✅سلام علیکم
▪️شکل و مدل حکومت در هر دوره ای از تاریخ بر اساس اقتضائات و فرهنگ همان دوره تعیین می شود. شکل حکومت دارای اصالت نیست و می تواند متفاوت شود و آنچه اهمیت دارد، محتوا و مبانی فکری حکومت است.
▪️تا زمانی که پیامبر یا امام معصوم در جامعه حضور داشته باشند، در راس حکومت قرار داشته و مردم در همه مسائل تابع و پیرو آنها هستند. در زمان غیبت معصوم، بر اساس آیات و روایات این فقها هستند که عهده دار تشکیل حکومت اند. فقها ملزم اند که محتوای حکومت را بر اساس معارف و مبانی اسلامی تنظیم کنند و هدف اصلی حکومت را هدایت و سعادت انسان ها تعیین کنند. اما نکته مهم اینجاست که اسلام هیچ الزامی برای شکل حکومت تعیین نکرده است.
▪️جوامع کنونی بشری در زمان حاضر با جوامع زمان صدر اسلام بسیار متفاوت است و طبیعی است که شکل حکومت در آنها نمی تواند یکسان باشد. جوامع زمان صدر اسلام بسیار ساده و دارای جمعیت بسیار کمتر از زمان حاضر بودند و روابط انسانی و اقتصادی و سیاسی و ... در ساده ترین شکل ممکن بودند اما در جوامع امروزی ما با جوامع بسیار پیچیده و مرکب و با روابط انسانی و اقتصادی و سیاسی و فرهنگی و ... بسیار عمیق و پیچیده روبرو هستیم. حکومت در دوران کنونی اقتضائات و الزامات خاص خود را دارد که تفکیک قوا و گسترش حوزه عملکرد دولت و حکومت از جمله آنهاست.
▪️به بیان ساده تر باید گفت که اداره جوامع پیچیده نیاز به سیستم حکومتی پیچیده دارد و نمی توان با مدل حکومت های ساده و بسیط صدر اسلام، جوامع کنونی را اداره کرد. در زمان حکومت نبوی و علوی، خود این حضرات می توانستند به صورت شخصی به تمام امورات حکومت نظارت مستقیم داشته باشند اما در زمان حاضر این امکان برای ولی فقیه فراهم نیست و تعیین مسئولین مختلف و حوزه های مدیریتی مختلف برای پیشبرد امور حکومتی ضروری است.
▪️نکته پایانی هم اینکه شکل کنونی حکومت ها نتیجه سالها آزمون و خطا در جوامع مختلف بوده است و هرچند به ظاهر مربوط به جوامع غربی است اما منافاتی با مفاهیم و معارف و مبانی اسلامی ندارد و می توان از آن به عنوان یک دستاورد ارزشمند علمی و اجرایی نام برد که استفاده از آن برای مسلمانان نیز ممنوعیتی ندارد چرا که در حدیث شریفی از پیامبر گرامی اسلام می خوانیم که ایشان فرموده اند «اُطْلُبُوا الْعِلْمَ وَ لَوْ بِالصِّین»(1) (دانش بجویید هرچند در چین باشد) از نظر شهید مطهری، از آنجا که چین نه آن زمان و نه در زمانهای دیگر مرکز علوم دینی نبود و همچنین هیچ قیدی در حدیث وجود ندارد، مراد از علم، علوم دینی نیست؛ بلکه هر علمی را که برای اسلام و مسلمانان مفید باشد، شامل میشود. به گفته شهید مطهری، نام بردن از چین در این حدیث به این دلیل است که در آن زمان، چین از دورترین نقاط نسبت به سرزمینهای اسلامی و یکی از مراکز علم و صنعت در جهان بوده است. لذا فراگرفتن شیوه حکومت داری به عنوان یک علم ولو از غیر مسلمانان ایراد و اشکالی ندارد.
موفق باشید
پی نوشت:
1- فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۱۱
#حکومت_اسلامی
#جمهوری_اسلامی
✍️ کارشناس پاسخگویی به سوالات سیاسی
┄┄┅═✧❁🇮🇷❁✧═┅┄
پی ما را در ایتا بگیرید:
پاسخگویی به سوالات:@porseshonline
ایران و جهان@Rezamahvashi
.
✅سلام علیکم
برای پاسخ به سوال شما باید چند نکته را مد نظر قرار دهیم.
▪️نکته اول و شاید مهمترین نکته این است که «اسلامی بودن» یک کشور به چه معناست؟ اینکه صرفا دین اکثر مردم یک کشور اسلام باشد می توان گفت که آن کشور، یک کشور اسلامی است؟ به عنوان مثال آیا اندونزی که پرجمعیت ترین کشور مسلمان در جهان شناخته می شود و بیش از هشتاد درصد مردم آن مسلمان هستند، یک کشور اسلامی به شمار می آید؟ بدیهی است که جواب منفی است چرا که اسلامی بودن یک کشور شامل مولفه های مهم دیگری نیز هست. زمانی می توان یک کشور را «کشور اسلامی» دانست که علاوه بر دین مردم، قوانین آن کشور و اعتقادات و عملکرد مسئولین و تعاملات بین مردم و مسئولین نیز بر اساس معارف و مبانی اسلامی باشد بنا بر آنچه گفته شد باید دانست که بسیاری از کشورهای مسلمان منطقه صرفا نام مسلمانی را یدک کشیده و هیچ نشانی از اسلام حقیقی در سیستم حکومتی و رفتار حاکمانشان دیده نمی شود. به عنوان مثال آیا عربستان که حاکمانش هیچ ابایی از هرگونه فسق و فجور علنی ندارند می تواند الگوی دیگر کشورهای مسلمان باشد؟ بدیهی است که پاسخ منفی است.
▪️به عنوان نمونه مگر آیا نوشیدن شراب و رقص زنان برای نامحرم و ... جزو محرمات قطعی اسلامی نیست؟ پس چرا در تحولات جدید عربستان، ممنوعیتی برای آنها در نظر گرفته نشده است؟ پاسخ این سوال و سوال شما یک جمله است: «چون حاکمان عربستان اراده و علاقه ای به پیاده کردن احکام قطعی اسلام در کشورشان ندارند».
▪️ پیوند با غرب و هضم شدن در فرهنگ غربی و عطش دیوانه وار برای یکی شدن با کشورهای غیراسلامی غربی و همچنین شوق زیاد برای متجدد نشان دادن خود باعث شده تا حاکمان عربستان و برخی دیگر از کشورهای مسلمان منطقه قدم به قدم به سمت حذف کامل شریعت از عرصه قوانین کشورشان قدم بردارند و تا جایی پیش بروند که شبیه ترکیه، اساسا چیزی به نام اسلام در حکومتشان باقی نماند.
▪️نکته دیگر اینکه قانونی بودن حجاب در جمهوری اسلامی نه صرفا از باب وجوب شرعی آن بلکه از باب آثار اجتماعی آن است. یعنی به عنوان مثال اگرچه نماز واجب است اما چون نماز نخواندن فرد تبعات اجتماعی برای جامعه ندارد لذا به قانون تبدیل نشده است. اما عدم رعایت حجاب چون موجب اشاعه فساد و اخلال در رسیدن جامعه و افراد آن به سعادت و بی حرمتی نسبت به احکام الهی می شود، ولی فقیه تصمیم گرفته تا آن را به صورت قانونی ممنوع کرده تا مقابله با آن دارای ضمانت اجرایی باشد و بتوان در موارد لزوم از قوه قهریه استفاده نمود.
▪️شرابخواری، تظاهر به روزه خواری، فحش علنی به اهل بیت و بسیاری دیگر از امور حرامی که تبعات اجتماعی دارند و به صورت قانون درآمده اند از همین باب است. مبارزه با بی حجابی نیز حکمی همانند همه این احکام است. حکومت هیچگاه برای کسی که در خانه و محیط شخصی بی حجاب است مجازاتی تعیین نکرده چون مربوط به حیطه فردی آن شخص است اما رفتارهای اجتماعی افراد تفاوت دارد.
▪️نکته دیگر هم اینکه ملاک ما در انجام یک عمل باید رضایت خداوند و تطابق با احکام اسلامی باشد نه رفتار کشورهای به ظاهر مسلمان دیگر! این دلیل نمی شود که چون آنها کاری را به درستی انجام نداده اند ما نیز در همین اشتباه از آنها تبعیت کنیم.
موفق باشید
#حجاب
#حکومت_اسلامی
#جمهوری_اسلامی
✍️ کارشناس پاسخگویی به سوالات سیاسی
┄┄┅═✧❁🇮🇷❁✧═┅┄
پی ما را در ایتا بگیرید:
پاسخگویی به سوالات:@porseshonline
ایران و جهان@Rezamahvashi
.