مورد امام حسین(ع) هم خداوند می‌خواست بهترین راه را برگزیند که نتیجه و عاقبت آن کشته شدن مظلومانه بود، ولی امام حسین در انتخاب آن راه مجبور نبود. حضرت خود را آزاد می‌دانست، ولی فقط اراده و خواست خدا را می‌پسندید، زیرا خواست خدا را بهترین سرنوشت و عاقبت می‌دانست. تفصیل بیشتر... 👇🏻👇🏻👇🏻 yun.ir/2hv6y9 🆔 @porseman_andisheh