eitaa logo
powerpointsiyasi
3.8هزار دنبال‌کننده
123 عکس
55 ویدیو
180 فایل
پاورپوینت سیاسی
مشاهده در ایتا
دانلود
نقش آفرینان اغتشاشات 1401.pptx
7.54M
مناسبت هفته بسیج و مبحث نقش آفرینان اغتشاشات
🔸زمانه https://eitaa.com/zamanehh 🔸محمد ایمانی @IMANI_mohammad 🔸تفسیرگر(علیرضا تقوی نیا) https://eitaa.com/taghaviniaa 🔸تحلیل راهبردی https://eitaa.com/tahlilrahbordi 🔸آشوبناک @ashoobnak 🔸انقلابی بمانیم ثامن الائمه https://eitaa.com/e_beman 🔸 و ... 🔹 این کانالها جزء کانالهایی هستند که عمده تحلیلهایی که منتشر میکنند صحیح،دقیق، گره گشای ذهنی و بصیرت افزا هست
سخنان نخست وزیر انگلیس درباره اغتشاشات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«اسکات ریتر» از مقامات سابق نظامی آمریکا ضمن اشاره به حمایت آمریکا از گروه های تروریستی گفت: 🔹 "ما مقادیر زیادی تسلیحات از لیبی و از طریق ترکیه وارد سوریه کردیم، این تسلیحات برای حمایت از گروه‌های معترض همسو با القاعده و داعش بود؛ ما آنها را آموزش و قدرت می‌دادیم که در نقاط مختلف دنیا پخش شوند و عقاید افراطی گری را گسترش دهند."
کتاب امپراطوری توهم اثر کریس هجز کریس هِجِز روزنامه‌نگاری است آمریکایی که عینکی انتقادی به چشمان خود دارد و معمولا در نوشته‌های خودش در روزنامه‌های آمریکا از دولت و سیاست‌های آن‌ها انتقاد می‌کند. او در کتاب امپراتوری توهم، آمریکا را مجموعه ای از توهم‌ها در همه زمینه‌ها میداند که با سرعت بسیار زیادی رو به افول است. پیش‌بینی افول امریکا از درون آن برای مردی که درست در مرکز امریکا نشسته بسیار ناراحت کننده است اما به عقیده خودش نخبگان باید با واقعیت رو به رو شوند تا راهکاری برای حفظ امپراتوری‌ها داشته باشند. توهم‌هایی که نویسنده در کتاب‌ش از آن‌ها یاد می‌کند برای خواننده بسیار تعجب‌آور خواهد بود. نویسنده در کتاب خودش از مردمی می‌گوید که به وسیله رسانه‌ها سرگرم می‌شوند و به وسیله رسانه‌ها به دولتی اعتماد می‌کنند که هر لحظه در حال فریب دادن آن‌هاست. در این کتاب خصوصا درباره زنان و جایگاه واقعی آن ها که چیزی جز سوء استفاده نیست صحبت شده است برخلاف تبلیغات وسیع درباره زنان و خوشبختی آن ها انتشارات سوره مهر / قیمت 108 هزار تومان
کتاب «انقلاب نااندیشیدنی در ایران» به قلم چالرز کرزمن
کتاب «انقلاب نااندیشیدنی در ایران» به قلم چالرز کرزمن، استاد جامعه شناسی دانشگاه کارولینای شمالی، نمونه‌ای از آثار قابل اعتنایی است که توانسته از منظر یک پژوهشگر غربی درک کمابیش واقع بینانه‌ای از انقلاب ایرانیان در 1357 به دست دهد. کرزمن در این اثر با طرح نظریات مختلفی که در جامعه شناسی تاریخی برای تبیین انقلاب‌ ها و جنبش‌ های اجتماعی وجود دارد، نشان می‌دهد که این نظریاتِ عموما غربی، اگرچه تا حدی بعضی نکات را توضیح می‌دهد، اما برای تبیین انقلابی که در ایران رخ داده است، ناکافی هستند. کرزمن از این نقطه طرح ایده خود را آغاز می‌کند که ارائه مفهوم ضد تبیین برای توضیح انقلاب ایران لازم است. کرزمن همان گونه که در حوزه نظری سراغ منابع و چهره‌های گوناگون رفته است، برای توصیف و تحلیل رویدادها نیز تقریبا همه منابع ایرانی و غیر ایرانی را که تا هنگام نوشتن این کتاب در دسترس داشته، دیده و شاید بتوان گفت موردی را از قلم نینداخته است. از سند، کتاب و نشریه و مصاحبه با مردم عادی گرفته تا اعلامیه‌های دست نویس و پیام‌های تلفنی مخاطبان عادی یک روزنامه در میان ارجاعات کرزمن دیده می‌شوند. بی‌گمان در تدوین یک اثر استفاده از همه اسناد موجود، به خودی خود امتیازی محسوب نمی‌شود، اما وجه تمایز کرزمن در این اثر نحوه استفاده او از این منابع است که با دقتی واسوس گونه در نقد بیرونی و دروزنی آن‌ها می‌کوشد و با لحاظ کردن نکات ضروری در یک پژوهش تاریخی و جامعه شناختی، جمله یا عبارتی را از آن‌ها نقل می‌کند. منظور نویسنده کتاب از اصطلاح «نا اندیشیدنی» «آنچه که پیش‌بینی نشد و قابل پیش‌بینی هم نبود» می باشد. با توجه به مطالب کتاب می توان گفت عبارت‌های «آنچه در اندیشه نمی‌آمد» یا «آنچه کسی فکرش را نمی‌کرد» به نظر مناسب‌ترین معنا است. به اعتقاد نویسنده، این انقلاب نخستین جمهوری اسلامی عصر اخیر را به قدرت رساند و تنها نمونه انقلاب اسلامی مردمی است. انقلاب ایران یکی از مردمی‌ترین قیام‌های تاریخ جهان محسوب می‌شود. عناوین این کتاب 494 صفحه‌ای شامل «ظهور اعتراض، بسیج شبکه مساجد، جاذبه‌های شیعی، اعتصادب عمومی، شکست مشت آهنین، یک جنبش شدنی و نتیجه‌گیری» است.
انقلاب اسلامی و دیدگاه های مختلف درباره شکل گیری آن 44 سال پیش، ایرانیان انقلاب بزرگی را پدید آوردند که تاریخ را نه در غربِ آسیا که در جهان تغییر داد. این انقلاب اگرچه از اوج‌گیری در مرحله نهایی تا پیروزی آن، بیش از یک سال طول کشید. اما برای صاحب نظران داخلی و بین‌المللی چنان برق آسا بود که بزرگ‌ ترین دستگاه‌های جاسوسی و امنیتی آن زمان ، اعتراف کرده اند که از درک چیستی و چرایی آن و برگزیدن راهی برای مهار این انقلاب عاجز ماندند و آن گاه که پیروز شد همه از خود پرسیدند «چرا چنین شد؟!»
برای پاسخ به این پرسش کلان، چهار دهه است که این پدیده بزرگ موضوع مطالعات گسترده ژرف و همه جانبه دانشگاه‌ ها، اتاق‌های فکر و موسسات مختلف پژوهشی و مطالعاتی در سراسر جهان به ویژه غرب است. حاصل این پژوهش‌ ها مقالات، کتاب‌ها ، رساله‌ های متعدد و چارچوب نظری هایی است که در تعدادی از آنها توضیحاتی برای برخی وجوه این جنبش بزرگ یافت می‌شود، هرچند که در نگاهی کلی، شیوه‌هایی که غرب در این سال‌ها برای تعامل با ایرانیان برگزیده است، نشان می‌دهد با گذشت چهل سال هم درک درستی از فرهنگ استوار این مردم ندارند. شاید بدین سبب که اساسا ایران سرزمین متفاوتی است و ایرانیان در طول تاریخ کهن خود همواره برای خروج از دل طوفان‌های سهمگین تاریخی که هریک به تنهایی برای نابودی چند باره یک ملت کافی بوده‌اند راهی مستقل یافته، به راهشان ادامه داده، بیش از گذشته بالیده و استوارتر شده اند. برخی از صاحب نظران به عامل اقتصادی و اجتماعی به عنوان عامل اصلی وقوع انقلاب اسلامی توجه نشان داده اند مانند: رابرت لونی در کتاب ریشه های اقتصادی انقلاب ایران ، تدا اسکاچبل در مقاله دولت تحصیلدار و اسلام شیعی در انقلاب ایران همایون کاتوزیان در کتاب اقتصاد سیاسی ایران وافرادی که بر اساس نظریه های مارکسیستی و نظریه نظام جهانی والرشتاین مطلب می نویسند. برخی اندیشمندان برعوامل روانشناختی تاکید کرده اند مانند: ماروین زونیس در کتاب شکست شاهنامه،افرادی که بر اساس روش روانشناسی اجتماعی جیمز دیویس تحلیل می کنند. نویسندگانی که بر مبانی نظریه محرومیت نسبی تد رابرت گر مطلب نوشته اند ،مانند فرخ مشیری در کتاب دولت و انقلاب اجتماعی در ایران. برخی نویسندگان بر عوامل سیاسی تاکید کرده اند مانند: یرواند آبراهامیان در مقاله علل ساختاری انقلاب ایران که بر مبنای نظریه انقلاب هانتینگتون نوشته است ( کتاب ریشه های اجتماعی انقلاب) وجرالد گرین در مقاله ضد بسیج به عنوان یک روش انقلابی برخی از اندیشمندان برعوامل فرهنگی در پیروزی انقلاب اسلامی تاکید کرده اند. مانند: علی دوانی در کتاب نهضت روحانیون ایران ، حامد الگار در کتاب ریشه های انقلاب اسلامی ، آصف حسین در کتاب ایران اسلامی انقلاب وضد آن ،گیلزکپل در کتاب انتقام خداوند . رهیافت چند علیتی به انقلاب هم رویکرد برخی دیگر از اندیشمندان بوده است.مانند: مایکل فیشر در کتاب ایران اختلاف مذهبی تا انقلاب، نیکی کدی در کتاب ریشه های انقلاب ایران، فرد هالیدی در مقاله انقلاب ایران توسعه ناموزون ومردم گرایی مذهبی،جان فوران در کتاب مقاومت شکننده
4 نسل نظریه درباره انقلاب ها و دلایل شکل گیری آن ها تاقبل از پدیده بیداری اسلامی موسوم به بهار عربی ، صاحب نظران علوم سیاسی و اجتماعی چهار نسل نظریه درباره نحوه وقوع انقلاب ها را شناسایی کرده‌اند. نسل اول اساساً از انقلاب‌ها بیزارند. انقلاب را به بیماری یا تب در بدنِ جامعه تشبیه کرده اند که پس از یک دوره هذیان و نقاهت به حالت عادی باز می‌گردد. انقلاب ها را حرکت کردن در درون یک دایره توصیف میکردند که جامعه بعد از طی مراحلی مجدد به وضعیت اول برمیگردد. این عده معتقد بودند که همه انقلاب‌ها از این مراحل عبور می‌کنند، فرضی که البتّه واقعیت تاریخی آن را رد می‌کند. نظریه‌‌پردازان این نسل افرادی مانند سورکین و کرین برینتون و... می باشند. نسل دوم به فرآیندهای نوسازی به مثابة هسته اصلی انقلاب‌ها در کشورهای در حال توسعه اشاره کردند. بر مبنای این دیدگاه همزمان که نوسازی پیش می‌رود و اقتصاد رشد می‌کند، روند نزولی رشد احتمالاً باعث احساس ’محرومیت نسبی‘ می‌شود، شکافی میان آنچه مردم انتظار دارند باشند و داشته باشند و آنچه در واقع هستند و دارند. در این دیدگاه، انقلاب به مثابة نتیجة مجموعه‌ای از رفتارهای فردی ظاهر می‌شود نه پیامد ساختارها و فرایندهای کلان. نظریه‌پردازان این نسل افرادی مانند جیمز دیویس و تد گر و... هستند. ( دوره پساجنگ جهانی دوم) نسل سوم استدلال کردند که عوامل ساختاری سرمایه‌داری، روابط طبقاتی، جنگ‌های بین‌المللی- زمینه را برای افزایش نارضایتی عمومی و احساسات انقلابی ایجاد می‌کند. متفکران نسل سوم، که الگوی ساختارگرایانه‎تری را ارائه کردند، نتوانستند توضیح دهند که چرا برخی از انقلاب‌ها در جاهایی با وضعیت نامساعد به وقوع پیوستند و در جوامعی که ظاهراً بستر مساعدی برای انقلاب بودند رخ ندادند. نظریه‌پردازان این نسل به ویژه برینگتون مور، تدا اسکاچپل و اریک وولف هستند. نسل چهارم : نظریه پردازان این نسل، فرانظریه‌های جسورانۀ انقلاب را عمدتاً با مدل‌های چند علّتی و پیچیده جایگزین کردند. آنها عناصری از قبیل هویت، ایدئولوژی، جنسیت، شبکه و رهبری را وارد تحلیل کردند. این محققان عوامل ساختاری، عاملیّت، داخلی، بین‌المللی، سیاسی و اقتصادی را با هم ترکیب کردند تا برآمدن انقلاب‌ها را توضیح دهند. کار آنها، به نوعی، تمرکز را از ’چرایی‘ انقلاب به ’چگونگی‘ آن تغییر داد و بیشتر بر موقعیت‌هایی که انقلاب‌ها در آن رخ می‌دهند معطوف شدند. با این وصف، تحلیلگرانی نظیر جورج لاوسون استدلال کرده‌اند که نظریه‌پردازان نسل چهارم در واقع در تحقق وعده‌هایشان در نظریه‌پردازی عینی شکست خورده‌اند. به بیان دیگر، مباحث آن‌ها بیشتر طرح مدعا است تا پیشرفت واقعی در نظریه. در همین راستا، بنجامین آبرامز نشان می‌دهد که تعداد متغیرهایی که این تحلیل‌گران وارد می‌کنند آنقدر زیاد است که نمی‌توانند به این متغیرها در یک چارچوب نظری منسجم سر و سامان دهند. در نتیجه تحقیقات آن‌ها عاری از نظریه‌پردازی جسورانه باقی می‌ماند. از اینرو، آبرامز همگان را به نسل نو، پنجم، از نظریه انقلابی فرا می‌خواند. نظریه‌پردازان این نسل به طور خاص جان فوران، میثاق پارسا، اریک سیلبین و جک گلدستن که در دهة ۱۹۹۰ و دهة ۲۰۰۰ می‌نوشتند، می باشند خیزش‌های موسوم به بهار عربی در دهة ۲۰۱۰م که شش دیکتاتور(تونس، مصر، لیبی، یمن، الجزایر و سودان) را سرنگون کرد، به بحث‌هایی دربارة سرشت این وقایع سیاسی و پیامدهای‌شان برای نظریة انقلابی دامن زد. یکی از این بحث‌ها ، این است که آیا ما به سمت نسل پنجم نظریة انقلابی می‌رویم؟ در این پارادایم ، مفروض اصلی این است که رکن رهبری و ایدئولوژی نقشی در انقلاب ندارند