eitaa logo
روزانه یک صفحه قرآن هدیه به یک شهید 🌷
510 دنبال‌کننده
918 عکس
21 ویدیو
0 فایل
قرائت روزانه یک صفحه📖 #قرآن_کریم و #هدیه_به_شهید بهمراه✍️ #خاطره ای کوتاه از شهید🌷 ادمین کانال : 🆔 @AyatZendegi ⭕️ طرح ملی آیات زندگی، حفظ موضوعی 📖 قرآن کریم 🆔 @AyatZendegi_Quran
مشاهده در ایتا
دانلود
قرائت صفحه 161 سوره مبارکه اعراف تقدیم به 💖 🌷 شهید عماد مغنیه 🌷 ✍️ عنوان خاطره : مردی که سید حسن نصرالله نخواست انکارش کند! عماد همیشه مخفی بود و اصلا نبود. او با خدا معامله کرده بود. 😎 💬 بهش گفتم: «بابا! اگه شهیدی شدی و حزب الله انکار کرد که فرمانده جهادیش بودی چه کار کنیم ⁉️ » گفت: از هیچ کس توقع ندارم که این مسئله را تأیید کند. اگر مصلحت حزب الله در انکار من باشد بگذار انکار کنند. 😳 اتفاقا عماد که 🌷 شهید شد برخی که شهادت فرمانده جهادی حزب الله را ضربه ای به مقاومت می دانستند، به سید حسن نصرالله پیشنهاد کردند وجود عماد مغنیه و عضویتش در تشکیلات حزب الله را انکار کند، اما سید حسن 💬 گفت: اعلام می کنیم؛ با افتخار هم اعلام می کنیم.💪 وقتی در  بهمن ماه ضاحیه روی دوش هزاران نفر تشییع شد، تازه مردم می شناختندش. 🥺 الّلهُم‌صَلِ علی‌مُحمّد و آل‌مُحمّد ‌و‌عَجّل‌فرجهم 🥀🕊 @beytolahzanQuran @qarqaat_rooz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 صفحه 162 سوره مبارکه اعراف 📖 ♦️ ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید. @beytolahzanQuran @qaraat_rooz
Page162.mp3
357.8K
🎧 صوت صفحه 162 قرآن کریم 📖 سوره ی مبارکه اعراف ♦️ ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید. @beytolahzanQuran @qaraat_rooz
صفحه 162 سوره ی مبارکه اعراف 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 به‌ نام‌ خداوند هستی‌ بخش‌ مهربان 88 - سران‌ قوم‌ ‌او‌ ‌که‌ سرکشی‌ کردند، گفتند ای‌ شعیب‌! ‌به‌ یقین‌ تو و کسانی‌ ‌را‌ ‌که‌ ‌با‌ تو ایمان‌ آورده‌اند ‌از‌ شهر ‌خود‌ بیرون‌ می‌کنیم‌، مگر ‌آن‌ ‌که‌ ‌به‌ آیین‌ ‌ما بازگردید ‌گفت‌: ‌حتی‌ ‌اگر‌ دوست‌ نداشته‌ باشیم‌! 89 - ‌اگر‌ ‌پس‌ ‌از‌ ‌آن‌ ‌که‌ ‌خدا‌ ‌ما ‌را‌ ‌از‌ آیین‌ ‌شما‌ رهانیده‌، ‌به‌ ‌آن‌ بازگردیم‌، قطعا ‌بر‌ ‌خدا‌ دروغ‌ بسته‌ایم‌، و ‌ما ‌را‌ نسزد ‌که‌ ‌به‌ ‌آن‌ بازگردیم‌، مگر ‌آن‌ ‌که‌ ‌خدا‌، پروردگار ‌ما بخواهد علم‌ پروردگارمان‌ همه‌ چیز ‌را‌ فرا گرفته‌ ‌است‌ ‌ما ‌بر‌ ‌خدا‌ توکل‌ کرده‌ایم‌ بار الها! میان‌ ‌ما و قوممان‌ ‌به‌ حق‌ راهی‌ بگشای‌ و داوری‌ کن‌ و تو بهترین‌ داورانی‌ 90 - مهتران‌ قوم‌ ‌او‌ ‌که‌ کافر بودند گفتند: ‌اگر‌ ‌از‌ شعیب‌ پیروی‌ کنید، ‌در‌ ‌این‌ صورت‌ بی‌تردید زیانکار خواهید شد 91 - ‌پس‌ زلزله‌ ‌آنها‌ ‌را‌ ‌در‌ گرفت‌ و صبحگاهان‌ ‌در‌ خانه‌های‌ ‌خود‌ ‌در‌ جای‌ مردند 92 - ‌آنها‌ ‌که‌ شعیب‌ ‌را‌ تکذیب‌ کردند، گویی‌ هرگز ‌در‌ ‌آن‌ دیار نبوده‌اند ‌آنها‌ ‌که‌ شعیب‌ ‌را‌ تکذیب‌ کردند، همانا زیانکاران‌ بودند 93 - آن‌گاه‌ [شعیب‌] ‌از‌ آنان‌ روی‌ گرداند و ‌گفت‌: ای‌ قوم‌ ‌من‌! حقیقت‌ ‌این‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌من‌ پیام‌های‌ پروردگارم‌ ‌را‌ ‌به‌ ‌شما‌ رساندم‌ و اندرزتان‌ دادم‌، ‌پس‌ چگونه‌ ‌بر‌ قوم‌ کافر تأسف‌ بخورم‌! 94 - و ‌ما ‌در‌ ‌هر‌ [شهر و] دیاری‌ ‌که‌ پیامبری‌ فرستادیم‌، ساکنان‌ ‌آن‌ ‌را‌ ‌به‌ سختی‌ و بیماری‌ گرفتار کردیم‌ ‌تا‌ مگر زاری‌ کنند [و رو ‌به‌ ‌خدا‌ آرند] 95 - آن‌گاه‌ ‌به‌ جای‌ محنت‌ها خوشی‌ آوردیم‌ ‌تا‌ ‌آن‌ ‌که‌ وضعشان‌ خوب‌ شد [باز متنبه‌ نشدند] و گفتند: البته‌ ‌به‌ پدران‌ ‌ما [‌هم‌ ‌از‌ گردش‌ روزگار] رنج‌ و خوشی‌ می‌رسید ‌پس‌ ناگهان‌، ‌در‌ ‌آن‌ حال‌ ‌که‌ غافل‌ بودند ‌ایشان‌ ‌را‌ بگرفتیم‌ 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 @beytolahzanQuran @qaraat_rooz
قرائت صفحه 162 سوره مبارکه اعراف تقدیم به 💖 🌷 شهید عبدالحسین خبری🌷 ✍️ عنوان خاطره : مبارزه با اماره ترین نفس! یک‌بار حسین خاطره‌ای را از عبادت‌هایش برایم تعریف کرد. می‌گفت: «تصمیم قاطع گرفته بودم که از گناه دوری کنم و معصومانه زندگی کنم. چند قرص نان گرفتم و گذاشتم توی سبد دوچرخه و راه افتادم سمت زمین‌های سبیلی(منطقه‌ای حاصلخیز در شمال دزفول و در شرق رودخانه دز). زمین‌ها مملو بود از گندم. کنار یکی از مزارع گندم، سجاده را پهن کردم و شروع کردم به نماز خواندن. ساعت‌ها گذشت و من مشغول عبادت و مناجات و دعا بودم؛ تا اینکه وقت نماز ظهر شد. نماز ظهر و عصر را خواندم و نشستم تا چند لقمه نان بخورم. لقمه اول را گذاشتم توی دهانم که تمام فکر و ذهنم متوجه یک سوال شد. با خودم گفتم: «حسین! اگه قرار باشه تو بری توی بیابان و فقط عبادت کنی و هیچ وسیله و ابزار گناهی دورت نباشه که فایده‌ای نداره! اگه مردی، باید برید توی شهر و اون‌جا باشی و گناه نکنی. اینه که ارزش داره. نه این‌که بری یه جایی‌که زمینه گناه هم فراهم نباشه!» حسین گفت: «وقتی به این مسئله خوب فکر کردم، دوباره سوار دوچرخه شدم و رکاب‌زنان برگشتم خانه. برگشتم تا با اماره ترین نفس مبارزه کنم» . الّلهُم‌صَلِ علی‌مُحمّد و آل‌مُحمّد ‌و‌عَجّل‌فرجهم 🥀🕊 @beytolahzanQuran @qarqaat_rooz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 صفحه 163 سوره مبارکه اعراف 📖 ♦️ ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید. @beytolahzanQuran @qaraat_rooz
Page163.mp3
320.9K
🎧 صوت صفحه 163 قرآن کریم 📖 سوره ی مبارکه اعراف ♦️ ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید. @beytolahzanQuran @qaraat_rooz
صفحه 163 سوره ی مبارکه اعراف 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 به‌ نام‌ خداوند هستی‌ بخش‌ مهربان 96 - و ‌اگر‌ اهل‌ شهرها ایمان‌ آورده‌ و تقوا پیشه‌ می‌کردند، برکاتی‌ ‌از‌ آسمان‌ و زمین‌ ‌به‌ رویشان‌ می‌گشودیم‌، ولی‌ ‌آنها‌ تکذیب‌ کردند ‌پس‌ ‌ما نیز ‌ایشان‌ ‌را‌ ‌به‌ سزای‌ آنچه‌ می‌کردند گرفتار ساختیم‌ 97 - مگر مردم‌ ‌این‌ شهرها ایمنند ‌که‌ عذاب‌ ‌ما شب‌ هنگام‌ زمانی‌ ‌که‌ ‌در‌ خوابند سراغشان‌ بیاید! 98 - و آیا مردم‌ ‌این‌ دیار ایمنند ‌که‌ عذاب‌ ‌ما ‌در‌ روز روشن‌ ‌به‌ سراغشان‌ بیاید ‌در‌ حالی‌ ‌که‌ ‌به‌ بازی‌ سرگرم‌اند 99 - مگر ‌از‌ مکر و تدبیر ‌خدا‌ ایمن‌ شده‌اند! ‌که‌ جز زیانکاران‌ ‌از‌ تدبیر ‌خدا‌ ایمن‌ ننشینند 100 - آیا ‌برای‌ آنان‌ ‌که‌ ‌این‌ سرزمین‌ ‌را‌ ‌از‌ پیشینیان‌ ‌به‌ ارث‌ برده‌اند روشن‌ نکرده‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌اگر‌ بخواهیم‌ ‌آنها‌ ‌را‌ ‌به‌ سزای‌ گناهانشان‌ عقوبت‌ می‌کنیم‌ و ‌بر‌ دل‌هایشان‌ مهر می‌نهیم‌ ‌تا‌ دیگر نشنوند! 101 - ‌این‌ شهرهاست‌ ‌که‌ ‌ما خبرهای‌ ‌آن‌ ‌را‌ ‌بر‌ تو نقل‌ می‌کنیم‌ ‌به‌ حقیقت‌ پیامبرانشان‌ ‌با‌ حجت‌های‌ روشن‌ ‌به‌ سویشان‌ آمدند، ولی‌ ‌آنها‌ ‌به‌ آنچه‌ قبلا تکذیب‌ کرده‌ بودند ایمان‌ نمی‌آوردند ‌این‌ گونه‌ خداوند ‌بر‌ دل‌های‌ کافران‌ مهر می‌نهد 102 - و ‌ما بیشترشان‌ ‌را‌ پای‌ بند تعهد نیافتیم‌ و جدّا بیشترشان‌ ‌را‌ نافرمان‌ یافتیم‌ 103 - آن‌گاه‌ ‌از‌ ‌پس‌ ‌ایشان‌ موسی‌ ‌را‌ ‌با‌ آیات‌ خویش‌ ‌به‌ سوی‌ فرعون‌ و سران‌ قومش‌ فرستادیم‌، ولی‌ ‌در‌ حق‌ ‌آن‌ [آیات‌] ستم‌ کردند اینک‌ بنگر ‌که‌ عاقبت‌ مفسدان‌ چگونه‌ گشت‌ 104 - و موسی‌ ‌گفت‌: ای‌ فرعون‌! بی‌تردید ‌من‌ فرستاده‌ای‌ ‌از‌ جانب‌ پروردگار عالمیانم‌ 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 @beytolahzanQuran @qaraat_rooz
قرائت صفحه 465 سوره مبارکه زمر تقدیم به 💖 🌷 شهید علی محمودوند🌷 ✍️ عنوان خاطره : فرماندهی که از نماز شب فراری بود😳 توی مقر تخت هایمان کنار هم بود. ساعتم یک ربع قبل از اذان صبح زنگ می زد. زودتر بلند می شدم برای نماز شبی، دعایی، چیزی. علی توی خواب و بیداری فحش می داد. پتویش را می کشید روی سرش و می گفت” عجب گیری کردم از دست شما بچه حزب الهی ها. نمی گذارید بخوابم.” ساعت خودش سر اذان زنگ می زد . بعضی شب ها تنها می خوابید ، توی چادر فرماندهی. یک شب یواشکی خودم را رساندم دم چادرش. چراغ خاموش بود اما صدای مناجاتش را می شنیدم. تازه فهمیدم همه این کارهاش فیلم بوده برای مخفی نگه داشتن نماز شب هاش. الّلهُم‌صَلِ علی‌مُحمّد و آل‌مُحمّد ‌و‌عَجّل‌فرجهم 🥀🕊 @AyatZendegi_Quran @qarqaat_rooz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 صفحه 164 سوره مبارکه اعراف 📖 ♦️ ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید. @beytolahzanQuran @qaraat_rooz
Page164.mp3
328.5K
🎧 صوت صفحه 164 قرآن کریم 📖 سوره ی مبارکه اعراف ♦️ ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید. @beytolahzanQuran @qaraat_rooz
صفحه 164 سوره ی مبارکه اعراف 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 به‌ نام‌ خداوند هستی‌ بخش‌ مهربان 105 - شایسته‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌در‌ باره‌ی‌ خداوند جز حق‌ نگویم‌ همانا ‌برای‌ ‌شما‌ معجزه‌ای‌ ‌از‌ جانب‌ پروردگارتان‌ آورده‌ام‌، ‌پس‌ بنی‌ اسرائیل‌ ‌را‌ ‌با‌ ‌من‌ بفرست‌ 106 - ‌گفت‌: ‌اگر‌ راست‌ می‌گویی‌ و معجزه‌ای‌ آورده‌ای‌، ‌آن‌ ‌را‌ بیاور 107 - ‌پس‌ عصای‌ خویش‌ بیفکند ‌که‌ ‌در‌ دم‌ اژدهایی‌ واقعی‌ شد 108 - و دست‌ ‌خود‌ [‌از‌ گریبان‌] برآورد ‌که‌ ناگه‌ ‌برای‌ ناظران‌ درخشان‌ گردید 109 - سران‌ قوم‌ فرعون‌ گفتند: ‌به‌ راستی‌ ‌این‌ جادوگری‌ ماهر ‌است‌ 110 - می‌خواهد ‌شما‌ ‌را‌ ‌از‌ سرزمینتان‌ بیرون‌ کند اینک‌ چه‌ رأی‌ می‌دهید! 111 - گفتند: [کار] ‌او‌ و برادرش‌ ‌را‌ ‌به‌ تأخیر انداز، و مأموران‌ جمع‌آوری‌ ‌را‌ ‌به‌ شهرها بفرست‌ 112 - ‌تا‌ ‌هر‌ چه‌ ساحر ماهر ‌است‌ نزد تو آورند 113 - جادوگران‌ ‌به‌ حضور فرعون‌ آمدند گفتند: ‌اگر‌ ‌ما غالب‌ شدیم‌ آیا حتما مزدی‌ خواهیم‌ داشت‌! 114 - ‌گفت‌: آری‌، البته‌ ‌شما‌ ‌از‌ مقربان‌ خواهید ‌بود‌ 115 - گفتند: ای‌ موسی‌! تو اول‌ می‌افکنی‌ ‌ یا ‌ ‌ما بیفکنیم‌! 116 - ‌گفت‌: ‌شما‌ بیفکنید و چون‌ افکندند، مردم‌ ‌را‌ چشم‌ بندی‌ کردند و ‌آنها‌ ‌را‌ ترساندند و سحر بزرگی‌ آوردند 117 - و ‌به‌ موسی‌ وحی‌ کردیم‌ ‌که‌ عصای‌ خویش‌ بیفکن‌ ‌پس‌ همان‌ دم‌ ساخته‌های‌ ‌آنها‌ ‌را‌ [یک‌ ‌به‌ یک‌] می‌بلعید 118 - ‌پس‌ حقیقت‌ ثابت‌ شد و کاری‌ ‌که‌ می‌کردند ‌بر‌ باد رفت‌ 119 - ‌این‌ جا ‌بود‌ ‌که‌ شکست‌ خوردند و ‌با‌ خواری‌ برگشتند 120 - و ساحران‌ [بی‌اختیار] ‌به‌ سجده‌ افتادند 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 @beytolahzanQuran @qaraat_rooz
قرائت صفحه 164 سوره مبارکه اعراف تقدیم به 💖 🌷 شهید حسن باقری🌷 ✍️ عنوان خاطره : فرمانده جاروکش ها 🧹 رفته بودم تهران. گفتم سری هم به خانواده حسن بزنم. 🧔🏻‍♂پدر حسن پرسید: عذرخواهی می کنم! شما در جبهه با حسن همکارید؟ گفتم: بله معاون ایشان هستم. گفت: مگر آنجا چه کاره هست که معاون دارد؟ ما که هر وقت ازش می پرسیم در جبهه چه کاره ای؟ می گوید: جارو می کشم. بعد پرسید: شما چه کاره ای؟ 🤔 😅 گفتم: راست می گوید. ایشان جارو می کشند و من هم پشت سرشان تی می کشم. خیلی خندیدیم. 😁 🖌 راوی: علی ناصری به نقل از حمید معینیان کتاب ملاقات در فکه ؛ زندگی نامه شهید حسن باقری (غلام حسین افشردی) نویسنده: سعید علامیان نشر: سوره مهر نوبت چاپ: سوم- ۱۳۹۷؛ صفحه الّلهُم‌صَلِ علی‌مُحمّد و آل‌مُحمّد ‌و‌عَجّل‌فرجهم 🥀🕊 @beytolahzanQuran @qarqaat_rooz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 صفحه 165 سوره مبارکه اعراف 📖 ♦️ ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید. @beytolahzanQuran @qaraat_rooz
Page165.mp3
340.4K
🎧 صوت صفحه 165 قرآن کریم 📖 سوره ی مبارکه اعراف ♦️ ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید. @beytolahzanQuran @qaraat_rooz
صفحه 165 سوره ی مبارکه اعراف 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 به‌ نام‌ خداوند هستی‌ بخش‌ مهربان 121 - گفتند: ‌ما ‌به‌ پروردگار عالمیان‌ ایمان‌ آوردیم‌ 122 - پروردگار موسی‌ و هارون‌ 123 - فرعون‌ ‌گفت‌: پیش‌ ‌از‌ ‌آن‌ ‌که‌ ‌به‌ ‌شما‌ رخصت‌ دهم‌ ‌به‌ ‌او‌ ایمان‌ آوردید!! حتما ‌این‌ توطئه‌ای‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌در‌ شهر ‌به‌ راه‌ انداخته‌اید ‌تا‌ ساکنانش‌ ‌را‌ ‌از‌ ‌آن‌ بیرون‌ کنید، ‌پس‌ ‌به‌ زودی‌ خواهید دانست‌ 124 - حتما، و یقینا دست‌ها و پاهایتان‌ ‌را‌ چپ‌ و راست‌ قطع‌ می‌کنم‌، آن‌گاه‌ ‌شما‌ ‌را‌ جملگی‌ ‌به‌ دار می‌زنم‌ 125 - گفتند: [‌هر‌ چه‌ می‌خواهی‌ بکن‌] ‌ما ‌به‌ سوی‌ پروردگارمان‌ باز می‌گردیم‌ 126 - و تو ‌از‌ ‌ما انتقام‌ نمی‌گیری‌ مگر ‌برای‌ ‌این‌ ‌که‌ ‌ما ‌به‌ آیات‌ پروردگارمان‌‌-‌ وقتی‌ ‌برای‌ ‌ما آمد‌-‌ ایمان‌ آوردیم‌ بار الها! ‌بر‌ ‌ما صبوری‌ ببار و مسلمانمان‌ بمیران‌ 127 - سران‌ قوم‌ فرعون‌ گفتند: آیا موسی‌ و قوم‌ ‌او‌ ‌را‌ وا می‌گذاری‌ ‌که‌ ‌در‌ زمین‌ فساد کنند و تو و خدایانت‌ ‌را‌ واگذارد! ‌گفت‌: ‌به‌ زودی‌ پسرانشان‌ ‌را‌ می‌کشیم‌ و زنانشان‌ ‌را‌ زنده‌ می‌گذاریم‌ ‌که‌ بی‌تردید ‌ما ‌بر‌ آنان‌ تسلط داریم‌ 128 - موسی‌ ‌به‌ قوم‌ ‌خود‌ ‌گفت‌: ‌از‌ خداوند مدد بجویید و استقامت‌ ورزید ‌که‌ زمین‌ ‌از‌ ‌آن‌ خداست‌، ‌آن‌ ‌را‌ ‌به‌ ‌هر‌ کس‌ ‌از‌ بندگانش‌ ‌که‌ بخواهد ‌به‌ ارث‌ می‌دهد، و فرجام‌ [نیکو] ‌از‌ ‌آن‌ پرهیزکاران‌ ‌است‌ 129 - گفتند: پیش‌ ‌از‌ ‌آن‌ ‌که‌ سوی‌ ‌ما بیایی‌ و ‌بعد‌ ‌از‌ ‌آن‌ ‌که‌ آمدی‌ همواره‌ آزار شده‌ایم‌ [موسی‌] ‌گفت‌: امید ‌است‌ پروردگارتان‌ دشمن‌ ‌شما‌ ‌را‌ هلاک‌ کند و ‌شما‌ ‌را‌ ‌در‌ [‌این‌] سرزمین‌ جانشین‌ [آنان‌] گرداند ‌تا‌ ببیند چگونه‌ عمل‌ می‌کنید 130 - و ‌به‌ راستی‌ فرعونیان‌ ‌را‌ ‌به‌ خشکسالی‌ و کاهش‌ محصولات‌ دچار کردیم‌ ‌تا‌ ‌به‌ ‌خود‌ آیند 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 @beytolahzanQuran @qaraat_rooz
قرائت صفحه 165 سوره مبارکه اعراف تقدیم به 💖 🌷 شهید سید مجتبی هاشمی🌷 ✍️ عنوان خاطره : ایثار همه جانبه سید از همه چیزش در راه انقلاب گذشت. خانه ای داشتیم به وسعت هزار متر مربع، با چندین واحد مسکونی دیگر. همه را فروخت و پول آن را خرج جبهه کرد و کوچک ترین چشم داشتی هم از کسی نداشت. همیشه می گفت: از این کمکهایی که من می کنم، حتی بعد از مرگم هم سخنی به میان نیاور. وقتی سید به شهادت رسید، چند میلیون قرض بالا آورده بود. یک روز رفتم در مغازه بقالی محل قند بگیرم. آقا اسماعیل با تعجب پرسید: یعنی واقعا شما در منزل تان قند ندارید؟ گفتم: قند نداشتن که تعجب ندارد. گفت: آخر سید با من تماس گرفت و مقدار زیادی قند و شکر سفارش داد که بفرستم جبهه. راوی: فریده قاضی؛ همسر شهید کتاب آقا مجتبی؛ خاطراتی از شهید سید مجتبی هاشمی، نویسنده: محمد عامری، ناشر: تقدیر، نوبت چاپ: دوم- تابستان ۱۳۹۶؛ صفحه 16 الّلهُم‌صَلِ علی‌مُحمّد و آل‌مُحمّد ‌و‌عَجّل‌فرجهم 🥀🕊 @beytolahzanQuran @qaraat_rooz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 صفحه 166 سوره مبارکه اعراف 📖 ♦️ ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید. @beytolahzanQuran @qaraat_rooz
Page166.mp3
309.8K
🎧 صوت صفحه 166 قرآن کریم 📖 سوره ی مبارکه اعراف ♦️ ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید. @beytolahzanQuran @qaraat_rooz
صفحه 166 سوره ی مبارکه اعراف 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 به‌ نام‌ خداوند هستی‌ بخش‌ مهربان 131 - و چون‌ ناز و نعمت‌ ‌به‌ ‌آنها‌ می‌رسید می‌گفتند: ‌این‌ حق‌ ماست‌، و چون‌ گزندی‌ ‌به‌ ‌ایشان‌ می‌رسید، ‌به‌ موسی‌ و پیروان‌ ‌او‌ فال‌ بد می‌زدند آگاه‌ باش‌ ‌که‌ بخت‌ بد ‌آنها‌ نزد خداست‌ ولی‌ اکثرشان‌ نمی‌فهمند 132 - و گفتند: هرگاه‌ ‌که‌ معجزه‌ای‌ ‌برای‌ ‌ما بیاوری‌ ‌که‌ ‌به‌ وسیله ‌آن‌ سحرمان‌ کنی‌ ‌ما ‌به‌ تو ایمان‌ نخواهیم‌ آورد 133 - ‌پس‌ طوفان‌ و ملخ‌ و شپش‌ و وزغ‌ها و خون‌ ‌را‌ ‌که‌ معجزاتی‌ ‌از‌ ‌هم‌ جدا بودند برایشان‌ فرستادیم‌، باز ‌هم‌ سرکشی‌ کردند و قومی‌ بزهکار بودند 134 - و چون‌ بلا ‌بر‌ ‌آنها‌ واقع‌ شد، گفتند: ای‌ موسی‌! پروردگار خویش‌ ‌را‌ بدان‌ عهدی‌ ‌که‌ ‌با‌ تو دارد ‌برای‌ ‌ما بخوان‌ ‌که‌: ‌اگر‌ عذاب‌ ‌را‌ ‌از‌ ‌ما برداری‌ قطعا ‌به‌ تو ایمان‌ می‌آوریم‌ و حتما بنی‌ اسرائیل‌ ‌را‌ ‌با‌ تو می‌فرستیم‌ 135 - اما هنگامی‌ ‌که‌ عذاب‌ ‌را‌ ‌تا‌ موعدی‌ ‌که‌ آنان‌ ‌به‌ ‌آن‌ می‌رسیدند ‌از‌ ‌آنها‌ برمی‌داشتیم‌، باز ‌هم‌ پیمان‌ ‌خود‌ می‌شکستند 136 - ‌ما ‌هم‌ سر انجام‌ ‌از‌ آنان‌ انتقام‌ گرفتیم‌ و ‌در‌ دریا غرقشان‌ ساختیم‌، چرا ‌که‌ آیات‌ ‌ما ‌را‌ تکذیب‌ کردند و ‌از‌ ‌آن‌ غفلت‌ می‌ورزیدند 137 - و ‌به‌ ‌آن‌ گروهی‌ ‌که‌ تضعیف‌ می‌شدند، مشرق‌ها و مغرب‌های‌ [‌آن‌] سرزمین‌ ‌را‌ ‌که‌ برکت‌ داده‌ بودیم‌ واگذاشتیم‌ و وعده‌ی‌ نیک‌ پروردگار تو ‌در‌ حق‌ بنی‌ اسرائیل‌، ‌به‌ پاس‌ صبوریشان‌ تحقق‌ یافت‌ و آنچه‌ ‌را‌ ‌که‌ فرعون‌ و قوم‌ ‌او‌ می‌ساختند و آنچه‌ ‌را‌ ‌که‌ ‌بر‌ می‌افراشتند ویران‌ کردیم‌ 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 @beytolahzanQuran @qaraat_rooz