eitaa logo
قبسات
191 دنبال‌کننده
56 عکس
18 ویدیو
5 فایل
إنِّي آنَسْتُ نَارًا لعَلِّی آتِیکُم منْهَا بِقَبَسٍ أَوْ أَجِدُ عَلَی النَّارِ هُدًی. طه/10 🖊️ ادمین Hossein122 🆔https://eitaa.com/qabasat110
مشاهده در ایتا
دانلود
🔅مقدمه ی تفسیر المیزان ۴🔅 ✅بررسی (۲) 💢مسلک چهارم: ، بخاطر اشتغالشان به تفكر و سير در باطن خلقت، و اعتنايشان به ، و بى توجهيشان به عالم ظاهر و ، بطور كلى باب يعنى را رها نموده، تنها به آن پرداختند، و اين باعث شد كه مردم در تاويل آيات قرآنى، يافته،و مطالب شعرى كه جز در عالم خيال موطنى ندارد، بر هم بافته آيات قرآنى را با آن معنا كنند، و خلاصه به هر چيزى بر هر چيزى استدلال كنند، و اين جنايت خود را به آنجا بكشانند، كه آيات قرآنى را با حساب جمل و به حروف نورانى و ظلمانى تفسير كنند، (حروفى را نورانى و حروفى ديگر را ظلمانى نام گذاشته، حروف هر كلمه از آيات را به اين دو قسم حروف تقسيم نموده، آنچه از احكام كه خودشان براى اين دو قسم حروف تراشيده‌اند، بر آن كلمه و آن آيه مترتب سازند). ✨نقد و بررسی : 1⃣واضح است كه ، تنها برای هدایت فرقه‌ی صوفیه نازل نشده است و مخاطبين در آيات آن، تنها علماى علم اعداد و ايقوف و حروف نيستند، و معارف آن هم بر پايه حساب جمل كه ساخته و پرداخته منجمين است، پى ريزى نشده؛ و چگونه شده باشد؟ و حال آنكه علم نجوم از یونان به زبان عربى ترجمه شد. 2⃣حال اگر بگویید: بسيارى از (ص) و اهل بيت (ع) رسيده، كه مثلا فرموده‌اند: براى قرآن ظاهرى و باطنى است، و براى باطن آن باز باطن ديگرى است، تا هفت بطن، و يا هفتاد بطن، (تا آخر حديث). در پاسخ مى‌گوئيم: بله ما نيز منكر باطن قرآن نيستيم، و لكن پيغمبر (ص)و ائمه (ع) هم به و هم به باطن و تنزيل و تأویل آن پرداخته اند. نه چون نامبردگان كه بكلى را رها کرده اند. 3⃣ منظور از (ع) آن تاويلى نيست كه متصوفه پيش گرفته‌اند؛ زیرا تاويل به اصطلاح این فرقه عبارتست از: معنايى كه باشد، و با لغات و كه در و بعد از و انتشار اسلام رايج گشته جور درآيد. ولى است، و در آياتى از قرآن نامش برده شده، اصلا از مقوله معنا و مفهوم نيست، كه انشاء اللَّه در اوائل سوره آل عمران توضيح بيشتر آن خواهد آمد. (ر.ک:تفسیر المیزان، ص۸) ✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨ https://eitaa.com/joinchat/3735027728C8dd956de12 🆔 @qabasat110
🔅مقدمه ی تفسیر المیزان ۵🔅 ✅ بررسی مسالک_تفسیری(۳) 💢مسلک پنجم: در اين اعصار مسلك تازه‌اى در تفسير پيدا شد، و آن اين است: جمعى كه خود را مسلمان مى‌دانند، در اثر فرورفتگى و غور در ، و امثال آن، كه اساسش است، و نيز غور در ، كه اساسش و است، پيدا كرده؛ يا بطرف مذهب و حسى سابق تمايل پيدا كردند، و يا به سمت مذهب ليز خوردند. ‼️(این مذهب معتقد است): هيچ ارزشى براى ادراكات انسان نيست مگر آن ادراكاتى كه منشا عمل باشد، آنهم عملى كه به درد حوائج بخورد، حوائجى كه جبر زندگى آن را معين می کند. 🔹دلیل مذهب حسّیون: (صغری):معارف دينى نميتواند مخالف با علم باشد. (کبری): و علم ميگويد اصالت وجود تنها مال ماده و خواص محسوس آن است. (نتیجه): 1⃣ پس در دين و معارف آن هم هر چه كه از دائره ماديات بيرون است و حس ما آن را لمس نميكند، مانند عرش و كرسى و لوح و قلم و امثال آن، بايد به يك صورت تاويل شود. و اگر از وجود هر چيزى خبر دهد كه علوم متعرض آن نيست؛ مانند وجود معاد و جزئيات آن، بايد با قوانين مادى توجيه شود. و نيز آنچه كه تشريع بر آن تكيه كرده، از قبيل وحى، و فرشته، و شيطان، و نبوت، و رسالت، و امامت، و امثال آن، همه امور روحى هستند كه به تناسب نام يكى را وحى و نام ديگرى را ملك و غيره مى‌گذاريم، و روح هم خودش پديده‌اى مادى و نوعى از خواص ماده است. و هم اساسش يك است، كه ميتواند خود را بر پايه بنا كند، تا و راقى بسازد. 2⃣ هم به علت ورود جعل در آن ها قابل اعتماد نیستند مگر آن دسته که موافق قرآن باشند. 3⃣ و با نظریات و (وعلوم قدیمه) نمی توان قرآن را تفسیر کرد؛ زیرا که آنها مبتنی بر هستند و علم(امروز) با اتکاء به حس و تجربه روش عقلی را باطل کرده است. ❇️پس منحصرا باید قرآن را با علم(مبتنی بر حس و تجربه) تفسیر کرد. 🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅 https://eitaa.com/joinchat/3735027728C8dd956de12 🆔 @qabasat110
🔅مقدمه تفسیر المیزان ۸🔅 ✅ویژگی های 1⃣با کمک الهی هر چه درتوان داشته باشیم را برای طی مسلک تفسیری معلمان راستین قرآن سلام الله علیهم، یعنی به کار خواهیم گرفت. 2⃣در تفسیر آیات به هیچ دلیل نظری یا فرضیه یا مکاشفه تمسک وتکیه نمی کنیم. 3⃣در تفسیر آیات، از و و علمی که مورد قبول همه باشد، استفاده می کنیم. 4⃣در این طریق بحث، به تاویلی که موجب حمل معنای آیه بر معنای شود، دچار نمی شویم. 🔹اما تاویلی را که در آیات قرآن به آن اشاره شده و مورد تایید قرآن است، بعدا توضیح خواهیم داد که این از قبیل معنا (و تفسیر مفهومی) نیست. 5⃣در ذیل بیان و تفسیر آیات، پاره ای از صلی الله علیه و آله و علیهم السلام را که از طریق عامه و خاصه نقل شده است، ذکر خواهیم کرد. ⛔️روایاتی هم که از و در تفسیر قرآن نقل شده است، برای هیچ مسلمانی(اعم از شیعه و سنی) حجت ومعتبر نیست زیرا که بسیار دچار اشتباه و تناقض است. 6⃣سپس در ذیل بیان و تفسیر آیات، به مقدار توان و مناسبت، به و و و و خواهیم پرداخت. ✅اهل تحقیق، اگر در روايات منقول از معصومین علیهم السلام دقت کنند، مطلع خواهند شد، اين طريقه نوينى كه بيانات اين كتاب بر آن اساس نهاده شده، طريقه‏‌ى جديدی نيست؛ بلكه قديمى‏ ترين طريقه‏ اى است كه سلام اللَّه عليهم طی کرده اند.✅ 🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸 https://eitaa.com/joinchat/3735027728C8dd956de12 @qabasat110
🔅 🔅 💢تفسیر آیه ی: وَ لَقَدْ كَتَبْنا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصَّالِحُونَ. 🔹احتمالات در معنای 1⃣احتمال اول:ظاهرا منظور از آن كتابى است كه به حضرت داوود نازل شد چه در جاى ديگر نيز آن را به اين نام اسم برده و فرموده:" وَ آتَيْنا داوُدَ زَبُوراً" 2⃣احتمال دوم:بعضى‌ از مفسرين گفته‌اند مراد از آن است. 3⃣احتمال سوم:بعضى‌ ديگر گفته‌اند مراد از آن است كه بر نازل شده و يا بر بعد از نازل شده. ولى هيچ دليلى بر آن وجوه نيست. 🔶احتمالات در معنای : 1⃣احتمال اول: بعضى‌ از مفسرين گفته‌اند مراد از" ذكر" است به دليل اينكه خداى تعالى آن را در دو جاى از اين سوره ذكر ناميده يكى در آيه‌" فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ" دوم در آيه‌" وَ ذِكْراً لِلْمُتَّقِينَ" 2⃣احتمال دوم:و بعضى‌ ديگر گفته‌اند منظور از" ذكر" است به دليل اينكه خداى عز و جل آن را در چند جاى از كلامش ذكر ناميده. و بنا بر اين قول، آن وقت بعد از قرآن بودن زبور با اينكه قبل از آن نازل شده عيبى ندارد چون مراد از بعديت، بعديت رتبى است نه زمانى. 3⃣احتمال سوم:بعضى‌ ديگر گفته‌اند مراد از آن است. ولى اين قول صحيح نيست. 💢 أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصَّالِحُونَ " و" ارث" به طورى كه راغب گفته به معناى انتقال مالى است به تو بدون اينكه معامله‌اى كرده باشى‌ . و مراد از وراثت زمين اين است كه سلطنت بر منافع، از ديگران به صالحان منتقل شود و بركات زندگى در زمين مختص ايشان شود، و اين بركات يا دنيايى است كه بر مى‌گردد به تمتع صالحان از حيات دنيوى كه در اين صورت خلاصه مفاد آيه اين مى‌شود كه: به زودى زمين از و پاك‌ گشته كه خداى را كنند و به وى شرك نورزند در آن زندگى كنند هم چنان كه آيه‌" وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ‌"... "يَعْبُدُونَنِي لا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئاً"از آن خبر مى‌دهد. و يا اين بركات اخروى است كه عبارت است از مقامات قربى كه در دنيا براى خود كسب كردند چون اين مقامات هم، از بركات حيات زمينى است هر چند كه خودش از نعيم آخرت است هم چنان كه آيه:" وَ قالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي صَدَقَنا وَعْدَهُ وَ أَوْرَثَنَا الْأَرْضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ الْجَنَّةِ حَيْثُ نَشاءُ" كه حكايت كلام اهل بهشت است و آيه‌" أُولئِكَ هُمُ الْوارِثُونَ الَّذِينَ يَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ" بدان اشاره مى‌كنند. از همين جا معلوم مى‌شود كه آيه مورد بحث خاص به يكى از دو وراثت‌هاى دنيايى و آخرتى نيست بلكه هر دو را شامل مى‌شود. و مفسرينى كه آن را به وراثت آخرتى اختصاص داده‌اند و به آياتى كه مناسب با آن وراثت است تمسك جسته و چه بسا گفته‌اند همين معنا متعينا مقصود است چون بعد از اعاده ديگر زمينى نيست تا صالحان آن را ارث ببرند، حرف درستى نزده‌اند، زيرا معلوم نيست كه آيه مورد بحث عطف بر آيه قبلى‌اش كه متعرض مساله اعاده بوده شده باشد تا بگوييد بعد از اعاده ديگر زمينى باقى نمى‌ماند. و ممكن است عطف به اول آيات باشد كه مى‌فرمود:" فَمَنْ يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحاتِ" كه به زودى به آن اشاره خواهيم كرد. بعضی از مفسرين آيه را به وراثت دنيايى اختصاص داده حمل بر دوره ظهور اسلام و يا (ع)- كه رسول خدا (ص) در اخبار متواتره از آن خبر داده و شيعه و سنى آنها را نقل كرده‌اند- نموده‌اند. كوتاه سخن، همانطورى كه گفتيم آيه شريفه مطلق است و شامل هر دو وراثت مى‌شود چيزى كه هست از نظر سياق آنچه كه عقل و اعتبار اقتضاء مى‌كند اين است كه آيه شريفه عطف بر همان جمله‌" فَمَنْ يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحاتِ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ . باشد چون آن آيه به تفصيل حال اهل اختلاف از نظر جزاى اخروى اشاره مى‌كرد و اين آيه به تفصيل حال آنان از نظر جزاى دنيوى اشاره مى‌كند، و در نتيجه حاصل كلام اين مى‌شود كه: ما بشر را به سوى دينى واحد دعوت كرديم ليكن ايشان دين را قطعه قطعه نموده در آن اختلاف كردند و مجازاتشان هم مختلف شد، اما در آخرت آنهايى كه ايمان آوردند سعيشان مشكور و عملشان مكتوب شد- و از كفار بر خلاف اين شد- و اما در دنيا، آنهايى كه ايمان آوردند زمين را به وراثت مالك شدند- به خلاف ديگران. 🔴بحث روایتی: و در تفسير قمى در ذيل‌{" أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصَّالِحُونَ"} فرمودند: در باره و او است. مؤلف: در (ع) و و پر كردنش زمين را از بعد از پر شدنش از ظلم و جور- چه از طرق عامه و چه از طرق خاصه و چه از رسول خدا (ص) و چه از ائمه هدى (ع)- آن قدر زياد است كه به حد رسیده است. 🆔 @qabasat110