eitaa logo
کانون نویسندگان قم
1.7هزار دنبال‌کننده
375 عکس
41 ویدیو
8 فایل
🔹کانال رسمی کانون نویسندگان قم ارتباط با مدیر کانال: @kanooneqom نشانی: قم: خیابان دورشهر،نبش میدان رسالت، جنب موسسه آموزش عالی طلوع مهر ، کانون نویسندگان قم تلفن: ۳۷۸۳۱۴۲۱ - ۰۲۵
مشاهده در ایتا
دانلود
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢ابیات نخست دفتر اول مثنوی(نی‌نامه) استاد علی حیدری یساولی نشست شرح مثنوی تلگرام | ایتا | سایت|
💢استاد احمد شهدادی: 💢رجوع به هنر و زیبایی‌شناسی یکی از لوازم خوب زندگی کردن است حوزه/ نویسنده و استاد ادبیات رجوع به هنر و زیبایی شناسی را یکی از لوازم خوب زندگی کردن خواند و این مسئله را در مورد هر هنری صادق دانست. به گزارش خبرگزاری حوزه، «نشست ادبی کانون نویسندگان قم» با حضور حجت الاسلام والمسلمین بنایی، استاد احمد شهدادی، استاد محمد اسفندیاری، استاد مهاجرنیا، استاد سیدی و جمعی دیگر از اساتید، نویسندگان و اهالی قلم در دانشگاه طلوع مهر قم برگزار شد. علی اصغر کاویانی مدرس داستان‌نویسی کانون نویسندگان قم، پیرامون این نشست ادبی گفت: در نشست ادبی بنای ما بر این است که یکسری از آثار علاقه‌مندان و اعضای کانون نویسندگان خوانش شود و با حضور اساتید بزرگوار این آثار بررسی و تحلیل و نقد شوند تا زمینه‌ای برای رشد و تعالی افراد فراهم شود. در این نشست داستان کوتاهی از آقای پورحسین با موضوع «مادران شهدای مفقود الاثر»،«داستان طنز با گویش قمی» اثر خانم زارع و «شعر طنز یادت بماند» اثر خانم محبّ قرائت شد و سپس اساتید به نقد و بررسی این آثار پرداختند. در ادامه محمدرضا رهبریان به معرفی کتاب "از آیینه تا خشت" خود که پیرامون زندگی ابراهیم گلستان یکی از نویسندگان مطرح ایران نگاشته شده پرداخت و مقدمه‌ای از این کتاب را برای حاضران در جلسه قرائت کرد. رهبریان همچنین درباره این کتاب توضیح داد: این کتاب به کلیه ابعاد و دوره‌های زندگی این نویسنده برجسته ایران پرداخته است و در کمتر از یک‌ماه به چاپ سوم رسیده و مورد توجه قرار گرفته است. در ادامه احمد شهدادی نویسنده و استاد برجسته ادبیات نکاتی را پیرامون چرا و چگونه رمان بخوانیم بیان کرد و گفت: به عقیده من در دوران جدید و در زندگی مدرن که تجربه زیبایی شناختی جزء مقدمات زندگی انسان‌ها شده است، رجوع به هنر و زیبایی‌شناسی یکی از لوازم خوب زندگی کردن است و این در مورد هر هنری صدق می‌کند. وی افزود: از قرن ۱۷ به بعد، بشر بُعدی به نام لذت زیبایی‌شناختی را کشف کرد. تا پیش از این هنر در دنیا وجود داشت اما هیچ‌گاه به عنوان لذت زیبایی‌شناختی مورد توجه قرار نمی‌گرفت، بلکه همواره هنر زبانی برای بیان مفاهیم دیگر بود، اما از یک تاریخی به بعد هنر فی نفسه مورد توجه قرار گرفت. شهدادی همچنین اظهار داشت: در سال ۱۶۱۷ میلادی کتاب دن کیشت اثر سروانتس منتشر شد که تاریخ انتشار این کتاب تاریخ شروع رُمان در دنیای جدید است. وی با بیان اینکه امروزه بزرگترین اندیشه‌ها و حساس‌ترین دل‌ها و عاطفه‌ها و توانمندترین نویسندگان در دنیا هستند که محصولی به نام داستان کوتاه یا رُمان را عرضه می‌کنند، گفت: بسیاری از نویسندگان تجربه زیبایی‌شناختی خود از جهان را در موضوعات مختلفی مثل زندگی، مرگ، عشق، جنگ و ... در قالب روایت و داستان عرضه می‌کنند. شهدادی خاطرنشان کرد: در رُمان‌های بزرگ دنیا مخاطب با لحظاتی ناب از تجربه زندگی افراد مختلف آشنا می‌شود در حالی که تا پیش از دوران مدرن، آدم‌های کوچه و بازار مهم شمرده نمی‌شدند و تاریخ همیشه تاریخ سلاطین، جنگ‌ها و وقایع بزرگ و فرزانگان و شعرا و نویسندگان بود و آدم‌های معمولی در ادبیات تاریخی و غیر تاریخی جایی نداشتند، اما به مدد هنر بود که انسان‌های کوچه و بازار به میان کتاب‌ها، فیلم‌ها و موسیقی‌ها آمدند و تجربه انسان‌های گمنام در دل آثار هنری جای گرفت. وی با تأکید بر خواندن رُمان به جای وقت گذراندن در فضای مجازی گفت: تغییر نوع نگاه به دنیا و شکل‌گیری تخیّل مثبت در انسان و سازندگی روح، از اثرات خواندن رُمان است. شهدادی در پاسخ به این سوال که «چطور رُمان بخوانیم؟» نیز بیان داشت: اولاً رُمان خواندن بسته به سن، نیاز، معرفت، روابط اجتماعی، وقت و حال و هوای درونی و فکری افراد کاملا متفاوت است اما به طورکلی برای شروع باید از رمان‌های برجسته و داستان‌های درجه یک شروع کرد. این استاد ادبیات ادامه داد: نکته بعدی این است که وقتی رمان و ادبیات می‌خوانید حتما باید منتقدانه آن را بخوانید و خلاصه‌ای از کتاب را یادداشت کنید و ذیل آن نظر شخصی خود را بنویسید.
وی همچنین به مطالعه مقاله‌هایی که آثار مورد نظر شما را بررسی کرده‌اند، تاکید کرد و گفت: قبل از مطالعه مقاله کوتاهی را برای معرفی کتاب مورد نظرتان بخوانید. وی درباره مزایای انجام این کارها بیان کرد: با کلیه این روش‌ها یک رمان را در خودتان ماندگار می‌کنید و بعد از گذشت سالیان مجموعه‌ای از بهترین و زیباترین فرآورده‌های فکر بشری را در دفترچه‌ای کوچک برای خودتان تهیه کرده‌اید که بدون شک تاثیرات خودش را در زندگیتان خواهد گذاشت و زندگی را برای تان معنادارتر خواهد کرد. گفتنی است: نشست ادبی کانون نویسندگان قم با شعرخوانی استاد عباس فرساد با گویش قمی و غزل خوانی استاد مظفری همراه بود و این نشست قرار است زین پس در یکشنبه اول هرماه به صورت مستمر برگزار شود. http://qomqalam.ir/1401-12-7/ کانون نویسندگان قم https://eitaa.com/kanoonnevisandeganqom
💢مثنوی‌خوانی 🔸جلسه هفتگی شرح مثنوی مولانا 🔹استاد: علی حیدری یساولی 🔹جلسه چهاردهم: شنبه ۱۳ اسفند۱۴۰۱ ساعت۱۹ 🔻مکان: قم، انتهای خیابان دورشهر، نبش میدان رسالت موسسه آموزش عالی طلوع‌مهر 🔹حضور برای عموم علاقه‌مندان بلامانع است کانون نویسندگان قم https://eitaa.com/kanoonnevisandeganqom
❇️ به مناسبت نیمه شعبان برای شرکت در این پویش کافیست آثار خود را در چهار محور شامل مضامین ظهور و عبارت طلوع مهر از طریق فرم زیر ارسال نمایید. فرم ارسال آثار (کلیک کنید) 🔹محورهای پویش : 📃 جمله و دلنوشته کوتاه 🎬 کلیپ و پویانمایی کوتاه 📰 پوستر و عکس نوشته 📷 عکاسی 🔸مهلت ارسال آثار: نیمه شعبان 🔸اعلام نتایج: نیمه رمضان 🔸هدیه اثر برگزیده هر بخش: هشت میلیون ریال 🔷 ارتباط با طلوع مهر 🔸تلگرام | اینستاگرام | ایتا 🔹دوره‌های مهارت‌افزایی طلوع مهر 🔸سایت طلوع مهر (آخرین اخبار و اطلاعیه‌ها)
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢بخشی از نشست شرح مثنوی استاد علی حیدری یساولی کانون نویسندگان قم https://eitaa.com/kanoonnevisandeganqom
دربارۀ «بی‌تفاوت» در کتاب غلط ننویسیم آمده‌است: «بی‌تفاوت [...] که براثر گرته‌برداری [...] در نیم قرن اخیر در رسانه‌ها و نوشته‌ها کم‌وبیش متداول شده، غلط است و به‌جای آن باید گفت بی‌اعتنا، بی‌علاقه، بی‌توجه، لاقید، و نظایر این‌ها.» ۱) «بی‌تفاوت» صفت است و ساختِ آن «بی-» + اسم است. این‌ صفت‌ها را می‌توان به دو دسته‌ تقسیم کرد. دستۀ اول: صفت‌هایی که موصوف آن‌ها فاقد چیزی‌اند: «بی‌ادب» (آن‌که ادب ندارد)؛ «بی‌خاصیت» (آنچه خاصیت ندارد). دستۀ‌ دوم: صفت‌هایی که ویژگی‌ کسی یا چیزی را بیان می‌کنند: «بی‌ناموس» (ویژگی آن‌که از لاابالی‌گری یا کارهای نامشروع پرهیز نمی‌کند، نه آن‌که ناموس ندارد). همچنین: «بی‌امان»،‌ «بی‌امانت»، «بی‌جا»، «بی‌فکر»، «بی‌کله»، «بی‌‌نماز»، و ... . «بی‌تفاوت» نیز از همین دسته است. ۲) «بی‌تفاوت» معمولاً در سه معنای کمابیش مترادف به‌کار می‌رود که از آن‌ها معنای اول و دوم رایج‌تر است: - صفتِ کسی است که در برابر هیچ‌کس یا هیچ‌ چیزی احساس مسئولیت نمی‌کند و واکنشی نشان نمی‌دهد. - صفتِ کسی است که تحت تأثیر عوامل یا شرایطی همه‌چیز برایش یکسان است. - صفتِ کسی است که نه اهل جانبداری است و نه مخالفت؛ خنثاست. ۳) «بی‌تفاوت» را می‌توان با «بی‌طرف» (impartial) مقایسه کرد، زیرا «بی‌طرف» نیز صفت کسی است که از دو یا چند طرفِ دعوا از هیچ‌یک جانبداری نمی‌کند، نه این‌که فاقد «طرف» است! بنابراین اگر «بی‌تفاوت» غلط باشد، «بی‌طرف» و ده‌ها واژۀ مشابه آن نیز غلط است و اگر واژه‌های مشابه آن درست‌ باشد، «بی‌تفاوت» نیز درست است. هردو را بسنجید با «بی‌انضباط» (indiscipliné)، «بی‌قیدوشرط» (inconditionné)، «بی‌تناسب» (disproportionné)، و مانند این‌ها که همگی گرده‌برداری و درست‌اند. ۴) چند شاهد متعارف و پسندیده برای «بی‌تفاوت»: - «دنيای هزار و يک شب، از همان آغازِ گيرودارِ مجادلاتِ معتزله، نسبت‌به عشق [...] نمی‌‏توانسته‌است بی‏‌تفاوت‏ مانده باشد.» (عبدالحسین زرین‌کوب، از کوچۀ رندان، ص ۱۷۷) (وی،‌ در همین منبع،‌ تعبیر «بی‌‌تفاوتی رندانه» را برای حافظ به‌کار برده‌است.) - «ميان كوچه زنی را می‌‏بيند كه مَشک به دوش گرفته‌است. علی عليه‌السلام آدمی نيست كه بی‌‏تفاوت‏ از كنار اين مناظر بگذرد.» (مجموعه آثار شهید مطهری، ج ۲۳، ص ۱۴۳) - «پدر [...] راضی و بی‌‌تفاوت است؛ هم برنده است هم بازنده؛ - حرف زدنِ نرگس آرام است و بی‌تفاوت؛ - بی‌تفاوت دَمِ بار ایستاده بود.» (از منابع گوناگون داستانی، از فرهنگ بزرگ سخن، ذیل سرواژۀ «بی‌تفاوت») یادآوری: فرهنگستان، در حوزۀ روان‌شناسی و علوم سلامت، واژۀ «بی‌احساسی» را برای apathy تصویب کرده، اما برای erotic apathy تعبیر «بی‌تفاوتی شهوانی» را تصویب کرده‌است. این نشان می‌دهد که «بی‌تفاوت» نیز به‌طور کلی در زبان پذیرفته و متداول شده‌است و کاربرد آن اشکالی ندارد. بر پایۀ جست‌وجوی گوگل نیز بسامد «بی‌تفاوت»، تا چهار برابر، بیشتر از سایر واژه‌های مترادف آن است. ۵) دو شاهد از کاربرد ناپسند و غیرطبیعی «بی‌تفاوت»: - «فکر این‌که بعدها در حق کسی نیکوکاری بکنم یا [...] شیرۀ جانشان را بمکم، در آن دقیقه،‌ بی‌شک برایم بی‌تفاوت بود.» (فئودور داستایِفسکی، جنایت و مکافات، ترجمۀ مهری آهی، ص ۶۱۱) ترجمۀ پسندیده و طبیعی: ... برایم یکسان بود؛ برایم فرقی نداشت. - «اگر من مهره‌های چوبی [شطرنج] را با مهره‌های عاج عوض کنم، این تغییر در نظام بازی بی‌تفاوت است.» (هرمز میلانیان، آزادی و بند در زبان و مقالات دیگر (گردآوردۀ احمد خندان)، ص ۴۱) تعبیرِ‌ پسندیده و طبیعی: ... در نظام بازی تأثیری ندارد؛ ... در نظام بازی تفاوتی ندارد. ۶) معمولاً نمی‌توان دو یا چند واژۀ عیناً مترادف یافت و اهل زبان نیز هر واژه‌ای را برای برآوردن نیازی یا بیان مقصودی به‌کار می‌برند. برای مثال، واژه‌هایی که در ادامه آمده‌اند کمابیش مترداف‌اند، ولی نمی‌توان همیشه و همه‌جا از آن‌ها به‌جای هم استفاده کرد: بی‌اعتنا، بی‌توجه، بی‌تفاوت، بی‌مسئولیت، بی‌رگ، بی‌عار، بی‌خیال، بی‌فکر، بی‌احساس، بی‌انگیزه، بی‌قید. این واژه‌ها، افزون بر تفاوت معنایی، ممکن است تفاوت کاربردی و سبکی نیز داشته باشند. ۷) در نتیجه، از آنجا که «بی‌تفاوت» مانند صدها واژۀ گرده‌برداری‌شدۀ دیگر در گفتار و نوشتارِ امروز کاملاً رایج است، پذیرفتنی و درست است و کاربرد بجای آن اشکالی ندارد. سید محمد بصام @Matnook_com instagram.com/matnook_com aparat.com/v/1EtiD
💢مثنوی‌خوانی 🔸جلسه هفتگی شرح مثنوی مولانا 🔹استاد: علی حیدری یساولی 🔹جلسه پانزدهم: شنبه ۲۰ اسفند۱۴۰۱ ساعت۱۹ 🔻مکان: قم، انتهای خیابان دورشهر، نبش میدان رسالت موسسه آموزش عالی طلوع‌مهر 🔹حضور برای عموم علاقه‌مندان بلامانع است کانون نویسندگان قم https://eitaa.com/kanoonnevisandeganqom
💢شكل‌های بیگانه رضا بابایی ریختن كلمات فارسی در وزن‌ها یا قالب‌های بیگانه، به‌هیچ‌روی پذیرفتنی نیست؛ اما وارونۀ آن، یعنی ریختن واژه‌های غیر فارسی در شكل‌ها و قالب‌های فارسی، درست و حتی گاهی مطلوب است. بنابراین برساخته‌هایی مانند «مكلا» به معنای «كلاهی»، و «ممهور» به معنای «مُهرشده»، و«ملكوك» به معنای «لكه‌دار»، «افاغنه» به معنای «افغان‌ها» و «خوبیت» به معنای «خوب بودن» نادرست است. كلماتی مانند فرمایشات، پیشنهادات، گزاراشات و بازرسین، از همین رو ناروا است؛ زیرا «ات» یا «ین» از ادات جمع عربی است و بر تن واژۀ فارسی، جامۀ ناموزون می‌پوشاند. جمع مكسر نیز همین حكم را دارد. زبان فارسی مانند بیشتر زبان‌های دنیا، فاقد جمع مكسر است. وقتی كلمه‌ای را كه رگ‌وریشۀ فارسی دارد، به بهانۀ جمع بستن می‌شكنیم، آن را از شكل فارسی درآورده و تازی كرده‌ایم. بر این پایه، جمع «دفتر»، همان «دفترها» است نه «دفاتر»، و جمع درست «ترك»، «ترك‌ها» است نه «اتراك»، و جمع «درویش» نیز «درویش‌ها» است نه «دراویش» و جمع «استاد»، «استادان» است، نه «اساتید». همچنین است تركیب‌های مجعولی مانند لایتچسبك وممنوع‌الكار و حسب‌الدستور. با وجود این، مانعی ندارد كه واژه‌های بیگانه را شكل و شمایل فارسی دهیم و بر تن آنها جامۀ دری بپوشانیم؛ مانند «فهمیدن» كه در آن، فهمِ عربی، به هیئت مصدر فارسی درآمده است. از همین دست است واژه‌های «طلبیدن»، «داوطلب»، «بلادرنگ»، «مؤلفان»، «خوشحال» و «عقل‌گرایی». بنابراین در همان حال كه «مؤلفین» درست است، «مؤلفان» درست‌تر است. نیز گفتنی است كه افزودن علائم غیر فارسی، مانند تشدید و تنوین، بر كلمات فارسی جایز نیست؛ زیرا تحمیل قالب غیر فارسی بر واژۀ فارسی است. مثلا شكل صحیح «دوم» و «سوم» بدون تشدید واو است؛ بر خلاف «اوّل» كه عربی است و تشدید را می‌پذیرد. همچنین ورود تنوین بر همۀ كلمات فارسی ممنوع است، و بهتر است از كلمات عربی تنوین‌دار نیز كمتر استفاده شود. کانون نویسندگان قم https://eitaa.com/kanoonnevisandeganqom
💢صفات نوشتۀ خوب (۱) می‌توان ویژگی‌ها و اوصافی را برای هر نوشتۀ خوب برشمرد، که وجود آن‌ها برای هر نوشته، امتیاز محسوب می‌شود. این ویژگی‌ها عبارت است از: 1️⃣ سادگی و کوتاهی جملات جملات طولانی، خسته‌کننده است و گاهی مطلب و پیام نوشته را نامفهوم می‌سازد. تعبیرات دشوار و جملات سنگین و اصطلاحات نامأنوس و دور از ذهن هم همان اشکال را دارد و «نقض غرض» می‌شود. با این حساب، روشن است که کوتاهی و سادگی جملات، بر جاذبه و لطف نوشته می‌افزاید. در برخی از آثار جلال آل احمد (مثلاً خسی در میقات) این ویژگی دیده می‌شود. 2️⃣ درستی و صحت دستور زبان، عهده‌دار درست‌نویسی است. شناخت قواعد جمله‌سازی و ترکیب کلمات و به کار بردن آن‌ها، آبروی هر نوشته است. پس نویسنده باید با قواعد دستوری هم آشنا باشد و درست بنویسد؛ مثلاً مباحثی همچون: نهاد و گزاره، حروف ربط، تناسب فعل و فاعل، ضمایر و اشارات، جملات شرطی و استفهامی و خبری، پسوندها و پیشوندها، ترکیب‌ها و اضافات، زمان و ... . آنچه در اصلاح یک متن به اسم «ویرایش» یا تصحیح انجام می‌گیرد ناظر به ضعف‌های عبارتی، غلط‌های املایی، کاربرد علایم نگارشی، غلط‌های دستوری یا رسم‌الخطی و کاربردی در واژه‌هاست. در کتاب‌های تفصیلی به بیان انواع این غلط‌ها پرداخته‌اند و در اینجا مجالی برای بسط سخن نیست. 3️⃣مشخص بودن پیام و موضوع هدف و مقصود نویسنده باید واضح باشد تا خواننده به نوایی برسد، سردرگمی و ابهام و پیچیدگی مفاهیم مطرح شده، ضعف نوشته است و میان خواننده و نویسنده، ارتباط متفاهم را برقرار نمی‌سازد. همچنان که بیان ثقیل و پیچیده، در «گفتار» هم عیب به شمار می‌آید. 4️⃣محتوای زیاد و حجم کم از صفات خوب هر نوشته، پرهیز از پرگویی و اضافه‌گویی است. نوشته باید پربار و غنی باشد؛ در حداقل عبارات و صفحات ممکن. حالت اسفنجی داشتن، ضعف یک نوشته است که هر چه آن را بفشاری، از حجم زیاد آن چیزی به دست نمی‌آید و عصاره‌اش اندک است. البته نه به حدّی خلاصه‌گویی و رمزنویسی که اصل مطلب، هدر رود و تباه شود. به تعبیر ادبی باید از «اِطْنابِ مُمِلّ» و «ایجار مُخِلّ» پرهیز کرد. آثار شهید مطهری، در پرباری و پرمحتوایی و پرهیز از لفاظی‌های بیهوده، الگوی خوبی است. جواد محدثی «کتاب با اهل قلم» کانون نویسندگان قم https://eitaa.com/kanoonnevisandeganqom