eitaa logo
روزانه یک صفحه قرآن هدیه به یک شهید 🌷
442 دنبال‌کننده
958 عکس
25 ویدیو
0 فایل
قرائت روزانه یک صفحه📖 #قرآن_کریم و #هدیه_به_شهید بهمراه✍️ #خاطره ای کوتاه از شهید🌷 ادمین کانال : 🆔 @AyatZendegi ⭕️ طرح ملی آیات زندگی، حفظ موضوعی 📖 قرآن کریم 🆔 @AyatZendegi_Quran
مشاهده در ایتا
دانلود
قرائت صفحه 136 سوره مبارکه انعام تقدیم به 💖 🌷 شهيد دكتر مصطفي چمران فرمانده جنگهای نامنظم وقتی کنسروها را پخش می کرد، گفت "دکتر گفته قوطی ها شو سالم نگه دارین." 😳 بعد خودش پیداش شد، با کلی شمع. 🔥 🧐 توی هر قوطی یک شمع گذاشتیم و محکمش کردیم که نیفتد. 🌝 شب قوطی ها را فرستادیم روی اروند. 😂😂 عراقی ها فکر کرده بودند غواص است، تا صبح آتش می ریختند. 🧨🧨🧨🔥🔥🔥 الّلهُم‌صَلِ علی‌مُحمّد و آل‌مُحمّد ‌و‌عَجّل‌فرجهم 🥀🕊 @beytolahzanQuran @qarqaat_rooz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 صفحه 137 سوره مبارکه انعام 📖 ♦️ ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید. @beytolahzanQuran @qaraat_rooz
Page137.mp3
361.2K
🎧 صوت صفحه 137 قرآن کریم 📖 سوره ی مبارکه انعام ♦️ ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید. @beytolahzanQuran @qaraat_rooz
صفحه 137 سوره ی مبارکه انعام 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 به‌ نام‌ خداوند هستی‌ بخش‌ مهربان 74 - و آن‌گاه‌ ‌که‌ ابراهیم‌ ‌به‌ پدرش‌ آزر ‌گفت‌: آیا بتان‌ ‌را‌ ‌به‌ خدایی‌ می‌گیری‌! حقیقت‌ ‌این‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌من‌، تو و قومت‌ ‌را‌ ‌در‌ گمراهی‌ آشکار می‌بینم‌ 75 - و بدین‌ سان‌ ملکوت‌ آسمان‌ها و زمین‌ ‌را‌ ‌به‌ ابراهیم‌ نشان‌ می‌دادیم‌ ‌تا‌ [بصیرت‌ یابد] و ‌تا‌ ‌از‌ اهل‌ یقین‌ شود 76 - ‌پس‌ چون‌ شب‌ ‌بر‌ ‌او‌ تاریک‌ شد، ستاره‌ای‌ دید [‌برای‌ احتجاج‌ ‌با‌ مشرکان‌] ‌گفت‌: ‌این‌ پروردگار ‌من‌ ‌است‌، آن‌گاه‌ چون‌ افول‌ کرد، ‌گفت‌: زوال‌ پذیران‌ ‌را‌ دوست‌ ندارم‌ 77 - و چون‌ ماه‌ ‌را‌ تابان‌ دید، ‌گفت‌: ‌این‌ پروردگار ‌من‌ ‌است‌، و چون‌ فرو شد، ‌گفت‌: ‌اگر‌ پروردگارم‌ مرا هدایت‌ نکند بی‌گمان‌ ‌از‌ گمراهان‌ خواهم‌ شد 78 - ‌پس‌ وقتی‌ ‌که‌ خورشید ‌را‌ طالع‌ دید، ‌گفت‌: ‌این‌ پروردگار ‌من‌ ‌است‌، ‌این‌ بزرگ‌تر ‌است‌ و چون‌ افول‌ کرد، ‌گفت‌: ای‌ قوم‌! همانا ‌من‌ ‌از‌ آنچه‌ شریک‌ ‌خدا‌ می‌پندارید بیزارم‌ 79 - ‌به‌ راستی‌ ‌من‌ خالصانه‌ روی‌ دل‌ ‌به‌ سوی‌ کسی‌ داشته‌ام‌ ‌که‌ آسمان‌ها و زمین‌ ‌را‌ آفرید و ‌من‌ ‌از‌ مشرکان‌ نیستم‌ 80 - و قومش‌ ‌با‌ ‌او‌ ‌به‌ جدال‌ برخاستند ‌گفت‌: آیا ‌با‌ ‌من‌ ‌در‌ باره‌ی‌ ‌خدا‌ محاجّه‌ می‌کنید، ‌در‌ صورتی‌ ‌که‌ ‌او‌ مرا ‌به‌ راه‌ راست‌ هدایت‌ کرده‌! و ‌من‌ ‌از‌ [شرّ] آنچه‌ شریک‌ ‌او‌ می‌سازید بیم‌ ندارم‌، مگر ‌آن‌ ‌که‌ پروردگارم‌ چیزی‌ بخواهد [و مرا بترساند] دانش‌ خدای‌ ‌من‌ همه‌ چیز ‌را‌ فرا گرفته‌ ‌است‌، ‌پس‌ آیا متذکر نمی‌شوید! 81 - و چگونه‌ ‌از‌ آنچه‌ شریک‌ ‌خدا‌ کرده‌اید بترسم‌، ‌در‌ صورتی‌ ‌که‌ ‌شما‌ ‌از‌ ‌این‌ کارتان‌ نمی‌ترسید ‌که‌ ‌برای‌ ‌خدا‌ چیزی‌ ‌را‌ شریک‌ می‌کنید ‌که‌ ‌خدا‌ ‌در‌ باره‌ی‌ ‌آن‌ حجتی‌ ‌برای‌ ‌شما‌ نازل‌ نکرده‌ ‌است‌ ‌پس‌ کدام‌ یک‌ ‌از‌ ‌ما دو گروه‌ ‌به‌ ایمنی‌ سزاوارتر ‌است‌ ‌اگر‌ می‌دانید! 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 @beytolahzanQuran @qaraat_rooz
قرائت صفحه 137 سوره مبارکه انعام تقدیم به 💖 🌷 شهيد مجید قربانخانی، حُرّ مدافعان حرم وقتی از سفر کربلا برگشت، مادر پرسیده بود چه چیزی از امام حسین علیه السلام خواستی؟ مجید گفته بود یک نگاه به گنبد حضرت ابوالفضل علیه السلام کردم و یه نگاه به گنبد امام حسین علیه السلام و گفتم: آدمم کنید. سه چهار ماه قبل از رفتن به سوریه به کلی متحول شد، همیشه در حال دعا و گریه بود، نمازهایش را سر وقت می خواند و حتی نماز صبحش را نیز اول وقت می خواند، خودش همیشه می گفت نمی دانم چه اتفاقی برایم افتاده که این طور عوض شده ام و دوست دارم همیشه دعا بخوانم و گریه کنم و همیشه در حال عبادت باشم. در این مدتی که دچار تحول روحی و معنوی شده بود همیشه زمزمه لبش «پناه حرم، کجا می روی برادرم» بود! الّلهُم‌صَلِ علی‌مُحمّد و آل‌مُحمّد ‌و‌عَجّل‌فرجهم 🥀🕊 @beytolahzanQuran @qarqaat_rooz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 صفحه 138 سوره مبارکه انعام 📖 ♦️ ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید. @beytolahzanQuran @qaraat_rooz
Page138.mp3
335.7K
🎧 صوت صفحه 138 قرآن کریم 📖 سوره ی مبارکه انعام ♦️ ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید. @beytolahzanQuran @qaraat_rooz
صفحه 138 سوره ی مبارکه انعام 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 به‌ نام‌ خداوند هستی‌ بخش‌ مهربان 82 - کسانی‌ ‌که‌ ایمان‌ آوردند و ایمان‌ خویش‌ ‌را‌ ‌به‌ ستم‌ (شرک‌) نیالودند، امنیت‌ مخصوص‌ آنهاست‌ و ‌هم‌ آنان‌ هدایت‌ یافتگانند 83 - و ‌آن‌ (اسلوب‌ بیان‌) حجّت‌ ماست‌ ‌که‌ ‌به‌ ابراهیم‌ ‌در‌ برابر قومش‌ دادیم‌ ‌هر‌ ‌که‌ ‌را‌ بخواهیم‌ درجه‌ها بالا می‌بریم‌ بی‌گمان‌ پروردگار تو حکیم‌ و داناست‌ 84 - و اسحاق‌ و یعقوب‌ ‌را‌ ‌به‌ ‌او‌ بخشیدیم‌ [و] همه‌ ‌را‌ هدایت‌ کردیم‌، و نوح‌ ‌را‌ ‌از‌ پیش‌ هدایت‌ کرده‌ بودیم‌، و ‌از‌ نسل‌ ‌او‌ داود و سلیمان‌ و ایوب‌ و یوسف‌ و موسی‌ و هارون‌ ‌را‌ هدایت‌ کردیم‌، و بدین‌سان‌ نیکوکاران‌ ‌را‌ پاداش‌ می‌دهیم‌ 85 - و همچنین‌ زکریا و یحیی‌ و عیسی‌ و الیاس‌ ‌را‌ ‌که‌ همگی‌ ‌از‌ صالحان‌ بودند 86 - و اسماعیل‌ و یسع‌ و یونس‌ و لوط ‌را‌، جملگی‌ ‌را‌ ‌بر‌ جهانیان‌ برتری‌ دادیم‌ 87 - و ‌از‌ پدران‌ و فرزندان‌ و برادرانشان‌ [نیز مشمول‌ برتری‌ قرار دادیم‌] و آنان‌ ‌را‌ برگزیدیم‌ و ‌به‌ راه‌ راست‌ هدایت‌ کردیم‌ 88 - ‌این‌ هدایت‌ خداست‌ ‌که‌ ‌هر‌ کس‌ ‌از‌ بندگان‌ خویش‌ ‌را‌ بخواهد بدان‌ هدایت‌ می‌کند، و ‌اگر‌ [‌آنها‌] شرک‌ می‌ورزیدند، قطعا آنچه‌ انجام‌ می‌دادند تباه‌ می‌شد 89 - ‌آنها‌ کسانی‌ بودند ‌که‌ کتاب‌ و حکمت‌ و پیامبری‌ ‌به‌ ‌آنها‌ داده‌ بودیم‌ ‌پس‌ ‌اگر‌ اینان‌ [قریش‌] ‌به‌ ‌این‌ [اصول‌ و شرایع‌ آسمانی‌] کفر ورزند [آئین‌ حق‌ متروک‌ نمی‌ماند بلکه‌]، قومی‌ [دیگر] ‌را‌ نگاهبان‌ ‌آن‌ می‌کنیم‌ ‌که‌ ‌بر‌ ‌آن‌ کافر نباشند 90 - آنان‌ کسانی‌ بودند ‌که‌ ‌خدا‌ هدایتشان‌ کرد، ‌پس‌ ‌به‌ هدایت‌ آنان‌ اقتدا کن‌ بگو: ‌برای‌ ‌این‌ [رسالت‌] ‌از‌ ‌شما‌ مزدی‌ نمی‌خواهم‌، ‌که‌ ‌این‌ جز اندرزی‌ ‌برای‌ جهانیان‌ نیست‌. 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 @beytolahzanQuran @qaraat_rooz
قرائت صفحه 138 قرآن کریم سوره مبارکه انعام تقدیم به 💖 🌷 روحانی شهید محمدمهدی آفرند 🌞 سفره صبحانه پهن بود، مادر سر قابلمه شیر را برداشت، 💭 بخار پیچید بالا توی صورتش. محمدمهدی در هال را باز کرد و آمد نشست سر سفره، وضو گرفته بود و دست‌های لاغرش از سرما قرمز شده بود. ❤️ دستش را روی بخار قابلمه گرفت و به هم مالید تا کمی گرم شود. سریع صبحانه‌اش را خورد و لباس پوشید. خواهرش چادر به سر و کیف به دست، نگاهی به ⏰ ساعت انداخت و رو به محمدمهدی گفت: «عجله کن محمدمهدی! مدرسه‌مان دیر شد، به موقع نمی‌رسیم به کلاس.» خواهر نگران و منتظر پا به پا شد و دستانش را به هم پیچاند. محمدمهدی بی‌توجّه به نگرانی او با آرامش سمت طاقچه رفت. 📖 قرآن را برداشت و بوسید. نشست و قرآن را مقابلش باز کرد. خواهر طاقتش تمام شد، معترض پرسید: «وقت نداریم، تازه می‌خواهی قرآن بخوانی؟! دیر می‌رسیم مدرسه» با خونسردی نگاهی به خواهر انداخت و گفت: « من تا چند آیه از قرآن را نخوانم هیچ جا نمی‌آیم.» 💚 محمدمهدی کلاس چهارم دبستان بود و از همان کودکی با قرآن مأنوس بود و عادتش شده بود که هر روز چند آیه از قرآن بخواند. دل‌بسته به قرآن بود تا چند آیه‌ای نمی‌خواند آرام نمی‌شد. الّلهُم‌صَلِ علی‌مُحمّد و آل‌مُحمّد ‌و‌عَجّل‌فرجهم 🥀🕊 @beytolahzanQuran @qarqaat_rooz