eitaa logo
بنیاد قم‌پژوهی
418 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
71 ویدیو
24 فایل
💠 کانال رسمی بنیاد قم‌پژوهی 🔸تاسیس: ۱۳۸۹ 🔹ارتباط با مدیر کانال: @ghompajoohi https://www.instagram.com/qompajoohi ♦️نشانی: قم: خیابان دورشهر - میدان رسالت - دانشگاه طلوع مهر - بنیاد قم‌پژوهی 🔹تلفکس: 02537831421
مشاهده در ایتا
دانلود
جلسه این هفته بنیاد قم‌پژوهی (نشست ۵۰۵) موضوع: انواع آجرهای سنتی قم نحوه ساخت و پُخت در گذشته و امروز و تفاوت آن‌ها با حضور: - استاد رضا عزتی‌پور، معمار سنتی ↙️ زمان: سه‌شنبه۱۴۰۲/۱۲/۱۵، ساعت ۱۹ ↙️ مکان: میدان رسالت - دانشگاه طلوع مهر شرکت برای عموم علاقه‌مندان آزاد است. تلگرام | ایتا | سایت
آشنایی و معرفی ششمین اثر تاریخی (باستانی) قم قلعه زاربلاغ (ساری بلاغ)، نیایشگاه مادی قلعه زاربلاغ مربوط به دوره مادی است و در شهرستان قم، بخش مرکزی، جاده تهران، گردنه علی‌آباد واقع شده است. این اثر در تاریخ ۵ آذر ۱۳۸۰ با شماره ثبت ۴۳۷۳ به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. "قلعه زار بلاغ در مجاورت جاده تهران – قم، گردنه علی آباد ۵۰۰ متری تقاطع اتوبان وجاده قدیم ۲۰۰ متری سمت چپ جاده قدیم واقع شده است." براساس گونه‌شناسی سفال،  که نزدیک به یک صد قطعه گردآوری شده و مقایسه با لایۀ دوم "نوشیجان تپه" و لایۀ دوم "گودین تپه" می‌توان چنین نتیجه گرفت که بنای زار بلاغ متعلق به دورۀ مادها است و بر پایۀ شباهت‌های نزدیک، معماری زار بلاغ به معبد نوشیجان، در برداشت‌های اولیه شاید بشود این اثر را هم از نوع بناهای مذهبی به حساب آورد. گزارشات تکمیلی را در کانال "قم‌گشت" ببینید. اطلاعات و منابع قابل دسترسی در حوزه "تاریخ فرهنگ و طبیعت" را به نشانی ادمین بفرستید. https://t.me/Qomghasht
💢 خاطرات زمستانی: سنت‌ها و زندگی روزمره مردم قم (۴) دکتر محسن اسماعیلی در مدرسه نیز زمانی با سرما دست و پنجه نرم می‌کردیم تا بخاری نفتی روشن شود و اندک اندک هوا را گرم کند. برخی از معلمان برای گرم کردن بچه‌ها آن ها را در پشت میزهایشان وادار به حرکات ورزشی ساده می‌کردند. دست‌ها را به هم می‌ساییدیم. بالا و پایین می‌بردیم. به چپ و راست خم می‌شدیم تا اندکی یخمان آب شود. بعضی از بچه‌ها از شدت سرما چنان می‌لرزیدند که معلمان آنان را نزدیک بخاری می‌نشاندند تا کمی گرم شوند. در نواحی‌ای مانند قم، بخاری‌ها اول دی به کار انداخته می‌شدند و اوایل اسفند جمع‌آوری می‌شدند. سردی زودرس پاییز تاثیری بر دیر و زود روشن کردن آن نداشت. هرچند بعضی از مدیران دلسوز خیلی به بخش نامه‌های اداری توجه نمی‌کردند و اگر هوا در آذرماه رو به سردی می رفت بخاری‌ها را روشن می‌کردند. خدمتگزار مدرسه کار نفت‌گیری بخاری‌ها را انجام می داد. او شیر نفت را باز می‌کرد تا نفت قطره قطره از طریق لوله باریکی به داخل بخاری رود. سپس پارچه یا پنبه آغشته به نفتی را که به نوک میله درازی بسته شده بود، روشن می‌کرد و یا کاغذی را لوله می‌کرد و در نفت می‌زد و با کبریت یا فندکی آن را روشن می‌کرد و در لوله بخاری می‌انداخت. بدین وسیله بخاری را روشن می‌کرد و پس از تنظیم مقدار نفت به کلاس دیگر می‌رفت. گاه اتفاق می‌افتاد که خود به خود یا دستکاری و شیطنت بچه‌ها جریان نفت زیاد می‌شد، در این هنگام بدنه بخاری گداخته و سرخ می‌شد و صدای صفیری از آن برمی‌خاست. در این مواقع بچه‌ها از ترس از کلاس خارج می‌شدند و خدمتگزار را صدا می‌کردند و او با احتیاط به بخاری نزدیک می‌شد و شیر نفت را می بست و برای احتیاط مخزن نفت را از بخاری دور می‌کرد. این کار با تهدید خاموش کردن بخاری همراه بود. اغلب در این مواقع یا روزهای سرد جیره نفت زودتر تمام می‌شد و خدمتگزار از پر کردن مجدد مخزن ابا می‌کرد مگر این‌که مدیر یا معاون دستور دهد یا رابطه خدمتگزار با معلم آن کلاس صمیمانه بود. به هر حال این بخاری‌ها با تمام نواقصی که داشتند قوافل دل و دانش را از میان زمستان سرد عبور می‌دادند و به بهار می‌رساندند. در روزهای سرد و بارانی کم‌تر به حیاط می‌رفتیم و در سالن یا کلاس می‌ماندیم. ولی برف چیز دیگری بود. با شوق به استقبالش می‌رفتیم و خود را در آغوشش می‌افکندیم. سرسره بازی و برف‌بازی می‌کردیم. با گلوله‌های برفی به سر و صورت یکدیگر می‌زدیم یا یکدیگر را روی برف می‌خواباندیم. این کار در کوچه و خیابان نیز تکرار می‌شد. برف که می‌بارید شادی از چپ و راست با جامه سپید فرو می‌بارید. مدرسه تعطیل می‌شد. زیر کرسی می‌نشستیم و باریدن آرام یا تند برف را نظاره می‌کردیم. به کمک والدین یا اقوام می‌رفتیم تا برف بام‌ها را در کوچه یا حیاط خانه بریزیم و سپس به کوچه منتقل کنیم. برف شیره بخوریم یا از برف‌ها پشته و سرسره و آدم‌ برفی بسازیم و تنگاه که دست و گوش و بینی و پاهای‌مان کرخت شد، به زیر کرسی باز گردیم و با خوردن چای داغی گرما را به زندگی باز گردانیم. معمولا در چنین روزهایی به خانه اقوام می‌رفتیم یا آنان به دیدارمان می‌آمدند. از هر دری سخنی و پذیرایی شلغمی، لبویی و دیگر هیچ. کرسی و سخن برای گرم کردن زندگی چیزی کم نداشتند. ۱۴۰۲/۱۲/۱۳ تلگرام | ایتا | سایت
💢 تاریخچه محله کوچه نو (ادامه) سیّاره در دوران کودکی من اهالی در محله  جلساتی داشتند  که به آن سیاره می گفتند. سیاره در پنجشنبه شب‌ها (شب‌های جمعه) یکی دو ساعت بعد از نماز مغرب و عشا تشکیل می‌شد و تا آخر شب ادامه پیدا می‌کرد. سیاره هر هفته به صورت گردشی در خانه یکی از اهل محل برقرار می‌شد. در آن روز صاحب مجلس ، خانه را آب و جارو می‌کرد و چراغ‌های منزل را روشن می گذاشت تا خانه صفای بیشتری پیدا کند. خانه‌ها هم به اصطلاح امروز سنتی و از خشت و آجر و گچ‌ بود. بوی نم ناشی از آب‌پاچی بر روی آجرهای کف حیاط و پایین دیوارهای آجری را  که در هوا منتشر می‌شد هنوز در مشامم حس می‌کنم . موضوع جلسه بیان مسائل شرعی بود. چون بیشتر محله یا بی‌سواد بودند یا سواد کافی برای خواندن و نوشتن نداشتند ، به اصطلاح  حمد و سوره‌اشان را در همین جلسات درست می‌کردند. بسته  به ایام وفات گاهی روضه مختصری هم خوانده می‌شد.  مرحومان آشیخ غلامعلی و آشیخ هادی فقیهی که با تک‌تک اهل محل آشنا بودند، اداره جلسه و رفع اشکال و حل مسائل شرعی را به عهده داشتند. چهره نحیف و آرام  هر دو را هم در  خاطر دارم. مردمانی صاف و بی‌آلایش که انصافا و به معنای واقعی روحانی بودند. پذیرایی بیشتر با چایی قند پهلو بود. بعد از اتمام جلسه اهل محل به گفت‌وگوهای مختلف می‌پرداختند و از هردری سخن می‌گفتند. تا رسیدن به اواخر شب به‌تدریج هر کسی سبکبار روانه خانه خود می‌شد. به‌راستی مجالس با صفایی بود. مرحوم حاج سیدمحمد برقعی فرزند آیت‌الله سید علی‌اکبر برقعی و صاحب انتشارات قدیمی نوین که در دهه سی در محله ما سکونت داشت به من‌ گفت منشی جلسات سیاره بوده است. پدرم گفت که از دوران کودکی‌اش جلسات سیاره داشته‌اند. این گفته‌ها نشان می‌دهد که سابقه این جلسات باید خیلی قدیمی باشد. جلسات سیاره حدودا تا اوایل انقلاب تداوم داشت و بعد از آن برای همیشه متروک شد. امروز با حاج محمود محسن‌زاده صحبت سیاره و صفای آن روزگاران شد. گفت هر موقع به محل می‌روم گریه‌ام می‌گیرد. "انگار خاکِ قبرَسّون توش پاچیدن". کنایه از  این که محل سوت و کور و مرده شده است. عجیب همین احساس را هم من دارم. از خودم می‌پرسم  چرا صفای آن روزگاران از دست رفته است؟ به‌راستی چرا؟ سیدمحسن محسنی ۱۴۰۲/۱۲/۱۳ تلگرام | ایتا | سایت
نشست‌های پژوهشی موزۀ شیعه (4) 🔸ساخت و بانی‌گری مقابر شیعه پیش از رسمی‌شدن مذهب تشیع در ایران: مطالعۀ آثار خاندان صفی در قم 🔹ریحانه رحیم‌زاده برزکی کارشناسی ارشد مطالعات معماری ایران از دانشگاه تهران 🗓تاریخ و محل برگزاری: چهارشنبه 16 اسفند 1402 هـ ش. ساعت 14 تا 15 تهران، خیابان انقلاب، خیابان قدس، خیابان پورسینا، پلاک 13 مؤسسۀ باستان‌شناسی دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران @shia_museum
آشنایی و معرفی پنجمین اثر تاریخی (باستانی) قم تپه تاریخی صرم تپه صرم مربوط به هزاره اول قبل از میلاد  و در شرق شهرستان قم، از توابع بخش کهک  میان روستاهای صرم و خورآباد واقع شده است. این اثر در تاریخ ۲۹ تیر ۱۳۷۸ با شمارهٔ ثبت ۲۳۴۴ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. برای کسب اطلاعات بیشتر در خصوص تپه باستانی صرم و سایر اماکن تاریخی و فرهنگی قم به کانال قم گشت بپیوندید. https://t.me/Qomghasht
💢 رجال قم ابوالفضل وکیلی قمی صاحب کتاب شعری به نام فروغ شعر" که انتشارات یاسین آن را احتمالا در اوایل دهه هفتاد منتشر کرده است. مقدمه کتاب و فهرست آثار وی و شعری درباره قم مندرج در همان کتاب جهت معرفت به احوال او منتشر می‌شود. از آثار جالب توجه او "قفقازیه و مجاهدین ایران - جنگ‌های ایران و روس و غلام یحیی و پیشه‌وری" است که انتشارات ناصر خسرو و موسسه عطایی آن را منتشر کرده است. نکته جالب این که از نام جعلی آذربایجان در اطلاق بر سرزمین‌های شمالی رود ارس که موجب خدشه‌دار شدن تمامیت ارضی ایران است استفاده نکرده است. و جنگ‌های ایران و روس را برخلاف عده‌ای مغرض (که آن را جنگ آذربایجان و روس گفته‌اند) طبق واقعیت‌های مسلم تاریخی به‌درستی جنگ ایران و روس نامیده است. قمی‌های اصیل مردمانی میهن دوست‌اند. سیدمحسن محسنی ۱۴۰۲/۱۲/۱۴ تلگرام | ایتا | سایت
💢 نامه حضرت آیت‌الله مرعشی نجفی به محمدباقر متولی باشی به هنگام بیماری در تهران (۱۳۱۷ش) پی‌نوشت: محمدباقر حسینی متولی‌باشی و فرزندانش حسین مشهور به سالار التولیه و ابوالفضل مشهور به مصباح التولیه سال‌های سال گرفتار بیماری اعصاب، چاقی و درد پا بودند؛ به طوری که او از سال ۱۳۱۰ تا سال ۱۳۱۹ خانه نشین شده بود. به نظر می‌رسد ازدواج خاندانی به مدت چهار صد سال یکی از عوامل بروز این گونه بیماری‌ها در این خاندان بود؛ چنان‌که بررسی‌ها نشان می‌دهد او با همسرش سکینه خانم مشهور به حاجیه خانم دختر سیدمحمد ناظم التولیه پسر سیدحسین متولی‌باشی عموزاده بودند، یا این‌که همسر علی‌اصغر خان دربانی نماینده قم در مجلس شورای ملی خواهر متولی‌باشی بود. از همه مهم‌تر آن‌که به دلیل حاکمیت این ایده در این خاندان، ابوالفضل تولیت به امید فرزندآوری دو بار با دو خواهر (فاطمه و بتول خانم دختران ابوالحسن ناصرالتولیه یا میرزایی) که به لحاظ نسبی دختر عمو و دختر خاله بودند ازدواج کرد. شایان ذکر است همسر سوم ابوالفضل تولیت طاهره خانم متولد ۱۳۲۰ ش‌ از خاندان فرخ خان غفاری کاشانی بود. بنمایه: مرکز اسناد آستان مقدس فاطمی دکتر احمد جمراسی ۱۴۰۲/۱۲/۱۵ تلگرام | ایتا | سایت
آشنایی و معرفی هفتمین اثر تاریخی (باستانی) قم چاله‌غار وشنوه (چال‌غار - چهار غار) مجموعه معادن مس چاله غار وشنوه، مربوط به هزاره (۸۰۰ سال) قبل از میلاد  و در شهرستان قم، بخش کهک، دهستان فردو، کوه‌های جنوبی روستای وشنوه واقع شده است. این اثر در تاریخ ۲۵ آبان ۱۳۸۷ با شمارهٔ ثبت ۲۳۶۴۹ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. این غارها طبیعی نیست، دستکند(حفاری بادست) یا باقیمانده چاله‌های معادن است. عکس‌های منتشره پیرامون این غار که دارای استلاگتیت و استلاگمیت و نور پردازی است، جعلی بوده و ربطی به این غار ندارد. در ادامه گزارش‌ها و عکس‌هایی که ادمین کانال گرفته منتشر می‌شود. در این منطقه ۲۱ معدن قدیمی با تونل‌های متعدد و همچنین آثار کوره‌های ذوب مس به همراه قطعات متعددی آثار فلزی کشف شده که به میراث فرهنگی قم منتقل شده است. کاوش‌های این منطقه را دکتر وایز گبر آلمانی و دکتر مومن‌زاده در سال ۱۹۶۹م انجام داده‌اند. مطابق آخرین مقاله تحقیقی درج شده در سایت qoqnus.com و مطابق آثار کشف شده (مقاله در ادامه گزارشات منتشر شده) این معادن علاوه بر استخراج مس و ذوب فلزات، جایگاه "نیایشگاهی و مکان مقدس" هم داشته است. گزارشات تکمیلی را در کانال "قم گشت" ببینید. اطلاعات و منابع قابل دسترس در حوزه "تاریخ، فرهنگ و طبیعت" قم را به نشانی ادمین کانال بفرستید. https://t.me/Qomghasht
💢 به کارگیری خونه برای آشیانه حیوانات در گویش قمی یکی از مختصات گویش قمی استفاده از واژه "خونه / خانه" به جای آشیانه یا لانه برای حیوانات است. قمی‌ها در ترکیبات اضافی زیر مضاف را بدون کسره به مضاف الیه اضافه می‌کنند. ممکن است چنین استفاده‌ای منحصر به قم نباشد. چند نمونه ذکر می کنیم: خونه مار / خونه - مار خونه گنجیش/ گنجیشک/ گنجشک خونه زنبور خونه موش خونه خرگوش شتر خون/ شتر خونه/ شترخانه/ خانه شتر شاغال خون/ شاغال خونه/ شغال خانه/ خانه شغال سیدمحسن محسنی ۱۴۰۲/۱۲/۱۵ تلگرام | ایتا | سایت
جلسه این هفته بنیاد قم‌پژوهی (نشست ۵۰۵) موضوع: انواع آجرهای سنتی قم نحوه ساخت و پُخت در گذشته و امروز و تفاوت آن‌ها با حضور: - استاد رضا عزتی‌پور، معمار سنتی ↙️ زمان: سه‌شنبه۱۴۰۲/۱۲/۱۵، ساعت ۱۹ ↙️ مکان: میدان رسالت - دانشگاه طلوع مهر شرکت برای عموم علاقه‌مندان آزاد است. تلگرام | ایتا | سایت
داستان دستان 📆 ۱۶ الی ۱۸ اسفند ۱۴۰۲ ⏰ ۱۵ الی ۲۲ 🏛 میدان ولیعصر، ابتدای کمربندی به سمت ۷۲ تن، خیابان کلهری، خیابان شمس، ۲۰ متری امام حسین، کوچه یکم، درب ِآخر 🆔 @mirase_karime
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📣 بهسازی شش کیلومتر محور بافت تاریخی قم/ضرورت توجه به ظرفیت‌های درون‌زای بافت تاریخی مدیرعامل سازمان بهسازی و زیباسازی اطراف حرم مطهر با اشاره به بهسازی و زیباسازی شش کیلومتر از بافت تاریخی، گفت: این اقدام در بهبود ظرفیت‌های گردشگری و افزایش ماندگاری زائران در قم مؤثر است. متن کامل : https://www.qom.ir/KEP1B 📌ویدئو مرتبط است به اهم فعالیت‌های شهرداری قم در بهسازی محورهای تاریخی و فرهنگی 🆔 @shahrdari_qom
💢 تصویری از ورود اولین اتومبیل به شهر قم در سال ١٢٨۵ش در این عکس که در سفرنامۀ "کلود آنه"، نویسنده و روزنامه‌نگار فرانسوی به چاپ رسیده، نمایی از حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه‌س، رودخانۀ قم و یک اتومبیل مرسدس ۴٠ اسب بخار قابل مشاهده است. در بخشی از ترجمۀ فارسی این سفرنامه که با عنوان "گلهای سرخ اصفهان: ایران با اتومبیل: سفرنامه کلودانه" منتشر شده، می‌خوانیم: "... به‌زودی داخل شهر شدیم. ظهر بود که از بازار تنگ قم گذشتیم و ساعتی بعد از ظهر به باغ قشنگ چاپارخانه رسیدیم. درختان انار همه غرق در گل‌های با طراوت سرخ رنگی بود و از همه دل‌انگیزتر کلر نیز با مرسدس انتظار ما را می‌کشید. از قم تا تهران با اتومبیل: پیش از آن هرگز اتومبیلی به قم نرسیده بود. تصمیم گرفتیم قبل از عزیمت، به یادگار این واقعه تاریخی، چند عکس بگیریم و برای این منظور کرانه رودخانه خشك را انتخاب کردیم تا در زمینه آن نمای صحن مقدس نیز زینت بخش عکس یادگاری ما باشد. هر چند ممکن بود این عمل ما از جانب متعصبین شهر نوعی توهین به مقدسات تلقی شود. احمد را با چمدان‌ها در قم گذاشتیم و قرار شد بعد از حرکت ما به تهران عزیمت کند. قول داده بود که بیست و چهار ساعته به تهران خواهد رسید. سپس با اتومبیل رهسپار تهران شدیم ... ." مجید داداش‌نژاد ۱۴۰۲/۱۲/۱۶ تلگرام | ایتا | سایت