eitaa logo
کانون نویسندگان قم
1.7هزار دنبال‌کننده
384 عکس
42 ویدیو
8 فایل
🔹کانال رسمی کانون نویسندگان قم ارتباط با مدیر کانال: @kanooneqom نشانی: قم: خیابان دورشهر،نبش میدان رسالت، جنب موسسه آموزش عالی طلوع مهر ، کانون نویسندگان قم تلفن: ۳۷۸۳۱۴۲۱ - ۰۲۵
مشاهده در ایتا
دانلود
💢زبان علمی رضا بابایی زبان نوشتاری را به زبان‌های علمی، ادبی، محاوره‌ای و طنز تقسیم می‌کنند. مناسب‌ترین زبان برای مقالات و آثار محققانه، زبان علمی است. در این نوع نگارش، الفاظ باید گویا، کوتاه و آسان‌یاب‌ باشند. بنابراین لفظ نباید چندان خودنمایی ‌کند و بیش از مجرایی برای عبور آسان‌تر معانی باشد. از ویژگی‌های زبان علمی آن است که در آن از کنایات دور و تشبیهات ادیبانه و نازک‌خیالی‌های شاعرانه پرهیز می‌شود و معانی با مأنوس‌ترین کلمات خود می‌آیند. نویسنده وقتی با چنین زبانی سخنی می‌گوید، از امثال عبارات زیر می‌پرهیزد: عرصۀ خاکی را به نور افلاکی خود روشن کرد؛ به جای «به دنیا آمد». اسب حکومت را به زیر ران گرفت؛ به جای «به حکومت رسید». شاهد مقصود را در آغوش گرفت؛ به جای «به مقصود رسید». حضور به هم رسانید؛ به جای «آمد». زیبایی و شیوایی در هر زبانی، معنایی دارد که باید بدان پایبند بود. شیوایی در همۀ انواع نثر پسندیده، و بلکه لازم، است. می‌توان علمی نوشت و زبان را به عبارات عاطفی و احساساتی نیاراست، و در عین حال از چاشنی ذوق سود برد. آنچه در زبان علمی ممنوع است، تعابیر شاعرانه و نثرهای ادبی است، نه زیبایی و استواری که در هر زبانی، معنا و خصلت‌های مربوط به خود را دارد. به نمونۀ زیر توجه شود: زبان ادبی: چهل سال از هجرت پیامبر (ص) به مدینه می‌گذشت که فرشتۀ شهادت، درهای بهشت وصال را به پاداش عمری عشق و جانبازی در راه معشوق ازلی، در وعده‌گاه همیشگی، به روی عاشق دلسوخته کوفه، مولای خوبان، گشود. زبان علمی، همراه با شیوایی: در سال چهلم هجری، آن امام گرامی، پاداش عمری فداکاری را در راه حق و حقیقت در محراب نماز گرفت. کانون نویسندگان قم https://eitaa.com/kanoonnevisandeganqom
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢ابیات نخست دفتر اول مثنوی(نی‌نامه) استاد علی حیدری یساولی نشست شرح مثنوی تلگرام | ایتا | سایت|
💢استاد احمد شهدادی: 💢رجوع به هنر و زیبایی‌شناسی یکی از لوازم خوب زندگی کردن است حوزه/ نویسنده و استاد ادبیات رجوع به هنر و زیبایی شناسی را یکی از لوازم خوب زندگی کردن خواند و این مسئله را در مورد هر هنری صادق دانست. به گزارش خبرگزاری حوزه، «نشست ادبی کانون نویسندگان قم» با حضور حجت الاسلام والمسلمین بنایی، استاد احمد شهدادی، استاد محمد اسفندیاری، استاد مهاجرنیا، استاد سیدی و جمعی دیگر از اساتید، نویسندگان و اهالی قلم در دانشگاه طلوع مهر قم برگزار شد. علی اصغر کاویانی مدرس داستان‌نویسی کانون نویسندگان قم، پیرامون این نشست ادبی گفت: در نشست ادبی بنای ما بر این است که یکسری از آثار علاقه‌مندان و اعضای کانون نویسندگان خوانش شود و با حضور اساتید بزرگوار این آثار بررسی و تحلیل و نقد شوند تا زمینه‌ای برای رشد و تعالی افراد فراهم شود. در این نشست داستان کوتاهی از آقای پورحسین با موضوع «مادران شهدای مفقود الاثر»،«داستان طنز با گویش قمی» اثر خانم زارع و «شعر طنز یادت بماند» اثر خانم محبّ قرائت شد و سپس اساتید به نقد و بررسی این آثار پرداختند. در ادامه محمدرضا رهبریان به معرفی کتاب "از آیینه تا خشت" خود که پیرامون زندگی ابراهیم گلستان یکی از نویسندگان مطرح ایران نگاشته شده پرداخت و مقدمه‌ای از این کتاب را برای حاضران در جلسه قرائت کرد. رهبریان همچنین درباره این کتاب توضیح داد: این کتاب به کلیه ابعاد و دوره‌های زندگی این نویسنده برجسته ایران پرداخته است و در کمتر از یک‌ماه به چاپ سوم رسیده و مورد توجه قرار گرفته است. در ادامه احمد شهدادی نویسنده و استاد برجسته ادبیات نکاتی را پیرامون چرا و چگونه رمان بخوانیم بیان کرد و گفت: به عقیده من در دوران جدید و در زندگی مدرن که تجربه زیبایی شناختی جزء مقدمات زندگی انسان‌ها شده است، رجوع به هنر و زیبایی‌شناسی یکی از لوازم خوب زندگی کردن است و این در مورد هر هنری صدق می‌کند. وی افزود: از قرن ۱۷ به بعد، بشر بُعدی به نام لذت زیبایی‌شناختی را کشف کرد. تا پیش از این هنر در دنیا وجود داشت اما هیچ‌گاه به عنوان لذت زیبایی‌شناختی مورد توجه قرار نمی‌گرفت، بلکه همواره هنر زبانی برای بیان مفاهیم دیگر بود، اما از یک تاریخی به بعد هنر فی نفسه مورد توجه قرار گرفت. شهدادی همچنین اظهار داشت: در سال ۱۶۱۷ میلادی کتاب دن کیشت اثر سروانتس منتشر شد که تاریخ انتشار این کتاب تاریخ شروع رُمان در دنیای جدید است. وی با بیان اینکه امروزه بزرگترین اندیشه‌ها و حساس‌ترین دل‌ها و عاطفه‌ها و توانمندترین نویسندگان در دنیا هستند که محصولی به نام داستان کوتاه یا رُمان را عرضه می‌کنند، گفت: بسیاری از نویسندگان تجربه زیبایی‌شناختی خود از جهان را در موضوعات مختلفی مثل زندگی، مرگ، عشق، جنگ و ... در قالب روایت و داستان عرضه می‌کنند. شهدادی خاطرنشان کرد: در رُمان‌های بزرگ دنیا مخاطب با لحظاتی ناب از تجربه زندگی افراد مختلف آشنا می‌شود در حالی که تا پیش از دوران مدرن، آدم‌های کوچه و بازار مهم شمرده نمی‌شدند و تاریخ همیشه تاریخ سلاطین، جنگ‌ها و وقایع بزرگ و فرزانگان و شعرا و نویسندگان بود و آدم‌های معمولی در ادبیات تاریخی و غیر تاریخی جایی نداشتند، اما به مدد هنر بود که انسان‌های کوچه و بازار به میان کتاب‌ها، فیلم‌ها و موسیقی‌ها آمدند و تجربه انسان‌های گمنام در دل آثار هنری جای گرفت. وی با تأکید بر خواندن رُمان به جای وقت گذراندن در فضای مجازی گفت: تغییر نوع نگاه به دنیا و شکل‌گیری تخیّل مثبت در انسان و سازندگی روح، از اثرات خواندن رُمان است. شهدادی در پاسخ به این سوال که «چطور رُمان بخوانیم؟» نیز بیان داشت: اولاً رُمان خواندن بسته به سن، نیاز، معرفت، روابط اجتماعی، وقت و حال و هوای درونی و فکری افراد کاملا متفاوت است اما به طورکلی برای شروع باید از رمان‌های برجسته و داستان‌های درجه یک شروع کرد. این استاد ادبیات ادامه داد: نکته بعدی این است که وقتی رمان و ادبیات می‌خوانید حتما باید منتقدانه آن را بخوانید و خلاصه‌ای از کتاب را یادداشت کنید و ذیل آن نظر شخصی خود را بنویسید.
وی همچنین به مطالعه مقاله‌هایی که آثار مورد نظر شما را بررسی کرده‌اند، تاکید کرد و گفت: قبل از مطالعه مقاله کوتاهی را برای معرفی کتاب مورد نظرتان بخوانید. وی درباره مزایای انجام این کارها بیان کرد: با کلیه این روش‌ها یک رمان را در خودتان ماندگار می‌کنید و بعد از گذشت سالیان مجموعه‌ای از بهترین و زیباترین فرآورده‌های فکر بشری را در دفترچه‌ای کوچک برای خودتان تهیه کرده‌اید که بدون شک تاثیرات خودش را در زندگیتان خواهد گذاشت و زندگی را برای تان معنادارتر خواهد کرد. گفتنی است: نشست ادبی کانون نویسندگان قم با شعرخوانی استاد عباس فرساد با گویش قمی و غزل خوانی استاد مظفری همراه بود و این نشست قرار است زین پس در یکشنبه اول هرماه به صورت مستمر برگزار شود. http://qomqalam.ir/1401-12-7/ کانون نویسندگان قم https://eitaa.com/kanoonnevisandeganqom
💢مثنوی‌خوانی 🔸جلسه هفتگی شرح مثنوی مولانا 🔹استاد: علی حیدری یساولی 🔹جلسه چهاردهم: شنبه ۱۳ اسفند۱۴۰۱ ساعت۱۹ 🔻مکان: قم، انتهای خیابان دورشهر، نبش میدان رسالت موسسه آموزش عالی طلوع‌مهر 🔹حضور برای عموم علاقه‌مندان بلامانع است کانون نویسندگان قم https://eitaa.com/kanoonnevisandeganqom
❇️ به مناسبت نیمه شعبان برای شرکت در این پویش کافیست آثار خود را در چهار محور شامل مضامین ظهور و عبارت طلوع مهر از طریق فرم زیر ارسال نمایید. فرم ارسال آثار (کلیک کنید) 🔹محورهای پویش : 📃 جمله و دلنوشته کوتاه 🎬 کلیپ و پویانمایی کوتاه 📰 پوستر و عکس نوشته 📷 عکاسی 🔸مهلت ارسال آثار: نیمه شعبان 🔸اعلام نتایج: نیمه رمضان 🔸هدیه اثر برگزیده هر بخش: هشت میلیون ریال 🔷 ارتباط با طلوع مهر 🔸تلگرام | اینستاگرام | ایتا 🔹دوره‌های مهارت‌افزایی طلوع مهر 🔸سایت طلوع مهر (آخرین اخبار و اطلاعیه‌ها)
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢بخشی از نشست شرح مثنوی استاد علی حیدری یساولی کانون نویسندگان قم https://eitaa.com/kanoonnevisandeganqom
دربارۀ «بی‌تفاوت» در کتاب غلط ننویسیم آمده‌است: «بی‌تفاوت [...] که براثر گرته‌برداری [...] در نیم قرن اخیر در رسانه‌ها و نوشته‌ها کم‌وبیش متداول شده، غلط است و به‌جای آن باید گفت بی‌اعتنا، بی‌علاقه، بی‌توجه، لاقید، و نظایر این‌ها.» ۱) «بی‌تفاوت» صفت است و ساختِ آن «بی-» + اسم است. این‌ صفت‌ها را می‌توان به دو دسته‌ تقسیم کرد. دستۀ اول: صفت‌هایی که موصوف آن‌ها فاقد چیزی‌اند: «بی‌ادب» (آن‌که ادب ندارد)؛ «بی‌خاصیت» (آنچه خاصیت ندارد). دستۀ‌ دوم: صفت‌هایی که ویژگی‌ کسی یا چیزی را بیان می‌کنند: «بی‌ناموس» (ویژگی آن‌که از لاابالی‌گری یا کارهای نامشروع پرهیز نمی‌کند، نه آن‌که ناموس ندارد). همچنین: «بی‌امان»،‌ «بی‌امانت»، «بی‌جا»، «بی‌فکر»، «بی‌کله»، «بی‌‌نماز»، و ... . «بی‌تفاوت» نیز از همین دسته است. ۲) «بی‌تفاوت» معمولاً در سه معنای کمابیش مترادف به‌کار می‌رود که از آن‌ها معنای اول و دوم رایج‌تر است: - صفتِ کسی است که در برابر هیچ‌کس یا هیچ‌ چیزی احساس مسئولیت نمی‌کند و واکنشی نشان نمی‌دهد. - صفتِ کسی است که تحت تأثیر عوامل یا شرایطی همه‌چیز برایش یکسان است. - صفتِ کسی است که نه اهل جانبداری است و نه مخالفت؛ خنثاست. ۳) «بی‌تفاوت» را می‌توان با «بی‌طرف» (impartial) مقایسه کرد، زیرا «بی‌طرف» نیز صفت کسی است که از دو یا چند طرفِ دعوا از هیچ‌یک جانبداری نمی‌کند، نه این‌که فاقد «طرف» است! بنابراین اگر «بی‌تفاوت» غلط باشد، «بی‌طرف» و ده‌ها واژۀ مشابه آن نیز غلط است و اگر واژه‌های مشابه آن درست‌ باشد، «بی‌تفاوت» نیز درست است. هردو را بسنجید با «بی‌انضباط» (indiscipliné)، «بی‌قیدوشرط» (inconditionné)، «بی‌تناسب» (disproportionné)، و مانند این‌ها که همگی گرده‌برداری و درست‌اند. ۴) چند شاهد متعارف و پسندیده برای «بی‌تفاوت»: - «دنيای هزار و يک شب، از همان آغازِ گيرودارِ مجادلاتِ معتزله، نسبت‌به عشق [...] نمی‌‏توانسته‌است بی‏‌تفاوت‏ مانده باشد.» (عبدالحسین زرین‌کوب، از کوچۀ رندان، ص ۱۷۷) (وی،‌ در همین منبع،‌ تعبیر «بی‌‌تفاوتی رندانه» را برای حافظ به‌کار برده‌است.) - «ميان كوچه زنی را می‌‏بيند كه مَشک به دوش گرفته‌است. علی عليه‌السلام آدمی نيست كه بی‌‏تفاوت‏ از كنار اين مناظر بگذرد.» (مجموعه آثار شهید مطهری، ج ۲۳، ص ۱۴۳) - «پدر [...] راضی و بی‌‌تفاوت است؛ هم برنده است هم بازنده؛ - حرف زدنِ نرگس آرام است و بی‌تفاوت؛ - بی‌تفاوت دَمِ بار ایستاده بود.» (از منابع گوناگون داستانی، از فرهنگ بزرگ سخن، ذیل سرواژۀ «بی‌تفاوت») یادآوری: فرهنگستان، در حوزۀ روان‌شناسی و علوم سلامت، واژۀ «بی‌احساسی» را برای apathy تصویب کرده، اما برای erotic apathy تعبیر «بی‌تفاوتی شهوانی» را تصویب کرده‌است. این نشان می‌دهد که «بی‌تفاوت» نیز به‌طور کلی در زبان پذیرفته و متداول شده‌است و کاربرد آن اشکالی ندارد. بر پایۀ جست‌وجوی گوگل نیز بسامد «بی‌تفاوت»، تا چهار برابر، بیشتر از سایر واژه‌های مترادف آن است. ۵) دو شاهد از کاربرد ناپسند و غیرطبیعی «بی‌تفاوت»: - «فکر این‌که بعدها در حق کسی نیکوکاری بکنم یا [...] شیرۀ جانشان را بمکم، در آن دقیقه،‌ بی‌شک برایم بی‌تفاوت بود.» (فئودور داستایِفسکی، جنایت و مکافات، ترجمۀ مهری آهی، ص ۶۱۱) ترجمۀ پسندیده و طبیعی: ... برایم یکسان بود؛ برایم فرقی نداشت. - «اگر من مهره‌های چوبی [شطرنج] را با مهره‌های عاج عوض کنم، این تغییر در نظام بازی بی‌تفاوت است.» (هرمز میلانیان، آزادی و بند در زبان و مقالات دیگر (گردآوردۀ احمد خندان)، ص ۴۱) تعبیرِ‌ پسندیده و طبیعی: ... در نظام بازی تأثیری ندارد؛ ... در نظام بازی تفاوتی ندارد. ۶) معمولاً نمی‌توان دو یا چند واژۀ عیناً مترادف یافت و اهل زبان نیز هر واژه‌ای را برای برآوردن نیازی یا بیان مقصودی به‌کار می‌برند. برای مثال، واژه‌هایی که در ادامه آمده‌اند کمابیش مترداف‌اند، ولی نمی‌توان همیشه و همه‌جا از آن‌ها به‌جای هم استفاده کرد: بی‌اعتنا، بی‌توجه، بی‌تفاوت، بی‌مسئولیت، بی‌رگ، بی‌عار، بی‌خیال، بی‌فکر، بی‌احساس، بی‌انگیزه، بی‌قید. این واژه‌ها، افزون بر تفاوت معنایی، ممکن است تفاوت کاربردی و سبکی نیز داشته باشند. ۷) در نتیجه، از آنجا که «بی‌تفاوت» مانند صدها واژۀ گرده‌برداری‌شدۀ دیگر در گفتار و نوشتارِ امروز کاملاً رایج است، پذیرفتنی و درست است و کاربرد بجای آن اشکالی ندارد. سید محمد بصام @Matnook_com instagram.com/matnook_com aparat.com/v/1EtiD
💢مثنوی‌خوانی 🔸جلسه هفتگی شرح مثنوی مولانا 🔹استاد: علی حیدری یساولی 🔹جلسه پانزدهم: شنبه ۲۰ اسفند۱۴۰۱ ساعت۱۹ 🔻مکان: قم، انتهای خیابان دورشهر، نبش میدان رسالت موسسه آموزش عالی طلوع‌مهر 🔹حضور برای عموم علاقه‌مندان بلامانع است کانون نویسندگان قم https://eitaa.com/kanoonnevisandeganqom
💢شكل‌های بیگانه رضا بابایی ریختن كلمات فارسی در وزن‌ها یا قالب‌های بیگانه، به‌هیچ‌روی پذیرفتنی نیست؛ اما وارونۀ آن، یعنی ریختن واژه‌های غیر فارسی در شكل‌ها و قالب‌های فارسی، درست و حتی گاهی مطلوب است. بنابراین برساخته‌هایی مانند «مكلا» به معنای «كلاهی»، و «ممهور» به معنای «مُهرشده»، و«ملكوك» به معنای «لكه‌دار»، «افاغنه» به معنای «افغان‌ها» و «خوبیت» به معنای «خوب بودن» نادرست است. كلماتی مانند فرمایشات، پیشنهادات، گزاراشات و بازرسین، از همین رو ناروا است؛ زیرا «ات» یا «ین» از ادات جمع عربی است و بر تن واژۀ فارسی، جامۀ ناموزون می‌پوشاند. جمع مكسر نیز همین حكم را دارد. زبان فارسی مانند بیشتر زبان‌های دنیا، فاقد جمع مكسر است. وقتی كلمه‌ای را كه رگ‌وریشۀ فارسی دارد، به بهانۀ جمع بستن می‌شكنیم، آن را از شكل فارسی درآورده و تازی كرده‌ایم. بر این پایه، جمع «دفتر»، همان «دفترها» است نه «دفاتر»، و جمع درست «ترك»، «ترك‌ها» است نه «اتراك»، و جمع «درویش» نیز «درویش‌ها» است نه «دراویش» و جمع «استاد»، «استادان» است، نه «اساتید». همچنین است تركیب‌های مجعولی مانند لایتچسبك وممنوع‌الكار و حسب‌الدستور. با وجود این، مانعی ندارد كه واژه‌های بیگانه را شكل و شمایل فارسی دهیم و بر تن آنها جامۀ دری بپوشانیم؛ مانند «فهمیدن» كه در آن، فهمِ عربی، به هیئت مصدر فارسی درآمده است. از همین دست است واژه‌های «طلبیدن»، «داوطلب»، «بلادرنگ»، «مؤلفان»، «خوشحال» و «عقل‌گرایی». بنابراین در همان حال كه «مؤلفین» درست است، «مؤلفان» درست‌تر است. نیز گفتنی است كه افزودن علائم غیر فارسی، مانند تشدید و تنوین، بر كلمات فارسی جایز نیست؛ زیرا تحمیل قالب غیر فارسی بر واژۀ فارسی است. مثلا شكل صحیح «دوم» و «سوم» بدون تشدید واو است؛ بر خلاف «اوّل» كه عربی است و تشدید را می‌پذیرد. همچنین ورود تنوین بر همۀ كلمات فارسی ممنوع است، و بهتر است از كلمات عربی تنوین‌دار نیز كمتر استفاده شود. کانون نویسندگان قم https://eitaa.com/kanoonnevisandeganqom
💢صفات نوشتۀ خوب (۱) می‌توان ویژگی‌ها و اوصافی را برای هر نوشتۀ خوب برشمرد، که وجود آن‌ها برای هر نوشته، امتیاز محسوب می‌شود. این ویژگی‌ها عبارت است از: 1️⃣ سادگی و کوتاهی جملات جملات طولانی، خسته‌کننده است و گاهی مطلب و پیام نوشته را نامفهوم می‌سازد. تعبیرات دشوار و جملات سنگین و اصطلاحات نامأنوس و دور از ذهن هم همان اشکال را دارد و «نقض غرض» می‌شود. با این حساب، روشن است که کوتاهی و سادگی جملات، بر جاذبه و لطف نوشته می‌افزاید. در برخی از آثار جلال آل احمد (مثلاً خسی در میقات) این ویژگی دیده می‌شود. 2️⃣ درستی و صحت دستور زبان، عهده‌دار درست‌نویسی است. شناخت قواعد جمله‌سازی و ترکیب کلمات و به کار بردن آن‌ها، آبروی هر نوشته است. پس نویسنده باید با قواعد دستوری هم آشنا باشد و درست بنویسد؛ مثلاً مباحثی همچون: نهاد و گزاره، حروف ربط، تناسب فعل و فاعل، ضمایر و اشارات، جملات شرطی و استفهامی و خبری، پسوندها و پیشوندها، ترکیب‌ها و اضافات، زمان و ... . آنچه در اصلاح یک متن به اسم «ویرایش» یا تصحیح انجام می‌گیرد ناظر به ضعف‌های عبارتی، غلط‌های املایی، کاربرد علایم نگارشی، غلط‌های دستوری یا رسم‌الخطی و کاربردی در واژه‌هاست. در کتاب‌های تفصیلی به بیان انواع این غلط‌ها پرداخته‌اند و در اینجا مجالی برای بسط سخن نیست. 3️⃣مشخص بودن پیام و موضوع هدف و مقصود نویسنده باید واضح باشد تا خواننده به نوایی برسد، سردرگمی و ابهام و پیچیدگی مفاهیم مطرح شده، ضعف نوشته است و میان خواننده و نویسنده، ارتباط متفاهم را برقرار نمی‌سازد. همچنان که بیان ثقیل و پیچیده، در «گفتار» هم عیب به شمار می‌آید. 4️⃣محتوای زیاد و حجم کم از صفات خوب هر نوشته، پرهیز از پرگویی و اضافه‌گویی است. نوشته باید پربار و غنی باشد؛ در حداقل عبارات و صفحات ممکن. حالت اسفنجی داشتن، ضعف یک نوشته است که هر چه آن را بفشاری، از حجم زیاد آن چیزی به دست نمی‌آید و عصاره‌اش اندک است. البته نه به حدّی خلاصه‌گویی و رمزنویسی که اصل مطلب، هدر رود و تباه شود. به تعبیر ادبی باید از «اِطْنابِ مُمِلّ» و «ایجار مُخِلّ» پرهیز کرد. آثار شهید مطهری، در پرباری و پرمحتوایی و پرهیز از لفاظی‌های بیهوده، الگوی خوبی است. جواد محدثی «کتاب با اهل قلم» کانون نویسندگان قم https://eitaa.com/kanoonnevisandeganqom
💢صفات نوشته خوب (۲) 5️⃣ فصاحت و بلاغت درستی کلمه و کلام و ترکیب الفاظ و سهولت تلفّظ تعابیر و رعایت قواعد، «فصاحت» است. شناخت مقتضای حال، تناسب زمانی و مکانی، شرایط جامعه، روحیات خواننده و نیازهای فکری و پسند ذوقی او و ... به «بلاغت» مربوط می‌شود. نوشته هم باید صحیح و فصیح باشد، هم رسا و بلیغ. 6️⃣ نوآوری نوشته‌ای که از ابتکار و نوآوری برخوردار باشد، امتیاز دارد. این ابداع، هم در مضمون و دیدگاه و پیام، مطرح است، هم در زاویۀ دید و نوع نگاه به موضوع و هم در شکل جملات و قالب های جدید در سبک نویسندگی. تکرار مکررات و نداشتن حرف نو و نگاه نو، نوشته را از گیرایی دور می‌کند. «سخن نو آر، که نو را حلاوتی دگر است.» یا باید حرفی تازه داشت، یا نگاهی تازه، یا سبکی جدید. یافتن «قالب نو» برای «مفاهیم کهن»، آن‌ها را از کهنگی نجات می‌دهد و کارآمد می‌سازد. اگر تنها به استواری محتوا و صحت مضمون و آسمانی بودن پیام اعتماد کنیم و به عرضۀ آن مفاهیم با روش‌های جدید نیندیشیم، شاید قشر عظیمی از علاقه‌مندان به مبانی دینی و ارزشی را از دست بدهیم. 7️⃣ رعایت علایم نگارشی علامت‌های نگارشی، در نوشته، مانند تابلوهای راهنمایی و رانندگی در جاده است. نبودنش، خطا آفرین است و کاربرد و نصب غلط آن‌ها هم حادثه‌آفرین. علایم، به درست خواندن و درست فهمیدن نوشته کمک می‌کند و خواندن را هم آسان تر می‌سازد. کاربرد صحیح علایمی همچون نقطه، ویرگول، علامت سؤال، نقل قول، دو نقطه، گیومه، پرانتز و... از محسّنات نوشته است. در یادداشت‌های کوتاه هم باید مقید بود آن‌ها را درست به کار برد. البته افراط در علامت گذاری در نوشته، از سوی دیگر عامل خستگی و مانع سرعت در مطالعه است. جواد محدثی، «کتاب با اهل قلم» کانون نویسندگان قم https://eitaa.com/kanoonnevisandeganqom
💠 مبارک باد ایّام بهارت ✍ حمید صادقی خواجه مسعود قمی از اکابر و شاعران برجستۀ قرن نهم هجری است که محل تولد و زندگی وی شهر قم بوده است. لیکن به عللی که در اشعار خود نیز بدان اشارت کرده است به ولایت خراسان کوچیده و در دستگاه میر علی شیر نوایی وزیر سلطان حسین بایقرا، مقامی درخور احترام کسب کرده است. وی که به سبک نظامی بلند آوازه شاعری نمود، صاحب منظومه‌های عاشقانۀ شمس و قمر و یوسف و زلیخا است. در این موسم بهاری ضمن عرض تهنیت و شادباش فرا رسیدن نوروز ابیاتی دلکش از منظومۀ شمس و قمر در توصیف فصل بهار تقدیم می‌‌گردد: "جهان از سبزه فیروزی گرفته همه کس برگ نوروزی گرفته زمین بگشاده درِ خُلد برین را فلک خم گشته تا بیند زمین را شنیدم در بهاران خون شود بیش کشیده خار گل زان نشتر خویش گشاده غنچه خون و کرده بیرون شکوفه پنبه بهر بستن خون ز سر مستی گل از یک‌سو فتاده صبا بر دامن گل سر نهاده به هم بر کرده گل بازار خورشید شده شرمنده ابر از سایۀ بید به شبنم شسته ریحان زلف بلبل فلک پر کرده ز انجم دامن گل زده گل هم‌چو مستان پیرهن چاک نسیم از بوی گل افتاده بر خاک … قمر با شمس گفت ای قره العین به دیوار تو روشن چشم کونین مباد از بادۀ دولت خمارت مبارک باد ایّام بهارت مباد از روزه عیشت را زوالی شبت ماهی و ماهی باد سالی ز خوبی هر چه خواهی در سمندت فلک در سایۀ سرو بلندت هوا بس خرم است امروز و دلکش گرفته لاله جام و باده بی‌غش گرفت اینک عروس گل ز سر ناز گلستان کرد عالم را دگر باز چمن سر سبزی باغ جنان یافت جهان از نکهت نوروز جان یافت به مجلس گل زر خود بر طبق کرد چنان کز شرم آن نرگس عرق کرد چمن خود را به رنگ و بو بیاراست سمن بنشست و سرو ناز برخاست دگر جان یافت خاک از باد شبگیر جوان شد دگر بار عالم پیر چمن هنگامۀ پیر و جوان شد گل آتش باز و سوسن قصه خوان شد درخت از گل که بر وی دارد آرام مثال گنبد سبز است و بهرام ز بوی گل که شد تا چرخ دوار ز کامت ابر نیسان را دگر بار چرا فصلی چنین تنها نشینم بیا تا با گل و صهبا نشینم تو خورشیدی و من آن ذرۀ پست که در دامن افاق تو زد دست" ۱۴۰۲/۰۱/۰۱ 🌐http://www.qompajoohi.ir/ 🆔 telegram.me/qompajoohi https://eitaa.com/ghompajoohi
💠 چرا استاد سمیعی پدر ویرایش ایران است ✍ ابوالفضل طریقه‌دار استاد احمد سمیعی (گیلانی) نویسنده، مترجم و ویراستار برجسته کشور، پس از سال‌ها تلاش بی‌وقفه علمی در دوم فروردین ۱۴۰۲ و در ۱۰۲ سالگی رخ در نقاب خاک کشید.  نگارنده چهار دوره در کلاس‌های ویرایش ایشان شرکت کردم. حدود سال ۱۳۷۰ بود که برای تدریس در مرکز تحقیقات وابسته به دفتر تبلیغات اسلامی (پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی امروز) به قم دعوتشان کردم. با این که رفت‌و‌آمد میان قم و تهران برایشان زحمت داشت با روی باز پذیرفت و صحبت از حق‌التدریس نکرد. همیشه با خود فکر می‌کردم که قبل از استاد سمیعی، اساتید دیگری به ضرورت اصلاح نوشته‌های دیگران پی برده بودند و سمت اصلی‌شان در مطبوعات یا مراکز انتشاراتی، ویرایش بوده است، اما چرا استاد سمیعی به « پدر ویرایش ایران»، مشهور شده است؟ مثلاً حدود دویست سال پیش، یعنی در دوره محمد شاه قاجار، روزنامه‌ای با نام «کاغذ اخبار» در آمد. میرزا محمد جعفر ادیب شیرازی، منشی (ویراستار) این روزنامه بود و وظیفه داشت مطالب نویسندگان را به فهم عامه مردم نزدیک کند و با دخل و تصرفاتی از دشواری نثر بکاهد. (ر.ک: فرید قاسمی، سرگذشت مطبوعات در ایران) یا استاد احمد آرام، استاد خودش غلامحسین خان رهنما را در دوره رضا شاه، اولین ویراستار ایران می‌داند. (دانشنامه جهان اسلام، مدخل رهنما) یا در سال ۱۳۲۸ش محمد پروین گنابادی به توصیه دکتر پرویز ناتل خانلری،‌ اولین میز ویرایش را در انتشارات دانشگاه تهران گذاشت. (مجله راهنمای کتاب، دی و بهمن ۱۳۵۳) مهم‌تر از همه خود استاد احمد سمیعی، اولین ویراستار به معنای امروزین را استاد اسماعیل سعادت می‌داند. (بزرگداشت اسماعیل سعادت، خبرگزاری مهر، ششم مهرماه ۱۳۸۹) در این باره بیشتر می‌توان نوشت، ولی همین مقدار کافی است که بدانیم استاد سمیعی، اولین ویراستار ایران نیست؛ چون ایشان ویرایش را در سال ۱۳۴۶ از انتشارات فرانکلین شروع کرد، اما چرا او به «پدر ویرایش ایران» مشهور شده و پیشنهاد شده در تقویم ایران، روز تولدش را - یازدهم بهمن- روز ویراستار، بنامند در این خصوص باید گفت: ۱. استاد سمیعی، عاشق ویرایش بود و از این که متن پیچیده و مبهمی را می‌پیراست لذت می‌برد. این عشق او با دید انتقادی عمیق، مطالعه وسیع، شم زبانی مثال زدنی، گنجینه واژگانی غنی و مهم‌تر از همه انصاف و فروتنی علمی، در هم آمیخته بود و سبب می‌شد هر کتاب یا مقاله‌ای، جذاب و خواندنی شود. ۲. با وجود کهولت سن ، از این شهر به آن شهر و از کلاسی به کلاس دیگر می‌رفت و رنج سفر را بر خود می‌خرید تا این فن را به علاقه‌مندان آموزش دهد. ۳. تجربه‌ها و آموخته‌های خود را در قالب مقاله و کتاب، ارائه کرد و متن‌های علمی و فنی سنجیده‌ای را برای آموزش و تدریس ویرایش آماده ساخت، که جامع‌ترین و مهم‌ترین آن‌ها کتاب «آیین نگارش و ویرایش» است. ۴. در هر همایشی نکته‌های نابی از ویرایش را مطرح می‌کرد و به روش‌های مختلف می‌کوشید که بر اطلاعات ویراستاران بیفزاید و با ارائه پیشنهادها ضرورت گسترش این فن را به نهادهای فرهنگی گوشزد می‌کرد. در رثای چنین دانشمند فرزانه‌ای باید با رودکی همنوا شد که: از شمار دو چشم یک تن کم وز شمار خرد، هزاران تن ۱۴۰۲/۰۱/۰۳ https://eitaa.com/kanoonnevisandeganqom https://telegram.me/kanoonnevisandeganqom
💢صفات نوشته خوب (۳) دربارۀ علایم نگارشی (سجاوندی) در کتاب‌های مبسوط‌تر، بحث‌های مفصّلی انجام گرفته است. در اینجا تنها عمده‌ترین آن‌ها فشرده مطرح می‌شود: 🔸نقطه ( . ) در پایان هر جملۀ کامل می‌آید. چه در متن، چه پاورقی. همچنین پس از حرفی که نشان اختصار یک کلمه است، مثل ه‍ . ق. (هجری قمری) یا P.T.T (پست و تلفن و تلگراف). 🔸دو نقطه ( : ) پس از کلمه‌ای که برای نقل قول می‌آید (می‌فرماید:)، برای اجمال قبل از تفصیل (اصول دین پنج است:)، برای مورد لغت و معنی (اعتدال: میانه‌روی). 🔸کاما، ویرگول ( ، ) ـ برای موارد مکث در وسط جمله. ـ هنگام عطف کلمات، به جای واو (شهرهای تهران، قم، مشهد). ـ آنجا که آوردنش، ارتباط کلمات را تصحیح کند و مانع اشتباه‌خوانی شود. ـ جدا کردن توضیحات مربوط به نشان پستی یا منبع یک نقل (خیابان ری، کوچۀ خورشید...) یا (تاریخ ایران، ج ۲، ص ۱۶). 🔸نقطه ویرگول ( ؛ ) آنجا که جمله از نظر دستوری کامل است ولی از نظر معنی ارتباطی با بعد دارد. مثل (نویسندگی ضرورت تبلیغ است؛ پس آن را بیاموزیم). 🔸علامت سئوال ( ؟ ) ـ در پایان جمله‌های پرسشی (چه سؤال واقعی، چه انکاری و استهزاء) ـ آنجا که بخواهیم نسبت به مطلبی ایجاد شک کنیم یا یقینی نباشد. مثل: سعدی، متوفای ۶۶۰ (؟) 🔸علامت تعجّب ( ! ) ـ آنجا که جمله، تعجبّی باشد. ـ در موارد دعا، ندا، نفرین، تحسین، آرزو، حسرت و کلّاً کلماتِ عاطفی، (چه شهر خوبی! دریغا! احمد!) 🔸خط فاصله ( ـ ) ـ دو سوی جملۀ معترضه ـ میان کلمات ترکیبی (عقیدتی ـ سیاسی). ـ پس از کلماتی که بخشی از آن‌ها به سطر بعد منتقل می‌شود. ـ در گفت وگو‌هایی که در نمایشنامه و داستان است. ـ هنگام تقسیم‌بندی‌ها پس از اعداد. ۱ـ ۲ـ در این مورد، بعضی هم پس از اعداد در تقسیم‌بندی یا در پاورقی‌ها، به جای خط فاصله، نقطه می‌گذارند(۱.). 🔸گیومه ( «» ) ـ ابتدا و انتهای نقل قول مستقیم. ـ مشخصّ ساختن اسم‌های خاص و اَعلام و اصطلاحات. ـ برجسته‌تر کردن کلمانی خاص (البتّه نه در حدّ افراط). 🔸پرانتز ( ( ) ) برای توضیحاتی پیرامون برخی کلمات در متن: استقراض (وام گرفتن). 🔸کروشه ( [ ] ) برای افزودن چیزی به متن اصلی، یا بیان اختلاف نسخه. 🔸سه نقطه ( ... ) برای نشان دادنِ حذف یک کلمه یا بخشی از متن، نشانۀ افتادگی از متن اصل، نشان ادامۀ مطلب. 🔸ستاره ( * ) اغلب در سمت چپ بالای کلمه‌ای در عنوان یا متن گذاشته می‌شود، برای توضیح خاص در پاورقی. گاهی هم برای جدا کردن بندها و پاراگراف‌های یک نوشته به کار می‌رود، که در این صورت اغلب سه ستاره *** آورده می‌شود. جواد محدثی، «کتاب با اهل قلم» کانون نویسندگان قم https://eitaa.com/kanoonnevisandeganqom
💢 از رویِ دستِ ویراستار 🔸منبع: کتاب طریق ویرایش 🔸کانون نویسندگان قم https://eitaa.com/kanoonnevisandeganqom