eitaa logo
قال الصادق:(مکتب الصادق)
531 دنبال‌کننده
556 عکس
39 ویدیو
17 فایل
ا ﷽ ا یا هادی پای مکتب اهل بیت می نشینیم و به قال الباقر و قال الصادق گوش فرا می دهیم که زیبا فرمودند: به شرق و غرب بروید علم صحیحی جز آنچه از نزد ما خارج شود نمی یابید. 🔸فقه روایی 🔸حدیث 🔸مبانی حدیثی 🔸معارف سرآغاز: ۲۵ شوال ۱۴۴۴ ۲۶ اردیبهشت۱۴۰۲
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ا ﷽ ا 🍀 غربت یاس 🔹قال رسول الله صلى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله: 🔸«أَلا إِنَّ فاطِمَهَ بابُها بابی وَ بَیْتُها بَیْتی، فَمَنْ هَتَکَه فَقَدْ هَتَکَ حِجابَ اللّه.» «همانا درب خانه فاطمه، درب خانه من و خانه او، خانه من است، هر کس حرمت آن را پاس ندارد، حجاب خدا را دریده است.» 📚طرَف: ۱۹ ـ بحارالانوار: ج ۲۲، ص ۴۷۷ حضرت سلام الله علیها •┈┈••✾••┈┈• @qalalsadegh135
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ا ﷽ ا 🍀اصول اربعمائة اصول اربعمائة چه کتاب‌هایی هستند؟ 🔸اين كتابها كه نزد علماى حديث داراى مكانتى ارجمند و ارزشى والا است اصولى است كه شاگردان امام صادق آنها را نگاشته و روايات را در آنها گردآورى كرده اند؛ البته در تعداد اين اصول و زمان گردآورى آنها و همچنين مقدار باقى ماندۀ آنها اختلافاتى هست. علامه آقابزرگ تهرانى مى نويسد: شهرت محقّقه دلالت مى كند كه اصحاب اصول كمتر از چهار صد نفر نبوده اند. امين الاسلام طبرسى (متوفاى ۵۴۸) در كتاب اعلام الورى گفته است: از امام صادق چهار هزار نفر از علماى مشهور روايت كرده اند و جوابهاى آن حضرت به مسائل را در چهارصد كتاب گرد آورده اند كه آنها را اصول مى نامند و اين اصول را اصحاب امام صادق و امام كاظم روايت كرده اند. محقق حلّى (متوفاى ۶۷۶ ه. ق. ) در كتاب المعتبر گفته است: پاسخهاى امام صادق به پرسشها در چهارصد كتاب از چهارصد مؤلف گردآورى شده و به نام اصول ناميده شد. شهيد در ذكرى گفته است: پاسخهاى امام صادق به پرسشها را چهارصد مؤلف در چهارصد كتاب گرد آوردند و اصحاب معروف آن حضرت را چهار هزار نفر نگاشته اند. و شيخ حسين عبد الصمد - پدر شيخ بهائى - در كتاب درايه اش مى نويسد: تنها پاسخهاى امام صادق در چهارصد كتاب از چهارصد مؤلف گردآورى شده است كه آنها را اصول مى نامند و در علوم مختلفه مى باشد وى سپس سخن شهيد ثانى و شيخ بهائى و برخى ديگر را به همين مضمون نقل مى كند؛ بعد وارد بحث زمان نگارش اين اصول مى شود و مى نويسد: مى توانيم بگوييم اين اصول در زمان اميرالمؤمنين تا زمان امام عسكرى نوشته شده است... و بالأخره مى نويسد: تاريخ نگارش اكثر اين اصول در زمان امام صادق بوده است . 📚فرهنگ کتب حدیثی شیعه •┈┈••✾••┈┈• @qalalsadegh135
ا ﷽ ا 🍀اصل زيد الزرّاد (از جمله اصول اربعمائة) 🔸اين كتاب كه يكى از اصول چهارصدگانۀ به يادگار مانده از زمان امام صادق به شمار مى رود داراى ۳۴ حديث است كه غالبا در موضوعات فقهى است. 🔸شيوۀ نگارش الف - تنظيم روايات اين روايات از هيچ گونه نظم خاصى برخوردار نيستند و بدون هيچ ترتيبى با موضوعات مختلف پشت سر هم ذكر شده اند. گويا اين شيوه معمول كتابهايى بوده است كه به نام اصل شناخته مى شدند. ب - سند روايات تمامى روايات اين مجموعه با اسناد متصل از امام صادق روايت شده است. در پايان اين كتاب آمده است: تمّ كتاب زيد الزّراد و فرغ من نسخة من اصل أبى الحسن محمد بن الحسن بن الحسين بن ايوب القمى فى يوم الخميس لليلتين بقيتا من ذى القعدة من سنة اربع و سبعين و ثلثمائه. 🔸مؤلف كتاب 🌱دربارۀ اين اصل در فهرست شيخ طوسى آمده است: زيد زرّاد و زيد نرسى داراى دو اصل اند كه آن دو را شيخ صدوق روايت نكرده است و گفته است كه محمد بن حسن بن وليد نيز روايت نكرده و مى گفت آنها جعلى و موضوع مى باشد. اين دو كتاب به همراه كتاب خالد بن عبد الله بن سدير توسط محمد بن موسى الهمدانى جعل شده اند. كتاب زيد نرسى را محمّد بن ابى عمير از او نقل كرده است 🌱 ولى نجاشى در هنگام معرفى زيد زرّاد مى گويد: «وى از كوفه است؛ از امام صادق روايت كرده است و داراى كتابى مى باشد. » 🌱علامه حلّى ضمن بيان نظريۀ شيخ طوسى و نجاشى از ابن غضائرى نقل مى كند، كه گفته است: ابو جعفر ابن بابويه گفته است كه اصل زيدالزراد و زيد نرسى جعلى و ساختگى هستند؛ ولى او در اين سخن اشتباه كرده است زيرا من كتب اين دو نفر را ديده‌ام كه از محمد بن ابى عمير شنيده اند. سپس علامه مى گويد: آنچه كه شيخ طوسى و نجاشى گفته اند موجب اشكالى در مؤلف (زيد الزّرّاد و نرسى) نمى شود ولى اشكال در سند اين دو كتاب است و من چون نديدم كه كسى اين دو نفر را تعديل (شهادت به وثاقت آنها) كند و نه طعنى و اشكالى بر آنها وارد سازد در روايت اين دو اصل توقف كردم 🌱علامه مجلسى در ابتداى كتاب بحارالانوار، هنگام معرفى مصادر آن مى نويسد: صاحبان علم و هدايت از كتاب زيد زرّاد روايت كرده اند و نجاشى نيز سند آن را از ابن ابى عمير نقل كرده است. آنگاه سخن شيخ و نجاشى و غضائرى را كه قبلا بيان شد ذكر مى كند و مى نويسد: به نظر من اگرچه زيد زرّاد و زيد نرسى را رجال شناسان توثيق نكرده اند ولى بزرگان محدثين از كتاب آن دو روايت كرده اند و بر آنها اعتماد نموده اند حتى خود صدوق در معانى الاخبار و غير آن از اين دو روايت كرده است. روايت ابن ابى عمير و نيز اينكه شيخ طوسى آن دو كتاب را جزء اصول شمرده است موجب اعتماد به آن دو كتاب است و ما اين دو كتاب را از نسخۀ قديمى كه به خط شيخ منصور بن الحسن الآبى تصحيح شده بود و او از خط شيخ جليل محمد بن الحسن التلعكبرى نقل مى كند آورده ايم 🌱شايان ذكر است كه نسخه اى كه در اختيار علامه مجلسى بوده همين نسخه اى است كه ما به معرفى آن پرداخته ايم. 🌱مرحوم محدّث نورى در رابطه با اين كتاب بحث مفصلى كرده و از نسخه اى نقل مى كند كه به نظر مى رسد همين نسخۀ مذكور است؛ چرا كه سند ابتداى آن و جملات پايانى در هر دو نسخه يكى است. آنگاه نظر شيخ طوسى، نجاشى و علامه را ذكر مى كند و مى گويد: نجاشى زيد زرّاد را از اصحاب اصول شمرده و سندش هم به اصل او صحيح است... شگفت آنكه على بن بابويه (پدر صدوق) اين اصل را روايت مى كند ولى محمد بن على بن بابويه (شيخ صدوق) به پيروى از استادش ابن الوليد بر اين كتاب اعتماد نمى كند و از آن شگفت تر آنكه شيخ صدوق در معانى الاخبار از اصل زيد زراد روايت نقل كرده است با اينكه به او نسبت داده شد كه بر آن اصل اعتماد نمى كند. و نيز شيخ كلينى از اصل زيد زرّاد با سند صحيح روايت نقل كرده است و اما سندى كه در اول اين كتاب نقل شده سند صحيحى است اگرچه حميد بن زياد را متهم به داشتن عقيدۀ واقفيه نموده اند... 🔸از آنچه ذكر كرديم روشن شد زيد زرّاد، ثقه و مورد اعتماد، و كتابش از اصول مشهور است و بزرگان بر آن اعتماد كرده اند و خلاصۀ ادلۀ ما اين است كه: ۱. ابن ابى عمير كه جز از ثقه نقل نمى كند از او نقل كرده است. ۲. حسن بن محبوب، از زيد زرّاد روايت كرده و بنابر مشهور حسن بن محبوب از اصحاب اجماع است، بدين معنى كه روايتهايى كه با سند صحيح به او منتهى مى شوند حكم به صحت آنها مى شود. بنابراين روايات زيد زرّاد نيز صحيح خواهد بود. ۳. مشايخ بزرگوارى نظير كلينى، صدوق، پدر صدوق، تلعكبرى و غير ايشان روايات او را نقل كرده اند. ۴. كتاب او را جزء اصول شمرده اند و كتابى از اصول شمرده نمى شود مگر بعد از آنكه اصحاب بر آن نقل اعتماد كرده باشند. ادامه 👇👇👇 •┈┈••✾••┈┈• @qalalsadegh135
ادامه از 👆👆👆 ۵. نجاشى كه جزء پيشگامان فن رجال است هيچ اشكالى بر آن وارد نساخته است و اين در نزد محققان بيانگر مدح بزرگى است. ۶. او از اصحاب امام صادق است و ابن عقده چهار هزار نفر آنها را توثيق كرده و بعيد است كه يكى از آنها زيد زرّاد نباشد در حالى كه داراى اصل معروف بوده است... ۷. اخبار كتاب همگى صحيح و متين است و اكثر آنها در ساير كتابهاى روايات موجود است... علامه شيخ عبد الله مامقانى سخن علامه سيد محمد مهدى طباطبائى مشهور به بحرالعلوم در توثيق و صحت اين اصل را با تفصيل بيان مى كند آيت الله خوئى هنگام بحث از اين اصل مى نويسد: در اينجا بايد دو مطلب را بررسى كرد: اول آنكه آيا اين اصل از زيد زرّاد هست؟ دوم اينكه آيا زيد زرّاد مورد اعتماد و ثقه مى باشد؟ آنگاه در پاسخ سؤال اول مى نويسد: ظاهر آن است كه اين اصل از زيد زرّاد مى باشد زيرا سند نجاشى به اين كتاب صحيح مى باشد و مؤيد و مؤكّد اين مطلب آنكه ابن الغضائرى نيز آن را ديده است كه از محمد بن ابى عمير شنيده شده است. پس بنابراين به سخن ابن الوليد كه گفته است اين اصل جعلى بوده و آن را محمد بن موسى همدانى جعل كرده است اعتنا نمى شود و مطمئنا اين كتاب به طريق صحيح به او نرسيده است و بلكه از طريق محمد بن موسى همدانى به دست وى رسيده و گمان كرده است كه اين كتاب از جعليات محمد بن موسى همدانى است. با اين همه بر ابن وليد اشكال مى شود كه از كجا فهميده كه اين كتاب را محمد بن موسى جعل كرده است؟ بله! محمد بن موسى ضعيف است ولى آيا ممكن نيست فرد ضعيف راست بگويد؟ و از كجا ابن الوليد فهميده است كه او هرگز راست نمى گويد؟ به هر حال، صحيح آن است كه اين كتاب از زيد زرّاد مى باشد و جعلى نيست. و اما سؤال دوم: آيا زيد زرّاد خود ثقه است و توثيق او ثابت شده است؟ براى اثبات وثاقت وى به دو دليل تمسك شده است: ۱. روايت ابن ابى عمير از او؛ ۲. روايت حسن بن محبوب از او... وى در پايان بحث مى گويد: بنابر آنچه گفتيم اين مرد شرح حالش مجهول است، اگرچه بعضى از علماى متأخرين اصرار بر وثاقت و مورد اطمينان بودن او داشته اند . 📚فرهنگ کتب حدیثی شیعه •┈┈••✾••┈┈• @qalalsadegh135
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ا ﷽ ا ✅ من از خودم بیشتر از همه غلط گرفتم! 🔸 تفسیر المیزان به روایتِ مرحوم علامه طباطبایی علامه رحمة الله علیه •┈┈••✾••┈┈• @qalalsadegh135
ا ﷽ ا 🍀حکومت فاطمیون و اسماعیلیه آیت الله سید احمد 1394/8/13 🔸 دولتِ فاطمیون در مصر در آن زمان حکومت شیعی بودند. احکامشان همان احکام ماست، با این تفاوت که در «دعائم» روایاتی را که جنبه حکومتی دارد، انتخاب و تقویت کرده است. 🔹 اسماعیلیه چون حکومت تشکیل دادند بیشتر روی بحث‌های ولایی و حکومتی رفتند... چنانکه حوزه‌های علمیه ما تا قبل از تشکیل حکومت جمهوری اسلامی، احادیث اداری و حکومتی را کمتر متعرض می‌شدند اما بعد از آن بیشتر متعرض می‌شوند. 🔸 اسماعیلیه روایات غلوآمیز درباره حاکم را خیلی تقویت می‌کردند؛ یعنی حاکم را به صفات الهی فرض می‌کردند و بر آن استدلال هم می‌کردند. این هم شرحی عجیب دارد. اخیراً رساله‌ای از مجموعه رسائل قلعة الموت چاپ شده است سرگذشت «بابا سیدنا». در آن رساله رسماً قائل‌اند که باید خداوند در هر زمانی در شخصی تجلی کند و او صفات الهی مثل حی و قادر و مرید و قیوم و غیره دارد. •┈┈••✾••┈┈• @qalalsadegh135
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ا ﷽ ا 🍀از گرفتاری دیگران شاد نشوید 🔸 أبی عبد اللّه علیه السّلام أنّه قال: لا تبدی الشّماتة لأخیک فیرحمه اللّه و یصیّرها بک، و قال: من شمت بمصیبة نزلت بأخیه لم یخرج من الدّنیا حتّی یفتتن. 🔴 أبان بن عبدالملک روایت کرده که حضرت صادق علیه‌السّلام فرمودند: در گرفتاریِ برادر دینی‌ خود اظهار شادی مکن؛ زیرا خدا به او رَحم می‌کند و تو را به همان گرفتاری دچار می‌سازد. هرکس به سبب مصیبتی که بر برادر دینی‌اش رسیده شادی کند، تا خودش گرفتار آن نشود از دنیا نمی‌رود. 📚 الکافی، ج۲، کتاب الإیمان والکفر، باب الشماتة، حدیث ۱. •┈┈••✾••┈┈• @qalalsadegh135
ا ﷽ ا 🍀توسل حضرت باقر علیه‌السلام به حضرت فاطمه الزهرا در وقت بیماری عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِي إِبْرَاهِيمَ عَلَيْهِ‌اَلسَّلاَمُ قَالَ: ... قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنْ أَذِنْتَ لِي حَدَّثْتُكَ بِحَدِيثٍ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ جَدِّكَ أَنَّهُ كَانَ إِذَا وُعِكَ اِسْتَعَانَ بِالْمَاءِ اَلْبَارِدِ فَيَكُونُ لَهُ ثَوْبَانِ ثَوْبٌ فِي اَلْمَاءِ اَلْبَارِدِ وَ ثَوْبٌ عَلَى جَسَدِهِ يُرَاوِحُ بَيْنَهُمَا ثُمَّ يُنَادِي حَتَّى يُسْمَعَ صَوْتُهُ عَلَى بَابِ اَلدَّارِ "يَا فَاطِمَةُ بِنْتَ مُحَمَّدٍ" فَقَالَ صَدَقْتَ... 📚الکافي؛ ج ۸؛ ص ۱۰۹ على بن ابى حمزة به حضرت کاظم عليه السّلام عرض كرد: قربانت؛ اگر اجازه دهيد حديثى را كه از ابى بصير از جدّت عليه‌السّلام‏ شنيده‏‌ام براى شما بگويم كه آن حضرت هر گاه تب مي‌كردند از آب سرد كمك مي‌گرفتند و دو جامه داشتند كه يكى در آب سرد بود و ديگرى را بر تن مي‌كردند و همچنان آن دو را به نوبت مى‏‌پوشيدند (و هر گاه جامه كه تنش بود خشك ميشد آن را بيرون مى‏‌آوردند و جامه‏‌اى را كه در آب بود به تن مي‌كردند و آن ديگر را در آب مي‌گذاردند) سپس فرياد مي‌زدند به طورى كه كه صدايش دم در خانه مى‏‌آمد كه مى‏‌گفتند: «یا فاطمه بنت محمد»! امام کاظم علیه السلام فرمودند: راست گفتى. حضرت علیه‌السلام حضرت سلام الله علیها •┈┈••✾••┈┈• @qalalsadegh135
ا ﷽ ا 💠حضرت فاطمه زهرا سلام اللّه علیها 🔸 أَرْضِي أَبَوَيْ دِينِكَ مُحَمَّداً وَ عَلِيّاً بِسَخَطِ أَبَوَيْ نَسَبِكَ وَ لاَ تُرْضِي أَبَوَيْ نَسَبِكَ بِسَخَطِ أَبَوَيْ دِينِكَ 🔹پدران دینی ات، یعنی محمّد و علی علیه السّلام را راضی ساز، هر چند با ناراحتی پدر و مادر نسبی ات باشد، و پدر و مادر نسبی خود را با خشم و نارضایتی پدران معنوی و دینی ات راضی نساز. 📗بحارالأنوارج23 ص261 🔻شرح حدیث 🔸حضرت محمد صلّی الله علیه و آله و سلّم وحضرت علی علیه السّلام پدر معنوی مایند.حق تربیت و هدایت و پیشوایی بر گردن ما دارند و ما اگر امت شایسته ای باشیم، فرزندان روحی و معنوی آنان خواهیم بود. 🔸اطاعت پدر و مادر لازم است، اطاعت پیامبر و امام هم واجب. 🔸رنجاندن والدین گناه است، ناراضی ساختن امام و پیامبر هم حرام. 🔸اما...هنگام تعارض چه باید کرد؟ 🔸یعنی اگر بخواهیم رضایت خدا و پیامبر و امام را جلب کنیم و به دستورهای دین عمل کنیم، پدر و مادر ناراحت می شوند. و اگر بخواهیم دل پدر و مادر را به دست آوریم و آنان از ما راضی باشند، گاهی این رضایت به قیمت گناه و ترک وظیفه ی دینی به دست می آید. 🔸در این گونه موارد، رضای پیامبر و امام مهم تر است. 🔸کاری کنیم که خدا و رسول از ما راضی باشند و کارمان بر طبق دین و قرآن و خواسته ی امام باشد، هر چند پدر و مادر از دست ما ناراحت و ناراضی شوند. 🔸برای یک مسلمان مکتبی مهم تر از هر چیز اطاعت اولیای خدا و کسب رضای آنان به وسیله ی عمل به فرمان پروردگار است. 🔸هرگز مباد که به خاطر دلخوشی پدر و مادر و فامیل و دوستان کاری کنیم که خدا و رسول و امام نمی پسندند و از آن نهی کرده اند. 📚 ، جواد محدثی حضرت سلام الله علیها •┈┈••✾••┈┈• @qalalsadegh135
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ا ﷽ ا 🍀شیعه و ولايت 💠 امام صادق علیه السلام‌ فرمودند: شِیعَتُنا خُلِقُوا مِنْ فاضِلِ طِینِتِنا وَ عُجِنُوا بِماءِ وَلایَتِنا یَحْزَنُونَ لِحُزْنِنا و یَفْرَحُونَ لِفَرَحِنا. شیعیان ما از بقیه خمیرمایه آفریش ما آفریده شده اند ولایت ما در سرشت آنان عجین گشته است و آنان با خوشی ما خوشحال و با ناراحتی ما ناراحتند. 📚 شجره طوبی، ج. ۱، ص. ۳. •┈┈••✾••┈┈• @qalalsadegh135
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ا ﷽ ا 🍀 نواب اربعه 🔸‌از میان نواب امام زمان(عج) چهار نفر به عنوان «نواب اربعه» مشهور می‌باشند. 🔹‌‌این افراد در واقع نائبان خاص حضرت بوده‌اند که از سال ۲۶۰ هـ.ق. تا سال ۳۲۹ هـ.ق. واسطه بین آن حضرت و شیعیان بوده‌اند. 🔸‌این افراد در مرتبه‌ای از فضیلت و برتری بوده‌اند که از طرف امام زمان (عج) و بعضاً از طرف امام هادی علیه السلام و امام عسکری علیه السلام به عنوان وکلای ایشان انتخاب شده بودند. 🔹‌‌اسامی نواب اربعه به ترتیب عبارت است از: 1️⃣ ابو عمرو عثمان بن سعید عَمری 2️⃣ ابو جعفر محمد بن عثمان بن سعید 3️⃣ ابوالقاسم حسین بن روح نوبختی 4️⃣ ابوالحسن علی بن محمد سمری 🌐 جهت مطالعه‌ی بیشتر، کلیک کنید. 📥 wikifeqh.ir/نواب_اربعه •┈┈••✾••┈┈• @qalalsadegh135
ا ﷽ ا 🍀ابوعمرو عثمان بن سعید عمری 🔻 ‌عثمان بن سعید بن عمرو عمری، نخستین نایب خاص امام مهدی (عج) است که این منصب را در دوره امام هادی (ع) و امام عسکری (ع) نیز بر عهده داشته و نهاد وکالت را رهبری کرده است. 🔹 او پس از شهادت امام عسکری (ع) در مدت کوتاهی، مسئولیت نیابت از امام عصر (عج) را به عهده داشت. برخی او را از نوادگان عمار بن یاسر دانسته‌اند. 🔸 کنیه او «ابو عمرو» و «ابو محمد» است و القابش عبارت‌اند از: «العمری»، «السمان»، «الزیات» «العسکری». 🔹 لقب‌های سه‌گانه اخیر نشان می‌دهد که وی برای مخفی نگه داشتن ارتباط خود با امامان (ع)، شغل پوششی روغن فروشی در سپاه زمام‌داران حاکم را انتخاب کرده بود. 🔸 تامل در نصوصی که از امام هادی (ع) و امام عسکری (ع) و امام مهدی (عج) درباره عثمان بن سعید به ما رسیده نشان می‌دهد که وی نزد آنان از منزلت رفیعی برخوردار بوده است. 🔹 مرقد نائب اول امام زمان (عج)، در بازار میدان (سوق المیدان) در قبله‌گاه مسجد درب شهر بغداد واقع شده و از دیرباز مورد توجه شیعیان است. 🌐 جهت مطالعه‌ی بیشتر، کلیک کنید. 🔗 wikifeqh.ir/ابوعمرو_عثمان_بن_سعید_عمری •┈┈••✾••┈┈• @qalalsadegh135
ا ﷽ ا 🍀 🔹‌ابوالقاسم حسین ‌بن روح نوبختی (متوفای ۳۲۶ق)، سومین نایب خاص از نواب اربعه امام زمان (عج) که حدود بیست و یک سال نیابت خاصه را بر عهده داشت. 🔸نیابت او توسط نایت دوم اعلام و سپس توقیعی از طرف امام عصر در تایید حسین بن روح صادر شد. 🔹‌اعظم دوره نیابت نوبختی با حکومت مقتدر عباسی مقارن بود که در ابتدا نوبختی از احترام و جایگاه ویژه‌ای برخوردار بود ولی به دلایلی چند سال به زندگی مخفیانه پرداخت و سپس به مدت پنج سال توسط حکومت دستگیر و زندانی شد. 🔸از وقایع مهم دوران نوبختی فتنه شلمغانی را می‌توان نام برد، او ابتدا وکیل و مورد اعتماد نوبختی بوده ولی دچار انحراف عقیده شده و توقیعی از طرف حضرت در لعن او صادر شد. 🔹‌درباره زندانی‌شدن نوبختی دلایلی ذکر کرده‌اند که برخی فنته شلمغانی را عامل زندانی‌شدن او می‌دانند. 🔸نوبختی در بغداد دفن شده و امروزه آرامگاه او در محله نوبختیه، در بازار عطاران شورجه بغداد قرار دارد. مطالعه کامل مقاله👇👇👇 📥 wikifeqh.ir/حسین_بن_روح_نوبختی •┈┈••✾••┈┈• @qalalsadegh135
ا ﷽ ا 🍀علی بن محمد سمری 🔻 ‌علی بن محمد سمری از اصحاب امام حسن عسکری (ع)، و از خواص شیعه در زمان خود بود. 🔹 او از شعبان ۳۲۶ تا نیمه شعبان ۳۲۹ هجری قمری نیابت امام را بر عهده گرفت. ولی هنگام مرگ کسی را، به عنوان جانشین خود معرفی نکرد. 🔸 مدت نیابت علی بن محمد سمری ، نسبت به سه نایب خاص دیگر، کمتر بود و تنها سه سال ادامه یافت، با این که نیابت عثمان بن سعید، نخستین نایب امام زمان (ع) حداقل پنج سال و نیابت فرزندش محمد بن عثمان، به مدت چهل سال و نیابت حسین بن روح نوبختی به مدت بیست و دو سال به طول انجامید. 🔹 علی بن محمد سمری شش روز پس از دریافت توقیع از محضر مبارک امام زمان (عج)، در نیمه شعبان سال ۳۲۹ هجرى قمرى در گذشت و در بغداد دفن شد. مدفن وى نزدیک آرامگاه عالم و محدث بزرگ ثقه الاسلام محمد بن یعقوب کلینی است. 🔸 پس از درگذشت ابوالحسن علی بن محمد سمری، مرحله جدیدی در تاریخ که به دوران غیبت کبری معروف است، آغاز شد. 🌐 جهت مطالعه‌ی بیشتر، کلیک کنید. 🔗 wikifeqh.ir/علی_بن_محمد_سمری •┈┈••✾••┈┈• @qalalsadegh135
ا ﷽ ا 🍀محمد بن عثمان عمری 🔻 ‌ابوجعفر محمد بن عثمان بن سعید عمری (متوفای ۳۰۵ق)، فرزند عثمان بن سعید عمری، دومین نایب خاص از نواب چهارگانه امام مهدی (عج) بود. 🔸 وی حدود چهل سال در عصر غیبت صغری نیابت امام زمان را بر عهده داشت، از این‌رو توانست مسائل فقهی، کلامی، اجتماعی و ... بیشتری از حضرت مهدی (عج) بپرسد. 🔹 محمد بن عثمان، دارای منزلت خاصی در نزد شیعیان بود و با وجود مخالفت‌هایی که از سوی مدعیان دروغین نیابت با وی صورت می‌گرفت، توانست جایگاه نیابت را به‌گونه‌ای شایسته محافظت کند. 🔸 محمد بن عثمان ویژگی‌هایی دارند که عبارت است از: 🔰 وی فرزند نخستین نایب بود، از این‌رو از موقعیت نیابت به‌طور کامل آگاهی داشت. 🔰 همانند پدرش، از سوی دو امام به نیابت امام زمان (عج) نصب شده بود. 🔰 در مقایسه با دیگر نایبان، زمان بیشتری نایب حضرت مهدی (عج) بود. 🔰 وی مرجع و پناهگاه شیعیان در مسائل کلامی، فقهی، اجتماعی و ... بود. 🔰 افزون بر رسیدگی به امور شیعیان، از حساس‌ترین وظایف او در دوران نیابت، مبارزه با مدعیان دروغین نیابت بود. 🔹 مرقد ایشان امروزه در محله خلانی بغداد واقع شده است. 🌐 جهت مطالعه‌ی بیشتر، کلیک کنید. 🔗 wikifeqh.ir/محمد_بن_عثمان_عمری •┈┈••✾••┈┈• @qalalsadegh135