💢 یک قرن قالی قم (۶)
اگرچه مقیاسهای ارائه شده – در جدول ۱ تعداد دار قالی و در جدول ۲ تعداد قالیبافان - امکان مقایسه را محدود میکند، ولی تعداد دارهای قالی درسال ۱۳۱۹ - که هزار دار قالی بوده - در مقایسه با آمار ارائه شده در سال ۱۳۴۵ که هفت هزار دار قالی بوده رشد قابل توجهی را نشان میدهد:
"صنعت فرش در قم از چهل سال پیش آغاز شد؛ به طوریکه در سایه کوشش و مجاهدت بافندگان فرش قمی با بهترین فرشها از حیث ظرافت و خوش نقشی و دوام رقابت میکند و همین امر باعث شده «تك باف»ها در شهر و روستا زیاد شوند و هر کس به اقتضای سرمایه خود کارگاه کوچکی دایر نماید و رقم هفت هزار دستگاه که قبلاً به آن اشاره شد اکثراً به وسیله همین تكبافان اداره میگردد؛ به طوریکه در بین بافندگان از اطفال خردسال تا زن کهنسال هفتاد ساله دیده میشود."
(غفاری ۱۳۴۷)
این تعداد و این میزان رشد اهمیت پرداختن به موضوع قالی دستباف در قم را توجیه میکند.
همچنین مشاغل مستقیم زیادی همچون دارکش، طراح و نقشهکش، تامین کننده (وارد کننده) و تولیدکننده پشم و ابریشم وچله، رنگرز (اعم از صنعتی و سنتی)، خامهفروش، چلهدوان، قالیباف، تولیدکننده (به عنوان کارگردان و تهیه کننده قالی)، رفوکار و ترمیم کار، دستگاهی (تنظیم کننده ابعاد قالی پس از بافت)، شستشو کننده حرفهای قالیهای نو بافته، بازرگان صادرکننده قالی، شاگردها و پادوهایشان و نیز مشاغل غیر مستقیم مانند سازندگان دار (دستگاه بافت قالی اعم از فلزی یا چوبی)، قیچی، شانه، چاقو، دفّه، تیره و نیره، دیلم و وسایل چلهدوانی و...، دامدار که پشم گوسفندانش تامین کننده پشم و کرک (خامه) قالی است، حلاج و پنبهریس و نختاب (برای تهیه چله)، پشمریس و نختاب (برای تهیه کرک وخامه)، باغدار پرورش دهنده کرم ابریشم و تهیه کننده ابریشم خام، پیله کش، لاگیر، تابنده یا ورتاب، کلیابکش و بالاخره مشاغل واسطهای در کل این فرایند مثل دلالها و غیره وجود دارد. البته این هم مسئله مهمی است که مشاغل مرتبط با تولید پشم و ابریشم با توجه به ورود پشم وابریشم از کشورهای دیگر بهویژه چین در حال نابودی است و دیگر مشاغل مرتبط با ورود تکنولوژی در مراحل مختلف تولید و اجناس مورد نیاز تولید، از دست دادن بازارهای جهانی و ورود رقبای بزرگ و کوچک در تولید و صادرات قالی در معرض نابودی هستند.
ابوالفضل رنجبر
۱۴۰۳/۰۳/۲۱
#فرش_قم
#بنیاد_قم_پژوهی
تلگرام | ایتا | سایت
💢 یک قرن قالی قم (۴)
وضعیت صادرات قالی و تاثیر آن بر قالی قم از منظر اقتصادی قالی از اقلام صادراتی کشور محسوب میشود؛ به گونهای که از نظر صادرات پس از نفت رتبه دوم را داشته است: "فرش از ديدگاه اقتصادی برای صادرات از ايران به ساير کشورها حائز اهمیت بوده است، اما در سالهای اخیر با نزول قابل توجهی در صادرات همراه بوده است؛ به طوري كه ارزش مالی صادرات فرش در قبل از انقلاب مربوط به سال 1359، به ارزش 119.1 میلیون دلار و در سال 1354، 105.6 میلیون دلار بوده است. این رقم در سال 1358 به 408.9 میلیون دلار و در سال 1359 به 425.1 میلیون دلار میرسد. اگر چه که در دوران جنگ تحمیلی نیز صادرات فرش کاهش میيابد؛ به طوري كه در سال 1361 صادرات فرش به 67 میلیون دلار میرسد و در انتهای سالهای جنگ مجددا افزايش میيابد و در سال 1368 به 344.7 میلیون دلار میرسد. اين رقم صادراتی در سال 1373 به اوج خود میرسد و به ارزش 2132.9 میلیون دلار افزايش پیدا میکند. بعد از دهه هفتاد است که بازار فرش دستباف مجددا شاهد کاهش صادرات است؛ به طوريی كه اين رقم در سال 1384 به 460.2 میلیون دلار تنزل پیدا میکند."
(مرکز ملی فرش ايران، ورشوی، ۱۳۹۷، ۵)
با این وجود اقدام جدی برای حل این معضل صورت نمیگیرد: "حقیقت این است که در سالهای اخیر برخلاف همه سخنهایی که راجع به تولید و بازرگانی فرش ایران زده میشود، نه کشفیاتی در زمینه فرش به عمل آمده و نه تحقیقات ارزنده ای درباره آن صورت گرفته و نه اصولا برنامهای جامع برای آن تنظیم یافته است، ولی فرش ایران به اعتبار گذشته شکوهمند و درخشان خود راهش را همچنان ادامه میدهد و این "تاریخ آینده" است که قضاوت خواهد کرد چطور این کالای هنری در این فضای شلوغ و رقابتی بازار جهانی فرش که اطرافش را از یک طرف "محورهای تقلید و رقابت های مکارانه" و از طرف دیگر "سیمهای خاردار تحریم" احاطه کرده است هنوز وجود دارد و هنوز فرش را به ایران و ایران را به فرش میشناسند."
(حشمتی رضوی ۱۳۹۸، ده).
در سال های اخیر به دلیل وجود تحریمهای مختلف از سوی جامعه جهانی، گرفتن بازار فرش ایران توسط کشورهای رقیب و عدم توجه جدی دولت در رفع مقررات و قوانینی که سد راه شکوفایی صنعت فرش محسوب میشوند - آنچه از سوی صادقی رئیس اتحادیه قالی دستباف قم با عنوان تحریمهای داخلی از آن یاد می شود - وضعیت صادرات قالی را به مراتب وخیم تر کرده است: "براساس گزارشهای آماری، دهه 1390 حتی به یکی از سنتیترین اقلام صادراتی ایران نیز رحم نکرده است؛ به طوری که آمارها حاکی از آن است که ایران در سال2000، حدود 32 درصد از فروش و عرضه فرش دستباف در بازارهای جهانی را به خود اختصاص داده بود. با این وجود، سهم کشورمان از صادرات فرش دستباف در سال2019 (جدیدترین آمار مستند) به کمتر از ۹ درصد رسیده است. براساس آمارهای گمرک ایران، صادرات فرش ایران از 690 میلیون دلار سال 1378 به 555 میلیون دلار تا سال 1389 رسیده بود که این میزان به 69 میلیون دلار در سال 1398، به 72 میلیون دلار در سال1399 و 30 میلیون دلار در هفت ماهه نخست سالجاری (1400ش) رسیده است. همچنین در همین مدت زمان ارزش وزنی صادرات فرش دستباف نیز از 26 هزار و 300 تن در سال 1378 به 8.3 هزار تن تا سال 1389 رسیده بود که به سه هزار تن در سال 1398 و 3.9 هزار تن در سال1399 و 2.1هزار تن در هفت ماهه نخست امسال رسیده است. همه اینها به این معنی است که صادرات فرش دستباف ایران طی سالهای 1389 تا 1399 بهلحاظ وزنی سقوط 53 درصدی و به لحاظ ارزش دلاری نیز سقوط نزدیک به 87 درصدی را تجربه کرده است."
(فرهیختگان، ۱۴۰۰)
باالتبع فرش قم هم مانند سایر مناطق ایران تحت تأثیر این رکود قرار داشته است. در پژوهشی که با عنوان "ارزیابی اثرات آزاد سازی تجاری بر صنعت فرش دستباف ایران با استفاده از ماتریس تحلیل سیاست نمونه موردی: قم "صورت گرفته آمده است: "با توجه به ویژگیهای ساختاری و تنوع و تخصص های منطقهای گوناگون در خصوص شیوه بافت، طرح و نقشه و رنگآمیزی فرشهای ایران، استان قم به عنوان یکی از عمدهترین مراکز تولید فرش دستبافت در ایران جهت مطالعه حاضر انتخاب شده است. این استان با توجه به پیشینه و خصوصیات ظاهری و ویژگیهای منحصر به فرد بافت خود در حال حاضر فرش دستباف ۶۵ رج چله ابریشمی گل ابریشم کرک را به عنوان فرش برتر تولیدی - صادراتی خود معرفی نموده است لذا ما در این تحقیق برای ارزیابی اثرات آزادسازی تجاری بر صنعت فرش دستباف از دادهها و اطلاعات مربوط به این نوع فرش در سال ۱۳۸۵ استفاده نمودیم.
ابوالفضل رنجبر
۱۴۰۳/۰۷/۱۲
#فرش_قم
#بنیاد_قم_پژوهی
تلگرام | ایتا | سایت
بنیاد قمپژوهی
💢 یک قرن قالی قم (۴) وضعیت صادرات قالی و تاثیر آن بر قالی قم از منظر اقتصادی قالی از اقلام صادراتی
نتایج حاصل از این مطالعه حاکی از آن است که شاخص توان رقابت صادراتی برابر با ۹۳/ است که نشان میدهد فرش دستباف ۶۵ ابریشمی استان قم در شرایط فعلی در بازارهای جهانی دارای توان رقابت است. همچنین شاخص مزیت نسبی براساس هزینه واحد که همان مزیت رقابتی واقعی در شرایط رقابت آزاد) شرایط بعد از پیوستن ایران به( WTO است، برابر با 84/ بوده و این نشان میدهد استان قم در تولید فرش مذکور دارای مزیت نسبی است."
(نجارزاده، رضاقل یو حسینی ۱۳۸۵، ۵۷ - ۵۸)
منابع
1. ورشوی، سمیه. ۱۳۹۷. دولت و حک شدگی ساختار بازار فرش دستباف در دورههای پهلوی و جمهوری اسلامی. دکترا، دانشگاه فردوسی مشهد.
2. فرهیختگان . ۱۴۰۰. دهه سقوط شاخصهای اقتصادی، ۱۱ بهمن.
3. نجارزاده، رضا، مهدیه رضاقلی و حسینی، ۱۳۸۵. «ارزیابی اثرات آزاد سازی تجاری بر صنعت فرش دستباف ایران با استفاده از ماتریس تحلیل سیاست نمونه موردی: قم»، فصلنامه علمی پژوهشی گلجام، انجمن علمی فرش ایران، ش. 8: 57 - 87.
4. حشمتی رضوی فضلالله و آذرپاد حسن، 1384، فرشنامه ایران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
ابوالفضل رنجبر
۱۴۰۳/۰۷/۱۲
#فرش_قم
#بنیاد_قم_پژوهی
تلگرام | ایتا | سایت
💢 یک قرن قالی قم (۵)
بیش از یک صد سال پیش یعنی قبل از جنگ جهانی اول در قم در محلی که در آن زمان سرقبرستان گفته میشد - محل چهارراه بازار فعلی ابتدای خیابان آستانه - و سپس به بازار حراجیها معروف گردید و اکنون هیچ اثری از آن نیست، تعدادی حجره قالیفروشی بود که قالیهای دستباف شهرهای کاشان، اراک، فراهان، مشهد، تبریز، اصفهان و کرمان فروخته میشد. در این دوره هنوز بافت قالی به شیوه شهریباف در قم رواج نیافته بود. تصویر ذیل یادداشت حجره قالیفروشی در آن دوره را نشان میدهد.
در این زمان قالیدستباف ایران به اروپا صادر میگردید. با تحولات جهانی و افزوده شدن آمریکا به بازار قالیدستباف صادر کنندگان قالی که عمدتاً یهودی و در خیابان فیشرآباد (شهید قرنی فعلی) مغازه داشتند خواهان قالیهای بیشتر بودند. یکی از تجار معروف قم به نام ارباب حسین جان اربابی اقدام به تولید قالی در قم میکند و برای این منظور چله دوون و قالیباف از کاشان میآورد و در قم اسکان میدهد. او خانوادههایی را انتخاب میکند که مرد خانواده چلهدوون و زن خانواده قالیباف بودهاند.
"ارباب حسین جان اولین کسی بوده که از کاشان عدهای قالیباف به شهر قم میآورد و اسکان میدهد تا برایش قالی ببافند. بنابراین ابتدا در شهر قم قالیبافی به سبک کاشان، روش کاشان، متد کاشان و با بافندههای کاشانی اجرا میشود؛ چون قم به کاشان نزدیک بوده نقشه و رنگ و تمام مواد و تجهیزات و اقلام مورد نیاز قالیبافی، حتی روش دارکشی قالی و چلهدوونی، طرز ریشه زدن، عِلمه زدن، شانه و قیچی زدن به قالی همه از کاشان بوده است. منتها اساتیدی را که ایشان از کاشان میآورند شروع به آموزش قمیها میکنند. قالیبافها که همه زن بودند به زنان قمی طرز بافتن قالی را یاد میدهند و نقشهکشی، چلهدووانی و دارکشی را که مختص مردان بوده مردان کاشانی ادامه میدهند و به قمیها نیز میآموزند."
(رضا ارمی)
از این زمان که شروع بافت و تولید قالیدستباف به سبک شهریباف در قم است به لحاظ سازمان کار و مناسبات تولید میتوان پنج دوره را از هم متمایز کرد.
ابوالفضل رنجبر
۱۴۰۳/۰۸/۰۶
#فرش_قم
#بنیاد_قم_پژوهی
تلگرام | ایتا | سایت
بنیاد قمپژوهی
💢 یک قرن قالی قم (۵) بیش از یک صد سال پیش یعنی قبل از جنگ جهانی اول در قم در محلی که در آن زمان سرق
حجره فرشفروشی در قم اواخر دوره قاجار
منبع: کانال تلگرامی قمعکس
#فرش_قم
#بنیاد_قم_پژوهی
تلگرام | ایتا | سایت
💢 یک قرن قالی قم (۶)
هنر - صنعت قالیبافی
صنعت در اصطلاح فرهنگ مردم به محصولات و تولیداتی گفته میشود که در آن از تکنولوژیهای نوین برای تولید انبوه، به هر میزان، استفاده شده و برای کسب سود است. اما هنر را کاری دلی میدانند که در تولید آنها به طور محدود از تکنولژیهای ساده و سنتی استفاده میشود و برای سود نیز تولید نمیگردد. در این بین هنرهایی هستند که هم دلی هستند و هم برای سود تولید میشوند؛ یعنی هم صرفه اقتصادی آنها لحاظ میشود و هم تکنولژیهای جدید در خدمت تولید آنها قرار گرفته و متقابلاً تغییراتی در آنها ایجاد کرده است.
هنرهای دستی را به طور کلی میتوان در رده هنر - صنعت قرار داد. طبیعی است که این تعریف طیفی را ایجاد میکند که در یک سوی آن هنر به مفهوم ناب آن و در سوی دیگر صنعت به مفهوم ناب آن قرار دارد و صنعتهای دستی هر کدام در بخشی از این طیف قرار میگیرند. برخی به هنر و برخی به صنعت نزدیکترند.
هنر - صنعتهای دستی
این نکته درباره هر کدام از صنعتهای دستی نیز درست است؛ یعنی ممکن است یک قالی صرفاً هنری تولید شود که در این حالت به آن سر پیوستار که به هنر نزدیکتر است قرار میگیرد و ممکن است صرفا جنبه اقتصادی آن لحاظ شود که در این صورت به سر دیگر پیوستار یعنی صنعت نزدیکتر میشود؛ مانند آنچه در فرهنگ مردم قالیهای ماشینی نامیده میشوند. اما در هر حال در نقطهای از این پیوستار قرار میگیرد. به همین دلیل قالی و دیگر صنعتهای دستی را نمیتوان صرفاً هنر یا صرفاً صنعت در نظر گرفت و واژه هنر - صنعت برای آنها مناسبتر است. بنابراین بهتر این است که به جای صنایع دستی بگوییم هنر - صنعتهای دستی که هم جنبه هنری بودن و هم صنعت بودن آنها در نظر گرفته شود و هم به لحاظ ادبی درست باشد؛ زیرا اگر چه صنعت واژهای عربی است که در زبان ما جا افتاده اما به لحاظ قدمت و فراوانی استفاده در محاورهها و متنهای فارسی، دیگر واژهای فارسی محسوب میشود و باید براساس دستور زبان فارسی جمع بسته شود.
ابوالفضل رنجبر
۱۴۰۳/۰۸/۱۴
#فرش_قم
#بنیاد_قم_پژوهی
تلگرام | ایتا | سایت
💢 یک قرن قالی قم (۷)
سبک
سبک واژهای عربی است از ریشه سَبّکَ به معنای ذوب کردن و در قالب ریختن. همچنین سبک را به معنای پاک کردن نقره از ناخالصی نیز آوردهاند. در ادبیات فارسی و عربی تعبیرهای طرز، اُسلوب، روش، سیاق و نَمَط مترادف سبک به کار رفته است. در زبان فارسی اصطلاح سبکشناسی را اولین بار محمدتقی بهار برای عنوان کتاب "سبکشناسی نثر" (۱۳۳۰ش) به کار برده است.
سبک را معادل واژه Style در نظر میگیرند که از لغت لاتينی استایلس Stylus گرفته شده و در اصل ابزاری بوده که برای نقش کردن حروف بر روی الواح مومی به کار میرفته است.
سبک روشی است که هنرمند برای بيان و نمايش موضوع خود استفاده میکند. سبک همان شيوه اجرا است. ارنست کُمبریچ در تعریف سبک معتقد است: "سبک هر روشِ متمایز و در نتیجه قابل تشخیصی است که در آن عملی اجرا میشود یا دستاوردی ساخته میشود یا باید اجرا یا ساخته شود. این تعریف طیف کاربردی گستردهای را دربرمیگیرد که استفاده های گستردهای را از این واژه در زبان انگلیسی امروزه ممکن میسازد. این تعریفها ممکن است درون توصیفها و استفادههای معمول جای گرفته باشند. توصیفها ممکن است روشهای انجام کار یا ساختن هر دستاوردی را برحسب گروهها یا کشورها یا دورههای زمانی که در جایی رایج بودهاند، طبقهبندی کنند؛ برای نمونه، سبک گیپسی در موسیقی، سبک فرانسوی آشپزی، یا سبک لباس پوشیدن قرن هیجدهم فرانسه. سبک ممکن است نامش را از شخص خاصی بگیرد؛ مانند "سبک سیسرونی" یا حتی رفتار شخصی فردی را در انجام کاری مشخص کند. (این سبک من نیست.) در یک روش مشابه مؤسسهها یا شرکتها ممکن است روش متمایزی در رویهها یا تولیدات داشته باشند. هر ناشر سبک انتشاراتی دارد و با نویسندگان براساس آییننامه انتشاراتی، که بر چگونگی عناوین استنادهای کتاب و نکتههای دیگر دلالت دارد، کار میکند." (Darity, 2008, p. 150)
نکته قابل تأمل
بر این اساس هر تولید کننده قالی دستباف، سبک خاص خودش را دارد و یا ممکن است از تولیدکنندگان صاحب سبک تقلید کند. به همین دلیل سبک در فرهنگ تولیدکنندگان قالی دستباف قم گاهی عنوان برند به خود گرفته و با این واژه سبک هر شخص برند او محسوب میشود؛ مانند برندِ ارمی، کاشیزاده، رجبیان، جمشیدی، رشتیزاده و ... . در حقیقت تولید کننده قالی دستباف را میتوان مانند کارگردان سینما در نظر گرفت که اغلب تهیه کننده نیز خودشان هستند و از صفر تا صد کار را مدیریت میکنند. بنابراین عنوان کارگردان هنری که استاد ژوله در چند جا آورده بیشتر برازندهشان است. در واقع، امر تولید قالی دستباف مانند تولید فیلم توسط گروه هنرمند - اعم از طراح و نقشهکش، رنگرز، چلهدوان و در نهایت قالیباف - انجام میشود و کارگردان هنری که در اصطلاح تولید کننده قالی نامیده میشود در انتخاب تمام این هنرمندان و تهیه ملزومات مورد نیازشان برای تولید قالی دستباف مدیریت و نظارت کامل دارد و در پایان آنچه تولید میشود سبک خاص یا تقلیدیِ این کارگردان هنری است. با این وجود، اصطلاح تولیدکننده غالب و رایج است.
ابوالفضل رنجبر
۱۴۰۳/۰۸/۱۵
#فرش_قم
#بنیاد_قم_پژوهی
تلگرام | ایتا | سایت
💢 یک قرن قالی قم (۸)
مکتب
مکتب در لغتنامه دهخدا به معنای دبیرستان و جای کتاب خواندن و جایی که در آن نوشتن میآموزند و دفترخانه و جایی که در آن کودکان را تعلیم میکنند و خواندن و نوشتن و جز آن میآموزانند و سبق میدهند، آمده است.
همچنین در کتاب "گردشهر با چراغ" آورده شده: "واژه دبستان معادل لاتین scola (school در زبان انگلیسی و eccole در فرانسه) به معنای مجموعه نظریهها و دکترینها است. این اصطلاح (دبستان) در زبان فارسی مناسبتر و گویاتر ازواژه مکتب، مکتب اصالت، یا نحله میباشد. اصطلاح مکتب قرنها پیش (۱۰۶۵ق) به همین معنی و مفهوم در کتاب دبستان المذاهب که درباره نظریهها و بیان ادیان و مذاهب معرف است آمده".
(روح الامینی، ۱۳۸۹، ص ۱۰۵)
مکتب هنری
در تعریف مکتب هنری آمده است: "شیوه فراگیری هنر و ایجاد اثر هنری که در چهارچوب اصول مقرر به پیروی از تعالیم استادی مشخص انجام میگیرد را مکتب میگویند. مکتب در محیط جغرافیایی ایجاد میشود که گروهی از هنرمندان با هم حشر و نشر دارند. در مکتب گروهی از افراد به صورت متوالی یا غیر متوالی در حوزه اندیشه و عمل پیرو اصولی واحد هستند و از آن بهره میبرند. واژه مکتب اولین بار در قلمرو فلسفه و ادبیات به کار رفته است."
(دانشگاه آزاد اسلامی، ۲۰۲۱)
در خصوص ویژگیهای مکتب هنری نیز آورده است: "ویژگیهای مکتب هنری عبارتاند از
الف. روش هنری: خصلتهای صوری و ساختار ظاهری و شاخص و ممتاز که در یک دسته از آثار هنری به کار می رود.
ب. سبک و اسلوب : سیاق روش هنری، برگرفته از واژه استایل STYLE
ج. زمان و مکان معین: دوره تاریخی و محدودهای جغرافیایی معین
د. استاد: پیروی از استاد یا استادانی با اسلوب فردی معین".
بنابراین درخصوص مکتب هنری میتوان گفت دستهای از هنرمندان که در خلق آثار خود بر اصل یا اصول معينی توافق میکنند، بهتدريج باعث ايجاد یک مکتب میشوند. گاهی اين اصول به شکل بيانيهای صادر میشود؛ در صورتی که يک مکتب، فراگير شده و کشورهای پيرامون خود را تحت تأثير قرار دهد، به آن «نهضت» یا "جنبش" میگوييم.
در تعریفی دیگرآمده است: "شیوه فراگیری هنر و ایجاد اثر هنری در چهارچوب اصول مقرر که پیرو تعالیم استادی مشخص است را مکتب گویند.
ابوالفضل رنجبر
۱۴۰۳/۰۸/۱۷
#فرش_قم
#بنیاد_قم_پژوهی
تلگرام | ایتا | سایت
💢 یک قرن قالی قم (۹)
سنت
سُنَّت یا تَراداد (به انگلیسی Tradition) به نقل از ویکی پدیای فارسی، باور یا رفتاری است که در یک گروه یا جامعه یا سازمان از دودمان به دودمان دیگر ترابرد (منتقل) میشود. سنت دارای معنای نمادین یا اهمیت ویژهای است و ریشه آن به گذشته برمیگردد. تعطیلات همگانی و نیز جامههای غیرمنطقی اما به لحاظ اجتماعی معنیدار (مانند کلاهمویی که قضات یا داوران در برخی کشورهای غربی در دادگاهها بر سر میگذارند) نمونههای بارزی از سنت یا همان تراداد هستند؛ حتی هنجارهایی همچون سلام و احوالپرسی کردن نیز نوعی سنت شمرده میشوند. سنتها میتوانند در درازای هزاران سال به زندگانی خویش ادامه دهند و از نسلی به نسل دیگر منتقل شوند و یا اینکه گسترش پیدا کنند. در عین حال سنتهایی هم هستند که به دلایل سیاسی یا فرهنگی در زمان کوتاهی پدیدار شدهاند.
برخی زمینههای مطالعاتی دانشگاهی همچون انسانشناسی و زیستشناسی نیز واژه سنت را برگرفتهاند تا در زمینه آکادمیک خاصتری از آن بهره جویند.
تفاوت بین سبک و مکتب و استدلال این متن در اطلاق نام مکتب به "قالی دستباف تمام ابریشم قم" به شرح زیر است:
فرق سبک ومکتب
۱. مکتب بر پايه اصول فکری آگاهانهای است که توسط گروهی هم فکر ايجاد میشود. اما سبک فردی و ناخودآگاه است که تحت تأثير جهانبينی شخص، گذشته، نوع خانواده، طبقه و گرايشات روحی او ... شکل میگیرد.
۲. در مراحل شکلگيری مکتب، ابتدا اصول پايهگذاری میشود، که ممکن است مدون شود یا نشود، و سپس مکتب جنبه رسمی پيدا میکند؛ در حالی که برای اينکه سبک هنرمندی را تشخيص دهيم بايد ابتدا چندين اثر از او را بررسی کرد و سپس با توجه به ويژگیهای مشترک در آثارش آنها را دستهبندی کرد.
۳. مکتب تأسيس میگردد. اما سبک همراه و گام به گام با نويسنده شکل میگيرد.
۴. مکتب نقطه شروع اوج و فرود دارد،؛ در حالی سبک هنرمند بهتدريج به تکامل میرسد.
۵. مکتب به محدوده زمانی یا جغرافیایی معین استناد دارد که ممکن است بهتدریج از آن محدوده زمانی یا جغرافیایی فراتر رود. اما سبک قائم به فرد است و وجودش وابسته به وجود آن فرد است.
ابوالفضل رنجبر
۱۴۰۳/۰۸/۱۹
#فرش_قم
#بنیاد_قم_پژوهی
تلگرام | ایتا | سایت
💢 یک قرن قالی قم (۱۰)
بنابر تعاریف ارائه شده، درون هر سبکی تکامل وجود دارد ولی تمایز قابل تشخیص وجود ندارد بلکه تمایزها بیرونی و بین این سبک با سبک دیگر است؛ مثلاً سبک قالی کاشیزاده با سبک قالی جمشیدی مشهود، قابل تشخیص و متمایز است. همچنین نمیتوان سبک در سبک آورد. به طور مثال نمیتوانیم بگوییم این قالی سبک ارمی در سبک قم است. باید یکی بر دیگری مقدم باشد. اگر به اصطلاح سبک قم مقدم باشد دیگر سبک نیست مکتب است که سبکهای مختلف را در یک مجموعه براساس اصول معین گرد هم آورده است. پس میگوییم سبک ارمی در مکتب قالی دستباف تمام ابریشم قم در اینجا سبک ارمی زیر مجموعه مکتب قم و مترادف با سبکهای دیگر این مکتب والبته متمایز از هرکدام معنی و مفهوم مییابد. در مصاحبه با بیشتر تولید کنندگان قم متوجه شدم که هر کدام با یک نگاه به قالی میتوانند بفهمند که کار کدام تولید کننده قمی هست. این یعنی وجه تمایر و قابل تشخیص داشتن و البته برای هر سبک تولید کنندگانی هستند که از آن تقلید میکنند. به قول ابوالفضل رجبیان از تولید کنندگان صاحب سبک قم در مصاحبه اختصاصی با نگارنده: "اشکالی نداره تقلید کنند اما خوب ببافند. آبروی این سبک را حفظ کنند. من مشکلی ندارم که از سبک ما تقلید کنند ولی فیک نبافند."
تفاوت تولید کننده صاحب سبک با مقلد در استفاده از سبک نیست بلکه در کیفیت کار است. به عبارت بهتر متخصص قالی وقتی کار این مقلد را می ببیند میگوید این سبک رجبیان است اما کار رجبیان نیست. این تفاوت از اصلی میآید به نام اصل کیفیت که از اصول مکتب قالی تمام ابریشم قم است. بنابراین با توجه به تعاریف موثق و نسبتاً جامعی که از سبک، مکتب، مکتب فکری و مکتب هنری ارائه گردید و تاکید بر مکتب هنری و تفاوتهای آن با سبک، در خصوص قالی دستباف تمام ابریشم قم میتوان به مکتبی تحت عنوان مکتب قالی دستباف تمام ابریشم قم قائل شد.
ابوالفضل رنجبر
۱۴۰۳/۰۸/۲۰
#فرش_قم
#بنیاد_قم_پژوهی
تلگرام | ایتا | سایت
💢 یک قرن قالی قم (۱۱)
مکتب قالی دستباف تمام ابریشم قم اصول خاص خودش را دارد که بهویژه در اتحادیه و شورای تعیین دستمزد قالی بر این اصول تاکید میشود. این اصول عبارتاند از:
۱. اصل کیفیت
در تولید قالی باید نظارت کیفی کامل صورت گیرد تا قواعد ریزبافی، شکیل و زیبابافی رعایت شده و بهخصوص به لحاظ طرح و نقشه و ترکیب رنگها چشمنواز باشد و بتواند به عنوان برند معتبر در قالی دستباف در سطح جهانی مطرح باشد.
۲. اصل اطمینان
تولید کننده یا کارگردان هنری قالی باید از شهر قم یا مورد وثوق اتحادیه قالی دستباف قم باشد.
۳. اصل مرغوبیت
قالی حتماً باید تمام ابریشم و با استفاده از ابریشم مرغوب بافته شود و در آن از پشم، حتی بهترین نوع آن که بسیار نزدیک به ابریشم تولید میشود، استفاده نشود و بهتر است تار و پود آن نیز ابریشم باشد. همچنین ریشهها یا گرههای جفتی نداشته باشد.
۴. اصل تفاهم
باید گزارشی از سوی تولید کننده به شورای تعیین دستمزد مبنی بر تشریح نام نقشه یا طرح، نوع مواد مصرفی (ابریشم خالص)، مدت زمان بافت قالی، مبلغهای دریافتی توسط بافنده با ذکر زمان دریافت وجهها تهیه و توسط تولید کننده و بافنده قالی امضا شود؛ یعنی هر دو نفر در اجرای موارد ذکر شده تفاهم داشته باشند.
۵. اصل اعتبار سنجی
در شورای دستمزد علاوه بر اعضای شورا سه نفر متخصص رفوگر و لکهبردار و دستگاهی (یعنی کسی که عدم تناسب در ابعاد قالی را برطرف میکند) نیز حضور دارند که مشکلات بافت و نقشه و رنگ آمیزی قالی را تعیین و با گزارش تطبیق میدهند و در صورت نقص در قالی مقصر را مشخص میکنند که کوتاهی از تولید کننده بوده یا قالیباف و هزینه اصلاح قالی را به عهده مقصر میگذارند.
۶. اصل عدم محدودیت
هیچگونه محدودیتی به جز اصول بالا در تولید قالی وجود ندارد:
۶ - ۱. عدم محدودیت مکانی:
میتواند در قم یا هر نقطه دیگری از کشور بافته شده و به عنوان قالی قم ارائه شود؛ منتها منوط به حفظ ارزشها و اصول مکتب قالی دستباف تمام ابریشم قم باشد.
۶ - ۲. عدم محدودیت در طرح و نقشه:
محدودیتی در طرح و نقشه قالی وجود ندارد. و به سلیقه تولیدکننده یا کارگردان هنری قالی و درک او از بازار قالی بستگی دارد
۶ - ۳. عدم محدودیت در شیوه بافت:
قالیهای دستباف تمام ابریشم قم می تواند با ریشه یا گره فارسی (نامتقارن) و یا با ریشه یا گره بافته ترکی (متقارن) بافته شود. همچنین به دلیل ریزباف و هنری بودن استفاده از قلاب بلامانع است.
۷. اصل رعایت زمانبندی
در تولید قالی قالی باید در زمان تعیین شده بافته شود.
۸. اصل تحول و تکامل
هر تولید کننده صاحب سبک در این مکتب باید در ارتقای کارش بکوشد و تلاش کند هر کارش از کار قبل بهتر باشد. بنابراین اصل مکتب قالی تمام ابریشم دستباف قم را میتوان مکتب تغییر و تحول در هنر - صنعت قالی دستباف تمام ابریشم دانست.
ابوالفضل رنجبر
۱۴۰۳/۰۸/۲۱
#فرش_قم
#بنیاد_قم_پژوهی
تلگرام | ایتا | سایت
💢 یک قرن قالی قم (۱۲)
بنا بر استدلال این مقاله با پذیرش تعریف مکتب هنری ارائه شده، می توان شیوه بافت و تولید قالی دستباف تمام ابریشم قم را مکتب نامید. با این وجود چنانچه به هر دلیل از کاربرد واژه مکتب پرهیز شود میتوان از واژه سنت در مفهوم ارائه شده در بالا استفاده کرد. بر این مبنا به جای مکتب قالیبافی قم میتوان سنت قالیبافی قم گفت. اما باید در نظر داشت که این فقط برای پذیرش افکار عمومی است و در اینجا مراد از سنت - در مفهوم مردمشناختی آن - همان مکتب یا دبستان است.
این متن علاوه بر منابع زیر با استفاده از مصاحبههایی نگاشته شده که نگارنده با سرکارخانم جمشیدی و آقایان صادقی، مقدمیراد، احمد رجبیان، ابوالفضل رجبیان، داوود کلهر، امیرحسین ارمی، حسین کاشیزاده، قاسم زائری و پسران، رضا بلندیان و الیاسی هرکدام یک جلسه (نظم اسامی بر اساس تاریخ مصاحبهها است) و رضا ارمی بیش از ده جلسه - حضوری و تلفنی- برای تدوین "یک قرن قالی قم" (در دست تألیف) داشته است.
البته برای تدوین تاریخ شفاهی قطعا نیاز به جلسات بیشتر با افراد فوق و افراد شاخصی مانند فرزند مرحوم رشتیزاده و بازماندگان بنیانگزاران و دیگر مطلعان و دست اندرکاران قالی دستباف قم اعم از طراح، قالیباف، رنگرز، تعمیرکار قالی و بازرگانان این رشته است.
اگرچه برخی از افراد فوق الذکر ممکن است با مباحث ارائه شده در این متن موافقت نداشته باشند اما امیدوارم پس از مطالعه آن نقد و نظرشان را ارائه دهند. بدیهی است چنانچه نگارنده در تحلیل مباحث اشتباه کرده باشد، به اصلاح آن قبل از انتشار میپردازد.
شایان ذکر است این متن برای تولیدکنندگان قالی دستباف تمام ابریشم قم تدوین شده که تسلط کامل بر تولید و سبکهای رایج آن دارند و برای طرح در محیطهای علمی نیاز به آوردن شواهد و مدارک و معرفی کامل تولیدکنندگان و سبک هرکدام با ارائه مدارک و مستندات مرتبط دارد.
منابع
۱. ادواردز، سیسیل (۱۳۶۸)، قالی ایران، (مهین دخت صبا، مترجم)، انتشارات فرهنگسرا، (نشر اثر اصلی ۱۳۵۷)
۲. ارباب، محمدتقی بیک (۱۳۵۶)، کتابچه تفصیل حالات و املاک و مستغلات و قنوات و بلوکات دارالایمان قم، فرهنگ ایران زمین، ص ۲۲.
۳. پرگاری، صالح و بیطرفان، محمد (۱۳۹۴)، قم در دوره ناصری: یک پژوهش جغرافیای تاریخی، پژوهشنامه تاریخهای محلی ایران، (۲ پیاپی ۶)، ص ۲۰۸ - ۲۲۶.
۴. دانشگاه آزاد اسلامی (۲۰۲۱، ۲۴ اردیبهشت)، تعریف مکاتب هنری [علمی].
۵. روح الامینی، محمود (۱۳۸۹). گرد شهر با چراغ در مبانی انسان شناسی (ج ۱)، انتشارات عطار، (نشر اثر اصلی ۱۳۸۲).
۶. ریتزر، جورج (۱۳۹۸). نظریه جامعهشناسی در دوران معاصر، (محسن ثلاثی، مترجم)، (ج ۱)، انتشارات علمی، (نشر اثر اصلی ۱۳۷۴).
۷. ساوری، راجر؛ یارشاطر، احسان؛ لعلی خمسه، رجبعلی (۱۳۸۴)، تاریخ و هنر فرشبافی در ایران (براساس دایرهالمعارف ایرانیکا)، (ر لعلی خمسه، مترجم)، نیلوفر.
۸. صباحی، طاهر (۱۳۹۳)، قالین، خانه فرهنگ و هنر پویا.
۹. عطارزاده، جلال (۱۳۸۰)، فرش قم نگین فرش دستباف (ج ۱)، چاپ کیانقش، به اهتمام سازمان جهاد سازندگی استان قم، بازیابی از کتابخانه ملی و مرکز اسناد تهران (۳۷۷۷۸۱).
۱۰. غیبی، مهرآسا (۱۳۹۸)، ده هزارسال تاریخ و هنر فرشبافی اقوام ایرانی، هیرمند.
۱۱. محمدی، (۱۴۰۰، ۵ اسفند)، صادرکننده نمونه فرش: هنرمندان ۱۴ استان فرش دستباف قم میبافند [ویژه قم پژوهی].
12. Darity. (2008). : Macmillam Reference International encyclopedia of social science. USA.
ابوالفضل رنجبر
۱۴۰۳/۰۸/۲۲
#فرش_قم
#بنیاد_قم_پژوهی
تلگرام | ایتا | سایت