#راس_الحسین_علیه_السلام
#اصحاب_شهداء_کربلاء
#اربعین
🥀🕊 سوالات الحاق سرها به اجساد
1. آیا تمام سرها به کربلاء بازگشته است و به ابدان ملحق شده است؟
2. آیا به محض اینکه سر را گرفته است با قدرت امامت و طی الارض سرها را ملحق فرموده است؟
3. آیا روز اربعین هنگام دفن رئوس اهل البیت ع شاهد بوده اند؟
4. چرا هیچ منبعی دفن سرها را در مقابل اهل البیت گزارش نکرده اند؟
5. بین شام و کربلاء که سرها در نزدامام سجاد ع بوده است چرا ما هیچ نقلی نداریم؟
6. آیا جایز است وقتی سرها را امام تحویل گرفته است در دفن تاخیر کند؟
7. سرها در روز اربعین دفن شده است یا بلافاصله بعد از تحویلدفن شده است؟
8. آیا قبور مطهره نبش قبر شده و سرها به ابدان ملحق شده است؟
9. امام سجاد چگونه سرها را در راه حمل کرده است و هیچ گزارشی نشده است که اهل البیت توجه ای نداشته اند؟
10.
بنابراين اخبار، سرهاي بريده را يزيد به حضرت زينالعابدين «عليهالسلام» تحويل داد، و آن حضرت به کربلا آورده به ابدان طيبه و طاهره ملحق فرمود، و اين واقعه را اکثر مورخين در اربعين نوشتهاند. [1] .
در «عجايب المخلوقات» مينويسد: 20 ماه صفر سرها به بدن ملحق شد، بنابراين بايد مسير راه کوفه به شام کمتر از 12 روز باشد که مجموعا رفتن و برگشتن 11 روز بوده، شش روز يا يک هفته هم توقف شام بوده، روز اربعين کربلا رسيده باشند.
ابنحجر در شرح قصيدهي همزيهي بوصيري مينويسد: يک روز بعد از اربعين بوده، و همهي اينها تأييد تتبع و تشخيص ما را مينمايد.
📚 [1] نفس المهوم ص 253؛ رياض الاحزان ص 155؛ روضة الواعظين فتال ص 65؛ لهوف سيد ابنطاووس ص 112؛ اعلام الوري طبري ص 151؛ مقتل العوالم ص 154؛ مناقب ابن شهرآشوب ص 200 ج 2؛ عجايب المخلوقات ص 67.
زندگانی امام حسین (جلد2) [ صفحه 323]
#خادم_الحسین_علیه_السلام_تابع_منش
آیدی استاد برای طرح سوالات مقتل
@m_h_tabemanesh2
┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄
"کلاس آنلاین مقتل شناسی"
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
"باب الحسین(ع)"
https://t.me/Babolhusein
"ضامن اشک در واتساپ"
https://chat.whatsapp.com/Cx0dX89SiYkBFplIR6e1qv
"باب الحسین ع اینستاگرام"
https://www.instagram.com/invites/contact/?i=oc7bocnawwxq&utm_content=5ujtwdw
هدایت شده از ضامن اشک بر امام حسین ع مادرش فاطمه س است.
#اربعین
#راس_الحسین_علیه_السلام
#مقامات_راس_الحسین_علیه_السلام
#دفن_سر_مطهر_در_روز_اربعین
#وقایع_روز_اربعین
#کتاب_مذبوح_فرات
مقامات رأس الحسین ع از روز عاشوراء تا اربعین
🥀💔🥀 بالاخرة سر پدرم را برادرم سجاد ع در روز اربعین به بدن مقدس ملحق نمود.
در شب یازدهم محرم، ما در کنار گودال بودیم و بدن پدرم حسین ع در گودال افتاده بود اما سر پدرم در کوفه مهمان منزل خولی لع بود. در روز یازدهم سر پدرم مهمان قصر شرورترین فرد روی زمین که از نسل زنا بود، شد. ما او را در روز دوازدهم در بازار کوفه بر فراز نیزه دیدیم و همهی ما بی تاب شدیم و عمه ام با دیدن سر مطهر شعر هلال را خواند و میگفت: ای هلال من چه زود غروب کردی و رفتی و ما را تنها گذاشتی.
ما سر مطهر او را نزد ابن مرجانه در درون طشت دیدیم. فراموش نمیکنم رباب÷ خود را روی سر مطهر انداخت تا سر کمتر چوب بخورد و میگفت: ای حسین ع هرگز تو را فراموش نمیکنم.
ما را به همراه سر مطهر در کوچه و بازار گرداندند تا مردم را بترسانند. سر مطهر پدرم برایشان آیات قران میخواند و مردم را به نور و رهایی از جهالت دعوت مینمود.
هر محلی که سر مطهر پدرم قرار میگرفت، داستانی از عشق و عرفان برقرار میکرد.
در یکی از شبها، زمینِ آن محلی که سر مطهر پدرم در آن قرار گرفته بود، در فراق پدرم تا صبح نالید و همهی مردم شنیدند و مسجد حنانه به یاد پدرم بعدها در آن محل ساخته شد.
🥀💔🥀 در راه با سر پدر همراه بودیم روزها میگذشت، هنوز سر به بدن ملحق نشده بود و بر نیزه از شهری به شهری واردش میکردند و در راه در صندوق قرار میدادند و بر روی صندوق قمار میکردند و شراب مینوشیدند. به دیر راهب نصرانی رسیدیم. یک شب سر مطهر پدرم از شرِّ شراب خواری و قمار لشکر ظالم در امان ماند و راهب را عاشق خویش ساخت تا جایی که او نصرانیتش را رها کرد و به قوم محمّد| پیوست.
از دیر بیرون رفتیم و با سر مطهر حرکت میکردیم تا به شام رسیدیم. سر را بر درخت آویختند تا مردم رذل او را تماشا کنند. آن شب سر مطهر با خواهرم رقیه سخن گفت و به او وعدهی دیدار داد. سر را در بازار و کوچههای شام و در شهرهای اطرف شام گرداندند و ما چشم از سر مطهر برنمی داشتیم. در مجلس یزید لع تا توانستند به سر مطهر جسارت کردند. در خرابهی شام نیز با سر مطهر بودیم. این آخرین باری بود که در شام سر مطهر پدرم را دیدیم. تا اینکه برادرم علی سر پدرم را از یزید لع گرفت و به بدن ملحق ساخت.
سپردن سر امام حسین ع و اصحاب به اهل بیت ع
🥀💔🥀 آنگاه یزید لع اسباب سفر امام زین العابدین× و سایر اهل بیت ع را تهیه کرد و سر مطهر امام حسین ع و سرهای شهداء را به ایشان سپرد و نعمان بن بشیر انصاری را با سی سوار به همراهی آن طایفهی واجب التعظیم مأمور گردانید تا آنها را به مدینه رساند و به نعمان گفت: هر حاجتی داشتند برآورده سازد. امام چهارم ع با خواهران و عمههای بزرگوار و سایر اقربا متوجه مدینهی طیبه شدند.
الحاق سر مطهر به بدن در روز اربعین
🥀💔🥀 وقتی خواستیم برگردیم، برادرم سجاد×، سر مطهر پدرم را از یزید لع گرفت و در روز اربعین، سر مطهر پدر و یارانش را به بدنها ملحق نمود. هیچ یک از ما کیفیت آوردن و الحاق رأس مطهر را نمیدانیم و برادرم هم چیزی به ما نگفت؛ ولی مطمئن بودیم در روز اربعین قبری را زیارت میکنیم که سر مطهر، توسط برادرم به بدن ملحق شده است. عاقبت سر مطهر پدرم بعد از مصائب و آوارگی در کوچه و بازار به کربلاء آمده بود.
«و فی العشرین [من صفر] رد رأس الحسین الی جثته حتی دفن مع جثته، و فیه زیارة الأربعین.»
و در روز بیستم صفر امام سجاد ع، سر مطهر را به بدن مبارک متصل و دفن نمود و در این روز زیارت اربعین وارد است.
ابومخنف و بعضی دیگر گویند: آن وقت سر حضرت سیدالشهداء ع را با مشک و کافور خوشبو ساخته و به امام زین العابدین ع تسلیم کردند و ایشان آن سر مطهر را به کربلاء رسانیدند و ملحق به جسم مطهر فرمود.
متوقف شدن بعضی از علائم با الحاق سر مطهر به بدن در روز اربعین
🥀💔🥀 از روز عاشوراء علائمی در طبیعت بواسطهی شهادت پدرم آشکار شد که تا روز اربعین ادامه داشت. مانند اینکه هر سنگی را که در بیت المقدس برمی داشتی از زیرش خون تازه جاری بود و خورشید دیوارها را سرخ کرده بود و پتوها به رنگ سرخ درآمده بود. تا اینکه در روز اربعین سر مطهر به بدن ملحق شد و علائم محو گردید.
اما خورشید هنوز بعد از روز عاشوراء در غروب با رنگ سرخش بر حسین ع میگرید. سرخی شفق یادگار غروب عاشوراست.
📚برگرفته از کتاب مذبوح فرات فصل اربعین ص ۸۰۱ تا ۸۱۴
•┈┈••✾❀❀✾••┈┈•
ضامن اشک واتساپ
https://chat.whatsapp.com/LaqKPBkqNQlEenYvGztVu1
ضامن اشک تلگرام
https://telegram.me/zameneashk
ضامن اشک ایتا
https://eitaa.com/zameneashk1