eitaa logo
ققنوس
1.6هزار دنبال‌کننده
321 عکس
119 ویدیو
5 فایل
گاه‌نوشته‌های رحیم حسین‌آبفروش... نقدها و‌ نظرات‌تان به‌روی چشم: @qqoqnoos
مشاهده در ایتا
دانلود
«ما» (یادداشت برادر فاضلم حجت‌الاسلام علی مهدیان) ❤️ این موشک‌ها و پهپادها نقطه عطف تاریخ مقاومت شدند، اما صحنه را درست ببینیم. از این شمشیرِ صاحب خراش‌های متعدد (ذوالفقار) عبور کنیم، پشت سرش آن دستی است که شلیک کرد، آن اراده‌ای است که تصمیم گرفت. نه، هوشمندی که کی و کجا را بزند، نه، نه، آن عقلی که می‌داند چه زمان باید ایران وارد صحنه شود، بلکه عمیق‌تر از این‌ها. ❤️ پشت سر این «حدید» قوی و بران و براق، داغ‌هایی است که قلب صبور این مردم سال‌ها است جمع کرده، سال‌ها فشار اقتصادی، امنیتی، تحمل حمله بی‌امان زخم‌زبان‌ها، تحقیرها، هجوم روایت‌های سیاهِ انسداد و ناامیدی و «ما بیچاره‌ایم» از زبان دوست نادان و دشمن دانا. ❤️ عمیق‌تر ببینیم، پشت سر همه این داغ‌های مردم صبورمان، آن امید سبز مهدوی راسخ در جان‌شان که دست خدا را بالاتر از همه دست‌ها می‌دیدند و صبر می‌کردند، آن ایمان سرخ حسینی را که باید ایستاد و کم نیاورد. پشت سر این موشک‌ها شب‌های احیاء را ببینیم، ورزشگاه صدهزارنفری قرآن‌خوان‌ها را، اشک‌های حین قنوت فطر و «ان تدخلنی فی کل خیرٍ ادخلت فیه محمداً و آلَ محمد» را ❤️ پشت سر این شمشیرِ صاحب خراش‌های متعدد، یعنی ذوالفقار، دست علی(ع) را ببینیم؛ یدالله را ببینیم که فوق ایدیهم است؛ «و ما رمیت اذ رمیت» را؛ این‌جا ایران است. آری! صدای وِزوِز پهپادها و هوهوی موشک‌ها زیبا بود، اما نه به اندازه صدای تپش قلب‌های صبور و مؤمن این مردم هوشمند و عاشق. ❤️ دوستی بعد از یوم‌الله عین‌الاسد از من پرسید، چرا ماجرای هواپیمای اوکراینی پیش آمد، بعد از آن اقتدار یداللهی؟ به او گفتم چون فراموش نکنیم پیروزی‌ها باید هم‌زمان با رشد و معرفت مردم حاصل شود و الا یوم‌الله را هم نخواهیم فهمید و نمی‌توانیم مظهر «صبار شکور» باشیم. وقتی نصرت الهی ظهور پیدا می‌کند، منتظر امتحان‌های بعدی باشید چرا؟ چون «اذا جاء نصرالله و الفتح» که محقق شد نوبت «فسبح بحمد ربک و استغفره» است. باید دست او را دید و با این نعمت رشد کرد، ضعف‌های‌مان را باید جبران کنیم یا با قدم معرفت پیش می‌رویم یا با مدد امتحان و بلا. ❤️ این‌گونه است که تاریخ را می‌سازیم. این‌گونه «ما» لشکر سید خراسانی را سامان می‌دهیم برای مهیاشدن و زمینه‌سازی ظهور، ان‌شاءالله. یوم‌الله است، دست‌افشانی کنیم با قلبی تسبیح‌گو و حمدگو و با عزم استغفار و جبران. ✍🏻 @ali_mahdiyan با اندکی ویرایش ✍ @qoqnoos2
«مناظره "تنابنده" با "برادران لیلا"» (یادداشت برادر فاضلم حجت‌الاسلام علی مهدیان درباره قسمت اخیر مجموعه پایتخت) ❤️ مجادله با یکی از مؤثرترین قطعه‌های پایتخت بود، در آنِ واحد، هم قلب و هم ذهن مخاطب را درگیر می‌کرد، آن‌قدر این درگیری آشنا و ملموس بود که خیلی ها را به فکر فرو می‌برد. هرکس گویا دوست داشت درباره این گفت‌وگو سخنی بگوید و تکلیف خود را روشن کند. ❤️ به نظر من حتی معترض هم چند سروگردن از خیلی‌ها در عرصه هنر بالاتر است، این را با «پایتخت ۷» دوباره ثابت کرد. من جای مسؤولین کشور بودم، سراغ خیلی از این سرمایه‌ها می‌رفتم، ولو پرخطا باشند. سبک رفتار رهبر با هنرمندان از و تا و حتی مرحوم را ببینید. ❤️ کاش میشد دوباره مثلاً برگردد، می‌دانم که فریاد زده از همه ساخته‌های قبلی‌ام پشیمانم، اما سخن او را جدی نگیرید، همان‌قدر جدی نگیرید که قهرکردن با تلویزیون را جدی نگرفتید. محصول هنری، خروجیِ جان هنرمند است، و جان آدم‌ها به این سادگی عوض نمی‌شود، هنوز هم «خندوانه» خواهد ساخت و هنوز هم «همسران» و «خانه سبز»، اگر زنده شود دوباره «خواهران غریب» و «قصه‌های مجید» خواهد ساخت، همان‌طور که اثر فاخر «محمدرسول‌الله(ص)» را آن‌گونه زیبا سرود. ❤️ همه منطق در تقابل با فریاد زده شد، او نمی‌گوید نسل قبل و «هد فامیل» کم‌خطا است، خطاهای آن‌ها را می‌بیند، ضعف‌ها و بچگی‌های‌شان را می‌بیند، اما آن‌ها را به نامِ نامی «زندگی»، قهرمان می‌داند، فریادهای بر سر ، فریاد زندگی پرتلاطم و سختی بوده که نسل دهه چهل و پنجاه و شصت چشیده، نسلی که از دالان پردرد زندگی ایرانی مظلوم، عبور کرده و الآن قهرمان معمولی و گمنام این دوران پررنج است. ❤️ سیلی که مثل طوفانی همه غرور و منطق پسر را به چالش کشید پاسخ دندان‌شکنی بود به سیلی به صورت پدرش ـدستش بشکند آن بازیگر و آن کارگردان و آن سینما همگی با هم- این را اشک‌های و سکوت مظلومانه و تواضع و همه چارچوب این نقاشی در آن سکانس هنرمندانه و مینیاتوری فریاد می‌زد؛ تو هم قلبت و هم ذهنت همراه می‌شد و همین را فریاد می‌کشید. ❤️ انگار منطقی بالاتر از حرف‌های ظاهراً منطقی وجود داشت که باید دیده می‌شد، منطقی گمنام به نام «حرمت»، منطقی مظلوم به نام «صبر»، حالا این «زن» و «زندگی» بود که عنان «آزادی» را می‌کشید، همیشه در ایران این‌گونه بوده؛ به قول رهبر حکیم، همین زنان عادی و کم‌حجاب آبروی آن فتنه را بردند. این‌جا زن است که حق دارد از زندگی بگوید، از آزادی دم بزند، زن است که پشتوانه قهرمان‌های گمنام و ساکت و معمولی است، قهرمانی ساکت که پشت همه سر و صداهایش حین بازی‌های مسخره روزمره دنیا، مرام پهلوانی‌اش و ایمان الهی‌اش یافتنی و خواستنی است. چه‌قدر این قطعه از پایتخت خوب بود. ✍🏻 ▫️@ali_mahdiyan ▫️@qoqnoos2