فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ببینید: نظیرهای کرونایی از #منصوره_رضایی بر شعر فاخر #کاکلی آق رضا
با حضور افتخاری جناب کاکلی
#قمپز 😎
شاعران قمپزی با «چالش مصراع سوم» به جنگ اسرائیل رفتند.
چالش مصراع سوم یعنی هر شاعر، رباعی خود را با مصراع سوم شاعر قبلی شروع میکند. همینقدر خلاق!
#چالش_مصرع_سوم:
هرچند گمان کرد هماورد نداشت
در لشکرِ پوشالیِ خود، مرد نداشت
وقتی چک افسری از ایران نوشید
با واهمه گفت: اصلنم درد نداشت
#سیدمحمدحسینی
وقتی چک افسری از ایران نوشید
از هر طرفش آب فراوان جوشید
ای کاش که یک ثانیه فرصت میداشت
میرفت و دوباره پوشکی میپوشید
#ملیحه_رجایی
ای کاش که یک ثانیه فرصت میداشت
یا در عوضش اِنقَده سرعت میداشت
در موقع خارج شدنِ خیل کثیر
یک تجربهای ز شامِ هیأت میداشت
#محمد_علیان
در موقع خارج شدن خیل کثیر
یا وقت ورود تبر و موشک و تیر
وقتی که شود گنبد تو سست و ذلیل
در خانه بمان دست به تنبانت گیر
#منصوره_رضایی
وقتی که شود گنبد تو سست و ذلیل
تو خاکِ رسی، موشک ما دستهی بیل
اندازه نگه دار که اندازه نکوست
ما خوشه موزیم و تویی هسته شلیل
#علی_بهاری
اندازه نگه دار که اندازه نکوست
اندازه نگه نداشتی وقت رفوست
آن گنبد آهنین تو در این جنگ
چون خربزه و موشک ما چون چاقوست
#شیخ_غیرمفید
آن گنبد آهنین تو در این جنگ
گشتهست پر از حفره و سرگشته، ملنگ!
موشک شده چون ستاره و آن گنبد
انگار که گنبد کبود است و قشنگ!
#محمدحسین_فیض_اخلاقی
موشک شده چون ستاره و آن گنبد
دادهست در این واقعه بدجوری رد
میگفت مقام ارشد اسراییل:
آری، پدر از جمیعمان درآمد
#حسن_معارف_وند
میگفت مقام ارشد اسرائیل
در بوق خودش کاش دمد اسرافیل
پرسید زمن چگونهای؟ گفتم هععیی
چیزی نشده فقط شدم اسقاطیل
#سید_مصطفی_فاطمی_نویسی
پرسید ز من چگونهای گفتم هی
گویا که نشستهام سرِ دستهی طِی
گفتم به همه که اصلنم درد نداشت
اما خودمانیم،...توهّم تا کی؟!
#احمد_رفیعی_وردنجانی
گفتم به همه که اصلنم درد نداشت
اصلاً که نه! هم داشت وَ هم، درد نداشت
هرچند نبایست کسی میفهمید
اما همه دیدند که کم درد نداشت
#صامره_حبیبی
هرچند نبایست کسی میفهمید
زد گند، نبایست کسی میفهمید
گفتیم: چرا گنبدتان سوراخ است؟!
گفتند: نبایست کسی میفهمید
#محمدحسین_مهدویان
گفتیم چرا گنبدتان سوراخ است؟
سردستهی دولت شما سلاخ است
این نسخه که چاپ اولش را دیدید
صد جلد دگر در صف استنساخ است!
#سید_جواد_یثربی
@qompoz🇮🇷✌️
اول اردیبهشتماه جلالی، روز بزرگداشت سعدی، گرامیباد.
دربارهی طنزپردازی جناب #سعدی مطالب و مقالات متعددی ساخته و پرداخته شده لکن برای نمونه، این حکایت گلستان را بخوانید و طنز انتقادی_اجتماعی_اقتصادیاش را دریابید. آن بیت تمثیلی پس از حکایت هم که شاهکار است. :)
توانگرزادهای را دیدم بر سر گور پدر نشسته و با درویشبچهای مناظره در پیوسته که: صندوق تربت ما سنگین است و کُتّابه* رنگین و فرش رخام انداخته و خشت پیروزه در او به کار برده. به گور پدرت چه ماند خشتی دو فراهم آورده و مُشتی دو خاک بر آن پاشیده؟!
درویشپسر این بشنید و گفت: تا پدرت زیر آن سنگهای گران بر خود بجنبیده باشد، پدر من به بهشت رسیده بوَد.
خر که کمتر نهند بر وی بار
بیشک آسودهتر کند رفتار
*کُتّابه: نوشتههای روی سنگ قبر
#منصوره_رضایی
@qompoz
«این کوزه چو من عاشق زاری بودهست»
مانند خودم زرنگ و کاری بودهست
از کثرت حفرهی تنش معلوم است
ورد لب او همیشه آری بودهست
#منصوره_رضایی
@qompoz