eitaa logo
قرآن و امام حسین ع
918 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
777 ویدیو
369 فایل
مطالب کانال: ارتباط امام حسین ع با قران در موارد مختلف عاشوراء آیات الولایه : آیاتی که در قرآن درباره ی 14 معصوم آمده است. علوم قرانی برای تحکیم ایمان و اعتقاد تلگرام https://t.me/qoranvamamhoosein ایتا http://eitaa.com/Qoranwamamhoosin
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❖﷽❖ ❣اخبار رسول الله (ص) به شهادت امام حسین (ع) 📜به سند متصل به شيخ فقيه موفق سعيد محمد بن مكى شهيد رحمه الله از شيخ فقيه عالم صالح جلال الدين ابى محمد حسن‏بن شيخ نظام الدين احمد بن شيخ نجيب الدين محمد بن نماى حلى از پدر اجلش شيخ احمد از برادرش نجم الملة والدين جعفر بن محمد بن نماى حلى در كتاب مثير الاحزان گويد: از عبدالله بن عباس روايت شده است كه: چون مرض موت رسول خدا صلى الله عليه و آله سخت شد، حسين را به سينه چسبانيد و عرقش بر او روان گرديد و در حالى كه جان مى‏داد، مى‏فرمود: «مرا با يزيد چه كار است؟ خدا به او بركت ندهد. بارخدايا! يزيد را لعنت كن!» وبى‏هوشى درازى بر او عارض شد. به هوش آمد. شروع به بوسيدن حسين كرد و اشك از دو چشمش روان بود و مى‏فرمود: «هلا براى من! و قاتلت در پيش خدا مقام داورى است.» 📚كمره اى، ترجمه نفس المهموم،/ 21 رقم 37 📝ابن قولويه به‏سند معتبر از حضرت امام محمدباقر عليه السلام روايت كرده است كه: چون حضرت امام حسين عليه السلام در كودكى به نزد حضرت رسول صلى الله عليه و آله و سلم مى‏آمد، حضرت، امير المؤمنين عليه السلام را مى‏فرمود: «يا على! اورا براى من نگاه دار.» پس اورا مى‏گرفت و زير گلوى او را مى‏بوسيد و مى‏گريست. روزى آن امام مظلوم گفت: «اى پدر! چرا گريه مى‏كنى؟» حضرت فرمود: «اى فرزند گرامى! چون نگريم كه موضع شمشير دشمنان را مى‏بوسم؟» حضرت امام حسين عليه السلام فرمود: «اى پدر! من كشته خواهم شد؟» حضرت فرمود: «بلى، والله تو و برادر تو و پدر تو همه كشته خواهيد شد.» جناب امام حسين عليه السلام گفت: «پس قبرهاى ما از يكديگر دور خواهد بود؟» حضرت فرمود: «بلى اى فرزند.» امام حسين عليه السلام گفت: «پس كه زيارت ما خواهد كرد از امت تو؟» پس حضرت فرمود: «زيارت نمى‏كند مرا و پدر تورا و برادر تو را و تورا مگر صديقان از امت من.» 📚مجلسى، جلاء العيون،/ 553 📜ابن‏نما از ابن عباس روايت كرده است كه: حضرت رسالت صلى الله عليه و آله و سلم نزديك وفات خود، حضرت امام حسين عليه السلام را به سينه خود چسبانيد و عرق مبارك جبينش بر روى او مى‏ريخت، و متوجه عالم بقا بود و مى‏فرمود: «مرا با يزيد چه كار است. خداوندا! لعنت كن يزيد را.» و ساعتى مدهوش شد، چون به هوش بازآمد، حسين را مى‏بوسيد و آب از ديده‏هايش مى‏ريخت و مى‏فرمود كه: «اى فرزند! ميان من و كشنده تو مقامى خواهد بود نزد خداوند عالميان.» 📚مجلسى، جلاء العيون،/ 556 📝ايضا از عمر بن هبيره روايت كرده است كه گفت: روزى ديدم حضرت رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم را كه حسن و حسين را در دامان خود نشانيده بود، و گاهى اين را و گاهى آن را مى‏بوسيد، و به امام حسين عليه السلام مى‏گفت: «واى بر كسى كه تورا به قتل رساند.» 📚مجلسى، جلاء العيون،/ 575- 576 📜و ديگر در كتاب مثير الاحزان از ابن عباس مروى است كه مى‏فرمايد: آن گاه كه مرض رسول خدا به شدت مى‏شد، و در آن مرض درمى‏گذشت، حسين عليه السلام را بر سينه مبارك چفسانيده بود و عرق بدنش بر حسين سيلان داشت، و بذل جان مى‏فرمود و مى‏گفت: «مالي وليزيد، لا بارك الله فيه، اللهم العن يزيد.» اين بگفت و لختى مدهوش بود. چون به هوش آمد، حسين را ببوسيد و آب چشمش بر روى مبارك بدويد و فرمود: «أما إن لي ولقاتلك مقاما بين يدي الله عز وجل.» يعنى، «آگاه باشيد كه داورى من با كشنده حسين در پيش روى خداوند خواهد بود.» 📚سپهر، ناسخ التواريخ سيدالشهدا عليه السلام، 1/ 309 📝و ديگر سند به ابى‏جعفر عليه السلام منتهى مى‏شود. مى‏فرمايد: وقتى حسين عليه السلام بر رسول خداى درآمد، او را بگرفت و به سوى خود كشيد. و امير المؤمنين على عليه السلام را فرمود: «اورا نگاه بدار.» پس اورا بوسه داد و بگريست. حسين عرض كرد: «اى پدر! اين گريه چيست؟» فيقول: «يا بني! اقبل موضع السيوف وأبكي.» عرض كرد: «اى پدر! من كشته مى‏شوم؟» فرمود: «سوگند با خداى تو كشته مى‏شوى، و پدرت و برادرت نيز كشته مى‏شوند.» عرض كرد: «متفرق خواهيم بود؟» فرمود: «پراكنده مى‏شويد.» عرض كرد: «پس كدام كس از امت تو به زيارت ما مى‏آيد؟» قال: «لا يزورني ولا يزور أباك وأخاك وأنت إلاالصديقون من امتي.» فرمود: «زيارت نمى‏كند مرا و زيارت نمى‏كند پدر تورا و برادر تورا مگر صديقون امت من.» 📚سپهر، ناسخ التواريخ سيدالشهدا عليه السلام، 2/ 310- 311 کانال قرآن و امام حسین علیه السلام https://t.me/qoranvamamhoosein کانال باب الحسین عليه السلام https://t.me/Babolhusein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❖﷽❖ ❣گذر رسول الله (ص) به کربلا و خبر در شهادت امام حسین (ع) 📜[...] فلما أتت عليه سنتان خرج النبي صلى الله عليه و آله‏ مع سفر إلى سفر ، فوقف في بعض‏الطريق‏ استرجع ودمعت عيناه، فسئل‏ عن ذلك، فقال: هذا جبرئيل يخبرني عن‏ أرض بشط الفرات‏ يقال لها «كربلاء» يقتل فيها ولدي الحسين‏ . فقيل: ومن يقتله؟! قال: رجل يقال له: يزيد ، كأني أنظر [إليه و] إلى مصرعه‏ومدفنه [بها ، وكأني أنظر على أقتاب المطايا وقد اهدي رأس ولدي الحسين إلى يزيدلعنه الله، فو الله ما ينظر أحد إلى رأس الحسين ويفرح إلاخالف الله بين قلبه ولسانه، وعذبه الله‏ عذابا أليما] . فرجع عن‏ سفره‏ [مغموما مهموما كئيبا] حزينا، وصعد، وخطب، ووعظ، فلما فرغ [من خطبته‏] وضع يده اليمنى على رأس الحسن، و [يده‏] اليسرى على‏رأس الحسين‏ و رفع رأسه إلى السماء . وقال: اللهم‏ إن محمدا عبدك ورسولك‏ ونبيك‏ ، وهذان أطائب عترتي، وخيارذريتي وأرومتي‏ ومن أخلفهما في امتي، وقد أخبرني جبرئيل أن ولدي هذا مقتول‏مخذول‏ ، اللهم فبارك له في قتله، واجعله من سادات الشهداء، اللهم ولا تبارك في قاتله، وخاذله [وأصله حر نارك، واحشره في أسفل درك الجحيم، قال‏] . فضج الناس‏ بالبكاء في المسجد، فقال النبي صلى الله عليه و آله: أتبكون‏ ولاتنصرونه‏ . ثم رجع‏ وهو متغير اللون، محمر الوجه، فخطب خطبة ثانية موجزة وعيناه تهملان دموعا ، فقال: [اللهم فكن أنت له وليا وناصرا] . ثم قال: أيها الناس إني خلفت‏ فيكم الثقلين: كتاب الله وعترتي‏ [وأرومتي‏ ومزاج‏مائي و ثمرة فؤادي ومهجتي‏ ] لن يفترقا حتى يردا علي الحوض، وإني أنتظرهما، و لا أسألكم في ذلك إلاما أمرني ربي، أن‏ أسألكم [عنه أسألكم عن‏] المودة في‏القربى، فانظروا أ لا تلقوني غدا على الحوض وقد أبغضتم‏ عترتي [وقتلتم أهل‏بيتي‏] وظلمتموهم، والله سترد علي يوم القيامة ثلاث رايات من هذه الامة: راية سوداء مظلمة قد فزعت منها 16 الملائكة فتقف علي، فأقول‏ : من أنتم؟ فينسون‏ ذكري ويقولون: نحن أهل التوحيد من العرب. فأقول [لهم‏] : أنا أحمد نبي العرب‏والعجم. فيقولون: نحن من امتك يا أحمد ، فأقول لهم‏ : كيف خلفتموني‏ من بعدي في‏أهلي‏ وعترتي وكتاب ربي؟ فيقولون: أما الكتاب فضيعناه‏ ، وأما عترتك‏ فحرصنا أن نبيدهم عن‏ جديد الأرض، فأولي عنهم‏ ، فيصدرون ظماء عطاشى مسودةوجوههم. ثم ترد علي راية أخرى أشد سوادا من الاولى، فأقول لهم‏ : كيف خلفتموني‏ [من‏بعدي‏] في الثقلين الأكبر والأصغر كتاب ربي‏ وعترتي؟ فيقولون: أما الأكبر فخالفناه‏ ، وأما الأصغر فخذلنا، ومزقناهم كل ممزق. فأقول: إليكم عني. فيصدرون ظماء عطاشى مسودة وجوههم. ثم ترد علي راية أخرى‏ تلمع‏ [وجوههم‏] نورا، فأقول لهم: من أنتم؟ فيقولون: نحن أهل كلمة التوحيد والتقوى [من امة محمد المصطفى‏] ونحن بقية أهل الحق، حملناكتاب‏ الله فأحللنا حلاله وحرمنا حرامه وأحببنا ذرية محمد صلى الله عليه و آله فنصرناهم‏ من كل ما نصرنا منه‏ أنفسنا وقاتلنا معهم من ناواهم‏ . فأقول لهم‏ : أبشروا، أنا نبيكم [محمد] ، فلقد كنتم في دار الدنيا كما وصفتم‏ ، ثم أسقيهم من حوضي‏فيصدرون مرويين [مستبشرين، ثم يدخلون الجنة خالدين فيها أبد الآبدين‏] . 📚ابن نما، مثير الأحزان،/ 18- 20/ عنه: المجلسي، البحار، 44/ 248- 249؛ البحراني، العوالم، 17/ 117- 119؛ القزويني، تظلم الزهراء،/ 101- 102؛ مثله ابن طاووس، اللهوف،/ 16- 21؛ الطريحي، المنتخب، 2/ 235- 236؛ الحر العاملي، إثبات الهداة ، 1/ 398؛ الدربندي، أسرار الشهادة،/ 109- 110؛ الأمين، لواعج الأشجان،/ 8- 10
📝و گفته اند كه: «چون دو سال از ولادت حسين گذشت، پيغمبر به سفرى رفت و در رهگذرى ايستاد و فرمود: انا لله‏وانا اليه راجعون. و اشك از ديدگان حضرت سرازير شد. از علت اين حال سؤال شد، فرمود: اينك جبرئيل است كه مرا خبر مى‏دهد از زمينى كه در كنار شط فرات واقع شده و كربلايش گويند كه فرزند من حسين پسر فاطمه، در آن سرزمين كشته مى‏شود. عرض شد: يا رسول الله! كه اورا مى‏كشد؟ فرمود: مردى به نام يزيد، خدايش لعنت كند. و گويى جايى را كه حسين در آن جان مى‏دهد و محلى كه در آن دفن مى‏شود مى‏بينم. سپس رسول خدا صلى الله عليه و آله با حالتى اندوهناك از اين سفر بازگشت و بر منبر شد و مردم را پند داد. حسن و حسين نيز در مقابل آن حضرت بودند. چون از خطبه خواندن فارغ شد، دست راستش بر سر حسن عليه السلام نهاد و دست چپ بر سر حسين عليه السلام و سر به سوى آسمان برداشت و عرض كرد: پروردگارا! همانا محمد بنده تو و پيغمبر توست و اين دو، پاك‏ترين فرد خاندان من و برگزيده فرزندان من و خانواده من هستند كه پس از خود، اين دو را در ميان امتم به جاى مى‏گذارم. و جبرئيل مرا خبر داد كه اين پسرم كشته و خوار خواهد شد. بارالها! اين جان بازى را بر او مبارك فرما و اورا از سروران و شهيدان قرار بده. بارالها! بر كشنده‏اش و آن كه اورا خوار كند، بركت عطا مفرما.» راوى گويد: «مردمى كه در مسجد بودند، يكباره ناله و فرياد از دل بركشيدند و هاى‏هاى گريستند. رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: آيا بر حسينم گريه مى‏كنيد و اورا يارى نمى‏كنيد؟ سپس آن حضرت با رنگى افروخته و چهره‏اى سرخ بازگشت و خطبه كوتاه ديگرى خواند و اشك از هر دو ديده آن حضرت به شدت فرو مى‏ريخت. سپس فرمود: اى مردم! همانا كه من دو يادگار نفيس در ميان شما به جاى گذاشتم و آن دو، كتاب خداست و عترت من، يعنى خاندان من و آنان كه با آب و گل من آميخته شده و ميوه دل من و جگرگوشه منند. و اين دو از هم هرگز جدا نگردند تا در كنار حوض بر من وارد شوند. هان كه من در انتظار ملاقات با آنان هستم و من درباره اين دو، هيچ از شما نمى‏خواهم، به جز آنچه پروردگار من به من دستور داده است. پروردگار من به من امر فرموده، من دوستى خويشان و نزديكان خود را از شما خواستار شوم. مراقب باشيد فرداى قيامت كه در كنار حوض مرا ملاقات مى‏كنيد، مبادا خاندان مرا دشمن داشته و به آنان ستم نموده باشيد. هان كه روز قيامت سه پرچم نزد من خواهد آمد. پرچم اولى، پرچمى است سياه و تاريك كه فرشتگان از آن به وحشت خواهند بود و در نزد من مى‏ايستد، پس من گويم: شماها كيانيد؟ نام مرا از ياد ببرند و گويند: ما خداپرستان از عرب هستيم. من آنان را گويم: نام من احمد، و پيغمبر عرب و عجم هستم. آن‏گاه گويند كه: يا احمد! ما از امت تو هستيم. آنان را گويم: پس از من، با عترت من و كتاب پروردگار من چگونه رفتار نموديد؟ گويند: اما كتاب كه ضايعش نموديم و اما عترت، كوشيديم كه همگى‏شان را از صفحه زمين براندازيم. آن هنگام، من روى از آنان بگردانم. تشنه و دل سوخته و با روى سياه از نزد من بازمى‏گردند. سپس پرچم ديگرى سياه‏تر از اولى بر من وارد شود. آنان را كه زير پرچمند، گويم: پس از من با دو يادگار گرانبهاى من، بزرگ و كوچك، يعنى كتاب پروردگارم و عترم چگونه بوديد؟ گويند: اما يادگار بزرگ را مخالفت نموديم، و اما يادگار كوچك را خوار نموديم و تا آن‏جا كه توانستيم، پاره پاره كرديم. گويم: از من دور شويد. پس تشنه و جگر سوخته و با روى سياه از من دور شوند. سپس پرچم ديگرى نزد من آيد كه نور بر صورت افراد زير پرچم مى‏درخشد. به آنان گويم: شما كيانيد؟ گويند: ما مردم يكتاپرست و پرهيزگار و امت محمد صلى الله عليه و آله هستيم، و ماييم باقيمانده اهل حق كه كتاب خدا را برداشتيم، حلالش را حلال و حرامش را حرام دانستيم، و دوستدار خاندان پيغمبر خويش محمد صلى الله عليه و آله بوديم، و از همه امكاناتى كه در مورد يارى خويشتن داشتيم، براى يارى آنان نيز استفاده نموديم و در ركاب آنان با دشمنانشان جنگيديم. پس من به آنان گويم: مژده باد شما را كه من پيغمبر شمايم و راستى كه شما در دنيا اين چنين بوديد كه ستوديد. سپس آنان را از حوض خود سيراب كنم و سيراب و خندان از نزد من بروند و سپس داخل بهشت گردند و براى هميشه در آن جاويد بمانند.» راوى گفت: «مردم همچنان گفت و گوى كشته شدن حسين را بر زبان ها داشتند و با ديده عظمت و احترام به حسين نگريسته و مقدمش را گرامى مى‏داشتند.» 📚فهرى، ترجمه لهوف،/ 16- 21 کانال قرآن و امام حسین علیه السلام https://t.me/qoranvamamhoosein کانال باب الحسین عليه السلام https://t.me/Babolhusein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❖﷽❖ [سوره‌ى هود] [آيه‌ى ٩] وَ لَئِنْ‌ أَخَّرْنا عَنْهُمُ‌ الْعَذابَ‌ إِلى‌ أُمَّةٍ‌ مَعْدُودَةٍ‌ لَيَقُولُنَّ‌:ما يَحْبِسُهُ‌؟ (و اگر عذاب را تا هنگام معيّنى(فراهم آمدن افراد معدودى)به تأخير اندازيم،گويند:چه چيزى عذاب را بازداشته است‌؟) 🌤✨🌤✨🌤✨🌤 📜[٨١]محمّد بن إبراهيم النّعمانيّ‌،قال:أخبرنا أحمد بن محمّد بن سعيد،قال: حدّثنا حميد بن زياد،قال:حدّثنا عليّ‌ بن الصّبّاح،قال:حدّثنا[أبو عليّ‌ الحسن بن محمّد الحضرميّ‌،قال:حدّثنا جعفر بن محمّد،عن إبراهيم بن عبد الحميد،عن إسحاق بن عبد العزيز،عن أبي عبد اللّه عليه السّلام في قوله[تعالى]: وَ لَئِنْ‌ أَخَّرْنا عَنْهُمُ‌ الْعَذابَ‌ إِلى‌ أُمَّةٍ‌ مَعْدُودَةٍ‌ ،قال:«العذاب خروج القائم عليه السّلام و الأمّة المعدودة أهل بدر و أصحابه.» 📝محمّد بن ابراهيم نعمانى گويد:احمد بن محمّد بن سعيد خبرمان داد،وى گفت: حميد بن زياد حديثمان داد،گفت:علىّ‌ بن الصّبّاح حديثمان داد كه گفت:[ابو على حسن بن محمّد حضرمى حديثمان داد،گفت:]جعفر بن محمّد حديثمان داد،از ابراهيم بن عبد الحميد،از اسحاق بن عبد العزيز،از حضرت ابو عبد اللّه امام صادق عليه السّلام كه درباره‌ى قول خداوند(و اگر عذاب را تا هنگام معيّنى(فراهم آمدن افراد معدودى)به تأخير اندازيم،گويند:چه چيزى عذاب را بازداشته است‌؟) 💠فرمود:«عذاب،خروج حضرت قائم عليه السّلام است و امّت معدوده اهل بدر و اصحاب اويند .» 📜[٨٨]أبو عليّ‌ الطّبرسيّ‌،في مجمع البيان:قيل: «إنّ‌ الأمّة المعدودة هم أصحاب المهديّ‌ في آخر الزّمان ثلاثمائة و بضعة عشر رجلا كعدّة أهل بدر،يجتمعون في ساعة واحدة كما يجتمع قزع الخريف.» قال:و هو المرويّ‌ عن أبي جعفر و أبي عبد اللّه عليه السّلام. 📝ابو على طبرسى در مجمع البيان گويد:گويند: 🌠«امّت معدوده همان اصحاب حضرت مهدى عليه السّلام در آخرالزّمان‌اند، سى‌صد و ده و چند مرد،همچون تعداد اهل بدر. آن‌ها در يك ساعت جمع مى‌شوند؛همچنان‌كه قطعه‌هاى ابر پاييزى جمع مى‌شوند.» وى مى‌افزايد:و اين از حضرت ابو جعفر و حضرت ابو عبد اللّه عليهما السّلام روايت گرديده است. 📖سیمای حضرت مهدی (علیه السلام) در قرآن، صفحه 220 سیدهاشم بن سلیمان بحرانی کانال قرآن و امام حسین علیه السلام در تلگرام https://t.me/qoranvamamhoosein کانال قرآن و امام حسین علیه السلام در ایتا http://eitaa.com/Qoranwamamhoosin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❖﷽❖ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ طُوبَىٰ لَهُمْ وَحُسْنُ مَآبٍ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩﻧﺪ ، ﻭ ﻛﺎﺭﻫﺎﻱ ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ ﺍﻧﺠﺎم ﺩﺍﺩﻧﺪ ، ﺑﺮﺍﻱ ﺁﻧﺎﻥ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺧﻮﺵ ﻭ ﺑﺎ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻭ ﺑﺎﺯﮔﺸﺘﻲ ﻧﻴﻚ ﺍﺳﺖ . 🔅ایه(٢٩) سوره رعد 🌤✨🌤✨🌤✨🌤 📜٥٥ - حَدَّثَنَا اَلْمُظَفَّرُ بْنُ‌ جَعْفَرِ بْنِ‌ الْمُظَفَّرِ الْعَلَوِيُّ‌ السَّمَرْقَنْدِيُّ‌ رَضِيَ‌ اللَّهُ‌ عَنْهُ‌ قَالَ‌ حَدَّثَنَا جَعْفَرُ بْنُ‌ مُحَمَّدِ بْنِ‌ مَسْعُودٍ عَنْ‌ أَبِيهِ‌ مُحَمَّدِ بْنِ‌ مَسْعُودٍ الْعَيَّاشِيِّ‌ عَنْ‌ جَعْفَرِ بْنِ‌ أَحْمَدَ عَنِ‌ اَلْعَمْرَكِيِّ‌ بْنِ‌ عَلِيٍّ‌ الْبُوفَكِيِّ عَنِ‌ اَلْحَسَنِ‌ بْنِ‌ عَلِيِّ‌ بْنِ‌ فَضَّالٍ‌ عَنْ‌ مَرْوَانَ‌ بْنِ‌ مُسْلِمٍ‌ عَنْ‌ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ‌ قَالَ‌ الصَّادِقُ‌ جَعْفَرُ بْنُ‌ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌: 💎 طُوبَى لِمَنْ‌ تَمَسَّكَ‌ بِأَمْرِنَا فِي غَيْبَةِ‌ قَائِمِنَا فَلَمْ‌ يَزِغْ‌ قَلْبُهُ‌ بَعْدَ الْهِدَايَةِ‌ فَقُلْتُ‌ لَهُ‌ جُعِلْتُ‌ فِدَاكَ‌ وَ مَا طُوبَى قَالَ‌ شَجَرَةٌ‌ فِي اَلْجَنَّةِ‌ أَصْلُهَا فِي دَارِ عَلِيِّ‌ بْنِ‌ أَبِي طَالِبٍ‌ عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ وَ لَيْسَ‌ مِنْ‌ مُؤْمِنٍ‌ إِلاَّ وَ فِي دَارِهِ‌ غُصْنٌ‌ مِنْ‌ أَغْصَانِهَا وَ ذَلِكَ‌ قَوْلُ‌ اللَّهِ‌ عَزَّ وَ جَلَّ‌: طُوبى‌ لَهُمْ‌ وَ حُسْنُ‌ مَآبٍ. 🌺امام صادق جعفر بن محمد عليه السلام فرمود طوبى براى كسى كه در حال غيبت قائم ما بامر او بچسبد و پس از هدايت دلش برنگردد ❓به او عرض شد قربانت طوبى چيست‌؟ فرمود درختى است در بهشت كه ريشه آن در خانه على بن ابى طالب عليه السلام است و مؤمنى نباشد جز آنكه شاخه‌اى از آن در خانه‌اش باشد:اين است گفته خداى عز و جل(در سوره رعد آيه ٢٩)براى ايشان است طوبى و سرانجام نيك. 📚 كمال الدين و تمام النعمة -جلد 2، صفحه 27 ابن بابویه کانال قرآن و امام حسین علیه السلام در تلگرام https://t.me/qoranvamamhoosein کانال قرآن و امام حسین علیه السلام در ایتا http://eitaa.com/Qoranwamamhoosin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❖﷽❖ 📜از امير المؤمنين عليه السّلام روايت گرديده كه آن حضرت فرمود: «لو لا آية في كتاب اللّه لأخبرتكم بما يكون إلى يوم القيمة، و الآية قوله تعالى: 🔅 يَمْحُوا اللّهُ ما يَشاءُ وَ يُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْكِتابِ »(رعد/39) اگر يك آيه در كتاب خدا نبود هر آينه شما را خبر مى‌دادم از آنچه خواهد شد تا روز قيامت، آن آيه فرمودۀ خداى تعالى است: خدا هرچه خواهد [از احكام يا حوادث عالم]محو و هر چه را خواهد اثبات مى‌كند و در امّ الكتاب (آفرينش) مشيت اوست. 📚مکیال المکارم - 2، صفحه 407 کانال قرآن و امام حسین علیه السلام در تلگرام https://t.me/qoranvamamhoosein کانال قرآن و امام حسین علیه السلام در ایتا http://eitaa.com/Qoranwamamhoosin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا