فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
معنی واقعی انسانیت ...👌
انسانیت ملاک پیچیده ای ندارد!
همینکه درمیان مردم زندگی کنیم ،
ولی هیچگاه به کسی ؛
زخم زبان نزنیم دروغ نگوییم ؛
کلک نزنیم دلی را نشکنیم ؛
سوء استفاده نکنیمو حقی را ناحق نکنیم!!
یعنی انسانیم...
#متن_جذاب #حرفهای_قشنگ #جملات_ناب #انرژی_مثبت
🌸🍃❤️
@postchiy
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خرگفت: علف آبی است،
گرگ گفت سبزاست
رفتندنزد شیر ماجرا اختلاف راگفتند
شیرگفت: گرگ رازندانی کنید
گرگ گفت: مگرعلف سبزنیست؟
شیرگفت:
سبزاست ولی دلیل زندان توبحث باخراست.
هرگز بانادان بحث نکنید…!
🎙#دڪتر_انوشه
#حرفهای_قشنگ #متن_جذاب #جملات_ناب #انرژی_مثبت
🌸🍃❤️
@postchiy
انسانها را از زیستن بشناس !!
در گفتن همه آراستـــه اند !
در خفتن همه آرام ...
در خوردن همه مهربان ...
در بردن همه خنــــدان ...
انسانها را در " زندگی " بشنـــاس !!
#حرفهای_قشنگ #متن_جذاب #جملات_ناب #انرژی_مثبت
🌸🍃❤️
@postchiy
الهی خدا بخواد
و تو صاحب شادترین قلب جهان باشی
#متن_جذاب #جملات_ناب #حرفهای_قشنگ #انرژی_مثبت
🌸🍃❤️
@postchiy
درخت از ریشه آب میخوره
آدم از ذات و نیتش
#حرفهای_قشنگ #متن_جذاب #جملات_ناب #انرژی_مثبت
🌸🍃❤️
@postchiy
تا همیشه به قلبمون بدهکاریم
واسه باور آدمایی که اشتباهی
تو قلبمون راه دادیم
#حرفهای_قشنگ #متن_جذاب #جملات_ناب #انرژی_مثبت
🌸🍃❤️
@postchiy
#داستان_شب 💫
زاهدى از مردم كناره گرفت و به بيابان رفت و در محل خلوتى مشغول عبادت شد، و تصميم گرفت در انزوا و تنهائى به سربرد، و وارد شهر و اجتماع مردم نشود.
او در كنج خلوت عبادت خود عرض مى كرد: خدايا رزق و روزى مرا كه قسمت من كرده اى به من برسان هفت روز گذشت ، و هيچ غذائى بدستش نرسيد و از شدت گرسنگى نزديك بود بميرد، به خدا عرض كرد: خدايا روزى تقسيم شده مرا به من برسان و گرنه روحم را قبض كن ، از جانب خداوند به او تفهيم شد كه : به عزّت و جلالم سوگند، رزق و روزى به تو نمى رسانم تا وارد شهر گردى و به نزد مردم بروى .
او ناگزير شد وارد شهر شد، يكى غذا به او رسانيد، ديگرى آب و نوشيدنى به او داد، تا سير و سيراب گرديد، او به حكمت الهى آگاهى نداشت در ذهنش خطور كرد كه مثلا چرا مردم به او غذا رساندند، ولى خدا نرسانيد و... از طرف خداوند به او تفهيم شد كه آيا تو مى خواهى با زهد (ناصحيح خود) حكمت مرا از بين ببريد آيا نمى دانى كه من بنده ام را بدست بندگانم روزى مى دهم ، و اين شيوه نزد من محبوبتر است از اينكه بدست قدرتم روزى دهم .
📚داستان دوستان، جلد پنجم، محمد محمدى اشتهاردى
#داستان_فوق_العاده_زیبا #داستان_شب
🌸🍃❤️
@postchiy
خدا میگه:
وقتی از همه نا امیدی من را بخوان،
اجابتت میکنم
#انرژی_مثبت #متن_جذاب #جملات_ناب #حرفهای_قشنگ
🌸🍃❤️
@postchiy
اگر کسی رو داری، که میدونه چطوری وقتی غمگینی
بهت عشق بده، تو خیلی خوشبختی!
#متن_جذاب #جملات_ناب #حرفهای_قشنگ #انرژی_مثبت
🌸🍃❤️
@postchiy
متاسفانه دیگه توانایی زندگی کردن در من از بین رفته!
#متن_جذاب #جملات_ناب #حرفهای_قشنگ #انرژی_مثبت
🌸🍃❤️
@postchiy
♥️🍃
اونجا که محمود درویش میگه:
از عشق چیزی نمیخواهم جز آغازش را …
این شاید بهترین تعبیر از شادیِ آغاز است که در بسیاری از مواقع حتی به رنج و اندوه فراقش میارزد.
#حرفهای_قشنگ #متن_جذاب #جملات_ناب #انرژی_مثبت
🌸🍃❤️
@postchiy
♥️🍃
تو نهایتِ عشقی
نهایتِ دوست داشتن
و در لابلای این بی نهایت ها
چقدر خوشبختم
که تو سهم قلب منی
#انرژی_مثبت #متن_جذاب #جملات_ناب #حرفهای_قشنگ
🌸🍃❤️
@postchiy
♥️🍃
اگهِدوستِشداٰرٖیونِمیتونیبِگی،
بَراشبنویس:
☽︎مَننمیدونممُعجزهچیهِ،اَمابِههَر
مُعجزهایتـُوایندُنیافکرمیکٌنم،اسمِتـُو
میادتـُوذهنَم♥∞🌟☾︎
#حرفهای_قشنگ #متن_جذاب #جملات_ناب #انرژی_مثبت
🌸🍃❤️
@postchiy
♥️🍃
دِلبَر جانم...
میخواهم از ایـن پس
موضوعِ تـمامِ قصه های زندگیِ مَن تُو باشی
#انرژی_مثبت #متن_جذاب
#حال_خوب #حرفهای_قشنگ
🌸🍃❤️
@postchiy
گاهی برای خدا کسی را ببخش
اسمان دلت صافتر میشود...
#حرفهای_قشنگ #متن_جذاب #جملات_ناب #انرژی_مثبت
🌸🍃❤️
@postchiy
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♥️🍃
یا ربّ
این بنده چہ داند
کہ چہ مۍباید جُست ،
داننده تویی هرآنچہ دانی
آن ده . .💖
#انرژی_مثبت #متن_جذاب #جملات_ناب #حرفهای_قشنگ
🌸🍃❤️
@postchiy
♥️🍃
اینجامَن،
بَستِگیدارَمبِه..تُ..
بِهحَرفهایَت،
بِهآرامِشت،بِه..بُودَنت..
اینجااگَر..تـــُو..باشی،
فَدایسَرهَرکیکهمیخَواهَدنباشَد . .
خُبنباشَد ...
#انرژی_مثبت #متن_جذاب #جملات_ناب #حرفهای_قشنگ
🌸🍃❤️
@postchiy
♥️🍃
مَـنپُرازدوسـْتداشتنِتوأم
پُرازذراتِمُعلق☽︎؏ـِشقَت☾︎
پُراز☽︎آغُوشیٖ☾︎کهِالگویَـش
قَدوقـَواره☽︎تُوست... ☾︎♥
#جملات_ناب #متن_جذاب #حرفهای_قشنگ #انرژی_مثبت
🌸🍃❤️
@postchiy
♥️🍃
جایی که عشق حاکم است مجالی برای برتری جستن وجود ندارد،
جایی که قدرت مستولیست عشق ناپدید میشود.
عشق و قدرت سایه یکدیگرند.
بنای هر رشکی(بغض و حسادت)
بر فقـدان عشق استوار است....
#کارل_گوستاو_یونگ
#حرفهای_قشنگ #متن_جذاب #جملات_ناب #انرژی_مثبت
🌸🍃❤️
@postchiy
این زندگی ...
کُلِش چرخ و فلکه ....
بالا جنبه داشته باش،پایین صبر..!
#انرژی_مثبت #متن_جذاب #جملات_ناب #حرفهای_قشنگ
🌸🍃❤️
@postchiy
#داستان_شب 💫
داستان زیبای “دعای مادر”
پزشک و جراح مشهور (د.ایشان) روزی برای شرکت در یک کنفرانس علمی که جهت بزرگداشت و تکریم او بخاطر دستاوردهای پزشکی اش برگزار میشد ، باعجله به فرودگاه رفت .
بعد از پرواز ناگهان اعلان کردند که بخاطر اوضاع نامساعد هوا و رعد و برق و صاعقه ، که باعث از کارافتادن یکی از موتورهای هواپیما شده ، مجبوریم فرود اضطراری در نزدیکترین فرودگاه را داشته باشیم .
دکتر بلافاصله به دفتر استعلامات فرودگاه رفت و خطاب به آنها گفت : من یک پزشک متخصص جهانی هستم و هر دقیقه برای من برابر با جان خیلی انسانها هاست و شما میخواهید من 16ساعت تو این فرودگاه منتظر هواپیما بمانم ؟
یکی از کارکنان گفت : جناب دکتر ، اگر خیلی عجله دارید میتونید یک ماشین کرایه کنید ، تا مقصد شما سه ساعت بیشتر نمانده است ، دکتر ایشان با کمی درنگ پذیرفت و ماشینی را کرایه کرد و براه افتاد که ناگهان در وسط راه اوضاع هوا نامساعد شد و بارندگی شدیدی شروع شد بطوری که ادامه دادن برایش مقدور نبود .
ساعتی رفت تا اینکه احساس کرد دیگه راه راگم کرده خسته و کوفته و درمانده و با نا امیدی به راهش ادامه داد که ناگهان کلبه ای کوچک توجه او را به خود جلب کرد .
کنار اون کلبه توقف کرد و در را زد ، صدای پیرزنی راشنید : بفرما داخل هرکه هستی ، در باز است …
دکتر داخل شد و از پیرزن که زمین گیر بود خواست که اجازه دهد از تلفنش استفاده کند .
پیرزن خنده ای کرد و گفت : کدام تلفن فرزندم ؟ اینجا نه برقی هست و نه تلفنی ، ولی بفرما و استراحت کن و برای خودت استکانی چای بریز تاخستگی بدر کنی و کمی غذا هم هست بخور تا جون بگیری .
دکتر از پیرزن تشکرکرد و مشغول خوردن شد ، درحالی که پیرزن مشغول خواندن نماز و دعا بود .
که ناگهان متوجه طفل کوچکی شد که بی حرکت بر روی تختی نزدیک پیرزن خوابیده بود ، که هرازگاهی بین نمازهایش او را تکان میداد .
پیرزن مدتی طولانی به نماز و دعا مشغول بود، که دکتر به او گفت :
بخدا من شرمنده این لطف و کرم و اخلاق نیکوی شما شدم ، امیدوارم که دعاهایت مستجاب شود.
پیرزن گفت : و اما شما ، رهگذری هستید که خداوند به ما سفارش شما را کرده است .
ولی دعاهایم همه قبول شده است بجز یک دعا
دکتر ایشان گفت : چه دعایی ؟
پیرزن گفت : این طفل معصومی که جلو چشم شماست نوه من است که نه پدر دارد و نه مادر ، به یک بیماری مزمنی دچار شده که همه پزشکان اینجا از علاج آن عاجز هستند .
به من گفته اند که یک پزشک جراح بزرگی بنام دکتر ایشان هست که او قادر به علاجش هست ، ولی او خیلی از مادور هست و دسترسی به او مشکل است و من هم نمیتوانم این بچه را پیش او ببرم .
میترسم این طفل بیچاره و مسکین خوار و گرفتار شود پس از الله خواسته ام که کارم را آسان کند .
دکترایشان در حالی که گریه میکرد گفت :
به والله که دعای تو ، هواپیماها را ازکار انداخت و باعث زدن صاعقه ها شد و آسمان را به باریدن وا داشت . تا اینکه من دکتر را بسوی تو بکشاند و من بخدا هرگز باور نداشتم که الله عزوجل با یک دعایی این چنین اسباب را برای بندگان مومنش مهیا میکند. و بسوی آنها روانه میکند.
وقتی که دستها از همه اسباب کوتاه میشود ، فقط پناه بردن به آفریدگار زمین و آسمان بجا می ماند .
#داستان_فوق_العاده_زیبا #داستان_شب
🌸🍃❤️
@postchiy
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨از خـدا میخوام
✨با یـه حس خـوب
✨با نوری از جنس امید
✨و با قلبی سرشار از آرامش
✨امشب بخوابیـد تا فردا با
✨کلی انرژی از خواب بیدار بشید
✨#شبتون_بخیروسرشـارازآرامش
🌸🍃❤️
@postchiy