eitaa logo
بنیاد قم‌پژوهی
556 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
91 ویدیو
33 فایل
💠 کانال رسمی بنیاد قم‌پژوهی 🔸تاسیس: ۱۳۸۹ 🔹ارتباط با مدیر کانال: @qompajoohi https://www.instagram.com/qompajoohi ♦️نشانی: قم: خیابان دورشهر - میدان رسالت - دانشگاه طلوع مهر - بنیاد قم‌پژوهی 🔹تلفکس: 02537831421
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 کهنه‌‌مانده‌ها خانه شالچی در کوچه‌نو سیدمحسن محسنی ۱۴۰۳/۰۹/۶ تلگرام | ایتا | سایت
بنیاد قم‌پژوهی
💢 کهنه‌‌مانده‌ها خانه شالچی در کوچه‌نو این تصاویر بازمانده خانه مرحوم شالچی در محله ما کوچه نو را نشان می‌دهد. خانه اجدادی ما در کوچه مجاور این خانه بود. مرحوم شالچی که اصالتا آذربایجانی بود به اتفاق همسرش در این خانه زندگی می‌کردند. بسیار آرام و مبادی به آداب بودند. یکی از فرزندان ایشان در اوایل انقلاب مدتی شهردار قم بود و یکی دیگر در اداره منابع طبیعی قم اشتغال داشت. مرحوم شالچی از بازاریان قدیمی بود و شنیدم که با مرحوم امام خمینی آشنا بودند و گویا معاشرت هم داشتند. وی پدر همسر مرحوم حاج حسن کوچک‌زاده مداح مشهور و اخیر فرزند حاج علی کوچک‌زاده مشهور به حاج علی قناد از ملازمان آیت‌الله بروجردی بود که در اول گذر خان قنادی دارند و قدیمی‌ترین قنادی قم با قدمتی در حدود یک‌صد سال محسوب می‌شود. مرحوم حاج حسن کوچک‌زاده از دوستان پدرم بود و من با دو تن از فرزندانش در دوران مدرسه هم کلاس بودم. آقای علی کوچک‌زاده فرزند اخیر که از علاقه من به کتاب اطلاع داشت در حدود سال ۱۳۶۴ از من دعوت کرد که از کتابخانه پدرش بازدید کنم و من هنگام مشاهده کتابخانه کوچک آن مرحوم دو جلد کتاب کهنه نظرم را جلب کرد. در دو نوبت آن دو کتاب را به عاریت گرفتم و به خانه بردم. معلوم شد که دو نسخه خطی با رقم شیخ حسین مفلس (شیخ ارده شیره ) است. من آن موقع به صرافت نبودم که از آن دو تصویربرداری کنم. ، اما مشخصات آن‌ها را در حد توان و دانشم به نحو تقریبا مفصل برداشت کردم. شهید احمد سپهر که اگر می‌ماند از نوابغ می‌شد و با وی در علاقه به علم و ادب اشتراک داشتم و البته باید در باره او در جای دیگر بنویسم به کمک آمد و مقدمه یکی از آن‌ها را به طور کامل با دست خط زیبای خود نوشت و یک رباعی رنگ پریده را هم به‌سختی با هم خواندیم و او نوشت که هر دو را دارم. شیخ ارده شیره را از روی کتابشناسی آثار مربوط به قم نوشته دکتر مدرسی طباطبایی از قبل می‌شناختم. یکی از نسخه‌ها تذکره مانند و دیگری حاوی اشعار به‌خصوص در مدح ائمه اطهار بود. جالب اینکه کوتاهی بعد در کتابخانه آستانه مقدسه تذکره آتشکده از آذر بیگدلی فکر کنم چاپ هندوستان را نگاه می‌کردم. شگفت اینکه مقدمه تذکره خطی مزبور با آن یکی بود. با این تفاوت که در نسخه نام نویسنده حذف شده بود. و شگفت‌تر اینکه در نسخه دو غزل از امام خمینی با عنوان "از آقا روح الله خمینی متخلص به هندی" مربوط به ایام جوانی ایشان وجود داشت. آن موقع فقط خواص اطلاع داشتند که امام خمینی شعر هم می‌سراید تا زمانی که شعر ایشان با این مطلع درآمد: "من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم/ چشم بیمار تو را دیدم و بیمار شدم". مصلحت دانستم که موضوع را مسکوت بگذارم. در اواسط دهه هشتاد طی ملاقاتی که با حاج آقا حاضری از همکاران موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی داشتم این واقعه را به ایشان گفتم. قرار شد یکی از غزل‌ها به رویت همسر امام برسد. یکی از غزل ها با مطلع "شتاب این همه بر قتل ما مکن خوش نیست/ به عاشقان جگر خون جفا مکن خوش نیست" به رویت همسر امام رسید و ایشان سرودن اشعار مزبور از لسان امام را تایید کردند یا حداقل رد نکردند. (نقل به مضمون) در اواسط دهه نود قصد کردم که اشعار را که در دیوان ایشان نیست نشر دهم. به جهت رعایت احتیاط متنی مفصل و ناروشمند برای موسسه نشر آثار امام به واسطه جناب آقای هادی ربانی فرستادم. دو تن از کارشناسان آن را بررسی کردند. یکی متن را نپسندید و دیگری آن را پسندید. موسسه طی نامه مکتوب اجازه نشر را داد و پیشنهاد کرد که در یکی از مجلات پرشماره چاپ کند اما این اتفاق تا کنون نیفتاده است. همان زمان ها آقای علی کوچک‌زاده گفت که نسخه ها متعلق به پدر بزرگش مرحوم شالچی و به خط او است. اما رقم نسخه‌ها نشان می‌داد که از خود شیخ حسین مفلس است. نسخه‌ها به دو خط متفاوت بود. تذکره به خط نازیبای نستعلیق و مجموعه اشعار به خط تقریبا خوش نستعلیق و بر روی کاغذ شطرنجی بود. من حدس زدم که نازیبا متعلق به شیخ حسین است و دیگری شاید به خط مرحوم شالچی باشد که از روی نسخه خود شیخ ارده شیره کتابت کرده است. من با توجه به فهرستی که دکتر مدرسی طباطبایی از آثار مفلس قمی به دست داده بود این دو نسخه را بر دو تای از آن‌ها تطبیق دادم. در میانه‌های دهه نود مجدد با آقای علی کوچک‌زاده تماس گرفتم تا ببینم نسخه‌ها موجود است گفتند که از کتابخانه خارج شده است. این را هم بگویم که مرحوم شالچی به نقل نوه‌اشان با زبان فرانسه آشنا بود و اینکه خانه‌اش را برای توسعه مسجد کوچک کوچه‌نو در مجاورش در حدود سه دهه پیش نیکوکاران خریدند. من هر موقع از روبه‌روی خانه سابق مرحوم شالچی رد می‌شوم حکایت فوق به‌سرعت از برابرم می‌گذرد. امروز تصمیم گرفتم آن را با شما به اشتراک بگذارم. مفصلش را به بعد موکول می‌کنم. سیدمحسن محسنی ۱۴۰۳/۰۹/۶ تلگرام | ایتا | سایت