eitaa logo
Matnook | ﻣﺘﻨﻮک
480 دنبال‌کننده
44 عکس
38 ویدیو
8 فایل
مؤسسۀ متنوک مجری کارگاه‌های آنلاین ویرایش و درست‌نویسی در ایران نشانی: قم، خ شهدا، کوی ممتاز، پ ۳۲ تلفن: ۰۲۵۳۷۸۳۸۸۹۵ ثبت‌نام، پشتیبانی کارگاه و سفارش ویرایش: zil.ink/matnook_com تلگرام: https://t.me/Matnook_com وبگاه (به‌زودی): Matnook.com
مشاهده در ایتا
دانلود
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
۵ فعل ممنوع در نامه‌های اداری! ۱۴‌۰‌۳‌/۰‌۳‌/‌۰‌‌۶ سید محمد بصام @Matnook_com www.matnook.com
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
«مبنی‌بر» و «مبتنی‌بر» غلط است! ۱۴‌۰‌۳‌/۰‌‌۳‌/‌۰‌‌‌۷‌ سید محمد بصام @Matnook_com www.matnook.com
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فاصله‌گذاری «چه» در ۱ دقیقه! ۱۲ استثنا: - چطور، چطوری، چقدر، چکار، چکاره، چگونه؛ - چه‌بسا،‌ چه‌جور، چه‌جوری، چه‌سان، چه‌کنم‌چه‌کنم، چه‌ها. یادآوری: «چه» در پایان واژه همیشه پیوسته یا بی‌فاصله نوشته می‌شود: آنچه، چنانچه، بیلچه، کتابچه، میخچه، قباله‌نامچه،‌ هرچه، اگرچه، و ... . ۱۴‌۰‌۳‌/۰‌۳‌/‌۱‌۰‌ سید محمد بصام @Matnook_com www.matnook.com
دربارۀ «سانتریفوژ» (گریزانه) ۱) «سانتریفوژ» (به فرانسوی، Centrifuge) دستگاهی است که در آن با استفاده از نیروی گریز از مرکز، مواد را از یکدیگر جدا می‌کنند. معادل فارسی آن، طبق تصویب فرهنگستان زبان و ادب فارسی، «گریزانه» است. ۲) /سانتریفیوژ/ تلفظِ نزدیک به انگلیسی و /سانتریفوژ/ تلفظِ نزدیک به فرانسهٔ این واژه است. بنابراین، از آنجا که این واژه فرانسوی است، املای «سانتریفوژ» درست‌تر است و ترجیح دارد. ۱۴‌۰‌۳‌/۰‌۳‌/‌‌۱‌۱‌ سید محمد بصام @Matnook_com www.matnook.com
شیوۀ نگارش «ـ‌ام، ـ‌ای، ـ‌است، ـ‌ایم، ـ‌اید، ـ‌اند» (۱) (بر پایۀ آخرین ویراست شیوه‌نامۀ گروه متنوک) در فارسیِ رسمی و غیرشکسته، رسم‌الخط فعل‌های ربطیِ «ـ‌ام، ـ‌ای، ـ‌است، ـ‌ایم، ـ‌اید، ـ‌اند» (مضارع اِخباری فعل «بودن») در پیوند با انواع واژه‌ها به شرح زیر است: ۱) واژه‌های پایا‌ن‌یافته به حروف پیوسته (مانند «ب» و «ه» و «یِ») و حروف جدا (مانند «د»): - خوبم، خوبی، خوب است، خوبیم، خوبید، خوب‌اند/ خوبند - متوجهم، متوجهی، متوجه است، متوجهیم، متوجهید، متوجه‌اند/ متوجهند - صاحب‌رأیم، صاحب‌رأیی، صاحب‌رأی است، صاحب‌رأییم، صاحب‌رأیید، صاحب‌رأی‌اند/ صاحب‌رأیند - شادم، شادی، شاد است، شادیم، شادید، شادند ۲) واژه‌های پایان‌یافته به همزه (مانند «مبدأ» و «جزء»): - مبدأم، مبدئی، مبدأ است، مبدئیم، مبدئید، مبدأند - جزئم، جزئی، جزء است، جزئیم، جزئید، جزءاند/ جزئند ۳) واژه‌های پایان‌یافته به صدای e (های بیان حرکت): ساده‌ام، ساده‌ای، ساده است، ساده‌ایم، ساده‌اید، ساده‌اند یادآوری: همزۀ «است» پس از واژه‌های پایان‌یافته به صدای e (= های بیان حرکت) حذف نمی‌شود و بافاصله نوشته می‌شود، مگر در شعر و به ضرورت وزن: صنم با دایه گفت این مرد ساده‌ست/ به صحرا کس غزال از دست داده‌ست؟ (سنجر کاشانی). ۴) واژه‌های پایان‌یافته به صدای ey: راست‌پی‌ام، راست‌پی‌ای، راست‌پی است، راست‌پی‌ایم، راست‌پی‌اید، راست‌پی‌اند ۵) واژه‌های پایان‌یافته به صدای i: - کُره‌ای‌ام، کره‌ای‌ای، کره‌ای است، کره‌ای‌ایم، کره‌ای‌اید، کره‌ای‌اند - مانتویی‌ام، مانتویی‌ای، مانتویی است، مانتویی‌ایم، مانتویی‌اید، مانتویی‌اند - ناجی‌ام، ناجی‌ای، ناجی است، ناجی‌ایم، ناجی‌اید، ناجی‌اند یادآوری: همزۀ «است» پس از واژه‌های پایان‌یافته به i حذف نمی‌شود و بافاصله نوشته می‌شود، مگر در شعر و به ضرورت وزن: ماهم این هفته شد از شهر و به‌ چشمم سالی‌ست/ حال هجران تو چه دانی که چه مشکل حالی‌ست (حافظ). ۶) واژه‌های پایان‌یافته به صدای o: تواَم، تویی، توست/ تو است، توایم، (شما صاحب) مانتواید*، تواَند ★ چون «تواید» بی‌معنی است، «مانتواید» آورده شد. ۷) واژه‌های پایان‌یافته به صدای ow: تیزرواَم، تیزرویی، تیزرو است، تیزروایم، تیزرواید، تیزرو‌اَند ۸) واژه‌های پایان‌یافته به صدای u: - سخنگویم، سخنگویی، سخنگوست/ سخنگو است، سخنگوییم، سخنگویید، سخنگویند - عمویم، عمویی، عموست/ عمو است، عموییم، عمویید، عمویند ۹) واژه‌های پایان‌یافته به صدای â: بینایم، بینایی، بیناست/ بینا است، بیناییم، بینایید، بینایند ۱۰) واژه‌های پایان‌یافته به «یٰ» (مانند «کبریٰ»): کبرایم، کبرایی، کبراست/ کبرا است، کبراییم، کبرایید، کبرایند ۱۴‌۰‌۳‌/۰‌۳‌/‌‌۱‌‌۳‌ سید محمد بصام @Matnook_com www.matnook.com
شهادةٌ جامعيّة وأربعةُ كتب ومِئاتُ المقالات، وما زِلتُ أُخطِئُ في القراءة! تَكتُبينَ لي «صباحَ الخير» وأقرَؤها «أُحِبُّك»... (محمود درویش) با مدرک دانشگاهی و چهار کتاب و صدها مقاله، هنوز هم نمی‌توانم درست بخوانم! تو برایم «صبح به‌خیر» می‌نویسی و من آن را «دوستت دارم» می‌خوانم... ‌۱‌۴‌۰۳‌/۰‌۳/۱‌۴‌ سید محمد بصام @Matnook_com www.matnook.com
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
«پاچه‌خواری» یا «پاچه‌خاری»؟ + یک واژۀ جدید که نمی‌دانید! ۱۴‌۰‌۳‌/۰‌‌۳‌/‌۱‌۶‌ سید محمد بصام @Matnook_com www.matnook.com
پیشوند «بـ-» و «نـ-» به‌علاوۀ فعل‌های آغازشده با الف (مانند «اَرزیدن»، «اُفتادن»، «اِنگاشتن») به این صورت نوشته می‌شوند: بیرزد، نیرزد (نه *بیارزد، *نیارزد)؛ بیفتد، نیفتد (نه *بیافتد، *نیافتد)؛ بینگارد، نینگارد (نه *بیانگارد، *نیانگارد). پس مصرع دوم تصویر این‌گونه نوشته می‌شود: .../ نیرزد آن‌که دلی را ز خود بیازاری، که البته درستش این است: نیرزد آن‌که وجودی ز خود بیازارند. ۱۴‌۰‌۳‌/۰‌‌۳‌/‌۱۸‌ سید محمد بصام @Matnook_com www.matnook.com
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اصطلاح «پدر کسی را درآوردن» از کجا آمده و در اصل چه بوده؟ ۱۴‌۰‌‌۳‌‌/۰‌‌‌۳‌/‌۲‌‌۰‌ سید محمد بصام @Matnook_com www.matnook.com
این‌ها همیشه بافاصله: مگر آن‌که، مگر این‌که، مگر نه آن‌که، مگر نه این‌که، مگر نه. این همیشه بی‌فاصله: وگرنه (= «در غیر این صورت»). ۱۴‌۰‌۳‌/۰‌‌۳‌‌/۲‌۱‌ سید محمد بصام @Matnook_com www.matnook.com
«اگر مرگ نبود، بیشترِ کارها را می‌گذاشتم برای بعد. عجله نمی‌کردم و چون تنبلم، با خیال راحت کارهایی که می‌خواهم انجام بدهم را* بعداً انجام می‌دادم. بعداً به جاهایی که دوست دارم بروم می‌رفتم. بعداً ورزش می‌کردم. بعداً کتاب‌هایی که دوست دارم بخوانم و فیلم‌هایی که دوست دارم ببینم را* می‌خواندم و می‌دیدم. بعداً به آن‌هایی که دوستشان دارم سر می‌زدم. بعداً خبری از دوستانی که مدت‌هاست از آن‌ها بی‌خبرم می‌گرفتم. بعداً بابت اشتباهاتم معذرت می‌خواستم و بعداً اشتباهات بقیه را می‌بخشیدم. بعداً می‌دویدم. بعداً یک شب رفقا را به یک چلوکباب عالی دعوت می‌کردم. بعداً سه روز لش می‌کردم و هیچ کاری نمی‌کردم. بعداً سیگار را ترک می‌کردم. بعداً می‌رفتم قلۀ توچال. بعداً مثنوی را می‌خواندم. بعداً طلوع خورشید را نگاه می‌کردم. بعداً چندنفری یک سفر باحال می‌رفتیم. بعداً همۀ کارها را می‌کردم، همۀ کارهایی که دلم می‌خواست را... ولی مرگ هست!» (سروش صحت) ★ مفعول، در فارسی، یا گروه (یک یا چند واژه) است یا جمله و پس از آن نیز معمولاً «را» می‌آید، مانند همین دو «را»یی که نشانه‌گذاری کرده‌ام و پس از مفعولی آمده‌اند که جمله است. بنابراین چیزی به نام «"را"ی بعد از فعل» نداریم و این عبارتِ من‌درآوردی، که سال‌هاست به‌واسطۀ‌ کتاب غلط ننویسیم لقلقۀ زبان ویراستاران و دغدغۀ جان ایشان شده‌، به‌کلی نادرست و ناممکن است. چشم‌ داری تو به چشم خود نگر منگر از چشم سفیهی بی‌خبر گوش داری تو به گوش خود شنو گوش گولان را چرا باشی گرو؟ بی ز تقلیدی، نظر را پیشه کن هم برای عقل خود اندیشه کن (مولوی) سید محمد بصام @Matnook_com www.matnook.com