#گزیده_نڪات_تفسیرے
#صفحه_465
❇️#آیات57و58زمر
💠أَوْ تَقُولَ لَوْ أَنَّ اللَّهَ هَدانِي لَكُنْتُ مِنَ الْمُتَّقِينَ (۵۷) أَوْ تَقُولَ حِينَ تَرَی الْعَذابَ لَوْ أَنَّ لِي كَرَّةً فَأَكُونَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ (۵۸/زمر)
🌱يا آن كه (از شدّت اندوه) بگويد: «اگر خداوند هدايتم كرده بود، از پرهيزكاران بودم».
يا هنگامی كه عذاب را ببيند بگويد: «ای كاش برای من بازگشتی بود تا از نيكوكاران میشدم».
🔹مجرم در قيامت، به دنبال تبرئهی خود است. «لَوْ أَنَّ اللَّهَ هَدانِي»
🔹انسان برای نجات و رستگاری به هدايت الهی نياز دارد. «أَنَّ اللَّهَ هَدانِي لَكُنْتُ مِنَ الْمُتَّقِينَ»
🔹نشانه پذيرش هدايت الهی، تقوا و پارسايی است. «لَوْ أَنَّ اللَّهَ هَدانِي لَكُنْتُ مِنَ الْمُتَّقِينَ»
🔹در قيامت، ارزش تقوی روشن میشود. «لَوْ أَنَّ اللَّهَ هَدانِي لَكُنْتُ مِنَ الْمُتَّقِينَ»
🔹در قيامت گنهكاران به حال متّقين غبطه میخورند .... لَكُنْتُ مِنَ الْمُتَّقِينَ
🔹راه پيشگيری از گناه، توجّه دادن به صحنههای خطرناك قيامت است. أَوْ تَقُولَ ... أَوْ تَقُولَ
🔹تقوی و احسان دو وسيله نجات بخش هستند. لَكُنْتُ مِنَ الْمُتَّقِينَ ... فَأَكُونَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ»
🔹آرزوی گنهكاران در قيامت، بازگشت به دنيا برای احسان (به خود و ديگران) است. «لَوْ أَنَّ لِي كَرَّةً فَأَكُونَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ»
🔹بازگشت به دنيا محال است. لَوْ أَنَّ لِي كَرَّةً ... (كلمه «لَوْ» در موردی بكار میرود كه انجام آن محال باشد).
📚تفسیر نور
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
#گزیده_نڪات_تفسیرے
#صفحه_465
❇️#آیه66زمر
💠بل الله فاعبدوکن من الشاکرین
🌱بلکه فقط خدا را بپرست و ازشکرگزاران باش66/زمر
🔷بعد از اینهمه حجت های آشکار بر توحید الوهیت و ربوبیت خدا، در اینجا خداوندبه رسول گرامی خود دستور می دهد مشرکینی که آنجناب را امر به پرستش بتهامی کردند، مخاطب قرار داده و بفرماید، آیا بعد از اینهمه دلایل و حجتهای آشکار بازهم شما مرا به پرستش بتها فرمان می دهید و غیر خدا را عبادت می کنید؟ و آیا این پیشنهاد به غیر از جهل ناشی از امر دیگری می تواند باشد؟
آنگاه خداوند می فرماید: سوگند می خورم که این معنا به تو و سایر پیامبران قبل تووحی شد که اگر شرک بورزید، اعمالتان باطل و بی اجر گشته و از زیانکارانی خواهیدبود، که به آیات الهی کفر ورزیده و از حجتهای آن اعراض کرده اند.
🔷پس صرف معصوم بودن انبیاء موجب ساقط شدن تکلیف از آنها نمی شود و معصوم کسی است که بتواند گناه کند، اما به سبب علم به آثار و تبعات گناه ، هرگز مرتکب آن نشود.
👈لذا عصمت از شئون مقام علم است و منافاتی با اختیار که از شئون مقام عمل است ندارد. و بدیهی است که علم قطعی به مفسده گناه ، که مانع از صدور آن گناه از شخص عالم می شود،منافاتی با اینکه آن شخص صاحب اختیار باشد ندارد. مثلا کسی که علم قطعی دارد به اینکه خوردن سم باعث مرگ و یا بیماری می شود، سم را نمی خورد و علم او مانع قطعی از خوردن سم است . اما لازمه این منع این نیست که خوردن سم از جانب او محال باشدیا وی در خوردن سم مختار نباشد. لذا باز هم صحیح است که به او بگوییم : از خوردن سم اجتناب کن . به همین جهت در آیه بعدی پیامبر ص امر می نماید که فقط خدا رابپرستد و از شکرگزاران باشد (یعنی همان کسانی که شکر نعمت خود را در مرحله علم وعمل آشکار می نمایند.)
📚تفسیر المیزان
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
♻️♻️♻️ #قرآنفهمیبرایهمه : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول
4⃣4⃣ تدبر در سوره #یوسف
❓در آيه ۴۲، گوينده اذكرني عند ربك كيست؟ ضمير ه در فانساه الشيطان به كه بر ميگردد؟ ايا تقاضاي يوسف از دوست زنداني براي سفارش او در نزد عزيز مصر، با توحيد منافات ندارد؟
وَقَالَ لِلَّذِي ظَنَّ أَنَّهُ نَاجٍ مِّنْهُمَا اذْكُرْنِي عِندَ رَبِّكَ فَأَنسَاهُ الشَّيْطَانُ ذِكْرَ رَبِّهِ فَلَبِثَ فِي السِّجْنِ بِضْعَ سِنِينَ {42}
و [يوسف] به آن كس از آن دو كه گمان مى كرد خلاص مىشود گفت مرا نزد آقاى خود به ياد آور و[لى] شيطان يادآورى به آقايش را از ياد او برد در نتيجه چند سالى در زندان ماند {42}
پاسخ ۳ :
خبري از ابن عباس نقل شده است به صورت مرسل كه اين را خيليها دامن زدند و به تعبير سيّدنا الاستاد(رضوان الله تعالي عليه) فرمود بهترين عامل براي تبرئه و نزاهت وجود مبارك يوسف همان قرآن كريم است قول خداي سبحان است آنكه از ابن عباس نقل شده است اين است كه وجود مبارك يوسف معاذالله سه بار لغزيد يكي لغزشش در وَهمّ بها بود يكي هم لغزشش در اذكرني عند ربك است لغزش سوم او هم انكم لسارقون هست كه اينها يا لغزش غريزي است يا لغزشهاي توكل و امثال ذلك است يا تهمتهاي اجتماعي سياسي است در حالي كه ذات اقدس الهي او را جزء بندگان مخلص ميداند و شيطان را از حريم او دور ميداند و سوء را و بدي را از او دور ميداند نه او را از بدي منصرف كرده باشد همه اين آيات راجع به عصمت او نزاهت او كمال قداست او گواه كاملي است
اين اذكرني عند ربك يعني پيش سيد خودت پيش مالكت برو بگو گناه ما چيست اگر چنانچه اين نسيان عبارت از اين باشد كه ـ معاذالله ـ وجود مبارك يوسف از خدا غفلت كرده است به جاي اينكه متذكر الله باشد به خدا توكل كند خدا را فراموش كرده است فانسـه الشيطان ذكر ربه كه منظور رب يعني پروردگار باشد ضمير هم به حضرت يوسف برگردد با آنچه كه بعدها خواهد آمد وادّكر بعد امة فلبث في السجن بضع سنين هفت سال مثلاً در اثر اين كيفر به عنوان كيفر اين فراموشي در زندان ماند خب در آيه 45 دارد وادّكر بعد امة بعد از يك مدتي به يادش آمد يعني هفت هشت سال اين غافل بود هفت هشت سال از ياد خدا غافل بود نسيان داشت؟ هفت هشت سال به غير خدا توسل كرده بود؟ اين سازگار است با روح قرآن؟
خب اين وادّكر يعني همان كسي كه نسي والدكر آن كسي كه نسي يادش رفته بعد از گذشت چند سال يادش آمد خب چه كسي فراموش كرد چه چيز را فراموش كرد اگر فراموشكار وجود مبارك يوسف بود ـ معاذالله ـ ياد خدا نام خدا توكل به خدا توسل به خدا را فراموش كرده يعني بعد از هفت سال اين تذكر پديد آمد؟ اينها همه نشان ميدهد كه ضمير به آن ناجي برميگردد به آن زنداني كه آزاد ميشد برميگردد و منظور از رب او هم يعني سيد و مالك او. شيطان بازگو كردن اين صحنه را از ياد آن شخص آزاد شده از زندان برد بعد از چند سال كه دوباره سلطان يك چنين خوابي ديد اين يادش آمده كه ما در زندان يك كسي داشتيم كه تعبير خوبي كرده بود و بعد رفته به سلطان گفته كه يك معبر خوبي در زندان شماست بنابراين اين همه شواهد نشان ميدهد كه فانسـه يعني ضمير انسه به آن ناجي برميگردد به زنداني آزاد شده برميگردد و منظور از رب هم همان سيد و مالك خود آن زنداني است چون او يادش رفته كه در محكمه به حرف وجود مبارك يوسف (سلام الله عليه) را به آن حاكم برساند اين همينطور چند سال در زندان ماند
تفسیر تسنیم
https://b2n.ir/b35440
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
. مروري بر #وصيتنامه_امام_علي ع به امام #حسن ع
🛑قسمت هفتادو دوم:
⭕️صلاح و فساد جامعه در گرو صلاح و فساد #عالمان و #حاكمان
♦️مَنْ أَمِنَ الزَّمَانَ خَانَهُ وَ مَنْ أَعْظَمَهُ أَهَانَهُ،
آن كه خود را از زمانه ايمن بيند زمانه به او خيانت ورزد، و آن كه زمانه را بزرگ شمارد زمانه او را پست كند.
✒️ترجمه انصاریان
↩️ «کسى که خود را از حوادث زمان ايمن بداند زمانه به او خيانت خواهد کرد و کسى که آن را بزرگ بشمارد او را خوار مى سازد»;
جمله اوّل اشاره به اين است که هيچ يک از نعمت هاى دنيا مورد اعتماد نيست; پيروزى ها، ثروت ها، حسن و جمال، محبوبيت ها و ساير مواهب مادى در هر لحظه در معرض زوال است. آنها که بر اين امور اعتماد کنند ناگهان دنيا به آنها خيانت کرده و يکى را پس از ديگرى از آنها مى گيرد. اين درست به آن مى ماند که انسان در مسير سيلاب خانه مجللى بنا کند که هر لحظه ممکن است سيلاب عظيمى جارى شود و خانه را در هم بکوبد، بنابراين منظور از زمان در اينجا دنيا و مواهب مادى دنياست و منظور از جمله دوم اين است که دنيا در نظرش مهم باشد و براى به چنگ آوردن آن تن به هر کارى بدهد. به يقين چنين کسى خوار و بى مقدار و در نظرها موهون خواهد شد.
اين احتمال نيز در تفسير دو جمله بالا هست که منظور از زمان، اهل زمان است; يعنى انسان نبايد به همه مردم زمان خود اطمينان کند، چرا که ممکن است ناگهان از پشت به او خنجر زنند و منظور از بزرگ داشتن زمان، اهل زمان است مخصوصاً طاغوت ها و صاحبان قدرت که اعتماد بر آنها و بزرگ شمردنشان سبب وهن انسان مى شود، لذا بسيارى از بزرگان و علماى گذشته، نزديک شدن به طاغوت ها را خطر شمرده و افراد محترم را از قرب سلطان برحذر داشته اند و اينکه در شرح حال بزرگان پيشين مى بينيم که از فساد زمان خود شکوه داشته اند منظور فساد مردم زمانشان بوده است.
در اشعار منسوب به حضرت عبدالمطلب مى خوانيم:
«مردم هر کدام زمانى را نکوهش مى کنند در حالى که زمان ما عيبى جز ما ندارد.
ما بر زمان خود عيب مى گيريم در حالى که عيب در خود ماست و اگر زمان زبان بگشايد ما را مسخره خواهد کرد (شاهد اين سخن اينکه:)
#گرگ ها گوشت يکديگر را نمى خورند ولى ما گوشت يکديگر را آشکارا مى خوريم».
♦️إِذَا تَغَيَّرَ السُّلْطَانُ تَغَيَّرَ الزَّمَانُ،
هرگاه وضع سلطان دگرگون گردد اوضاع زمانه تغيير كند.
✒️ترجمه انصاریان.
اين توصيه مبارک خود به مسأله دگرگون شدن اوضاع زمان پرداخته مى فرمايد: «هرگاه حاکم تغيير پيدا کند زمانه نيز دگرگون مى شود»;
اشاره به اينکه اوضاع جامعه بر محور وضع حاکمان مى گردد; نه تنها «اَلنّاسُ عَلى دينِ مُلُوکِهِم» از واقعيّت برخوردار است، غالب حرکات و سکنات مردم بر محور نوع حکومت ها مى چرخد. اگر حاکمان، افرادى آگاه عدالت پيشه و باتقوا باشند، مردم به سوى تقوا و عدالت حرکت مى کنند و اگر افرادى سودجو، ظالم، بى تقوا و سنگدل باشند، تمام اين روحيات در جامعه منعکس مى شود. به همين دليل پيغمبران بزرگ الهى سعى داشتند قبل از هر چيز حکومت عادلانه اى برقرار کنند تا اصلاح مردم در سايه آن ميسّر شود.
از آنچه در بالا گفتيم معلوم شد که منظور از تغيير زمان، تغيير مردم جامعه است و منظور از تغيير سلطان، تغيير حالات سلطان است.
پيغمبر اکرم(صلى الله عليه وآله) مى فرمايد: دو گروه از امّت من هستند که اگر اصلاح شوند، مردم اصلاح مى شوند و اگر فاسد بشوند مردم فاسد مى گردند: بعضى از حاضران از پيغمبر اکرم(صلى الله عليه وآله) پرسيدند: آن دو گروه کدامند؟ فرمود: #عالمان و #حاکمان».
✒️شرح ایت الله مکارم شیرازی.
@quranpuyan
#دعاهای_روزانه
پروردگارا
امروز اُمید مان
به رحمت توست
هر آنکه چشم گشود
قلبش سرشار از امید
و زندگیش سرشار
از رحمت و برکت تو باد
@quranpuyan
💠#تلاوت_روزانـہ یــڪ صفحـہ قرآטּ بـہ همراـہ ترجمـہ
📖#سوره_مبارڪه_زمر آیات 68 تا 74
📄#صفحه_466
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#گزیده_نڪات_تفسیرے
#صفحه_466
❇️#آیه68زمر
💠وَ نُفِخَ فِي الصُّورِ فَصَعِقَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ إِلاَّ مَنْ شاءَ اللَّهُ ثُمَّ نُفِخَ فِيهِ أُخْری فَإِذا هُمْ قِيامٌ يَنْظُرُونَ (۶۸/زمر)
🌱و در صور دميده شود، پس هر كه در آسمانها و هر كه در زمين است، بیهوش شده (و میميرد،) مگر آن كه را خدا بخواهد؛ سپس بار ديگر در آن دميده شود، پس ناگاه آنان (زنده شده،) به پا خيزند و (به اطراف) نظر میكنند.
🔹مرگ و رستاخيز همهی انسانها، برای خداوند آسان و همچون دميدن در شيپور است. «نُفِخَ- فَصَعِقَ»
🔹وقوع قيامت را قطعی بدانيد. (با آنكه قيامت در آينده واقع میشود، امّا افعال مربوط به آن، به صورت ماضی به كار رفته كه نشانهی قطعيّت آن است.) «نُفِخَ- فَصَعِقَ- نُفِخَ»
🔹رستاخيز، تنها مربوط به انسانها و ساكنان زمين نيست. «مَنْ فِي السَّماواتِ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ»
🔹ميان نفخهی اول و دوم قيامت، زمانی طولانی است. نُفِخَ ... ثُمَّ نُفِخَ
🔹رستاخيز، ناگهانی و دفعی است. «فَإِذا هُمْ» نشانهی ناگهانی بودن است.
📚تفسیر نور
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
#گزیده_نڪات_تفسیرے
#صفحه_466
❇️#آیه69زمر
💠و اشرقت الارض بنور ربها و وضع الکتاب و جای ء بالنبیین والشهدآء و قضی بینهم بالحق و هم لایظلمون
🌱و زمین به نور پروردگارش تابنده می گردد و کتاب پیش رو قرار داده می گردد و پیامبران و شهدا آورده می شوند و میان مردم به حق داوری می گردد و کسی ستم کرده نمی شود69/زمر
🔷یعنی در قیامت پرده ها کنار می رود و حقیقت اشیاء و واقعیت اعمال خیر و شر،اطاعت یا معصیت ، حق یا باطل ظهور و بروز می یابد، بطوریکه ناظران حقیقت هر چیزی را می بینند، چون اشراق هر چیز، ظهور آن بوسیله نور است و چون ظهور دهنده و تنهاسبب در آن روزخدای سبحان است ،پس اشیاءدر آن روز با نوری که ازخدای متعال کسب کرده اند،روشن می شوندومراداززمین ،کره زمین وهمه موجودات ومتعلقات آن است .
🔷و منظور از کتابی که نهاده می شود همان لوح محفوظ است که به حق بر علیه خلایق سخن می گوید و نامه عمل آنها از آن استنساخ می شود (هذا کتابنا ینطق علیکم بالحق اناکنا نستنسخ ما کنتم تعملون )و آوردن انبیاء برای پرسش از انجام رسالت الهی است همچنانکه فرمود (ولنسئلن المرسلین ) هر آینه از پیامبران پرسش خواهیم کرد) و آوردن شهداء یا گواهان اعمال برای آنست که آنچه از اعمال قوم خود دیده و تحمل کرده اند، اداء کنند و بیان نمایندهمچنانکه فرمود:(اذجئنامن کل امه بشهید آن زمان که از هر امتی گواهی می آوریم ) و آنگاه میان خلایق در خصوص آنچه درباره اش اختلاف می کردند به حق داوری می شود و هیچ کس ذره ای ستم نمی بیند همچنانکه فرمود (وما ربک بظلام للعبید و پروردگارت ظالم نسبت به بندگان نیست )
📚تفسیر المیزان
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
♻️♻️♻️ #قرآنفهمیبرایهمه : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول
5⃣4⃣ تدبر در سوره #یوسف
❓مراد از علم يوسف (عليه السلام ) به تأويل احاديث چيست؟
تا اينجا مى خواستيم بگوييم مراد از تأويل احاديث تأويل روياها است ، و ليكن از ظاهر داستان يوسف در اين سوره برمى آيد كه مقصود از احاديثى كه خداوند تاءويل آن را به يوسف (عليه السلام ) تعليم داده بود اعم از احاديث رويا است ، و بلكه مقصود از آن مطلق احاديث يعنى مطلق حوادث و وقايعى است كه به تصور انسان درمى آيد، چه آن تصوراتى كه در خواب دارد و چه آنهايى كه در بيدارى .
آرى ، بين حوادث و ريشه هاى آنها كه از آن ريشه ها منشأ مى گيرند و همچنين غاياتى كه حوادث به آن غايات و نتيجه ها منتهى مى شوند اتصالى است كه نمى توان آن را انكار كرد و يا ناديده گرفت ، و با همين اتصال است كه بعضى با بعضى ديگر مرتبط مى شود. بنابراين ، ممكن است بنده اى به اذن خدا به اين روابط راه پيدا كرده باشد، بطوريكه از هر حادثه اى حوادث بعدى و نتيجه اى را كه بدان منتهى مى شود بخواند.
مؤيّد اين معنا در خصوص حوادث عالم رويا، آن حكايتى است كه خداى تعالى از قول يعقوب در تأويل خواب يوسف كرده ، و نيز آن تأويلى است كه يوسف از خواب خود و از خواب رفقاى زندانيش و از خواب عزيز مصر كرد، و در خصوص حوادث عالم بيدارى حكايتى است كه از يوسف در روزهاى زندانيش نقل كرده و فرموده : ((قال لا ياتيكما طعام ترزقانه الا نباتكما بتاءويله قبل ان ياتيكما ذلكما مما علمنى ربى )) و همچنين آنجا كه فرموده : ((فلما ذهبوا به و اجمعوا ان يجعلوه فى غيابت الجب و اوحينا اليه لتنبئنهم بامرهم هذا و هم لا يشعرون
ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۱ صفحه ۱۰۹
https://b2n.ir/b35440
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
مروري بر #وصيتنامه_امام_علي ع به امام #حسن ع
🛑قسمت هفتادو سوم:
انتظار نداشته باش همه تلاشهایت ،نتیجه دلخواه بدهد. چرا که همه #تیرها، به هدف نمیخورند
🔶 لَيْسَ كُلُّ مَنْ رَمَى أَصَابَ،
اين نيست كه هر تيراندازى به هدف زند.
✒️.ترجمه انصاربان
↩️حضرت در اين وصيّت پربارش مى فرمايد: «چنين نيست که هر تيراندازى به هدف بزند»; (لَيْسَ کُلُّ مَنْ رَمَى أَصَابَ).
اشاره به اينکه نبايد انسان توقع داشته باشد هميشه به مقصد برسد و تلاش هايش نتيجه بخش باشد به گونه اى که اگر يک بار به هدف نرسيد مأيوس گردد يا کسانى را که مرتکب خطايى شدند و به هدف نرسيدند زير رگبار ملامت و سرزنش قرار دهد. انسان ها هميشه جايز الخطا هستند. (جز معصومين(عليهم السلام)).
اين سخن براى تسلى خاطر و تقويت اراده در مقابل بعضى از شکست ها و نيز براى طرد نکردن دوستان و مديران به علت يک يا چند خطاست.
نيز محتمل است منظور آن باشد که هر تيراندازى موفق نمى شود به هدف بزند، بلکه تيراندازان ماهر و لايق از عهده چنين کارى برمى آيند.
جمع هر دو معنا در تفسير اين جمله نيز بعيد نيست.
🔶لازمه سفر، #همسفر خوب و لازمه راحتی در منزل جدید، #همسایه خوب است.
سَلْ عَنِ الرَّفِيقِ قَبْلَ الطَّرِيقِ وَ عَنِ الْجَارِ قَبْلَ الدَّارِ،
. پيش از سفر از رفيق سفر، و قبل از خانه از همسايه خانه بپرس.
✒️ترجمه انصاریان
↩️ «پيش از سفر ببين که هم سفرت کيست و پيش از انتخاب خانه ببين که همسايه ات کيست»
اين سخن امام(عليه السلام) واقعيتى است که بارها مردم آن را تجربه کرده اند، زيرا به هنگام سفر غالبا پرده ها کنار مى رود و درون اشخاص ظاهر مى شود; اگر هم سفر انسان آدمى نادرست و بى تقوا يا بخيل و سنگدل يا بدخلق باشد آرامش را به کلى از او سلب مى کند همچنين همسايگان بد سبب سلب آرامش از انسان حتى در خانه او هستند.
در حديثى از پيغمبر اکرم(صلى الله عليه وآله) مى خوانيم: «کانَ إذا سافَرَ يَقُولُ: مَنْ کانَ يُسىءُ إلى جارِهِ فَلا يَصْحَبْنا لاِنّ الْجارَ رَفيقٌ مُلازِمٌ; آن حضرت هنگامى که مسافرت مى کرد مى فرمود: کسى که به همسايه اش بدى مى کند با ما هم سفر نشود; زيرا همسايه رفيق هميشگى انسان است».
مرحوم تسترى در شرح نهج البلاغه خود از کتاب تاريخ بغداد چنين نقل مى کند که محمد بن ميمون ابى حمزه(از معاريف عصر خود) همسايه اى داشت که مى خواست خانه اش را بفروشد. مشترى پرسيد: به چند مى فروشى؟ گفت: دو هزار (دينار) قيمت خانه است و دو هزار (دينار) ارزش همسايه ابى حمزه بودن. اين سخن به گوش ابو حمزه رسيد چهار هزار (دينار) براى او فرستاد و گفت: اين را بگير و خانه ات را نفروش.
✒️شرح ایت الله مکارم شیرازی
@quranpuyan
#دعاهای_روزانه
اِلهي وَ قَد اَفْنَيْتُ عُمْري في شِرَّةِ السَّهْوِ عَنْكَ وَ اَبْلَيتُ شَبابي في سُكْرَةِ التَّباعُدِ مِنك اِلهي فَلَم اَستَيِقَظْ اَيّامَ اغْتِراري بِكَ وَ رُكُوني اِلي سَبيلِ سَخَطِك. اِلهي وَ اَنَا عَبدُكَ وَ ابْنُ عَبْدِكَ قائِمٌ بَيْنَ يَدَيْكَ، مُتَوَسِّلٌ بِكَرَمِكَ اِلَيكَ.
معبود من! پس بيدار نشدم روزگاري را كه مغرور كرمت بودم و به راه سخط و غضب مي رفتم معبود من! من بنده تو و فرزند بنده توام كه در پيشگاهت ايستاده ام و كرم و رحمت خودت را وسيله رهيابي به بارگاه تو قرار داده ام.
@quranpuyan
༻🍃🌸🍃༺
💝باسلام بہ همراهان عزیز در تلاوت روزانہ یڪ صفحہ از قرآن📖
🔷✨از آنجا ڪه هدف از این برنامہ، تلاوت آیات همراہ با ترجمہ و آگاهی از تفسیر ساده آن صفحہ است،
👈 روزهاے جمعہ ، صفحہ جدیدے ارسال نمیشود تا دوستانیڪہ در طول هفتہ موفق بہ مطالعہ برخی پستها یا صفحات نشدند، فرصت ڪنند خود را باسایر عزیزان، همراه نمایند.
التماس دعا🙏
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan