eitaa logo
قرآن و امام حسین ع
893 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
754 ویدیو
369 فایل
مطالب کانال: ارتباط امام حسین ع با قران در موارد مختلف عاشوراء آیات الولایه : آیاتی که در قرآن درباره ی 14 معصوم آمده است. علوم قرانی برای تحکیم ایمان و اعتقاد تلگرام https://t.me/qoranvamamhoosein ایتا http://eitaa.com/Qoranwamamhoosin
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❖﷽❖ ✨💫 مرور آدم عليه السلام بأرض كربلاء 💫✨ 📜روي‏ أن آدم عليه السلام لما هبط إلى الأرض لم ير حواء، فصار يطوف الأرض في طلبها، فمر بكربلاء، فاعتل وأعاق‏ ، وضاق صدره من غير سبب، وعثر في الموضع الذي قتل‏فيه الحسين عليه السلام، حتى سال الدم من رجله‏ ، فرفع رأسه إلى السماء، وقال: إلهي! هل‏حدث مني ذنب آخر فعاقبتني به، فإني طفت جميع الأرض‏ ما أصابني سوء مثل‏ ماأصابني في هذه الأرض؟ فأوحى الله إليه: يا آدم! ما حدث منك ذنب، ولكن يقتل في‏هذه الأرض ولدك الحسين عليه السلام ظلما، فسال دمك موافقة لدمه‏ ، فقال آدم: يا رب! أيكون الحسين نبيا؟ قال: لا، ولكنه سبط النبي محمد، فقال: ومن القاتل له؟ قال: قاتله‏يزيد ، فقال آدم: فأي شي‏ء أصنع يا جبرئيل؟ فقال: العنه‏ يا آدم، فلعنه أربع مرات، ومشى خطوات إلى جبل عرفات‏ ، فوجد حواء هناك. 📚الطريحي، المنتخب، 1/ 48/ عنه: القزويني، تظلم الزهراء،/ 84؛ الدربندي، أسرارالشهادة،/ 80؛ مثله المجلسي، البحار، 44/ 242- 243؛ الجزائري، الأنوار النعمانية، 3/ 260؛ البحراني، العوالم، 17/ 101؛ دانشيار، حول البكاء،/ 5- 6 📝ايضا روايت كرده اند كه: چون حضرت آدم عليه السلام به زمين آمد، به طلب حضرت حوا بر دور زمين مى‏گرديد، تا آن كه در صحراى كربلا عبور كرد. چون داخل آن صحرا گرديد، افواج حزن و اندوه رو به او آورد. چون به مقتل حسين رسيد، پايش به سنگى برآمد و خون از قدم‏هايش جارى گرديد. پس سر به سوى آسمان بلند كرد و گفت: «پروردگارا! در جميع زمين گرديدم. اندوه و المى كه در اين زمين به من رسيد، در هيچ زمينى نديدم.» حق‏تعالى به او وحى‏كرد كه: «در اين زمين، برگزيده من حسين، شهيد خواهد شد. خواستم كه تو در اذيت واندوه او شريك باشى و خون تو بر اين زمين ريخته شود، چنانچه خون او در اين زمين ريخته خواهد شد.» آدم گفت: «پروردگارا! او كيست؟ آيا پيغمبر توست؟» حق تعالى وحى كرد كه: «پيغمبر من نيست، وليكن فرزند زاده پيغمبر من است و برگزيده من است.» آدم گفت: «پروردگارا! كشنده او كيست؟» حق تعالى به او وحى كرد: «كشنده او يزيد است كه اهل آسمان‏ها و زمين اورا لعنت مى‏كنند.» پس آدم مكرر اورا لعنت كرد و از آن زمين بيرون رفت. 📚مجلسى، جلاء العيون،/ 548 در بعضى مؤلفات اصحاب مرسلا رسيده كه چون آدم صفى هبوط يافت و در زمين حوا را نديد، در طلب او به طى مراحل پرداخت. چون عبورش به زمين كربلا افتاد، بى آن كه خطبى حادث شود و حادثه‏اى فرا رسد، به اندوهى بزرگ درافتاد، و سينه اش تنگى گرفت و لغزشى در وى پديد شد و خون از پاى او بر دميد. آدم سر به سوى آسمان كرد. وقال: «إلهي! هل حدث مني ذنب آخر فعاقبتني به، فإني طفت جميع الأرض وما أصابني سوء مثل ما أصابني في هذه الأرض». عرض كرد: «اى پروردگار من! آيا مرتكب گناهى ديگر شده ام، و اينك مرا كيفر خواهى كرد؟ زيرا كه من تمام ارض را طواف كردم، و به چنين حادثه اى گرفتار نشدم.» پس خداى بدو وحى فرستاد: «يا آدم! ما حدث منك ذنب، ولكن يقتل في هذه الأرض ولدك الحسين ظلما، فسال دمك موافقة لدمه». يعنى: «اى آدم! جرم و جريرتى به تازه از تو باديده نشده، بلكه فرزند تو حسين در اين ارض كشته مى‏شود و او مظلوم خواهد بود. اينك خون تو به موافقت خون او سيلان يافت.» عرض كرد: «حسين پيغمبرى است؟» خطاب آمد كه: «پيغمبر نيست، لكن فرزند پيغمبر، محمدبن عبدالله است.» عرض كرد: «قاتل كيست؟» خطاب آمد: «يزيد كه ملعون اهل آسمان‏ها و زمين‏هاست.» آدم روى با جبرئيل آورد كه: «رأى چيست؟» گفت: «اورا لعن كن.» پس آدم چهار كرت اورا لعن كرد و راه پيش داشت، و در جبل عرفات حوا را بيافت. 📚سپهر، ناسخ التواريخ سيدالشهدا عليه السلام، 1/ 270- 271 کانال قرآن و امام حسین علیه السلام https://t.me/qoranvamamhoosein کانال باب الحسین عليه السلام https://t.me/Babolhusein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❖﷽❖ ✨💫 مرور نوح عليه السلام بأرض كربلاء 💫✨ 📜وروي أن نوحا عليه السلام لما ركب في السفينة طافت به جميع الدنيا، فلما مرت بكربلاءأخذته الأرض، وخاف نوح الغرق، فدعا ربه وقال: إلهي! طفت جميع الدنيا وما أصابني‏فزع مثل ما أصابني في هذه الأرض، فنزل جبرئيل، وقال: يا نوح! في هذا الموضع‏يقتل الحسين عليه السلام سبط محمد خاتم الأنبياء وابن خاتم الأوصياء. فقال: ومن القاتل له‏ يا جبرئيل؟ قال: قاتله لعين أهل سبع سماوات وسبع أرضين، فلعنه نوح أربع مرات، فسارت السفينة حتى بلغت‏ الجودي واستقرت عليه. 📚الطريحي، المنتخب، 1/ 48- 49/ عنه: القزويني، تظلم الزهراء،/ 84؛ الدربندي، أسرار الشهادة،/ 80؛ مثله المجلسي، البحار، 44/ 243؛ البحراني، العوالم، 17/ 102؛ دانشيار، حول البكاء،/ 6 📜وإن نوحا عليه السلام ركب في السفينة وطافت به جميع الدنيا، فلما مرت السفينة بكربلاءأخذته إلى الأرض وخاف نوح من الغرق؛ فدعا ربه وقال: إلهي! هل حدث مني ذنب؟ فإني طفت جميع الدنيا، فما أصابني فزع مثل ما أصابني في هذه الأرض، فنزل إليه‏جبرئيل وقال له: يا نوح! في هذا الموضع يقتل الحسين سبط محمد خاتم الأنبياء وابن‏خاتم الأوصياء، قال: ومن القاتل له يا جبرئيل؟ قال: قاتله لعين أهل السماوات السبع‏والأرضين السبع، فلعنه نوح عليه السلام أربع مرات، فسارت السفينة حتى بلغت الجودي‏واستقرت عليه. 📚الجزائري، الأنوار النعمانية، 3/ 260 📜 و حضرت نوح چون بر كشتى سوار شد و كشتى به كربلا رسيد، موجى به هم رسيد و كشتى مشرف بر غرق شد. نوح را ترس و بيم و المى عظيم عارض شد. گفت: «پروردگارا! در هيچ زمينى به من نرسيد آنچه در اين زمين رسيد.» پس جبرئيل نازل شد و گفت: «اى نوح! اين موضعى است كه در اين موضع شهيد خواهد شد فرزند زاده خاتم انبيا و فرزند بهترين اوصيا.» نوح گفت: «پروردگارا! كشنده او كه خواهد بود؟» به او وحى رسيد كه: «يزيد كه ملعون است در آسمان‏ها و زمين.» پس نوح مكرر اورا لعنت كرد، تا كشتى از غرق نجات يافت و بر جودى قرار گرفت. 📚مجلسى، جلاء العيون،/ 548 📝 نيز در خبر است كه: چون نوح عليه السلام بر سفينه سوار شد، بر جميع ارض طواف همى داد. چون خواست بر زمين كربلا عبور دهد، زمين كشتى او را مأخوذ داشت، و نوح از آفت غرق در مخافت افتاد. پس خداى را بخواند، 📜وقال: «إلهي! طفت جميع الدنيا وما أصابني فزع مثل ما أصابني في هذه الأرض». عرض كرد: «اى پروردگار! من در جميع دنيا طواف كردم. در هيچ موضع چنان بيمناك نشدم كه در اين منزل خوف و خشيت مرا فرو گرفت.» اين وقت جبرئيل فرود شد و گفت: «اى نوح! اين موضعى است كه سبط خاتم انبيا و پسر خاتم اوصيا كشته مى‏شود.» نوح فرمود: «قاتل او كيست؟» گفت: «قاتل او لعين اهل هفت آسمان و هفت زمين است.» نوح چهار كرت اورا لعن كرد. پس كشتى او از مهلكه برست و بى‏آفت برفت تا بر جبل جودى نشست. 📚سپهر، ناسخ التواريخ سيدالشهدا عليه السلام، 1/ 271- 272 کانال قرآن و امام حسین علیه السلام https://t.me/qoranvamamhoosein کانال باب الحسین عليه السلام https://t.me/Babolhusein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❖﷽❖ ✨💫 مرور ابراهیم عليه السلام بأرض كربلاء 💫✨ إخبار جبرئيل عليه السلام النبي إبراهيم عليه السلام بمقتل الحسين عليه السلام في كربلاء 📜وروي أن إبراهيم مر في أرض كربلاء وهو راكب فرسا، فعثرت به‏ وسقط إبراهيم‏ عليه السلام وشج رأسه وسال دمه، فأخذ في الاستغفار، وقال: إلهي! أي شي‏ء حدث مني؟ فنزل إليه‏ جبرئيل، وقال: يا إبراهيم! ما حدث منك ذنب، ولكن هنا يقتل سبط خاتم‏الأنبياء، وابن خاتم الأوصياء، فسال دمك موافقة لدمه. قال: يا جبرئيل! ومن يكون‏قاتله؟ قال: لعين أهل السماوات والأرض‏ ، والقلم جرى على اللوح بلعنه بغير إذن‏ربه. فأوحى الله تعالى إلى القلم أ نك استحققت الثناء بهذا اللعن، فرفع إبراهيم عليه السلام يديه‏ ولعن يزيد لعنا كثيرا وأمن فرسه بلسان فصيح، فقال إبراهيم لفرسه: أي شي‏ءعرفت حتى تؤمن على دعائي‏ ؟ فقال: يا إبراهيم! أنا أفتخر بركوبك علي؛ فلما عثرت‏وسقطت عن ظهري عظمت خجلتي، وكان سبب ذلك من يزيد. 📚الطريحي، المنتخب، 1/ 49/ عنه: القزويني، تظلم الزهراء،/ 84- 85؛ الدربندي، أسرار الشهادة،/ 80- 81؛ مثله المجلسي، البحار، 44/ 243؛ الجزائري، الأنوار النعمانية، 3/ 260- 261؛ البحراني، العوالم، 17/ 102؛ دانشيار، حول البكاء،/ 6- 7 📝وابراهيم روزى سواره به‏صحراى كربلا گذشت. اسب آن‏حضرت به سر درآمد، و از اسب درگرديد و سر مباركش بر سنگى آمد و خون جارى شد. پس شروع به استغفار كرد و گفت: «خداوندا! چه گناه از من سر زده است كه مستوجب اين عقوبت و تأديب شدم؟» پس جبرئيل نازل شد و گفت: «اى ابراهيم! گناهى از تو صادر نشده است و ليكن اين موضعى است كه نور ديده محمد مصطفى، و فرزند پسنديده على مرتضى در اين زمين كشته خواهد شد به جور. و خدا خواست كه تو نيز در بليه با او موافقت نمايى و خون تو نيز در اين زمين ريخته شود.» ابراهيم گفت: «يا جبرئيل! كه خواهد بود قاتل او؟» جبرئيل گفت: «يزيد پليد كه اهل آسمان‏ها و زمين و لوح و قلم او را لعنت مى‏كنند.»- - پس ابراهيم سر برداشت و آن ملعون را لعن بسيار كرد. حق تعالى اسب ابراهيم را به سخن درآورد و هر لعنى كه ابراهيم مى‏كرد، او آمين مى‏گفت. ابراهيم به آن اسب خطاب كرد كه: «تو چرا آمين مى‏گويى بر لعن آن پليد؟» گفت: «براى آن كه به شومى آن لعين، تو را بر زمين زدم و از تو خجالت كشيدم.» 📚مجلسى، جلاء العيون،/ 549 📝و هم در خبر است كه: ابراهيم خليل عليه السلام را در طى طريق سفر، اراضى كربلا فراز آمد. چون مقتل حسين عليه السلام را خواست به زير پى در سپارد، اسبش به سر در رفت، و ابراهيم از پشت اسب به روى زمين افتاد، و سرش بشكست، و خون بدويد، و زبان به استغفار بگشاد. وقال: «إلهي! أي شي‏ء حدث مني»؟ گفت: «اى پروردگار! از من چه گناه آمد؟» هم در اين هنگام جبرئيل فراز آمد و گفت: «اى ابراهيم! از تو هيچ گناهى حديث نگشته. همانا در اين محل مقتول مى‏شود سبط خاتم الانبيا، و پسر خاتم الاوصيا. خون تو به موافقت خون او روان شد.» فرمود: «اى جبرئيل! كشنده او چه كس است؟» قال: «لعين أهل السماوات والأرضين، والقلم جرى على اللوح بلعنه بغير إذن ربه، فأوحى الله تعالى إلى القلم أ نك استحققت الثناء بهذا اللعن». گفت: «قاتل او، ملعون اهل آسمان‏ها و زمين‏هاست و قلم بر لوح اعظم، لعن او را نگاشت، بى آن كه از خداى اذن گيرد. و خداوند قلم را وحى فرستاد كه به نگارش اين لعن، مستحق ثنا و ستايش گشتى.» پس ابراهيم دست برداشت و چند كه توانست، قاتل اورا لعن فرستاد. و اين هنگام اسب آن حضرت استوار بايستاد. اين وقت ابراهيم عليه السلام روى به اسب خويش آورد. فقال: «أي شي‏ء عرفت حتى تؤمن على دعائي»؟ يعنى، «كدام چيز موجب شناس تو گشت كه آمين گفتى؟» اسب به سخن آمد. فقال: «يا إبراهيم! أنا أفتخر بركوبك علي، فلما عثرت وسقطت، عظمت خجلتي، وكان سبب ذلك من يزيد لعنه الله تعالى». گفت: «اى ابراهيم! افتخار من آن است كه تو بر پشت من سوار مى‏شوى. چون به سر درآمدم و تو از پشت من درافتادى، بزرگ شد خجلت و شرمسارى من. و سبب آن يزيد بود كه خداوندش ملعون دارد.» 📚سپهر، ناسخ التواريخ سيدالشهدا عليه السلام، 1/ 272- 273 کانال قرآن و امام حسین علیه السلام https://t.me/qoranvamamhoosein کانال باب الحسین عليه السلام https://t.me/Babolhusein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❖﷽❖ ✨💫 مرور اسماعيل عليه السلام بأرض كربلاء 💫✨ معرفة إسماعيل عليه السلام بشهادة الحسين عليه السلام بسبب غنمه‏ 📜وروي أن إسماعيل عليه السلام كانت أغنامه ترعى بشط الفرات، فأخبره الراعي أ نهالا تشرب الماء من هذه المشرعة منذ كذا يوما ، فسأل ربه عن سبب ذلك؟ فنزل‏جبرئيل عليه السلام، وقال: يا إسماعيل! سل‏ غنمك، فإنها تجيبك‏ عن سبب ذلك‏ ، فقال: لم‏لا تشربين من هذا الماء؟ فقالت بلسان فصيح: قد بلغنا أن ولدك الحسين عليه السلام‏ سبط محمد يقتل‏ عطشانا، فنحن لا نشرب من هذه المشرعة حزنا عليه، فسألها عن‏قاتله؟ فقالت: يقتله لعين أهل السماوات والأرضين والخلائق أجمعين، فقال إسماعيل: اللهم العن قاتل الحسين. 📚الطريحي، المنتخب، 1/ 49/ عنه: القزويني، تظلم الزهراء،/ 85؛ الدربندي، أسرارالشهادة،/ 81؛ مثله المجلسي، البحار، 44/ 243- 244؛ الجزائري، الأنوار النعمانية، 3/ 261؛ البحراني، العوالم، 17/ 102- 103؛ دانشيار، حول البكاء،/ 7 📝 و حضرت اسماعيل چون گوسفندان اورا در كنار فرات مى‏چرانيدند، راعى به او خبر داد كه: «گوسفندان چند روزاست كه در موضعى چرا مى‏كنند وهر چند ايشان را به كنار آب مى‏برم، آب نمى‏آشامند.» پس اسماعيل با حق تعالى مناجات كرد و سبب اين حالت را از پروردگار خود سؤال نمود. جبرئيل نازل شد و گفت: «اى اسماعيل! سبب اين حالت را از گوسفندان خود سؤال كن.» چون سؤال كرد، گوسفندان به زبان فصيح گفتند كه: «به ما خبر رسيد كه فرزند تو حسين، جگرگوشه پيغمبر آخر الزمان، در اين زمين با لب تشنه شهيد خواهد شد. پس ما به سبب حزن و اندوه بر آن حضرت، از اين آب نخورديم و خواستيم كه در تشنگى با او موافقت كنيم.» اسماعيل از ايشان پرسيد: «كه قاتل او خواهد بود؟» گفتند: «يزيد پليد كه آسمان‏ها و زمين‏ها و جميع خلق خدا اورا لعنت مى‏كنند.» اسماعيل گفت: «خداوندا! لعنت كن كشنده حسين را.» 📚مجلسى، جلاء العيون،/ 549 📜و نيز از صناديد روات رسيده كه: گوسفندان اسماعيل عليه السلام را در كنار شط فرات علف چرا مى‏دادند. شبان اغنام در خدمت اسماعيل عليه السلام به عرض رسانيدند كه اين گوسفندان هرگز در اين مشرعه آب نخورده اند و نمى‏خورند. اسماعيل از خداوند سؤال كرد كه: «سبب چيست؟» جبرئيل نازل گشت و گفت: «اى اسماعيل! از اغنام پرسش كن تا تو را پاسخ گويند.» اسماعيل عليه السلام گوسفندان را حاضر ساخت. فقال لها: «لم لا تشربين من هذا الماء»؟ يعنى، «از براى چيست كه از اين آب نمى‏خوريد؟» به زبان فصيح به سخن آمدند و گفتند: «قد بلغنا أن ولدك الحسين سبط محمد يقتل هنا عطشانا، فنحن لا نشرب من هذه المشرعة حزنا عليه». گفتند: «به ما رسيده كه فرزند تو حسين، سبط محمد، در اين موضع تشنه كشته مى‏شود. لاجرم ما از اين مشرعه، به سبب آن حزن كه از وى داريم، هرگز آب نخوريم.» اسماعيل پرسيد كه: «قاتل او كيست؟» گفتند: «لعين اهل آسمان‏ها و زمين‏ها و تمامت خلايق روى زمين.» فقال إسماعيل: «اللهم العن قاتل الحسين عليه السلام». 📚سپهر، ناسخ التواريخ سيدالشهدا عليه السلام، 1/ 273- 274 کانال قرآن و امام حسین علیه السلام https://t.me/qoranvamamhoosein کانال باب الحسین عليه السلام https://t.me/Babolhusein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❖﷽❖ ✨💫 مرور موسی عليه السلام بأرض كربلاء 💫✨ اطلاع موسى عليه السلام على شهادة الحسين عليه السلام‏ 📜وروي أن موسى كان ذات يوم سائرا ومعه يوشع بن نون، فلما جاء إلى أرض كربلاءانخرق نعله، وانقطع شراكه، ودخل الحسك‏ في رجليه وسال دمه، فقال: إلهي! أي‏شي‏ء حدث مني؟ فأوحى الله‏ إليه‏ : أن هنا يقتل الحسين، وهنا يسفك‏ دمك موافقةلدمه، فقال: رب‏ ! ومن يكون الحسين؟ فقيل له‏ : هو سبط محمد المصطفى‏ ، وابن علي‏المرتضى، فقال: ومن يكون قاتله؟ فقيل: هو لعين السمك في البحار، والوحوش في‏القفار، والطير في الهواء، فرفع موسى يديه ولعن‏ يزيد ودعا عليه وأمن يوشع بن نون‏على دعائه، ومضى لشأنه. 📚الطريحي، المنتخب، 1/ 49- 50/ عنه: القزويني، تظلم الزهراء،/ 85؛ الدربندي، أسرار الشهادة،/ 81؛ مثله المجلسي، البحار، 44/ 244؛ الجزائري، الأنوار النعمانية، 3/ 261؛ البحراني، العوالم، 17/ 103؛ دانشيار، حول البكاء،/ 7 📝 روزى حضرت موسى عليه السلام با وصى خود يوشع بن نون، به صحراى كربلا رسيدند. چون داخل آن صحرا شدند، بند نعلين موسى گسيخته شد و پاى مباركش به خار و خاشاك مجروح گرديد. پس گفت: «خداوندا! سبب اين حالت چيست؟» حق تعالى به او وحى كرد كه: «در اين زمين ريخته خواهد شد، خون برگزيده من حسين. خواستم كه خون تو نيز در اين زمين ريخته شود.»- 📜حكي أن موسى بن عمران رآه إسرائيليا مستعجلا وقد كسته الصفرة واعترى بدنه‏الضعف وحكم بفرائصه الرجف، وقد اقشعر جسمه، وغارت عيناه ونحف، لأنه كان إذادعا ربه للمناجاة يصير عليه ذلك من خيفة الله تعالى، فعرفه الإسرائيلي وهو ممن آمن‏به، فقال له: يا نبي الله! أذنبت ذنبا عظيما، فاسأل ربك أن يعفو عني، فأنعم وسار، فلماناجى ربه، قال له: يا رب العالمين! أسألك وأنت العالم قبل نطقي به، فقال تعالى: ياموسى! ما تسألني أعطيك، وما تريد أبلغك. قال: ربي! إن فلانا عبدك إسرائيلي أذنب‏ذنبا ويسألك العفو، قال: يا موسى! أعفو عمن استغفرني إلاقاتل الحسين، قال موسى: يا رب! من الحسين؟ قال له: الذي مر ذكره عليك بجانب الطور. قال: رب‏ ! ومن‏يقتله؟ قال: تقتله امة جده الباغية الطاغية في أرض كربلاء، وتنفر فرسه، وتحمحم، وتصهل، وتقول في صهيلها: الظليمة الظليمة من امة قتلت ابن بنت نبيها، فيبقى ملقى‏على الرمال من غير غسل ولا كفن، وينهب رحله، وتسبى‏ نساءه في البلدان، ويقتل‏ناصروه‏ ، وتشهر رؤوسهم مع رأسه على أطراف الرماح، يا موسى! صغيرهم يميته‏العطش، وكبيرهم جلده منكمش، يستغيثون ولا ناصر، ويستجيرون ولا خافر. قال: فبكى موسى وقال: يا رب! ما لقاتليه من العذاب؟ قال: يا موسى! عذاب يستغيث‏ - موسى گفت: «خداوندا! حسين كيست؟» خدا وحى كرد به او كه: «فرزند زاده محمد مصطفى و فرزند دلبند على مرتضى است.» گفت: «پروردگارا! كشنده او كيست؟» حق تعالى به او وحى كرد كه: «كشنده او كسى است كه ماهيان دريا و وحشيان صحرا و مرغان هوا او را لعنت مى‏كنند.» پس حضرت موسى عليه السلام دست به دعا برداشت و بر قاتلان آن حضرت لعنت بسيار كرد. و يوشع آمين گفت. 📚مجلسى، جلاء العيون،/ 550 📜منه أهل النار بالنار، لا تنالهم‏ رحمتي ولا شفاعة جده، ولو لم تكن كرامة له لخسفت‏بهم الأرض، قال موسى: برئت إليك اللهم منهم وممن رضي بفعالهم. فقال سبحانه: يا موسى! كتبت رحمة لتابعيه من عبادي، واعلم أ نه من بكى عليه وأبكى أو تباكى‏حرمت جسده على النار. 📚الطريحي، المنتخب،/ 290- 291/ عنه: القزويني، تظلم الزهراء،/ 85- 86؛ مثله المجلسي، البحار، 44/ 308؛ البحراني، العوالم، 17/ 595- 596
📜في نبذة من أحاديث فيها آداب المآتم سيما في التاسوعاء والعاشوراء، وفيها فضل‏النفقة في محبته، وأن مصيبتها أعظم المصائب: روي في مقتل الشيخ طريح النجفي أ نه في‏مناجاة موسى عليه السلام وقد قال: يا رب! لم فضلت امة محمد صلى الله عليه و آله على سائر الامم؟ قال‏الله تعالى: فضلتهم لعشر خصال، قال موسى‏ عليه السلام: وما تلك الخصال التي يعملونها حتى‏آمر بني إسرائيل يعملونها؟ قال الله تعالى: الصلاة، والزكاة، والصوم، والحج، والجهاد، والجمعة، والجماعة، والقرآن، والعلم، والعاشوراء. قال موسى عليه السلام: يا رب! وما العاشوراء؟ قال: البكاء والتباكي على سبط محمد، والمرثية والعزاء على مصيبة ولد المصطفى، ياموسى! ما من عبد من عبيدي في ذلك الزمان بكى أو تباكى وتعزى على ولد المصطفى‏إلا وكانت له الجنة ثابتا فيها، ومن‏ أنفق ماله في محبة ابن بنت المصطفى نبيه‏ طعاما وغير ذلك درهما أو دينارا إلاوباركت له في دار الدنيا الدرهم بسبعين درهما وكان معافى‏في الجنة وغفرت له ذنوبه بأمري، وعزتي وجلالي ما من رجل أو امرأة سال دمع عينه‏ في يوم عاشوراء وغيره قطرة واحدة إلاوكتبت له أجر مائة شهيد. 📚القزويني، تظلم الزهراء،/ 52/ مثله: الدربندي، أسرار الشهادة،/ 67 📝 و هم در خبر است كه موسى عليه السلام را با يوشع بن نون عبور به ارض كربلا افتاد. ناگاه نعل موسى را خرقى باديد آمد، و شراك نعل بگسست، و خارى سخت در پاى موسى خليد، و خون روان گشت. فقال: «إلهي! أي شي‏ء حدث مني؟ فأوحى الله تعالى إليه: أن هنا يقتل الحسين، وهنا يسفك دمه، فسال دمك موافقة لدمه». عرض كرد: «الهى! چه گناهى از من پديدار شد كه بدين كيفر گرفتار شدم؟» خطاب آمد كه: «خون حسين در اين موضع به خاك ريزد و خون تو به موافقت خون او جارى گشت.» عرض كرد: «حسين كيست؟» فقيل له: «هو سبط محمد المصطفى، وابن علي المرتضى». عرض كرد: «قاتل او كيست؟» خطاب آمد كه: «لعين ماهى دريا، و ملعون وحوش صحرا، و طريد طيور هوا.» پس موسى دست برداشت و بر يزيد لعن فرستاد، و اورا به نفرين ياد كرد. اين وقت يوشع بن نون «آمين» گفت، و از آن جا به سلامت درگذشت. 📚سپهر، ناسخ التواريخ سيدالشهدا عليه السلام، 1/ 274
📜و ديگر از كتب اخبار و احاديث فاضل مجلسى روايت مى‏كند كه: مردى جهود موسى بن عمران على نبينا وآله وعليه السلام را ديدار كرد، با چهرى صفرت‏انگيز و تنى ضعف آميز و فرائص فروتوفيده و ديدگان واپس خزيده از در عجل و شتاب مى‏شتافت و بر عادت بود كه هرگاه خطاب خداى را اصغا مى‏فرمود و از براى مناجات بيرون مى‏شد، از خوف و خشيت خداوند حال او بدين منوال بلكه از اين صعب تر ديدار مى‏گشت. بالجمله اسرائيلى آن حضرت را بشناخت، عرض كرد: «يا نبى الله! مرتكب گناهى بزرگ شده ام، خداى را بخوان تا جرم و جريرت مرا معفو دارد.» موسى مسئلت اورا مجيب گشت و برگشت، و چون به مناجات ايستاد، عرض كرد: «اى پروردگار! از تو مسئلت مى‏كنم و حال آن كه تو دانائى از مكنون خاطر من از آن پيش كه بر زبان آرم.» خطاب آمد: «اى موسى! آنچه بخواهى و اراده كنى عطا مى‏فرمايم.» موسى عرض كرد: «اى پروردگار من! اينك بنده تو اسرائيلى عصيانى كرده و بزه‏كار شده، اكنون اميدوار به عفو و مغفرت پروردگار است.» خطاب آمد كه: «اى موسى! مسئلت تورا با اجابت مقرون داشتم و از گناه عبد اسرائيلى درگذشتم، تو از براى هر كس طلب مغفرت كنى در حضرت ما پذيرفته است، مگر كشنده حسين بن على.» موسى عرض كرد: «اى خداى من! كيست حسين بن على؟» فرمود: «آن كس است كه در كوه طور تورا از وى آگهى دادم.» عرض كرد: «اى پروردگار من! كيست قاتل او؟» خطاب آمد: «اى موسى! از امت جد او آنان كه گمراهان و سركشانند اورا مى‏كشند در زمين كربلا و اسب او مى‏رمد و حمحمه مى‏نمايد و صهيل بر مى‏آورد و به زبان صهيل مى‏گويد: الظليمه الظليمه! سر گراى شد ظلم، آشكار شد ستم از امتى كه پسر دختر پيغمبر خود را مى‏كشند و جسدش را بى‏غسل و كفن بر ريگ بيابان مى‏افكنند و اموال و اثقالش را به نهب و غارت مى‏برند و زنان و فرزندانش را اسير مى‏گيرند و در بلاد و امصار مى‏گردانند، و هر ناصر و معين كه دارند با تيغ در مى‏گذرانند و سرهاى ايشان را بر سر نيزه‏ها نصب مى‏كنند وبر سر بازارها طواف مى‏دهند، صغير ايشان را تشنگى هلاك مى‏كند وكبير ايشان را پوست خوشيده مى‏گردد، و استغاثه مى‏نمايند و هيچ ناصر ندارند پناهنده مى‏شوند و هيچ پناه دهنده به دست نشود.» چون اين كلمات به نهايت شد، موسى سخت بگريست و عرض كرد: «اى پروردگار من! سزاى كشندگان او چيست؟» مى‏فرمايد: «اى موسى! عذابى بر قاتلان حسين فرود آرم كه اهل جهنم از ديدار آن به جهنم پناهنده شوند و از رحمت من و شفاعت جدا و هرگز بهره نبرند، و اگر كرم و كرامت او نبود، زمين ايشان را خسف مى‏كرد.» موسى عرض كرد: «الهى! من برائت مى‏جويم در حضرت تو از اين جماعت و از آنان كه به كردار اين جماعت رضا دادند.» خطاب آمد: «اى موسى! من از براى شيعيان و متابعان ايشان رحمتى بزرگ مقرر داشته ام، دانسته باش آن كسى كه بر حسين بگريد يا كسى را بگرياند يا خويشتن را به گريه بدارد، حرام مى‏كنم جسد اورا بر آتش جهنم.» 📚سپهر، ناسخ التواريخ سيد الشهدا عليه السلام، 4/ 107- 110 کانال قرآن و امام حسین علیه السلام https://t.me/qoranvamamhoosein کانال باب الحسین عليه السلام https://t.me/Babolhusein