#تعصب_ديني، ممدوح يا مذموم؟
🛑قسمت نهم :
#تعصبزدایی در پرتو تفکر قرآنی و عقلی
✅انسانی که #استدلالگرا است و عقلانیت را پیشه خود ساخته است هرگز متعصب نخواهد بود چون همه انواع تعصب ریشه در عدم استدلالگرایی و خردورزی شخص متعصب دارد
با این وصف در مورد تعصب دینی میتوان گفت:
↩️ اولاً: انسانیت انسان به عقل اوست پس باید تابع عقل بود نه تابع احساسات و عواطف نابجا و غیر منطقی؛
↩️ ثانیاً: دین حق در سایه #عقلانیت یافتنی است و اسلام هرگز نگفته است دین را بدون #تحقیق انتخاب کنید؛ بلکه به تعبیر علامه طباطبایی:
⭕«این آیات، مقاصد خود را با دلایل و حجتهای کافی، به غریزه واقعبینی و درک استدلالی انسان عرضه میدارد 👈👈هیچ یک از این آیات نمیگوید که مقصد مرا بیچون و چرا بپذیرید و پس از آن بهعنوان تفنن یا هدف دیگری به استدلال بپردازید، بلکه میگوید: آزادانه به عقل سلیم خود مراجعه کنید، اگر چنانچه سخن مرا به همراه دلایل و شواهدی که ذکر میکنم، تصدیق نمودید (و قطعاً هم خواهید کرد) بپذیرید (و این همان طرز تفکر فلسفی و استدلال آزاد است)» (طباطبایی، شیعه، ص 192).
فقها نیز تصریح دارند که باید اصول دین را از روی استدلال پذیرفت نه از روی تقلید و تعبد.
👌به فرموده علامه طباطبایی بیش از سیصد آیه در قرآن کریم در ستایش #خردورزی و سفارش به #تفکر و تدبر وجود دارد
📚(طباطبایی، 1390، ج 5، ص 255) و «اسلام دینی است که با توحید آغاز میگردد و توحید مسئلهای است تعقلی که تقلید و تعبد در آن جایز نیست، حتماً باید تعقل و استدلال و تفلسف در آن باشد»
📚 (مطهری، ج 30، ص 109).
❓آیا تحقیق، چیزی غیر از معیار قرار دادن عقل و بهکار گرفتن قوه تفکر بدون هرگونه پیشداوری و تعصب، برای رسیدن به دین حق است و آیا اینکه باید اصول دین را از روی استدلال پذیرفت، معنای جز خردورزی و عقلانیت دارد؟
همچنان که در انتخاب دین عقل معیار است و باید با عقل و استدلال دین حق را پذیرفت و حقانیت و صدق هر چیزی از راه #برهان و دلیل اثبات شدنی است، این معیاربودن عقل و استدلال، باید همیشگی و در تمام زمینهها باشد تا انسان از راه حق و حقیقت دور نشود و در دام جهل و #تعصب کور نیفتد.
⁉چرا عقل زمانی که بر نفع مدعای تو استدلال نماید برایت معتبر است؛ اما زمانی که همین عقل با دلیل دیگری مدعایت را رد میکند معتبر نیست؟!
ثالثاً: اگر ما #استدلالگرا نباشیم حتی در دین و مسائل دینی نیز به بنبست مواجه میشویم به این صورت که اگر فردا کسی بیاید و ادعا کند که من دین جدیدی آوردهام مثل کسانی که بعد از پیامبر اسلام، ادعای پیامبری کردند یا ادعا کند که من خلیفه پیامبر هستم، ما این ادعاها را چگونه رد کنیم ؟ و با چه معیاری مدعای او را ارزیابی کنیم و بر فرض بپذیریم؟! اگر به او بگویی دین تو حق نیست و تو حق نداری چنین حرفی بزنی و چنین ادعا کنی، میتواند برای ما بگوید، چرا تو حق داشته باشی و ادعای حقانیت کنی؛ اما من حق نداشته باشم؟ چه دلیلی وجود دارد؟! و اینجا است که بازهم برمیگردیم به استدلالگرایی که باید استدلال اقامه کرد یا ادعای او را رد کرد و یا بر فرض پذیرفت.
⭕اگر راه استدلال بسته شود راه برای خشونت و فریبکاری باز میشود و عوام را با فریبکاری و خواص را با خشونت از سرراه برمیدارند؛ بنابراین برای اینکه در دین نیز به بنبست مواجه نشویم لازم است، استدلالگرایی را پاس بداریم و👈👈 علاوهبر آنکه دین خود را با استدلال و معیار قراردادن عقل میپذیریم، حاضر باشیم حرف دیگران را نیز بشنویم و با زبان استدلال و برهان، سخن دین خود را با سایر مردم در میان بگذاریم.
👈پس اگر راه #تفکر فلسفی باز بود، راه تعصب دینی بسته میشود و یگانه راه از میان برداشتن تعصبات دینی که باعث انواع و اقسام خشونت میشود؛ ترویج تفکر عقلی و خردورزی و اینکه با دیگران فقط از در دلیل و برهان درآییم تا کار به خشونت کشیده نشود.
#تعصب_نژادی و قومی نیز از آنجای که مستند به هیچ دلیلی نیست، از منظر قرآن و عقل محکوم است و با #حاکمیت_قرآن و عقل از میان خواهد رفت؛ چون اگر ما تابع عقل باشیم به این معنا است که هیچ مدعایی را بدون دلیل نپذیریم و دست به هیچ کار و عملی نزنیم مگر اینکه مورد تأیید عقل باشد و برتری نژادی مستند به هیچ دلیلی نیست.
🖊نویسنده:غلام سرور عظیمی
دوفصلنامه يافته هاي فقهي معارفي
💫ادامه دارد
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛