eitaa logo
پرسمان اندیشه
132 دنبال‌کننده
168 عکس
51 ویدیو
20 فایل
معاونت پژوهش حوزه علمیه البرز ، در مصاف با پرسش هایی بعضا ویرانگر خود را متعهد به غبار روبی از چهره زیبای دین می داند. گرد آوری پاسخ های مطمئن از سیاست ها و اولویت های پایدار کانال پرسمان اندیشه است. ارتباط با ادمین... https://eitaa.com/mo_kh110
مشاهده در ایتا
دانلود
☘☘☘ در بین دین‌های الهی فقط اسلام است که با شراب مخالف است، در حالی که هیچکدام از ادیان دیگر چنین نظری ندارند! ✅ پاسخ شراب در تمام ادیان الهی ممنوع و نسبت به آن نهی وجود دارد و این بیان که شراب تنها در اسلام حرام است باور غلط و نادرستی است. در یهودیت، نوشیدن مشروبات مست‌کننده و شراب و حتی انگور تازه یا خشک، به علت تأثیرات مخرب و زیان‌بار نهی شده ‌است. (ر.ک: سفر پیدایش ۹:۲۰؛ پیدایش ۱۹:۳۱) بعنوان مثال در عهد عتیق، سفر لاویان، فصل دهم، فقره 8 و 9، چنین آمده است: «8- و خداوند هارون‌ را خطاب‌ کرده‌، گفت‌: 9- «تو و پسرانت‌ با تو، چون‌ به‌ خیمه‌ اجتماع‌ داخل‌ شوید، شراب‌ و مُسْکِری‌ منوشید مبادا بمیرید. این‌ است‌ فریضۀ ابدی‌ در نسل‌های‌ شما.» و یا در جای دیگری از عهد قدیم، سفر داوران، فصل13، فقره ی 4، چنین می‌گوید: «و الان‌ باحذر باش‌ و هیچ‌ شراب‌ و مسکری‌ منوش‌ و هیچ‌ چیز نجس‌ مخور.» در شریعت یهود، با توجه به همین نکته ای که در سفر لاویان آمده و ما نیز به آن اشاره کردیم، حکم مجازات کاهنینی که شراب و دیگر مسکرات را می‌نوشیدند، مرگ عنوان شده است. در مسیحیت هم وضع به همین گونه است. چرا که اولا، عهد عتیق که کتاب مورد قبول مسیحیان است شراب را حرام اعلام نموده و حکم به تحریم آن کرده است. علاوه بر عهد عتیق، در عهد جدید و انجیل هم چنین اعتقادی، یعنی حرمت شراب، پا برجاست! به عنوان مثال، در عهد جدید رساله پولس رسول به افسسیان، فصل5، فقره ی 18، چنین آمده است: «مست شراب مشوید که در آن فجور است، بلکه از روح پر شوید.» در آیین زرتشت هم ظاهرا وضع به همین منوال است. در ضمن پاسخ یکی از موبدان زرتشتی به پرسش یکی از مخاطبین چنین آمده است: «سوال: آیا در گاتها و كتب دینی زرتشتیان ، نوشیدن مشروبات الكلی منع شده است؟ پاسخ: استفاده از هر گونه خوراك، نوشیدنی یا موادی كه موجب آسیب رساندن به جسم، جان و خردمندی انسان شود از دیدگاه اشوزرتشت ناشایست می‌باشد. در بینش اشوزرتشت تشخیص اثرات هر كدام از این‌ها بر وجود انسان، بستگی به خرد همگانی و دانش زمان دارد.» با توجه به مطالب فوق می‌توان صریحا ادعا نمود که شراب در تمام ادیان الهی ممنوع و حرام بوده و هست. اسلام هم از این قاعده مستثنا نیست. مرکز پاسخگویی به شبهات 🆔 @porseman_andisheh
☘️☘️☘️ 📣اطلاعیه 💠 در پاسخ به درخواست طلاب، دانشجویان، اساتید معزز حوزه و دانشگاه و کادر درمانی محترم و ایثارگر 🇮🇷کشور🇮🇷 عزیزمان؛ 🏷 و در راستای رسالت اجتماعی حوزه علمیه مبنی بر: ارتقاء سطح بینش و دانش اقشار مختلف جامعه و مواجهه رفتاری ونگرشی مناسب نسبت به پدیده کووید19 🦠 👈شرکت در وبینار بین‌المللی ، رایگان اعلام می‌شود👉 🌺 پذیرای حضور گرم همه عزیزان در این رویداد فاخر علمی هستیم🌺 👨‍💻آیدی ثبت‌نام و پاسخ‌گویی در پیام‌رسان ایتا، واتساپ، تلگرام: @corona_webinar1 📱شماره تماس: ۰۹۱۵۴۲۲۰۰۴۵ 🌐لینک کانال معاونت پژوهش حوزه علمیه البرز در ایتا: https://eitaa.com/pazhoohesh_alborz/88
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☘☘☘ ⁉️ چگونه ممکن است یک کودک مانند امام جواد ع در سن هفت سالگی امام شود و هدایت جامعه را بر عهده بگیرد؟؟ ✅ پاسخ ✅ دوران شکوفایى عقل وجسم انسان معمولًا حد و مرز خاصى دارد که با رسیدن آن زمان، جسم و روان به حد کمال مى رسند، ولى چه مانعى دارد که خداوند قادر و حکیم، براى مصالحى، این دوران را براى بعضى از بندگان خاص خود کوتاه ساخته، در سال هاى کمترى خلاصه کند؟ ✔️در جامعه بشر یت از آغاز تاکنون افرادى بوده اند که از این قاعده عادى مستثنى بوده اند و در پرتو لطف و عنایت خاصى که از طرف خالق جهان به آنان شده است، در سنین کودکى به مقام پیشوایى و رهبرى امتى نائل شده اند. 🔹براى درک بهتر موضوع، مواردى از این استثناها را یاد آورى مى کنیم: 1⃣قرآن مجید درباره حضرت یحیى و رسالت او و اینکه در دوران کودکى به نبوت برگزیده شده است، مى فرماید: «اى یحیى کتاب را با تمام قدرت بگیر، ما فرمان نبوت را درکودکى به او دادیم» 📓مریم12 2⃣ براى آغاز تکلم و سخن گفتن کودک معمولًا زمانى حدود دوازده ماه لازم است، ولى چنان که مى دانیم، حضرت عیسى در همان روزهاى نخستین تولد زبان به سخن گشود و از مادر خود که به قدرت الهى بدون ازدواج باردار شده و نوزادى به دنیا آورده و به این جهت مورد تهمت و اهانت قرار گرفته بود بشدت دفاع کرد و یاوه هاى معاندین را با منطق و دلیل رد کرد، در صورتى که این گونه سخن گفتن و با این محتوا، در شأن انسان هاى بزرگسال است. قرآن مجید گفتار او را چنین نقل مى کند: «(ناگهان عیسى زبان به سخن گشود و] گفت: «من بنده خدایم او کتاب [آسمانى] به من داده و مرا پیامبر قرار داده استو مرا- هر جا که باشم- وجودى پربرکت قرار داده و تا زمانى که زنده ام مرا به نماز و زکات توصیه کرده است و مرا نسبت به مادرم نیکوکار قرار داده و جبّار و شقى قرار نداده است)» 📓مریم30-32 ☑️با توجه به آنچه گفته شد به این نتیجه مى رسیم که قبل از امامان نیز مردان الهى دیگرى از این موهبت و نعمت الهى برخوردار بوده اند و این امر اختصاص به امامان ما نداشته است. همچنین از بررسى تاریخ زندگانى امامان استفاده مى شود که این مسئله در زمان خود آنان، به ویژه عصر امام جواد نیز مطرح بوده و آنان هم با همین استدلال پاسخ داده اند. به عنوان نمونه: 1. على بن اسباط، یکى از یاران امام رضا و امام جواد مى گوید: روزى به محضر امام جواد رسیدم، در ضمن دیدار، به سیماى حضرت خیره شدم تا قیافه او را به ذهن خود سپرده، پس از بازگشت به مصر براى ارادتمندان آن حضرت بیان کنم. ✔️ درست در همین لحظه امام جواد که گویى تمام افکار مرا خوانده بود، در برابر من نشست و به من توجه کرد و فرمود ❇️ اى على بن اسباط کارى که خداوند در مسئله امامت انجام داده، مانند کارى است که در مورد نبوت انجام داده است. خداوند درباره حضرت یحیى مى فرماید: ✔️ما به یحیى درکودکى فرمان نبوت دادیم و درباره حضرت یوسف مى فرماید: «هنگامى که او به حد رشد رسید، به او حکم (نبوت) و علم دادیم». 📓یوسف22 ✅بنابر این همان گونه که ممکن است خداوند، علم وحکمت را در سن چهل سالگى به شخصى عنایت کند، ممکن است همان حکمت را در دوران کودکى نیز عطا کند. 📚الکافی ج1 ص384 ✔️ یکى از یاران امام رضا مى گوید: در خراسان در محضر امام رضا بودیم. یکى از حاضران به امام عرض کرد: سرور من، اگر [خداى نخواسته] پیش آمدى رخ دهد، به چه کسى مراجعه کنیم؟ امام فرمود: به فرزندم ابو جعفر.در این هنگام آن شخص سن حضرت جواد را کم شمرد، امام رضا فرمود: «خداوند عیسى بن مریم را در سنى کمتر از سن ابو جعفر، رسول و پیامبر و صاحب شریعت تازه قرار داد.» 📚همان مدرک ص322 ❗️از این نمونه های تاریخی چنین استفاده می شود که یک کودک می تواند با عنایت خداوند صاحب علوم الهی شود و امام باشد. 🆔 @porseman_andisheh
☘☘☘ ⁉️معنای این جمله شریفه امیرالمومنین علیه السلام [اللهم اجعل نفسی اول کریمه تنتزعها من کرائمی] چیست؟ ✅پاسخ 🔹مرحوم فیض الاسلام یکی از دقیق‌ترین ترجمه‌های نهج‌البلاغه را انجام داده‌اند، اگر نگویم دقیق‌ترین ترجمه، اما یکی از دقیق‌ترین ترجمه‌ها به ایشان تعلق دارد. اما ایشان ترجمه‌ها را خیلی دقیق رعایت کرده و در پرانتزها سخنان علی (ع) را توضیح می‌دهد. مثلاً حضرت در یک دعایی که مربوط به احوال آدمی است و اینکه روح آدمی می‌تواند چه استعلاهایی پیدا کند، دعایی دارند که من آن را همیشه در قنوت می‌خوانم: اللهم اجعل نفسی اول کریمه تنتزعها من کرائمی(خطبه215): خدایا کاری کن که از چیزهای ارزشمند زندگی، جانم اولین چیزی باشد، که از من می‌گیری؛ نکند قبل از این که جانم را می‌گیری، انصافم گرفته شده باشد، شرفم، عدالتم و ... گرفته شده باشد و تفاله‌ای شده باشم که تو جانم را می‌گیری. 🔹خدایا در چیزهای شریف، اولین چیزی را که می‌گیری، جانم باشد و وقتی می‌میریم شرفم، صداقتم، عدالتم، شفقت و عشق ورزی به انسان‌ها در من سر جایش است. تواضعم، انسان دوستی‌ام سر جایش باشد. نه این‌که تا جانم به لبم برسد و بمیرم ؛عدالتم، انصافم و مروت و جوانمردی و صداقت و تواضعم را از دست داده باشم. این یکی از تکان دهنده‌ترین جملاتی است که در فرهنگ بشری گفته شده است. یعنی کریمه‌های وجود من زیاد است اما جان من اولین کریمه‌ای باشد که از من می‌گیری. این جمله، شبیه به جمله حضرت عیسی است که می‌فرمایند نمی‌ ارزد جهان را بگیری و در مقابلش روح خودت را بفروشی، ولو جهان را در مقابل روحت به تو بدهند. 🔹 مرحوم فیض الاسلام در تفسیر این جمله در نهج‌البلاغه فرموده‌اند، خدایا وقتی جانم را می‌گیری چنان کن که من قبل از آن، فلج و زمین‌گیر نشده باشم و قبل از این‌که این اتفاق‌ها برایم بیفتد، بمیرم! ایشان توجه نکرده است، که علی‌ابن‌ابیطالب این حرف را در بخشی بیان می‌کند که از تعالی روح سخن می‌گوید؛ و دوم آن‌که باز توجه نکرده است، حضرت علی‌ابن‌ابیطالب با آن عظمت روحی کسی نیست که این‌گونه دعا کند که اگر قرار است فلج و زمین‌گیر بشوم، زودتر بمیرم، بهتر است. این خیلی مهم است. در قرآن هم جملات عمیقی وجود دارد که باز درست فهم نشده‌اند فرقی هم نمی‌کند، مفسرین شیعی باشند یا اشعری و معتزلی و ... باشند. 🆔 @porseman_andisheh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☘☘☘ ❓رزق چیست و مواسات در رزق چه معنایی دارد؟ ✍️ رزق در لغت به معنی بخشش مستمر و متداوم است، اعم از مادّی یا معنوی؛ بنابراین، هرگونه بهره‌ای را که خداوند نصیب بندگان می‌کند، از مواد غذایی، مسکن، پوشاک، علم، عقل، فهم، ایمان و اخلاص، به همه این‌ها «رزق» گفته می‌شود. وقتی که معنای رزق در این حد گسترده باشد پس مواسات به معنی همراهی کردن و کمک کردن به برادر مؤمن در همه امور است از کمک فکری تا کمک مالی. ✅ اگر هر مؤمنی مواسات را وظیفه خود بداند هیچ خانواده‌ای از خانواده‌های مسلمان و هم‌میهن و محروم را با دردها و محرومیت‌ها و مشکلات خود تنها نمی‌گذارد و دست یاری خود را از آن‌ها دریغ نمی‌کند. اگرچه رزق معنای عامی دارد اما جنبۀ مادی آن بسیار اهمیت دارد و در آموزه‌های دینی وظایف مالی نقش برجسته‌ای در کمالات معنوی دارد. 🌷 امام سجاد(ع) در فرازی از صلوات شعبانیه می فرمایند: «وَارْزُقْنِی مُواساةَ مَنْ قَتَّرْتَ عَلَیْهِ مِنْ رِزْقِکَ، بِما وَسَّعْتَ عَلَیَّ مِنْ فَضْلِکَ، وَنَشَرْتَ عَلَیَّ مِنْ عَدْلِکَ، وَأَحْیَیْتَنِی تَحْتَ ظِلِّکَ؛ (۱) و همیاری با آن‌ که رزقت را بر او تنگ گرفتی؛ به مدد آنچه از فضلت بر من وسعت دادی و از عدلت بر من گستردی و مرا در سایه رحمتت زنده داشتی روزی من فرما؛ ✅ در این درخواست بر چند نکته مهم تأکید شده است: نخست این که برخی از بندگان خداوند دچار «تنگی رزق» هستند و دیگر این که انسان باید گشایش رزق خود را از فضل الهی بداند «وَسَّعْتَ عَلَیَّ مِنْ فَضْلِکَ وَنَشَرْتَ عَلَیَّ مِنْ عَدْلِکَ، وَأَحْیَیْتَنِی تَحْتَ ظِلِّکَ»، ✅ در اینجا داعی از خداوند یاری می‌خواهد تا با کسانی که دچار تنگی روزی هستند مواسات کند. مواسات برای همه انسانهایی که دارای وجدان و اخلاق و عاطفه انسانی هستند وظیفه‌ای همگانی و جهانی، اما برای مسلمانان، غیر از وظیفه‌ای اخلاقی و عاطفی یک وظیفه دینی است. (1) مصباح المتهجد ،شیخ طوسی، ص828 ؛/ اقبال الاعمال، سیدبن طاووس، ص688؛/ مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی صلوات شعبانیه؛ 💠 مراتب و درجات کمک کردن به دیگران ✍ در تحلیلی از کاربرد مواسات در احادیث اهل بیت علیهم السلام این چنین به دست می‌آید که کمک کردن به دیگران، سه مرتبه و درجه دارد: 1⃣ مرتبه اول؛ کمک کردن به نیازمندان از اضافه بر نیاز خود؛ این نوع از کمک کردن، با توجّه به چگونگى آن به «انفاق»، «اهدا»، «صدقه» و «سخا» و امثال آن تعبیر شده است؛ 2⃣ مرتبه دوم؛ ناظر به وضعی است که وُسع و توانایی ما فقط کفاف نیازهای خود‌مان را می دهد. مع الوصف با نیازمندان در مشکلاتشان شریک می شویم؛ به این بخشش و همدلی و غمخواری «مواسات» گفته می‌شود. 3⃣ مرتبه سوم؛ واگذار کردن همه ‌ی آنچه خودمان به آن نیازمندیم و بدان محتاجیم به دیگران؛ این بالاترین مرتبه‌ی کمک کردن به دیگران و از بالاترین ارزش‌هاى اخلاقى است که به آن «ایثار» می‌گویند. ✅ ارزش اخلاقی تمام این مراتب و درجات، ریشه در اعتقادات دينى و اصالت و شرافت خانوادگى دارد. بدون اعتقاد به دين، روح خودخواهى و منفعت طلبى انسان، مانع از مواسات و بالاتر از آن، مانع از ايثار مى گردد. 🆔 @porseman_andisheh
🍀🍀🍀 ⁉️اگر روح منشا تفکرات و تعقل انسان است و به واسطه این روح در پی کسب تعالی و کمال می‌رود، پس چگونه آسیب مغزی یا آلزایمر، حافظه یا قدرت استدلال را از بین می‌برد؟ پاسخ 👇👇👇 (نشانی لینک): http://www.x-shobhe.com/shobhe/10470.html @xshobhe 🆔 @porseman_andisheh
🍀🍀🍀 ❓عرفات به چه معناست و وجه نامگذاری آن سرزمین مقدس به عرفات چیست؟ ✍ عَرَفاتْ، از ریشه عَرَفَ گرفته شده و به گفته راغب: بیانگر شناخت آثار اشیاء همراه با تفکر و تدبر است.(1) ♻️ در این که چرا عرفات را بدین اسم خوانده‌اند، اختلاف نظرهایی وجود دارد که ما در این مختصر به سه مورد آن اشاره می کنیم: 1⃣ برخی گفته‌اند: آدم و حوا پس از رانده‌شدن از بهشت و فرودآمدن بر زمین، در این سرزمین یکدیگر را ملاقات نموده، همدیگر را شناختند؛ از این رو آنجا را عرفات نامیده‌اند.(2) 2⃣ گروهی دیگر عقیده دارند: از آن رو این سرزمین را عرفات گویند که مردم در آن به گناهان خود اعتراف می‌کنند.(3) 3⃣ امام صادق علیه‌السلام (در روایتی طولانی) پس از بیان ماجرای فرود آمدن حضرت آدم (ع) در عرفات و همراهی نمودن جبرئیل با ایشان، فرمودند: «جبرئیل به آدم گفت: هنگامی که خورشید غروب کرد، هفت مرتبه به گناه خود اعتراف کن و هفت مرتبه نیز توبه و طلب آمرزش نما و آدم چنین کرد، پس آنجا عرفات نامیده شد؛ زیرا آدم در آن، به گناه خود اعتراف نمود و برای فرزندان او نیز سنت شد که (در این سرزمین) به گناهان خود اعتراف کرده، از خداوند آمرزش بخواهند، همان گونه که آدم چنان کرد...».(4) ✅ اعتراف به گناه که در وجه تسمیه دوم و سوم آمده و امام صادق(ع) نیز مهر تأیید بر آن نهاده‌اند، بهترین دلیل نامگذاری این سرزمین مقدس به «عرفات» است. ---------------------------------------- (1) تاج العروس، ج 24، ص 133 (2) معجم البلدان، ج 4، ص 117 (3) همان. (4) مستدرک، ج 10، 🆔 @porseman_andisheh
🍀🍀🍀 ⁉️ آیا امام حسین حج تمتع رو رها کرد و حج رو ترک کرد و روانه عراق شد ایا این گناه نیست؟ ✅ پاسخ این سخن كه امام حسین (ع)حجّ خود را نیمه تمام گذاشت، سخن نادرستی است؛ زیرا امام در روز هشتم ذی حجه «یوم الترویه» از مكّه خارج شد. 📚الکافی ج4 ص535 📚لهوف ص124 ♦️در حالی‏كه اعمال حجّ كه با احرام در مكّه و وقوف در عرفات شروع می‏شود از شب نهم ذی حجه آغاز می‏شود. ♦️ بنابراین، امام اصولاً وارد اعمال حج نشده بود، تا آن را نیمه تمام گذارد.آنچه لازم است اینکه هر کس وارد حرم می شود باید مُحرِم شود و بعد به شرط انجام اعمال عمره می تواند از احرام خارج شود. و قطعا امام در مدت حضور چند ماهه خود در مکه عمره را انجام داده بودند. و حتی شاید بارها و بارها از احرام خارج شده و مجددا محرم شده و عمره دیگری انجام داده باشند.و این مطلب در منابع روایی به صورت مکرر بیان شده است . ♦️امام صادق فرمود: " شخصى كه عمره بجا میاورد هر گاه از عمره فراغت حاصل كند هر جا كه بخواهد میتواند برود. زیرا امام حسین علیه السلام در ماه ذى حجة عمره بجاى آورد و در روز ترویه متوجه عراق شد در صورتى كه مردم متوجه منا شده بودند. عمره در ماه ذى حجه براى كسى كه قصد حج را ندارد مانعى نخواهد داشت." 📚الکافی ج4 ص535 📚وسایل الشیعه ج14 ص311 ♦️از این رو، امام با انجام عمره، می توانستند از احرام خارج شوند و ایشان اصلا حج تمتع را شروع نکرده بودند، تا آن را نیمه کاره رها کنند.آنچه صحیح است و باید بیان نمود، این است که امام برای حفظ حرمت حرم، و جلوگیری از ترور ایشان در مکه، به تمتع نپرداختند. و حفظ حرمت حرم، مهم تر از انجام تمتع بود. 📚لهوف ص82 📚کامل فی التاریخ ج2ص565 ♦️از نظر فقهی نیز تبدیل احرام حج به عمره صحیح نیست و کسی که محرم به احرام حج است اگر نتواند حجش را به اتمام برساند تنها با قربانی کردن از احرام خارج میشود 📚تهذیب الاحکام ج12 ص349 ♦️آیه الله سید محسن حکیم می آورد: "این که در برخی از کتابهای مقتل امده است که امام حسین عمره اش را به عمره مفرده تبدیل کرد که نشان می دهد ایشان عمره تمتع به جا اورده و از عمره مفرده عدول کرده است در برابر احادیث وارده از اهل بیت قابل اعتماد نیست" 📚مستمسک العروه الوثقی ج11 ص192 ♦️بدیهی است که اگر دلیل قابل اعتمادی وجود داشت که امام حسین احرام حج را به عمره تبدیل کرده است فقها بر خلاف ان فتوا نمی دادند اما چنان که آمد نه تنها دلیلی بر این نکته وجود ندارد بلکه دلایلی بر خلاف ان نیز در دست است 📚دانشنامه امام حسین ج5 ص111 🆔 @porseman_andisheh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پرسش: منظور از "ارضین السَّبع" چیست؟ آیا کره‌ی زمین اولین زمین است؟ زمین‌های دیگر کجا هستند. اینکه گفته می‌شود جهنم زیر هفتمین زمین است، آیا صحیح است؟ پاسخ تفصیلی... 👇👇👇 https://yun.ir/ua4gp8 🆔 @porseman_andisheh
🍀🍀🍀 ⁉️اهداف آمریکا از تحریم ایران چیست؟ ✅پاسخ مقام عظمای ولایت 1⃣ ایستادن مردم مقابل نظام 2⃣ جلوگیری از پیشرفت کشور 3⃣ ورشکستی و فروپاشی اقتصاد کشور 4⃣ قطع رابطه ایران با محور مقاومت 🔻 تحریمی که آمریکایی‌ها علیه ملّت ایران به کار گرفته‌اند، قطعاً یک جنایت است؛ یک جنایت بزرگی است که اینها علیه یک ملّت به کار میگیرند. حالا ظاهرش این است که علیه نظام جمهوری اسلامی است، امّا در واقع علیه همه‌ی ملّت ایران این جنایتها را اینها دارند انجام میدهند. در این باره، من چند نکته را میخواهم عرض بکنم. یک نکته این است که هدف اینها از این کار چیست. یک هدف کوتاه‌مدّت دارند، یک هدف میان‌مدّت دارند، یک هدف بلندمدّت دارند و یک هدف جانبی. هدف کوتاه‌مدّت تحریم این است که ملّت ایران به ستوه بیایند، خسته بشوند و در مقابل دستگاه حکومت بِایستند. لذا می‌بینید که هم پارسال گفتند، هم پیرارسال گفتند، هم امسال گفتند «تابستان داغ»؛ «داغ» یعنی مردم بیایند در مقابل نظام ایستادگی کنند. حالا [البتّه] خودشان مبتلا به «تابستان داغ» شده‌اند. هدف میان‌مدّت آنها این است که با این تحریم از پیشرفت کشور مانع بشوند، مخصوصاً پیشرفت علمی. اینها را گفته‌اند؛ اینها حدسیّات من و تحلیل من نیست. هدف بلندمدّت‌شان هم به ورشکستگی کشاندن کشور است، به ورشکستگی کشاندن دولت است؛ یعنی متلاشی کردن اقتصاد کشور و فروپاشی اقتصاد کشور که طبعاً اگر اقتصاد یک کشوری بکلّی از هم فرو پاشید و متلاشی شد، ادامه‌ی حیات برایش ممکن نیست. هدف جنبی‌ای هم دارند که میخواهند رابطه‌ی جمهوری اسلامی را به این وسیله با دستگاه‌ها و نیروهای مقاومت در منطقه قطع کنند؛ چون میدانند جمهوری اسلامی هر چه بتواند به اینها کمک میکند و حمایت میکند، اینها میخواهند این رابطه را قطع کنند.۹۹/۵/۱۰ 🆔 @porseman_andisheh
🍀🍀🍀 ⁉️چرا امام زمان (عج) مشکلات را بر طرف نمی کند؟ ✅ پاسخ 🔹 این قبیل سوالات بیشتر زمانی گسترش پیدا می‌کند که رویداد مهمی رخ می دهد. مثلاً در سده هفتم، بخصوص با تهاجم مغولان به ایران و انقراض خلافت عباسی در بغداد(۶۵۶ق)، این گونه پرسش ها رواج بیشتری یافت. عالمان شیعه که با این شبهات مواجه بودند، در صدد پاسخگوئی برآمدند. در دوران معاصر نیز جهانیان و بخصوص شیعیان وقتی با مشکلات و رویدادهایی همچون کرونا مواجه می شوند، این پرسش برای آنها زنده می شود. 🔹سید بن طاووس در پاسخ به پرسش یاد شده می نویسد: یکی از معتقدان به امامت آن بزرگوار گفت: برای من در غیبت امام زمان (ع) شبهه حاصل شده است. گفتم: چه شبهه ای؟ گفت: آیا برای آن حضرت امکان ندارد که یکی از شیعیان خود را ملاقات کند و اختلاف هایی را که در دین جدّش روی داده است، از میان ببرد؟ او از من خواست که پاسخ آن را بدهم. امّا نه آنسان که در کتابها نوشته اند؛ چه از آنها و از آنچه شنیده است ، رفع شبهه او نشده است. گفتم: آیا قدرت آن حضرت در رفع اختلاف ها بیشتر است یا توانایی خدای متعال؟ آیا رحمت و فضل حق تعالی بیشتر است یا رحمت و فضل و عدل آن بزرگوار؟ گفت: البته قدرت و رحمت و عدل الهی. گفتم: چرا خدای ارحم الراحمین و اکرم الاکرمین این اختلاف ها را رفع نمی فرماید؟ و می دانیم که خدای تعالی برای این کار، راه ها و اسبابی در حیطه قدرت دارد که بنی آدم را آن امکان نیست‌. آیا در این کار حکمت و مصلحت و عدل و فضیلت نیست که او جلّ جلاله مقتضی دانسته است؟ گفت: آری گفتم: پس عذر خلیفه و جانشین او نیز همان اقتضای کار است؛ چه، آنچه حضرت او کُند آن است که امر و رضای الهی است. آنگاه سخن مرا پذیرفت و شبهه اش برطرف گردید و دانست که این سخن حقّ را که پروردگار جلّ جلاله بر زبان من جاری ساخته است، صحیح و درست است. (سید بن طاووس، کشف المحجه لثمره المهجه یا فانوس، ترجمه اسد الله مبشری، ص ۲۲۸- ۲۲۹) علی غلامی 🆔 @porseman_andisheh
🍀🍀🍀 ⁉️انقلاب ایران را شوروی برپا کرد و بعد هم سرویس اطلاعاتی ش خامنه‌ای را به قدرت رساند!!! ✅ پاسخ ✍ حجت‌الاسلام دکتر قربانی مقدم 🔹 پیش از هرچیز باید دانست که جریانی در فضای مجازی فعال است تا ذهن ملت را از دشمنی های آمریکا و انگلیس منحرف کنند. برای این منظور لازم است یک دشمن بدلی مطرح کنند و چه گزینه ای بهتر از روسیه برای این هدف! هرچند شبهه فوق چنان رسوا است که نیازی به پاسخ ندارد، اما با این حال ذکر چند نکته بی‌راه نیست. 1⃣ اگر شوروی چنین قدرتی داشت که در ایران انقلابی برپا کند و رژیم مستقر را ساقط کند، طبیعی آن است که نزدیکترین تفکر فعال در ایران یعنی حزب توده یا لااقل گروهی مسلمان با تفکرات مارکسیستی یعنی مجاهدین خلق (سازمان منافقین) را به قدرت برساند، در حالیکه پس از انقلاب، این تفکرات هیچ سهمی از قدرت بدست نیاوردند. 2⃣ همچنین به قول معروف که می‌گوید: «اگر موز قوت داشت کمر خود را راست می‌کرد»، سرویس اطلاعاتی شوروی اگر توانی داشت، به جای به قدرت رساندن مقام معظم رهبری، مانع از فروپاشی این کشور در حدود یک سال پس از رهبری حضرت آیت الله خامنه ای می‌شد. 3⃣ اگر سازمان اطلاعاتی شوروی در رهبری جریان انقلاب دخالت داشت، یا آنطور که ادعا می‌شود مقام معظم رهبری در دانشگاه‌های شوروی تعلیم دیده، در اسناد ساواک منعکس می‌شد. درحالیکه در این خصوص حتی یک برگ سند هم وجود دارند. همچنین در سایتهای افشاگری همچون «ویکی لیکس» مطالبی قابل ردیابی بود. 4⃣ از مسلمات تاریخی کمک‌های فراوان شوروی به رژیم بعث عراق در طول جنگ تحمیلی است به نحوی که حدود ۸۵٪ تجهیزات مورد استفاده عراق در جنگ ایران و عراق ساخت کشور شوروی بود. این درحالی است که ایران در جنگ، حتی یک متر سیم خاردار نمی‌توانست تهیه کند! آیا معقول است کشوری در کشور دیگر انقلاب برپا کند و ده سال پس از انقلاب هم رهبر آن را تعیین کند اما با کمک به همسایه آن، به دنبال ساقط کردن حکومت انقلابی آن باشد؟ 🔹 پی‌نوشت برای مطالعه بیشتر به کتاب «شوروی و جنگ ایران و عراق» به قلم دکتر جهانگیر کرمی، دانشیار دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران مراجعه کنید. 🆔 @porseman_andisheh
🍀🍀🍀 ⁉️نام گذاری سه تن از فرزندان امام علی(ع)را که به نامهای ابوبکر، عمر وعثمان بودند را نشان دهنده محبت اهل بیت(ع) نسبت به خلفا می دانند، و می گویند اگر امام علی(ع) به خلفا محبت نداشت پس چرا نام فرزندانشان را به نام آنها گذاشت؟ ✅پاسخ: ⏪ اولا اسم های «عمر»، «ابوبکر» و «عثمان» و ...، اسامی خاص و اختصاصی خلفا نبوده است که این گونه نامگذاری ها نشانه ی ارادت به شخص خاصی محسوب شود، بلکه این نام ها در آن زمان بین عرب بسیار رایج بوده است به نحوی که ابن اثیر در کتاب «اسدالغابه فى معرفه الصحابه»، بیش از60 نفر از اصحاب پیامبر(ص) را نام مى‏برد که نام آنها،«عمر» و«عثمان» بوده است. ❇️ ثانیا سخنان صریح حضرت علی مبنی بر نارضایتی از عملکرد خلفا را نباید رها کرد و به موضوعی مانند نام گذاری استناد کرد. در معتبرترین کتاب اهل سنت یعنی «بخاری» جملات متعددی از حضرت مبنی بر نارضایتی از عملکرد خلفا وجود دارد. ❇️ امیرالمومنین دوستی قدیمی به نام عثمان بن مظعون داشتند که گفته شده علت نام گذاری یکی از فرزندان به نام عثمان، به یاد او بوده است. 🆔 @porseman_andisheh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍀🍀🍀 ⁉️شیعه برای خلافت بلافصل حضرت علی به حدیث منزلت تمسک می‌کنند (با علی انت منی بمنزلة هارون من موسی الا انه لا نبیّ بعدی) در حالی که حضرت موسی برادرش هارون را زمان مرگش انتخاب نڪرد ڪه جانشینش باشد بلڪه درمدتی ڪه موسی درڪوه طور بود این ڪار راانجام داد. پیامبر هم درسفر تبوڪ ڪه قرار بود از سفر برگردد حضرت علی رابه جایشان گذاشتند.نه این که برای بعد از رحلتشان... ✅ پاسخ 🔹اولا حدیث منزلت تنها یکی از صدها دلیل جانشینی حضرت علی علیه السلام است ثانیاً حدیث منزلت مخصوص غزوه تبوک نیست بلکه به دفعات متعدد و دست کم در سیزده جریان مختلف از پیامبر گزارش شده است، و به هیچ وجه به جریان و سبب خاصی اختصاص ندارد. (برخی از آن جریانات در کتاب المراجعات گردآوری شده است) ثالثا آنچه از حدیث منزلت فهمیده میشود، شأنیت حضرت امیر برای خلافتِ پیامبر است. یعنی همانطور که در شأنیت هارون برای خلافت موسی، تردیدی وجود ندارد، همین نسبت و منزلت برای حضرت امیر نیز وجود دارد. در واقع حدیث منزلت از تحققِ خلافت حضرت امیر در نبود پیامبر، به طور مطلق و بدون هیچ قیدی سخن میگوید. یعنی هر گاه پیامبر نباشد، و علی باشد، علی جانشین اوست. به عبارت رساتر، شأن و شایستگی خلافت در حضرت هارون و حضرت امیر متحقق است، و این شأن با دو شرط بالفعل خواهد شد : با نبود موسی یا پیامبر با وجود هارون یا علی مخصوصا اینکه خود پیامبر عزیز، با بیان عبارت (الا انه لا نبیّ بعدی) با صراحت اعلام می‌کنند که این جانشینی بیشتر ناظر به بعد از رحلت ایشان است، و الا اگر این جانشینی مخصوص زمان حیات ایشان بود، نیاز نبود تا به بود و نبود پیامبر پس از خود تصریح کنند. پس معلوم میشود که جانشینی حضرت امیر المومنین اگر چه در هنگام غزوه تبوک و مواقع دیگر گفته شده، اما ناشی از همان شأن و منزلت خلافت ایشان است که پس از رحلت پیامبر بروز اصلی آن خواهد بود. 🔹 پی‌نوشت‌ها ۱. استثنای بعد از اطلاق (یعنی عبارت: الا انه لا نبیّ بعدی)، دلالت بر عموم منزلت می‌کند. به عبارت دیگر اگر عبارت «إلّا انه لا نبی بعدی» نبود، ممکن بود تصور شود، که تنها یکی از خصلت های هارون نسبت به موسی را حضرت امیر نسبت به پیامبر دارد. اما استثنای موجود در حدیث ثابت میکند که تمام خصلت های هاروننسبت به موسی، در حضرت امیر نسبت به پیامبر متحقق است، مگر نبوت. » در نتیجه منزلتهای «اخوت »، «وزارت»، «شراکت در امر»، «شدت ازر »، «اصلاحِ قوم »، و «خلافت» از جمله منزلتهای مذکور هارون نسبت به موسی است که آیات قرآن صراحتاً بدان اشاره فرموده است، و تمامی این منزلتها در حضرت امیر نسبت به پیامبر متحقق است. ۲. هارون در نبود موسی خلیفه شد، ولی مردم فریب سامری را خورده و گوساله پرست شدند. کسی به یاری هارون آنگونه که باید نشتافت و هارون در میان قوم ضعیف ماند. و هارون به ناچار مصلحت را در صبر کردن دید. حال حدیث منزلت همه‌ی این وقایع را برای علی بیان پیش‌بینی می‌کند. یعنی امام علی در نبود پیامبر خلیفه است، اما سامریِ امت اسلام مردم را فریب داده و ایشان را از راه حق گمراه می‌کند. علی علیه‌السلام را کسی آن چنان که باید، حمایت نمیکند و علی در حال استضعاف مأمور به صبر می‌شود. 🆔 @porseman_andisheh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍀🍀🍀 ⁉️اهل .سنت، اشکال میکنند که پیامبر در روز مردم را دعوت به دوستی با علی(ع) نمود، یعنی هرکس مرا دوست دارد، علی را نیز دوست بدارد! منظور خلافت و جانشینی نبود ✅پاسخ 1⃣ما اگر مقصود پیامبر فقط ابراز دوستی بود، پس چرا از همه زنان و مردان، برای علی(ع) بیعت گرفتند. 🔮اما در این پیام به منابع اهل سنت: علمای اهل سنت از علیه السلام نقل می کند که فرمود ؛ « در روز غدیر خم رسول خدا ای بر سرم پیچید که قسمتی از آن بر پشت سرم آویخته بود ، خداوند در جنگ بدر و حنین فرشتگانی را برای کمک به من گسیل داشت که همگی آنها همین گونه به سر گذاشته بودند » 📚مسند ابو داود طیالسی ج1 ص23 📚سنن بیهقی ج10 ص14 کنزالعمال ج8 ص60 اسد الغابه ج3 ص114 الریاض النضره ج2 ص217 2⃣این مراسم گذاری و به سر پیچیدن که توسط پیامبر گرامی صورت گرفت ، روشن ترین گواه بر آن است که علی علیه السلام در روز غدیر خم به عنوان امام و سرپرست و راهنمای مردم معین و معرفی شد. چه لزومی دارد برای اثبات محبت به کسی، علاوه بر بیعت گرفتن، عمامه خود را بر سر او بگذارند؟ 🆔 @porseman_andisheh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍀🍀🍀 ⁉️چرا مهم است! آیا امام را صرفا بعنوان یک حاکم بر جامعه میخواهیم؟ ✅پاسخ حجت الاسلام محمد رضا هاشمی مدرس رسمی سطح عالی کلام حوزه علمیه 🆔 @porseman_andisheh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☘️☘️☘️ ⁉️مراد از سخن امیرالمومنین علی علیه السلام در نهج البلاغه (نزلت انفسهم فی البلاء کاللتی نزلت فی الرخاء) چیست؟ ✅ سکون و آرامش پارسایان در سختی ها ✔️نزلت انفسهم فی البلاء کاللتی نزلت فی الرخاء پارسایان در هنگام بلا و سختی چنانند که دیگران در هنگام آسودگی‌ها ( بخشی از خطبه همام ، نهج البلاغه) ✅ همچنان که انسان‌های عادی در رخاء آسایش دارند، در هنگام سختی آرامش دارند. برای ما آرامش در گرو آسایش ما است؛ اگر آسوده باشیم، آرام می‌گیریم اما متقین چه در بلاء باشند و چه در رخاء طمانینه و وقار را از دست نمی‌دهند. گرچه در بیرون دچار ناآرامی باشند، شغلشان را از دست داده باشند، دچار گرفتاری شده باشند و ... اما سکون و آرامش قلب را از دست نمی‌دهند. از مهمترین عناصر اخلاقی رواقی همین است که توصیه می‌شود کاری کنید که آرامش شما با آسایش شما در پیوند نباشد. این رشته ارتباطی را ببرید. یعنی آنچه در دل شما می‌گذرد، در گرو آنچه بر بدن شما می‌گذرد، نباشد. یکی از علمای بسیار بسیار قوی‌النظر و از جهت عرفان پیشرفته، مرحوم شیخ محمد حسین غروی اصفهانی (استاد علامه طباطبایی در فلسفه و اصول) است. کمتر کسی به این درجه از کمال از جهت نظر و عمل رسیده است. پدر ایشان از تجّار به یک معنا بین‌المللی بودند و بسیار ثروتمند بودند. بعد از مرگ پدر تمام ثروت به ایشان رسید، ایشان تمام آن را در راه کسب علم خود و طلاب خرج کرد وتمام آن را به دیگران دادند. دو صحنه را از ایشان نقل کرده‌اند: یکی این‌که روزی در راه که می‌رفتند تسبیح گرانبهایی که در دستشان بود، از دستشان رها شد و افتاد. می‌گویند اصلاً ایشان برنگشت که حتی نگاه کند. گویا ننگشان آمد که خم شوند و آن‌ها را از زمین بردارند. صحنه دیگر وقتی بود که پیاز خریده بودند و به خانه می‌بردند، ناگهان دستمالی که پیازها را در آن بسته بودند، باز شد و پیازها ریخت. ایشان خم شدند و پیازها را جمع کردند! کسی که هر دو صحنه را دیده بود، از ایشان پرسید: که در آن وقت و این وقت چه حالی داشتی؟ ایشان به حضرت علی بن ابی‌طالب(ع) قسم خوردند که حال من در آن وقت والآن ذره‌ای فرق نکرده است. یعنی من آرامش درون را در گرو آسایش بیرون قرار نداده‌ام. به دست آوردن این حالت که جداً قابل توصیه است، بسیار دشوار است. اگر به این نکته برسید که فقط و فقط آنچه باید برای شما آرامش بیاورد یا آن را بگیرد، انجام وظفه و عدم انجام وظیفه باشد. اگر عمل کرده‌اید، آرام آرامید ولو «ز منجنیق فلک سنگ فتنه می‌بارد». بیرون به من نه آرامش می‌دهد و نه آرامش می‌ستاند. اوضاع و احوال بیرونی حلاوت و شعف درونی نمی‌آورد. این را بدانید که هرکس نعمت دنیوی دارد، دیگران از آن بیشتر لذت می‌برند؛ درست برخلاف نعمات معنوی که خود شخص از آن بهره می‌برد. این نکته خیلی خیلی مطلب پر اهمیتی است که توجه کنید که کدام به خود شما لذت می‌دهد و کدام به دیگران لذت می‌دهد. اگر دنیوی است، شما از آن لذتی که دیگران می‌برند، نمی‌برید و اگر معنوی است، دیگران لذتی که شما از آن می‌برید، نمی‌برید. باید روزی به اینجا برسیم که ارتباطمان را با واقع ببریم و این به این معناست که از واقع تاثیر نپذیریم. اما چون در پی انجام وظیفه‌ایم بر واقع تاثیر می‌گذاریم. ✅ پس آرامش ما در گرو امر بیرونی نباید باشد، باید در گرو انجام وظیفه باشد. 🆔 @porseman_andisheh
☘️☘️☘️ ⁉️آیا اعتقاد به ریشه قرآنی دارد؟ ✅اعتقاد به رجعت، از جمله معتقدات مذهب اهل البیت است و مستند به آیات و روایات متعدد است که بعضی از این آیات و روایات را برای توضیح مطلب بیان می کنیم: از تدبر در آیات قرآن می توان نتیجه گرفت که قرآن کریم به دو گونه به مسأله رجعت اشاره نموده است: 1️⃣ آیاتی که به رجعت در آینده اشاره دارد مانند، آیه شریفه 82 از سوره که خداوند در این آیه می فرماید: « (به خاطر آور) روزى را که ما از هر امّتى، گروهى را از کسانى که آیات ما را تکذیب مى‏ کردند محشور مى‏ کنیم و آنها را نگه مى‏ داریم تا به یکدیگر ملحق شوند!». بسیارى از بزرگان این آیه را اشاره به مسأله رجعت و بازگشت گروهى از بدکاران و نیکوکاران به همین دنیا در آستانه ی رستاخیز مى‏ دانند، چرا که اگر اشاره به خود رستاخیز و قیامت باشد ، تعبیر به من کل امة فوجا ( از هر جمعیتى، گروهى ) صحیح نیست، زیرا در قیامت ، همه محشور مى‏ شوند ، چنان که قرآن در آیه 47 سوره ی کهف مى‏ فرماید: « ما آنها را محشور مى‏ کنیم و احدى را ترک نخواهم گفت » 2️⃣ آیاتی که به حوادثی در امت هاى پیشین اشاره می فرماید که در واقع نوعی رجعت محسوب می شود، مانند: آیه 259 سوره ی . در باره ی پیامبرى است که از کنار یک آبادى عبور کرد در حالى که دیوارهاى آن فرو ریخته بود و اجساد و استخوانهاى اهل آن در هر سو پراکنده شده بود، و از خود پرسید چگونه خداوند این ها را پس از مرگ زنده مى‏ کند ، اما خدا او را یکصد سال میراند و سپس زنده کرد و به او گفت چقدر درنگ کردى ؟ عرض کرد یک روز یا قسمتى از آن ، فرمود نه بلکه یکصد سال بر تو گذشت. این پیامبر ، عزیر باشد یا پیامبر دیگرى تفاوت نمى‏ کند ، مهم صراحت قرآن در زندگى پس از مرگ در همین دنیا است. آیه 243 سوره ی سخن از جمعیت دیگرى به میان می‌آورد که از ترس مرگ (و طبق گفته مفسران به بهانه بیمارى طاعون از شرکت در میدان جهاد خوددارى کردند و) از خانه‌هاى خود بیرون رفتند. خداوند فرمان مرگ به آنها داد و سپس آنها را زنده کرد. آیه 55 و 56 سوره درباره ی بنی‌اسرائیل می‌خوانیم که گروهى از آنها بعد از تقاضاى مشاهده ی خداوند، گرفتار صاعقه ی مرگبارى شدند و مردند، سپس خداوند آنها را به زندگى بازگرداند تا شکر نعمت او را بجا آورند. آیه 110 سوره ضمن بر شمردن معجزات عیسى(علیه السلام) می‌فرماید: «تو مردگان را به فرمان من زنده می‌کردى» این تعبیر نشان می‌دهد که مسیح(علیه السلام) از این معجزه خود (زنده کردن مردگان) استفاده کرد، بلکه تعبیر به فعل مضارع (تخرج) دلیل بر تکرار آن است و این خود یک نوع رجعت براى بعضى محسوب می‌شود. آیه 73 سوره در مورد کشته‌اى است که در بنی‌اسرائیل براى پیدا کردن قاتلش نزاع و جدال برخاسته بود. قرآن این‌گونه می‌گوید: «دستور داده شد گاوى را با ویژگی‌هایى سر ببرند و بخشى از آن‌را بر بدن مرده زنند تا به حیات بازگردد و قاتل خود را معرفى کند و نزاع خاتمه یابد. علاوه بر این پنج مورد، موارد دیگرى در قرآن مجید دیده می‌شود. همچون داستان اصحاب کهف که آن نیز چیزى شبیه به رجعت بود و داستان مرغ‌هاى چهار گانه ابراهیم(علیه السلام) که بعد از ذبح بار دیگر به زندگى بازگشتند تا امکان معاد را در مورد انسان‌ها، براى او مجسم سازند که در مسئله رجعت نیز قابل توجه است. 🆔 @porseman_andisheh