💢 کتیبه آبانبار لبچال
سیدمحمود چاوشی
۱۴۰۳/۰۱/۲۰
#کتیبه
#آب_انبار_لب_چال
#بنیاد_قم_پژوهی
تلگرام | ایتا | سایت
💢 کاروانسرای صدرآباد قم
ابوالفضل شعبانیفرد (میرزا)
یاعلی
۱۴۰۳/۰۱/۲۰
#کاروانسرا
#کاروانسرای_صدر_آباد
#بنیاد_قم_پژوهی
تلگرام | ایتا | سایت
💢 کاروانسرای صدرآباد قم
شماره ثبت: ۱۶۶۸
تاریخ ثبت: ۱۳۶۳/۰۸/۰۶
کاروانسرایی بهحقیقت زیبا با اقتداری پنهان در خود.
در میان بیابانی که تا چشم کار میکند تپههای کوتاه خاکی و گاه کوههای سنگی نه چندان مرتفع میبینید. این ساختمان با معماری سنتی با هنر آجرکاری جلوهای دیگر به این منطقه داده است.
اگر قصد سفر و دیدن مکانهای تاریخی کردید مکانی مناسب برای شما است.
به روستای محمدآباد بعد از روستای کاج که رسیدید بعد از بازدید از کاروانسرای سنگی محمدآباد جاده خاکی از دل تپهها شما را به این کاروانسرای زیبا میرساند.
بنایی که در دل تاریخ سفر کرده و افراد و ماجراهایی به خود دیده است.
قدمت آن را به صفویه گفتهاند و با توجه به مدل بنا و استفاده از این نوع هنر آجر کاری بیراه به نظر نمیرسد.
در، ورودی بنا پلمپ است. به اجبار گشتی دور آن زدیم. معماری تقریبا همان معماری کاروانسراهای شاه عباسی است. طاقهای جناغی، ورودیها، حجره ها، هشتیها، ایوانها، حوضها از خصوصیات کاروانسراهای شاه عباسیاند.
امکان بازدید از داخل نیست اما از روزنههای در ورودی چیزهایی میتوان دید.
دیوارهای پشت با پشت بندهای سنگی یا همان خو (اصطلاح قمی) مهار شدهاند.
در کنار این بنا آبانباری به چشم میخورد. در قسمت غربی بنا آثار کوله (کوتاه) دیوارهای گلی که تقریبا تخریب شدهاند موجود است که با توجه به نشیمنگاههای کوچک (سایهگیر) احتمالا محل نگهداری حیوانات و علوفه آنها بوده است.
این کاروانسرا که در مسیری میانبر و دسترسی محلی است و از سویی نزدیکی به دریاچه نمک و پرت بودن مسیر، نیاز به توجه ویژه دارد.
کاروانسراهای چون این بنا گذشته از داستان نذر شاه عباس صفوی محلی برای استراحت کاروانیها و رجال و ماموران سیاسی و گاها تعویض اسبها برای انجام امور حکومتی بوده است. معمولا آبانبارهایی در کنار آنها که دسترسی به آب سخت بوده است ساخته میشده است.
اگر هنوز از این بنا بازدید نکردهاید شما را دعوت به دیدن این بنا میکنم اما قبلا بهتر است با سازمان میراث هماهنگی به عمل آید تا با باز کردن در ورودی از داخل بنا نیز دیدن فرمایید.
اگر در نزدیکی تاریکی شب آنجا باشید و در سکوت، دل به در و دیوار کاروانسرا دهید گویا این بنا با شما از خاطراتی از دل تاریخ صحبت میکند. از آدمهایی که آمدند استراحت کردند، شبی خفتن و روز دیگر رفتند، از اتفاقات بین زوارها، از شحه اسبها، از نوشخوار شترها در سکوت شب که در فضا میپیچید. گوش که شنوا شد هزاران صدای خفته در بین آجرها و سنگها و ملات آهک
را خواهید شنید و میرسید به اینکه آمدند و رفتند. آمدهایم خواهیم رفت.
ابوالفضل شعبانیفرد (میرزا)
یاعلی
۱۴۰۳/۰۱/۲۰
#کاروانسرا
#کاروانسرای_صدر_آباد
#بنیاد_قم_پژوهی
تلگرام | ایتا | سایت
💢 ابدال یا تعدیل؟
خوشبختانه در فرصت عیدانهای که دست داد، نوشتارها راجع به لهجه قمی مورد توجه قرار گرفت و چنان که از کامنتها برمیآید، دوستان ارجمند را به اظهار نظر واداشت.
جا دارد ابتدا بگویم این نوشتارها به هیچ وجه نافی همانندی ویژگیهای لهجه قمی با برخی لهجههای دیگر نیست و هدف آنها این است که صرفا آنچه در لهجه ما وجود داشته است، به عنوان پیشنویس، مورد وصف و ارزیابی قرار گیرد تا انشاءالله کار نهایی کمنقص باشد و چنان که دیدید، ضمن همه آنها درخواست اصلاح و تکمیل شد.
باری، دگردیسی واجها، اعم از ابدال و قلب و حذف و اضافه، در تحولات همه زبانها بدیهی است و جای شک ندارد.
سخن نوشتار شتابزده حاضر راجع به بود و نبود واج "ژ" در لهجه قمی است که دوست دانشور، دکتر محمد مهیار نیز راجع به آن اظهار نظر داشتند و من هنوز میتوانم بگویم در طول عمرم، کلمهای با این واج از احدی در بافت موقعیتی کاربرد لهجه قمی نشنیدهام.
اما توجیه علمی موارد نقض اندکشماری که برای اثبات ابدال واج "ج" به "ژ"، هم جناب آقای مهدوی و هم جناب دکتر مهیار آوردهاند، بحثی درازدامن میطلبد و در ادامه به توضیح کوتاهی راجع به آنها بسنده میکنم.
میدانیم در واژههایی مانند خواب و خواستن و خواهر، "و"ای داریم که امروزه آن را مینویسند، ولی نمیخوانند. پیشینیان این "و" را "واو معدوله" نامیدهاند، زیرا نحوه خوانش آن، در گذشتههای دور، به صورت تعدیلیافته (w) بوده است، نه به صورت تعدیلنیافته (v). دیگر از توضیح این نکته که واج مذکور، بازمانده صامت مرکب "خو" است، درمیگذریم تا سخن به درازا نکشد.
یکی از باورهای نادرست زبانشناختی این است که ما فقط واو معدوله داشتهایم، در حالی که بعضی واجهای دیگر هم در موقعیتهای خاصی تعدیل مییابند. برای نمونه، در واژههای "پنبه، جنبه، شنبه" و مانند آنها، نون معدوله داریم که به صورت تعدیلیافته ادا میشود و اشتباها گمان میکنند در این موارد، واج "ن" به واج "م" تغییر یافته است؛ هرچند نمود سمعی آن همانند واج "م" باشد.
اکنون با این مقدمات به عرض میرساند موارد نقضی که دوستان عزیز آوردند، همه قابل تعبیر به جیم معدولهاند؛ یعنی در این موارد، واج "ج"، کاملا به واج "ژ" تغییر نمییابد، بلکه آن را در موقیتهای خاصی به صورت تعدیلیافته میخوانند؛ گیریم نمود سمعی آن همانند واج "ژ" یا حتی چنان که گاه در نمونه "مشتبی" شنیدهایم، همانند واج "ش" باشد.
اکنون که همشهری رسمینشده کمتر پیدا میکنیم و از سوی دیگر، دستگاه صوتنگار در دسترس نیست، بهتر است نحوه خوانش نمونههای زیر را به تجربه صوتی شخصی دوستان قمی واگذاریم تا ببینند نهایتا هنگام خوانش این نمونهها، جیم معدوله باقی میماند یا واج "ج" کاملا به واج "ژ" یا گاه "ش" تغییر مییابد.
۱. اجنبی
۲. مجتبی
۳. مجد
۴. وجدان
۵. هجده
علیرضا فولادی
۱۴۰۳/۰۱/۲۰
#اصطلاحات_قمی
#بنیاد_قم_پژوهی
تلگرام | ایتا | سایت
آشنایی و معرفی بیستمین اثر تاریخی قم
کاروانسرای طینوج
کاروانسرای طینوج مربوط به دوره صفوی - دوره قاجار است و در شهرستان قم، بخش خلجستان، روستای طینوج (پنجاه کیلومتری شمال شرق قم) واقع شده است.
این اثر در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۳۸۲ با شماره ثبت ۸۶۲۶ به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیدهاست.
کاروانسرای طینوج در بیان محلی و برخی منابع، به کاروانسرای شاه عباسی نیز معروف است.
در روستای طینوج، علاوه بر این کاروانسرا،
یک پل تاریخی و یک آبانبار مربوط به دوره صفوی و یک تپه باستانی به نام تپه عمر نیز وجود دارد. این تپه مربوط به دوران هخامنشیان بوده و نام دیگر ان تپه گبرها است.
گفته میشود خواجه نصیر طوسی متولد روستای طینوج بوده است.
#یکصد_جاذبه_گردشگری_قم
#تمدن_هفتهزار_ساله_قم
#کاروانسرا
#کاروانسرای_طینوج
#روستای_طینوج
https://t.me/Qomghasht
💢 کاروانسرای طینوج
علی مقیمیی
۱۴۰۳/۰۱/۲۱
#کاروانسرا
#کاروانسرای_طینوج
#بنیاد_قم_پژوهی
تلگرام | ایتا | سایت
💢 رمضان در فرهنگ مردم روستای دستگرد قم
آداب و رسوم روزهای آخر ماه مبارک رمضان
نماز عید فطر
تا حدود چهار، پنج دهه گذشته در صورت مساعد بودن هوا، نماز عید فطررا بر بالای مصلی moslla ( نام کوهی که در نزدیکی سمت غرب روستا واقع شده) میخواندند. در صبح روز عید و پس از بالا آمدن آفتاب، همه مردم از مرد و زن به اتفاق روحانی و امام جماعت مسجد تکبیرگویان راهی کوه مصلی میشدند و نماز را به امام جماعت روحانی و فردی که در کنار امام جماعت کار مکبّری و خواندن دعای قنوت را بدون استفاده از وسیله صوتی بر عهده داشت اقامه میکردند و پس از نماز، تکبیرگویان به روستا و خانههایشان بر میگشتند. لازم به ذکر است که تاحدود نیم قرن گذشته اهالی روستای همجوار (روستای میم) طبق سنتی کهن و ایجاد وحدت در نماز عید فطر مردم دستگرد شرکت میکردند.
دیدار اهالی از روحانی و پیران و بیماران و بزرگان خانواده در روز عید فطر
تا حدود دو دهه اخیر روحانی و امام جماعت مسجد طلبهای بود که در طول سال فقط برای دو دهه اول و آخر ماه محرم و صفر و یک ماه رمضان از شهر به روستا دعوت میشد و در هر کدام ازاین ایام هر شبانهروز خانه یکی از افراد ساکن، مهمان بود و حقالزحمه را هم در یکی از شبهای شلوغی مسجد و یا تکیه (شبهای عاشورا و شب بیست و یکم ماه مبارک رمضان) از مردم حاضر جمعآوری میکردند. صبح روز عید فطر و پس اقامه نماز عید، آن تعداد از مردان مسنی که اهل مسجد بودند به اتفاق چند تن از ریشسفیدان دخیل در امورات مسجد و شخصی که امانتدار پول حقالزحمه روحانی بود، به رسم ادب و تشکر و خدا حافظی، به خانهای که روحانی در آنجا اقامت داشت میرفتند و پس از انجام رسم تشکر و خداحافظی، امانتی را داخل پاکت تحویلش میدادند و بر میگشتند و هنگام بدرقه روحانی هم که همان صبح روز عید بود، بعضیها که محصولی از تولیدات کشاورزی و دامی داشتند مقداری از آن را همراهش میکردند.
دیدار و عیادت از پیران و بیماران روستا هم از جمله سنتهای نیک و پسندیده قدیمیهای روستا بود که در روز عید فطر خیلیها به آن عمل میکردند و همینطور دیدار کوچکترها از بزرگترهای خانواده و طایفه که قدیمیها به انجامش پای بند بودند.
هدیه و انعام روزه نیمه (کله گنجیشی) کودکان و کامل نوجوانان زیر بلوغ و سال اول بلوغ
در روز عید فطر و هنگام دیدارهای خانوادگی و ضیافتهای نهاری که معمولا در خانه بزرگترها برگزار می شد، پدر و مادر و پدربزرگها و مادر بزرگها طبق وعدهای که به کودکان برای گرفتن روزه «کله گنجیشی» و به نوجوانان برای گرفتن روزه کامل داده بودند، با دادن مبلغی پول و یا چیزهای مناسب دیگر به وعده خود عمل میکردند و انعام دختربچه و دختران تازه به تکلیف رسیده که روزه کامل گرفته بودند، چشمگیرتر بود و در میان آن هدایا چیزهایی مثل گوسفند، درخت و قطعه زمین هم دیده میشد و به صورت مکتوب در اختیار ولی آنها قرار میگرفت.
مصطفی جعفرزاده دستجردی
۱۴۰۳/۰۱/۲۱
#فرهنگ_عامه
#روستای_دستجرد
#ماه_رمضان
#بنیاد_قم_پژوهی
تلگرام | ایتا | سایت
💢 رمضان در فرهنگ مردم روستای دستگرد قم
آداب و رسوم روزهای آخر ماه مبارک رمضان
نماز عید فطر در یکی از سالهای گذشته در مسجد روستای دستگرد
تعدادی از افرادی که در عکس حضور دارند به رحمت ایزدی پیوستهاند؛ روحشان شاد
عکاس: سید مهدی حسینی
مصطفی جعفرزاده دستجردی
۱۴۰۳/۰۱/۲۱
#فرهنگ_عامه
#روستای_دستجرد
#ماه_رمضان
#بنیاد_قم_پژوهی
تلگرام | ایتا | سایت
درخت توت واله روستای قُبادبِزَن در فهرست آثار میراثطبیعی ایران ثبت شد
مدیرکل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان قم اعلام کرد: درخت توت واله روستای قُبادبِزَن شهرستان کهک استان قم با شماره ۱۱۹۳ در فهرست آثار میراثطبیعی ایران به ثبت رسید.
ارجمندی افزود: درخت توت سفید کهنسال روستای قبادبزن یکی از درختان کهنسال استان قم است که دارای تنهای قطور و با صلابت و با محیط تنه ۴.۲ متر است.
لینک متن کامل خبر:
https://qom.mcth.ir/%d9%85%d8%af%db%8c%d8%b1%da%a9%d9%84-%d9%85%db%8c%d8%b1%d8%a7%d8%ab%d9%81%d8%b1%d9%87%d9%86%da%af%db%8c%d8%8c-%da%af%d8%b1%d8%af%d8%b4%da%af%d8%b1%db%8c-%d9%88-%d8%b5%d9%86%d8%a7%db%8c%d8%b9-15/
🆔 @mirase_karime https://www.chtn.ir/service/provinces/qom
#قم
#کهک
#قبادبزن
#میراثطبیعی
متن سند
به: مدیریت کل اداره سوم ٣١٢
از: سازمان اطلاعات و امنیت قم
شماره: ١۴۴۵/ هـ ٢١
تاریخ: ١٣ /۶/ ١٣۵٧
نظر به اینکه اعلامیۀ دستنویسی به امضاء روحانیون، دانشجویان و اصناف قم اوایل شب جاری در قم توزیع مبنی بر اینکه شرکت کنندگان در مراسم نماز عید فطر با پای برهنه و در دست داشتن قرآن مجید به طور پیاده و دسته جمعی در محل برگزاری نماز (در زمین ورزش جنب کارخانه متروکه ریسباف اول جاده قم ـ اصفهان) اجتماع نمایند ضمن تماسی که با سیدصادق روحانی حاصل شد موضوع اعلامیه و قید چنین نظریاتی از طرف وی مطرح ولی مشارالیه اظهار داشت جایز است که با پای برهنه در مراسم عید شرکت نمود لیکن عنوان در دست داشتن قرآن مجید را که از قول وی نقل شده تکذیب، با توجه به مفاد امریه شماره ۶٧۴٩ /٣٠٠ ـ ١٢ /۶ /۵٧ و خبر منتشره از رادیو به مشارالیه توجهات لازم داده شد که در هر صورت چنانچه حوادث ناگواری بروز نماید ضمن اینکه مامورین در جهت برقراری آرامش با شدت عمل به وظائف خود عمل خواهند نمود به هرحال بروز چنین حوادثی به حساب وی خواهد بود یادشده اظهار داشت خود وی نیز به این فکر افتاده است که در صورت عدم توجه به تذکراتی که در مورد حفظ آرامش و همچنین ندادن شعار مضره عمل نکنند امکان دارد از تصمیم خود در مورد برگزاری نماز عید فطر انصراف حاصل نماید.
با عرض اینکه ضمن تبادل نظر با شهربانی تصمیمات لازم اتخاذ و به مورد اجرا در خواهد آمد.
توضیحات سند:
١. ادامه این عبارت که یک یا دو خط از متن گزارش است در دست نیست.
منبع: کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج ١٠، ص ٣٩٩
مجید داداشنژاد
۱۴۰۳/۰۱/۲۲
#عید_فطر
#سند
#بنیاد_قم_پژوهی
تلگرام | ایتا | سایت
💢 چند اصطلاح عامیانه قمی
این اصطلاحات فارغ از واژهشناسی از نظر ادبیات یا مندرج در کتب لغوی گردآمده است و میان قمیهای اصیل در حین صحبت به صورت ناخداگاه رد و بدل میشود. گوینده و شنونده هر دو منظور هم را حین صحبت میفهمند اما به همان افراد بگویید یعنی چه نمیتواند اینگونه توضیح دهند.
مثلا اگر یک قمی از یکی دیگر بپرسد کلیدها کجاست؟ اگر او بگوید یک پَس پُشتی بچه لابُد گذُشته، او اتوماتیک جاهای خاص مثل پشت پشتی، زیر میز و چنین جاهایی را میگردد اما اگر مثلا بگه کلیدها را بگذار یک گل گوشهای، دَم دست باشه، اتوماتیک میگذارد گوشه تاقچه یا دقیقا گوشه اُپن آشپزخانه.
معمولا این کلمات بیشتر در خبابانهای چهارمردان و آذر بهخصوص اطراف پامنار تا محله رضاییه (رِضَ آباد) پشت چهل اختران شنیده میشود. افرادی هستند که زیاد از این کلمات با لهجه بسیار قوی استفاده میکنند. لازم به ذکر است اگر به همان شخص بگویید چنتا کله قمی بگو سخت چنین چیزهایی را که در ادامه میخوانید بیان میکند؛ زیرا این لغات بخشی از مکالمات روزمره است که به صورت اتوماتیک بیان میشود. گاه گوینده و شنونده قمی خود متوجه تفاوت استفاده از این کلمات با کلمات رایج فارسی نیستند. مثلا وقتی یک قمی خارج از شهر خود صحبت میکند شنوندگان غیر قمی بهتر متوجه تفاوت میشوند. بهتر بیان کنم اگر یکی از بچه محلهای ما در منطقه دیگر مثل صفاییه به بالا صحبت کند فورا میفهمند پایین شهری است و آن تشخیص جدا از لهجه استفاده ناخداگاه از این واژههای گاه کنگ برای دیگران است.
شخصا به همراه خانواده از این لغات استفاده میکنیم.
اور: ناز کردن
تِلم: شکم
شیتیل: فرد به هم ریخته، نامنظم و لچر
آله شدن: به پهلو شدن
زپرتی: انسان ضعیف، اشیا ضعیف و شل و ول
دُل: خنگ، انسان بیمعنی
پَخمِه: بیدست و پا، کسی که توان مدیریت ندارد.
تَهتَمه: آخر یک چیز، باقیماند یک کالا
بهموَر: بینظم، بهم ریخته
شُش: آدم بدرد نخور
پَسوپیش: جلو و عقب زمانی (تاخیر)
رافید: ریختن
اُونگون: آویزان
رِجه: رخت لباس
دَرپیتی: بدرد نخور
لَم: ظرفی لاستیکی خاص برای کشیدن آب از چاه
دَبه: گالن آب
اُوهوی: نام همسر قمی وقتی نامحرم است
زرتی: خیلی زود کمتر از ثانیه
سلاطون: سرطان
بیخ: ته ته یک چیز
تَش: کف یک شی
گلگُوشه: کناری که به چشم بیاد، معلوم باشد، در دسترس
پَسپُشت: پشت چیزی که به چشم نیاد
سهکُنجی: تو نود درجه دیوار
کجکُنج: کنار تو زاویه که به دید نباشد، جایی خاص و غیر معمول
شکم دیوار: سینه دیوار
کُنج دیوار: قسمت مشخصی
قُلمه سُولمه: حرف و جملات بزرگ و بیش از فهم گوینده یا شنونده
تَهمَهها: ته یک جاده
تَهتَمش: آخر یک خوردنی، آخر چیزی
قُولا: راحت
غوپی: قمپوز، حرف الکی زدن
چنزری: آدم بدرد نخور
قارقور: صدای شکم گرسنه
غیه: سر و صدا کردن در حالی که توان دفاع نداری
بُولبند: توان مدیریت، استحکام
خُو: سکوی پای دیوار برای جلوگیری از ریزش
خُمره رنگرزی: اصول فنی کار سخت
نون دهنی: نوعی غذا خوردن است؛ مثلا خوردن ماست خیاری با نان جدا نه که نان داخلش بریزید.
یُوهو: یک دفعه
هورهوری مذهب: بیثبات، دم دمی مزاج
یخلی: بیقید و بند، مجرد
بویه: اوق
کلباری: زمین بعد از کشت و برداشت که پستی بلندی ندارد، سالها شخم نخورده
هُجیگری، هُجیبازی: در بحت و گفتوگو سروصدای زیاد کردن
یُخته: خیلی کم
لَمبُر: بازی کردن خیک، آبی که تکون میخوره
آسمون قره: رد و برق
خرِش: بیش از ظرفیت ظرف
بیهمه چیز: آدم بی اصل و نسب
ماستبندی: لبنیاتی
هُلهُلی: با عجله، بیفکر
زوار در رفته: نزدیک به نابودی
خُنک: انسان بیمزه
اکبریک: نوعی توهین، فحش، مخصوص آدم نسبتا زشت
نُونُور: نوعی فحش، لُس، مخصوص آدم های کمی سوُسُل
پَلوُشتَک: پرستو
مال: خر، الاغ
دست پا شکسته: با احتیاط عمل کردن
بیگدار به آب زدن: بیفکر عمل کردن
بخواهکار: متضاد طلبکار
زافه، ضافه: بیشتر از تلم، شکمی که از بزرگی افتاده
بیقواره: نا متناسب از نظر جسمی
وَق وُق: نوعی تهین بسیار بد به کار رفته در دعوا معمولا شروع دعوا
کرکر: خنده تقریبا بیجا
مثال با متن
پَس پیروز نزدیک خونه مَمَد آق حسین اینا بد جنگ و جدالی شده بود. همین که اُون یکی داشت به اُون یکی میگفت کم وق وُق کن اُونم داشت میگفت خودت کم زرت و پُرت کن. هی غیه میکنی که یُهو ای دل غافل نفمیدم کی یه دفع یک آجر کُفون تو سر یکیشون. یهو دیدم از سر کوچه جار (دسته) داره میاد. خلاصه سرت و درد نیارم اوضاع غاراش میش شد. تا پاسبونها اُمدند چند نفری لَتُ و پار شدند.
خوب تو اُنجی چی میکردی؟ هیچی رفته بودم یه سر به هم پاچم (باجناق) بزنم. مَی اَونجی میشنه؟ آره خونه عباس سکینه رو خریده. اِ! عباسه اینها رفتند از اُنجی؟ آره خونه باب جونشو تقسیم کردند.
ابوالفضل شعبانیفرد (میرزا)
۱۴۰۳/۰۱/۲۳
#اصطلاحات_قمی
#بنیاد_قم_پژوهی
تلگرام | ایتا | سایت
💢 کهنهماندهها
قبرستان نو
سنگ قبر حاج شیخ غلامرضا خوانساری
صاحب کتاب مصباح الوارثین
چون قبرستان نو در معرض تخریب است و چون گنجینهای از سنگ قبرهای قدیمی دارد، واجب است از تک تک این سنگ قبرها با فوریت تصویربرداری حرفهای بشود. بخشی از تاریخ فرهنگی ایران و قم در این قبرستان قرار دارد. از معدود قبرستانهای ایران است که قبر بسیاری از مشاهیر ملی و کشوری را در خود دارد.
این تکلیف به نظر در وهله اول توجها به ذیل ماده ۵۵ قانون شهرداری به عهده بخش فرهنگی این دستگاه است. سایر نهادهای فرهنگی مستقر در قم و برخوردار از بودجههای دولتی از این تکلیف مستثنا نیستند. از دیگر علاقهمندان هم در صورت امکان درخواست تصویربرداری دارم. گورستانپژوهی فواید تاریخی و فرهنگی و اجتماعی دارد.
متن سنگ قبر
"هو الحی الذی لایموت
وفات مرحوم مغفور جنت مکان خلد آشیان عمده العلماء والفقها آقای حاج شیخ غلامرضا خونساری صاحب کتاب مصباح الوارثین متخلص به معلم ولد مرحوم ملا احمد رحمت الله علیه که در تاریخ دوازدهم شهر رمضان هزار و سیصد هفتاد و یک به رحمت ایزدی پیوست"
سیدمحسن محسنی
۱۴۰۳/۰۱/۲۳
#سنگ_نبشته
#قبرستان_نو
#بنیاد_قم_پژوهی
تلگرام | ایتا | سایت
💢 چند قید قمی
۱. اِلِّ (elle): اِلّا؛ جز. نمونه: اِلِّ تو رفیقی نی.
۲. اِلّا و لِلّا: حتماً و قطعاً.
۳. اِلَّز: اِلّا از: جز.
۴. به آلِ مُلّا: فقط.
۵. به اِلِّ (be elle): بجز.
۶. جَخ: افزون بر این.
۷. جختا بَلا: افزون بر این.
۸. حُکماً: حتماً.
۹. صاف: دقیقاً. نمونه: صاف زدی تو خال
۱۰. عَد: عَدل؛ دقیقاً. نمونه: آرِنجم عَد خورد تو پَلو بغلدَسّی.
۱۱. گُرّ و گُر: تند تند.
۱۲. مَگ/مَی: مگر.
۱۳. لابد: احتمالاّ.
۱۴. یقین: احتمالاً. نمونه: کُج داره میره؟ یقین داره میره سر کار.
با درخواست اصلاح و تکمیل.
علیرضا فولادی
۱۴۰۳/۰۱/۲۳
#اصطلاحات_قمی
#بنیاد_قم_پژوهی
تلگرام | ایتا | سایت
💢 دو عامل توقیت در لهجه قمی
۱. عامل صرفی:
این عامل، پسوند "ی" توقیت است که برای اسم زمان به کار میرود. چند نمونهها:
سرشبی: وقت اول شب. نمونه: داشَلی سرشبی اومدَه بو گِله گِشه.
سرصبحی
سرظهری
شبی
صبحی
ظهری
نکته: در لهجه قمی واژه "صُپّیات (soppiyat): صبحیات" واژه ویژهای است که معنای صبح زود میدهد و ترکیب آن مشخص نیست.
۲. عامل نحوی:
در لهجه قمی، ساخت نحوی
پیشوند فعلی یا جزء مکمل فعل مرکب + "که" توقیت + فعل
بسیار پرکاربرد است. دو نمونه از این ساخت نحوی:
به کُنجَت که گُذُشت...: وقتی به کنجهات گذاشت...؛ وقتی تو را در تنگنا قرار داد....
وای که سُد...: وقتی وایسُد...وقتی وایساد...؛ وقتی بازایستاد....
با درخواست اصلاح و تکمیل.
دکتر علیرضا فولادی
۱۴۰۳/۰۱/۲۵
#اصطلاحات_قمی
#بنیاد_قم_پژوهی
تلگرام | ایتا | سایت
💢 سید صدرالدین محمد رضوی قمی (۱۰۹۵ - ۱۱۶۰ق)
در حاشیه یادکرد سید صدرالدین محمد رضوی قمی (۱۰۹۵ - ۱۱۶۰ق) عرض میکنم که:
قبر او، در خیابان ارم قم، داخل بقعه محمدیه بود؛ یعنی بقعهای کوچک که در سمت راست ورودی اصلی مسجد محمدیه قرار داشت و قبر هاتف اصفهانی (شاعر نامدار) و سیدمحمد المهدی رضوی قمی (بانی بقعه و جد صدرالدین) نیز در آن قرار داشت.
قاضی احمد حسینی قمی در خلاصه التواریخ، از وفات میر محمدمهدی رضوی قمی در ۹۷۶ قمری خبر داده و او را بسیار ستوده است.
قبر سید صدرالدین، بلندتر از سایر قبور داخل بقعه بود و سنگی بسیار سالم و زیبا و ارزشمند داشت.
مسجد و بقعه محمدیه، در طرح توسعه حرم حضرت معصومه، در خرداد ۱۳۸۲، تخریب شدند؛ اما کاش آستانه مقدسه، دست کم، همان سنگ قبرهای کهن این سه تن را در محل تقریبی دفنشان نصب کند و بدین ترتیب، یاد و نام آنها را - که هر سه در تاریخ، خوشناماند - و نیز حدود تقریبی بقعه موقوفه یاد شده را زنده نگه دارد!
در باره این بقعه موقوفه، دو نکته از «تربت پاکان» استاد مدرسی طباطبایی پیوست است:
محمدهادی خالقی
۱۴۰۳/۰۱/۲۶
#رجال_قم
#سید_صدرالدین_محمد_رضوی_قمی
#بنیاد_قم_پژوهی
تلگرام | ایتا | سایت
💢 سید صدرالدین محمد رضوی قمی (۱۰۹۵ - ۱۱۶۰ق)
محمدهادی خالقی
۱۴۰۳/۰۱/۲۶
#رجال_قم
#سید_صدرالدین_محمد_رضوی_قمی
#بنیاد_قم_پژوهی
تلگرام | ایتا | سایت