eitaa logo
قرآن و امام حسین ع
893 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
754 ویدیو
369 فایل
مطالب کانال: ارتباط امام حسین ع با قران در موارد مختلف عاشوراء آیات الولایه : آیاتی که در قرآن درباره ی 14 معصوم آمده است. علوم قرانی برای تحکیم ایمان و اعتقاد تلگرام https://t.me/qoranvamamhoosein ایتا http://eitaa.com/Qoranwamamhoosin
مشاهده در ایتا
دانلود
📜الصّادق ( عَنْ سُفْیَانَ‌بْنِ‌عُیَیْنَهًَْ عَنْ أَبِی‌عَبْدِ‌اللَّهِ (قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَّا مَنْ أَتَی اللهَ الْقَلْبُ السَّلِیمُ الَّذِی یَلْقَی رَبَّهُ وَ لَیْسَ فِیهِ أَحَدٌ سِوَاهُ قَالَ وَ کُلُّ قَلْبٍ فِیهِ شِرْکٌ أَوْ شَکٌّ فَهُوَ سَاقِطٌ وَ إِنَّمَا أَرَادُوا الزُّهْدَ فِی الدُّنْیَا لِتَفْرُغَ قُلُوبُهُمْ لِلْآخِرَهًِْ. 📝امام صادق ( سفیان‌بن‌عیینه گوید: از امام صادق (در مورد: الْقَلْبُ السَّلِیمُ پرسیدم. فرمود: «قلب سلیم آن دلی است که در آن جز خدا کسی دیگر نباشد. هر دلی که در آن شرک و یا شکی باشد آن دل ساقط می‌باشد، آن‌ها در دنیا زاهد شدند تا دلشان برای آخرت آماده گردد و به آن دل بستگی پیدا کنند. 📚تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۰، ص۵۷۰  الکافی، ج۲، ص۱۶/ بحارالانوار، ج۵۴، ص۶۷ و القمی، ج۲، ص۱۲۲؛ فیهما: «قال و کلّ قلب فیه ... الی آخر» محذوف/ وسایل الشیعه، ج۸، ص۶۰/ نورالثقلین/ البرهان کانال قرآن و امام حسین علیه السلام در تلگرام https://t.me/qoranvamamhoosein کانال قرآن و امام حسین علیه السلام در ایتا http://eitaa.com/Qoranwamamhoosin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ ‍ ❖﷽❖ [سوره‌ى شمس] [آيه‌ى ٦-٢] وَ الشَّمْسِ‌ وَ ضُحاها* وَ الْقَمَرِ إِذا تَلاها* وَ النَّهارِ إِذا جَلاّها* وَ اللَّيْلِ‌ إِذا يَغْشاها (سوگند به خورشيد و هنگام اوج درخشندگى‌اش*و سوگند به ماه كه در پى آن تابان است*و سوگند به روز كه تاريكى را مى‌زدايد و جهان را روشن مى‌سازد*و به شب؛ گاهى كه عالم را در پرده‌ى سياهى بركشد.) 🌤✨🌤✨🌤✨🌤✨ 📜[٢٩٠]شرف الدّين النّجفيّ‌،قال:روى ١عليّ‌ بن محمّد،عن أبي جميلة،عن الحلبيّ‌،و رواه[أيضا]عليّ‌ بن الحكم،عن أبان بن عثمان،عن الفضل بن العبّاس، عن أبي عبد اللّه عليه السّلام أنّه قال: « وَ الشَّمْسِ‌ وَ ضُحاها الشّمس أمير المؤمنين عليه السّلام و ضحاها قيام القائم عليه السّلام لأنّ‌ اللّه سبحانه قال: وَ أَنْ‌ يُحْشَرَ النّاسُ‌ ضُحًى ، وَ الْقَمَرِ إِذا تَلاها الحسن و الحسين عليهما السّلام، وَ النَّهارِ إِذا جَلاّها هو قيام القائم عليه السّلام، وَ اللَّيْلِ‌ إِذا يَغْشاها حبتر و دولته قد غشي عليه الحقّ‌.» و أمّا قوله: وَ السَّماءِ وَ ما بَناها قال:«هو محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلم،هو السّماء الّذي يسمو إليه الخلق في العلم.» و قوله: وَ الْأَرْضِ‌ وَ ما طَحاها قال:«الأرض الشّيعة.» وَ نَفْسٍ‌ وَ ما سَوّاها قال:«هو المؤمن المستوي على الخلق .» و قوله: فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها قال:«عرفت الحقّ‌ من الباطل فذلك قوله: وَ نَفْسٍ‌ وَ ما سَوّاها .» قَدْ أَفْلَحَ‌ مَنْ‌ زَكّاها قال:«قد أفلحت نفس زكّاها اللّه،و قد خابت من دسّاها اللّه. قوله: كَذَّبَتْ‌ ثَمُودُ بِطَغْواها قال:«ثمود رهط‍‌ من الشّيعة،فإنّ‌ اللّه سبحانه يقول: وَ أَمّا ثَمُودُ فَهَدَيْناهُمْ‌ فَاسْتَحَبُّوا الْعَمى‌ عَلَى الْهُدى‌ فَأَخَذَتْهُمْ‌ صاعِقَةُ‌ الْعَذابِ‌ الْهُونِ‌ فهو السّيف إذا قام القائم عليه السّلام.» و قوله: فَقالَ‌ لَهُمْ‌ رَسُولُ‌ اللّهِ‌ [هو النّبيّ‌ صلّى اللّه عليه و آله و سلم]: ناقَةَ‌ اللّهِ‌ وَ سُقْياها قال: «النّاقة الإمام الّذي فهّم عن اللّه[و فهّم عن رسوله]، وَ سُقْياها أي عنده مستقى العلم.» فَكَذَّبُوهُ‌ فَعَقَرُوها فَدَمْدَمَ‌ عَلَيْهِمْ‌ رَبُّهُمْ‌ بِذَنْبِهِمْ‌ فَسَوّاها قال:«في الرّجعة.» وَ لا يَخافُ‌ عُقْباها قال:«لا يخاف من مثلها إذا رجع.» 📝شرف الدّين نجفى گويد:علىّ‌ بن محمّد،از ابو جميله روايت كرده،از حلبى و [نيز]اين حديث را علىّ‌ بن حكم روايت كرده،از ابان بن عثمان،از فضل بن العبّاس،از حضرت ابو عبد اللّه صادق عليه السّلام كه فرمود: ☀️(در)(سوگند به خورشيد و هنگام اوج درخشندگى‌اش)،شمس اميرالمؤمنين عليه السّلام است و هنگام اوج درخشندگى‌اش قيام حضرت قائم عليه السّلام است؛زيراكه خداى سبحان فرموده:(و اينكه مردم هنگام اوج درخشندگى خورشيد جمع شوند)، 🌙(و سوگند به ماه كه در پى آن تابان است)حسن و حسين عليهماالسّلام‌اند، 🌕(و سوگند به روز كه تاريكى را مى‌زدايد)قيام حضرت قائم عليه السّلام است. 🌑(و سوگند به شب،گاهى كه عالم را در پرده‌ى سياهى بركشد)حبتر و دولت اوست و اين در حالى است كه حق پوشيده خواهد بود. 🌸اينكه فرموده است:(و سوگند به آسمان بلند و آن‌كه اين كاخ رفيع را بنا نهاد) (امام عليه السّلام)فرمود: او حضرت محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلم است.اوست آسمانى كه خلايق در علم و دانش به‌سوى او بالا مى‌روند. 🌍اينكه مى‌فرمايد:(و سوگند به زمين و آن‌كه آن را گستراند)فرمود: ارض، شيعيان‌اند. 🌾(و سوگند به نفس و آن‌كه او را مستقيم بيافريد)فرمود:«او مؤمن است كه آفرينش معتدلى دارد.» 💫اينكه فرموده:(و به او شرّ و خيرش را الهام كرد)فرمود:حق را از باطل بازشناخت 🌷و اين است كه فرموده:(و سوگند به نفس و آن‌كه او را مستقيم بيافريد). (درباره‌ى)(به راستى هركه آن را پاك دارد،رستگار است)فرمود:«نفسى كه خداوند آن را پاكيزه گرداند،البتّه رستگار شده و هركه را به پليدى انداخت،زيان‌كار گشته است.» 🍂و اينكه فرموده:(قوم ثمود از روى سركشى(حقايق وحى را)تكذيب كردند) فرمود:«ثمود گروهى از شيعه‌اند كه خداوند سبحان فرمايد:(و امّا قوم ثمود را هدايت كرديم.پس آنان كورى و گمراهى را بر هدايت برگزيدند.پس صاعقه‌ى عذاب خوارى آنان را گرفت) 🗡و اين عقوبت شمشير است؛هرگاه حضرت قائم عليه السّلام به پا خيزد 🕯 و اينكه فرموده: (پس رسول خدا به آنان فرمود)[او پيغمبر اكرم است].» 🌊(اين ناقۀ خداوند است و آبشخور آن)فرمود:«ناقه(اشاره به)امام است كه از سوى خداوند[و پيامبرش]فهمانيده است.(و آبشخور آن)يعنى:آبشخور علم نزد اوست.» ☄(پس او را تكذيب كردند و ناقه را پى كردند كه خداوند هم به كيفر گناهانشان، هلاكشان ساخت)فرمود:(اين)در رجعت است. ⚡️(از پايان كار بيم ندارد)فرمود:«در صورتى كه تكرار شود،از چنين چيزى پروا ندارد.» 📖سیمای حضرت مهدی (علیه السلام) در قرآن، صفحه 513بحرانی
&_ترجمه_روایت_ام_ایمن_در_فضیلت_کربلا.docx
17.5K
🌷🕊 ترجمه روایت ام ایمن در فضیلت کربلا کانال قرآن و امام حسین علیه السلام در تلگرام https://t.me/qoranvamamhoosein کانال قرآن و امام حسین علیه السلام در ایتا http://eitaa.com/Qoranwamamhoosin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📜از امام حسین(ع) سؤال شد: آیا مهدی(ع) متولّد شده است، فرمود: «لا، لو أدرکته لخدمته أیّام حیاتی؛ نه، اگر او را درک می کردم و می دیدم روزهایِ عمرم رادر خدمت او می بودم. 📚کنزالفواید. ابو الفتح محمد بن علی بن عثمان کراجکی طرابلسی کانال قرآن و امام حسین علیه السلام در تلگرام https://t.me/qoranvamamhoosein کانال قرآن و امام حسین علیه السلام در ایتا http://eitaa.com/Qoranwamamhoosin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
وَمَثَلُ كَلِمَةٍ خَبِيثَةٖ كَشَجَرَةٍ خَبِيثَةٍ ٱجۡتُثَّتۡ مِن فَوۡقِ ٱلۡأَرۡضِ مَا لَهَا مِن قَرَارٖ (همچنین) «کلمه خبیثه» (و سخن آلوده) را به درخت ناپاکی تشبیه کرده که از روی زمین برکنده شده، و قرار و ثباتی ندارد. سوره مبارکه ابراهیم آیه ۲۶ ✨✨✨✨✨ 📜الرّسول ( عَنْ سَهْلِ‌بْنِ‌سَعْدٍ، عَنْ أَبِیهِ، قَال رَأَی رَسُولُ اللَّهِ (بَنِی‌أُمَیَّهًَْ یَنْزُونَ عَلَی مِنْبَرِهِ نَزْوَ الْقِرَدَهًِْ فَسَاءَهُ، فَمَا اسْتَجْمَعَ ضَاحِکاً حَتَّی مَاتَ، فَأَنْزَلَ اللَّهُ عزّوجلّ فِی ذَلِکَ وَماجَعَلْنَا الرُّؤْیَا الَّتِی أَرَیْناکَ إِلَّا فِتْنَةً لِلنَّاسِ وَ الشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِی الْقُرْآنِ. 📝پیامبر (صلی الله علیه و آله)- سهل‌بن‌سعد از قول پدرش گوید: رسول ‎خدا (صلی الله علیه و آله) در خواب دید بنی‌امیّه مانند بوزینگان از منبر او بالاوپایین می‌روند؛ این خواب او را غمگین ‎کرد و دیگر تا زمانی‌که از دنیا رفت، خوشحال و خندان دیده نشد و این آیه نازل شد. فرمود: «وَ مَا جَعَلْنَا الرُّؤیَا الَّتِی أَرَیْنَاکَ إِلاَّ فِتْنَةً لِّلنَّاسِ وَ الشَّجَرَةَ الْملْعُونَةَ فِی القُرْآنِ؛ منظور بنی‌امیّه است». 📚تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۸، ص۲۲۲  بحارالأنوار، ج۳۱، ص۵۳۶/ العمدهًْ، ص۴۵۳/ عین العبرهًْ، ص۴۹/ نورالثقلین/ البرهان 📜الرّسول ( عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ الْأَشَلِّ، قَال سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ: وَ ما جَعَلْنَا الرُّؤْیَا الَّتِی أَرَیْناکَ إِلَّا فِتْنَةً لِلنَّاسِ ... الْآیَاتِ، فَقَالَ: إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (نَامَ فَرَأَی أَنَّ بَنِی‌أُمَیَّهًَْ یَصْعَدُونَ الْمَنَابِرَ، فَکُلَّمَا صَعِدَ مِنْهُمْ رَجُلٌ رَأَی رَسُولُ اللَّهِ (الذِّلَّهًَْ وَ الْمَسْکَنَهًَْ، فَاسْتَیْقَظَ جَزُوعاً مِنْ ذَلِکَ، وَ کَانَ الَّذِینَ رَآهُمْ اثْنَیْ عَشَرَ رَجُلًا مِنْ بَنِی‌أُمَیَّهًَْ، فَأَتَاهُ جَبْرَئِیلُ (بِهَذِهِ الْآیَهًِْ، ثُمَّ قَالَ جَبْرَئِیلُ إِنَّ بَنِی‌أُمَیَّهًَْ لَا یَمْلِکُونَ شَیْئاً إِلَّا مَلَکَ أَهْلُ الْبَیْتِ ضِعْفَیْهِ. 📝پیامبر (صلی الله علیه و آله)- عبدالرّحمن اشل گوید: از ایشان (امام صادق (علیه السلام) یا امام کاظم (علیه السلام))درباره‌ی آیه: وَ مَا جَعَلْنَا الرُّؤیَا الَّتِی أَرَیْنَاکَ إِلاَّ فِتْنَةً لِّلنَّاسِ پرسیدم. فرمود: «پیامبر (صلی الله علیه و آله) در خواب دید بنی‌امیّه از منبرها بالا می‌روند. هرگاه یکی از آن‌ها بر منبر بالا می‌رفت، ذلّت و بیچارگی را به چشم خود می‌دید. در این هنگام با اضطراب آشفته از خواب بیدار شد. مردانی که پیامبر (صلی الله علیه و آله) در خواب دیده بود؛ دوازده نفر از بنی‌امیّه بودند و در این میان جبرئیل نازل شد و این آیه را برای پیامبر (صلی الله علیه و آله) خواند و گفت: «بنی‌امیّه چیزی به‌دست آورند، مگر آنکه اهل بیت (دو چندان آن را حاصل نمایند». 📚تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۸، ص۲۲۲  بحارالأنوار، ج۳۱، ص۵۲۷/ العیاشی، ج۲، ص۲۹۸/ نورالثقلین/ البرهان کانال قرآن و امام حسین علیه السلام در تلگرام https://t.me/qoranvamamhoosein کانال قرآن و امام حسین علیه السلام در ایتا http://eitaa.com/Qoranwamamhoosin
16.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 جدیدترین اثر ابوذر روحی با عنوان «فرمانده مهدی» منتشر شد فرمانده مهدی که با عنوان سلام فرمانده 3 شناخته میشود با حضور چندهزاری نفری مردم در مسجد جمکران رونمایی شد. ایتا @zameneashk1 تلگرام @zameneashk باب الحسین ع ، کلاس های غیر حضوری https://t.me/Babolhusein آی دی پاسخ به سوالات @m_h_tabemanesh
هدایت شده از نوای مقتل
5.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
😍تصاویری جدید و زیبا از کربلای معلی بمناسبت (عج) گفتم که روی ماهت از من چرا نهان است گفتا تو خود حجابی ورنه رخم عیان است @Navaymagtal
📝محمّد بن عبد اللّه گويد: پس از درگذشت ابو محمّد عليه السّلام به نزد حكيمه دختر امام جواد عليه السّلام رفتم تا در موضوع حجّت و اختلاف مردم و حيرت آنها در بارۀ او پرسش كنم. گفت: بنشين، و من نشستم، سپس گفت: 💎اى محمّد! خداى تعالى زمين را از حجّتى ناطق و يا صامت خالى نمى‌گذارد و آن را پس از حسن و حسين عليهما السّلام در دو برادر ننهاده است و اين شرافت را مخصوص حسن و حسين ساخته براى آنها عديل و نظيرى در روى زمين قرار نداده است جز اينكه خداى تعالى فرزندان حسين را بر فرزندان حسن عليهما السّلام برترى داده، همچنان كه فرزندان هارون را بر فرزندان موسى به فضل نبوّت برترى داد، گرچه موسى حجّت بر هارون بود، ولى فضل نبوّت تا روز قيامت در اولاد هارون است 🔺 و به ناچار بايستى امّت يك سرگردانى و امتحانى داشته باشند تا مبطلان از مخلصان جدا شوند و از براى مردم بر خداوند حجّتى نباشد و اكنون پس از وفات امام حسن عسكرىّ‌ عليه السّلام دورۀ حيرت فرا رسيده است. گفتم: اى بانوى من! آيا از براى امام حسن عليه السّلام فرزندى بود؟ تبسّمى كرد و گفت: اگر امام حسن عليه السّلام فرزندى نداشت پس امام پس از وى كيست‌؟ با آنكه تو را گفتم كه امامت پس از حسن و حسين عليهما السّلام در دو برادر نباشد. گفتم: اى بانوى من! ولادت و غيبت مولايم عليه السّلام را برايم بازگو. گفت: آرى، كنيزى داشتم كه بدو نرجس مى‌گفتند، برادرزاده‌ام به ديدارم آمد و به او نيك نظر كرد، بدو گفتم: اى آقاى من! دوستش دارى او را به نزدت بفرستم‌؟ 🕊فرمود: نه عمّه جان! امّا از او در شگفتم! گفتم: شگفتى شما از چيست‌؟ فرمود: به زودى فرزندى از وى پديد آيد كه نزد خداى تعالى گرامى است و خداوند به واسطۀ او زمين را از عدل و داد آكنده سازد، همچنان كه پر از ظلم و جور شده باشد، گفتم: اى آقاى من! آيا او را به نزد شما بفرستم‌؟ فرمود: از پدرم در اين باره كسب اجازه كن، گويد:جامه پوشيدم و به منزل امام هادى عليه السّلام درآمدم، سلام كردم و نشستم و او خودآغاز سخن فرمود و گفت :اى حكيمه! نرجس را نزد فرزندم ابى محمّد بفرست، گويد: گفتم: اى آقاى من! بدين منظور خدمت شما رسيدم كه در اين باره كسب اجازه كنم، فرمود: اى مباركه! خداى تعالى دوست دارد كه تو را در پاداش اين كار شريك كند و بهره‌اى از خير براى تو قرار دهد، حكيمه گويد: بى‌درنگ به منزل برگشتم و نرجس را آراستم و در اختيار ابو محمّد قرار دادم و پيوند آنها را در منزل خود برقرار كردم و چند روزى نزد من بود سپس به نزد پدرش رفت و او را نيز همراهش روانه كردم. حكيمه گويد: امام هادى عليه السّلام درگذشت و ابو محمّد بر جاى پدر نشست و من همچنان كه به ديدار پدرش مى‌رفتم به ديدار او نيز مى‌رفتم. يك روز نرجس آمد تا كفش مرا برگيرد و گفت: اى بانوى من كفش خود را به من ده! گفتم: بلكه تو سرور و بانوى منى، به خدا سوگند كه كفش خود را به تو نمى‌دهم تا آن را برگيرى و اجازه نمى‌دهم كه مرا خدمت كنى، بلكه من به روى چشم تو را خدمت مى‌كنم. ابو محمّد عليه السّلام اين سخن را شنيد و گفت: اى عمّه! خدا به تو جزاى خير دهاد و تا هنگام غروب آفتاب نزد امام نشستم و به آن جاريه بانگ مى‌زدم كه لباسم را بياور تا بازگردم! امام مى‌فرمود: خير، اى عمّه جان! امشب را نزد ماباش كه امشب آن مولودى كه نزد خداى تعالى گرامى است و خداوند به واسطۀ او زمين را پس از مردنش زنده مى‌كند متولّد مى‌شود، گفتم: اى سرورم! از چه كسى متولّد مى‌شود و من در نرجس آثار باردارى نمى‌بينم. فرمود: از همان نرجس نه از ديگرى. حكيمه گويد: به نزد او رفتم و پشت و شكم او را وارسى كردم و آثار باردارى در او نديدم، به نزد امام برگشتم و كار خود را بدو گزارش كردم، تبسّمى فرمود و گفت: در هنگام فجر آثار باردارى برايت نمودار خواهد گرديد، زيرا مثل او مثل مادر موسى عليه السّلام است كه آثار باردارى در او ظاهر نگرديد و كسى تا وقت ولادتش از آن آگاه نشد، زيرا فرعون در جستجوى موسى، شكم زنان باردار را مى‌شكافت و اين نيز نظير موسى عليه السّلام است. حكيمه گويد: به نزد نرجس برگشتم و گفتار امام را بدو گفتم و از حالش پرسش كردم، گفت: اى بانوى من! در خود چيزى از آن نمى‌بينم، حكيمه گويد: تا طلوع فجر مراقب او بودم و او پيش روى من خوابيده بود و از اين پهلو به آن پهلو نمى‌رفت تا چون آخر شب و هنگام طلوع فجر فرارسيد هراسان از جا جست و او را در آغوش گرفتم و بدو «اسم اللّه» مى‌خواندم، 🕯ابو محمّد عليه السّلام بانگ برآورد و فرمود: سورۀ إنّا أنزلنا بر او برخوان! و من بدان آغاز كردم و گفتم: حالت چون است‌؟ گفت: امرى كه مولايم خبر داد در من نمايان شده است و من همچنان كه فرموده بود بر او مى‌خواندم و جنين در شكم به من پاسخ داد و مانند من قرائت كرد و بر من سلام نمود.
حكيمه گويد: من از آنچه شنيدم هراسان شدم و ابو محمّد عليه السّلام بانگ برآورد: از امرخداى تعالى در شگفت مباش، خداى تعالى ما را در خردى به سخن درآورد و در بزرگى حجّت خود در زمين قرار دهد و هنوز سخن او تمام نشده بود كه نرجس از ديدگانم نهان شد و او را نديدم گويا پرده‌اى بين من و او افتاده بود و فريادكنان به نزد ابو محمّد عليه السّلام دويدم، فرمود: اى عمّه! برگرد، او را در مكان خود خواهى يافت. گويد: بازگشتم و طولى نكشيد كه پرده‌اى كه بين ما بود برداشته شد و ديدم نورى نرجس را فراگرفته است كه توان ديدن آن را ندارم و آن كودك عليه السّلام را ديدم كه روى به سجده نهاده است و دو زانو بر زمين نهاده است و دو انگشت سبّابۀ خود را بلند كرده و مى‌گويد: أشهد أن لا إله إلاّ اللّه [وحده لا شريك له] و أنّ‌ جدّي محمّدارسول اللّه و أنّ‌ أبي أمير المؤمنين. سپس امامان را يكايك برشمرد تا به خودش رسيد، سپس فرمود: بار الها! آنچه به من وعده فرمودى به جاى آر، و كار مرا به انجام رسان و گامم را استوار ساز و زمين را به واسطۀ من پر از عدل و داد گردان. ابو محمّد عليه السّلام بانگ برآورد و فرمود: اى عمّه، او را بياور و به من برسان. او را برگرفتم و به جانب او بردم، و چون او در ميان دو دست من بود و مقابل او قرار گرفتم بر پدر خود سلام كرد و امام حسن عليه السّلام او را از من گرفت و زبان خود در دهان او گذاشت و او از آن نوشيد، سپس فرمود: او را به نزد مادرش ببر تا بدو شير دهد، آنگاه به نزد من بازگردان. و او را به مادرش رسانيدم و بدو شير داد بعد از آن او را به ابو محمّد عليه السّلام بازگردانيدم در حالى كه پرندگان بر بالاى سرش در طيران بودند، به يكى از آنها بانگ برآورد و گفت: او را برگير و نگاهدار و هر چهل روز يك بار به نزد ما بازگردان و آن پرنده او را برگرفت و به آسمان برد و پرندگان ديگر نيز به دنبال او بودند، شنيدم كه ابو محمّد عليه السّلام مى‌گفت: تو را به خدايى سپردم كه مادر موسى موسى را سپرد، آنگاه نرگس گريست و امام بدو فرمود: خاموش باش كه بر او شير خوردن جز از سينۀ تو حرام است وبه زودى نزد تو بازگردد همچنان كه موسى به مادرش بازگردانيده شد و اين قول خداى تعالى است كه «فَرَدَدْناهُ‌ إِلى‌ أُمِّهِ‌ كَيْ‌ تَقَرَّ عَيْنُها وَ لا تَحْزَنَ‌». حكيمه گويد: گفتم: اين پرنده چه بود؟ فرمود: اين روح القدس است كه بر ائمّه عليهم السّلام گمارده شده است، آنان را موفّق و مسدّد مى‌دارد و به آنها علم مى‌آموزد. حكيمه گويد: پس از چهل روز آن كودك برگردانيده شد و برادرزاده‌ام به دنبال من كس فرستاد و مرا فراخواند و بر او وارد شدم و به ناگاه ديدم كه همان كودك است كه مقابل او راه مى‌رود. گفتم: اى آقاى من! آيا اين كودك دو ساله نيست‌؟ تبسّمى فرمود و گفت: اولاد انبياء و اوصياء اگر امام باشند به خلاف ديگران نشو و نما كنند و كودك يك ماهۀ ما به مانند كودك يك ساله باشد و كودك ما در رحم مادرش سخن گويد و قرآن تلاوت كند و خداى تعالى را بپرستد و هنگام شيرخوارگى ملائكه او را فرمان برند و صبح و شام بر وى فرود آيند. حكيمه گويد: پيوسته آن كودك را چهل روز يك بار مى‌ديدم تا آنكه چند روز پيش از درگذشت ابو محمّد عليه السّلام او را ديدم كه مردى بود و او را نشناختم و به برادرزاده‌ام گفتم: اين مردى كه فرمان مى‌دهى در مقابل او بنشينم كيست‌؟ فرمود: اين پسر نرجس است و اين جانشين پس از من است و به زودى مرا از دست مى‌دهيد پس بدو گوش فرادار و فرمانش ببر. حكيمه گويد: پس از چند روز ابو محمّد عليه السّلام درگذشت و مردم چنان كه مى‌بينى پراكنده شدند و به خدا سوگند كه من هر صبح و شام او را مى‌بينم و مرا از آنچه مى‌پرسيد آگاه مى‌كند و من نيز شما را مطّلع مى‌كنم و به خدا سوگند كه گاهى مى‌خواهم از او پرسشى كنم و او نپرسيده پاسخ مى‌دهد و گاهى امرى بر من وارد مى‌شود و همان ساعت پرسش نكرده از ناحيۀ او جوابش صادر مى‌شود. شب گذشته مرا از آمدن تو باخبر ساخت و فرمود: تو را از حقّ‌ خبر دار سازم. محمّد بن عبد اللّه راوى حديث گويد: به خدا سوگند حكيمه امورى را به من خبر داد كه جز خداى تعالى كسى بر آن مطّلع نيست و دانستم كه آن صدق و عدل و از جانب خداى تعالى است، زيرا خداى تعالى او را به امورى آگاه كرده است كه هيچ يك از خلايق را بر آنها آگاه نكرده است. 📚كمال الدين و تمام النعمة -جلد 2، صفحه 154 باب42/حدیث2 ابن بابویه کانال الدولة الزهرائیة (عج) در ایتا http://eitaa.com/joinchat/2080309258Cc6c103cb84