هدایت شده از ضامن اشک بر امام حسین ع مادرش فاطمه س است.
❖﷽❖
#آیاتی_که_امام_حسین_ع_در_واقعه_عاشوراء_تلاوت_نمود
#قرآن_و_امام_حسین_ع
#اصحاب_شهداء_کربلاء
📜قَالَ اَلضَّحَّاكُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ: وَ مَرَّ بِنَا خَيْلٌ لاِبْنِ سَعْدٍ يَحْرُسُنَا وَ إِنَّ حُسَيْناً لَيَقْرَأُ وَ لا يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّما نُمْلِي لَهُمْ خَيْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ إِنَّما نُمْلِي لَهُمْ لِيَزْدادُوا إِثْماً وَ لَهُمْ عَذابٌ مُهِينٌ ما كانَ اللّهُ لِيَذَرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلى ما أَنْتُمْ عَلَيْهِ حَتّى يَمِيزَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ
فَسَمِعَهَا مِنْ تِلْكَ الْخَيْلِ رَجُلٌ يُقَالُ لَهُ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ سُمَيْرٍ وَ كَانَ مِضْحَاكاً وَ كَانَ شُجَاعاً بَطَلاً فَارِساً فَاتِكاً شَرِيفاً فَقَالَ نَحْنُ وَ رَبِّ اَلْكَعْبَةِ الطَّيِّبُونَ مُيِّزْنَا مِنْكُمْ فَقَالَ لَهُ بُرَيْرُ بْنُ خُضَيْرٍ يَا فَاسِقُ أَنْتَ يَجْعَلُكَ اللَّهُ مِنَ الطَّيِّبِينَ فَقَالَ لَهُ مَنْ أَنْتَ وَيْلَكَ قَالَ أَنَا بُرَيْرُ بْنُ خُضَيْرٍ فَتَسَابَّا.
📝ضحاك بن عبد اللّه مىگويد:چند سوار از لشكر ابن سعد براى نگهبانى ما بر ما گذر كردند كه در آن هنگام حسين عليه السّلام مشغول خواندن اين آيه بود: وَ لا يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّما نُمْلِي لَهُمْ خَيْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ إِنَّما نُمْلِي لَهُمْ لِيَزْدادُوا إِثْماً وَ لَهُمْ عَذابٌ مُهِينٌ* ما كانَ اللّهُ لِيَذَرَ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلى ما أَنْتُمْ عَلَيْهِ حَتّى يَمِيزَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ ،
ﻭ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﻛﺎﻓﺮ ﺷﺪﻧﺪ ، ﮔﻤﺎﻥ ﻧﻜﻨﻨﺪ ﻣﻬﻠﺘﻲ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﻣﻰ ﺩﻫﻴﻢ ﺑﻪ ﺳﻮﺩﺷﺎﻥ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ ، ﺟﺰ ﺍﻳﻦ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﻣﻬﻠﺘﺸﺎﻥ ﻣﻰ ﺩﻫﻴﻢ ﺗﺎ ﺑﺮ ﮔﻨﺎﻩ ﺧﻮﺩ ﺑﻴﻔﺰﺍﻳﻨﺪ ، ﻭ ﺑﺮﺍﻱ ﺁﻧﺎﻥ ﻋﺬﺍﺑﻲ ﺧﻮﺍﺭ ﻛﻨﻨﺪﻩ ﺍﺳﺖ .
ﺧﺪﺍ ﺑﺮ ﺁﻥ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﻣﺆﻣﻨﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺍﻳﻦ [ ﻭﺿﻌﻲ ] ﻛﻪ ﺷﻤﺎ ﺑﺮ ﺁﻥ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺭﻳﺪ [ ﻛﻪ ﻣﻨﺎﻓﻖ ﺍﺯ ﻣﺆﻣﻦ ، ﻭ ﺧﻮﺏ ﺍﺯ ﺑﺪ ﻣﺸﺨﺺ ﻭ ﻣﻌﻠﻮم ﻧﻴﺴﺖ ] ﻭﺍﮔﺬﺍﺭﺩ ، [ ﺑﺮ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ ] ﺗﺎ ﭘﻠﻴﺪ ﺭﺍ ﺍﺯ ﭘﺎﻙ [ ﺑﻪ ﺳﺒﺐ ﺁﺯﻣﺎﻳﺶ ﻫﺎﻱ ﻣﺨﺘﻠﻒ ] ﺟﺪﺍ ﺳﺎﺯﺩ .(آل عمران/178و179)
،مردى از جملۀ آن سواران كه عبد اللّه بن سمير نام داشت و مردى بذلهگو و بىباك و دلير و سرشناس بود وقتى اين را شنيد گفت:به پروردگار كعبه پاكيزهها ما هستيم كه از شما جدا شدهايم.برير بن خضير به او گفت:اى فاسق!خدا تو را از پاكيزهگان قرار مىدهد؟آن مرد گفت:واى بر تو كيستى؟ گفت:منم برير بن خضير.پس همديگر را دشنام دادند.
📚 ارشاد شیخ مفید، سیره ائمه اطهار علیهم السلام، صفحه 397
ضامن اشک در تلگرام
@zameneashk
کانال ضامن اشک ایتا
@zameneashk1
❖﷽❖
#اصحاب_امام_حسین_علیه_السلام
#اصحاب_شهداء_کربلاء
#مسلم_بن_عوسجة
#حبیب_بن_مظاهر #آیاتی_که_امام_حسین_ع_در_واقعه_عاشوراء_تلاوت_نمود
🔰مقتل مسلم بن عوسجة
ثم إن عمرو بن الحجاج حمل على (ميمنة أصحاب ظ) الحسين عليه السلام في ميمنة عمر بن سعد في نحو الفرات، فاضطربوا ساعة فصرع مسلم بن عوسجة الأسدي أول أصحاب الحسين و انصرف عمرو بن الحجاج و أصحابه
قلت: و كان مسلم بن عوسجة رحمه اللّه وكيل مسلم بن عقيل في قبض الأموال و بيع الأسلحة و أخذ البيعة .
و قاتل قتالا شديدا في كربلاء و هو يرتجز:
ان تسألوا عني فإني ذو لبد من فرع قوم من ذرى بني أسد
فمن بغانا حائد عن الرشد و كافر بدين جبار صمد فبالغ في قتال الأعداء و صبر على أهوال البلاء حتى سقط إلى الأرض .
قال الراوي: و ارتفعت الغبرة فإذا هم به صريع، فمشى إليه الحسين فإذا به رمق فقال عليه السلام: رحمك ربك يا مسلم بن عوسجة منهم مَنْ قَضى نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَ ما بَدَّلُوا تَبْدِيلاً (احزاب/23).و دنا منه حبيب بن مظاهر فقال: عز علي مصرعك يا مسلم أبشر بالجنة. فقال له مسلم قولا ضعيفا: بشرك اللّه بخير. فقال له حبيب: لو لا أني أعلم أني في أثرك لاحق بك من ساعتي هذه لأحببت أن توصيني بكل ما أهمك حتى أحفظك في كل ذلك بما أنت أهل له في القرابة و الدين. قال: بل أنا أوصيك بهذا رحمك اللّه - و أهوى بيده إلى الحسين عليه السلام - أن تموت دونه. قال: أفعل و رب الكعبة. قال: فما كان بأسرع من أن مات في أيديهم رحمه اللّه تعالى.
و صاحت جارية له فقالت: يا بن عوسجتاه يا سيداه. فنادى أصحاب عمرو ابن الحجاج: قتلنا مسلم بن عوسجة الأسدي. فقال شبث لبعض من حوله من أصحابه: ثكلتكم أمهاتكم إنما تقتلون أنفسكم بأيديكم و تذللون أنفسكم لغيركم تفرحون أن يقتل مثل مسلم بن عوسجة، أما و الذي أسلمت له لرب موقف له قد رأيته في المسلمين كريم، لقد رأيته يوم سلق أذربيجان قتل ستة من المشركين قبل تتام خيول المسلمين، أ فيقتل منكم مثله و تفرحون. قال: و كان الذي قتل مسلم بن عوسجة مسلم بن عبد اللّه الضبابي و عبد الرحمن بن أبي خشكارة البجلي .
📜عمرو بن حجاج از سوى فرات با ميمنۀ عمر بن سعد به ميمنۀ اصحاب حسين (ع) يورش برد و ساعتى در هم ريختند و مسلم بن عوسجۀ اسدى از اصحاب حسين (ع) اول بار به خاك افتاد، عمرو بن حجاج و يارانش برگشتند (ق) مسلم بن عوسجه در كوفه وكيل مسلم بن عقيل بود، وجوه را تحويل مىگرفت و اسلحه مىخريد و بيعت مىگرفت، در كربلا نبرد سختى كرد و اين رجز را مىخواند:
اگر پرسيد از من پهلوانم ز صدر بن اسد شد خاندانم
ستمگرهاى ما از راه دورند به جبار صمد كافر بدانم
در كشتار دشمنان مبالغۀ فراوان كرد و بر هراس لشكريان شكيبائى نمود تا بر زمين افتاد، راوى گويد: گرد فرو نشست و او را به خون غلطان ديدند،
💔حسين (ع) بالينش رفت و هنوز رمقى در تن داشت، فرمود: پروردگارت رحمت كند اى مسلم بن عوسجه: «بعضى از آنان درگذشتند و برخى به انتظار نشستند و خود را از دست ندادند» (احزاب/23)
حبيب بن مظاهر نزديك او رفت و گفت: به خاك و خون غلطيدن تو بر من بسيار ناگوار است، مژده بادت به بهشت، مسلم با آوازى نارسا جواب گفت: خدايت مژده دهد به خير؛ حبيب به او گفت: اگر نه اين بود كه مىدانم هم اكنون به دنبال تو روانم و خود را به تو مىرسانم دوست داشتم كه هر چه در دل دارى به من وصيت كنى تا تو را در آنچه فرمائى به حق خويشاوندى و هم كيشى خدمت كنم، گفت: سفارش اين آقا را به تو مىكنم، و با دست اشاره به حسين (ع) كرد، بايد قربان او شوى؛ گفت: به پروردگار كعبه چنان كنم، و ديرى نپائيد كه در دست آنان جان داد رحمت خدا بر او باد.
كنيزى داشت فرياد كشيد: وا ابن عوسجتاه، وا سيّداه؛ ياران عمرو بن حجاج هلهله سر دادند كه مسلم بن عوسجه را كشتيم، شبث به اطرافيانش گفت: مادر بر شما بگريد، خود را به دست خود بكشيد و براى ديگران از ميان ببريد، خرسنديد كه چون مسلم بن عوسجه را كشتيد؟ بدان كسى كه بدو ايمان دارم، او را در ميدانهاى با افتخارى براى مسلمانان ديدهام، در روز جنگ «سلق آذربايجان» هنوز سواران مسلمانان از جا نجنبيده بودند كه او شش تن از مشركان را كشت مانند او كشته شود و شما خوش باشيد، قاتل مسلم بن عوسجه، مسلم بن عبد اللّه ضبابى و عبد الرحمن بن ابى خشكاره بجلى بودند.
📘 نفس المهموم، در کربلا چه گذشت؟ ، صفحه 330
ضامن اشک در تلگرام
@zameneashk
کانال ضامن اشک ایتا
@zameneashk1
#راس_الحسین_علیه_السلام
#اصحاب_شهداء_کربلاء
#اربعین
🥀🕊 سوالات الحاق سرها به اجساد
1. آیا تمام سرها به کربلاء بازگشته است و به ابدان ملحق شده است؟
2. آیا به محض اینکه سر را گرفته است با قدرت امامت و طی الارض سرها را ملحق فرموده است؟
3. آیا روز اربعین هنگام دفن رئوس اهل البیت ع شاهد بوده اند؟
4. چرا هیچ منبعی دفن سرها را در مقابل اهل البیت گزارش نکرده اند؟
5. بین شام و کربلاء که سرها در نزدامام سجاد ع بوده است چرا ما هیچ نقلی نداریم؟
6. آیا جایز است وقتی سرها را امام تحویل گرفته است در دفن تاخیر کند؟
7. سرها در روز اربعین دفن شده است یا بلافاصله بعد از تحویلدفن شده است؟
8. آیا قبور مطهره نبش قبر شده و سرها به ابدان ملحق شده است؟
9. امام سجاد چگونه سرها را در راه حمل کرده است و هیچ گزارشی نشده است که اهل البیت توجه ای نداشته اند؟
10.
بنابراين اخبار، سرهاي بريده را يزيد به حضرت زينالعابدين «عليهالسلام» تحويل داد، و آن حضرت به کربلا آورده به ابدان طيبه و طاهره ملحق فرمود، و اين واقعه را اکثر مورخين در اربعين نوشتهاند. [1] .
در «عجايب المخلوقات» مينويسد: 20 ماه صفر سرها به بدن ملحق شد، بنابراين بايد مسير راه کوفه به شام کمتر از 12 روز باشد که مجموعا رفتن و برگشتن 11 روز بوده، شش روز يا يک هفته هم توقف شام بوده، روز اربعين کربلا رسيده باشند.
ابنحجر در شرح قصيدهي همزيهي بوصيري مينويسد: يک روز بعد از اربعين بوده، و همهي اينها تأييد تتبع و تشخيص ما را مينمايد.
📚 [1] نفس المهوم ص 253؛ رياض الاحزان ص 155؛ روضة الواعظين فتال ص 65؛ لهوف سيد ابنطاووس ص 112؛ اعلام الوري طبري ص 151؛ مقتل العوالم ص 154؛ مناقب ابن شهرآشوب ص 200 ج 2؛ عجايب المخلوقات ص 67.
زندگانی امام حسین (جلد2) [ صفحه 323]
#خادم_الحسین_علیه_السلام_تابع_منش
آیدی استاد برای طرح سوالات مقتل
@m_h_tabemanesh2
┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄
"کلاس آنلاین مقتل شناسی"
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
"باب الحسین(ع)"
https://t.me/Babolhusein
"ضامن اشک در واتساپ"
https://chat.whatsapp.com/Cx0dX89SiYkBFplIR6e1qv
"باب الحسین ع اینستاگرام"
https://www.instagram.com/invites/contact/?i=oc7bocnawwxq&utm_content=5ujtwdw
#احادیث_در_ارتباط_با_امام_حسین_ع
#لعن_و_برائت
#اصحاب_شهداء_کربلاء
سلام نکردن بریر به ابن سعد لع در شب عاشوراء
الحسين يرسل برير الي ابن سعد ناصحا له فلا يرعوي
امام حسین ع بریر را برای نصیحت نزد عمر سعد لع می فرستد ولی او نمی پذیرد.
ر.ج به مقتل ، موعظه شدن عمر سعد لع توسط بریر و نپذیرفتن عمر لع به حب ری
بامدادان که بعد از سقايت عباس، اصحاب محتاج آب شدند، به روايت شرح شافيه و مطالب السؤول، يزيد بن حصين همداني به حضرت حسين عليهالسلام آمد و عرض کرد: «يا ابن رسول الله! اگر اجازت رود، عمر بن سعد را ديدار کنم. باشد که از اين غوايت (غوايت: گمراهي.) بازآيد.»
فرمود: «روا باشد.» پس يزيد به نزد ابنسعد آمد و او را سلام نگفت.
ابنسعد گفت: «يا اخا همدان! چه چيز تو را از سلام با من مانع افتاد؟ مگر من مسلمان نبودم و خدا و رسول را نستودم؟»
يزيد بن حصين گفت: «اي پسر سعد! اگر تو چنان که گويي مسلماني، چگونه بر عترت رسول خدا بيرون شدي و مقاتلت او را تصميم عزم دادي؟ و اينک آب فرات است که کلب و خنزير از آن ميآشامند و حسين بن علي و برادران و زنان و فرزندان او از تشنگي هلاک ميشوند و تو در ميان ايشان و فرات حاجز و حايل ميشوي و گمان ميکني که مسلماني و خدا و رسول را ميشناسي.»
عمر بن سعد خجل شد و لختي سر فروداشت پس سر برآورد.
فقال: يا أخا همدان! ما أجد نفسي تجيبني الي ترک الري لغيري.
گفت: «اي برادر همدان! چند که با نفس کاوش کردم، اجابت نفرمود که ولايت ري را دست باز دارم تا ديگري به دست گيرد.»
يزيد بن حصين باز شتافت و عرض کرد: «يا ابن رسول الله! پسر سعد رضا داده است که تو را عرضهي هلاک و دمار دارد تا از حکومت ري برخوردار گردد.»
سپهر، ناسخ التواريخ سيدالشهداء عليهالسلام، 197 - 196/2
1- بعضی مقاتل بریر را ذکر کرده اند
کانال قرآن و امام حسین علیه السلام در تلگرام
https://t.me/qoranvamamhoosein
کانال قرآن و امام حسین علیه السلام در ایتا
http://eitaa.com/Qoranwamamhoosin