💢 امارت (امیر نشین) یا عمارت وفایی واقع در روستای قاضی بالا، تاج خاتون، بخش سلفچگان
بازدید همراه با بنیاد قمپژوهی
سه شنبه ۲۸ فروردین ۱۴۰۳
با همکاری موسسه معماری هیوا
در این جلسه مهندس امیدواریان قمپژوه و مدیر مؤسسه هیوا و آقای وفایی مالک و سرمایهگذار و مهندس بیگلری ناظر مرمت از سازمان میراث فرهنگی قم و آقای بیگی پژوهشگر تاریخ قوم خلج به معرفی امارت پرداختند و در ادامه با بازدید از مجموعه پایان یافت.
بعد از توضیحات، سخنرانان به پرسشهای حاضران پاسخ گفتند. در پایان حاضران از بخشهای مختلف عمارت بازدید کردند.
عمارت وفایی در ساختار اولیه مزرعه مسکونی متعلق به محمدحسین خان خلج با ویژگی خاص این مجموعهها (خانه اربابی در مرکز مزرعه و خانههای کارگری در اطراف) در ساختار روستایی ایران بوده است.
عمارت شامل مجموعه مرکزی در دو طبقه با اتاقهای متعدد و سرسرا در امتداد شرقی - غربی به طول ۸۰ و عرض ۲۵ متر با دو ایوان شمالی و جنوبی است. دو حیاط بزرگ با حوض مستطیل شکل در دو سوی شمالی و جنوبی ساختمان است.
در سمت شرقی عمارت باغ بزرگی با جویهای روان و انواع درختان مثمر و غیر مثمر است.
این باغها توسط آب قنات و یک حلقه چاه آبیاری میشود.
از جلوههای دیدنی این عمارت، آبانبار بزرگ آن است که در قسمت ورودی حیاط جنوبی و در امتداد شرقی و غربی است.
آبانبار به شکل بسیار ماهرانه و زیبا بازسازی شده است. پلههای آبانبار از سمت غرب به شرق و مخزن عمیق آن پتانسیل جذابی برای مکانی تفریحی یا کافه سنتی است.
قدمت این عمارت را میتوان به دوره اواخر قاجار نسبت داد. این بنا در ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۱ با شماره ۳۰۵۳۴ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
ابوالفضل قیامی
۱۴۰۳/۰۱/۳۱
#گزارش
#عمارت_وفایی
#بنیاد_قم_پژوهی
تلگرام | ایتا | سایت
4_5841171096111420733.pdf
1.27M
بررسی سنت ساخت عمارت اربابی امارت مزرعه قاضی بالا در قم، حسین راعی و محسن بیگلیری، فصلنامه علمی اثر، دوره ۴۳، شماره ۴ (زمستان ۱۴۰۱)، ص ۷۳۶ - ۷۵۵.
عمارت اربابی محمدحسین خان خلج در مزرعه قاضی بالا نیز یکی از دَهها عمارت اربابی است که در مزارع اقلیم گرم و خشک ایران شناسایی شده و نیازمند بررسی کالبدی عمیقتری است. بر این اساس دو پرسش اصلی با هدف معرفی یک عمارت اربابی دوره قاجار در بطن مزرعه قاضی بالا مطرح میشود:
۱. عمارت اربابی محمدحسین خان خَلَج دارای چه ویژگیهای کالبدی است؟
۲. نوع مالکیت عمارت چه تأثیری در پیدایش آن ویژگیها داشته است؟
در این مقاله و با توجه به ماهیت تاریخی موضوع، از رهیافت تفسیری و روش تفسیری- تاریخی استفاده میگردد.
ارسال: ابوالفضل: قیامی
۱۴۰۳/۰۱/۳۱
#مقاله
#عمارت_وفایی
#بنیاد_قم_پژوهی
تلگرام | ایتا | سایت
💢 چند حرف ربط و اضافه در لهجه قمی
اَ: از. اَ اونجی تا اینجی.
اَم: اما.
اَمولی: اما ولی؛ با حشو تاکیدی.
اَگ/اَی: اگر.
بالا: برای. نمونه: بالا پول خودکُشون کِه.
بار: برای. نمونه: بار کیَکه خواسِگار اومده.
باس: برای.
به: در. نمونه: آبش، به کرده آخره (: عمرش به پایان رسیده است [مَثَل])؛ به عمرم (: در عمرم).
تو: در. کاربرد آن در لهجه قمی بیشتر است. نمونه: انگار تو دلم رخ میشورن: انگار در دلم....
ر (ساکن): را. نمونه: کارا ر پیش بردم.
مال: برای. نمونه: من مالِت کم غصه نخوردم: من برای تو....
با درخواست اصلاح و تکمیل.
دکتر علیرضا فولادی
۱۴۰۳/۰۱/۳۱
#اصطلاحات_قمی
#بنیاد_قم_پژوهی
تلگرام | ایتا | سایت
💢 مدفن مداح اهل بیت
استاد حاج حسین محلوجی
گلزار شهدا
یکی از مداحان قمی که صدای بسیار دلنشینی داشت. بسیار توانا در بدیههسرایی بود. از جنس مداحان حقیقی و سنتی .انصافا فخر المادحین بود. در شهادت پسر دایی مادرم "شهید محمد رضا دلشاد" در هنگام جنگ عراق علیه ایران بداهتا تصنیفی ساخت که هنگام تشییع او با آوای جذابی آن را اجرا کرد. این مقدار به یادم مانده است:
"نوجوان دلشاد
نشدی داماد
این شهادت
خلعت دامادیات باشد"
متاسفانه اندکی از صدای او بازمانده است.
ایکاش تمامی مداحیهای او ثبت و ضبط میشد. بیشک گنجینهای ارزشمند در اختیار میداشتیم.
چنین است متن سنگ قبر:
"آرامگاه شاعر و ذاکر اهل بیتع
نغمهسرای پرشور حسینی
فخر المادحین
استاد حاج حسین محلوجی
فرزند مصطفی
طلوع: ۱ / ۶ / ۱۳۲۱
غروب : ۵ / ۱ / ۱۳۹۵
عمریست حسینیم نمکگیر شدم
هر شب سر سفره حسین سیر شدم
هر کس به جوانیش رهی را طی کرد
من هم در خانه حسین پیر شدم"
هنگامی که خودم و تمام خانوادهام همزمان درگیر کرونا بودیم کلیپی از عزاداری محله الوندیه (زادگاه شهید دلشاد) با صدای او در مقام عزای حضرت زینبع برای برادرش به دستم رسید که بسیار حزن انگیز بود و تسکینم میداد.
هنگام فوتش قصد داشتم مطلبی در بزرگداشتش بنویسم توفیق حاصل نشد.
روحش غریق رحمت الهی باد.
سیدمحسن محسنی
۱۴۰۳/۰۲/۰۱
#مداحان
#حسین_مهلوجی
#بنیاد_قم_پژوهی
تلگرام | ایتا | سایت
💢 پامنار قم
خیابان آذر
فاطمه خانعلی
۱۴۰۳/۰۲/۰۱
#پامنار
#عکس
#بنیاد_قم_پژوهی
تلگرام | ایتا | سایت
اینستاگرام: @fatemeh__khanali
💢 نام برخی رنگها در لهجه قمی
الجهمویی: رنگ راهراه گربه.
بج: بژ [فرانسوی]؛ کرم روشن با طیفی از گرایش به خاکستری یا زرد یا قهوهای.
بِنَفش: بَنَفش.
خَرّهای: سبز لجنی.
سوختی: جگری سیر.
سورمهای: سرمهای.
سیفید: سفید.
غُلباقالی/گُلباقالی: رنگ نقشدار مرغ و گربه.
گِلماشین: مبدل گُلماشی در اصطلاحات نقاشی ساختمان.
مَلّهای: رنگی میان زرد و نارنجی.
موشی: طوسی مایل به قهوهای.
با درخواست اصلاح و تکمیل.
دکتر علیرضا فولادی
۱۴۰۳/۰۲/۰۱
#اصطلاحات_قمی
#بنیاد_قم_پژوهی
تلگرام | ایتا | سایت
💢 کهنهماندهها
کاشینبشت
کوچه تکیه حاج غلامرضا عبدالهی
شاه ابراهیم، کوچه ۶
در خصوص تحولات بخش دو قم (غربی رودخانه) تحقیقی صورت نگرفته است؛ چه رسد به تحقیق اساسی. در نوشته بنده با عنوان "میدان نو از قدیمیترین زمان تا این دوران" چاپ شده در فصلنامه "میراث شهاب" براساس متنهای قاجاری به شروع سکونت از دوران قاجار در این بخش اشاره شده است. ظاهرا بعد از ورود حضرت معصومهس به قم، سکونت در این بخش متروک و از دوران قاجار کم کم و دو باره آغاز میشود. تحول جدی از زمان سیل سال ۱۳۱۳ و اسکان سیلزدگان بخش یک در مبارکآباد و ابرقو به همت آشیخ عبدالکریم حایری صورت میپذیرد. در دوران پهلوی بهخصوص پهلوی اول به اینجا شهر نو هم میگفتند که اینک متروک شده است.
البته چند سند وقفی و جز آن مربوط به باغات و مزارع از دوره صفوی و از این بخش دیدهام که باید خوانده شود تا شناخت بیشتری نسبت به تحولات آن حاصل آید.
از سه منطقه مهم این بخش میتوان از اَبَرستجان (شاه جمال) و مزدیجان (شاه ابراهیم) و کمیدان (میدان نو تا سعیدی و تا خاکفرج) نام برد. به هرحال با نبود یا قلت تحقیقات در خصوص بخش دو قم روبهروایم.
سیدمحسن محسنی
۱۴۰۳/۰۲/۰۲
#کاشی_نبشت
#بخش_دو_قم
#بنیاد_قم_پژوهی
تلگرام | ایتا | سایت
جلسه این هفته بنیاد قمپژوهی (نشست ۵۰۷)
موضوع: بازدید از محوطه باستانی هفت هزار ساله قلیدرویش و قلعه گبری جمکران
با راهنمایی: استاد حسین صادقی، قمپژوه و معلم تاریخ
↙️ زمان: سهشنبه ۱۴۰۳/۰۲/۰۴، ساعت ۱۶
↙️ مکان: فلکه شهر قائم - جاده قدیم کاشان - بلوار انتظار به سمت جمکران - خروجی قبل از زیرگذر به سمت امامزاده جعفر غریب - محوطه باستانی قلی درویش
شرکت برای عموم علاقهمندان آزاد است.
#نشست
#بنیاد_قم_پژوهی
تلگرام | ایتا | سایت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸یادبود ثبت جهانی کاروانسرای «دیر گچین» امروز رونمایی شد.
همزمان با روز جهانی بناها و محوطههای تاریخی از ثبت جهانی کاروانسرای دیرگچین در قم با حضور مدیرکل پایگاههای جهانی کاروانسراهای ایرانی، مدیر کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان و مسئولان استانی رونمایی شد.
🌐 Qom.IRIBNews.ir
🆔 @QomIRIBNews
💢 صرف و نحو استفهام در لهجه قمی
استفهام یا همان پرسش در لهجه قمی تمایزهایی دارد که از این قرارند:
۱. قید پرسش "چرا" به "چِر" بدل میشود:
چِر به ما سر نَمزنیتون؟: چرا به ما سر نمیزنید؟
۲. برای پرسش از شمار و اندازه، قیدهای پرسش "چِقَز" و "چِقِه" به معنای "چِقدر" و "چِقَزه" به معنای "چِِقَدَر" کاربرد دارد.
۳. تا جایی که سراغ داریم، قید پرسش "چو" به جای "چه" تنها در یک جمله مورد استفاده قرار میگیرد:
چو کنم؟: چه کنم؟
۴. دو قید پرسش دیگر در لهجه قمی، "چهجورکی" به معنای "چگونه" و "چیچی" به معنای "چه چیز" است.
۵. "کُج" و "کُجی" دو شکل از قید پرسش "کُجا" را تشکیل میدهند.
۶. یکی از ساختهای جمله استفهامی، جملهای است که در آن، "که قطعیت" به پایان جمله میرود و با لحن استفهامی، حکم قید پرسش "آیا قطعاً" پیدا میکند:
کارا ر کردی که؟: آیا قطعاً کارها را کردی؟
۷. قید استفهام "مگر" به صورت "مگ/مَی" کاربرد دارد:
مگ/مَی بِت نگفتم...؟: مگر بهت نگفتم...؟
با درخواست اصلاح و تکمیل.
دکتر علیرضا فولادی
۱۴۰۳/۰۲/۰۵
#اصطلاحات_قمی
#بنیاد_قم_پژوهی
تلگرام | ایتا | سایت
💢گزارش جلسه ۵۰۷ بنیاد قمپژوهی از بازدید محوطه باستانی قلیدرویش و قلعه گبری جمکران
حسین صادقی پژوهشگر تاریخ و فرهنگ قم درباره محوطه باستانی قلیدرویش بیان کرد که نخستین مطالعات علمی باستان شناسی درباره جمکران (قلیدرویش) در سال ۱۹۸۱ میلادی توسط کلایس آلمانی صورت گرفته و مقالهای تحت عنوان خوراباد و جمکران از محوطه استقراری سخن گفته است. درباره وجه تسمیه قلیدرویش هم در کتاب احسن التواریخ روملو شخص قلدرویش از طرف شاهرخ تیموری به حکومت کرمان گماشته شده است ولی توسط جهانشاه قره قویونلو در سال ۸۵۸ اسیر و به این مکان منتقل شده است و یا شاید محل دفن آن باشد.
صادقی افزود: اولین استقرارهای روستایی در قم در محوطه قرهتپه قمرود در هزاره ششم قبل از میلاد در کنار رودخانه قمرود شکل گرفته است. بزرگترین سفال ایران در تپه قمرود و سفالی با نقش یوز ایرانی که شاید قدیمیترین سند حضور یوز در ایران و در دشت مسیله باشد در یافتههای تپه قمرود به دست آمده است که زینتبخش موزه ملی ایران هستند.
وی در ادامه گفت: محوطه شهرنشینی قلیدرویش، لایههای قلی درویش از هزاره پنجم تا دوره متاخر را در خود جای داده است. لایههای دوره تاریخی قلیدرویش دوره ساسانی، اسلامی میانه و اسلامی متاخر متاسفانه از بین رفته است.
ادامه خبر و گزارش تصویری را اینجا ببینید👇
http://qompajoohi.ir/?p=12647
#گزارش_نشست
#بازدید
#عکس
#بنیاد_قم_پژوهی
تلگرام | ایتا | سایت
💢 اصطلاحات عامه قمی (۲)
در ابتدا مجدد باید بیان کنم این واژهها و ضربالمثلها مخصوص پایین شهر و صحبت فوقالعاده بومی و محاوره است.
مجدد متذکر میشوم افرادی که از این واژهها استفاده میکنند خودشان متوجه میشوند اما گاه از معنی کردن آن و یافتن مترادف برای آنها به زبان روز و نوشتاری عاجز هستند؛ بهخصوص که معمولا افراد غیر تحصیل کرده یا فاقد تحصیلات عالی از آنها استفاده میکنند.
برای نمونه اگر دو نفر گرسنه قمی بخواهند غذایی سریع درست کنند یکی به دیگری میگه یه چیز دم دستی ردیف کن فعلا بخوریم تا بعد. نفر بعد بلافاصله یه نیمرو، نون و پنیر و سبزهای تهیه میکند و میخورند.
لذا اگر میبینید بنده روان مترادفیابی میکنم به دلیل این است تمام عمر چهل سال خود را در پامنار طی (سپری کردهام) کردم.
شخصی مثل جواد آقا رضویان به علت دانستن لهجه صرفا اندک کلماتی آن هم صرفا با کشیده کردن آنها صحبت میکند؛ در حالی که فاصله بسیاری با اصل گویش پایین شهری دارد. این نوع صحبت دارای واژههای خاص خود است که حین صحبت خودش بیان میشود و نمیشود با فکر کردن یک دفعه همه را نوشت. لذا این کلمات طی چند روز و با دقت و مشورت با چندین نفر دیگر از دوستان و برادران جمعآوری شده است. لذا در صورت صلاحدید و سوال آماده تبادل نظر هستم.
ضروری: توالت
هوشبلا: آبکش
تارومی: نرده لب پشت بام
هشته پشته: به هم ور، نیمه تمام
تلپ: لقب آدم مفتخور
ریسه: سری لامپ
زِه: نم دادن
زقزق: رفتن خیلی کم کم آب
لَم: نوعی نشستن
آب از دستش نمیچکه: گدا
به کلات پشمی داری: یعنی کاری میتوانی انجام دهی.
مُون: نوعی ضمیر متصل به اسم برای معرفی صرفا اعضای خانواده در جواب کی؛ مثال: کی گفتی: علیمون
دست نماز: وضو
پیشاب: ادرار
هُوار: ریختن مصالح یا خاک
گوش زده: گوشت کوبیده آبگوشت
پسآب: آبگوشت بدون چربی، بیرنگ
پَس: مقعده حیون
الدنگ: نوعی فحش به آدم مزخرف چشم ناپاک
جینگ: اشتباه نکنید کلمه چینی نیست و تکی نمیآید. مثال رفیق جینگ: انده رفاقت یا رفیق شیش
اُولور: نخود، لوبیا، عدس و ...
سُوسات: شامل همه مایحتاج امرار معاش
جُولجا: رختخواب، تشک، پتو، مُتکا و ...
پا به ماه: نزدیک زایمان
نوک تو نوک: نوعی رفاقت
آشُ و لاش: کسی که خیلی از نظر جسمی آسیب دیده
شَمال: باد خنک خیلی کم تابستان
کوُرباد: گرد باد
وُلوُلش میشه: دندهاش میخاره
مُرش کن: کامل کردن
آتیش کن بریم: موتور را روشن کن برویم
قُد: مغرور
یهوَر: آدم یک کلامی
یه وَرکی بشین: یک طرفه سوار شدن رو موتور متضاد دُورکی
شَمل: آدم با ابُهت
لَکُ و لُش: آدم شل
مُلش: آدم بی عرضه
عُرضه: زور و توان
بیبُته: آدم بیریشه
پالوُنش یه وَره: آدم نادرست و هرزه
فیس و اِفاده: لوسبازی، ژست الکی
آب پُوسُله: چای و هر چیز بیرمق
تخم دو زَردونه کری؟ کار مهمی نکردی
تُخم تَلکه: زاد و رود: فرزند
فِس فِس: وَر رفتن: مُعطل کردن
پابند: متعهد به کار
تُخس: زرنگ
دَم دستی: غذا حاضری مثلا نان پنیر
تار و تُخس: پراکنده کردن، فراری دادن
دِل دِل: حرکت فوقالعاده آهسته بیصدای عضوی از بدن بعد از آسیب دیدن
تاپُوندَن: فشار دادن
بیملاحظه: بیادب و کستاخ
دَروَری: آدم بیقید و بند
کُک: کُرچ شدن مرغ
تَکه: آمیزش حیوانات، جفت خوردن حیوان
لَک: آرام بودن رازآمیز
تو لاک خودشه: کاری به کسی ندارد.
ابوالفضل شعبانیفرد (میرزا)
۱۴۰۳/۰۲/۰۷
#اصطلاحات_قمی
#بنیاد_قم_پژوهی
تلگرام | ایتا | سایت
💢 واو فوریت در لهجه قمی
گاه در گویشها و لهجهها عوامل دستوری خاصی پیدا میشوند که آنها را در زبانهای رسمی پیدا نمیکنیم یا کمتر پیدا میکنیم.
یکی از این عوامل در لهجه قمی، واو فوریت است و معنای "فوراً" میدهد.
این واو، بین دو جمله میآید و در حکم قید زمان، فوریت اقدام یا واقعه بعدی را میرساند.
نمونه:
دسنماز بیگیرم و رفتم مَچِّد: وضو بگیرم، فوراً میروم مسجد.
دواهاتو بخوری و خوب شدی: داروهایت را بخوری، فوراً بهبود مییابی.
کارامو بکنم و میآم: کارهایم را بکنم، فوراً میآیم.
با درخواست اصلاح و تکمیل.
دکتر علیرضا فولادی
۱۴۰۳/۰۲/۰۷
#اصطلاحات_قمی
#بنیاد_قم_پژوهی
تلگرام | ایتا | سایت