فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اقدامات اداره کل راه و شهرسازی استان در بافت تاریخی قم
از ایجاد محور تاریخی - فرهنگی در بافت تاریخی و هسته مرکزی شهر تا تملک مغازههای مجاور قبرستان نو با هدف بهبود سیما و منظر شهر و ساماندهی محدوده پیرامون حرم مطهر حضرت معصومهس
به کارگیری ظرفیت اراضی ۴۸ هکتاری پردیسان برای بازآفرینی محلات هدف از جمله فاز ۵ عماریاسر، محله دروازه ری، محله چهل اختران و ...
🌐 ایتا https://eitaa.com/rahshahrkarimehqom
🌐بله ble.ir/rahshahrkarimeh
🌐تلگرام t.me/rahshahrkarimeh
💢 کهنهماندهها
فاطمه خانعلی
۱۴۰۲/۱۱/۲۱
#عکس
#بنیاد_قم_پژوهی
تلگرام | ایتا | سایت
اینستاگرام: @fatemeh__khanali
💢 مدرسه حجتیه و انقلاب
با اینکه کودک یا نوجوان بودم از روز ۱۷ دی ۱۳۵۶ که آن مقاله مشهور در روزنامه اطلاعات چاپ شد تا ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ در سیر حوادث کم و بیش بودم.
امام خمینی را هم از همان کودکی میشناختم؛ چون عموی بزرگ من که به او حاج عمو میگفتیم در جریان ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ به طرفداری از ایشان از ناحیه سر هدف تیر قرار گرفته و چیزی نمانده بود که جان به جانان بسپرد. از همین رو در بسیاری از تظاهرات از جمله تظاهرات تاسوعا و عاشورای تهران از میدان فوزیه تا شهیاد آن زمان شرکت میکردم. حتی تصمیم گرفتم خاطرات روزانهام را در همان زمانها بنویسم، ولی چون بسیاری دیگر از کارهایی که باید میکردم و نکردم، غفلت کردم و ننوشتم. غرض اینکه سیر امور و حوادث را به طور مستمر دنبال میکردم.
یکی از جاهایی که تقریبا روزانه یا بیشتر روزها بدانجا میرفتم مدرسه حجتیه بود. مسیرم از طرف کوچه حرم و از در پشتی مدرسه بود که در انتهای کوچهای بنبست قرار داشت. این طور یادم هست که در آن قسمت مدرسه ایوان یا سکوی بزرگی بود که کتابفروشان دستفروش بساط خود را پهن میکردند و کتابهایشان را که بیشتر کتابهای روزپسند آن زمان از جمله کتابهای دکتر علی شریعتی و مخالفان دیگر شاه که بیشتر به صورت به اصطلاح جلد سفید چاپ شده بود، میفروختند. در همان جا هم اعلامیههای سیاسی از جمله اعلامیههای امام خمینی (که ما به صورت آقاخمینی از او یاد میکردیم) و دیگر مراجع تقلید پخش میشد. تمام این اعلامیهها را که برخی شاید هم اکنون منحصر به فرد باشد، جمعآوری میکردم. اگر خطا نکنم در دهه هفتاد تمام آنها را به مرکز اسناد انقلاب اسلامی که آن روزها در یکی از کوچههای خیابان دور شهر بود، اهدا کردم.
همان مکان مدرسه، محلی هم برای مبادله اخبار بود و مردم در همان جا از سیر حوادث و محل تظاهرات بعدی خبردار میشدند.
غرض از این یادداشت، نقش مدرسه حجتیه در سیر انقلاب به شکلی است که در خاطرات من مانده است.
سیدمحسن محسنی
۱۴۰۲/۱۱/۲۱
#بنیاد_قم_پژوهی
تلگرام | ایتا | سایت
جلسه این هفته بنیاد قمپژوهی (نشست ۵۰۲)
موضوع: بایدها و نبایدهای قمپژوهی
با حضور: استاد محمد اسفندیاری، پژوهشگر و مولف
↙️ زمان: سهشنبه ۱۴۰۲/۱۱/۲۴، ساعت ۱۹
↙️ مکان: میدان رسالت - دانشگاه طلوع مهر
شرکت برای عموم علاقهمندان آزاد است.
#نشست
#بنیاد_قم_پژوهی
تلگرام | ایتا | سایت
اقامتگاههای امام خمینی پس از پیروزی انقلاب و بازگشت ایشان به قم
#بنیاد_قم_پژوهی
تلگرام | ایتا | سایت
💢 امام خمینی و قم (۲)
اقامتگاههای امام خمینی پس از پیروزی انقلاب و بازگشت ایشان به قم
امام خمینی پس از نزدیک به پانزده سال تبعید و دوری، در ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ به کشورش ایران بازگشت. ۲۸ روز در تهران اقامت گزید. از همان روزهای نخست، به عشق حضور در قم لحظهشماری میکرد. تا اینکه دهم اسفند به سوی قم حرکت کرد. قم ۳۲۸ روز میزبان حضرت امام بود که اوج عزت این شهر به حساب میآید. اسم و رسم قم در این مدت جهانی شد و بسیاری از تصمیماتِ سرنوشتساز و مهم نظام جمهوری اسلامی در همین روزها رقم خورد.
امام خمینی و خانوادۀ ایشان با این که خانۀ قدیمی خود در محلۀ یخچال قاضی را دوست میداشتند و علاقهمند بودند که بعد از بازگشت از تبعید نیز در آنجا ساکن شوند، اما به دلیل حجم دیدارهای ایشان، موقعیت جغرافیایی محل در آن زمان که دارای کوچههای تنگ و باریک بود و دسترسی به آن آسان نبود، از طرفی به لحاظ امنیتی و حفاظتی نیز مشکل داشت، اطرافیان و مسئولان انقلاب مصلحت دیدند که در مکان مناسبی اقامت کنند.
از چند روز قبل ستاد استقبال پیگیر خانۀ مناسبی بود تا به محل دیدارهای امام خمینی که مدرسه فیضیه تعیین شده بود، نزدیک باشد تا هم خود امام و هم مردم در آسايش باشند.
منزل بزرگى در خيابان ساحلى (بهار کنونی) نزدیک خيابان اصلی و دارای چندین اتاق و محوطۀ باز انتخاب میشود. منزل متعلق يكى از بازاریان مبارز و انقلابی، تاجر و فرشفروش معروف شهر بود.
۱. منزل مرحوم حاج قاسم دخیلی
کمیتۀ استقبال با حاج قاسم دخیلی صحبت کرده و ایشان نیز با رضایت کامل، خانه را مفروش شده و آماده تحویل میدهد. حضرت امام سه روز در این منزل بودند که از همان روز نخست، اظهار ناراحتی کرده و میگوید: «من در این خانه نمىمانم؛ چون خيلى اعيانى است و تزئيناتش زياد است و براى من طلبه مناسب نيست. يا جاى ديگرى براى من تهيه كنيد يا به منزل خودم در يخچال قاضى مىروم.»
برخی از یاران امام با تلاش و راهنمایی سید احمدآقا خمینی بهدنبال منزل مناسب دیگری میگردند. تااینکه در راستای خيابان بهار، خانۀ دیگری پيدا میكنند. صاحب منزل اعلام آمادگی میکند؛ اما حاج احمدآقا میگوید: «اينجا براى امام مناسب نيست. ولى براى مادرم خوب است. اگر آنها از امام جدا باشند، بهتر است.» صاحب منزل از خداخواسته فوری منزل را تخلیه و در اختیار خانوادۀ امام قرار میدهد.
آیتالله محمد یزدی در باره انتخاب اقامتگاه خود حضرت امام میگوید:
خانهاى كه باب ميل حاج احمد آقا باشد که از جانب امام وکیل بود، پيدا نكرديم. تا اينکه ایشان گفت: «اگر موافقيد برويم منزل خود شما را هم ببينيم.» گفتم: «منزل ما فوق العاده كوچك است و بعيد است به درد شما بخورد.» گفت: «ديدنش ضرر ندارد.»
۲. منزل آیتالله محمد یزدی، خیابان بهار
آیتالله یزدی در خاطرات خود آوردهاند: احمد آقا منزل ما را ديد و به حضرت امام مطلع و توصیف کرد و ایشان هم فرمودند: «به منزل آقاى يزدى مىرويم». با شنيدن اين خبر بسيار خوشحال شدم و خدا را شكر كردم كه اين افتخار نصيب من شده است. گفتم: «بسيار خوب! پس من اينجا را ظرف چند ساعت تخليه مىكنم.»
بعد، حاج احمد آقا گفت: آقای اشراقی خانهای دارند در دورشهر که الان در آن کسی نیست. شما میتوانید آنجا مستقر بشوید که ما هم رفتیم آنجا.
این منزل ۳۲۵ روز اقامتگاه حضرت امام، و محل دیدارهای خصوصی و عمومی و داخلی و خارجی، و سخنرانیها و تصمیمات مهم کشوری ایشان بود. پایههای نظام جمهوی اسلامی در همین خانه پیریزی شد. امام خمینی پس از یازده ماه حضور در این منزل، بهدلیل بیماری مجبور به ترک قم شد و سرانجام این خانه نیز ختم بخیر گردید. چون آیتالله محمد یزدی خودخواسته به این منزل باز نگشتند و بعداز سالها (۱۳۸۳) با مساعدت ریاست جمهور وقت جناب حجت الاسلام و المسلمین سید محمد خاتمی، توسط مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی خریداری شد و در حال حاضر به مدرسه تخصصی فقه امام خمینی تبدیل شده است.
۳. منزل آیتالله اشراقی محلۀ دورشهر
مرحوم شیخ شهابالدین اشراقی، داماد بزرگ حضرت امام در خیابان دورشهر (شهید فاطمی) قم، منزلی داشتند که در سال ۵۸، گاهی محل استراحت حضرت امام بود.
محل اقامت امام، منزل آقای یزدی، هم بسیار کوچک و همیشه شلوغ و پر رفت و آمد بود، و روزانه چندین ملاقات و دیدار عمومی و خصوصی انجام میگرفت. لذا محل مناسبی جهت استراحت نبود. به همین دلیل برخی روزها منزل آقای اشراقی مکان مناسبی برای استراحت بود، بهویژه در دوران کسالت و بیماری قلبی حضرت امام.
۴. باغچۀ محل استراحت امام، بلوار امین
حضرت امام در مدت یازده ماه حضور در قم گاهی برای استراحت روزانه به باغچه کوچک دامادشان حاج آقا اشراقی میرفتند. این باغچه در آن زمان کمی بیرون از شهر بود؛ یعنی در کوچۀ ۱۸ بلوار امین.
محمد رجائینژاد
۱۴۰۲/۱۱/۲۳
#یادداشت
#بنیاد_قم_پژوهی
تلگرام | ایتا | سایت
💢 تاریخچه محله کوچهنو
رسم اذانگویی در کوچه و خانه
خانه ما در دو طرف شمالی و جنوبی اتاق و زیرزمین و سرداب و آبانبار داشت. حوض آب نسبتا بزرگی در وسط حیاط بود که در چهار طرفش باغچههای کوچکی به حالت قرینه قرار داشت. در هرکدام از این باغچهها درخت کاج بلندی بود که پرندگان خسته بر روی آن ها مینشستند. به جز آنها در قسمت شمالی دو باغچه بزرگتر بود که در هر کدام درخت اناری وجود داشت. آسمان آبی صاف با لکههای پراکنده ابر سفید که بازی کبوتران محل در دل آن زیباییاش را دو چندان میکرد از فراز این درختان چشمها را نوازش میداد. محله پر از کبوتربازانی بود که برخی در شهر اسمی بودند. حتی یکی از آنها شهرت جهانی هم پیدا کرد. کمتر خانهای بود که کبوتر و قناری نداشته باشد. محله آرام آرام بود. تنها صدای بال پرندگان و جیک جیک گنجشکان در آسمان میپیچید. هیچ صدای ماشین و موتوری شنیده نمیشد. آخر ماشینی و موتوری نبود که صدایشان گوشها را آزار بدهد. بین خانه ما و خانه مجاور که متعلق به دختر عموی پدرم بود، دیوار موجداری بود که این دو را از هم جدا میکرد. دیوار صاف نبود. فراز و فرود داشت. نمیدانم چرا اینطوری ساخته بودند. در این حال و هوا هنگامی که به ظهر شرعی میرسیدیم، صدای پیشخوانی از خانه مجاور بلند میشد و به دنبال آن صدای اذان شوهر دختر عموی پدرم مرحوم شاطر آق ممد (شاطر آقامحمد) گوشها را نوازش میداد. آسمان آبی و صاف و تودههای ابر سفید و صدای بال کبوتران و سبزی برگ درختان و موج ملایمِ آبِ حوض و ستونهای سنگی ایوان شمالی و نمای آجری اتاق.ها و آرامش محله و صدای اذان که نگاه را متوجه دیوار موجی شکل میکرد، همه با هم حالت خاصی در بیننده و شنونده ایجاد میکرد که شاید نتوانم از عهده وصفش برآیم. شاطر آقا محمد مانند مردمان قدیم لباس میپوشید. اجبار حکومت پهلوی نتوانسته بود که از پوشیدن لباس به سبک قدیم دست بردارد. شال سیاهی به رسم سادات بر سر میبست. همیشه شالی هم به کمر داشت و لبادهای بر روی آن میپوشید. فکر کنم گیوه هم میپوشید. بسیار حاضر جواب بود و جواب هر کسی را بِالفور به شعر میگفت. میگفت دوران پنج پادشاه را به یاد میآورد. صدای او و شمایل او و محیط و آسمان محل در ذهنم طوری ماندگار شد که باعث شد یادش را در این نوشته بیاورم. تنها او بیرون از مسجد اذان نمیگفت. مرحوم آقعباس بقال هم که نابینا بود در وقت اذان با گذاشتن دو دستش در دو طرف صورت و بیرون کردن سرش از پیشخوان مغازهاش اذان میگفت. او دکانی با درهای چوبی داشت که پیشخوانی چوبی در جلوی آن بود. مرحوم آقعباس بعد از اینکه دکان قدیمیاش تخریب شد این رسم را در دکان جدیدش هم ظهر و هم مغرب تا هنگام فوت ترک نکرد. بهجز این دو نفر مرحوم حاج محمد حسن قصاب که دو چرخهای با خورجینی نخی و کلاهی از پوست بره بر سر داشت اگر وقت نماز میرسید، صبر نمیکرد تا به خانه برسد. از دوچرخه پیاده میشد و در حالی که فرمان دوچرخه را در دست داشت، اذان میگفت. حالا که به آن دوران فکر میکنم، به نظرم میرسد که این طرز اذان گفتن یعنی خارج از مسجد و در خانه و دکان و کوچه باید ناشی از رسم کهنی باشد که نمونههای ِآخرش به دوران کودکی ما رسیده بود. به هر حال خاطرهای جذاب از آن زمانها بود که حیفم آمد نگویم. یادش به خیر که دوران خوشی بود که دیگر تکرار نشد.
سیدمحسن محسنی
۱۴۰۲/۱۱/۲۳
#یادداشت
#بنیاد_قم_پژوهی
تلگرام | ایتا | سایت
4_5931500425919336667.pdf
522.8K
💢 تاریخچه بنای آستانه مبارکه قم، ابوالقاسم مشیری، معارف اسلامی، شماره ۲۴ - ۲۵ (فروردین ۱۳۵۵)، ص ۹۶ - ۱۰۲.
۱۴۰۲/۱۱/۲۳
#مقاله
#بنیاد_قم_پژوهی
تلگرام | ایتا | سایت
💢 مسجد حضرت امام سجاد(ع)
در محله باجک یک قم و در بلوار عمار یاسر محله باغ پنبه واقع شده است. گفته میشود قدمت این مسجد بالای دویست سال است.
فاطمه خانعلی
۱۴۰۲/۱۱/۲۳
#عکس
#بنیاد_قم_پژوهی
تلگرام | ایتا | سایت
اینستاگرام: @fatemeh__khanali
💢 کهنه ماندهها
چلوکبابی توکل (چهارمردان روبهروی عشقعلی)
از چلوکبابیهای بسیار معروف قم در دوران پهلوی دوم.
این چلوکبابی به این دلیل برای من خاطره انگیز است که صاحبش با پدرم دوستی داشت و پدرم من را در ایام کودکی برای صرف غذا بدانجا میبرد. موقع ورود بسیار به اصطلاح تحویل میگرفت. چلوبرگهای بسیار لذیذی داشت. عطر و مزهاش را هیچگاه فراموش نمیکنم. هر موقع آنجا میرفتم غلغله جمعیت بود. صدای سینیها و قاشقها همچنان در گوشم زنده است.
خوشبختانه هنوز شکل و شمایل پنجاه سال پیش را حفظ کرده است ولی چندین دهه است که دیگر فعالیتی ندارد.
این یادداشت به جهت تحریک و تشویق افراد برای تدوین تاریخ صنوف قدیمی قم - که برگی از تاریخ اجتماعی قم خواهد بود - نگاشته شد. نحوه نامگذاری و تابلونویسی و دیگر جزئیات حتما محل توجه محققان خواهد بود.
از چلوکبابی های معروف دیگر قم، چلوکبابی مقدم در خیابان آستانه جنب مسجد امام و روبهروی کوچه ننهعباس بود که گویا تا اوایل دهه هفتاد فعالیت داشت. از چلوکبابی معروف مقدم متاسفانه تصویری نداریم.
۱۴۰۲/۱۱/۲۶
#بنیاد_قم_پژوهی
تلگرام | ایتا | سایت
قلعه دختر
امروز، با دیدن این تپه، داغم تازه شد ...
تا سال ۱۳۸۶ که اداره کل راه و شهرسازی قم تصمیم به راهسازی در حریم این تپه باستانی گرفت و آن را کاملا تخریب کرد، بر روی آن، بنایی (قلعه - معبدی) ساسانی و شاید پیشازردشتی سر پا بود که قدمتی قریب دو هزار سال داشت و ماکسیم سیرو در ۱۹۳۵ مقالهای (به نام «قصر دختر قم») در باره آن در پاریس منتشر کرده بود و در آثار باستانشناسان ایرانی و غربی، به نام «قلعه دختر» یا «کل دختر» یا «قصر دختر» یا «تپه شاه جمال» یا «آتشکده شاه جمال» یا «معبد میترایی تپه جمال» قم شناخته میشد.
تپه، پلاک میراث فرهنگی داشت و در سال ۱۳۵۳ در فهرست آثار ملی ایران ثبت شده بود و تصرف در آن، قطعا غیرقانونی و جرم مسلم بود ... .
دکتر حسین پورشریف، در مقاله «قلعه دختر قم، میراث هزارهها»، اطلاعات جامعی در باره این بنا (و حتی تخریب آن)، ارائه کرده است.
... و چنان که میبینید، تا امروز، همچنان بر جای بنای تخریب شده (محوطه تسطیح شده)، هیچ جاده یا پلی ساخته نشده است!
محمدهادی خالقی
۱۴۰۲/۱۱/۲۶
#بنیاد_قم_پژوهی
تلگرام | ایتا | سایت
4_5942714942011478898.pdf
2.03M
💢 کوچه کلاه فرنگی معروف به کوچه لولاگر قم
(بر طبق کوچه لولاگر تهران)، با بناهایی از زمان پهلوی
محله گذرخان، جنب مسجد خانم (فاطمیه)
فاطمه خانعلی
۱۴۰۲/۱۱/۲۸
#عکس
#بنیاد_قم_پژوهی
تلگرام | ایتا | سایت
اینستاگرام: @fatemeh__khanali