#گزیده_نڪات_تفسیرے
#صفحه_169
❇️#آیه150اعراف
💠وَ لَمَّا رَجَعَ مُوسی إِلی قَوْمِهِ غَضْبانَ أَسِفاً قالَ بِئْسَما خَلَفْتُمُونِي مِنْ بَعْدِي أَ عَجِلْتُمْ أَمْرَ رَبِّكُمْ وَ أَلْقَی الْأَلْواحَ وَ أَخَذَ بِرَأْسِ أَخِيهِ يَجُرُّهُ إِلَيْهِ قالَ ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِي وَ كادُوا يَقْتُلُونَنِي فَلا تُشْمِتْ بِيَ الْأَعْداءَ وَ لا تَجْعَلْنِي مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ (۱۵۰/اعراف)
🌱و همين كه موسی (از كوه طور) به سوی قوم خود برگشت (و گوسالهپرستی آنان را ديد)، به حال خشم و تأسّف گفت: پس از من بد جانشينانی برايم بوديد، آيا بر فرمان پروردگارتان (كه ده شب ماندن مرا تمديد كرد)، پيشی گرفتيد؟ (و صبر نكرديد تا از كوه طور برگردم.) آنگاه الواح (تورات) را (به كناری) افكند و (از شدّت غضب، موی) سر برادرش را گرفت و به سوی خود كشيد. (هارون) گفت: ای فرزند مادرم! حقيقت اين است كه اين گروه مرا در ضعف قرار داده (به حرفم گوش ندادند) ونزديك بود مرا بكشند. پس (من بیگناهم و) كاری نكن كه دشمنان را به شماتتم برخيزانی (و شاد شوند) و مرا با ستمگران قرار مده!
🔹در برابر انحرافهای فكری، بايد غيرت دينی نشان داد. «غَضْبانَ أَسِفاً»
🔹از آفات هر انقلاب و حركت اصلاحی، ارتداد و ارتجاع میباشد. «بِئْسَما خَلَفْتُمُونِي» (پس رهبر بايد آن را پيشبينی كرده و پيشگيری كند.)
🔹در جامعهیفاسد و منحرف، گاهی تلاش انبيا هم بینتيجه میماند. «بِئْسَما خَلَفْتُمُونِي»
🔹تأخير موسی و تمديد مدّت حضور در كوه طور، فرمان الهی بود، نه خواستِ موسی و البتّه جنبهی تربيتی داشت. «أَمْرَ رَبِّكُمْ»
🔹هرگاه اصول در خطر افتد، فروع را بايد رها كرد. «أَلْقَی الْأَلْواحَ» هنگامی كه موسی ديد مردم مشرك شده ودست از اصل خداپرستی برداشتهاند، الواح تورات را كه يك سری دستورات و قوانين الهی بود، به كناری گذارد و پيگير اصل مهمتر شد.
🔹برای ايجاد شوك در جامعه منحرف، بايد حركت توبيخی چشمگير و به ياد ماندنی كرد.
🔹به خاطر مقام و موقعيّت و خويشاوندی، از لغزش ديگران چشمپوشی نكنيم.
«أَخَذَ بِرَأْسِ أَخِيهِ» گاهی توبيخ به موقع نزديكان و در ميان جمع، برای نشان دادن اهميّت مطلب و هشدار و زهر چشم گرفتن از بيگانگان است. «أَخَذَ بِرَأْسِ أَخِيهِ» چنانكه خداوند پيامبرش را چنين مورد خطاب قرار داده است.
«لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ وَ لَتَكُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِينَ»در حالی كه هدف، هشدار به ديگران است.
🔹در برابر فرد عصبانی بايد برخوردی عاطفی داشت. «ابْنَ أُمَّ» (با اين كه موسی و هارون عليهما السلام از يك پدر ومادر بودند، امّا هارون، موسی را فرزند مادر خطاب كرد.)
🔹سقوط اخلاقی انسان تا آنجاست كه به خاطر هوا و هوس و گوساله پرستی، ولینعمت خود را تهديد به قتل میكند. «وَ كادُوا يَقْتُلُونَنِي»
🔹هنگام توبيخ دوستان، بايد مواظب بود كه دشمن از آن سوء استفاده نكند.
«فَلا تُشْمِتْ بِيَ الْأَعْداءَ»
🔹سكوت و بیتفاوتی نسبت به ظلم و انحراف، انسان را همسنگ ظالم قرارمیدهد. «لا تَجْعَلْنِي مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ» هارون سكوت را ظلم میدانست، لذا فرمود: من سكوت نكردم، بلكه مرا مجبور به سكوت و تهديد به قتل كردند.
📚تفسیر نور
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan